فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲٬۶۶۵ مورد.
۲.

تبیین مؤلفه های رضایتمندی دانشجویان از فضاهای عمومی دانشگاه (نمونه مورد مطالعه: دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه هنر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رضایتمندی دانشگاه فضای عمومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 994 تعداد دانلود : 859
در دهه های اخیر، با توجه به تغییرات در شیوه های یادگیری و پیشرفت فن آوری، نقش فضاهای عمومی در دانشگاه ها اهمیت بیشتری یافته است. لذا تفکر دوباره درباره معماری این فضاها با مطالعه نیازها و تجربیات دانشجویان، ضروری به نظر می رسد. با چنین برداشتی، مقاله حاضر، با هدف افزایش رضایتمندی دانشجویان، ترجیحات و نیازهای دانشجویان در استفاده از فضاهای عمومی دانشگاه را مورد مطالعه قرار داد. با استفاده از یک مطالعه میدانی در دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه هنر اصفهان، داده ها از طریق یک نظرسنجی کیفی و با استفاده از نصب پوستر در چهار فضای عمومی دانشکده جمع آوری شدند. این شیوه به دانشجویان امکان داد تا نظرات، ترجیحات و ایده های خود را مطرح کنند. پوسترها به مدت 6 روز در موقعیت های تعیین شده قرار گرفتند و در نهایت 248 نظر در مورد فضاها جمع آوری شد. تحلیل داده ها به شیوه کیفی و با کدگذاری به روش تحلیل مقایسه ای مداوم انجام شد. نتایج به دست آمده نشان دادند که مؤلفه های رضایتمندی دانشجویان از فضاهای عمومی دانشکده بر مبنای دو ویژگی اصلی مکان قابل بررسی هستند؛ کالبد و فعالیت. علاوه بر این، یک جنبه کارکردی در کتابخانه مورد تأکید است که اشاره به ساعات دسترسی دانشجویان به کتابخانه دارد. بر مبنای نتایج حاصل از کدگذاری دیدگاه های دانشجویان، جنبه کالبدی فضا نشان دهنده نیاز آنها به طراحی مناسب منظر و مبلمان، آسایش محیطی و فضاهای پشتیبان در فضاهای عمومی دانشگاه است. نتایج بررسی جنبه فعالیتی فضا نیز نشان دادند که دانشجویان قابلیت محیط برای انجام طیفی از فعالیت های فردی و جمعی را ارزشمند می دانند. این فعالیت ها شامل؛ خلوت، تعامل، درگیری تحصیلی، تفریح و ترمیم و مطالعه فردی و گروهی در فضاهای عمومی دانشگاه هستند. تجزیه و تحلیل ها همچنین نشان از آن دارند که اهمیت این فعالیت ها در چهار مکان مورد بررسی برای دانشجویان متفاوت است.
۳.

بررسی چگونگی تأثیر کیفیت پیوستگی فضایی در ورودی ها بر میزان حضورپذیری در بازار (نمونه مطالعاتی: بازار سنتی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حضورپذیری پیوستگی بازار سنتی شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 772 تعداد دانلود : 227
حضورپذیری مردم در یک فضای عمومی، بسیاری از مسائل از جمله حوزه های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ... مرتبط با آن فضا را تحت تأثیر قرار داده و عامل اصلی در تعیین میزان موفقیت آن فضا به شمار می رود. از سویی، هر فضای شهری از طریق لبه های خود با محیط پیرامونی آن در ارتباط است که در این خصوص پیوستگی فضایی در لبه ها، عامل اصلی در تعیین نوع و شکل ارتباط با فضای پیرامونی است. بنابراین، پیوستگی فضایی در ورودی های یک مجموعه شهری به عنوان جزئی از لبه می تواند تأثیر به سزایی در افزایش حضورپذیری در آن مجموعه داشته باشد. با این توضیح در این پژوهش، موضوع چگونگی تأثیر پیوستگی فضایی در ورودی های یک مجموعه عمومی شهری بر میزان تمایل افراد به حضورپذیری در آن مجموعه مورد بررسی قرار می گیرد که در این ارتباط، مجموعه بازار سنتی شیراز به عنوان نمونه موردی تحقیق مدنظر قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی تحلیلی مبتنی بر ترکیب روش های کمی و کیفی در گردآوری و تحلیل داده ها است که بسته به ماهیت شاخص های تحلیل در بخش های مختلف، از روش های مشاهده، مصاحبه، پرسش نامه و نرم افزار Depthmap در ارزیابی ابعاد مختلف موضوع بهره گرفته شد. نتایج تحقیق در نهایت حکایت از وجود یک رابطه مستقیم میان پیوستگی فضایی در بعضی از ورودی های بازار و تمایل به استفاده از آن ورودی ها جهت حضور در بازار داشتند. همچنین تداوم کالبدی، تداوم کارکردی و تداوم بصری، از جمله ابعاد پیوستگی فضایی در ورودی ها هستند که مجموعه این عوامل می توانند بر میزان حضورپذیری در یک فضای شهری (به عنوان مثال بازار) نقش داشته باشند.
۴.

ارائه مدل مفهومی اهداف برنامه درسی از منظر آموزش عملگرا در دوره کارشناسی معماری بر مبنای الگوی کلایِن و آکِر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش معماری آموزش عملگرا برنامه درسی دوره کارشناسی معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 511 تعداد دانلود : 943
برنامه های درسی در دوره کارشناسی معماری در کشور ما به دلیل عدم توجه کافی به حوزه فعالیت های عملی و مغفول ماندن تربیت حرفه ای، مورد انتقاد قرار گرفته اند. برنامه درسی را ستون مرکزی فرآیند آموزش و وسیله ای برای تحقق اهداف آموزش عالی دانسته اند. لذا هدف از انجام پژوهش حاضر، ارتقای برنامه درسی بر مبنای آموزش مبتنی بر عمل به عنوان رویکردی نوین و پیوند میان آموزش معماری با مقتضیات جامعه و دنیای کار است. این تحقیق در پی پاسخ گویی به دو پرسش است؛ 1. الگوی برنامه درسی در دوره کارشناسی معماری بر مبنای الگوی کلایِن و آکِر چگونه است؟ 2. مدل مفهومی اهداف برنامه درسی از منظر آموزش عملگرا منطبق بر الگوی پیشنهادی چگونه است؟ پژوهش حاضر از نوع کیفی بوده و از روش های فراترکیب و تحلیل محتوا به صورت متوالی استفاده شده است. تحلیل و کدگذاری داده ها با استفاده از نرم افزار Nvivo انجام شد. جهت جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی و مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شده است. ابتدا با روش فراترکیب، 18 الگوی برنامه درسی بررسی و بر مبنای الگوی کلایِن و آکِر، ویژگی های الگوی پیشنهادی بیان شدند، این الگو شامل نه عنصر با مرکزیت اهداف برنامه درسی است؛ به طوری که سایر عناصر همانند تار عنکبوت به یکدیگر وابسته هستند. سپس با تحلیل محتوای اسناد منتخب و فرم های مصاحبه، کدگذاری داده ها انجام شد. پس از تحلیل داده های کیفی، 2437 ارجاع حاصل شد و از تلخیص و طبقه بندی داده ها در نهایت 83 کد باز، 23 کد محوری (19 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی) و 5 کد گزینشی ارائه شد. پس از کشف روابط علی- معلولی مدل مفهومی اسپیرال مشتمل بر 4 هدف، 5 بُعد و 19 شاخصه آموزش عملگرا ارائه شد که در این مدل بُعد مش اهده به عنوان هسته مرکزی و به ترتیب 4 بُعدِ تجرب ه عینی، آزمای شگری، کارآموزی و سودمندی در سطوحی بالاتر، ابعاد آموزش عملگرا را تشکیل می دهند؛ به طوری که سودمندی به عنوان بُعد همه شمول در بالاترین سطحِ ابعاد آموزش عملگرا در بازنگری برنامه درسی و ارتقای آموزش معماری در راستای تربیت حرفه ای ایفای نقش می کند.
۵.

گونه شناسی و عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری معماری پل های تاریخی استان گیلان (با نگاهی بر پل های ادوار تاریخی صفویه و قاجاریه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پل استان گیلان صفویه قاجاریه گونه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 258 تعداد دانلود : 144
استان گیلان به دلیل بارندگی ها و شرایط اقلیمی دارای پل های متعددی از دوره های تاریخی گذشته است. هدف پژوهش، گونه شناسی و شناخت عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری پل های تاریخی صفویه و قاجاریه استان گیلان است. پژوهش درصدد پاسخگویی به سؤالات ذیل است؛ کدام عوامل در شکل گیری گونه های مختلف پل های صفویه و قاجاریه استان گیلان مؤثر بوده اند؟ پل های صفویه و قاجاریه گیلان دارای چه تفاوت هایی از منظر؛ سازه ، هندسه، نوع قوس ، مصالح و تزئینات معماری با یکدیگر هستند؟ بر این اساس در این پژوهش، ابتدا برمبنای مطالعات کتابخانه ای مشخصات 15 پل تاریخی عصر صفویه و قاجاریه استان گیلان جمع آوری و در گام بعدی بر مبنای مطالعات میدانی عوامل مؤثر بر شکل گیری پل ها موردبررسی و جهت انجام تحلیل های هندسی پل ها از روش های ترسیم دستی و نرم افزارهای: فی ماتریکس حرفه ای و تقسیمات طلایی آتریس استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است؛ اشتراکات مذهبی، اقتصادی، توسعه روابط سیاسی ایران با غرب و سپری نمودن اوقات فراغت شاهان صفوی عمده ترین عوامل شکل گیری پل های صفویه بوده است. پل های صفویه دارای 3 گونه مختلف؛ پل یک دهانه ای، دو دهانه ای و چهار دهانه ای هستند، استفاده از قوس پنج او هفت تند و کند، کانه پوش های متعدد، آجرکاری برجسته، وجود فضای اتراق، پشت بند دایره ای شکل، شیب بندی دومرحله ای و فرم پایه ها به صورت مستطیل و فرم موج شکن ها به صورت اشکال دایره ای لوزی امری رایج در پل های صفویه گیلان هستند. مهم ترین عوامل شکل گیری پل های قاجاری عبارت اند از؛ کنترل رابطه و کاهش تنش میان غرب و ایران، اقتصاد و ایجاد ارتباطات درون شهری و روستایی است. پل های قاجاری دارای 3 گونه مختلف؛ پل های یک دهانه ای، یک دهانه مرکزی و دو طاق جانبی و پل یک دهانه مرکزی و چهارطاق جانبی هستند. استفاده از قوس با ابعاد کوچک، آجرکاری عقب نشسته، شیب بندی یک طرفه و به کارگیری فرم دایره ای در موج شکن، پشت بندها و فرم مستطیل در پایه ها و عدم وجود فضای اتراق، میل راهنما و کانه پوش ها امری رایج در پل های قاجاری استان گیلان است.
۶.

تبیین شاخصه های تحقق پذیری معنای محیطی و پیشران های مؤثر بر ارتقای حس مکان در فضاهای اداری (جامعه آماری: کارمندان استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنای محیطی حس مکان فضاهای اداری کارمندان استان تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 56 تعداد دانلود : 108
نوع بشر دارای ارتباطات گوناگونی با محیط پیرامون خود است. در قرن اخیر این موضوع و قابلیت ترجمه آن به زبان طراحی محیط و معماری، تحت عنوان حس مکان و معنای محیط مورد توجه طراحان قرار گرفته و تحقیقات بسیاری در سطوح مختلف آن صورت پذیرفته است. امروزه در گستره کاربری های مختلف، خلاء معنامندی فضاهای اداری بیش از پیش خودنمایی می کند، در حالی که حس تعلق به فضا احساس مسؤلیت افراد را به میزان قابل توجهی افزایش داده و ضمن ایجاد رضایت شغلی در کارمندان، بهره وری سازمان را افزایش خواهد داد. بدین جهت یکی از مهم ترین عوامل موثر بر رضایت شغلی را می توان عوامل کالبدی و فضایی محیط کار دانست؛ فهم و احساس کارمندی که در ارتباطی درونی با محیط قرار می گیرد، با زمینه معنایی محیط پیوند خورده و یکپارچه می شود. این حس عاملی است که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری برای کارمندان می گردد. هدف اصلی در این پژوهش، پس از بررسی معنای محیطی، مفهوم حس مکان و عوامل موثر بر آن، تاثیر عوامل کالبدی و فضایی، اولویت بندی پیشران های موثر بر ارتقای حس مکان در فضاهای اداری بدون در نظر گرفتن شرایط موجود می باشد. در این تحقیق با استفاده از روش پیمایشی، 8 سوال اصلی و 4 سوال دموگرافی در میان 385 نفر از کارمندان استان تهران مورد بررسی قرار گرفته و میزان تاثیر گذاری هر کدام از آنها بر مطلوبیت فضای کار مشخص شده است. سپس با استفاده از رگرسیون خطی با ضریب اطمینان 95 درصد به اثبات این فرضیه پرداخته شد که «حس مکان می تواند باعث افزایش کارایی و رضایت کارمندان شود». نتایج این پژوهش آشکار ساخت از میان عوامل هشت گانه ارتقاء کیفیت کالبدی و فضایی در ادارات، سه عامل کنترل سر و صدا، سبزینگی و دما به ترتیب تاثیرگذارترین عوامل در ارتقاء حس مکان و افزایش بهره وری کارمندان می باشند و عوامل فردی از جمله جنسیت، تحصیلات، سن و سنوات کاری در نتایج حاصله نقش مهمی را ایفا می کند.
۹.

عوامل مؤثر بر داوری طرح نهایی دانشجویان معماری در دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داوری ارزیابی آموزشی فرآیند طراحی محصول نهایی ارزش یابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 489 تعداد دانلود : 888
ارزیابی طرح های معماری، به قضاوت درباره طرح می پردازد؛ به این صورت که میزان معیارهای متغیر در طراحی را از جنبه مورد نظر اندازه گیری کرده و سپس آن را قضاوت می کند. با توجه به نقش مهم داوری در دروس طرح های معماری، درصورتی که نوع داوری مشخص نباشد، فضای مناسب بر داوری را تحت تأثیر قرار می دهد، باعث ورود مطالبات بی ارتباط با اهداف آموزشی می شود و زمینه رش د و استعدادهای دانشجویان را از بین خواهد برد. هدف پژوهش حاضر، دست یابی به معیارها و شاخص های داوری واقع بینان در زمینه دانش و توان تخصصی دانشجویان معماری در ایران است. پرسش های اصلی پژوهش این است که معیارهای ارزش یابی و داوری پروژه های معماری در دانشگاه های مطرح رشته معماری در ایران چه هستند؟ دیدگاه اساتید در این راستا چیست؟ روش تحقیق از نوع آمیخته (کمی-کیفی) و هدف، کاربردی است. جامعه آماری، 17 نفر از اعضای هیئت علمی مشهور گروه معماری در دانشگاه های شهید بهشتی، تهران، علم و صنعت و شهید چمران اهواز هستند. نمونه گیری به صورت سامان مند و غیرتصادفی انجام شد. ابزار جمع آوری داده از طریق پرسش نامه از نوع لیکرت است و یک سؤال به صورت گزینشی تدوین شد. دو سؤال به صورت پرسش نامه باز مصاحبه شد. برای دست یابی به نتایج دقیق تر، نظرات اساتید جوان در زمینه داوری طرح های معماری گرفته شدند. بر این اساس، 25 نفر از اساتید جوان که در حال گذراندن مقطع دکتری خود در دانشگاه های مطرح معماری بوده و سابقه تدریس در کارگاه طراحی معماری در دانشگاه را داشتند، به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. نتایج و اطلاعات با نرم افزار SPSS و با به کارگیری روش های آماری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند معیارهای نهایی مربوط به ارزیابی فرآیند طراحی به دو زیرشاخه مطالعات و طراحی تقسیم می شوند. مطالعات به دو زیرگروه دانش اولیه و توجه به مطالعات فنی تقسیم شده و طراحی به دو زیرگروه مهارت طراحی و پیشبرد روند طراحی دسته بندی می شود؛ به غیر از دانش اولیه، سایر عوامل بر محصول نهایی اثرگذار هستند. از دید خبرگان، مطالعات و دانش فنی بیشترین اثرگذاری بر محصول نهایی را دارند. از نگاه اساتید جوان، پیشبرد روند طراحی بیشترین تأثیر را بر نمره دهی اساتید دارد و بعد از آن مهارت طراحی، مطالعات و دانش فنی قرار دارد. در نهایت، پیشنهادها و راهکارهایی برای هیئت داوری، آموزش دهندگان معماری و متخصصان ​ارائه شدند تا منجر به ارتقای کیفیت سطح داوری اساتید شود.
۱۱.

طراحی در بافت روستاهای تاریخی با رویکرد معماری میان افزا (نمونه پژوهشی: طراحی اقامتگاه بوم گردی و گردشگری سپورغان شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری میان افزا بافت تاریخی اقامتگاه بوم گردی و گردشگری روستای تاریخی سپورغان شهرستان ارومیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 486 تعداد دانلود : 236
معماری میان افزا به عنوان رویکردی عملی در جهت ایجاد ساختارها و سازمان های جدید برای تأمین فضاهای قابل استفاده در بافت های تاریخی همواره مطرح بوده که برخاسته از گرایش های توسعه شهری است و می تواند به عنوان رویکرد طراحی در بافت های تاریخی روستاها نیز مورد استفاده قرار گیرد. این پژوهش برای یافتن پاسخ به این سؤال که "با توجه به رویکرد معماری میان افزا چگونه می توان در بافت تاریخی و سنتی روستاهای تاریخی مداخله کرد؟" انجام شده؛ با این فرض که به کارگیری مدل می تواند باعث تأثیر عوامل چندوجهی مؤثر در طراحی در بافت روستایی شود و عدم کاربست آن، غفلت از برخی مؤلفه های مؤثر در این طراحی را در بر خواهد داشت. این امر، ضرورت تدوین دستور کار برنامه ریزی طراحی در بافت روستاهای تاریخی برای بهره گیری از زیرساخت ها و ظرفیت های موجود را لازم می نماید. بدین ترتیب، هدف پژوهش حاضر، دست یابی و تدوین مدل دستور کار برنامه ریزی طراحی بر اساس اصول معماری میان افزا در بافت روستاهای تاریخی و کاربست آن در نمونه پژوهشی است. روش تحقیق این پژوهش، از نوع کیفی- کمی است. در این میان، مؤلفه ها و الگوهای زمینه گرایی، شاخصه های فیزیکی و چندوجهی توسعه میان افزا و همچنین رویکردهای طراحی بناهای میان افزا در حوزه معماری در جهت نیل به این هدف، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند و مدل مستخرج از مبانی نظری به جهت آزمون برای طراحی اقامتگاه بوم گردی و گردشگری در روستای سپورغان شهرستان ارومیه، به کار گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند به کارگیری این مدل طراحی می تواند باعث تأثیر عوامل چندوجهی مؤثر، از جمله الگوهای کالبدی- معماری و الگوهای محیطی- عملکردی در طراحی در بافت روستایی شده که علاوه بر حفظ ارزش های میراث معماری زمینه با طبیعت آن نیز هماهنگ شود.
۱۳.

تحلیلی بر الگوی «خیابان مزار» در شهرسازی دوره تیموری بر اساس مدارک نوشتاری و باستان شناسی مجموعه های هرات، سمرقند و شهر سبز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خیابان - مزار هرات شاه زنده دارالسیاده تیموریان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 546 تعداد دانلود : 350
خیابان-مزار الگویی از مجموعه سازی در دوره تیموری است، با فرمی مبتنی بر استقرار ابنیه مقابر، مزارات و بناهای مذهبی، در امتداد یک گذر حومه ای و یا یک شریان شهری. مستندات باستان شناسی و تاریخی وجود پنج نمونه از مجموعه های خیابان-مزاری در عهد تیموری را گزارش داده اند که از میان آنها سه مجموعه، شاه زنده در سمرقند، دارالسیاده در شهر سبز و خیابان در هرات را می توان از شاخص ترین نمونه های این نوع از مجموعه سازی عنوان داشت. خیابان-مزار هرات را نیز به دلیل دارا بودن قدمتی بیشتر و همچنین استقرار بناهایی پرشمارتر نسبت به دو نمونه دیگر، می توان به عنوان نمونه شاخص این فرم معرفی نمود. در این مقاله ضمن بررسی تحولات ساخت وساز در طول محور خیابان هرات در طی دوره های آل کرت و تیموری، روند تحولات در این محور تبیین می گردد. سپس شاخصه های خیابان-مزار هرات در پایان عهد تیموری به منظور دستیابی به ویژگی های کلی مجموعه های خیابان-مزاری در این دوره، با دو خیابان-مزار دارالسیاده و شاه زنده مقایسه می شود. اطلاعات این مقاله با روش های کتابخانه ای، مشاهده بصری و تحلیل یافته های حاصله، گردآوری شده و پژوهش با روش تحلیلی-تاریخی صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که فرم خیابان-مزار در مجموعه سازی دوره تیموری مشتمل بوده است بر استقرار منظم ابنیه مقابر در دو سوی معبری که به بنایی مهم در انتهای مسیر منتهی می شده است. در این میان خیابان-مزار هرات با قدمتی بیشتر نسبت به سایر نمونه های هم دوره اش در نقطه ای محوری از حومه شهر هرات قرار داشته و در راستای آن به غیر از بنای مقابر، سایر ابنیه مذهبی و خدماتی نیز مستقر بوده اند.
۱۴.

مطالعه سیر تطور رویکردهای طراحی مساجد نوگرا در دوران پهلوی دوم با تأکید بر رویکرد منطقه گرایی انتقادی (مطالعه موردی : مسجد الجواد تهران، مسجد دانشگاه تهران، مسجد دانشگاه جندی شاپور اهواز، مسجد حضرت امیر تهران، مسجد و کانون توحید تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری معاصر ایران معماری مدرن دوره پهلوی دوم معماری مساجد نوگرا مدرنیسم منطقه گرایی انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 137 تعداد دانلود : 372
در دوره پهلوی دوم، مدرنیسم به گونه ای در سطح فرهنگی جامعه مورد حمایت قرار گرفت که پای آن به زمینه طراحی مساجد نیز کشیده شد و منجر به ساخت مساجدی نوگرا گردید. پس از آن با حمایت های حاکمیت در توجه به ظرفیت های معماری سنتی با برگزاری همایش هایی ، به موازات نقدهایی که به مدرنیزاسیون این دوران می شد، رویکرد منطقه گرایی رخ نمود که به نحوی انتقادی نسبت به کاربرد ویژگی های مدرنیسم و میراث گذشته برخورد می کرد. پرسش های مطرح شده عبارت هستند از اینکه چه شباهت هایی مساجد نوگرای این دو دهه را در امتداد هم قرار داده و چه تفاوت هایی مساجد منطقه گرا را به عنوان واکنشی به مساجد مدرن مطرح می کنند؟ چه عواملی منجر به تغییر رویکرد طراحی در مساجد نوگرا شده اند؟ پژوهش پیش رو با روشی توصیفی - تحلیلی ، به سیر تحول طراحی مساجد نوگرای ایران مابین سال های ١٣٤٠ تا ١٣٥٧ ش. پرداخته و در این بررسی ، از نظریه منطقه گرایی انتقادی برای تحلیل و دسته بندی مساجد نوگرا و نمایان ساختن تغییرات صورت گرفته در طراحی مساجد منطقه گرای دهه ١٣٥٠ ش. نسبت به مساجد مدرن دهه ١٣٤٠ ش. بهره گرفته است . هدف از این مطالعه ، دسته بندی خوانا و مستدل تری از سیر تحول رویکرد طراحی مساجد نوگرا با توجه به بستر تاریخی و جریانات نظری معماری بوده تا پایه ای برای خوانش رویکردهای طراحی مساجد نوگرا پس از انقلاب اسلامی فراهم آورد. مساجد منطقه گرا برخلاف مساجد مدرن که تنها در قالب امر بصری قابل درک هستند، به آثاری لمس پذیر با قابلیت درک از طریق تمامی حواس تحلیل شدند. مساجد منطقه گرای دهه ١٣٥٠ ش. از لحاظ حجمی همچون مسجد الجواد بدیع و نو هستند، اما در رویکرد طراحی آنها حساسیت به هویت فرهنگی و توجه به امر بومی قابل پیگیری است . با این حال که در روند طراحی با رویکردی انتقادی ، سنتزی از سنت معماری ایرانی با ساخت فن آوارنه و سبکی مدرن صورت داده اند که هیچ گونه تقلید و بازگشت تاریخی چون مسجد دانشگاه تهران در آنها مشاهده نمی شود.
۱۵.

خوانش قرآنی معنای «معماری» بر اساس آیه شریفه 61 هود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خوانش قرآنی معماری معناشناسی عماره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 609 تعداد دانلود : 121
قرآن کریم کتاب راهنمای زندگی است و معماری ظرف زندگی انسان. معماری از زندگی شکل می پذیرد. مفاهیم مطرح شده در قرآن کریم به عنوان کتاب راهنمای زندگی می تواند به تولید مفاهیم نظری در حوزه معماری کمک کند. این پژوهش تحقق مفهوم واژه «عماره» در قرآن را تبیین کرده و به دنبال این پرسش است: معانی که باید در معماری باشند و از آیه مذبور می توان استخراج و استنباط نمود چیست و این مفاهیم چگونه می تواند در معماری تحقق یاید. هدف این پژوهش درک شئون گوناگون امر الهی در معماری و ارتقاء معانی معمارانه آن است. مبانی نظری پژوهش در ذیل مطالعات معناشناسی کلمه «عماره» ارائه می شود. از روش معناشناسی برای تبیین مؤلفه های معنایی واژه ها در عبارت «هو انشأکم من الارض واستعمرکم فیها» از آیه 61 هود استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد در نگاه زبان شناسی تاریخی «عَمَرَ» و «عَبَدَ» هر دو به جای هم به کاررفته است؛ بنابراین این دو واژه اشتقاق مشترک یا هم معنایی در ریشه دارند؛ بنابراین آبادانی می تواند جزء بندگی باشد و بندگی آبادانی همراه آورد. استعمار بر وزن استفعال، طلب عمارت است؛ یعنی خدا انسان را از زمین آفریده و از او آبادی آن را خواسته است؛ از تأمل در آیات قرآن استنباط می شود هرچند معماری باید ایمن باشد، «عماره» تنها به معنای ساخت کالبد فضایی نیست؛ همان طور که آفریدگار، زمین را مسخر انسان و مهد آرامش او قرار داده است، انسان باید بتواند معماری را بستری برای پاسخ گویی به نیازهای مادی و معنوی چون تفکر، عبادت و آرامش قلب قرار دهد و همان طور که انشاء در طی زمان صورت می گیرد معماری نیز باید متناسب با زمان و زمانه بالنده شود، ارتقاء یابد و بستر شکوفایی افراد را فراهم کند. نتیجه این پژوهش معانی معماری مستخرج از آیه را در شش بحث معماری به مثابه عامل زندگی بخشی به مکان، جایگاه به آرامش رسیدن انسان، مکان رشد و تربیت، بستر ارتباط با آسمان و زندگی معنوی انسان، نقش معمار به عنوان خلیفه الله و تجلی پروردگار در مکان زندگی انسان مطرح و تببین می کند که استعمار فی الارض باعث جهت گیری انسان به سمت خدا، طلب مغفرت الهی و آمادگی برای جلب رحمت خداوند می شود.
۱۶.

گذار از آسایش حرارتی به حظ حرارتی: تبیین عوامل شکل گیری ادراک کیفیت حرارت در محیط ساخته شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسایش حرارتی حظ حرارتی محیط ساخته شده کیفیت محیط روش نظریه زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 119 تعداد دانلود : 441
محرک های حسی مختلف، همچون نور، بو، صدا و بافت در ادراک کیفیت یک محیط نقش مؤثری دارند. حرارت نیز همچون سایر محرک های حسی می تواند در غنای یک محیط، مشارکت کند و زمینه ی بهره والاتر افراد را فراهم نماید. اینکه فرد علاوه بر آسایش حرارتی یک محیط مشخص، از کیفیت حرارتی آن نیز انتفاع ببرد نقطه مطلوبی است که می تواند موردنظر معماران قرار گیرد. این ایده تحت عنوان "حظ حرارتی"، این هدف را دنبال می کند که افراد علاوه بر کمیّت حرارت، کیفیت آن را نیز درک نمایند. این موضوع می تواند بنیانی را برای تغییر مطالعات آسایش حرارتی در حوزه معماری فراهم نماید. ازآنجاکه تاکنون بحث عوامل و روابط شکل دهنده حظ حرارتی در محیط ساخته شده موردمطالعه قرار نگرفته است، ضروری است تا بر اساس تجارب واقعی انسان ها، این عوامل استخراج گردد و روابط بین آن ها مشخص گردد. پژوهش حاضر با استفاده از روش نظریه زمینه ای، چارچوب نظری شکل گیری حظ حرارتی در محیط ساخته شده را ارائه می نماید. یافته های این پژوهش نشان می دهد، از همکاری میان تمایز حرارتی و پیام هایی که از سوی محیط و منبع حرارتی به فرد می رسد، سایر عوامل فعال کننده حظ از حرارت از چهار جنبه ی فیزیولوژیکی، روانی، رفتاری و ارزشی نمود پیدا می کنند. این در حالی است که به فراخور زمینه ی اقتصادی و اجتماعی - فرهنگی، نوع ادراک افراد از کیفیت حرارت نیز تفاوت می نماید. چارچوب نظری ارائه شده در این پژوهش کمک می کند تا بستری محکم تر برای طراحی پژوهش های آتی و همچنین جمع آوری داده ها پیرو بررسی کیفیت حرارت در محیط ساخته شده فراهم شود.
۱۷.

معیارهای حفاظت و مرمت دیوارنگاره های بوم پارچه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دیوارنگاره بوم پارچه معیارهای بنیادین حفاظت مرمت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 626 تعداد دانلود : 19
تمامی مراحل حفاظت از آثار تاریخی باید طبق معیارهایی انجام پذیرد که این معیارها در واقع جداکننده صحیح از ناصحیح هستند. برخی از معیارها صورت کلی دارند و برای همه گونه های آثار تاریخی لحاظ می شوند و برخی از آن ها اینطور نیستند و گاهی لازم است این معیارها متناسب با ویژگی ها و شرایط اثر تعبیر و تفسیر شوند. در این راستا، پرسش پژوهش به این صورت مطرح می شود: جهت حفاظت از دیوارنگاره های بوم پارچه در ایران چه معیارهای بنیادین(با چه تعبیر و تفسیری) می توان مطرح نمود؟ لذا در این پژوهش سعی شده است با مرور منشورها، دستورالعمل ها و نظریّه های بین المللی و همچنین بررسی تجربه های حفاظت و مرمّت دیوارنگاره های بوم پارچه در خارج از ایران، معیارهای بنیادین حفاظت از دیوارنگاره های بوم پارچه تبیین گردد تا بتوان با تکیه بر آن، مداخله های صحیحی بر روی دیوارنگاره های بوم پارچه انجام داد. همچنین با توجه به معیارهای پیشنهاد شده با تفسیری متناسب با ویژگی های دیوارنگاره های بوم پارچه، می توان تحلیل صحیحی بر اقدامات حفاظتی و مرمتی سال ها و دوره های گذشته بر روی این گونه آثار داشت. هدف از پژوهش پیش رو، تبیین معیارهای بنیادین حفاظتی دیوارنگاره های بوم پارچه است. در این راستا، تحقیقی کاربردی-توسعه ای با روش یافته اندوزی: الف: مطالعه متون تخصصی. ب: انجام مطالعات و بررسی های میدانی. ج: بررسی و تحلیل نتایج حاصل از مطالعه متون تخصصی و مطالعات میدانی؛ انجام پذیرفته است. با تکیه بر مطالعات انجام شده و همچنین تحلیل آن ها، معیارهای حفاظتی دیوارنگاره های بوم پارچه(شناخت اثر قبل از هرگونه مداخله، حفظ اصالت اثر، حفظ یکپارچگی اثر، توجه به ویژگی دوگانه دیوارنگاره های بوم پارچه، نمایش صحیح اثر) ارائه شده است که برای هر کدام از آن ها، مثال هایی از آثار ایران و پیشنهادهای مرتبط جهت مداخله های مرمتی و نمایش صحیح آثار نیز ارائه شده است. آثار تاریخی در دنیا هم از نظر ماده و فن ساخت و هم از نظر ارزش های مختلف در بستر فرهنگی خلق اثر، تنوع زیادی دارد. به این دلیل در مجامع بین المللی در خصوص معیارهای حفاظتی فقط به کلیات پرداخته می شود. بنابراین در خصوص دیوارنگاره های بوم پارچه به صورت مشخص به ارائه و تفسیر معیارهای بنیادین پرداخته شد.
۱۸.

واکاوی قیاسی مفهوم سرزندگی شهری با سرزندگی بومی در پیشینه تاریخی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرزندگی شهری سرزندگی در پیشینه تاریخی سرزندگی بومی فضای شهری سرزنده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 416 تعداد دانلود : 493
سرزندگی شهری مفهومی نو در ادبیات تخصصی شهرسازی است. با وجود تعاریف متعددی سرزندگی توسط صاحب نظران، این تعاریف با توجه به جنبه های متفاوت سرزندگی، معادل خصوصیات اجتماعی فرهنگی سایر کشورها تعریف شده است. اما سرزندگی پیش از شناخته شدن در ادبیات شهرسازی، در شهرها وجود داشته و در هر فرهنگی، تعاریف متفاوت داشته است. در صورتی که ادبیات جهانی سرزندگی بدون شناخت پشتوانه تاریخی آن در ایران، مطالعه شود، این خطر پیش رو است که در راستای خلق سرزندگی شهری، برخی ارزش های بومی و تاریخی سرزندگی ایرانی به فراموشی سپرده شود. به علاوه اینکه بافت های تاریخی که بخش جدانشدنی شهر هستند و محدودیت مداخله دارند، در راستای خلق سرزندگی شهری از تمامیت شهر جدا مانده و افول بیشتر سرزندگی در این بافت ها سبب ترک و رکود بیشتر آن ها گردد. این تحقیق معیارهای بومی خلق سرزندگی شهری را تعریف می نماید. لذا با انتخاب شهر اصفهان به عنوان یکی از تاریخی ترین شهرهای ایران، به جستجوی سرزندگی در گذشته تاریخی آن پرداخته شده و به این پرسش پاسخ داده می شود که شباهت ها و تفاوت های مفهوم سرزندگی تاریخی و بومی با سرزندگی شهری چیست و مردم بومی چه فضایی در شهر اصفهان را سرزنده می پندارند؟ در این راستا از دو روش تحقیق تحلیلی-تاریخی و پیمایشی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد سرزندگی در گذشته تاریخی اصفهان وجود داشته و تمامی شاخص های سرزندگی جهانی در گذشته تاریخی اصفهان مصداق های بومی داشته است. تعریف مردم بومی اصفهان از سرزندگی با ادبیات جهانی آن تطابق دارد، اما چگونگی و شکل و وزن آن متفاوت است، به شکلی که برخی معیارهای سرزندگی در اصفهان بیش از بقیه مورد تأکید است و معیارهای جهانی در این شهر از ارزش گذاری یکسانی برخوردار نیستند. میدان نقش جهان به عنوان سرزنده ترین فضای شهری هم در گذشته تاریخی اصفهان و هم در حال حاضر از دیدگاه مردم بومی این شهر شناخته شد.
۱۹.

سنجش شاخص های طراحی محورهای فرهنگی؛ از منظر گردشگری خلاق با هدف بازآفرینی فرهنگ- مبنا در بافت تاریخی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازآفرینی فرهنگ - مبنا گردشگری خلاق محورهای فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 313 تعداد دانلود : 272
فرسودگی تدریجی بافت های تاریخی ایران مجریان، طراحان و مردم را ملزم به استفاده از رویکردهای احیاء و بازآفرینی کرده است. ترکیب بازآفرینی با گردشگری خلاق و فرهنگ درآمد تضمین شده ایی در طولانی مدت برای احیاء به ارمغان می آورد. شناخت پارادیم ها و اصول مشترک بین دو رویکرد با تاکید داشتن بر زمینه ی فرهنگی در فضاهای شهری مانند محورهای فرهنگی حائز اهمیت است. هدف پژوهش سنجش اثرشاخص های مشترک دو رویکرد در خیابان ها و محورهای فرهنگی موجود در بافت های تاریخی اصفهان است. به همین منظور دو سوال اساسی مطرح می شود؛ شاخص های موثر از منظر رویکرد گردشگری خلاق در جهت بازآفرینی بافت تاریخی شهر اصفهان از طریق محورهای شهری کدام است؟ و دیگر آن که چه شاخص هایی بیشترین و کم ترین وزن را در محورهای فرهنگی- گردشگری اجرا شده به خود اختصاص داده اند؟ غایت تحقیق کاربردی است. داده های پژوهش حاصل از مطالعات اکتشافی و کتابخانه ایی است. توصیف داده ها از طریق مطالعات کیفی است و تحلیل آن بر اساس روش های کیفی است. نوع پژوهش کیفی است و شامل روش هایی مانند مصاحبه و تحلیل کیفی اسناد است و نتیجه به صورت کیفی ارائه گشته است. دستاورد های پژوش نشان می دهد که هم افزایی گردشگری خلاق در اشکال سخت افزار خلاق، نرم افزار خلاق، سازمان های خلاق با استراتژی های بازآفرینی فرهنگ- مبنا مانند گردشگری، رویداد مداری، برند سازی می تواند متضمن احیای بافت تاریخی در طولانی مدت شود. پدیدار شدن اثر هم افزائی این دو رویکرد در فضای های شهری را می توان در خیابان ها و محور های فرهنگی جست وجو کرد و فرهنگ نیز به عنوان موتور محرکه ی توسعه در فضاهای شهری عمل می کند. چهل شاخص برای سنجش کیفیت محورهای فرهنگی در چهار بعد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی استخراج شده است. بر اساس یافته ها، سنجش اثر هر شاخص به صورت کیفی با تاکید بر فرهنگ نشان داد که بعد اجتماعی و اقتصادی از ضعف های آشکار تری نسبت به دو بعد کالبدی و زیست محیطی برخوردار است.
۲۰.

ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر ارتقاء دلبستگی به مکان درفضاهای باز مجتمع های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حس دلبستگی مجتمع مسکونی آزمون تک نمونه ای آزمون فریدمن ساکنین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 953 تعداد دانلود : 209
دلبستگی به مکان، خلاصه ای منبعث از ادراک انسان از ابعاد کالبدی، ذهنی و رویدادهای مکان است. با این حس فضا به مکانی با ویژگی های حسی و رفتاری خاص برای انسان بدل می شود. در میان فضاهای مختلف، فضای باز با کارکردها، معانی و ویژگی های کالبدی خود می تواند نقش مهمی در کیفیت بخشیدن به فضاهای سکونت در شهرهای امروز داشته باشد. در نتیجه توجه طراحان به عوامل مؤثر در دلبستگی افراد به فضاهای باز در مجتمع های مسکونی می تواند نقش مؤثری در زیست پذیری این فضاها ایفا نماید. با توجه به اهمیت مفهوم دلبستگی به مکان در کیفیت بخشی به محیط، این تحقیق ابتدا به بررسی مفهوم دلبستگی و ابعاد آن، و سپس به تبیین شاخص های دلبستگی به مکان به شناسایی عوامل مؤثر بر احساس دلبستگی و سنجش آنها در بین متخصصان حوزه معماری و شهرسازی می پردازد. در واقع هدف این تحقیق، ارائه مدل دلبستگی به مکان و سنجش و تحلیل عوامل مؤثر بر میزان دلبستگی به فضاهای باز مسکونی در بین متخصصین می باشد. مقاله حاضر دارای روش توصیفی و تحلیلی می باشد و برای گردآوری اطلاعات از ابزارهای کتابخانه ای و پرسشنامه بهره گرفته شده است و از لحاظ هدف، کاربردی است. جامعه آماری آن را متخصصان حوزه معماری و شهرسازی و علوم تربیتی و روانشناسی تشکیل می دهند و نمونه ها به شیوه تصادفی انتخاب شده اند. سپس با استفاده از مؤلفه های مؤثر بر حس دلبستگی ، شاخص های پرسشنامه تجزیه و تحلیل شده است. پرسشنامه های جمع آوری شده، در محیط نرم افزار Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در این راستا از آزمون آماری تی تک نمونه ای و فریدمن استفاده شده است. نهایتا 34 شاخص در قالب 8 مؤلفه مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد مؤلفه حس وابستگی ، حمایت اجتماعی و ارتباط عاطفی قوی با مکان به ترتیب مهم ترین مؤلفه های کالبدی مؤثر بر احساس دلبستگی در فضای باز مجتمع مسکونی هستند و فضاهای فاقد ایمنی و تاریک مهم ترین عامل ها برای عدم دلبستگی به مکان در میان ساکنان خواهند بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان