هدف این پژوهش بررسی فرهنگ به عنوان عاملی توأمان توانمندساز و محدودکننده در دسترسی همگانی به اطلاعات در ایران است؛ موضوعی که توجه جامعه جهانی به آن، بیانگر نگرانی در خصوص مشارکت شهروندان و پاسخگویی دولت ها در عرصه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و غیره است. دسترسی آزاد به اطلاعات در بسیاری از کشورها به عنوان یک حق سیاسی و مدنی درک شده است و یکی از پیامدهای بلافصل آن شکل گیری دموکراسی مشارکتی و مشورتی است، چراکه دسترسی آزاد به اطلاعات، امکان مداخله شهروندان در رویه های عمومی را فراهم می کند و این امر لزوم پاسخگو بودن دولت را ایجاب می کند. علاوه بر این، توانمند شدن شهروندان و بخصوص گروه های حاشیه نشین یا به تعبیر دیگر گروه های خاموش مانند فقرا، بیسوادان و حتی در برخی موارد زنان که به دلیل وجود نابرابری ناشی از روابط قدرت در بین گروه های اجتماعی، از دسترسی های نابرابری برخودار هستند، یکی دیگر از دلایلی است که لزوم دسترسی آزاد به اطلاعات را برجسته می کند. تجربه کشورهای مختلف نشان می دهد که با دسترسی آزاد به اطلاعات، بستری در جهت ارتقای سطح سلامت، آموزش، بهداشت، درآمد و حتی حفاظت و صیانت از حقوق انسانی برای گروه های ذکر شده فراهم شده است. در این پژوهش علاوه بر مرور ادبیات نظری و پژوهش های انجام شده در این حوزه، با پرداختن به لزوم حق دسترسی همگانی به اطلاعات، چشم اندازی از وضعیت موجود در ایران ارائه داده ایم. از این رو، پرسش ما در این مقاله این است که کدام عوامل و موانع فرهنگی در دسترسی شهروندان به اطلاعات اثرگذار هستند؟