مقدمه: بی صداقتی تحصیلی در بین علم آموزان کشورهای مختلف گسترش زیادی پیدا کرد که این امر سبب پیامدهای نامطلوبی در حوزه ی آموزش وپرورش جوامع مختلف گردید، لذا هدف این پژوهش بررسی رابطه باورهای هوشی و بی صداقتی تحصیلی: نقش واسطه گری چالش پذیری تحصیلی بود. روش ها: پژوهش از نوع همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری تحقیق را همه ی دانشجویان دانشگاه اهواز در سال تحصیلی 97-96 تشکیل می دادند که تعداد 327 نفر از دانشجویان کارشناسی دختر و پسر این دانشگاه از راه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس باور های ضمنی هوش دویک (2011)، مقیاس بی صداقتی تحصیلی خامسان و امیری (2011) و مقیاس چالش پذیری تحصیلی بنیشک و همکاران (2005) استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد، بعد باور افزایشی هوش هم به صورت مستقیم (05.p=) و هم با واسطه گری اجتناب از چالش (02.p=) پیش بین معنی دار بی صداقتی تحصیلی بود. باور ذاتی هوش نیز هم به صورت مستقیم (05.p=) و هم با واسطه گری تمایل به چالش (02.p=) پیش بین معنی دار بی صداقتی تحصیلی بود. نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که چالش پذیری تحصیلی و باور های هوشی دو مورد از عوامل اصلی برای بررسی بی صداقتی تحصیلی می باشد.