گذر از مراحل گوناگون پیشرفت و توسعه همراه با عدالت و رفاه اجتماعی، یکی از دغدغه های همیشگی اقتصاددانان و اندیشمندان مدیریت دولتی بوده است. میزان توفیق دولت ها در دستیابی به این هدف، یکی از مؤلفه های قدرت آنها تلقی می شود. در پژوهش پیش رو بهبود سطح رفاه ملی از دریچه ارتقای ظرفیت رقابت پذیری ملی بررسی می شود. روش شناسی پژوهش از نوع توصیفی همبستگی، مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. ابزار اصلی گردآوری داده ها، اسناد و اطلاعات کتابخانه ای از مراجع بین المللی است. نتایج پژوهش نشان می دهد فراهم کردن ارکان رقابت پذیری ملی، به ارتقای رفاه ملی می انجامد؛ ضمن آنکه تقویت ظرفیت رقابت پذیری ملی با مؤلفه هایی همچون «الزامات بنیادین»، «تقویت کننده های کارایی» و «عوامل مؤثر بر نوآوری»، سبب بهبود وضعیت رفاه ملی از ابعاد کیفی (مانند خوشبختی، برابری جنسیتی و...) و ابعاد کمی (مانند بهداشت، آموزش و پژوهش) می شود.