در جامعه ما پژوهش های تجربی پیرامون عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر آزارهای جنسی از جمله آزار جنسی غیرکلامی (فیزیکی و غیرفیزیکی) در بین زنان معلول از فراوانی چندانی برخوردار نمی باشد؛ لذا در این پژوهش، آزار جنسی غیرکلامی در رابطه با زنان معلول استان مازندران مورد ارزیابی قرار گرفت. جمعیت پژوهش تمامی زنان و دختران معلول استان مازندران به تعداد 9417 نفر است که نهایتاً 343 پرسشنامه مورد توصیف و تحلیل قرار گرفت. چارچوب نظری مبتنی بر نظریه فعالیت روزمره و سبک زندگی بوده است. روش تحقیق، پیمایشی بوده و داده ها از طریق پرسشنامه گردآوری و در فضای spss تحلیل شد. نتایج آمارهای توصیفی بیانگر این امر بوده که 50/4 درصد پاسخگویان در سطح متوسطی مورد آزارجنسی غیرکلامی قرار گرفته اند. نتایچ آزمون رگرسیون نشان داد که متغیر سبک زندگی با مقدار ضریب رگرسیونی (0/445) و اثر مثبت و مستقیم بیش ترین تأثیر را بر آزار جنسی غیرکلامی زنان معلول استان مازندران داشته است. همچنین متغیرهای اهداف مناسب با میزان ضریب رگرسیونی 0/167 و اثر مثبت و مستقیم و نیز حضور محافظ توانمند با ضریب رگرسیونی 0/115 با دارا بودن اثر منفی و معکوس هرکدام به صورت جداگانه بر آزار جنسی غیرکلامی زنان معلول اثر معنادار داشته و در نتیجه فرضیه های مربوط به اثرگذاری هر یک از متغیرهای مذکور به لحاظ تجربی تأیید شد. نتایج پژوهش حاکی از تأیید مفروضات نظریه فعالیت روزمره و سبک زندگی بوده است.