بازارها غالباً فرصت هایی را برای توسعه اقتصادی و اشتغال محلی و همچنین امکان تعامل و ارتباط اجتماعی و آمیختگی فرهنگ های مختلف ایجاد می کنند. اما چرا برخی از بازارها از نظر اقتصادی و اجتماعی موفق و درحال رشد بوده و برخی دیگر نیستند. هدف کلی تحقیق این است که از میان مؤلفه های تاثیرگذار بر تعاملات اجتماعی در بازارهای سنتی در مقابل مراکز خرید امروزی، نقش مهمتر را به عنوان مساله اصلی تحقیق برگزینیم. تحقیق حاضر به روش پیمایشی می باشد از نظر زمانی مقطعی و باتوجه به حجم نمونه از نوع مطالعات پهنانگر و کاربردی محسوب می شود جامعه آماری این تحقیق شهروندان شهر تبریز، زنجان و ارومیه می باشد که از بین آنها باتوجه به جدول مورگان گرجسی 300 نفرانتخاب شد و پرسش نامه از آنها تکمیل گردید شیوه نمونه گیری در دسترس بوده و برای پایایی پرسش نامه از آلفای کرونباخ استفاده شد. عامل طراحی، ارزش های فرهنگی، تعلق مکانی و مسیر خرید بر میزان تعامل اجتماعی افراد در بازارهای سرپوشیده در سه شهر تأثیر معناداری داشتند. در این پژوهش، نقش و قابلیت طراحی محیط کالبدی، کیفیت عملکردی فضا و مؤلفه های انسانی در ارتقاء تعاملات اجتماعی تایید می شود. مکان و هویت مشترک، اهل بازار، حس آشنایی، همبستگی، رابطه شکل ساختمانی، نهاد و فضاهای معماری تشکیل دهنده بازار، هر چیز ملموس و مادی را آن چنان با معنویت در هم آمیخته و همگون به زندگی نشسته که این دو تبدیل به اجزایی جدایی ناپذیر شده اند و به صورت یک «کل» واحد در آمده اند.