مقدمه: امروزه نظام آموزش وپرورش ما به طور ملموس با چندگانگی زبانی و مسائل ناشی از آن، ازجمله ناکارآمدی مهارت های ارتباطی روبرو است؛ بنابراین هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر یادگیری ترکیبی و روش خودراهبر بر زبان آموزی و ایجاد مهارت ارتباطی نوآموزان دو زبانه پیش دبستانی است. روش کار: برای پژوهش از روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه نوآموزان 5 ساله دوزبانه مدارس پیش دبستانی شهر کرج بود؛ از بین 50 مدرسه پیش دبستانی و مهدکودک گلبرگ که دارای بیشترین نوآموز دوزبانه بود انتخاب شد و بدین صورت تصادفی 36 نوآموز دوزبانه، انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه 12 نفری تقسیم شدند سپس بر روی هرگروه به صورت تصادفی، هر سه روش سنتی، ترکیبی و خودراهبر اجرا شد. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه های محقق ساخته زبان آموزی و مهارت های ارتباطی بود که روایی پرسشنامه ها توسط اساتیدگفتاردرمان و متخصصان آزمون ساز بررسی و پس از انجام اصلاحات لازم بر روی گویه های پرسشنامه ها، پرسشنامه ها مورد تائید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه ها با استفاده ازضریب آلفای کرنباخ، به ترتیب 81/0 و 83/0 به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار تحلیل آماری spss به صورت آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس(اندازه گیری های مکرر)) استفاده شد. یافته ها: با توجه به یافته ها روش های ترکیبی، خودراهبر و سنتی بر زبان آموزی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان تاثیر معناداری دارند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که روش یادگیری ترکیبی به طورمعناداری نسبت به دو روش خودراهبر و سنتی تاثیر بیشتری بر یادگیری زبان آموزی نوآموزان دوزبانه دارد و روش یادگیری خودراهبر به طور معناداری نسبت به دوروش ترکیبی و سنتی تأثیر بیشتری بر یادگیری مهارت های ارتباطی نوآموزان دو زبانه دارد.