آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۵

چکیده

تاریخ‌نگاری یکی از سازوکارهای معنابخشی به هویت‌های فرهنگی معاصر، از طریق حافظه جمعی، روایت، فانتزی (خیالپردازی) و اسطوره است. یکی از حوزه‌هایی که به بازاندیشی انتقادی تاریخ پرداخته و آن‌ را در رابطه با قدرت و نظام‌های سلطه مجدداً صورت‌بندی کرده، نظریه پسااستعماری است. این نوشتار تلاشی برای بازخوانی تاریخ کردستان، جنبه‌های روایی و صورت‌بندی‌های گفتمانی آن، از این منظر انتقادی است. در این جستار با روش و نظریه گفتمان به بررسی آثار و متون تاریخی نویسندگان کُرد و غیرکرد درباره کردستان پرداخته‌ شده است. نتیجه‌ی کلی این مطالعه‌ آن است که گفتمان استعماری و گفتمان ملی‌گرایی، چارچوب‌های اصلی این تاریخ‌نگاری بوده و در آنها، روایت‌های اروپامدار و غایت‌انگار ناسیونالیستی، برسازنده اصلی فرم روایی این تاریخ هستند. ویژگی اصلی این فرم روایت و این رویکرد تاریخ‌نگاری فقدان اشکال تاریخ‌نویسی فرودستان و صدای آنهاست.

تبلیغات