کمال خالق پناه

کمال خالق پناه

مدرک تحصیلی: استادیار جامعهشناسی، گروه جامعهشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه کردستان، کردستان، ایران
پست الکترونیکی: kkhaleghpanah@yahoo.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۱ مورد.
۱.

بازنمایی عوامل و مؤلفه های خلقیات ایرانی ها در میدان دانشگاه: (مطالعه موردی: دانشگاه کردستان و دانشگاه علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ دانشگاهی خلقیات ایرانی ها آموزش عالی نظریه مم ها خلقیات دانشگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۴۹۵
اخیرا خلقیات ایرانی به عنوان یکی از موانع توسعه مورد نظر جامعه شناسان بوده است. هدف اصلی این تحقیق، شناخت ابعاد بنیادی خلقیات ایرانی در بستر دانشگاه بود. با استفاده از یک مطالعه پیمایشی و از از طریق روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 833 دانشجو و 266 آموزشگر دانشگاهی از دانشگاه های علامه طباطبایی و کردستان مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی محتوای آن توسط متخصصان رشته های جامعه شناسی و آموزش عالی و پایایی آن بر مبنای آلفای کرونباخ در سطح 9/0 تأیید شد. داده ها به وسیله آزمون تحلیل عاملی اکتشافی با روش مؤلفه های اصلی تحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان داد که خلقیات دانشجویان ایرانی شامل؛ شش عامل بنیادی رفتار کلیشه ای و توسل به نیرنگ در امور علمی، شخصیت چندوجهی و حسادت، خودکامگی و انتقادناپذیری در روابط بین فردی، تعصب، سوگیری و پیش داوری در فعالیت های علمی، روحیه استثمارپذیری، خودشیفتگی و گرایش به کار فردی بود. همچنین خلقیات آموزشگران شامل؛ شش عامل منفعت طلبی و تجاوز به حقوق دیگران در انجام امور علمی، روحیه بهره کشی و شخصیت چندوجهی، خودکامگی و متوقع بودن، سوگیری، پیش داوری و تعارف در فعالیت های علمی، روحیه پرسشگری و سماجت علمی، خودشیفتگی و تمایل به کار فردی بود. در مجموع نتایج نشان داد که خلقیات آموزشگران و دانشجویان نمودی از خلقیات عمومی جامعه ایرانی است.
۲.

تعیین کننده های اجتماعی تعامل افراد با غریبه های شهری در سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زندگی عمومی تعامل با غریبه ها احترام و اعتماد عمومی فعالیت اختیاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۱۲۹
در عصر شهری، ارتقاء مراقبت و احترام اجتماعی برای حمایت از آسیب پذیرترین افراد جامعه از اهمیت به سزایی برخوردار است. هدف مقاله حاضر، بررسی وضعیت تعامل اجتماعی شهروندان با غریبه های شهری و عوامل مؤثر بر آن در شهر سنندج است. روش این تحقیق پیمایش و از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها در آن استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل افراد 15 سال به بالای ساکن شهر سنندج بود که حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران 350 نفر است که 360 نفر انتخاب و در نظر گرفته شدند. نمونه های مورد پژوهش از طریق خوشه بندی محلات شهر سنندج و انتخاب نمونه به شیوه تصادفی سیستماتیک از سه خوشه محل انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها نشان داد که بین فعالیت انتخابی در فضاهای شهری و تعامل با غریبه ها رابطه معناداری مشاهده می شود. نتایج تحقیق نشان داد که بین میزان تعامل با غریبه های شهری در افراد مجرد و متأهل تفاوت وجود دارد. همچنین بین متغیرهای فعالیت انتخابی در فضاهای شهری، احساس احترام و اعتماد عمومی و تعامل با غریبه ها رابطه معناداری هست.
۳.

سنگینی دردها و تمرین صبوری با بدن: پدیدارشناسی تجربه ی زیسته ی دردهای مزمن در بیماران مبتلا به ام-اس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: درد مزمن بیماری ام اس تمرین مدارا آسیب پذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶ تعداد دانلود : ۲۳۵
زندگی با بیماری مزمن فرایندی طولانی مدت از مواجهه با سیمپتوم ها، زخم ها، تشخیص و درک این موقعیت و بازمفهوم سازی و بازسازی روایی آینده ی فرد بیمار است. دردهای مزمن یکی از آن سیمپتوم های پیچیده ای است که بیماران در زندگی روزمره ی خود، مرئی و نامرئی تجربه می کنند. ایده ی نظری مقاله این است که دردهای مزمن در بیماری های مزمن متضمن مدارایی طولانی مدت با بدن هستند، تمرین طولانی از زیستن با بدنی غیرقابل پیش بینی و دردهایی که مرئی و نامرئی، با دلیل و بی دلیل در زمانی که انتظارش را ندارید، سر می رسند. هدف من در این مقاله نشان دادن این ایده است که درد مزمن چگونه و به واسطه ی چه شیوه هایی شکلی از رنج است؟ مفروضه ی ما در این رابطه کنارگذاشتن نظریه های نوروفیزیولوژیکی است که درد را به حسی جسمی و تنانی و استوار بر پایه ی واکنش مغز تقلیل می دهند. براین اساس به مطالعه پدیدارشناختی تجربه زیسته دردهای مزمن در بیماران مبتلا به ام-اس پرداخته ایم. در این کاوش دشوار در میانه ی خاطرات ازهم گسیخته، استعاره های الهیاتی، دل نوشته های احساسی و غیره، پنج مضمون بنیادی خود را آشکار ساخته که عبارت اند از: آسیب پذیری و حس شکنندگی، درد در بنیان تجربه زندگی، ترس از معلولیت و تمرین مستمر مدارا با بدن و نارضایتی تنانه و شکایت از بدن.
۴.

مدرنیته و صورت بندی گفتمانی سیاست فرهنگی: تحلیل گفتمان سیاست فرهنگی دولتی در ایران (1285 ه . ش. تا به امروز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکومت مندی دولت هویت ملی گفتمان سیاست فرهنگی تکثر فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۸ تعداد دانلود : ۳۸۴
هدف این مقاله واکاوی گفتمان سیاست فرهنگی در ایران است. نقطه آغاز این امر، رویارویی ایرانیان با مدرنیته بود. رویارویی نظامی ایران با مدرنیته و پی بردن به عقب ماندگی های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در مقایسه با اروپا، گفتمان های متنوعی را در جهت پاسخگویی به سؤال «چرا عقب افتاده ایم؟» پدید آورد و تلاش هایی مبتنی بر دولت - ملت سازی برای تغییر در عقلانیت حکومتی و رسیدن به سامان سیاسی مدرن آغاز شد. جایگاه فرهنگ در این بازمهندسی روح جامعه بسیار اهمیت داشت. مشروطه، پهلوی و جمهوری اسلامی ایران به منزله سه دولت (به معنای فوکویی) برجای مانده از میراث دولت - ملت سازی در ایران، سیاست های فرهنگی مشترک و سیاست گذاری های فرهنگی متفاوتی را برای بازاندیشی در هویت ملی ایرانی به کار گرفته اند. هدف این مقاله، واکاوی این نظم گفتمانی با استفاده از روش تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه (1393) است؛ بنابراین، به کمک قوانین و اساس نامه های دولتی از زمان تأسیس مجلس شورای ملی (1285 ه . ش.) تا به امروز، گفتمان ذکرشده تحلیل شد. نتایج مقاله نشان می دهند در هر سه دوره بررسی شده، دولت، محور و معنادهنده سیاست گذاری های فرهنگی بوده است. گفتمان سیاست فرهنگی دولتی در ایران در دولت مشروطیت مفصل بندی و در دولت پهلوی با تأکید بر سیاست فرهنگی نمایشی بازمفصل بندی شد. در دولت جمهوری اسلامی ایران نیز همین روند با تأکید بر مهندسی فرهنگی ادامه پیدا کرده است.
۵.

توسعه مرز محور و اضمحلال ظرفیت ها و فرصت های اجتماعات مرزی؛ با تاکید بر نقد بازارچه های مرزی (مورد مطالعه؛ بازارچه های مرزی ننور شهرستان بانه و خاو و میر آباد شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه مرز محور بازارچه های مرزی توسعه محلی اضمحلال ظرفیتها و فرصتها اجتماعات مرزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۴ تعداد دانلود : ۵۲۶
مفروضه بنیادین پژوهش حاضر این گزاره است که بازارچه ها ی مرزی و توسعه وابسته آن، سیاست مناسبی برای توسعه مناطق مرزی نبوده است. روش پژوهش حاضر، روش نظریه ی زمینه ای است که در آن به شرایط زمینه ای، علی و مداخله ای، پیامدها و همچنین راهبردها می-پردازد. ابزار گردآوری داده های مصاحبه نیمه ساخت یافته است که در این راستا با 45 نفر از ذی ربطان و ذی نفعان بعنوان نمونه های هدفمند شامل دهیاران، اعضای شوراهای بخش و روستاها، کارشناسان بازارچه ها تا مرحله اشباع داده ها، گفتگوهای عمیق صورت گرفت. بر اساس منطق روش نظریه زمینه ها داده ها در سه سطح کدگذاری باز، محوری و گزینشی استخراج شدند که تعداد مفاهیم ساخته شده در این مرحله 134 مفهوم اولیه، 15 مقوله محوری، ۴ مقوله اصلی و یک مقوله هسته ای استخراج شد. مقولات اصلی عبارتند از؛ کمبود زیرساخت های توسعه ای، اضمحلال بخش کشاورزی و دامداری و انزوای فرهنگی_اجتماعی، ناکارآمدی در سیاست های ترمیمی. تحلیل این مقولات، ما را به مقوله ی هسته ای یعنی طرد نهادی و ساختاری اجتماعات مرزی سوق داد. بر مبنای آن می توان نتیجه گرفت که منطق حاکم بر توسعه ی مرز محور با ارائه بازارچه ها به عنوان مهمترین محور توسعه در این مناطق، اجتماعات مرزی را طرد نموده است و ظرفیت ها و پتانسیل های آنها را به اضمحلال کشانده است. واژگان کلیدی: توسعه مرز محور، بازارچه های مرزی، توسعه ی محلی، اضمحلال ظرفیت ها و فرصت ها، اجتماعات مرزی
۶.

طرد از میدان آموزش و بازتولید نابرابری جنسیتی: تحلیل روایت زنان روستاهای شهرستان دهگلان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش بازتولید تحلیل روایت زنان روستایی نابرابری اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۹۵
پژوهش حاضر به دنبال روایت های زنان روستایی از نابرابری جنسیتی در میدان آموزش است، این مقاله ضمن تفسیر موقعیت های فرودستی آنان، به کاوش در روایت زنان از وضعیت مناسبات آموزش جنسیت و عوامل برسازنده طرد از میدان آموزش و نابرابری جنسیتی در میدان آموزش می پردازد. برای این منظور از دستگاه نظری پی یر بوردیو به عنوان راهنمای کار و صورت بندی مفاهیم بهره جسته ایم. این پژوهش در سنتِ روشیِ کیفی صورت گرفته و از روش تحلیل روایت مضمونی برای کشف و استخراج مقولات استفاده شده است که در آن ابزارهای مشاهده مشارکتی و مصاحبه عمیق جهت گردآوری داده های مورد نیاز به کار گرفته شده است. میدان پژوهش حاضر مناطق روستایی شهرستان دهگلان است که با منطق نمونه گیری کیفی و هدفمند علاوه بر نمونه گیری از فضا (روستاهای بزرگ، متوسط و کوچک) نمونه گیری هدفمند و نظری نیز از سوژه های مورد مطالعه به عمل آمده که بر مبنای آن با 32 نفر از زنان 15 تا 35 ساله در 6 سکونت گاه روستایی با رعایت حداکثر تنوع مصاحبه های عمیق به عمل آمد. داده های حاصل از روایت در قالب 78 تم اولیه، 36 خرده تم، 8 تم اصلی و یک تم نهایی کدگذاری و صورت بندی شدند. تم های اصلی حاصل از روایت ها عبارت اند از: جامعه پذیری جنسیتی، مکانیسم تعمیق نابرابری اجتماعی، فقر مادی، فقر فرهنگی، عدم دسترسی به مراکز آموزشی، ازدواج زودرس دختران، محدودیت زنان در ورود به عرصه های عمومی و بازتولید ساختار اجتماعی. مقوله نهایی نیز آموزش به مثابه یک میدان تولید نابرابری جنسیتی در مناطق روستایی است که داستان روایت های متکثر زنان حول آن شکل گرفته و بدان معنا بخشیده اند.
۷.

تحلیل وضعیت، شرایط و پیامد های سرمایه مورد منازعه در آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مطالعه کتاب خواندن نظریه ابرتابع رفتار دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۰ تعداد دانلود : ۳۱۱
تلاش پژوهش حاضر، پاسخگویی به این سؤال است که معلمان در میدان آموزش برای دستیابی به کدام سرمایه با یکدیگر رقابت دارند؟ و شرایط و پیامد های این رقابت را چگونه تجربه می کنند؟ بدین منظور چارچوب مفهومی پژوهش براساس نظریات بوردیو تدوین گردید. مشارکت کنندگان این تحقیق عبارت بودند از معلمان نواحی هفت گانه آموزش و پرورش شهر مشهد که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، نمونه گیری نظری و معیار اشباع نظری با 31 نفر از آنها مصاحبه گردید. نتایج تحقیق حاکی از آن است معلمان در سال های گذشته برای کسب و ارتقای سرمایه فرهنگی تجسم یافته در میدان آموزش تلاش می کردند، اما در سال های اخیر (اواخر دهه هشتاد) تحت تأثیر صوری شدن ضمن خدمت، بازدارندگی قوانین میدان آموزش، مشکلات منزلتی، محوریت یافتن مدرک تحصیلی، محوریت یافتن ضمن خدمت، عوامل فردی، مشکلات اقتصادی و اقتصادگرایی، این شکل از رقابت رو به کاهش بوده و به جای آن رقابت اقتصادی و رقابت برای دستیابی به سرمایه فرهنگی نهادی شکل گرفته است. این امر بیانگر «تغییر سرمایه مورد منازعه از سرمایه فرهنگی تجسم یافته به سرمایه فرهنگی نهادی/ اقتصادی در میدان تولید آموزش» است. شکل گیری این پدیده از یک سو، موجب اُفت فعالیت فراغتی، تضعیف سلامت جسمانی روانی و تضعیف عادت واره نهادی آنها است و از سوی دیگر، توانمندسازی اقتصادی و توانمندسازی علمی ضعیف معلمان را در پی داشته است.
۸.

برساخت سوژه ملی با میانجی آموزش وپرورش در ایران (دوره پهلوی اول)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جوامع تصوری تبارشناسی گفتمان ناسیونالیسم اقتدارطلب دوره پهلوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۴ تعداد دانلود : ۷۶۴
پژوهش حاضر تاریخ نهاد آموزش را نه از منظر پیشرفت که میل به هدایت جامعه به سوی سعادت عمومی دارد، بلکه از منظر انتقادی به مثابه نهادی یکدست ساز موردبررسی قرار می دهد بنابراین یافته های این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش خواهد بود که آموزش چگونه در وضعیتی متکثر، سوژه ملی را برساخت؛ چارچوب مفهومی پژوهش برآمده از مباحث اندرسون در رابطه با خلق تصویر ملت به میانجی آموزش وپرورش در سطح ذهنی و استفاده از مفهوم حکومتندی به منظور توضیح سازوکارهای انضباطی در سطح مادی است همچنین از روش تبارشناسی فوکو برای بازنمایی این مقطع تاریخی استفاده شده است. با تکیه بر تبارشناسی در این پژوهش، ابتدا شرایط گذار از آموزش مکتب خانه ای به آموزش مدرن براثر دو رخداد جنگ و بیماری در بستر ارتباط با غرب توضیحاتی ارائه شده است که منجر به صورت بندی کردارها و گزاره هایی حول گفتمان ترقی شد و تربیت ملت را به سطح رؤیت پذیری برکشاند و سپس به شرایط برآمدن گفتمان ناسیونالیسم اقتدارطلب در اواخر دوره قاجار پرداخته شده است؛ گفتمان فوق با برجسته کردن ترس از فروپاشی، زمینه های رسوخ در ابژه های قدرت را فراهم ساخت و این فرایند در نظام آموزشی ذیل یکدست سازی اذهان با محوریت کتاب های درسی و یکدست سازی بدن ها با تأکید بر مکانسیم های انضباطی به انجام رسید.
۹.

تجربه زیسته زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی همسر در شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان خیانت زناشویی تجربه زیسته پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۴ تعداد دانلود : ۶۶۲
رابطه زناشویی، یک رابطه چندوجهی است که متأثر از عوامل گوناگون و در معرض چالش های مختلفی قرار دارد که خیانت زناشویی یکی از آسیب زاترین این چالش ها است. خیانت، نقض تعهد در رابطه دو نفره، توأم با درجاتی از صمیمیت عاطفی و فیزیکی با شخصی غیر از همسر است که می تواند رابطه را با نابودی مواجه کند. بر این اساس هدف پژوهش بررسی تجربه ی زیسته ی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی است. پژوهش به روش کیفی و با راهبرد پدیدارشناسی توصیفی، شیوه تحلیل کلایزی انجام شد. 14 زن آسیب دیده از روابط فرازناشویی همسر، مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی در شهر سنندج که به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس تا حد اشباع نظری انتخاب شدند، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شد. نقل قول های مشارکت کنندگان جمع آوری، ثبت، تحلیل و کدگذاری و در قالب مضمون های اصلی و فرعی طبقه بندی گردید و نتیجه تحلیل داده ها سبب دست یابی به 68 کد اولیه، 13 زیر مضمون و 3 مضمون اصلی شد. سه مضمون اصلی عبارت اند از افزایش مشکلات در زندگی، آشفتگی ذهن و نابسامانی در کارکردهای ارتباطی. بر اساس یافته های پژوهش، خیانت می تواند پیامدهای منفی بسیاری بر زنان آسیب دیده و البته کل خانواده بگذارد. واکنش به خیانت در زنان مختلف، متفاوت است و آگاهی از تجارب افراد خیانت دیده و شناخت حالات روانی و انتظارات آنان، این امکان را فراهم می کند که با آموزش همسران پیمان شکن از برخوردهای مخرب با مسئله کاست و با برآورده کردن انتظارات و نیازهای فرد مورد بی وفایی قرارگرفته، احتمال بهبود او و ماندن در رابطه را افزایش داد.
۱۰.

از مادرانگی همچون اسطوره تا بحران مادرانگی خوانشی نشانه شناختی بر بازنماییِ مادرانگی در سینمای ایرانِ پس از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه شناسی بحران مادرانگی اسطوره مادری مادرانگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۱۷
هدف از این نوشتار بررسی برساخت مادرانگی، با توجه به ساختار ایدئولوژیکِ فیلم های منتخب در سینمای ایرانِ پس از انقلاب است. پرسش بنیادینِ این مقاله پرسش از بازنماییِ ایدئولوژیکِ مضمون مادری است. برای بررسی این موضوع، منظومه ای از مقوله های مطالعات جامعه شناختی زنان در زمینه بازنماییِ مادرانگی همچون مادری، مادرانگی، غریزه مادرانگی، تجربه مادرانگی، مادرانگی متکثر و اسطوره ای را به وام گرفته ایم. ایده نظری مقاله این است که سینما در ایران، مادرانگی را به مثابه یک تقابل برساختی به تصویر می کشد. در تداومِ کار با استفاده از روش نشانه شناسیِ انتقادیِ جان فیسک، فیلم های «مادر»، «مهرِ مادری»، «دعوت»، «گیلانه» و «من مادر هستم» مورد بررسی واقع شده اند. خوانش نشانه شناختیِ این فیلم ها، بیان از این دارد که سینمای ایران تحول مادرانگی را در از اسطوره مادرانگی تا بحران مادرانگی را بازنمایی می کند و در این زمینه مادرانگی را همچون نشانه ای در حال تحول که معنای آن در ارتباط با امور بیرونی و نه درونی زنان همچون مردسالاری، اسطوره-های فرهنگی، طبقاتی و طردشده بر می سازد.
۱۱.

سوبژکتیویته شکننده در میانه بازار و دولت (مطالعه مردم نگارانه سوبژکتیویته در بانه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نئولیبرالیسم‏ شهر بانه مناسبات بازار و دولت سوبژکتیویته شکننده ناپایدارسازی فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۴ تعداد دانلود : ۴۴۱
هدف مقاله حاضر کاوشی در ماهیت سوبژکتیویته در فضای نئولیبرال ناموزون امروز در حیات اجتماعی مرزهای ایران و به طور خاص، شهر بانه است. بدین منظور در چارچوب روایتی مردم نگارانه در شهر بانه در مرز ایران – عراق به مواجهه فرهنگ محلی و بازار نئولیبرال جهانی پرداخته ایم. پرسش ما این است که مواجهه شهری مرزی بانه با فضای نئولیبرال اقتصاد ایران و فضای سیاسی دولت چگونه سوبژکتیویته را برساخت و مفصل بندی می کند؟ روش این مقاله ترکیبی از مردم نگاری و خودزندگی نامه نویسی است. روایت ما از مردم نگاری این مواجهه بیانگر آن است که در رابطه با چگونگی رویارویی با نئولیبرالیسم، الگویی عام در جهان و حتی در یک کشور خاص وجود ندارد و کاوش در این حوزه، کاوش در زمینه های خاص تجربه مورد نظر است، در فضای اجتماعی ناموزون ایران و در شهر بانه، سوبژکتیویته در میانه میدان اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی هستی سرشار از مخمصه، اقبال و بد اقبالی دارد. سوبژکتیویته نه آزاد و مستقل و نه سیال و ترکیبی بلکه شکننده و آسیب پذیر است. حاکمیت مولفه های نئولیبرال و مناسبات بازار و دولت در شکل خاص آن در شهر بانه به سپهر حیات روانی افراد، حیات خانوادگی و دیگر مناسبات اجتماعی ورود پیدا کرده، فردی شکننده برساخت شده، ناپایدارسازی فرهنگی و اجتماعی زندگی نمادین تغییراتی در راستای تغییر هنجارهای اجتماعی و ارزش های فرهنگی، کالایی شدن روابط انسانی و درنهایت برساخت سوبژکتیویته شکننده در میانه بازار و دولت ممکن ساخته است.
۱۲.

آیا شرق شناسی و شرق شناسی وارونه را پایانی هست؟

نویسنده:

کلید واژه ها: شرق شناسی شرق شناسی وارونه ادوارد سعید جلال العظم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۳ تعداد دانلود : ۲۳۳
رویارویی با تجربه ی مدرنیته و سرمایه داری پروبلماتیک عام جهان اسلام در جهان مدرن است. این پروبلماتیک عام از سویه های درونی (مسئله هویت) و بیرونی (رابطه با سرمایه داری) برخوردار است. مواجهه با این پروبلماتیک ها در قالب گفتمان های شرق شناسی و شرق شناسی وارونه مفهوم سازی و صورت بندی شده و تا به امروز همچنان سیطره ی خود را حفظ کرده اند. هدف این مقاله کاوشی در امکان طرح پرسش از رهایی از گفتمان شرق شناسی و شرق شناسی وارونه است. پس از تحلیل گفتمان شرق شناسی و گرایش های درونی آن، به تحلیل گفتمان شرق شناسی وارونه می پردازیم و سپس با نشان دادن محدودیت های درونی هر کدام به پرسش از امکان جایگزین و اهمیت پرسش از خروج از این گفتمان ها می پردازیم. در نهایت این پرسش را مطرح می کنیم که آیا رهایی از شرق شناسی و شرق شناسی وارونه بدون توضیحی جدید از رابطه ی امر کلی و امر خاص ممکن خواهد بود؟ کلی گرایی ای که توهم بازگشت به دوران قبل از شرق شناسی را نداشته و در درون آن نیز باقی نماند، نه متکی به آموزه های غیرتاریخی ایده آلیستی باشد و نه اسیر خاص گرایی های پسا استعماری.
۱۳.

سیر نزولی عادت واره نهادی معلمان (مطالعه موردی معلمان دوره متوسطه دوم شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میدان آموزش عادت واره نهادی معلمان بوردیو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۵۲۴
پژوهش حاضر سعی در تبیین این مسأله را دارد که عادت واره نهادی معلمان در مشهد در چه سطحی قرار دارد؟ و در طول زمان تغییرات آن چگونه بوده است؟ یعنی این که معلمان در گذشته از چه عادت واره نهادی برخوردار بوده و امروزه از چه عادت واره نهادی برخوردار هستند؟ بدین منظور چارچوب مفهومی پژوهش بر اساس نظریات بوردیو تدوین گردید. جهت گردآوری و تحلیل داده ها از روش پیمایش و تحلیل موضوعی بهره گرفته شد. جامعه آماری مورد مطالعه در روش پیمایش عبارت بود از معلمان شهر مشهد که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه بندی و فرمول کوکران 360 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. در روش تحلیل موضوعی با استفاده از نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری با 31 نفر از معلمان مصاحبه گردید. نتایج بخش کمی و کیفی تحقیق بیانگر کاهش سطح عادت واره نهادی معلمان می باشند. به طوری که نتایج بخش کمی بیانگر آن است که سطح عادت واره نهادی معلمان پایین تر از سطح متوسط قرار دارد و نتایج بخش کیفی نیز نشان دهنده کاهش عادت واره نهادی معلمان در سال های اخیر است. چنین وضعیتی برای میدان آموزش که یکی از مهم ترین کارکردهای میدان اجتماعی را بر عهده دارد، رضایت بخش نیست. .
۱۴.

تجربه های فقیر در سینما: بازنمایی سینمایی تجربه جنگ در فیلم کوتاه کُردستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاریخ گرایی نوین روح زمانه شورش سمیرم سووشون تحلیل گفتمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۷ تعداد دانلود : ۴۴۹
مدرنیزاسیون در تمامیت خود به مثابه تجربه ای تاریخی آسیب زا و متناقض بود. در این میان تجربه جنگ به عنوان یکی از آسیب ها، بازنمایی از تجربه مدرنیته برای جوامع غیرغربی است. در چنین بستری است که سینما به به بازنمایی این تجربه می پردازد. هدف پژوهش حاضر هم فهم چگونگی بازنمایی تجربه جنگ به واسطه منظومه مفهومی والتربنیامین، در سینمای کُردستان است. در نگاه بنیامین اگرچه جنگ باعث فقیرشدن تجربه ها می-شود اما از ط رفی دیگر سی نمای سیاس ی توانایی بازچنگ آوری تجربه ای دیگر را برای انسان های بدون تجربه فراهم می کند. در چنین فضایی تئوریک است که فیلم های «آپارتمان مورچ ه ها، چه ار ترانه برای کرکوک ، ۷۴» مبتنی بر روش نشانه شناسی مورد خوانش واقع شدند که هر کدام از فیلم ها مبتنی بر یک دیالکتیک رمزگانیدرصدد بازنمایی کردن تجربه جنگ به مثابه یک تجربه فقیر هستند. حضور رمزگان های مستندگونه مبتنی بر غیاب داستان در فیلم ها، بازنمایی تجربه را مواجه با یک بحران می کند. اما از سویی دیگر، مستندگونگی، فضایی سیاسی را به فیلم ها می بخشد. در نهای ت می توان گفت چشم انداز سینمای ستم دیدگان بستری برای پروبلماتیزه کردن فیلم ها برای بتصویر کشیدن سطوری دیگر از تاریخ چندخطی رافراهم می کند.
۱۵.

مصرف و هویت: مطالعه مردم شناختی جوانان بازاری شهر بانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مردم نگاری مصرف هویت بخشی شده استحاله ارزشی فردگرایی ضد اجتماعی جهانی شدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۴ تعداد دانلود : ۷۶۷
تجارت مرزی در مناطق کُردنشین به واسطه موقعیت مرزی و گسترش بازار های جهانی رشد قابل توجهی پیدا کرده است. به دلیل رشد چشمگیر و فزاینده فضا های تجاری در میدان مورد مطالعه، در بیست سال اخیر، شهر مرزی بانه به شهر پاساژ ها معروف شده و گردشگری خرید جایگاه درخور توجهی پیدا کرده است. مقاله حاضر در چارچوب روش مردم نگاری به دنبال واکاوی هویت مردم محلی به واسطه فرهنگ مصرف کالا های جهانی است. در این راستا در کنار مشاهده مشارکتی، با 19 نفر از جوانان فعال در فضای بازار مصاحبه به عمل آمده است. بر مبنای روایت مصاحبه شوندگان، بازار به روح حاکم بر فرهنگ کنونی شهر تبدیل و موتور محرکه و انگیزه اصلی عامه را برای کار و فعالیت شکل داده است. بر مبنای یافته های پژوهش، استقرار بازار با خود جریاناتی از قبیل فردگرایی ضد اجتماعی، انسان تک ساحتی، مناسکی شدن عرف عامه، ظهور هویتِ بخشی شده، تعدیل عدالت، استحاله ارزش ها، سرمایه داری عامیانه، مدیریت واکنشی و ذهنیت ابهام فردا را در پی داشته است.
۱۶.

تحلیل فرایند تولید فضای غیررسمی در شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۶ تعداد دانلود : ۵۳۴
شکل گیری و گسترش فقر و نابرابری شهری معاصر درپی گسترش سازوکارهای نظام سرمایه داری جهانی و بیشتر در شکل سرمایه داری دولتی [1] در ایران، شکل گیری دوگانه ی رسمی و غیررسمی در ابعاد اقتصاد و کالبد شهرها را درپی داشته است. در تفسیر و تشریح فرآیند غیررسمی شدن به ویژه در ابعاد فضایی شهر مباحث پردامنه ای جاری است. در این نوشتار با تمرکز بر روش تحلیلی انتقادی و باتوجه به نظریه تولید فضای هانری لوفور مبتنی بر سه وجه فضایی فضا شامل بازنمایی فضا، عمل فضایی و فضای زیسته، نظام تولید و بازتولید فضا در زیست غیررسمی [2] شهری به عنوان مکمل فضای رسمی بررسی شده است. پرسش بنیادین نوشتار این است که نتیجه کوشش و منازعه بر تولید فضای غیررسمی از سه وجه فضایی بازنمایی فضا (پنداشته)، عمل فضایی (دریافته) و فضای زیسته چگونه خود را در شهر نشان داده است و چگونه درک شده است؛ در کوشش برای پاسخ به این پرسش، شهر سنندج، مرکز استان کردستان و یکی از شهرهای دارای فضای غیررسمی گسترده، مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که سه گروه فن سالار دولتی و علمی و مردم از شرایط زیست غیررسمی درک و برداشتی متفاوت دارند. هرگروه برپایه ی دیدگاه های خود؛ تفکرات خود را شایسته تر و ورای دیگر گروه های می دانستند و این در صورتی است که ساکنان این سکونتگاه ها خود را بهره ور از این مناطق دانسته و دیدگاه خود را برای ساماندهی مطلوب تر می دانند. تفاوت نگرش و اقدامات سه گروه فن سالاران دولتی و علمی با تجربه ی زیسته ی ساکنان نشان از شکاف عمیق میان این گروه ها و لزوم در نظر گرفتن راهکارهایی بدیل با دیدی انتقادی و یکتا از فضا نسبت به دهه های پیشین را ایجاد کرده است. [1] . State – Capitalist مفهوم «سرمایه داریِ دولتی» به ندرت می تواند از آزمون تحلیل اقتصادیِ جدّی به سلامت عبور کند. زمانی که دولت به مالک انحصاریِ همه ی ابزارهای تولید بدل می شود، عملکرد یک اقتصاد سرمایه داری ازطریق نابودیِ سازوکاری که خونِ چنین نظامی را در گردش نگه می دارد، ناممکن می شود (Hilferding,2010). [2] . Informality
۱۷.

بازنمایی سریال های تلویزیونی و برساخت گفتمانی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان انتقادی سریال ستایش گفتمان مذهبی گفتمان دنیاگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۶ تعداد دانلود : ۵۶۴
گفتمان ها با بهره گیری از ابزارهای گفتمانی (مانند رسانه ها) و متون گفتمانی مختلف از جمله سریال های تلویزیونی، به بازنمایی نهادهای مختلف به ویژه نهاد خانواده می پردازند. دقت به این مهم که در سریال های تلویزیونی، نهاد خانواده چگونه بازنمایی می شود، چه گفتمان هایی در آن نمود می یابند، روابط بین گفتمان ها چگونه اند و این گفتمان ها به کدام فرایندهای نهادی و به کدام فرایندهای اجتماعی تعلق دارند، مسأله ای است که تحقیق حاضر سعی دارد با بررسی یکی از سریالی های محبوب ایرانی (سریال ستایش) به آن پاسخ دهد. در راستای پاسخ به این مسئله از نظریات نورمن فرکلاف به عنوان چارچوب مفهومی استفاده شد و برای گردآوری و تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل گفتمان انتقادی استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که این مجموعه سریال بیانگر تقابل گفتمانی بین دو گفتمان مذهبی و دنیاگرایی است که محور اصلی این تقابل گفتمانی، تربیت فرزندان است. این سریال با نشان دادن پیروزی گفتمان مذهبی، گفتمان بهتر و برتر در راستای شیوه تربیت نسل جدید را معرفی می کند. دیگر نتیجه تحقیق بیانگر آن بود که سریال «ستایش» تصویری از فرایندهای اجتماعی در جامعه ایران است، زیرا در جامعه ایران نیز تقابل گفتمانی بین گفتمان دنیاگرایی و مذهبی وجود دارد و هر گفتمانی بر آن است که معنای مورد نظرش را تثبیت کند. فرایند اجتماعی حاکی از تقابل طبقاتی است که حامل این گفتمان هاست. بر این اساس در این سریال شاهد تقابل دو طبقه متوسط سنتی و طبقه بورژوازی بازاری هستیم. برای رفع این نزاع اجتماعی، گفتمان مذهبی (به مثابه گفتمان حاکم) از طریق متون گفتمانی (سریال ستایش) برتری گفتمان خود را به اثبات رسانده و سوژه ها (والدین و جوانان) را به گفتمان خود فرا می خواند.
۱۸.

مطالعات توسعه انسانی زنان و جنسیت: فراسنتز مطالعات توسعه انسانی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مطالعات توسعه توسعه انسانی زنان زنان بدون جنسیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۱ تعداد دانلود : ۶۶۳
مفهوم توسعه به مثابه پروژه ای نظری و عملی بخشی از زندگی شخصی و اجتماعی است. تحلیل و بازخوانی مطالعات توسعه برای تداوم پروژه توسعه اجتناب ناپذیر است. این مقاله در شکل فراسنتز کیفی به بازخوانی مطالعات توسعه انسانی حوزه زنان می پردازد. هدف ما واسازی صورت بندی موضوعی و معرفت شناختی حاکم بر مطالعات توسعه انسانی زنان است. در این راستا ضمن بررسی نظریه های راجع به زنان، جنسیت و توسعه، سعی خواهیم کرد، جایگاه مطالعات توسعه انسانی زنان را در تاریخ مطالعات نظری توسعه، زنان و جنسیت بررسی کنیم. فراسنتز روش ارزیابی مظالعات کیفی با هدف شناخت و تعیین صورت بندی موضوعی و نظری حاکم بر یک میدان مطالعاتی خاص است. فراسنتز نقد زمینه های معرفتی، نظری و کرداری مطالعات یک حوزه خاص برای فراهم کردن فهمی چند بعدی از تجربه ها، کردارها و نهادها و مسائل است. هدف فراسنتز تفسیری و نه استقرایی است. این فراسنتز در میدان مطالعات توسعه زنان در پی این پرسش بود که رابطه نظری توسعه، زنان و جنسیت چگونه صورت بندی شده است . برای اینکار مقالات با روش کیفی در فصلنامه زن در توسعه و سیاست را در فاصله سال های 1380 – 1392 به مثابه هدف خود در نظر گرفتیم. نتیجه گیری مقاله این است که سیاست های مطالعات توسعه انسانی زنان در چارچوب تعریف زیستی از زنان بوده و بحث از زمینه های تاریخی و ساختاری و ایدئولوژیک برساختن عاملیت زنانه و توانمندی ها و محدودیت ها غایب مطالعات توسعه انسانی زنان است.
۱۹.

تحلیل انتقادی گفتمان ایرانشهری (با تاکید بر نگاه رانسیری به اندیشه جوادطباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گفتمان ایرانشهری سیاست هویت شکاف/خلاِ سیاسی فلسفه سیاسی نئولیبرالیسم‏ راست جدید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۳ تعداد دانلود : ۸۵۶
هدف از این پژوهش، تحلیل گفتمان ایرانشهری به مثابه گفتمان هویتیِ نوین ایرانیان در کلیت اقتصادی- سیاسی معاصر است. از آن جا که صورت بندی نوین این گفتمان در آثار جوادطباطبابی ظهور یافته، مفصل بندی این گفتمان و چراییِ هژمونیک شدن آن بر مبنای متون نویسنده نام برده مورد پرسش قرار می گیرد. در ادامه مفهوم خلاِ ایجاد شده به وسیله نئولیبرالیسم را واسطه قرار داده و به صورت بندی این خلا در گفتمان ایرانشهری بر مبنای روش شناسی لاکلائو پرداخته ایم. ایده نظری پژوهش حاضر این است که گفتمان ایرانشهری درصدد تفسیر شکاف برآمده از نئولیبرالیسم به واسطه فلسفه سیاسی خاص خود است. بدین ترتیب با بهره گیری از مفاهیم رانسیری مولفه هایی مانند: دیگری تهی از دیگریت، حذف مردم و برساخت ملت، جمعِ تهی افراد و تحمیل اجماع بر اختلاف را در تحلیل فلسفه سیاسی آن بر شمرده ایم. براساس مولفه های فوق چنین استنباط می شود که گفتمان ایرانشهری و فلسفه سیاسی آن درصددند با عطف توجه توده ها به جایی غیر از بحران های نئولیبرالیسم، سیاست هویت ایرانی را بنیان نهاده و وضعیت موجود را توجیه کند.
۲۰.

میدان آموزش به مثابه وابسته کارکردی غیرقابل اعتنا: مورد مطالعه، تحلیل جایگاه میدان آموزش ایران در میدان قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۲۶ تعداد دانلود : ۶۳۰
مقاله حاضر درصدد تبیین این مسئله است که میدان آموزش در میدان قدرت از چه جایگاهی برخوردار است؟ چارچوب مفهومی مقاله براساس نظریات بوردیو تدوین گردید. به منظور گردآوری و تحلیل داده ها از روش تحلیل اسنادی و تحلیل موضوعی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه در روش اسنادی عبارت بود از اسناد فرادستی که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، اسناد توسعه و بودجه به عنوان نمونه انتخاب شدند. در روش تحلیل موضوعی، با استفاده از نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری با 31نفر از معلمان مصاحبه شد؛ سپس داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزاز Maxqda و تکنیک های کدگذاری باز و محوری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که به رغم وابستگی مالی میدان آموزش به میدان قدرت، به لحاظ اهداف میدانی تحت سیطره آن قرار دارد. البته به لحاظ مالی در سال های اخیر از سوی میدان قدرت تا حدی نیز مورد طرد و بی اعتنایی واقع شده است. این امر بدان معناست که میدان آموزش نزد میدان قدرت «وابسته کارکردی غیرقابل اعتنا» است. این امر موجب شده است که میدان آموزش از کارکرد تخصصی خود فاصله گرفته و با چالش های متعددی مواجه شود. به طورکلی، نتایج به دست آمده حاکی از آن است که میدان آموزش نزد این میدان قدرت از جایگاه والایی برخوردار نیست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان