پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع ایجاد همخوانی بین موضوعات پایان نامه های دوره کارشناسی ارشد رشته علوم تربیتی با نیازهای جامعه از نظر دانشجویان انجام شده است. روش انجام این تحقیق به شیوه توصیفی با رویکرد پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حدود 500 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد گرایش های مختلف رشته ی علوم تربیتی در دانشگاه های اصفهان، آزاد اسلامی خوراسگان و پیام نور اصفهان در سال تحصیلی 94- 1393 بود که از بین آنها با استفاده از جدول کرجسی- مورگان نمونه ای 217 نفری به صورت نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته، با 24 سؤال بسته پاسخ بود. اعتبار پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 91/0 برآورد گردید که نشان از اعتبار بالای ابزار اندازه گیری دارد؛ و روایی صوری آن نیز توسط کارشناسان و متخصصان علوم تربیتی مورد تائید قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش در سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. در سطح توصیفی برای مشخص کردن توزیع فراوانی و درصد نمرات پاسخ گویان از میانگین، انحراف معیار و درصد و در سطح آمار استنباطی از آزمون t مستقل و t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که از نظر دانشجویان موانع اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و سازمانی در ایجاد همخوانی بین موضوعات پایان نامه های دوره کارشناسی ارشد با نیازهای جامعه مؤثر هستند.