هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای انواع تدابیر والدین دانش آموزان دارای رفتار بهنجار و نابهنجار روان شناختی درمواجهه با تعارضات بود. این مطالعه از نوع توصیفی بوده و جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه دارای رفتار بهنجار و نابهنجار روان شناختی دبیرستان های شهر تهران و والدین آن ها تشکیل می دادند. نمونه مورد مطالعه شامل 538 (278 دختر و 260 پسر) دانش آموز دارای رفتار بهنجار و 112 (72 دختر و 40 پسر) دانش آموز دارای رفتار نابهنجار از این جامعه بود که با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تجدیدنظرشده تدابیر تعارض و فهرست تجدیدنظرشده علائم روان شناختی بودند. یافته های پژوهش نشان داد که در هنگام بروز تعارض های خانوادگی، والدین نوجوانان بهنجار (نسبت به والدین نوجوانان نابهنجار) بیشتر از تدابیر سازنده مبتنی بر استدلال استفاده می کنند. هم چنین والدین نوجوانان بهنجار (نسبت به والدین نوجوانان نابهنجار) هنگام بروز تعارض های خانوادگی، از تدابیر غیرسازنده مبتنی بر پرخاشگری کلامی و خشونت بدنی کمتر استفاده می کنند؛ بنابراین، به نظر می رسد که احتمالاً رفتار فرزندان آن دسته از والدینی که تدابیر مناسبتری در زمان بروز مشکلات اتخاذ می کنند، سالم تر و بهنجارتر باشد.