این مطالعه با هدف بررسی تأثیر قدرت مدیریتی بر تعهد عاطفی کارکنان با استفاده از نظریه مبادله اجتماعی انجام شده است. داده ها با استفاده از پرسشنامه ای مرکب از دو بخش قدرت مدیریتی و تعهد عاطفی گردآوری شد. نمونه ای شامل 185 نفر از کارکنان شرکت های مهندسین مشاور در تهران مورد استفاده قرار گرفت. به منظور آزمون رابطه بین ابعاد قدرت مدیریتی (اجبار، تخصص، مشروع، مرجعیت، و پاداش) و تعهد عاطفی از رگرسیون چندگانه استفاده شد. در این مطالعه دو یافته مهم حاصل شد. اول، روابط بین قدرت مشروع، قدرت تخصص، قدرت مرجعیت، قدرت پاداش، و تعهد عاطفی مثبت و معنی دار بود. دوم، قدرت اجبار تأثیری منفی بر تعهد عاطفی کارکنان داشت. یافته ها نشان می دهد که ادراکات مطلوب کارکنان از قدرت مدیر در چارچوب مبادله اجتماعی منجر به پیامدهای مثبتی از جمله تعهد عاطفی قوی می گردد.