آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۱

چکیده

مطالعات نشان می دهد که انسان همواره در طول تاریخ به انباشتن اطلاعات و معلومات در حافظه کودکان به عنوان یک اصل اساسی آموزش مورد توجه قرار می داده است. از این جهت مهم ترین ویژگی و امتیاز کودکان بر یکدیگر داشتن قوه حافظه قوی برای حفظ اطلاعات معلومات بوده است در نتیجه به حافظه تأکید می شد. در قرن نوزدهم اصالت این نظریه مورد تردید واقع گردید با این حال امروزه هنوز این نظریه در محیط آموزش و پرورش سایه انداخته است. روش های جدید آموزش و پرورش موجبات تغییر در ماهیت آموزش و پرورش را فراهم کرده و آموزش از راه حل مسأله و کسب تجربه منجر به تغییر در رفتار یادگیرندگان می شود. در این تحقیق روشهای تدریس غالب (سخنرانی، پرسش و پاسخ، حل مسأله و بحث گروهی) در نظام آموزشی و اثر آن بر فراشناخت دانش آموزان مورد بررسی قرار گرفته است. اهداف کلی پژوهش بررسی اثر هر یک از الگوهای تدریس نامبرده بر فراشناخت دانش آموزان و ارائه پیشنهادها و راه حل هایی جهت بهبود مسائل آموزشی و پرورش به مسؤلین مربوطه می باشد سؤالهای تحقیق عبارتند از: 1-آیا آموزش به روش سخنرانی بر فراشناخت دانش آموزان اثر دارد؟ 2- آموزش به روش حل مسأله بر فراشناخت دانش آموزان اثر دارد؟ 3- آیا آموزش با روش پرسش و پاسخ در فراشناخت یادگیرندگان تأثیر دارد؟ 4- آیا آموزش با روش بحث گروهی در فراشناخت دانش آموزان اثر دارد؟ 5- آیا بین اثر روشهای تدریس فوق در فراشناخت دانش آموزان تفاوت دارد؟ جامعه آماری در این تحقیق کلیه معلمان مدارس متوسطه دخترانه شهرستان بهشهر اعم از زن و مرد انتخاب شدند ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه 30 سؤالی محقق ساخته که پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 82% به دست آمده است روش آماری از نوع آمار توصیفی و آمار استنباطی آزمون t تک متغیر و تحلیل واریانس است نتایج به دست آمده از تحقیق به شرح زیر می باشد. آموزش به روش سخنرانی در فراشناخت دانش آموزان اثر ندارد، آموزش با تأکید بر حل مسأله بر فراشناخت یادگیرندگان تأثیر دارد. بحث گروهی و روش پرسش و پاسخ نیز در فراشناخت دانش آموزان دوره متوسطه اثر دارد و نهایتاً اثرگذاری هر یک از روشهای فوق بر فراشناخت متفاوت است.

تبلیغات