مقدمه : هدف پژوهش حاضر، تحلیل کانونی رابطه خوددلسوزی با خودآگاهی هیجانی دانشجویان علوم پزشکی است. روش کار: در این مطالعه توصیفی همبستگی، دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز جامعه آماری را تشکیل دادند. تعداد 350 نفر (181 مرد و 169 زن) به روش نمونه گیری چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های خوددلسوزی نف ( Neff ) و خودآگاهی هیجانی گرنت و همکاران ( Grant et al ) پاسخ دادند. داده ها با روش تحلیل همبستگی بنیادی و با استفاده از افزونه CANCORR نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: یافته های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل همبستگی بنیادی نشان داد که ابعاد خوددلسوزی رابطه معناداری با بالا رفتن خودآگاهی هیجانی دارند. تحلیل کانونی مجموعه معناداری بین خودلسوزی و خودآگاهی هیجانی را نشان داد. در این مجموعه مهربانی با خود، قضاوت در مورد خود، مشترکات انسانی، انزوا، به هوشمندی و همانندسازی فزاینده رابطه مثبت و معناداری با بازشناسی، شناسایی، تبدیل سازی، محیط گرایی و حل مسأله داشتند. نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که هر چه میزان مهربانی با خود، قضاوت در مورد خود، مشترکات انسانی، انزوا، به هوشمندی و همانندسازی فزاینده دانشجویان بالا باشد، به همان نسبت میزان خودآگاهی هیجانی آنان یعنی بازشناسی، شناسایی، تبدیل سازی، محیط گرایی و حل مسأله آنان بالا خواهد بود.