اهداف: نگرش دانشجویان به دروس علوم پایه در عملکرد بالینی آنان، تاثیر بسزایی دارد. هدف از این تحقیق، بررسی نگرش دانشجویان مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته فیزیوتراپی نسبت به دروس علوم پایه بود.
ابزار و روش ها: این مطالعه توصیفی به صورت مقطعی و از طریق دسترسی آسان، روی 151 نفر از دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته فیزیوتراپی دانشکده های توان بخشی دانشگاه های علوم پزشکی ایران و تهران در مهر و آبان سال 1391 انجام شد. برای ارزیابی نگرش و دو زیرمقیاس اهمیت و تاثیر از پرسش نامه وست استفاده شد. تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS 17 و با استفاده از آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه، T مستقل و رگرسیون لجستیک انجام شد.
یافته ها: بین دو جنس در پاسخ به گویه های 1، 4، 7 و 8 اختلاف معنی دار وجود داشت. میانگین مقادیر نگرش و زیرمقیاس های اهمیت و تاثیر در زنان در ترم های پنجم و هفتم کارشناسی به طور معنی داری بیشتر از مردان بود. در مقطع کارشناسی ارشد در ترم اول، میزان نگرش و اهمیت زنان به طور معنی داری نسبت به مردان مثبت تر بود، اما در ترم سوم کارشناسی ارشد دو جنس از این نظر با هم اختلاف آماری معنی داری نداشتند.
نتیجه گیری: نگرش مثبت دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد فیزیوتراپی به دروس علوم پایه تحت تاثیر جنسیت آنان است و زنان اهمیت بیشتری به یادگیری جزییات روند فیزیولوژیک درمان می دهند، در حالی که مردان بیشتر به نتیجه درمان تاکید دارند. با افزایش حضور زنان در مقطع کارشناسی ارشد نگرش آنان به مردان نزدیک می شود.