آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۱

چکیده

وظیفه اساسی مدیران در تمام سطوح حفظ محیطی است که افراد بتوانند با یکدیگر کار کرده و به هدف های از پیش تعیین شده دست یابند. در این راستا، مدیران باید اثرات گرایشات و عادات خود را روی دیگران تحلیل نمایند تا بتوانندآنهایی را که موجب دریافت عکس العمل منفی میشوند حذف نمایند بنابراین باید خودشناسی را آموخته و بر خویشتن مسلط باشند. (کونتز و دیگران، ترجمه چمران، 1384) تلاش و کوشش پیگیر آدمی برای شناخت خویشتن به عنوان یک نیاز اساسی امری مستمر بوده که در این میان شناسایی نیازها، ارزش ها، اهداف انسانی و از همه مهم تر عزت نفس از اهمیت ویژه ای برخوردار میباشد، و برای رسیدن به خودشکوفایی که بالاترین انگیزه انسان است، ارضاء نیازهای سطح پایین از جمله عزت نفس ضروری بوده و از سوی دیگر عزت نفس یکی ازمؤلفه های مهم خودآگاهی محسوب میشود. (علی پور، 1375) از سوی دیگریکی از مسائلی که در ارتباطات انسانی بین افراد و سازمان ها پیش میآید تعارض بوده و مدیریت تعارض یکی از مهم ترین وظایف هر مدیر است. تعارض، اگر به نحو مطلوب مورد کنترل قرار گیرد، میتواند مسائل نهفته سازمانی را آشکار کند، کیفیت تصمیم گیری را بهبود بخشد و موجب نوآوری در سازمان شود. پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین خویشتن شناسی مدیران و کاربرد سبکهای مدیریت تعارض توسط آنان در مدارس متوسطه شهر بجنورد میپردازد. جامعه آماری، مدیران مدارس متوسطه شهر بجنورد و روش نمونه گیری تصادفی ساده است. تحقیق حاضر از نوع پژوهش پیمایشی است. روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی میباشد برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه خویشتن شناسی «راج کمارسارسوات» وشیوه های برخورد با تعارض «رحیم» استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی «جدول و درصد فراوانی»، استنباطی «آزمون خی دو» و برای تعیین پایایی پرسشنامه ها از فرمول آلفای کرانباخ استفاده گردیده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که بین خویشتن شناسی مدیران و کاربرد سبکهای مدیریت تعارض توسط آنان در سطح اطمینان %99 رابطه معناداری وجود دارد و بین خویشتن شناسی مدیران و هر یک از سبکها (همکاری، مصالحه، رقابت، سازش و اجتناب) در سطح اطمینان %95 رابطه وجود دارد. همچنین مشخص گردید، مدیرانی که از سبک همکاری، مصالحه و سازش استفاده نموده اند از خویشتن شناسی بالایی برخوردارند.

تبلیغات