مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
مدل
حوزه های تخصصی:
پذیرشِ نظریه لوح سفید و «اصالةالحسّ» (به معنایی اعم از حسّ ظاهری و باطنی) در حوزه آگاهی های تصوری، و قبولِ «اصالةالعقل» در محدوده آگاهی های تصدیقی به عنوان دو مبنای مورد پذیرش حکیمان مسلمان مستلزمِ ظهور دو مشکل درمورد پدیدارهای نایابی چون تجارب وحیانی است.
مشکلِ اول، مسئله بیان ناپذیری است؛ و مشکل دوم، تشخیص روش قابل اعتماد در داوری، نسبت به سرشت و آثار این گونه امور خارج از دسترس تجارب مشاع (درونی / بیرونی) می باشد.
درمورد مشکل دوم، یعنی روش داوری نسبت به پدیدارهایی چون «وحی»، چهار احتمال پیش روی ماست:
1. موضع تعلیق گرفتن و از هرگونه داوری طفره رفتن؛
2. سعی بر دستیابی به تجاربی این گونه؛ مشروط بر آنکه چنین امری ممکن باشد؛
3. از تمثیل و مدل سازی بهره گرفتن؛
4. رجوع به واجدانِ چنین تجاربی، یعنی انبیا؛ و اتخاذ موضعی درون دینی به جای منظر برون دینی.
کوشش ما در این مقاله ضمن توضیح معنای مدل، و تشریح مخاطراتِ معرفتی حاصل از به کارگیری مدل ها، تبیین این نکته است که تنها راه قابل اعتماد برای داوری درمورد امور تجربه گریزی چون وحی، روش چهارم می باشد.
رابطه علی بین منبع کنترل و اخلاق سازمانی با رضایت شغلی: ارائه مدلی برای محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه علی منبع کنترل و اخلاق سازمانی با رضایت شغلی و ارائه مدلی برای محیط کار در معلمان تربیت بدنی استان البرز بود. نمونه آماری این تحقیق 300 نفر از معلمان تربیت بدنی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. از پرسشنامه های رضایت شغلی ویسوکی و کروم (1994)، اخلاق سازمانی چی کو (2001) و سنجش مرکز کنترلی برگر (1986) برای اندازه گیری متغیر های تحقیق استفاده شد.اطلاعات پرسشنامه ها از طریق تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار آموس 16 تحلیل شد. به منظور بررسی اثر مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای تحقیق، ابتدا مدلی براساس مبانی نظری و پیشینه تحقیق طراحی شد. مدل تأییدشده تحلیل مسیر رابطه علی متغیرهای تحقیق نشان داد که رابطه کنترل بیرونی با اخلاق سازمانی معنادار و معکوس و رابطه کنترل درونی با اخلاق سازمانی، مستقیم و معنادار است. علاوه بر این، رابطه اخلاق سازمانی با رضایت شغلی معنادار و مثبت گزارش شد. نتایج یکسانی در مورد معلمان مرد و زن نیز به دست آمد.
تحلیل نهادینه سازی سیاست گذاری توسعه پایدار در ایران: بررسی موانع و ارایه مدلی برای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار برای پاسخ به معضلات اقتصادی، محیط زیستی و اجتماعی دنیای امروز از سوی دانشمندان مطرح و به طور گسترده توسط دولت ها، نهادهای بین المللی، شرکت های تجاری و سازمان های غیردولتی مورد پذیرش قرار گرفته است. پژوهش حاضر به دنبال تحلیل موانع نهادینه شدن سیاست گذاری توسعه پایدار و ارایه مدلی برای نهادینه سازی آن در ایران است. در این پژوهش، نظریه مبنایی به عنوان استراتژی پژوهش و روش مصاحبه و استفاده از اسناد و مدارک برای جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفت. مصاحبه به صورت نیمه سازماندهی شده با متخصصان دانشگاهی انجام شد و روش نمونه گیری آن، نمونه گیری نظری بود. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار اطلس تی آی انجام شد. یافته-های پژوهش نشان داد که مجموعه ای از عوامل شناختی، نهادی- قانونی، سیاستی و اجتماعی، مانع نهادینه شدن سیاست گذاری توسعه پایدار در ایران است. در نتیجه نهادینه سازی سیاست گذاری توسعه پایدار در ایران نیازمند کاربست مدلی است که مبتنی بر این موانع و با استفاده از اسناد بین المللی باشد تا با استفاده از تجربه سایر کشورها و نظرات متخصصان داخلی، انجام اقدامات و تغییراتی را در هر زمینه پیشنهاد دهد
پیش بینی قیمت سهام کشاورزی در بورس اوراق بهادار تهران (مطالعه موردی شرکت کشاورزی و دامپروری مگسال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش بینی قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران، به سرمایه گذاران درتصمیم گیری وپذیرش ریسک سهام کمک شایانی می کند. در این مقاله از سه روش اقتصادسنجی شامل الگوی خود رگرسیو (AR)، الگوی میانگین متحرک (MA) و الگوی خود رگرسیو میانگین متحرک انباشته (ARIMA) به منظور پیش بینی قیمت سهام و انتخاب بهترین روش از میان روش های ذکر شده استفاده شده است. به این منظور داده های روزانه قیمت سهام شرکت کشاورزی و دامپروری مگسال یکی از شرکت های فعال و پربازده بورس از تاریخ 4/11/1389 تا 1/4/1390 مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که از میان سه روش یاد شده، مدل ARMIA دارای قدرت برازش بهتری بوده و به این منظور از این روش برای پیش بینی استفاده شده است. همچنین پیش بینی با استفاده از مدلARIMA ناچیز بودن درصد خطای پیش بینی نسبت به دو روش دیگر را استنباط کرده است.
بررسی الگوپذیری خیزش های جدید خاورمیانه و شمال افریقا مدل انقلاب اسلامی یا مدل امریکایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب ها و خیزش های مردم کشور های خاورمیانه و شمال افریقا، به منزلة یکی از مهم ترین رخداد ها در ابتدای دهة دوم قرن بیست ویکم، توجه صاحب نظران و تحلیل گران امور بین الملل را به خود جلب کرده است. در این میان نظرات متفاوتی پیرامون علل و زمینه ها و همچنین ماهیت این رخداد ها ارائه شده است. یکی از رهیافت ها رخداد های مذکور را بر پایة طرح خاورمیانة بزرگ تحلیل می کند، اما رویکرد فراگیر مردم و نخبگان کشورهای دستخوش انقلاب در خاورمیانه و شمال افریقا به مبانی ریشه های اسلامی باعث شد تا پدیدة «بیداری اسلامی» با مرکزیت انقلاب اسلامی محور تحلیل شایسته تری نسبت به مفهوم «بهار عربی» با رویکرد دموکراسی مد نظر امریکا قرار گیرد.
پرسش مقاله این است که در الگودهی به خیزش های جدید خاورمیانه مدل انقلاب اسلامی موفق بوده است یا مدل ارائه شدة امریکا؟ فرض مقاله بر آن است که ایالات متحدة امریکا در مدل ارائة خویش با تکیه بر منابع قدرت نرم خود، تحولات سیاسی در شمال افریقا و خاورمیانه را در جهت نیل به لیبرال دموکراسی منطبق بر الگوی امریکایی پیش بینی کرده است، در حالی که در جریان این انقلاب ها تحولات به سوی «بیداری اسلامی» با الگوی انقلاب اسلامی ایران سوق یافته است. به همین منظور، تفوق الگوی رهبری در انقلاب اسلامی و همچنین نفوذ قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران به نسبت امریکا از دلایل تبلور پدیدة بیداری اسلامی در نظر گرفته شده است. چهارچوب تحلیلی و نظری مقاله طبعاً بر اساس طرح خاورمیانة بزرگ به منزلة راهنمای سیاست خارجی امریکا در خاورمیانه پس از 11 سپتامبر و ایدة بیداری اسلامی خواهد بود.
مدل سازی تاثیر شاخص های اقلیم سیاره ای بر بارش آذربایجان شرقی مطالعه موردی: شهرستان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه به منظور ارائه ی مدل و ارزیابی تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم شاخص های اقلیمی بر بارش ماهانه و سالانه آذربایجان شرقی، ایستگاه شهرستان تبریز به سبب دارا بودن آمار طولانی مدت به عنوان نماینده استان تحت بررسی قرار گرفت. بنابراین مقادیر بارش، نم نسبی و دمای بیشینه شهرستان مذکور و 13 شاخص اقلیمی سیاره ای در بازه های زمانی سالانه و ماهانه، با کاربرد روش های آماری تحلیل مسیر و معادلات ساختاری مورد ارزیابی و کنکاش قرار گرفت. یافته ها نشان داد که مدل سازی بارش سالانه و ماه های فوریه، مارس، می، سپتامبر و اکتبر با توجه به شرایط تعیین شده برای ارائه ی مدل مناسب در سطح 95 درصد اطمینان معنادار هستند و مدل سازی سایر ماه ها شرایط تعیین را ایفا ننمود. بدین ترتیب مدل اکتبر با تبیین 8/61 درصد از پراش بارش، به عنوان بهترین مدل، مدل سالانه با دخالت 7 متغیر بیشترین متغیر و شاخص نوسان اطلس شمالی به عنوان بیشترین حضور در مدل ها و گسترش زمانی نسبت به سایر شاخص ها شناسایی شدند. ارزیابی مدل های معنادار نشان می دهد که چگونگی، نوع شاخص و میزان تاثیر بر بارش به صورت مستقیم و غیر مستقیم در ماه های مختلف متفاوت می باشد. به طور کلی با استناد به مدل ها می توان ابراز داشت که شاخص های اقلیمی به عنوان نماینده مراکز عمل، به صورت مستقیم و غیر مستقیم تا حد قابل قبولی قادر به تبیین پراش بارش شهرستان تبریز (آذربایجان شرقی) می باشند
طراحی مدل ورزش همگانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله ارائه مدلی جامع برای همگانی شدن ورزش ایرانبود. پژوهشگرانبرایاینمنظوربهخبرگانحوزهورزش همگانی ایران مراجعه نمودندوازطریقمصاحبهعمیقبهجمع آوریاطلاعاتازآنهاپرداختند.سپس داده هایحاصلازبیست و نه مصاحبه بهروشتئوری سازی دادهبنیادکدگذاری و تجزیه و تحلیلگردید.نتیجه گروهبندیکدها،شانزده مولفه را در سه سطح زمینه ای، سازمانی و رفتاری نشان داد.
براساس مدل ورزش همگانی ایران می توان عنوان کرد که سطح زمینه ای ورزش همگانی ایران که دو سطح دیگر در آن ریشه دارند شامل محیط و شرایط بیرونی است و بطور کلی سبب ساز سطوح سازمانی و رفتاری می باشد؛ سطح سازمانی، لایه بیرونی سطح رفتاری است و در برگیرنده مجموعه روابط منظم حاکم بر اجزای داخلی و عینی ورزش همگانی ایران است؛ سطح رفتاری عوامل مربوط به رفتار ورزشی مردم ایران با رویکرد سلامت است؛ رابطه بین این سطوح تنگاتنگ بوده و در ورزش همگانی ایران از هم جدایی ناپذیرند. درچنین رابطه ای، سطوح به شکل روابط سیستمی مداوم درحال تعامل می باشند؛ مدلارائهشدهمی تواندبهعنوانابزار تحلیلی ورزش همگانی ایران مبنای عمل قرار گیرد تا بگونه ای منطقی و اصولی به حل مشکلات این حوزه از ورزش پرداخت.
مدل پردازی تشخیصی شناختی ( CDM) سوال های ریاضیات تیمز 2007 در دانش آموزان پایه هشتم ایران با استفاده از مدل یکپارچه با پارامتر پردازی مجدد (RUM) و مقایسه مهارت های ریاضی دانش آموزان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هدف سنجشهایی مانند تیمز آموزش و بهبود عملکرد دانش آموز است. در راستای دستیابی به این هدف، متخصصان حوزه سنجش آموزشی، رویکرد سنجش تشخیصی شناختی(CDA) را پرورش داده اند. در پژوهش حاضر تلاش شد تا یکی از مدلهای پرکاربرد در حوزه سنجش شناختی را در مورد داده های دانش آموزان پایه هشتم ایران در آزمون ریاضی تیمز 2007 بکار ببرد و نقاط ضعف و قوت دانش آموزان ایران را در مهارتها و صفات شناختی زیربنایی آزمون ریاضی (مدل شناختی کورتر و تاتسوکا، 2002) شناسایی نماید و عملکرد دختران و پسران را در این صفات شناختی مورد مقایسه قرار دهد.
یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که مدل شناختی کورتر و تاتسوکا با داده های دانش آموزان پایه هشتم ایران در آزمون ریاضی تیمز 2007 از برازش مطلوبی برخوردار است. یافته های مربوط به وضعیت تسلطی نشان می دهد که دانش آموزان ایرانی، بیشترین ضعف را در صفات P1(فرمولبندی معادلات)، P2(هندسه)، P4(به کارگیری قواعد جبر)، و P5(تفکر قیاسی) که صفات مربوط به پردازش شناختی هستند دارند. همچنین در دو صفت S5(بررسی صحت گزینه ها) و S6(الگوها و روابط) که به مهارتهای تفکر استقرایی مربوط می شوند نیز از عملکرد ضعیفی برخوردارند. در واقع می توان گفت که صفت S6 دومین صفت دشوار بعد از صفت P2 در بین دانش آموزان پایه هشتم ایران است. یافته های مربوط به عملکرد دختران و پسران نشان داد که تفاوتهای جنسیتی در این صفات و مهارتهای شناختی بسیار کم است. دامنه شاخص d کوهن از 30/0- تا 15/0+ با میانگین 03/0 به دست آمد.
بحث و نتیجه گیری: بطور کلی پژوهش حاضر نشان می دهد که دانش آموزان ایران در اکثر صفات که برخی از آنها به مهندسی و علوم فیزیکی مربوط می شوند از سطح تسلطی ضعیف برخوردارند. از اینرو به نظر می رسد که سیاستگذاران آموزشی بایستی تغییرات اساسی در آموزش هندسه به عمل آورند، زیرا هندسه، آموزش مهارتهای تفکر ریاضی مهم را که برای مهندسی و علوم فیزیکی لازم هستند ممکن می سازد. در ارتباط با تفاوت های جنسیتی در ریاضیات نیز با توجه به یافته های پژوهش حاضر و سایر پژوهش های صورت گرفتهمی توان این نتیجه را گرفت که جنسیت یکی از بیشمار متغیری است که عملکرد در ریاضیات را، هر چند بسیار اندک، تحت تاثیر قرار می دهد.
بررسی تأثیر اجزای بافت خاک و میانگین هندسی قطر ذره ها روی پاسخ طیفی سطح خاک (مطالعه ی موردی: بخشی از کویر خاتم، یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با پیدایش فناوری سنجش از دور، امکان بهره برداری از آن برای مطالعه ی بسیاری از ویژگی های خاک، همچون اندازه ی هندسی ذره ها و تعیین بافت خاک با صرف وقت و هزینه ی کمتری فراهم شده است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر اجزای بافت خاک و میانگین هندسی ذره ها بر پاسخ طیفی سطح خاک، در دشت خاتم با استفاده از داده های ماهواره ای سنجنده ASTER است. بدین منظور در 23 آگوست سال 2007 میلادی، مطابق با زمان اخذ تصویر، نمونه برداری از سطح خاک در 76 پروفیل به شکل تصادفی انجام گرفت. مقادیر مربوط به بافت نمونه های خاک به روش هیدرومتری در آزمایشگاه و درنهایت میانگین هندسی قطر ذره ها برای هر نمونه محاسبه شد. پس از انجام تصحیحات هندسی و رادیومتریک و سایر پردازش ها روی تصاویر، برای بررسی اثر بافت و میانگین هندسی ذره های خاک بر بازتاب زمینی، از روش رگرسیون چندمتغیره بین مقادیر تخمینی هر لایه ی اطلاعاتی و مقادیر آزمایشگاهی در نقاط آموزشی استفاده شد. درنهایت دقت مدل ها بر اساس ضریب تبیین حاصل از برازش خط بین مقادیر مشاهداتی و تخمینی نقاط تست مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که باند مادون قرمز نزدیک سنجنده ی استر، می تواند در تعیین درصد شن (با ضریب تبیین 5/0 و خطای استاندارد 9/11)، سیلت (با ضریب تبیین 4/0 و خطای استاندارد 09/10)، رس (با ضریب تبیین 57/0 و خطای استاندارد 46/3) و میانگین هندسی ذره های خاک (با ضریب تبیین 4/0 و خطای استاندارد 09/0) منطقه ی مطالعاتی مؤثر باشد. همچنین نتایج نشان داد که ارتباط معناداری بین مقادیر بازتاب طیفی سایر باندهای اصلی و فاصله ی اقلیدسی از خط خاک با مقادیر آزمایشگاهی سیلت، شن و میانگین هندسی ذره ها وجود ندارد.
برنامه ریزی راهبردی گردشگری روستایی با استفاده از ماتریس ارزیابیIFE و EFE (مطالعه موردی: بخش سامان- شهرستان شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد و توسعه نواحی روستایی نیازمند برنامه ریزی و اجرای راهبردهای کارآمد در زمینه های مختلف از جمله گردشگری است. پژوهش حاضر با تدوین راهبرد توسعه گردشگری روستایی و به روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، و از نوع پیمایشی انجام شده است. سه گروه (خانوارهای روستایی، گردشگران، مسئولان) در انجام این پژوهش مشارکت داشته اند. بخش سامان دارای 23 روستاست که از 8 روستا با مجموع 2848 خانوار بر اساس پتانسیل ها و جاذبه ها و موقعیت جغرافیایی شان، 150خانوار به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری جامعه محلی انتخاب شدند. و از جامعه آماری گردشگران نیز بر مبنای برآورد تعداد گردشگران در طول یک هفته (600 نفر)، 60 نفر و از مسئولان به تعداد 20 نفر (تقریباً همه آنها) انتخاب شدند. این پژوهش در چند مرحله و با تحلیل SWOT انجام گرفته و در آن به ارائه راهبرد برای توسعه گردشگری پرداخته شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که در ماتریس ارزیابی داخلی و خارجیIE ، راهبردهای تدافعی به عنوان راهبردهای اجراشدنی در بخش سامان مطرح اند، که از بین آنها بهترین راهبردWT2 با امتیاز 36/7 با نام «زمینه سازی و تشویق مردم به مشارکت در جهت توسعه و تجهیز روستاها از نظر زیرساختارها، تسهیلات و تجهیزات توریستی با حمایت های دولتی» انتخاب و معرفی شد.
مقایسه ی تطبیقی تحلیلی مدل های سلسله مراتبی، محاسبه گر رستری و هم پوشانی وزن برای شناسایی و اولویت بندی توسعه ی بافت های مرکزی شهرها(مطالعه ی موردی: محلّه ی عیدگاه مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر نوع مطالعه ای بر پایه ی روش و شیوه ای است و نقش این شیوه ها در نتایج حاصل از پژوهش بسیار مهم است. چنانچه شیوه های مناسب انعطاف پذیری برای تحلیل اطلاعات انتخاب نشود، امکان دست یابی به نتایج پذیرفتنی با ضرایب اجرایی بالا کاهش می یابد. با توجّه به اهمّیّت شیوه های پژوهش، هدف از این مقاله ضمن معرّفی سه مدل تحلیل سلسله مراتبی، محاسبه گر رستری و هم پوشانی وزنی با سیستم اطلاعات جغرافیایی، ارزیابی و بیان توانایی سه مدل در تحلیل و انتخاب مکان های بالقوّه اولویّت دار و مقایسه ی آنها برای احیای محلّه های مرکزی شهرها از جمله محلّه ی عیدگاه شهر مشهد است. ویژگی این پژوهش، ترکیب کردن مدل ها با تحلیل فضایی آن است. فرضیه ی پژوهش بر این است که این سه مدل، تفاوت معنادار با یکدیگر در شناسایی مکان های بالقوّه برای احیا ندارند. برای آزمون این فرضیه و دست یابی به هدف پژوهش، پس از تشریح مدل نظری، کشیدن دیاگرام سلسله مراتبی، تعیین اهداف، شاخص ها و گزینه ها مشخّص شدند، سپس ویژگی کالبدی 761 قطعه املاک محلّه ی عیدگاه به وسعت 16 هکتار با استفاده از پرسش نامه به صورت میدانی برداشت شد. نخست نقشه های محلّه ی عیدگاه براساس شاخص های انتخابی از حالت بُرداری به رستری تبدیل شدند و به دلیل ماهیّت متفاوت شاخص ها با یکدیگر، آنها را یکنواخت کرده و به صورت جداگانه در مدل های تحلیل سلسله مراتبی، محاسبه گر رستری، هم پوشانی وزنی در نرم افزار GIS اجرا شد که نتیجه ی حاصل به صورت نقشه ای در سه طبقه ارائه شد. در هر سه مدل، محدوده ی مورد مطالعه به سه طبقه ی نواحی اولویّت دار، نواحی با اولویّت کم، نواحی با اولویّت بالا برای احیا و بازسازی مشخّص شد. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر کارایی مدل ها در شناسایی مناطق بالقوّه برای توسعه در فرایند احیای محلّه های مرکزی شهرها است، ولی کارایی مدل هم پوشانی وزنی در مقایسه با سایر مدل ها بهتر و فرضیه پژوهش رد شد.
طراحی مدلی از عوامل کلیدی مؤثر بر آیندة تولید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود فشار بر صنایع برای رقابت موفقیت آمیز، اهمیت وافری به توانایی درک آینده را از می دهد. از طرفی، بخش تولید از ارکان مهم اقتصادی هر کشور است. در این راستا، هدف این پژوهش، طراحی مدلی از عوامل کلیدی مؤثر بر آیندة تولید در جمهوری اسلامی ایران است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوة گرد آوری داده ها، توصیفی از شاخة پیمایشی است. در این پژوهش فیش های تحقیق، بررسی نظر خبرگان و پرسشنامه برای گردآوری داده ها به کار گرفته شد؛ بدین گونه که با مطالعات کتابخانه ای، 31 عامل کلیدی مؤثر بر آیندة تولید شناسایی و بنابر نظرهای هفت نفر از استادان و خبرگانی که توأمان در حوزه های آینده نگاری و تولید صاحب نظر بودند، نه عامل دیگر اضافه و در قالب هشت بعد دسته بندی شدند. سپس، پرسشنامه هایی مشتمل بر همة عوامل، پس از تأیید روایی توسط هفت نفر از استادان و خبرگان، میان 121 نفر از جامعة کارشناسان حوزة آینده نگاری و تولید در تهران بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی تا رسیدن به مرحلة اشباع توزیع شد. در مرحلة پایایی سنجی، چهار عامل و در مرحلة تجزیه وتحلیل داده ها با روش تحلیل عاملی تأییدی چهار عامل دیگر از عوامل حذف شد. در نهایت، مدلی از عوامل کلیدی مؤثر بر آیندة تولید طراحی شد.
مقدمه ای برای ایجاد ساختارهای میان رشته ای در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر الگوهای سازمانی آموزش عالی بیش از گذشته توسعه یافته اند. تنوع و تعدد در ساختارها و الگوهای سازمانی آموزش نشان دهنده گرایش اجتماعی در حوزه سیاست ها، رویکردها، فرایندها و شیوه های آموزش عالی است. در این فرایند، نهادهای آموزشی و علمی جدید شکل گرفته اند و با گسترش سازمان ها و شبکه های آموزشی و علمی، انحصارگرایی دانشگاه مدرن در ارائه آموزش های عالی به چالش افتاده است. میان رشته ای و فعالیت های مرتبط با آن یکی از متغیرهای اصلی بشمار می روند که در چند دهه اخیر ساختارهای سازمانی آموزش عالی را با تغییر و تحول روبرو کرده اند. در این راستا دانشکده ها و دانشگاه ها به شکلی فزاینده به ارائه برنامه های «میان رشته ای» به عنوان شاخص ظرفیتشان برای آماده ساختن نسلی از متفکران و متخصصان با ویژگی های همچون: تفکر انتقادی، مشارکت، رهبری مشارکتی و پژوهش میان رشته ای می پردازند. در فرایند شکل گیری و بسط این پدیده، بنیادهای معرفتی و روشی آموزش و نوع ارتباط و تعامل میان زیرسیستم های آموزشی به دلیل ماهیت و خصلت درونی آنها بیش تر با تغییرات و دگرگونی مواجه شده اند. پذیرش الگوهای رفتاری آموزش های میان رشته ای؛ آموزشی، پژوهشی، سایه، دورگه و نامرئی در درون ساختارهای سازمان یافته دانش (رشته ها) نمود و مثال این گزاره است.
بررسی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر مدل سازمان تحول گرا در سازمان آموزش و پرورش(مطالعه ی آموزش و پرورش استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موفقیت سازمان ها در محیط های جهانی شده، درگرو حرکت به سمت چهره های جدید سازمانی است، یکی از این چهرها سازمان تحول گرا است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر مدل سازمان تحول گرا در سازمان آموزش وپرورش فارس است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده و از حیث ماهیت اکتشافی است که با رویکرد کمی به تحلیل و بررسی فرضیات می پردازد. جامعه آماری این پژوهش تمامی کارکنان اداره کل آموزش وپرورش استان فارس است. تعداد جامعه مورد نظر 416 نفر و نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان و استفاده از نمونه گیری طبقه ای یا گروهی 218 نفر است .در این پژوهش ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی و پایایی آن به تائید رسیده است. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد مدل نهایی تحقیق مشتمل بر ابعاد هشت گانه، راهبرد روابط انسانی، راهبرد تحول در طراحی سازمان، راهبرد تحول در نظریه سازمان، گسترش فرایندهای فردی، گسترش فرایند گروهی و اجتماعی سازمان، گسترش فرایندهای سازمانی، ارزش های محیطی و فرهنگ تحول پذیری، با توجه به مقدار معنی داری و قابل قبول شاخص ها تائید می شود. از میان عناصر، فرهنگ تحول پذیری بالاترین تأثیر در مدل را دارد ،همچنین تمامی فرضیات تائید شدند. ضمناً در این پژوهش از آزمون های تحلیل عاملی، تحلیل مسیر و معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSS و لیزرل استفاده شده است.
ارائه مدلی جدید جهت برآورد میزان انرژی روزانه خورشید در نواحی خشک و نیمه خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده برآورد تابش خورشیدی روزانه(Rs) برپایه پراسنج های هواشناختی اندازه گیری شده در سطح افقی زمین به صورت گسترده در زمینه های مختلف به کار برده می شود. به دلیل مشکلات اقتصادی و فنی، اندازه گیری تابش در همه مناطق ممکن نیست و باید براساس مدل های ریاضی به گونه ای آن را تخمین زد. یکی از روش های متداول برای تخمین تابش خورشیدی رسیده به زمین، استفاده از متغیرهای دمایی و جغرافیایی در هر مکان است. در این مقاله تلاش شده تا یک مدل عمومی برای تخمین Rs برای مناطق خشک و نیمه خشک ایران معرفی گردد. در پژوهش حاضر پس از بررسی و مرور پیشینه علمی موضوع برای برآورد Rs، ابتدا داده های تابش خورشیدی رسیده به زمین(Mj m-2 d-1)، دما، رطوبت نسبی هوا و ... در مقیاس زمانی روزانه از سه ایستگاه سینوپتیک کرمان، مشهد و یزد که جزء مناطق خشک و نیمه خشک مرکزی ایران هستند، در دوره آماری 1350 تا 1390 از سازمان هواشناسی کشور(IRIMO) اخذ گردید. سپس داده های موجود مورد بررسی قرار گرفته و داده های پرت و دارای خطا حذف شدند. در ادامه میانگین روزانه داده های مذکور محاسبه گردید و با استفاده از تحلیل رگرسیون چندین مدل توسط نرم افزار MATLAB محاسبه شد. براساس نتایج به دست آمده مدل 2 و 5 برازنده ترین مدل برای مناطق خشک و نیمه خشک ایران هستند. علاوه براین، به دلیل اینکه این دو مدل برپایه عرض جغرافیایی می باشند می توان آنها را در تخمین تابش خورشیدی روزانه سایر نقاط جهان بخصوص مناطقی با عرض جغرافیایی مشابه به کار برد.
نقش شهر های میانی در توسعة نقاط روستایی (نمونة موردی: شهر ایرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: یکی از مهم ترین استراتژی های توسعة فضایی و نشت آثار این توسعه به نقاط روستایی توجّه به تقویت شهرهای اندازه متوسّط و حمایت از ایجاد این گونه شهرها در شبکة سکونت گاهی است. این سیاست بر این فرض استوار است که شهرهای میانی در فرایند توسعة فضایی سرزمین نقش مثبتی داشته و می توانند در توسعة نقاط روستایی راه-گشا باشند.
روش : در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی و با نگرش سیستمی نقش شهر میانی ایرانشهر در توسعة نقاط روستایی شهرستان ایرانشهر با استفاده از روش ها و مدل های کمّی مانند مدل توسعه یافتگی سکونت گاهی موریس، تحلیل جریان ها و پرسش نامه بررسی شده و تعداد 30 نقطة روستایی از لحاظ متغیرهای اجتماعی، فرهنگی، خدماتی، زیربنایی و فضایی تجزیه و تحلیل شده است. اطّلاعات مورد نظر نیز به صورت کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است.
یافته ها/ نتایج: در بررسی صورت گرفته نتایج مدل موریس نشان می دهد که توسعه یافتگی در سطح نقاط روستایی ناموزون است و از بین هفت دهستان فقط یک دهستان توسعه-یافته است. نتایج تحلیل جریان ها نشان دهندة این است که نقاط روستایی به ایرانشهر وابستگی زیاد دارند، به طوری که حدود 70 درصد روستائیان برای تأمین خدمات و امکانات به ایرانشهر مراجعه می کنند. نتایج پرسش نامه نیز با استفاده از آزمون های T و رگرسیون گویای آن است که شهر ایرانشهر در توسعة ساختار های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیربنایی تأثیر زیادی نداشته است.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که نقاط روستایی ایرانشهر توسعه یافته نیستند و نیازمند توجّه بیشتری به لحاظ خدمات و امکانات هستند.
ارزیابی سطح کارایی شبکه معابر به هنگام بروز حوادث غیر مترقبه در مناطق حاشیه نشین؛ مطالعه موردی: مناطق حاشیه نشین شمال شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبکه معابر یکی از مهم ترین فاکتورهایی است که در مدیریت بحران وجود دارد. وقتی شبکه های ارتباطی کارآمد نباشد، به هنگام بروز حادثه ای غیرمترقبه به جای اینکه راهگشای مشکلات بوده و عبور و مرور را تسهیل نماید خود به عنوان مشکلی بزرگ در جهت امداد رسانی مطرح می گردد. بین مدت زمان رسیدن به محل وقوع حادثه و میزان تلفات جانی رابطه مستقیمی حکم فرماست و این امر خود عملاً نیازمند شبکه های ارتباطی کارآمد است. اما بحث دیگری که مطرح است این مورد است که در شهرها به خصوص شهرهای کشورهای کم تر توسعه یافته همه نقاط شهر به یک میزان در برابر وقوع حوادث غیرمترقبه آسیب پذیر نیستند. مناطق حاشیه نشین با ویژگی های مخصوص به خود در برابر حوادث غیرمترقبه آسیب پذیرتر نسبت به دیگر نقاط شهرند. حجم بالای جمعیت انسانی ساکن در این مناطق خود دلیل محکم و انکار ناپذیری بر اهمیت و ضرورت مطالعه و اقدام علمی و عملی در رابطه با این مناطق است. در این پژوهش هدف اصلی این نکته است که دریابیم ضریب کارایی شبکه های ارتباطی در مناطق حاشیه نشین شمال شهر تبریز که محدوده مورد مطالعه این پژوهش است در مواقع بروز بحران به چه میزان خواهد بود. روش تحقیق در این پژوهش روش توصیفی، تحلیلی به همراه مطالعه میدانی است. جهت دستیابی به اهداف تحقیق از مدل تحلیل سلسله مراتبی معکوس استفاده شده است. در این مدل سیزده شاخصی که می توانست در آسیب پذیری شبکه معابر موثر باشد انتخاب شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نهایی این پژوهش نشان داد که از بین 16 شبکه ارتباطی در مناطق حاشیه نشین شمال شهر تبریز تنها دو راه ارتباطی در طبقه آسیب پذیر قرار نگرفته اند. که از بین این دو راه ارتباطی، اتوبان پاسدارن دارای نقشی فرامنطقه ای بوده و مختص مناطق حاشیه نشین شمال شهر تبریز نیست.
طراحی مدل ارزشیابی نظام آموزشی- تربیتی دانشگاه علوم انتظامی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل ارزشیابی نظام آموزشی- تربیتی دانشگاه علوم انتظامی ، تعیین مؤلفه ها و شاخص های هر یک از ابعاد ارزشیابی آموزشی و تربیتی، تعیین مؤلفه ها و شاخص های ارزشیابی توانمندسازها، نتایج و پیامدهای نظام و همچنین تعیین وزن، اهمیت وارتباط هر یک از ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های ارزشیابی این نظام انجام پذیرفته است. روش: نوع پژوهش کاربردی بوده و در آن از روش های تحقیق کیفی و کمی بهره گرفته شده است. به منظور گردآوری داده های کیفی از نظرات 21 نفر از مدیران و اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم انتظامی که در حوزه های آموزشی و تربیتی (اعتقادی- سیاسی، حفاظتی- امنتیی، نظامی- انتظامی، جسمانی و روان شناختی) صاحب نظر بودند، استفاده گردید و برای جمع آوری داده های کمی نیز از بین 249 استاد آن دانشگاه تعداد 151 نفر انتخاب و به پرسشنامه پاسخ دادند. اعتبار مدل با استفاده از نظرات خبرگان و پایایی آن با بهره گیری از ضریب آلفای کرانباخ بررسی شد. یافته ها و نتایج:نتایج نشان داد که مدل از اعتبار و پایایی رضایت بخشی برخوردار می باشد. مدل حاصله از سه بعد توانمند سازها، نتایج و پیامدها و همچنین دو وجه داخلی و خارجی تشکیل شده است که هر کدام از این ابعاد نیز از عوامل، ملاک ها و شاخص هایی تشکیل شده اند. بر اساس مدل 900 امتیازی، هر کدام از ابعاد توانمند سازها، نتایج و پیامدها به ترتیب دارای 400 ، 200 و 300 امتیاز می باشند. علاوه بر آن وجه داخلی توانمندسازها 60درصد (یعنی 240 امتیاز) و وجه خارجی توانمندسازها 40درصد از امتیازات مربوط به بعد توانمندسازها (یعنی 160 امتیاز) را به خود اختصاص داده اند. از بین 4 عامل مربوط به وجه داخلی توانمندسازها(رشد و یادگیری، ظرفیت و توان، فرایند های داخلی و بودجه و اعتبارات) بیشترین امتیاز مربوط به عامل رشد و یادگیری با 89 امتیاز می باشد. وجه خارجی توانمندسازها نیز از دو عامل تشکیل شده است که 83 امتیاز آن متعلق به قوانین و مقررات و 77 امتیاز آن متعلق به سیاست ها و راهبردها است. از 200 امتیاز بعد نتایج نیز 104 امتیاز مربوط به عامل آموزش و 96 امتیاز متعلق به عامل تربیت می باشد. بعد پیامدها نیز از 4 عامل تشکیل شده است. از 300 امتیاز پیامدها 96 امتیاز مربوط به عامل رضایت ذی نفعان داخلی، 84 امتیاز مربوط به رضایت ذینفعان خارجی، 57 امتیاز مربوط به سرآمدی در داخل و 63 امتیاز نیز متعلق به سرآمدی در خارج می باشد. در پایان و با عنایت به مجموع نتایج حاصله می توان گفت که مدل طراحی شده از اعتبار و پایایی رضایت بخشی برخوردار است و می توان از آن برای ارزشیابی نظام آموزشی و تربیتی دانشگاه علوم انتظامی استفاده نمود.
بررسی آشفتگی در الگوی خطر سیلاب در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیلاب اگرچه خود مخاطره ای محسوب می شود، بی نظمی هایی در الگوهای آن رخ می دهد که حاکی از تغییر ماهیت آن است. بی نظمی های الگوی سیلاب که شاهدی بر کیاس یا آشوب در سیستم رخداد آن است از طریق هندسه ی فرکتالی یا برخالی قابل مطالعه است. حوادث رخ داده در تغییرات مکانی سیلاب ها در 50 سال اخیرِ تهران حاکی از وقوع بی نظمی در الگوی پراکنش سیلاب است. در این پژوهش، بر مبنای داده های 27 ایستگاه هواشناسی در دوره ی آماری 2009- 1998 و با مدل کریجینگِ تابع گوس، میزان بارش شهر تهران تهیه گردید. با روش SCS (CN) برای کاربری های گوناگون شهر تهران، میزان شماره ی منحنی و روان آب محاسبه شد. با استفاده از متغیر های مسیل های طبیعی شهر، شبکه های ارتباطی، کاربری اراضی شهری، سازه های شهری، توزیع تراکم جمعیتی و شرایط ارتفاعی و مدل سلسله مراتبی نقشه ی پتانسیل خطر سیلاب در پنج رده خطر در تهران تهیه شد. همچنین، برای بررسی آشفتگی در الگوی سیلاب در تهران از دو مدل فرکتالی محیط مساحت و تعداد مساحت در 12 حوضه ی نمونه و در رده های آسیب پذیری استفاده گردید. بالاتر بودن میزان DAP و DP از عدد یک بیانگر افزایش کیاس یا بی نظمی در الگوی خطر سیلاب شهر تهران است و این آشفتگی از رده خطر خیلی کم به سمت رده خطر خیلی زیاد افزایش می یابد. بنابراین، افزایش آشفتگی هم زمان با بزرگ شدن مخاطره ی سیلاب بیانگر این است که امکان پیش بینی نحوه ی گسترش سیلاب و تعیین مناطق در معرض خطر فراهم نیست
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری شهرستان ارومیه
حوزه های تخصصی:
هر منطقه با توجه به پتانسیل ها و توانمندی های موجود خود می تواند در مسیر توسعه قرار گیرد و اوّلین قدم برای توسعه یک منطقه، توسعه اقتصادی می باشد. از طرف دیگر، گردشگری با دارا بودن نقش راهبردی و کلیدی در توسعه منطقه ای می تواند تأثیر عمده ای بر تولید درآمد و جذب سرمایه در منطقه داشته باشد. شهرستان ارومیه یکی از مهم ترین شهرستاﻥهای کشور در زمینه جذب گردشگر می باشد. این شهرستان هرساله میزبان تعداد زیادی از گردشگران خارجی و داخلی است. امّا تاکنون نتوانسته به جایگاه واقعی خود در زمینه جذب گردشگر دست یابد. در پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی، با بکارگیری فرایند برنامهﺭیزی راهبردی اقدام به ارائه راهکارها و تعیین راهبردهای کاربردی در جهت توسعه گردشگری شده است. در این فرایند با بررسی نقاط قوت، ضعف، قابلیت ها و فرصت های گردشگری شهرستان ارومیه، به این نتایج رسیده ایم که استراتژی های مناسب در برنامه ریزی گردشگری شهرستان، در اولویت نخست راهبردهای محافظه کارانه اند و راهبردهای تهاجمی در اولویت دوّم برنامه ریزی قرار گرفته اند. در واقع راهبرد محافظهکﺎرانه با امتیاز ۸/۴۹ به عنوان بهترین راهبرد در توسعه گردشگری شهرستان تلقّی می شود و باید به این راهبرد؛ تقویت مدیریت و بازاریابی گردشگری شهرستان به منظور معرفی هر چه بهتر پتانسیل های گردشگری شهرستان و جذب گردشگران بیشتر، توجه ویژه شود. همچنین راهبرد تهاجمی با امتیاز ۸/۳۵ مؤثّرترین راهبرد بعد از راهبرد محافظه کارانه قلمداد می شود که برای رسیدن به توسعه پایدار گردشگری در شهرستان، راهبرد توسعه مناطق نمونه گردشگری بویژه مناطق دارای جاذبه های طبیعی، پیشنهاد می شود.