مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
شهر میانی
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی عملکرد شهر میانی خوی در توسعة فضائی استان آذربایجان غربی و روش تحقیق «توصیفی – تحلیلی» است. برای بررسی نقش شهر و حوزة نفوذ آن از روش ها و مدل های کمی استفاده شده است. مدل های جمعیتی نشان می دهند که شهر خوی از توان کشش پذیری جمعیتی برخوردار بوده و بدون در نظر گرفتن آن در شبکة شهری استان، عدم تعادل بیشتر می شود. مدل های اقتصادی حکایت از آن دارند که خوی نقش خدماتی داشته و بخش صنعت از رشد بالائی نسبت به دیگر بخش ها برخوردار است. هم چنین این شهر در سطح استان از لحاظ شاخص های اقتصادی (اشتغال) در رتبة دوم بعد از مادر شهر ارومیه قرار دارد. بررسی حوزة نفوذ شهر نشان می دهد که این شهر بخش قابل توجهی از خدمات خود را به حوزة نفوذ اختصاص داده و در رفع نیازهای خدماتی برای سکونتگاه های حوزة نفوذ خود در درجة اول اهمیت قرار دارد. لذا این شهر با توجه به نقاط قوت و فرصت های مناسب و تمایل شبکة شهری استان به سمت عدم تعادل در آینده می تواند در سطح بندی منطقه ای به عنوان مرکزیت خدماتی و صنعتی سکونتگاه های بخش شمالی استان ایفای نقش کند.
بررسی نقش و کارکردهای شهرهای میانی در توسعه ی اقتصاد منطقه ای (مطالعه موردی : شهر بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در برنامه ریزی منطقه ای، هدف، استفاده ی بهینه از منابع برای توسعه ی مناطق است. یکی از مهم ترین موضوعات در توسعه ی منطقه ای، شناخت ساختار فضایی و اقتصادی منطقه است. در بررسی ساختار اقتصادی مناطق، شهرهای میانی پس از شهرهای درجه اول، از نقش قابل توجهی برخورداراند. توجه به نقش و کارکرد شهرهای میانی، می تواند به توسعه ی منطقه شتاب بخشد. تجربیات جهانی نشان داده که بی توجهی به نقش شهرهای میانی (به ویژه نقش اقتصادی ) هم زمان با روند فزاینده ی شهرنشینی، به قطبی شدن کشور و پدیده ی بزرگ سری و بروز عدم تعادل های شدید در نظام اسکان، به دور ماندن بخش هایی از سرزمین از روند توسعه و ایجاد شکاف بین مناطق شهری و نیز روستایی می شود. نظریه های شهر های میانی (درجه دو) بیش تر بر توسعه ی درون زا، در مقابل جذب فعالیت های اقتصادی برونی تاکید دارد. در این پژوهش برای کسب نتایج مورد نظر از میان روش ها و الگوهای آماری و اقتصاد سنجی و تحلیل اقتصادی منطقه از سه روش ضریب مکانی، تحلیل ساخت و اقتصاد منطقه ـ الگوی تغییر سهم و تحلیل موقعیت اقتصادی، مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شهر بروجرد به عنوان دومین شهر منطقه با ارایه ی کارکردهای صنعتی، خدماتی و کشاورزی در بهبود شرایط اقتصادی کل منطقه تاثیرگذار است و به عنوان یک شهر میانی در منطقه به واسطه ی تعاملات و جریان متقابل باحوزه های کوچکتر پیرامون خود می تواند در استمرار و پویایی اقتصادی( تاثیر خرد نقشی ) آنها مؤثر باشد.
ویژگی شهر میانی ابهر، نقش و عملکرد آن در توسعه فضایی استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی عملکرد شهر ابهر بعنوان یک شهر میانی در ساختار توسعه فضایی استان زنجان است. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی می باشد. برای بررسی نقش شهر و حوزه نفوذ آن از روشها و مدلهای کمی استفاده شده است. مدلهای اقتصادی نشان می دهد، این شهر در بخش دوم و سوم اقتصاد دارای شرایط پایه ای بوده و نقش خدماتی داشته است. در بخش صنعت نیز از رشد مناسبی برخوردار می باشد. بررسی حوزه نفوذ شهر ابهر، بیانگر اختصاص بخش زیادی از خدمات، به حوزه نفوذ خود است. در بررسی ساختار فضایی نیز بدون در نظر گرفتن نقش این شهر، عدم تعادل فضایی در شبکه شهری استان محسوس می باشد. مدلهای جمعیتی نشان می دهد شهر ابهر از توان کشش پذیری جمعیتی بالایی در سطح استان برخوردار بوده ، لذا این شهر با توجه به نقاط قوت و داشتن فرصتهای مناسب می تواند در سطح بندی منطقه ای به عنوان مرکزیت خدماتی و صنعتی سکونتگاههای بخش شرقی و جنوب شرقی استان نقش اساسی داشته باشد.
ارزیابی عملکرد شهرهای میانی در تعادل جمعیت و اقتصاد منطقه ای (نمونه موردی: شهر فسا- استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدم تعادل و نابرابری در نظام سکونتگاهی و لزوم دستیابی به توسعه و تعادل منطقه ای باعث توجه روزافزون به شهرهای میانی بعنوان یکی از راهبردهای جهانی شده است. اگرچه در متون توسعه منطقه ای بر نقش شهرهای میانی بعنوان نوشدارویی در راستای دستیابی به توسعه متعادل منطقه ای تأکید شده است، اما ضرورت دارد تا نقش و عملکرد این شهرها مورد ارزیابی دقیق تری قرار گیرد. از این رو پژوهش حاضر در پاسخ به این سؤال است که آیا فسا به عنوان شهر میانی توانسته نقش مؤثری در ایجاد تعادل جمعیت و اقتصاد منطقه ی فارس ایفا نماید؟ پژوهش از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی (تهیه پرسشنامه) و به منظور پردازش داده ها از تکنیک های تحلیل منطقه ای استفاده شده است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که: شهر فسا توانسته در تعادل جمعیتی منطقه ایفای نقش نماید، بطوری که بدون وجود این شهر عدم تعادل افزایش می یابد. ارزیابی عملکرد اقتصادی بیانگر آنست که این شهر از نقش قوی خدماتی برخوردار بوده و می تواند در توسعه و تعادل اقتصاد استان ایفای نقش کند. همچنین بررسی الگوی مراجعات به این شهر نشان می دهد شهر فسا توانسته نقش مؤثری در زمینه تأمین نیازهای مختلف شهرستان های مجاور خود ایفا نماید. در مجموع نتایج این مطالعه نشان دهنده عملکرد مؤثر شهر فسا در تعادل منطقه است.
نقش شهر های میانی در توسعة نقاط روستایی (نمونة موردی: شهر ایرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: یکی از مهم ترین استراتژی های توسعة فضایی و نشت آثار این توسعه به نقاط روستایی توجّه به تقویت شهرهای اندازه متوسّط و حمایت از ایجاد این گونه شهرها در شبکة سکونت گاهی است. این سیاست بر این فرض استوار است که شهرهای میانی در فرایند توسعة فضایی سرزمین نقش مثبتی داشته و می توانند در توسعة نقاط روستایی راه-گشا باشند.
روش : در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی و با نگرش سیستمی نقش شهر میانی ایرانشهر در توسعة نقاط روستایی شهرستان ایرانشهر با استفاده از روش ها و مدل های کمّی مانند مدل توسعه یافتگی سکونت گاهی موریس، تحلیل جریان ها و پرسش نامه بررسی شده و تعداد 30 نقطة روستایی از لحاظ متغیرهای اجتماعی، فرهنگی، خدماتی، زیربنایی و فضایی تجزیه و تحلیل شده است. اطّلاعات مورد نظر نیز به صورت کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است.
یافته ها/ نتایج: در بررسی صورت گرفته نتایج مدل موریس نشان می دهد که توسعه یافتگی در سطح نقاط روستایی ناموزون است و از بین هفت دهستان فقط یک دهستان توسعه-یافته است. نتایج تحلیل جریان ها نشان دهندة این است که نقاط روستایی به ایرانشهر وابستگی زیاد دارند، به طوری که حدود 70 درصد روستائیان برای تأمین خدمات و امکانات به ایرانشهر مراجعه می کنند. نتایج پرسش نامه نیز با استفاده از آزمون های T و رگرسیون گویای آن است که شهر ایرانشهر در توسعة ساختار های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیربنایی تأثیر زیادی نداشته است.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که نقاط روستایی ایرانشهر توسعه یافته نیستند و نیازمند توجّه بیشتری به لحاظ خدمات و امکانات هستند.
ارزیابی عملکرد شهرهای میانی در تعادل منطقه ای (مطالعه موردی: شهرجهرم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در ساخت شهرها و تعیین اندام جغرافیایی آنها، به تعادل شهر و ناحیه، روابط متقابل شهر و روستا، توازن فضایی و تعادل انسان و محیط می اندیشند. ایجاد و رویش قارچ گونه شهری با اندام بلند جغرافیایی در نواحی کشور، آنجا که روستاها پراکنده و نافشرده هستند و روابط ارگانیکی بین شهر و روستا وجود ندارد، به فروپاشی این تعادل ها خواهد انجامید. شهرهای میانی با توجه به توانمندی های خود، می توانند حلقه ارتباطی بین ما درشهرها و شهرهای کوچک باشند. با توجه به موضوع مورد مطالعه، هدف مقاله حاضر، بررسی تاثیر شهر میانی جهرم در تعادل منطقه ای استان فارس است. روش تحقیق مقاله، توصیفی - تحلیلی است. نتایج کلی تحقیق نشان می دهد که شهر جهرم به دلیل داشتن زیر ساخت های مناسب در بخش های اقتصادی ازجمله خدمات، همواره مورد توجه نواحی جنوبی استان فارس بوده است. وجود خدمات گسترده بهداشتی - درمانی، ارتباطی، بازرگانی، پولی و بانکی، امنیتی - نظامی، آموزش عالی و ... سبب شده است که این شهر از یک طرف بتواند نقش قابل توجهی در رفع نیازهای منطقه جنوب و شرق استان فارس داشته باشد و از طرف دیگر، زمینه تأمین برخی از نیازهای استان های همجوار، از جمله بخش هایی از استان هرمزگان را نیز فراهم نماید.
تحلیلی بر نقش شهرهای میانی در تعادل بخشی به شبکه شهری، نمونه موردی: شهر ایرانشهر
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
49-64
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین راهبردهای موجود جهت ایجاد تعادل و توازن بخشیدن به شبکه شهری، تمرکززدایی از کلان شهرها و حل پدیده ی نخست شهری، توجه به تقویت شهرهای متوسط و حمایت از ایجاد این گونه شهرها در شبکه شهری است؛ ازآنجایی که در شبکه شهری استان سیستان و بلوچستان با پدیده ی نخست شهری مواجه هستیم؛ هدف این پژوهش بررسی و تحلیل نقش شهر میانی ایرانشهر در ایجاد تعادل در شبکه شهری این استان است. مقاله حاضر با روش توصیفی–تحلیلی و با نگرش سیستمی به بررسی نقش شهر میانی ایرانشهر در ایجاد تعادل در شبکه شهری استان سیستان و بلوچستان با استفاده از روش ها و مدل های کمی مانند مرتبه-اندازه، منحنی لورنز و ضریب جینی، نخست شهری مهتا، آنتروپی، کشش پذیری و جاذبه از لحاظ متغیرهای جمعیتی و فضایی پرداخته است. نتایج مدل ها نشان می دهد که شبکه شهری استان سیستان و بلوچستان دچار پدیده نخست شهری است و در این بین شهر میانی ایرانشهر بر اساس مدل های رشد و اندازه شهر توانسته است از میزان نخست شهری بکاهد به طوری که بر اساس مدل مرتبه–اندازه این شهر در رده سوم شبکه شهری قرار دارد؛ با استفاده از مدل لورنز و ضریب جینی از 45/0 در سال 1335 به 74/0 در سال 1390 رسیده است و شبکه شهری به تعادل نزدیک تر شده است. نتایج کشش پذیری نیز نشان می دهد که ضریب کشش پذیری جمعیت ایرانشهر در اکثر دوره ها بالای عدد یک بوده که خود گویای جذب جمعیت در این شهر است و بر اساس مدل های آنتروپی و نخست شهری مهتا با احتساب ایرانشهر میزان آنتروپی و نخست شهری کاهش پیداکرده است؛ بنابراین نتایج نشان دهنده ی تأثیر جایگاه مثبت شهر ایرانشهر به عنوان یکی از وزنه های جمعیتی در ایجاد تعادل در شبکه شهری استان است.
تحلیلی بر عملکرد شهرهای میانی در توسعه منطقه ای (مورد شناسی: شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدم تعادل و نابرابری در نظام سکونتگاهی و لزوم دست یابی به توسعه و تعادل منطقه ای موجب توجه روزافزون به شهرهای میانی به عنوان یکی از راهبردهای جهانی شده است. در این راستا ضرورت دارد تا نقش و عملکرد این شهرها مورد ارزیابی قرار گیرد. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل نقش و عملکرد شهر میانی بابل در توسعه فضایی استان مازندران است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی با هدف کاربردی است. در جمع آوری داده ها از روش اسنادی و کتابخانه ای بهره گرفته شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش ها و مدل های کمّی نظیر مدل های جمعیتی(ضریب آنتروپی و ضریب کشش پذیری)، مدل های اقتصادی(ضریب مکانی و مدل تغییر سهم) و مدل حوزه نفوذ(تئوری نقطه جدایی) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شهر بابل توانسته در تعادل جمعیتی منطقه ایفای نقش کند؛ به طوری که بدون وجود این شهر عدم تعادل های منطقه ای افزایش می یابد. از سوی دیگر ارزیابی عملکرد اقتصادی نیز بیانگر آن است که شهر از نقش قوی خدماتی برخوردار بوده و می تواند در توسعه و تعادل اقتصادی استان مؤثر باشد. همچنین بررسی حوزه نفوذ شهر بابل نشان می دهد که این شهر بخش قابل توجهی از خدمات خود را به حوزه نفوذ اختصاص داده است. در مجموع نتایج این مطالعه نشان می دهد، شهر بابل به عنوان شهر میانی در استان می تواند با عملکرد مطلوب به انسجام توسعه فضایی استان مازندران کمک کند.
تحلیلی بر عملکرد شهرهای میانی در توسعه منطقه ای(مورد پژوهی:بابل)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
عدم تعادل و نا برابری در نظام سکونتگاهی و لزوم دستیابی به توسعه و تعادل منطقه ای موجب توجه روز افزون به شهرهای میانی به عنوان یکی از راهبردهای جهانی شده است در این راستا ضرورت دارد تا نقش و عملکرد این شهرها مورد ارزیابی قرار گیرد هدف این پژوهش بررسی و تحلیل نقش و عملکرد شهر میانی بابل در توسعه فضایی استان مازندران پرداخته شده است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی با هدف کاربردی می باشد.در جمع آوری داده ها از روش اسنادی و کتابخانه ای بهره گرفته شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش ها و مدل های کمی نظیر مدل های جمعیتی ( ضریب آنتروپی و ضریب کشش پذیری)، مدل های اقتصادی( ضریب مکانی و مدل تغییر سهم) و مدل حوزه نفوذ (تئوری نقطه جدایی) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شهر بابل توانسته در تعادل جمعیتی منطقه ایفای نقش نماید بطوریکه بدون وجود این شهر عدم تعادل های منطقه ای افزایش می یابد. از سوی دیگر ارزیابی عملکرد اقتصادی نیز بیانگر آن است که شهر از نقش قوی خدماتی برخوردار بوده و میتواند در توسعه و تعادل اقتصادی استان ایفای نقش کند همچنین بررسی حوزه نفوذ شهر بابل نشان می دهد که این شهر بخش قابل توجهی از خدمات خود را به حوزه نفوذ اختصاص داده است. در مجموع نتایج این مطالعه نشان می دهد شهر بابل به عنوان شهر میانی در استان می تواند با عملکرد مطلوب به انسجام توسعه فضایی استان مازندران کمک کند. از این رو پژوهش حاضر در پاسخ به این سؤال است که آیا بابل به عنوان شهر میانی توانسته نقش مؤثری در ایجاد تعادل جمعیت و اقتصاد منطقه ی استان مازندران ایفا نماید؟ گام بر می دارد
برآورد کشش جانشینی زمین و سرمایه در تولید مسکن شهر میانی (مطالعه موردی: شهر دورود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مدل سازی اقتصادی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۱
231-258
حوزه های تخصصی:
برخی جنبه های منحصر به فرد کالای مسکن از جمله وابستگی فضایی، ناهمگنی و دوام پذیری، باعث شده است تحلیل این بازار با سایر بازارها متفاوت باشد. با این حال اصول حاکم بر سایر بازارها از جمله حداکثرسازی سود، توسط توسعه دهندگان بازار مسکن رعایت می شود. یکی از ویژگی های بازار مسکن این است که نهاده زمین به عنوان مهم ترین نهاده تولید خدمات مسکونی به دلیل کمیابی که دارد، دارای کشش نسبتا کمی است. این امر باعث شده است توسعه دهندگان خدمات مسکونی، دائما در حال جانشین سازی سرمایه (مواد ساختمانی) به جای زمین شوند. در دانش اقتصاد برای نشان دادن شدت جانشینی از کشش جانشینی استفاده می شود. از آنجا که زمین دارای یک بازار محلی است و میزان کمیابی زمین در شهرها و مناطق مختلف متفاوت است به همین دلیل کشش جانشینی برای شهرهای مختلف نیز متفاوت است. دراین مقاله سعی شده است با جمع آوری داده های مشاهده ای، کشش جانشینی زمین و سرمایه در تولید مسکن، برای یک شهر میانی برآورد شود. نتایج نشان می دهد کشش جانشینی زمین و سرمایه در تولید مسکن برای شهر دورود در سال 1397 برابر 04/1 درصد است.
تحلیل و بررسی رفتار سفر شهروندان در شهرهای میانی ایران و مقایسه آن با کشورهای پیشرفته (مطالعه موردی شهر بیرجند)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال بازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
81 - 94
حوزه های تخصصی:
در این مقاله یک چارچوب مفهومی برای تحقیق در مورد رفتار سفر از طریق تعریف دامنه هدف تحقیق، برنامه های اساسی فعالیت های انسانی و مفهوم سازی مسافر به عنوان یک بازیگر شبکه حمل و نقل در مورد زیرساخت ها و شبکه های انسانی و پرداختن به محتوای اجتماعی فعالیت ها ارائه شده است. همچنین بررسی و تجزیه و تحلیل رفتار مسافران در شهرهای میانی ایران (شهر بیرجند)، از جمله فرکانس سفر افراد مختلف در روز، هدف سفر و انتخاب حالت ارائه شده است. سپس تفاوت بین شهر بیرجند در کشور ایران و کشورهای پیشرفته (آمریکا، انگلستان و هلند) در رفتار مسافران مقایسه، و داده های بدست آمده تجزیه و تحلیل می گردد. این تحقیق که از نوع بنیادی است و روش آن ترکیبی (کمی – کیفی) به صورت پیمایشی و توصیفی و تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش از بین استفاده کنندگان از شبکه حمل و نقل عمومی شهر بیرجند و حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران انتخاب شده است که در طی آن 389 نفر شامل 202 نفر مرد و 187 نفر خانم انتخاب می گردد. نتایج حاکی از آن است که افراد در سنین بالای 60 سال بیشتر از سنین زیر 60 سال رفتن به خرید و سرگرمی و تربیت بدنی را انتخاب می کنند. و زنان بیشتر از مردان به خرید می پردازند، و برعکس بیشتر مردان سرگرمی و تربیت بدنی را نسبت به زنان انتخاب می کنند. با افزایش سن، افراد مسن بیشتر پیاده روی را به عنوان حالت اصلی سفر انتخاب می کنند و افراد کمتری دوچرخه یا اتومبیل موتوری را برای سفر انتخاب می کنند.
تحلیلی بر تحولات نظام سلسله مراتب جمعیتی با تأکید بر جایگاه شهرهای میانی موردمطالعه استان آذربایجان شرقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
107 - 130
حوزه های تخصصی:
اصطلاح توسعه به صورت فراگیر پس از جنگ جهانی دوم مطرح شده است. این پدیده، مقوله ای ارزشی، چندبعدی و پیچیده است که امروزه به عنوان یک فرایند مهم ترین بحث کشورها به ویژه کشورهای درحال توسعه است. توسعه فرایند جامع از فعالیت های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است که هدفش بهبود مداوم زندگی تمامی جمعیت بوده و توزیع عادلانه منابع از ارکان اصلی آن است. هدف اصلی این مقاله، تحلیلی بر تحولات نظام سلسله مراتب جمعیتی می باشد. تحقیق از نوع کاربردی است و داده های مورد نیاز، از نتایج آخرین سرشماری رسمی نفوس و مسکن کشور در سال 1395 گردآوری شده اند. نیمه غربی یا فضای نیمه توسعه یافته استان شامل محوری شمالی - جنوبی از جلفا، مرند، تبریز، آذرشهر تا ملکان می باشد که در هم جواری با شبکه های ارتباطی ملی و بین منطقه ای و شبکه های زیربنایی مناسب قرار گرفته . استقرار صنایع بزرگ، کارگاه های صنعتی کوچک و متوسط، محدوده های زراعی آبی و باغی، روستاهای بزرگ، شهرهای پرجمعیت، دامداری های صنعتی و فعالیت های بازرگانی از ویژگی های این پهنه است. نیمه شرقی استان که به دلیل ویژگی های طبیعی و کوهستانی بودن منطقه و عدم امکان ارتباط محوری با سایر استان های هم جوار همواره در محرومیت بوده است. اگر چه در برخی موارد قابلیت توسعه در آنها بیشتر از سایر مناطق استان بوده است. استقرار بخش عمده ای از روستاهای کم جمعیت و پراکنده با اقتصاد غالب رمه گردانی و دامداری سنتی، کشاورزی دیم و استقرار شهرهای کم جمعیت از ویژگی های عمده نیمه شرقی استان است.
سنجش درون استانی عوامل موثر بر ارتقاء کیفیت زندگی در شهرهای میانی و کوچک مطالعه موردی: شهر قزوین و ضیاءآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکسان انگاشتن مفهوم کیفیت زندگی در شهرها، موجب می شود که برنامه ریزان شهری درک دقیقی از عوامل موثر بر احساس کیفیت زندگی نداشته باشند. لذا با توجه به اندازه شهر، شاخص های متفاوتی را برای سنجش کیفیت زندگی باید در نظر گرفت. بنابراین با توجه به هدف اصلی پژوهش که شناخت، شناسایی و تدوین عوامل موثر بر ارتقاء کیفیت زندگی در شهرهای میانی و کوچک در مقیاس درون استانی است، شهرهای قزوین و ضیاءآباد در استان قزوین به عنوان نمونه های مطالعاتی انتخاب شدند. جهت نیل به هدف پژوهش از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که، یکسان انگاری شاخص های موثر بر کیفیت زندگی در تمامی شهرها امر صحیحی نمی باشد و برخی از مفاهیم مانند اندازه شهر در تدوین و انتخاب شاخص های موثر بر کیفیت زندگی موثر می باشند. ازاین رو شاخص های موثر بر کیفیت زندگی در هر شهر با توجه به برخی مفاهیم مانند ویژگی های شهر یا اندازه شهر می تواند متفاوت باشند. بررسی نمونه های مطالعاتی نیز نشان می دهد که در شهرهای کوچک بر اثر همبستگی اجتماعی قوی در میان افراد و اهمیت والای مفاهیم اجتماعی و فرهنگی، شاخص های اجتماعی دارای اهمیت بیشتری می باشند و در شهرهای میانی به دلیل اهمیت یافتن مفاهیم اقتصادی و خدمات شهری در زندگی مردم و ارتباطات کمتر افراد نسبت به هم و کمرنگ شدن همبستگی و ارتباطات اجتماعی، شاخص های خدمات و امکانات شهری و عوامل اقتصادی دارای بیشترین اهمیت در تبیین کیفیت زندگی است. همین امر نشان دهنده عدم یکسان بودن شاخص های کیفیت زندگی در تمامی شهرها می باشد
ارزیابی اثرات پراکنده رویی در تغییر کاربری اراضی شهرهای میانه اندام (مطالعه موردی: شهر قروه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه گسترش بی برنامه و افقی شهر یک بحث بسیار مهم برای برنامه ریزان شهری می باشد. این امر بر اثر رشد نامنظم جمعیت در حاشیه و اطراف شهر و فعالیت های توسعه ای انسان از جمله تخریب اراضی با ارزش اقتصادی جهت ساخت وساز ایجاد می شود. به تبعیت عوامل مذکور، وسعت شهر نیز تغییر می کند سپس این نوع از گسترش رفته رفته باعث تغییر در الگوی کالبدی و گسترش غیر اصولی شهر می گردد. این پژوهش بر اساس هدف، از نوع کاربردی می باشد که با هدف ارزیابی پراکنده رویی درتوسعه کالبدی شهر قروه انجام شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی می باشد که ابزار گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و مراجعه به سازمان های مربوطه و مراکز پژوهشی پیرامون موضوع مورد مطالعه می باشد. ابتدا برای بدست آوردن نقشه میزان تخریب اراضی پوشش گیاهی از مدل های Fuzzy Artmap،Lcm و جدول متناوب Cross Tab در نرم افزار Idrisi Selva، Arc Gis 10.4 وGoogle Earth همچنین از مدل CA- Markov جهت پیش بینی توسعه آتی شهر استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان می دهد تغییر کاربری اراضی پوشش گیاهی در طی سال های 1395- 1365، 5/1165 هکتار از اراضی پوشش گیاهی به اراضی ساخته شده تغییر پیدا کرده است. این روند رفته رفته زمینه گسترش افقی را بیش از پیش فراهم کرده است. از این رو چنین امری را می توان در الحاق روستای قلعه به شهر قروه از قسمت جنوب و گسترش روستای دیوزند به اراضی اطراف مشاهده کرد جایی که اراضی مرغوب کشاورزی در این قسمت بیشتر است و طبق پیش بینی های بدست آمده برای افق 1410 نشان می دهد 27/126 هکتار از اراضی پوشش گیاهی به اراضی ساخته شده تغییر کاربری دهد. همه موارد گفته شده از دلایل عمده گسترش افقی و تغییر ساختار کالبدی و مشکلات زیست محیطی در این شهر است.
تحلیلی بر تحولات نظام سلسله مراتب جمعیتی با تأکید بر جایگاه شهرهای میانی، مورد مطالعه: استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
61 - 78
حوزه های تخصصی:
اصطلاح توسعه به صورت فراگیر پس از جنگ جهانی دوم مطرح شده است. این پدیده، مقوله ای ارزشی، چندبعدی و پیچیده است که امروزه به عنوان یک فرایند مهم ترین بحث کشورها به ویژه کشورهای درحال توسعه است. توسعه فرایند جامع از فعالیت های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است که هدفش بهبود مداوم زندگی تمامی جمعیت بوده و توزیع عادلانه منابع از ارکان اصلی آن است. هدف اصلی این مقاله، تحلیلی بر تحولات نظام سلسله مراتب جمعیتی می باشد. تحقیق از نوع کاربردی است و داده های مورد نیاز، از نتایج آخرین سرشماری رسمی نفوس و مسکن کشور در سال 1395 گردآوری شده اند. نیمه غربی یا فضای نیمه توسعه یافته استان شامل محوری شمالی - جنوبی از جلفا، مرند، تبریز، آذرشهر تا ملکان می باشد که در هم جواری با شبکه های ارتباطی ملی و بین منطقه ای و شبکه های زیربنایی مناسب قرار گرفته . استقرار صنایع بزرگ، کارگاه های صنعتی کوچک و متوسط، محدوده های زراعی آبی و باغی، روستاهای بزرگ، شهرهای پرجمعیت، دامداری های صنعتی و فعالیت های بازرگانی از ویژگی های این پهنه است. نیمه شرقی استان که به دلیل ویژگی های طبیعی و کوهستانی بودن منطقه و عدم امکان ارتباط محوری با سایر استان های هم جوار همواره در محرومیت بوده است اگر چه در برخی موارد قابلیت توسعه در آنها بیشتر از سایر مناطق استان بوده است. استقرار بخش عمده ای از روستاهای کم جمعیت و پراکنده با اقتصاد غالب رمه گردانی و دامداری سنتی، کشاورزی دیم و استقرار شهرهای کم جمعیت از ویژگی های عمده نیمه شرقی استان است.