مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
اصالت عقل
حوزه های تخصصی:
پذیرشِ نظریه لوح سفید و «اصالةالحسّ» (به معنایی اعم از حسّ ظاهری و باطنی) در حوزه آگاهی های تصوری، و قبولِ «اصالةالعقل» در محدوده آگاهی های تصدیقی به عنوان دو مبنای مورد پذیرش حکیمان مسلمان مستلزمِ ظهور دو مشکل درمورد پدیدارهای نایابی چون تجارب وحیانی است.
مشکلِ اول، مسئله بیان ناپذیری است؛ و مشکل دوم، تشخیص روش قابل اعتماد در داوری، نسبت به سرشت و آثار این گونه امور خارج از دسترس تجارب مشاع (درونی / بیرونی) می باشد.
درمورد مشکل دوم، یعنی روش داوری نسبت به پدیدارهایی چون «وحی»، چهار احتمال پیش روی ماست:
1. موضع تعلیق گرفتن و از هرگونه داوری طفره رفتن؛
2. سعی بر دستیابی به تجاربی این گونه؛ مشروط بر آنکه چنین امری ممکن باشد؛
3. از تمثیل و مدل سازی بهره گرفتن؛
4. رجوع به واجدانِ چنین تجاربی، یعنی انبیا؛ و اتخاذ موضعی درون دینی به جای منظر برون دینی.
کوشش ما در این مقاله ضمن توضیح معنای مدل، و تشریح مخاطراتِ معرفتی حاصل از به کارگیری مدل ها، تبیین این نکته است که تنها راه قابل اعتماد برای داوری درمورد امور تجربه گریزی چون وحی، روش چهارم می باشد.
گفتگوی توافقی یا دیالکتیک هرمنوتیکال میان عقل و دین «دیدگاهی نو در نسبت میان عقل و دین»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بحث پردامنه «عقل و نقل»، که گاه با عناوین دیگری چون «عقل و وحی» یا «عقل و دین» نیز از آن یاد می شود، چهار نظریه معروف با یکدیگر رقابت می کنند: اصالت عقل، اصالت نقل، تقدم عقل، تقدم نقل. در این جستار، ضمن تشریح محل نزاع و و دیدگاه هر یک از قائلان به چهار نظریه مذکور، استدلال شده است که هیچ یک از آنها قابل دفاع نیست و باید در پی نظریه ای بدیل بود. نگارنده نظریه ای را با عنوان رویکرد گفتگویی و توافقی میان عقل و نقل یا، به تعبیری فنی تر، دیالکتیک هرمنوتیکال عقل و نقل طرح کرده است و به کمک برخی مبانی هرمنوتیک فلسفی به تبیین آن پرداخته است. این دیدگاه از نواقص چهار دیدگاه یادشده خالی است. به عقیده نگارنده، دیدگاه مطرح شده در سلوک فکری فیلسوفان صدرایی و از همه مشخص تر در ملاصدرا دارای سابقه و پیشینه است، هرچند نه با این عنوان و آوازه.
بکاریا؛ از اصالت عقل تا اصالت تجربه: تحلیل معرفت شناختی اندیشه های کیفری سزار بکاریا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره هجدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۶۶
21 - 44
حوزه های تخصصی:
هر نظریه ای در علوم انسانی تحت تأثیر مبادی روشی خود ازجمله مبادی معرفت شناختی است و از دل آن مبادی متولد می شود. پس از ظهور مدرنیته، دو جریان معرفتی اصالت عقل و اصالت تجربه به موازات یکدیگر خود را در اندیشه ی فلسفی غرب نمایان ساختند. اندیشه کیفری بکاریا، مبدع مکتب کلاسیک حقوق کیفری، از هر دو جریان تأثیر پذیرفته است. قبول اصالت فایده و سودمندی مبتنی بر بیشینه کردن لذت و کمینه کردن رنج و اصل تداعی معانی، دو نشانه ی مهم تجربه گرایی بکاریا بوده است. درمقابل، توصیه و تجویز فایده و سودمندی و همچنین توسل به قرارداد اجتماعی، حقوق طبیعی و اصل عدالت، نشانه های تأثیرپذیری او از جریان اصالت عقل است. هریک از این موارد باعث نتایج خاصی در اندیشه ی کیفری وی شده است. اندیشه های کیفری بکاریا ازنظر معرفتی بین دو جریان اصالت تجربه و اصالت عقل در نوسان است و از این جهت تابع ساختار واحد معرفتی نبوده است. به عنوان مثال، اگر بکاریا باتوجه به جریان اصالت تجربه، برای اصل فایده و سودمندی ارزش فراوانی قائل است، پذیرش سیستم قانون گذاری در او نیز باید براساس همین اصل باشد و نه توسل به قرارداد اجتماعی که به لحاظ تجربی قابل پذیرش نیست. همچنین قبول اصل فایده و سودمندی بر مبنای تجربی، با اندیشه ی حقوق طبیعی و عدالت گرایی قابل جمع نیست.
حسیات و ارزش معرفتی آن در نظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان منابع معرفت، ادراک حسی نقش ممتازی دارد؛ زیرا مایه و اساس بسیاری از ادراکات تصوری و تصدیقی است و ابن سینا همانند بسیاری از متفکران، در زمینة ادراک حسی نکات بسیاری را مطرح کرده است. ایشان در عین حال که حسیات را یقینی نمی داند، اما نقش ها و کارکردهای گوناگونی برای آن ذکر کرده است؛ از جمله: نقش حواس در تصورات و تصدیقات. سخنان وی در مسئلة اصالت عقل یا حس در تصورات، گرچه در بادی امر، کمی مبهم به نظر می رسد، اما با کمی دقت در آثار وی، روشن می شود که ایشان مانند بیشتر فلاسفه مسلمان، جانب اصالت عقل را می گیرد. تحقیق حاضر از سنخ تحقیق های نظری و توسعه ای است و اطلاعات و مواد اولیه تحلیل به روش اسنادی گردآوری شده و با روش استدلال نه فن آماری، تجزیه و تحلیل عقلانی شده است.
نقد و بررسی اصالت عقل و ادله آن از دیدگاه روشنفکران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مناقشات روشنفکران در رابطه عقل و دین، پایبندی آنان به اصالت عقل یا عقل خودﹾ بنیاد منقطع از وحی است. آنها با استفاده از معیارهای اصالت عقل به بازتفسیر دین و در واقع، نفی حقیقت دین و آموزه های آن پرداخته اند. در مقاله حاضر با واکاوی و بررسی آثار روشنفکران معاصر چهار دلیل بر مدعای آن ها بدست آمده است که عبارت اند از: نفی عقل منبعی، ابزارانگاری محض عقل، وجود ویژگی های برتر در اصالت عقل و دین سنتی ناآزموده. تلاش شده است ادله مذکور به شیوه تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گیرند. نادیده انگاشتن کارکردهای مختلف عقل، نفی شریعت و نگاه کارکردی به دین، ارائه تصور نادرست از انسان و توانایی های عقلانی او و همچنین نقض غرض الهی از ارسال رسل از جمله نقدهایی است که بر آنها وارد است. با وجود این نقدها، این رویکرد در مواجه با دین و آموزه های وحیانی کارایی خود را از دست می دهد.
فرایند تحقق برخی مؤلفه های مدرنیته در زمینه و زمانه رنسانس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
193 - 217
حوزه های تخصصی:
در نوشتار حاضر سعی بر این است که توضیح دهیم اگرچه رنسانس یک نوزایی و تحولی بود که مطلوب نظر کلیسا نبوده و نیست، اما مقدمات این تحول به صورت تدریجی دست کم از قرن سیزدهم میلادی در درون خود مجموعه کلیسا فراهم آمده است. در این میان مسلمات خود کلیسا از قبیل اعتقاد به تثلیث، عصمت پاپ، برداشت ارسطویی از دین، قرائت های گوناگون، که در رأس همه آن ها، ظهور مارتین لوتر، که منجر به تأسیس کلیسای پروتستان شد، ترجمه هایی که از فرهنگ اسلامی با محوریت ابن سینا و ابن رشد به زبان لاتین صورت گرفت و در خود مجموعه کلیسا نیز تدریس شد موردنظر است. پیامدهای این تحولات در قرون منتهی به رنسانس از قبیل انسان محوری، اصالت عقل، مناقشه در حقانیت کلیسا و سکولاریسم، دقیقاً در مقابل جهان بینی قرون وسطایی قرار می گیرند. آنچه در رنسانس در تقابل با سنت فلسفی_اسکولاستیکی قرار گرفت در خود الهی دانان و فلاسفه قرون وسطایی کاشته و پروریده شد و در رنسانس، در زمینه های مختلف که بعد فلسفی اش را در این نوشتار برجسته کرده ایم، به ثمر نشست. بسترسازی طبیعت گرایی در الهیات توسط کلیسای کاتولیک تنها یک نمونه از این موارد است. سایر موارد را سعی کرده ایم در مقاله حاضر به اختصار توضیح دهیم. در آخر ریشه برخی مؤلفه های مدرنیته را باید در خود همان مجموعه کاملاً درهم تنیده الهیاتی فلسفی در سنت مدرسی جست وجو نمود.