مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
سنجش تشخیصی شناختی
حوزه های تخصصی:
زمینه: هدف سنجشهایی مانند تیمز آموزش و بهبود عملکرد دانش آموز است. در راستای دستیابی به این هدف، متخصصان حوزه سنجش آموزشی، رویکرد سنجش تشخیصی شناختی(CDA) را پرورش داده اند. در پژوهش حاضر تلاش شد تا یکی از مدلهای پرکاربرد در حوزه سنجش شناختی را در مورد داده های دانش آموزان پایه هشتم ایران در آزمون ریاضی تیمز 2007 بکار ببرد و نقاط ضعف و قوت دانش آموزان ایران را در مهارتها و صفات شناختی زیربنایی آزمون ریاضی (مدل شناختی کورتر و تاتسوکا، 2002) شناسایی نماید و عملکرد دختران و پسران را در این صفات شناختی مورد مقایسه قرار دهد.
یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که مدل شناختی کورتر و تاتسوکا با داده های دانش آموزان پایه هشتم ایران در آزمون ریاضی تیمز 2007 از برازش مطلوبی برخوردار است. یافته های مربوط به وضعیت تسلطی نشان می دهد که دانش آموزان ایرانی، بیشترین ضعف را در صفات P1(فرمولبندی معادلات)، P2(هندسه)، P4(به کارگیری قواعد جبر)، و P5(تفکر قیاسی) که صفات مربوط به پردازش شناختی هستند دارند. همچنین در دو صفت S5(بررسی صحت گزینه ها) و S6(الگوها و روابط) که به مهارتهای تفکر استقرایی مربوط می شوند نیز از عملکرد ضعیفی برخوردارند. در واقع می توان گفت که صفت S6 دومین صفت دشوار بعد از صفت P2 در بین دانش آموزان پایه هشتم ایران است. یافته های مربوط به عملکرد دختران و پسران نشان داد که تفاوتهای جنسیتی در این صفات و مهارتهای شناختی بسیار کم است. دامنه شاخص d کوهن از 30/0- تا 15/0+ با میانگین 03/0 به دست آمد.
بحث و نتیجه گیری: بطور کلی پژوهش حاضر نشان می دهد که دانش آموزان ایران در اکثر صفات که برخی از آنها به مهندسی و علوم فیزیکی مربوط می شوند از سطح تسلطی ضعیف برخوردارند. از اینرو به نظر می رسد که سیاستگذاران آموزشی بایستی تغییرات اساسی در آموزش هندسه به عمل آورند، زیرا هندسه، آموزش مهارتهای تفکر ریاضی مهم را که برای مهندسی و علوم فیزیکی لازم هستند ممکن می سازد. در ارتباط با تفاوت های جنسیتی در ریاضیات نیز با توجه به یافته های پژوهش حاضر و سایر پژوهش های صورت گرفتهمی توان این نتیجه را گرفت که جنسیت یکی از بیشمار متغیری است که عملکرد در ریاضیات را، هر چند بسیار اندک، تحت تاثیر قرار می دهد.
تحلیل عاملی مؤلفه های شایستگی های کانونی در برنامه ی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین مؤلفه های شایستگی کانونی اثر بخش بر کیفیت برنامه ی آموزشی مقطع کارشناسی ارشد رشته ی علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائیمی باشد. مطالعه به بررسی، تحلیل عاملی مؤلفه های شایستگی کانونی در برنامه آموزشی می پردازد، چار چوب مفهومی تحقیق شامل چهار بُعد : 1- بُعد تفکر 2- بُعدتعامل 3- بُعد شخصیت 4- بُعد اقدامات، می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی بوده و جامعه آماری این پژوهش شامل 38 استاد و 267 دانشجوی ترم آخر کارشناسی ارشد می باشند ، داده های تحقیق از طریق دو پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از میانگین ، واریانس ، آزمون کایزر–مایر- اولکن (KMO) و تحلیل عاملی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند، نتایج مطالعه بر اساس هفت شایستگی کانونی در نظر گرفته ، و مورد بحث قرار گرفت که شامل، شایستگی فردی، شایستگی ارتباطی و سازمانی، شایستگی پژوهشی وفناوری، شایستگی دستیابی، انتخاب و حفظ شغل، شایستگی روانشناختی، آینده نگری، تحلیل، حل مسئله و تصمیم گیری، شایستگی رهبری و مدیریتی و شایستگی تفکر استراتژیک و مفهومی، می باشد.لید واژه های: تحلیل عاملی مؤلفه ها ، شایستگی های کانونی ، برنامه ی آموزشی، کارشناسی ارشد رشته ی علوم تربیتی
کاربرد سنجش تشخیصی شناختی به منظور تحلیل سوال های درک مطلب کنکور کارشناسی ارشد رشته زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
17 - 40
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین مهارت های پایه آزمون خواندن و درک مطلب وتحلیل سوال های آزمون و درنهایت تعیین نقاط ضعف و قوت آزمودنی ها از طریق مدل های سنجش تشخیصی شناختی با تحلیل باز برازش بود. داده های مورد بررسی در این پژوهش شامل پاسخ نامه 3000 نفر از شرکت کنندگان در آزمون سراسری کارشناسی ارشد رشته زبان انگلیسی بود که از بین 16044 نفرشرکت کننده به تصادف انتخاب شده بود. در ابتدا با کمک نظر متخصصین یک ماتریسQ که شامل روابط بین 20 سوال آزمون خواندن با 7 مهارت پایه بود تشکیل گردید و سپس با بکارگیری مدل G-DINA تجزیه و تحلیل نهایی انجام شد. در نهایت با استفاده از روش پسینی مورد انتظار در چهارچوب مدل G-DINA احتمال تسلط هر فرد بر هریک از مهارت ها با کمک بسته CDM در مجیط نرم افزار R محاسبه شد و با تعیین نقطه برش 6/0 برای حد تسلط، افراد مورد بررسی در هریک از مهارت ها به دو گروه مسلط و غیر مسلط تقسیم شدند. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که در هریک از مهارت ها بیشتر افراد به حد تسلط نرسیده اند، البته وضعیت افراد در مهارت SUM(تجزیه و تحلیل و ارزیابی اهمیت نسبی اطلاعات موجود در متن با کمک تفاوت قائل شدن بین ایده اصلی و جزئیات) نسبت به سایر مهارت ها بهتر بود و حدود نیمی از افراد در این مهارت به حد تسلط رسیده بودند. نتیجه ی نهایی گویای این مطلب بود که به طور کلی وضعیت آزمودنی ها در کاربرد راهبردهای شناختی برای رسیدن به پاسخ صحیح نامطلوب می باشد و باید این راهبردها در سرفصل های درسی مهارت خواندن و درک مطلب گنجانده شود.
سنجش تشخیصی شناختی آزمون خواندن و درک مفاهیم برای بازخورد تشخیصی تکوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات حائز اهمیت در سنجش تشخیصی شناختی فقدان مطالعاتی در زمینه ساخت آزمونهای تشخیصی به منظور پیشبرد اهداف تشخیصی شناختی است. طی سالهای اخیر محققین تلاش کرده اند تا نتایج آزمون را به صورت کاربردی تر برای دانشجو و معلمان فراهم کنند و نتایج را فراتر از نمره میانگین ارائه دهند تا دانشجو بتواند به وضعیت درسی خود بهبود بخشند. به همین منظور این مطالعه به تدوین یک آزمون خواندن و درک مفاهیم بر اساس چهارچوب شناختی پرداخته است. ابتدا مهارتهای لازم برای پاسخ دهی به هر سوال شناسایی و سپس یک ماتریس کیو برای شناسایی رابطه بین هر سوال و مهارتهای مورد نیاز ساخته شده است. درنهایت این آزمون برای تشخیص نقاط قوت و ضعف ۱۹۸۶ دانشجو دانشگاه تهران برگزار شد و از مدل فیوژن برای بدست آوردن گزارش خرد نیمرخ تسلط آزمودنی در مهارت استفاده شد. نتایج بدست آمده می تواند برای بازخورد تشخیصی تکوینی دانشجوها مفید واقع شود.
بررسی سوگیری در سوالات درک مطلب آزمون مقطع دکترای رشته زبان انگلیسی تحت سنجش تشخیصی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
152 - 165
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر، بررسی سطح توانایی در آزمون های سرنوشت ساز از دیدگاه سنجش تشخیصی شناختی مورد توجه محققان ارزشیابی و سنجش و اندازه گیری قرار گرفته است. در این راستا، مدل های تشخیصی شناختی میزان تسلط و عدم تسلط آزمودنی ها را با خصیصه های چندگانه مورد بررسی قرار می دهد. بدین منظور، هدف تحقیق حاضر بررسی کنش افتراقی سوال و کنش افتراقی خصیصه در آزمون ورودی زبان عمومی مقطع دکترای زبان انگلیسی می باشد. بنابراین، 3220 آزمودنی دختر و پسر از جامعه آماری شرکت کننده در آزمون سازمان سنجش کشور به صورت تصادفی انتخاب شدند. در مدل اکتشافی داده ها، مراحل کیفی و کمی به ترتیب اجرا شده است. سپس از ماتریس کیو ساخته شده به وسیله پروتکل تفکر با صدای بلند استفاده شد تا داده ها با استفاده از بسته آر استودیو تجزیه و تحلیل شوند. مدل جی دینا تحت سنجش تشخیصی شناختی قرار گرفته و نتایج بدست آمده از کنش افتراقی سوال، سوگیری در سوالات را گزارش داده است.
انتخاب مدل تشخیصی شناختی مناسب برای آزمون های درک مطلب (مورد مطالعه: آزمون کارشناسی ارشد رشته زبان انگلیسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی سال ۱۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۹
205 - 227
حوزه های تخصصی:
سنجش تشخیصی شناختی، نوعی از سنجش آموزشی است که با به کارگیری مدل های روان سنجی به تعیین و تشخیص نارسایی های یادگیری کمک می کند. با توجه به اینکه مدل های زیادی در این زمینه وجود دارد؛ انتخاب یک مدل تشخیصی شناختی مناسب برای تحلیل داده ها اهمیت زیادی خواهد داشت. هدف از اجرای پژوهش حاضر، تعیین مدل مناسب برای آزمون های خواندن و درک مطلب است. داده های مورد بررسی در این پژوهش شامل پاسخنامه 3000 نفر از شرکت کنندگان در آزمون سراسری کارشناسی ارشد رشته زبان انگلیسی بوده است که از بین 16044 شرکت کننده به صورت تصادفی انتخاب شده اند. روش کار به این صورت بود که پس از تشکیل ماتریس Q مدل کلی (G-DINA و LCDM)، دو مدل جبرانی (ACDM و DINO) و دو مدل غیر جبرانی (RRUM و DINA) برای مقایسه در نظر گرفته شدند. ازنظر شاخص برازش ماکزیمم خی-دو هیچ یک از مدل ها برازش نداشتند؛ ولی در مقابل نتایج شاخص SRMSR نشان داد که همه مدل ها برازش قابل قبولی با داده ها دارند. در مقایسه بین شاخص های برازش نسبی مشخص شد که مدل های G-DINA و ACDM برازش بهتر و مدل های DINO و DINA برازش ضعیف تری نسبت به سایر مدل ها دارند. در بررسی شاخص برازش سؤال نیز فقط مدل های G-DINA و LCDM با همه سؤال ها برازش مطلوبی نشان دادند.