مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
دانشگاه علوم انتظامی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: به منظور رقابت سالم، افزایش تحرک و نشاط علمی، شناسایی استعدادهای برتر، گسترش و تعمیق انگیزه آموزش و پژوهش در بین دانشجویان و نیز ارتقا مراتب معنوی و تشویق پایبندی به اصول و ارزش های والای انسانی و ترغیب انجام فعالیت های فرهنگی و اجتماعی، انتخاب دانشجویان برتر در دانشگاه علوم انتظامی به عنوان تنها مرکز آموزش عالی افسران پلیس از اهمیت فراوانی برخوردار است. تاکنون برای انتخاب دانشجوی برتر در این دانشگاه شاهد تصویب آیین نامه ها و شیوه های متفاوتی بوده ایم و معیارهای انتخاب دانشجوی برتر در این دانشگاه به لحاظ تفاوت نسبی ماهیت آن، همیشه برای انتخاب کنندگان جای سوال باقی گذاشته است مواد و روش ها: شیوه ای که در این پژوهش برای انتخاب دانشجوی برتر به کار رفته است، ارایه مدلی جهت انتخاب دانشجوی برتر پلیس، به روش تحلیل سلسله مراتبی AHP است. به این منظور چهار اولویت اصلی ابلاغی از سوی فرماندهی محترم نیروی انتظامی به دانشگاه علوم انتظامی در تربیت دانشجویان (تربیت دینی، انضباط، آمادگی جسمانی و آموزش) را مبنا قرار داده و با تعیین شاخص های آن ها، سه نفر دانشجوی رتبه های اول، وسط و آخر فارغ التحصیل بر مبنای میانگین نمرات درسی را، بر اساس معیارهای احصا شده مجددا اولویت بندی شد.نتایج: نتایج حاصله اولویت بندی کاملا متفاوتی را بین این دانشجویان به دست داده و نشان داد که چنانچه لحاظ نمودن همه این معیارها برای انتخاب دانشجوی برتر پلیس اهمیت دارند، معیارهای کنونی دانشگاه برای این منظور با اولویت های آن هم راستا نیست.
بررسی عوامل موثر بر خواب آلودگی دانشجویان در کلاس درس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دانشگاه علوم انتظامی با امکانات آموزشی و فیزیکی مناسب و بهره گیری از اساتید متخصص و صرف هزینه های هنگفت در جهت تربیت پلیسی متخصص و متعهد تلاش می نماید، ولی اگر دانشجویان در کلاس خواب آلود باشند و هوشیاری لازم را نداشته باشند، موجب اتلاف این همه زحمت و هزینه می شوند. تحقیق حاضر در جهت بررسی این موضوع، تلاش کرده تا راه حل های علمی و تجربی برای جلوگیری از خواب آلودگی در کلاس درس ارایه نماید.مواد و روش ها: با بررسی نظریات علمی، 7 فرضیه استخراج شد که به روش پیمایشی و با طراحی سه پرسشنامه محقق ساخته برای سه نمونه پاسخگو که شامل 253 دانشجوی دانشگاه علوم انتظامی، 206 استاد و 69 فرمانده صف بود، اطلاعات لازم جمع آوری گردید.یافته ها:5 % دانشجویان اظهار داشته اند در تعدادی از کلاس های درس خواب آلود هستند، 82% به میزان زیاد و فقط 22% گفته اند به میزان کمی در کلاس درس خواب آلود هستند. 41.5% اساتید هم معتقدند دانشجویان به میزان زیاد در کلاس درس خواب آلود هستند.نتیجه گیری و پیشنهادها: در بررسی فرضیات، تاثیر کلاس های گرم، کم نور و ساکت بر خواب آلودگی تاییدگردید. روش سخنرانی بیشتر از سایر روش های تدریس (پرسش و پاسخ، و حفظ و تکرار) موجب خواب آلودگی دانشجویان می شود.کلاس های تئوری بیشتر از کلاس های عملی و میدانی موجب خواب آلودگی می گردند. در کل از 7 فرضیه تحقیق 6 فرضیه تایید و تاثیر میزان نشاط از نظر هر سه گروه پاسخگو رد شد. از جمله پیشنهادهای تحقیق برای کاهش خواب آلودگی دانشجویان در کلاس، رنگ آمیزی کلاس ها با رنگ های گرم، افزایش زمان خواب دانشجویان، کاهش فعالیت های دانشجویان قبل از شروع کلاس، استفاده از روش پرسش و پاسخ در کلاس ها و ترکیبی از دروس نظری و عملی در روز بود.
تاثیر فرهنگ سازمانی پلیسی بر نهادینه کردن انضباط دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: انضباط، روح، پایه و اساس فرمان برداری، کار بهینه، توانایی رفتاری و نشانه آشکاری از احترامی است که طبق توافق های پایدار بین سازمان و کارکنان رعایت می شود. این توافق ها می توانند پس از بحث و گفت گو یا بدون بحث پیشین، به صورت کتبی یا شفاهی، ریشه در خواست ها و تمنیات طرف های قرارداد داشته یا در سایه مقررات عادات و رسوم به وجود آمده باشند. به هر حال این توافق ها مستلزم رعایت نوعی انضباط است. انضباط در نیروهای مسلح هر کشور، یکی از دغدغه های فرماندهان و مدیران عالی آن سازمان به شمار می رود.مواد و روش ها: در این تحقیق تاثیر فرهنگ سازمانی بر نهادینه کردن انضباط دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی مورد سنجش قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل تعداد 352 نفر از دانشجویان دختر و پسر سال آخر مقاطع تحصیلی کاردانی و کارشناسی در دانشگاه علوم انتظامی و تعداد 81 نفر از افسران صف دانشجویی از رده گروهان تا رده تیپ در سال 1387 به صورت تمام شمار از طریق پرسشنامه و تعداد 19 نفر از صاحب نظران در امور آموزش در ناجا و تعداد 24 نفر از دانشگاه امام علی (ع) که از طریق مصاحبه مورد سنجش قرار گرفته اند. در بخش پرسشنامه های تنظیمی ضمن اندازه گیری تاثیر عوامل فوق به بررسی وضعیت موجود انضباط در دانشگاه پرداخته شده است. داده های حاصل با استفاده از آزمون t یک طرفه و دوطرفه و واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.یافته ها: نتایج حاصله نشان می دهد که فرهنگ سازمانی از دیدگاه دانشجویان و فرماندهان در نهادینه کردن انضباط دانشجویان موثر است. از دیدگاه های مقام معظم رهبری و اندیشمندانی چون رابینز، شاین، واینر، استانلی دیویس، شولز، کویین و مک گرد در تایید و تطابق یافته های تحقیق استفاده شده است. در پایان نیز پیشنهادها و راهکارهایی برای عملی نمودن آنها ارایه گردیده است.
رابطه بین عوامل جغرافیایی و نظم و امنیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله: عوامل متعدد و متنوعی در برقراری نظم و امنیت اجتماعی تاثیر گذارند. از آن جمله می توان به عوامل جغرافیایی یا مکانی اشاره کرد که متاسفانه در تجزیه و تحلیل جرایم و ناامنی ها کمتر به آن توجه می شود.اهمیت این دسته از عوامل از آن جایی ناشی می شود که بپذیریم همه جرایم و ناامنی ها در بستر مکان و زمان مشخصی رخ می دهند.هدف و روش: در تحقیق حاضر به منظور بررسی رابطه عوامل مذکور با مقوله نظم و امنیت و ارزیابی اهمیت آنها، با استفاده از روش توصیفی – پیمایشی و از طریق پرسشنامه محقق ساخته نسبت به سنجش متغیرها در دو بعد عوامل جغرافیایی انسانی و عوامل جغرافیایی طبیعی اقدام شد. جامعه آماری تحقیق را اعضای هیات علمی و مدرسان گروه های آموزش انتظامی، علوم اجتماعی و جغرافیا در دانشگاه علوم انتظامی تشکیل می دهد و روش نمونه گیری آن سرشماری است.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد: اول آنکه، رابطه معنا داری بین عوامل جغرافیایی و نظم وامنیت برقرار است؛ دوم آنکه، در بین عوامل (متغیرهای) جغرافیایی، عوامل جغرافیایی انسانی اهمیت بیشتری دارند؛ سوم آنکه، در میان عوامل جغرافیایی انسانی که بیانگر رابطه تراکم جمعیت با جرم است، بیشترین رابطه را با مقوله نظم و امنیت دارد و از میان عوامل جغرافیایی طبیعی که بیانگر ارتباط خصوصیات مکان استقرار اماکن انتظامی است، دارای بیشترین اهمیت است.نتایج: در مورد فرضیه اول یعنی وجود رابطه بین عوامل جغرافیای انسانی و نظم و امنیت با توجه به مقدار آزمون t محاسبه شده (7.3) و سطح معنا داری صفر، فرضیه H1 با احتمال 99 درصد مورد تایید قرار گرفت. اما در خصوص فرضیه دوم با توجه به مقدار آزمونt (0.036) و سطح معنا داری (0.971) فرضیه H1 رد شد.
الگوبرداری دانشگاه علوم انتظامی از بهترین شیوه های دانشگاه تهران در مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ما در دنیایی زندگی می کنیم که مدیریت دانش در آن به یکی از کارکردهای جدایی ناپذیر کسب و کار و بعد جدیدی از مدیریت برای بسیاری از سازمان ها در حال تبدیل شدن است. این امر بخصوص برای دانشگاه ها که فعالیت ذاتی و مأموریت اصلی آن ها، انجام فعالیت های علمی است، اهمیتی مضاعف یافته است. دانشگاه علوم انتظامی نیز به عنوان تنها مرکز آموزش عالی افسران پلیس، از این قاعده مستثنی نیست و چنانچه بخواهد خود را با آرمان های توسعه علم در سند چشم انداز هماهنگ نماید، باید تلاش نماید و از دانشگاه های پیشرو در زمینه مدیریت دانش، به شکل مناسبی الگوبرداری نماید. در این مقاله با هدف الگوبرداری از بهترین شیوه های دانشگاه تهران به عنوان دانشگاهی پیشرو در این زمینه، فرآیند مدیریت دانش دانشگاه علوم انتظامی با دانشگاه تهران، مقایسه می گردد.
روش: این پژوهش به دو شیوه اسنادی و پیمایشی و به کمک ابزارهای فیش برداری و پرسشنامه انجام گرفته است. پایایی پرسشنامه محقق ساخته مورد استفاده با روش آلفای کرونباخ 94/0 محاسبه گردیده و داده های جمع آوری شده به کمک آزمون های تی، من ویتنی، دوجمله ای و کروسکال والیس تحلیل گردیده اند.
یافته ها و نتایج: نتایج حاصل از پژوهش وجود تفاوت معنادار بین مدیریت دانش در دو دانشگاه را نشان میدهد. در چهار مؤلفه تحصیل، به کارگیری، اشتراک و نگهداری دانش، دانشگاه تهران وضعیتی بهتر از دانشگاه علوم انتظامی را داراست، تنها در دو مؤلفه تشخیص و توسعه دانش با تأکید بر اینکه تفاوت بین دو دانشگاه معنادار نیست اما اندک تفاوت موجود دانشگاه علوم انتظامی را دارای برتری نسبی نشان داد. بررسی وضعیت استقرار مدیریت دانش در دو دانشگاه نیز نشان میدهد که تنها دو مؤلفه به کارگیری و اشتراک دانش تنها در دانشگاه تهران، به خوبی استقرار یافته است.
ارزیابی سطح مدیریت دانش در دانشگاه علوم انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با اهمیت یافتن دانش در عصر حاضر و اشتیاق سازمان ها برای پیاده سازی مدیریت آن به عنوان ابزاری برای بقا و بالندگی، لزوم به کارگیری مکانیسمی برای هدایت این تلاش ها در مسیری درست، احساس می شود و ارزیابی سطح مدیریت دانش، چنین امکانی را فراهم می کند. این موضوع به خصوص برای سازمان های دانشی نظیر دانشگاه ها، دارای اهمیت حیاتی است. هدف این پژوهش ارزیابی سطح مدیریت دانش در دانشگاه علوم انتظامی است.
روش: این پژوهش به دو شیوه اسنادی و پیمایشی انجام و به کمک ابزارهای فیش برداری و پرسشنامه محقق ساخته اطلاعات آن جمع آوری گردید؛ برای روایی ابزار تحقیق از نقطه نظرات اساتید مجرب و صاحبنظر در مدیریت دانش استفاده گردید؛ پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (92/0=α) مورد تایید قرار گرفت. داده های به دست آمده از طریق آماره های توصیفی و استنباطی (آزمون t استیودنت و فریدمن) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: دانشگاه علوم انتظامی در هیچ کدام از ابعاد تشخیص، تحصیل، به کارگیری، اشتراک، توسعه و نگهداری دانش دارای وضعیت ایده آل نیست. بین ابعاد مدیریت دانش در این دانشگاه با سایر دانشگاه ها نیز تفاوت هایی وجود دارد.
نتایج: سطح مدیریت دانش در ابعاد شش گانه آن در دانشگاه علوم انتظامی با وضعیت مطلوب فاصله به نسبت زیادی دارد؛ همچنین این دانشگاه در شرایط فعلی و به طور نسبی در بین ابعاد مدیریت دانش، بهترین وضعیت را در تشخیص دانش و ضعیف ترین وضعیت را در تحصیل دانش مورد نیاز خود دارد. با توجه به نتایج این تحقیق، دانشگاه علوم انتظامی باید با برنامه ریزی مناسب و تعامل با مراکز علمی معتبر به دنبال تقویت این ابعاد باشد.
بررسی نقش فناوری اطلاعات در بهبود آموزش دانشگاه علوم انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به حجم گسترده مسئولیت ها و فعالیت های هر سازمان، بدون اتکا به آموزش های مستمر، رشد کمّی و کیفی نیروی انسانی آن سازمان در جهت انجام مؤثر مأموریت ها و خدمات، حاصل نمی گردد؛ خصوصاً در عصر رقابتی حاضر که عدم بهره گیری مؤثر از فناوری اطلاعات، باعث پیشی گرفتن رقبا می گردد. یکی از حوزه هایی که با بهره گیری از فناوری اطلاعات، دچار تحول بنیادین شده است، حوزه آموزش است. با توجه به نقش اساسی فناوری اطلاعات در ابعاد مختلف آموزش مانند آموزش مجازی، بهینه سازی انجام امور مختلف آموزش، سازمان ها با بهره گیری از فناوری اطلاعات، امکان اجراء مؤثر آموزش ها و انجام مؤثر فرآیندهای مختلف آموزشی به منظور تحقق اهداف سازمان را خواهند داشت. هدف تحقیق بررسی نقش فناوری اطلاعات در بهبود آموزش در دانشگاه علوم انتظامی است.
روش: این تحقیق کاربردی و به روش توصیفی ـ پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری آن کارکنان مطلع در امر آموزش دانشگاه علوم انتظامی با نمونه 144 نفر در سال 1386 می باشد. داده ها با استفاده از پرسش نامه، که روایی و پایایی (892/0=α) آن تأیید گردید، گرد آوری و با استفاده از آزمون تی مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: فناوری اطلاعات در طراحی و برنامه ریزی ، اجرا، یادگیری، ارزشیابی آموزشی و ساختار آموزش نقش مؤثری دارد و دانشگاه علوم انتظامی باید در این زمینه با برنامه ریزی مناسب بستر مناسبی را برای به کارگیری فناوری اطلاعات در آموزش فراهم سازد.
نتیجه گیری: مهم ترین نقش این تحقیق روشن سازی تأثیر فناوری اطلاعات بر کارکردهای مختلف آموزش میباشد. دانشگاه علوم انتظامی میتواند با تشکیل گروه های کاری متخصص امور آموزش و فناوری اطلاعات موجبات شکوفایی آموزش را با به کارگیری مؤثر فناوری اطلاعات، فراهم سازند.
بررسی و شناخت نیازهای کارکنان پایور دانشگاه علوم انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نشناختن و ارضا نکردن نیازهای کارکنان یک سازمان، با بازدهی کم، سوددهی ناچیز وعدم تحقق اهداف ارتباط مستقیم دارد. در نتیجه جهت برانگیختن افراد باید نیازهای آنان مورد بررسی قرار گیرد. هدف این پژوهش، بررسی نیازهای کارکنان پایور دانشگاه علوم انتظامی می باشد.
روش: نوع پژوهش کاربردی است و از روش توصیفی (پیمایشی) و تحلیلی استفاده شده است. نظریه سلسله مراتبی نیازهای پنج گانه مازلو به عنوان مبنای نظری این تحقیق قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق کلیه کارکنان پایور دانشگاه علوم انتظامی در سال 1387 بوده که بر اساس فرمول کوکران تعداد140نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد (آزمون نیازهای کارکنان) می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و از تکنیک های آماری مک نمار، خی2، Uمن ویتنی استفاده شد.
یافته ها: اولویت نیازهای کل کارکنان پایور دانشگاه علوم انتظامی به ترتیب عبارت بودند از: کارکنان پایور دانشگاه و کارکنان پایور مرد:1-خودشکوفایی، 2-احترام، 3ـ اجتماعی، 4 ـ ایمنی و 5 ـ فیزیولوژیکی؛ کارکنان پایور زن: 1 ـ احترام، 2 ـ اجتماعی، 3-خودشکوفایی، 4 ـ ایمنی و 5 ـ فیزیولوژیکی؛ کارکنان پایور کارشناسی به بالا: 1-خودشکوفایی، 2 ـ احترام، 3 ـ اجتماعی، 4 ـ ایمنی و 5 ـ فیزیولوژیکی؛ کارکنان پایور کاردانی به پایین: 1-احترام، 2 ـ خودشکوفایی، 3-اجتماعی، 4ـ ایمنی و 5ـ فیزیولوژیکی. کارکنان پایور (مستخدمین ماده 18 انتظامی و ماده 19 کارمندی دانشگاه) به طور مشترک اولویت نیازهای خود را به این ترتیب اعلام کردند: 1-خودشکوفایی، 2ـ احترام، 3ـ اجتماعی، 4ـ ایمنی و 5 ـ فیزیولوژیکی.
نتیجه گیری: اولویت سطوح نیازهای کارکنان پایور دانشگاه علوم انتظامی ناجا به طور کامل بر عکس مثلث سلسله نیازهای مازلو می باشد.
هماهنگی ساختار و فناوری و تأثیر آن بر عملکرد معاونت آموزش دانشگاه علوم انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هماهنگی ساختار با فناوری از جمله عواملی هستند که می تواند در بهبود عملکرد مؤثر باشد. به همین منظور، تحقیق حاضر با هدف بررسی فناوری موجود در معاونت آموزش دانشگاه علوم انتظامی و بررسی تأثیر هماهنگی ساختار با فناوری بر عملکرد آن معاونت در سال 1389 به منظور ارائه یک ساختار مناسب در معاونت آموزش انجام شده است. این هماهنگی و تأثیر آن بر عملکرد در قالب 4 فرضیه پژوهشی مورد بررسی قرار گرفت.
روش: نوع تحقیق، کاربردی و از نظر روش تحقیق به صورت توصیفی ـ پیمایشی بود. به منظور بررسی فرضیه ها، کلیه کارکنان معاونت آموزش دانشگاه علوم انتظامی در تحقیق شرکت داده شده و از طریق پرسشنامه در قالب 20 سوال، داده های لازم جمع آوری و پس از توصیف، رابطه متغیرها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سوالات پرسشنامه با استفاده از سوالات استاندارد، تدوین و با استفاده از نظر کارشناسان، روایی آن مورد تایید قرار گرفت. برای سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد (79/0= α).
یافته ها: نتیجه تحقیق نشان داد بین فناوری و ساختار سازمانی رابطه معناداری وجود دارد و فناوری موجود، فناوری پیچیده است که ساختار مناسب با آن ساختار بسیار ارگانیک می باشد.
نتیجه گیری: برای داشتن عملکرد مطلوب با فناوری موجود، ساختار بسیار ارگانیک مناسب می باشد و در این راستا، پیشنهادهایی نیز ارائه شد.
تسهیم دانش و سواد اطلاعاتی: با مروری بر وضعیت مطالعه دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: فرهنگ علمی فرهنگی جهانی و میل به دانش از نیازهای اساسی انسان است. در تقسیم بندی دانش، کتاب، دانش آشکار و مکتوب و نرخ مطالعه و آمار کتاب خوانی از عوامل مهم توسعه انسانی و سواد اطلاعاتی جوامع است. این مطالعه در حوزه مدیریت و تسهیم دانش و با توجه به سواد اطلاعاتی منابع انسانی سازمانی و با هدف بررسی میزان و چگونگی مطالعه دانشجویان پلیس و عوامل مؤثر بر آن انجام شده است.
روش: این تحقیق از نوع پیمایشی بوده و داده های آن به کمک ابزار پرسشنامه جمع آوری شده اند. جامعه تحقیق را دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی تشکیل داده و حجم نمونه با فرمول کوکران 321 نفر برآورد و این تعداد از طریق نمونه گیری سهمیه ای به طور تصادفی انتخاب شدند.
یافته ها: براساس یافته های تحقیق 80% پاسخگویان علاقه زیاد و یا بسیار زیاد به مطالعه دارند. اما 56 % آنان کمتر از یک ساعت در طول شبانه روز مطالعه می کنند. مطالعه 47% درسی و 52% غیردرسی است. 43% زمان مطالعه غیردرسی مجله و روزنامه و 23% کتاب می خوانند. پاسخگویان به طور میانگین در طول یک سال 9 کتاب و از نوع علمی و داستانی مطالعه می کنند.
نتیجه گیری: افزایش مقطع تحصیلی در دانشجویان مصوب افزایش مطالعه درسی و در دانشجویان فراگیر افزایش مطالعه غیر درسی را نشان می دهد. فشرده بودن کلاس های آموزشی (84%)، تمرینات نظامی (92%)، سخت گیری فرماندهان و مسئولان (61%) عوامل مهم کاهش مطالعه دانشجویان است. برنامه ریزی دقیق تر در کلاس های آموزشی و تمرینات نظامی برای داشتن ساعت فراغت بیشتر دانشجویان در اولویت کارها برای افزایش مطالعه دانشجویان می باشد.
نقش کیفیت زندگی کاری در تعهد سازمانی کارکنان دانشگاه علوم انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کیفیت زندگی کاری، مجموعه ای از اقدامات و اصلاحات مستمر است که از طریق بهبود شرایط کار، غنی سازی شغل، تواناسازی کارکنان و افزایش دانش، بینش و مهارت های حرفه ای آنان، منافع بلندمدت فرد، سازمان و جامعه را محقق می سازد. این مقاله به بررسی رابطه بین مولفه های کیفیت زندگی کاری و تعهد سازمانی کارکنان دانشگاه علوم انتظامی می پردازد.
روش: تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی-همبستگی بوده و جامعه آن را کارکنان دانشگاه علوم انتظامی به تعداد 700 تشکیل داده اند. از پرسشنامه جهت جمع آوری داده ها استفاده شده است و روش آماری مورد استفاده آزمون همبستگی گشتاوری پیرسون می باشد.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهند که بین مولفه های کیفیت زندگی کاری و تعهد سازمانی رابطه معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج بیانگر این امر هستند که بین ویژگی های خود شغل با تعهد سازمانی کارکنان و نیز بین ویژگی های محیط شغل با تعهد سازمانی کارکنان رابطه وجود دارد و بین این دو در شدت رابطه تفاوتی وجود ندارد. همچنین از بین ویژگی های خود شغل، بازخورد و از بین ویژگی های محیط شغل، برخورداری از امنیت شغلی بیشترین رابطه را با تعهد سازمانی کارکنان دارند.
بررسی بودجه ریزی در دانشگاه علوم انتظامی و راه کارهای اصلاح آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دانشگاه علوم انتظامی به عنوان تنها مرکز آموزش عالی در نیروی انتظامی سهم عمده ای در تربیت افسران و همچنین ارتقاء سطح علمی و تحصیلی آنان دارد. با توجه به اهمیت دانشگاه در تامین اهداف نیروی انتظامی و نقش انکارناپذیر بودجه ریزی به عنوان ابزاری مهم در دست مدیران، بررسی و تجزیه وتحلیل آن، هدف اصلی این پژوهش می باشد.
روش: در این تحقیق کاربردی از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری 42 نفر از روسا، اعضا هیئت علمی و مسئولین بودجه و مالی دانشگاه و دانشکده های تابعه که اطلاعات نسبتاً خوبی از بودجه ریزی دارند بوده و به علت محدودیت نفرات، پژوهش به صورت تمام شمار انجام شده است. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه، پرسشنامه و مطالعه کتابخانه ای استفاده شده است.
یافته ها: بر اساس تحلیل فرضیه، کارا نبودن بودجه ریزی دانشگاه به تایید رسید و سپس پیشنهادهایی برای اصلاح بودجه ریزی فعلی دانشگاه ارائه شد.
نتیجه گیری: با توجه به محدودیت هایی که به علت از بالا به پایین بودن نظام برنامه ریزی و بودجه ریزی دانشگاه وجود دارد، موجی شده تا از حالت استقلال در امر بودجه ریزی که دیگر دانشگاه های کشور، کم و بیش از آن برخوردارند، بی بهره مانده و هم چنین فقدان یک طرح بلندمدت، میان مدت وکوتاه مدت که در دانشگاه قابلیت اجرایی داشته باشد از موضوعات مهم دیگر است.
الگوی رهبری خدمتگزار، در دانشگاه علوم انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اقتدار تخصصی که طی سال های اخیر، روابط مدیریت و کارکنان را به لحاظ تاثیر بر تمرکز تصمیم گیری متاثر ساخت، نقش رهبری را که با توزیع قدرت تصمیم گیری همراه است، برجسته نمود. الگوی رهبری خدمتگزار با تمرکز بر منابع انسانی با هدف رشد، توسعه و نیل به خود رهبری کارکنان، تحقیقات بسیاری را به خود اختصاص داده است. از آنجا که دانشگاه ها منبع تولید دانش اند، دانشگاه علوم انتظامی تولید و عرضه دانش پلیسی را در یک نظام آموزش کیفی بر عهده دارد. از همین رو ضرورتی برای رهبری دانشگاه است تا با ایجاد تغییرات لازم در کیفیت ها از منابع ارزشمند انسانی برای افزایش توان ملی برای تربیت دانشجویان (افسران آینده پلیس) در پاسخگویی به نیاز های امنیت اجتماعی به صورتی بهینه استفاده نماید.
روش: الگوی رهبری خدمتگزار، تجانس ظریف فرهنگی با رسالت و مأموریت دانشگاه علوم انتظامی دارد، لذا با مطالعه ادبیات و مبانی نظری تحقیق، ابعاد و مؤلفه های الگو مشخص شد و سپس با طراحی پرسشنامه دلفی که پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ 88/0 به دست آمد. برای روایی پرسشنامه نیز از دیدگاه های اساتید صاحب نظر دانشگاهی استفاده شد و نیز با توزیع تعدادی پرسشنامه در جامعه آماری ابهامات آن رفع شد. پرسشنامه بر اساس طیف 7 درجه ای لیکرت تنظیم گردید و در یک گروه نمونه 40 نفره از خبرگان عضو هیئت علمی دانشگاه علوم انتظامی که به روش تصادفی انتخاب شدند طی دو مرحله شاخص یابی شد، شاخص هایی که بر حسب محاسبات آماری دارای میانگین وزنی بالاتر از 5 بودند، به عنوان شاخص های رهبری خدمتگزار در دانشگاه علوم انتظامی معرفی شدند.
یافته ها: از 54 شاخص که در مرحله اول سنجش دلفی در طیف 7 درجه لیکرت آزمون شدند، تعداد 36 شاخص در محدوده 5 -7 طیف قرار گرفتند انتخاب شدند. بنابراین 18 شاخص حذف و 2 شاخص دیگر حسب نظر خبرگان اضافه شد، لذا پرسشنامه دلفی مرحله دوم با 38 شاخص اجرا شد که فقط در 3 شاخص اصلاحیه پذیرفت.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده، نشان می دهد که الگوی رهبری خدمتگزار در دانشگاه علوم انتظامی از پذیرش و مقبولیت چشم گیری برخوردار می باشد.
اندازه گیری کارایی پژوهشی دانشکده های دانشگاه علوم انتظامی در سال 1387(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی که از مهم ترین نظام های تولید علم و پژوهش می باشند بایستی سیستمی جهت ارزیابی آن ها طراحی گردیده و در این فرآیند با ملاک ها و اصول خاص و علمی به بررسی زیرمجموعه های آن ها پرداخت. به این جهت، پژوهش حاضر با هدف اندازه گیری و ارزیابی کارایی پژوهشی دانشکده های دانشگاه علوم انتظامی در سال 1387 و برای تعیین دانشکده های کارا و ناکارا و رتبه بندی آن ها انجام شد. این کار با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها صورت گرفته است.
روش: داده های تحقیق از طریق جداول محقق ساخته و بانک های اطلاعاتی موجود و استاندارد های وزارت علوم تحقیقات و فن آوری در دانشگاه جمع آوری شده است. با توجه به ماهیت مسئله و تعداد دانشکده ها مدل CCR اصلاحی با ماهیت خروجی برای ارزیابی کارایی دانشکده ها انتخاب شد و به منظور جلوگیری از صفر شدن برخی از شاخص ها از کنترل وزن ها استفاده گردیده است. مدل استفاده شده برای رتبه بندی دانشکده ها مدل اندرسون و پیترسون است و از نرم افزار لینگو و اکسل، نیزبرای حل مدل و سازماندهی داده ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که دانشکده های علوم و فنون اطلاعات و آگاهی، پلیس راهور، پلیس اداری-پشتیبانی کارا و دانشکده های پلیس مرزی-انتظامی وفرماندهی و ستاد ناکارا می باشند.
نتیجه گیری: در رتبه بندی نیز به ترتیب دانشکده های، راهور، اداری پشتیبانی، اطلاعات و آگاهی، مرزی-انتظامی و فرماندهی و ستاد در رتبه، اول، دوم، سوم، چهارم و پنجم قرار گرفتند.
الگوی شایستگی های محوری دانشگاه علوم انتظامی با تاکید بر مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این مقاله، ارائه مدلی برای کسب شایستگی های محوری دانشگاه علوم انتظامی با استفاده از دیدگاه مبتنی بر منابع است که از منابع دانشی سرچشمه می گیرد. دانش ارزشمندترین و راهبردی ترین منبع برای سازمان ها می باشد و شایستگی های محوری نیز از اجزای کلیدی دست یابی به برتری سازمانی است. بنابراین شناخت نسبت به چگونگی روابط بین این دو عامل تأثیرگذار بر رشد و برتری سازمانی اهمیت دارد. در پژوهش حاضر قابلیت های مدیریت دانش شامل قابلیت های زیربنایی (منابع فنی، ساختاری، فرهنگی و انسانی) و قابلیت های فرایندی (خلق، تسهیم، کاربرد و ذخیره دانش) و سه نوع شایستگی های انسانی، فناورانه و یکپارچگی مورد بررسی قرار گرفته اند.
روش: رویکرد کلی مورد استفاده در این پژوهش، روش تحقیق آمیخته اکتشافی می باشد. بدین منظور ابتدا داده های کمی جمع آوری و تحلیل های آماری براساس آن ها صورت گرفت. سپس با استفاده از داده های کیفی، نتایج آزمون های آماری اصلاح و تعدیل گشت. همچنین متغیرهای اثرگذار بر فرایندهای مدیریت دانش در کسب شایستگی های سازمانی شناسایی و در مدل تحقیق اضافه شد.
یافته ها: نتایج تحلیل داده های کمی نشان می دهد که قابلیت های مدیریت دانش تاثیر مثبت و معناداری بر کسب شایستگی های محوری دارند. لذا میتوان بیان کرد که ارتقای قابلیت های زیربنایی و فرایندی مدیریت دانش در جامعه مورد نظر موجب کسب انواع شایستگی های محوری میشود. نتایج تحلیل داده های کیفی نیز نشان دهنده این است که فرهنگ سازمانی (به عنوان بستر)، ساختار رسمی، راهبرد دانشگاه و مدیریت عالی بیشترین تاثیر را در تبدیل منابع دانشی به شایستگی های محوری دارند.
نتیجه گیری: در صورتی که منابع مدیریت دانش موجود در دانشگاه علوم انتظامی به قابلیت های مدیریت دانش که از طریق ترکیب بهینه منابع زیربنایی و فرایندهای مدیریت دانش حاصل می آید، تبدیل شوند، می توانند به ایجاد و کسب شایستگی های منجر شوند. این تبدیل بایستی با توجه به سه سطح ساختار و راهبرد (سطوح گروه های آموزشی، دانشکده ها و دانشگاه ها) و همچنین فرهنگ سازمانی انجام شود.
تدوین یک مدل مفهومی و عملیاتی برای ایجاد علاقه و انگیزه به پژوهش در دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی و تدوین مدل مفهومی و عملیاتی برای ایجاد علاقه و انگیزه در دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی نسبت به پژوهش بود. مدل تدوین شده در قالب یک طرح آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون اجرا شد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانشجویان پسر دانشگاه علوم انتظامی تشکیل داده اند که در قالب دوره های آموزشی مصوب کارشناسی در سال 1387- 1386 مشغول به تحصیل بوده اند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شد. بدین منظور ابتدا از بین رشته های مختلف تحصیلی رسته انتظامی به طور تصادفی انتخاب گردیده و از بین کلاس های سال دوم رسته انتظامی به طور تصادفی دو گروه 30 نفره به عنوان گروه آزمایش و گروه گواه با در نظر گرفتن متغیرهای کنترل، انتخاب شدند.
ابزار اندازه گیری انگیزه و علاقه دانشجویان به پژوهش، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی آن به روش روایی محتوایی و پایایی آن از طریق روش آلفای کرانباخ محاسبه گردید.
نتایج حاکی از آن بود که استفاده از مدل طراحی شده برای ایجاد انگیزه و علاقه در دانشجویان علوم انتظامی به پژوهش، سبب شد تا دانشجویان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل، دارای سطح کارآمدی شخصی بیشتری شده و برای انجام فعالیت های پژوهشی اهمیت بیشتری قائل شوند و ضمن تلاش و صرف زمان بیشتر به سطح رضایتمندی بالاتری دست یابند. یعنی استفاده از مدل مذکور سبب کاهش عاطفه منفی دانشجویان گروه آزمایش نسبت به تحقیق و بهبود نگرش آنان به این امر گردید.
طراحی مدل ارزشیابی نظام آموزشی- تربیتی دانشگاه علوم انتظامی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل ارزشیابی نظام آموزشی- تربیتی دانشگاه علوم انتظامی ، تعیین مؤلفه ها و شاخص های هر یک از ابعاد ارزشیابی آموزشی و تربیتی، تعیین مؤلفه ها و شاخص های ارزشیابی توانمندسازها، نتایج و پیامدهای نظام و همچنین تعیین وزن، اهمیت وارتباط هر یک از ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های ارزشیابی این نظام انجام پذیرفته است. روش: نوع پژوهش کاربردی بوده و در آن از روش های تحقیق کیفی و کمی بهره گرفته شده است. به منظور گردآوری داده های کیفی از نظرات 21 نفر از مدیران و اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم انتظامی که در حوزه های آموزشی و تربیتی (اعتقادی- سیاسی، حفاظتی- امنتیی، نظامی- انتظامی، جسمانی و روان شناختی) صاحب نظر بودند، استفاده گردید و برای جمع آوری داده های کمی نیز از بین 249 استاد آن دانشگاه تعداد 151 نفر انتخاب و به پرسشنامه پاسخ دادند. اعتبار مدل با استفاده از نظرات خبرگان و پایایی آن با بهره گیری از ضریب آلفای کرانباخ بررسی شد. یافته ها و نتایج:نتایج نشان داد که مدل از اعتبار و پایایی رضایت بخشی برخوردار می باشد. مدل حاصله از سه بعد توانمند سازها، نتایج و پیامدها و همچنین دو وجه داخلی و خارجی تشکیل شده است که هر کدام از این ابعاد نیز از عوامل، ملاک ها و شاخص هایی تشکیل شده اند. بر اساس مدل 900 امتیازی، هر کدام از ابعاد توانمند سازها، نتایج و پیامدها به ترتیب دارای 400 ، 200 و 300 امتیاز می باشند. علاوه بر آن وجه داخلی توانمندسازها 60درصد (یعنی 240 امتیاز) و وجه خارجی توانمندسازها 40درصد از امتیازات مربوط به بعد توانمندسازها (یعنی 160 امتیاز) را به خود اختصاص داده اند. از بین 4 عامل مربوط به وجه داخلی توانمندسازها(رشد و یادگیری، ظرفیت و توان، فرایند های داخلی و بودجه و اعتبارات) بیشترین امتیاز مربوط به عامل رشد و یادگیری با 89 امتیاز می باشد. وجه خارجی توانمندسازها نیز از دو عامل تشکیل شده است که 83 امتیاز آن متعلق به قوانین و مقررات و 77 امتیاز آن متعلق به سیاست ها و راهبردها است. از 200 امتیاز بعد نتایج نیز 104 امتیاز مربوط به عامل آموزش و 96 امتیاز متعلق به عامل تربیت می باشد. بعد پیامدها نیز از 4 عامل تشکیل شده است. از 300 امتیاز پیامدها 96 امتیاز مربوط به عامل رضایت ذی نفعان داخلی، 84 امتیاز مربوط به رضایت ذینفعان خارجی، 57 امتیاز مربوط به سرآمدی در داخل و 63 امتیاز نیز متعلق به سرآمدی در خارج می باشد. در پایان و با عنایت به مجموع نتایج حاصله می توان گفت که مدل طراحی شده از اعتبار و پایایی رضایت بخشی برخوردار است و می توان از آن برای ارزشیابی نظام آموزشی و تربیتی دانشگاه علوم انتظامی استفاده نمود.
نسبت دانشگاه علوم انتظامی با فرهنگ و تمدن اسلامی از نگاه مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
629 - 650
هدف: دانشگاه نیروی انتظامی مرکز تربیت نیروهای فرهیخته، هیئت اندیشه ورز و نظریه سازی در شاخه های متعدد، به ویژه همت گماردن برای تحقق آرمان نظام دینی، یعنی ایجاد تمدن اسلامی است. دانشگاه علوم انتظامی می تواند با گفتمان سازی از اندیشه های رهبری، در شکل گیری تمدن اسلامی مؤثر باشد. لذا در این پژوهش برآنیم ظرفیت و نقش دانشگاه علوم انتظامی را در تمدن سازی اسلامی بررسی نماییم. روش: این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی در صدد پاسخ به این پرسش بود که دانشگاه علوم انتظامی چگونه و با چه شاخصهایی می تواند در فرهنگ تمدن اسلامی سهیم باشد؟ بر این اساس، مفروض نوشتار، اعتلای تمدن و فرهنگ اسلامی در تضمین ایجاد و احساس امنیت، سازمان سازی منظم و ایجاد و نهادینه کردن شاخصهای جامع برای دانشگاه علوم انتظامی بود. یافته ها: فرهنگ و تمدن اسلامی در نوبت رشد تمدن و فرهنگ متعامل با دین، بیش از هر چیز نیازمند سازمان سازی، ثبات و استقرار اجتماعی و امنیت و آسایش است. جامعه بالنده و ایمن، با تأمین امنیت خویش، خاستگاه و زادگاه تمدن و از سویی، بالندگی و ترقی تمدنی و فرهنگی نیز ضامن حفظ ثبات و امنیت و اشاعه آن و رافع تنش و بی ثباتی در حوزه ملی و بین المللی است . نتیجه گیری: نیروی انتظامی با ایجاد امنیت، در تمدن سازی اسلامی نقش اساسی دارد و در پرتو به رسمیت شناختن آزادی های مشروع و مقبول، خردورزی، قانون گرایی و مهربانی از سوی پلیس، می تواند به ایجاد آن کمک کند. دانشگاه علوم انتظامی، فعالیتهای علمی همراه با قانون محوری، عدالت محوری، کار گروهی، خردورزی، اخلاق مداری، آزادی مردمی، مردم سالاری دینی و... را در سایه آموزه های اسلامی در نیروسازی ناجا به عهده دارد.
نحوه اجرای کارورزی دانشگاه علوم انتظامی از دیدگاه دست اندر کاران و دانش آموختگان شاغل
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال دوم تابستان ۱۳۸۶ شماره ۲
187 - 193
حوزه های تخصصی:
کارورزی مرحله ای است که در آن نظر و عمل را در هم می آمیزند. در کارورزی نخست به دانش پژوهان گفته می شود که چه باید بکنند؟ سپس تمرین عملی در کارورزی شروع می گردد تا هر یک از آنان بتوانند کار مورد نظر را با شیوه ای صحیح به انجام رسانند. کار عملی نقش کلیدی در آموزش ها دارد و مطالب نظری نقش تکمیلی دارند. در کارورزی دانشجویان فرصت خواهند یافت که آموخته های خود را عملاً ارایه نمایند. هدف این تحقیق رسیدن به توصیفی مناسب از کارورزی دانش آموختگان کارشناسی انتظامی دانشگاه علوم انتظامی به منظور بهینه نمودن اجرای کارورزی است. سوال های مورد نظر این پژوهش عبارتند از: (1)کمیت و کیفیت مکان های اجرای کارورزی چگونه است؟ (2)کمیت و کیفیت زمانبندی اجرای کارورزی چگونه است؟ (3)کمیت و کیفیت نظارت بر اجرای کارورزی چگونه است؟ (4)کمیت و کیفیت آزمون ارزیابی علمی دانش آموختگان در پایان کارورزی چگونه است؟ تحقیق حاضر از نوع کاربردی و در انجام آن از روش تحقیق توصیفی بهره گرفته شد. جامعه آماری این تحقیق فارغ التحصیلان سال های 1382-1384 دانشکده پلیس انتظامی و نیز استادان و دست اندرکاران آموزش کارورزی (70=n) می باشند. گردآوری داده های این تحقیق از طریق پرسشنامه انجام شده است(0/75=α). داده ها از طریق آماره های توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که: اکثر آزمودنی ها با وضعیت فعلی مکان های کارورزی مخالفند، وضعیت زمانبندی اجرای آن تقریبا مساوی موافق و مخالفند، اکثرا با نظارت فعلی بر اجرای کارورزی مخالفند، و اکثرا با نحوه آزمون موافق اند.
بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی بر رضایت شغلی کارکنان دانشگاه علوم انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال هشتم بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
52 - 72
حوزه های تخصصی:
زمینه وهدف: بخش قابل توجه ای از کارآمدی کارکنان پلیس درگرو فرهنگ سازمانی موجود آن است. بر این اساس و با توجه به جایگاه دانشگاه علوم انتظامی در تعلیم، تربیت و ارتقای توانمندی های افسران پلیس، بررسی فرهنگ سازمانی حاکم بر این دانشگاه و نیز کسب آگاهی از میزان رضایتمندی کارکنان آن، اهمیت زیادی دارد. هدف اصلی این پژوهش بررسی این موضوع است که آیا بین فرهنگ سازمانی دانشگاه علوم انتظامی و رضایت شغلی کارکنان رابطه معناداری وجود دارد یا خیر؟ روش: این تحقیق، از نوع تحقیقات کاربردی است که به شیوه توصیفی-پیمایشی انجام گردیده و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است.برای بررسی فرضیه ها، از آزمون های همبستگی استفاده شده که طی آن 210 نفر از اعضای دانشگاه به طور سهمی از میان دانشکده ها و بخش های اداری و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان آزمودنی انتخاب گردیده اند.داده های تحقیق پس از جمع آوری و با استفاده از روش همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل و ارزیابی قرار گرفتند. یافته: یافته های تحقیق نشان می دهد میان خلاقیت و نوآوری، خودکنترلی، سیستم پاداش، تحمل تضاد و ریسک پذیری با رضایت شغلی کارکنان در دانشگاه علوم انتظامی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به وجود رابطه مثبت و معنی دار میان ابعاد فرهنگ سازمانی با رضایت شغلی کارکنان پلیس، انتظار می رود با بهبود شرایط فرهنگ سازمانی بتوان سطح رضایت شغلی کارکنان را افزایش داد. همچنین در شرایط کنونی تفاوت معنا داری بین وضعیت موجود و مطلوب فرهنگ سازمانی این دانشگاه مشاهده گردید.