مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
رثا
حوزه های تخصصی:
رثا در شعر متنبى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متنبى در رثا، موضع شخصى حکیم دارد و عقلش بر عاطفه اش مى چربد، نگاه او به مرگ، نگاه شخصى دردمند و اندیشمند است، در دردمندى بر مرگ نمى تازد بلکه بر روزگارى مى تازد که آزا گان را مى گیرد و بر حسودانى خشم مى گیرد که فضاى صاف زندگى را تیره و تار مى سازند. مرثیه هاى متنبى به حسب شخص فقید با هم اختلاف دارند، شاعرگاهى ناچار مى شودکسى را رثا گویدکه مصیبت او را غمگین نساخته است، بنابراین شعرش داراى عاطفه اى خشک و بى احساس است و لیکن گاهى حوادث سختى برایش پیش مى آیدکه او را ولو به مدتى کوتاه تسلیم عاطفه مى نماید. متنبى از یک سو به سبب داشتن روحیه اى قوى و از سوى دیگر به سبب کثرت حوادثى که در زندگى خود دیده است، شیوه نوحه سرایى را از یاد برده است، لذا مى کوشد ناتوانى خود را با آوردن حکمت هاى بلند، وصف صبر، ستایش از فقید و خاندانش بپوشاند وگاه در رثا کار را به مفاخرت و نکوهش دشمنان بکشاند. عصر متنبى، عصرى است که زن را تحقیر مى کنند و متنبى دوست ندارد ضعیف را رثاگوید لذا در رثاى زنان، آنان را به مرتبه مردى رساند. و بسا آنها را بر مردان برترى مى دهد.
شرح و تحلیل رثاى خوله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متنبى از سالى 337ه .ق تا 346 در خدمت سیف الدوله حمدانى بوده و در این مدت در فن رثا مجموعأ شش قصیده گفته است. در پنج مرثیه از این مراثى، هر چند ابیات نغز و نیکو فراوان است ولى بهترین قصایدى نیست که در رثاگفته است, زیرا متنبى بیشتر این قصاید را براى انجام وظیفه گفته نه به حکم احساس و عاطفه و سوز درون. وى در این قصاید به هنر و عقلش بیشتر پناه برده تا دل و احساسش، از همین رو شنونده درآنها احساس سردى مى کند. اما باید قصید ه اى را که در رثاى خوله ساخته است از بقیهء قصاید استثنا کنیم؟ زیرا این قصیده را هنکامى گفته که جدایى وى از سیف الدوله به درازاکشیده، شوقش به وى زیاد گشته و حوادثى که براى هر دو پیش آمده، آن دو را به یکدیگر نیازمند ساخته است. وى در این قصیده به عقلش- خصوصأ عقل فلسفى اش- تکیه نموده و به بسیارى از حکم شایع میان ملت ها پناه برده و آنها را در قالبى موجز و دقیق ریخته است به گونه اى که به صورت امثال سائره در آمده و در هر زمان و مکان براى تسلیت گفتن صلاحیت دارد.
پیوند موسیقی و رثا در شعر خنساء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خنساء از بزرگترین زنان شاعر ادب عربی است و در زمینهی رثا چنان مشهور است که کمتر شاعر تازی به پای او میرسد. مرثیههای او در سوگ دو برادرش صخر و معاویه حاکی از احساسات زنانه و عاطفهی سرشار او است. خنساء با انتخاب مجموعهای از گوشنوازترین قوافی و مناسبترین اوزان و بهکارگیری صنایع لفظی و معنویای مثل جناس، طباق، سجع، ترصیع، تسمیط و سایر افزایندههای موسیقایی و ایجاد پیوند بین مضمون و موسیقی مرثیههای خود توانسته احساسات زنانه و حزن و اندوه درونی خود را به بهترین وجه به خواننده القا کند. پژوهش حاضر بر آن است که با روش کتابخانهای و استفاده از شیوهی تحلیل ساختار و محتوا، موسیقی اشعار خنساء و پیوند آن با مضمون رثا را که وجه غالب اشعار اوست، مورد بررسی و واکاوی قرار دهد.
بررسی فضای موسیقایی رائیه ابن عرندس در رثای امام حسین(ع)
حوزه های تخصصی:
شعر در نزد قدما اهمیت فراوانی داشته است؛ چنان که بدان حلّه می گفته اند. تار و پود این حلّه از عناصری تشکیل یافته که موسیقی از مهم ترین آن هاست و با دیگر عناصر شعری، پیوندی تنگاتنگ دارد. اگر موسیقی شعر با موضوع تناسب داشته باشد، نقش بسزایی در تأثیرگذاری شعر، انتقال معنا و عاطفه نهفته در آن دارد. ابن عرندس از شعرای نامور شیعه در مدح، منقبت و سوگ ائمه اطهار به ویژه امام حسین قصائد فراوانی سروده است. از مشهورترین قصاید وی در این زمینه، رائیه ای است که در آن به مدح ائمه اطهار و به ویژه رثای امام حسین می پردازد. از مهمترین نتایج مقاله می توان به این موارد اشاره کرد: ابن عرندس برای انتقال بخشی از عواطف و معانی مورد نظر خود به تکرار برخی از حروف و کلمات دست زده است. بحر طویل نیز به دلیل هجاهای فراوان و طولانی خود با عواطف و احساسات غمین شاعر همخوانی دارد. حرف رویّ «راء» مضموم، به قصیده شکل ملایمی بخشیده و شاعر با بهره گیری از صنایعی چون طباق و ایهام، علاوه بر ایجاد وحدت در شعر، موسیقی ابیات را دوچندان نموده است. مقاله حاضر با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی فضایی موسیقایی این قصیده می پردازد تا مشخص شود که شاعر تا چه اندازه توانسته است از عناصر موسیقایی در جهت انتقال معانی مورد نظر خود بهره گیرد.
الصور الاستعاریه الحزینه فی مراثی الشریف الرضی(مقاله علمی وزارت علوم)
إن الشریف الرضی مصوّر فنّان مبدع، یمسک بالقلم کأنّه ریشه رسّام، یرسم لوحات جمیله من أفکاره و أحاسیسه، من المحسوسات والمعنویات مستعیناً بانماط التصاویر الشعریه عامه والبلاغیه منها خاصه وهو یحترز فیها من التصنّع الشعرى وزخرف القول. فلا تخلو قصیده من مراثیه إلا واستخدم فیها عدیداً من التشابیه والإستعارات أو ...، لا لزینهٍ عارضت الکلام، وحسنت الصوره الکلیّه، بل لتقریب المعنی إلی ذهن المخاطب ومساعدته علی تجسیم الأشیاء أو المعنویات. أمّا الصوره الإستعاریه فِى أشعاره فقائمه علی أساس التشخیص والتجسیم الذى یحققّ الرضى من خلالهما لوحات إستعاریه یقع قسم منها فِى إطار المعنویات: الدهر، الموت، الجود والهموم و.. ویندرج قسم آخر فِى إطار المحسوسات، وذلک لکی یجعلها ملموسه للمخاطب واکثر وضوحاً ودقّه له. و قد حاولنا فی هذه المقاله توضیح ذلک والقیام بتحلیل صور الشاعر الاستعاریه وتقویم دورها فی تصویر مشاعره وافکاره الی الآخرین.
بررسی و تحلیل محتوایی اشعار سروده شده در رثای امام حسین ع در عصر عباسی
حوزه های تخصصی:
قیام امام حسین(ع) از نظر تولید شعری و فکری در میان همه قیام هایی که در تاریخ اسلام به وقوع پیوسته، جایگاه اول را به خود اختصاص داده است. شدت فاجعه به اندازه ای است که اشک و احساس شاعر را بی اختیار به جوشش وا می دارد و در قالب شعر و ادب سرازیر می کند. با توجه به اینکه رثا یکی از مهمترین اغراض شعر حسینی در همه دوره ها به شمار می آید، مقالهپیش رو با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به بررسی محتوایی اشعار سروده شده در رثای امام حسین در شعر شعرای عصر عباسی می پردازد.از جمله نتایج این پژوهش می-توان به غلبه جنبه رثایی اشعار حسینی، اشتراک و اختلاف در برخی اغراض، صراحت لهجه شاعران شیعی، ربط حادثه کربلا به شورای سقیفه و مقابله شاعران اهل بیت و تهاجم سخت آنان با برخی از شاعران وابسته به دولت عباسی اشاره نمود.
نگاهی به مقاتل حسین بن علی )ع( و ترکیب بند محتشم کاشانی
حوزه های تخصصی:
کارکرد دلالتی ضمایر در رثائیات حسینی (مطالعه موردی: مراثی شریف رضی و جواهری)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین شاخصه های هنری و ابداعی گفتمان رثائیات حسینی شریف رضی و جواهری در لایه نحوی، بسامد بالای ضمایر است. هرچند تنوع ضمایر نسبت به سایر انواع کلمه از قبیل اسم، فعل، صفت و قید کمتر به چشم می خورد؛ اما برخورد شریف رضی و جواهری با آن ها می تواند محملی برای ایجاد خلاقیت و مقاصد شاعرانه باشد. نگارندگان در مقاله پیش رو با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از داده های آماری، به بررسی کارکردهای دلالتی و معنایی ضمایر در رثائیات حسینی دو شاعر پرداخته است. برخی از مهم ترین نتایج مقاله حاکی از آن است که هر دو شاعر به ویژه جواهری از این مقوله زبانی بهره خلاقانه و شاعرانه برده و به بهترین شکل ممکن معانی موردنظر خود را به خوانندگان منتقل کرده اند. جواهری از ضمیر به عنوان یکی از عوامل مهم انسجام متنی، تأکید معنایی و ایجاد تعلیق، بهره برده است. شریف رضی نیز با استعمال فراوان ضمیر جمع متکلم به نوعی خود را در زمره اهل بیت و بنی هاشم قرار داده است.
دوگانه رمانتیک کلاسیک تصویرپردازی طبیعت در سوگ سروده های دفاع مقدس (با تکیه بر اشعار سال های 1359- 1363)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۷
۳۵۵-۳۲۷
یکی از ویژگیهای سبکی سوگ سروده های دوره نخست دفاع مقدس (1359 1363) تصویرپردازی طبیعت است که به اقتضای موضوع سوگ و رثای شهید از بلاغت سنتی فراتر می رود و با مکتبهای ادبی جهان پیوند می خورد از این رو ریشه یابی نگرش شاعران به تصویرپردازی طبیعت و تعلق آن به مکاتب ادبی، مسأله محوری این پژوهش است. با بررسی ماهیت تصویرپردازیها در سوگ سروده های سالهای نخست جنگ، تلفیقی از ویژگی ای دو مکتب رمانتی سیسم و کلاسی سیسم آشکار شد که می توان آن را ماهیت دوگانه رمانتیک کلاسیک طبیعت در سوگ سروده های دفاع مقدس نامید. این ویژگیها عبارتند از «طبیعت به مثابه سوگوار (صاحب عزا)»، «طبیعت به مثابه اعتباردهنده به شهید»، «طبیعت به مثابه اعتبارگیرنده از شهید» و «طبیعت به مثابه فضاساز» که ریشه در کارکرد رمانتیک طبیعت دارند و «تقلید از طبیعت»، «تقلید از قدما»، «آموزنده بودن و خوشایندی»، «وضوح و روشنی» و «برازندگی» که به مؤلفه های کلاسی سیسم متعلق اند. دلیل این دوگانگی، پیوند رویکرد سنت گرا و حقیقت نگر با رویکرد عاطفی است که شاعران دفاع مقدس در سوگ سرایی شهدای جنگ با آن رویارو بوده اند و آن را برای بیان و انتقال تأثیرگذار حالات سوگوارانه خود به خواننده برگزیده اند.
سیمای اهل بیت (علیهم السلام) در اشعار فدایی هروی
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴
99 - 136
حوزه های تخصصی:
عشق و ارادت به پیامبر اسلام و اهل بیت مطهر ایشان (علیهم صلوات الله) از جمله موضوعات مهمی است که تاریخ ادبیات فارسی دری هیچگاه از آن خالی نبوده است. شاعران و نویسندگان فارسی اعم از شیعه و سنی همواره این موضوع را مدنظر داشته اند و هریک به فراخور نگاه خاص خود جنبه ای از این ارادت ورزی را برجسته کرده اند: از توصیف و نعت و مدح تا توسل و شفاعت خواهی؛ از تبیین مکتب و مقام و منزلت اهل بیت تا مرثیه و سوگ در مصائب ایشان و موضوعات دیگر. فدایی هروی، از شاعران برجسته معاصر افغانستان نیز از این رویکرد مستثنا نیست. دیوان شعر وی مشحون است از عشق ورزی و ابراز ارادت به پیامبر اکرم و خاندان مطهر ایشان؛ به نحوی که حدود 60 درصد اشعار وی با زمینه مدح و توصیف سیمای پیامبر و اهل بیت سروده شده است. این پژوهش درصدد بررسی چگونگی بازتاب سیمای پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) در دیوان اشعار فدایی هروی است. پژوهش پیش رو، به شیوه توصیفی-تحلیلی به انجام رسیده و داده های آن به روش کتابخانه ای به دست آمده است. از مهترین موضوعات تکرار شونده در این دیوان می توان به توصیف و مدح خاندان عصمت، ذکر بعضی از معجزات پیامبر و کرامات اهل بیت، مرثیه، توسل و شفاعت خواهی اشاره کرد.
گونه شناسی سنت های سوگواری در عصر جاهلی
حوزه های تخصصی:
سوگواری و عزاداری رسمی است که از گذشته تا کنون در زندگی اجتماعی بشر بوده و بخشی از آداب و رسوم جوامع و اقوام به آن اختصاص یافته است. شناخت و تبیین آیین های سوگواری عصر جاهلی، گامی در راستای آگاهی به زمینه صدور برخی احکام اسلامی مرتبط با سوگواری و معیاری برای شناخت سنت ها و شیوه های نادرست آن است که گاه تا پس از ظهور اسلام نیز استمرار یافته است. به همین منظور در این نوشتار، با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر داده های اسنادی-کتابخانه ای، مواجهه با مصیبت، در دو گونه سوگواری عمومی و گزارش های سوگواری شیوخ قبایل عصر جاهلی بررسی شد. بر اساس یافته های پژوهش، برخی از رفتارها مانند نیاحه و آسیب زدن به بدن و نظیر آن، با وجود اینکه ممکن است در لحظه مصیبت، رنج مصیبت دیدگان را بکاهد، اما در برخی موارد خرافی و مذموم است.
مقایسه ادبی عنصر عاطفه در اشعار متنبی و ابوفراس حمدانی درباره دربار سیف الدوله نادر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
151 - 178
حوزه های تخصصی:
متنبی و ابوفراس از جمله شاعران دربار سیف الدوله اند که در اغراض مختلف شعری به ویژه مرثیه، به خاطر عواملی چند، شعرشان متفاوت شده است؛ متنبی در اغراض مختلف شعری در مدایح خود به دفعات متعدد، ضمن مدح، سخا و بخشندگی، دلاوری و کاردانی ممدوح، به ستایش خود نیز پرداخته است؛ اما در رثائیات، به خصوص رثای خوله، خواهر بزرگ سیف الدوله، شاعر، سیف الدوله را در غم از دست دادن خواهرش، شریک شده و از این مصیبت، غمگین گردیده و اشک ریخته است. همچنین تمام صفات و اخلاق نیک او را که دلالت بر منزلت والا و ارزش و علم و ادب او دارد، ذکر نموده است. سپس پادشاه را به بلندهمتی توصیف کرده و از کلیه اعمال بیهوده ای که دیگران به آن مشغول می شوند، مبّرا نموده است. متنبی در این قصیده، بیشتر به احساس و عاطفه پناه برده تا هنر و عقلش. ابوفراس هم در رومیات خود به اشعاری وجدانی پناه برده و عاطفه ای سوزناک را در شعرش نمایان ساخته، به طوری که شنونده در حین شنیدن آن احساس رخوت و بی میلی نمی کند. نویسنده در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی، مبتنی بر مطالعه کتابخانه ای انجام گرفته، درصدد است تا ضمن بررسی عنصر عاطفه در اشعار متنبی و ابوفراس به این پرسش پاسخ دهد که کدام یک از اغراض شعری این دو شاعر، حاوی عاطفه است؟ و وجه تمایز و تشابه این دو شاعر در بیان عنصر عاطفه در چیست؟
مطالعه تطبیقی انسجام بخشی آرایه مراعات نظیر در مراثی حسینی اشعار سید بحرالعلوم و میر عزا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
111 - 127
حوزه های تخصصی:
رثای امام حسین(ع) و اشعار عاشورایی در ادبیات عربی و فارسی، از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ تاآنجاکه شاعران به زوایای مختلف آن پرداخته اند و تعزیه سرایان نیز چشمگیرترین بخش از اشعار خود را به آن اختصاص داده اند. مقاله حاضر با تمرکز بر اصل انسجام که مهم ترین معیار شکل گیری متن است و به روابط موجود در متن اشاره می کند، سعی در بررسی تناسب میان عناصر متن از طریق مراعات نظیر دارد. سید بحرالعلوم و میرعزا از این آرایه ادبی که باعث تناسب میان اجزای متن، تداعی معانی، مضمون پردازی ادبی و در نهایت انسجام متن می شود، بسیار بهره برده اند. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، کارکرد صنعت مراعات نظیر و انسجام حاصل از آن را، در اشعار این دو سراینده به صورت تطبیقی مورد بررسی قرار می دهد. از دستاوردهای پژوهش این است که هر دو شاعر با توجه به مضامین گوناگون (ستایش امام حسین(ع)، ماتم اهل حرم، اندوه قدسیان، عظمت روز عاشورا و...)، مراعات نظیر را از طریق تلفیق با آرایه های ادبی دیگر مانند: تشبیه، تضاد، استعاره، کنایه و تلمیح در جهت ایجاد هماهنگی و تناسب معنایی، به کار می گیرند. هر دو شاعر، متنی منسجم دارند اما اشعار میرعزا با توجه به اینکه مخاطب اشعارش از نوع عوام است، عاطفه حزن درآن نمود بیشتری دارد و ابیات نیز ساده تر و روان تر از ترکیب بند بحرالعلوم است.