پژوهش های ادبیات تطبیقی

پژوهش های ادبیات تطبیقی

پژوهش های ادبیات تطبیقی دوره اول پاییز و زمستان 1392 شماره 2 (پیاپی 2) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بررسی تطبیقی تئاتر ارسطویی و روایی با استناد به نمایشنامه های ادیپ شهریار اثر سوفکلس و ننه دلاور و فرزندانش اثر برشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیرنگ استغراق بیگانه سازی تئاتر ارسطویی و روایی فاصله انتقادی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر نمایشنامه و تعزیه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
تعداد بازدید : ۳۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۱۹۰
پژوهش حاضر با استناد به نمایشنامه های ادیپ شهریار اثرسوفکلس و ننه دلاور و فرزندانش اثر «برتولت برشت»، به کمک مثال­های متعدد از دو اثر مذکور، به مقایسه تحلیلی اصول تئاترارسطویی و روایی می پردازد. مبانی تئاتر ارسطویی برگرفته از اثر فن شعر ارسطو است که تا قرن هجدهم میلادی تنها روش حاکم در ادبیات نمایشی محسوب می شده است. هدف این شیوه نمایشنامه نویسی، تزکیة احساس است که به وسیله استغراق، حس همدردی و ترس در تماشاگر ایجاد می شود . وجود «وحدت سه گانه»، «اوج نمایشنامه» و «پریپتی» (بازشناخت) و «لحظه اولین و آخرین هیجان در نمایش»، از دیگر اصول برجسته این نوع تئاتر محسوب می شود. مبانی تئاتر روایی بر نظرهای برتولت برشت درزمینه نمایشنامه­­نویسی نوین و غیرارسطویی استوار است. برشت، معتقد است که باید به اتفاقات روزمره و بدیهیات به­وسیله بیگانه سازی، غرابت بخشید تا آن ها بازشناخته شوند و زمینه های نقد و داوری در بیننده ایجاد شود. ازجملة این فنون بیگانه سازی عبارت اند از: دوگانگی نقش بازیگر نمایش؛ ناسازی در فکر و عمل بازیگر؛ جهش زمانی؛ قطع روند داستان به وسیله موسیقی؛ صحنه­آرایی با نورزیاد؛ صحنه نیمة خالی با پرده نیمه­باز؛ وجود عناوین در ابتدای هرصحنه و نصب تابلوها با عناوینی که تماشاگررا از توهم برهاند که در نمایشنامه ننه دلاور و فرزندانش استفاده شده است.
۲.

بررسی تطبیقی معراجیه های خمسة نظامی با نگاه موردی به سه معراج نامة «کتاب المعراج، معراج النبی و الإسراء و المعراج»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بررسی تطبیقی نظامی گنجوی خمسه نظامی معراجیه معراج نامه های عربی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی معراج نامه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه نظامی پژوهی
تعداد بازدید : ۲۴۷۹ تعداد دانلود : ۱۵۵۷
نظامی گنجوی، مثنوی­سرای بزرگ قرن ششم هجری قمری و یکی از بنیان گذاران ادبیات داستانی منظوم فارسی است. یکی از جذابیت­های مثنوی­های نظامی وجود تحمیدیه­ها، مناجات و معراجیه­هایی است که در آغاز هر یک از منظومه­هایش دیده می شود که به دلیل زیبایی و تخیل زائدالوصف آن ها بسیار مورد توجه پیروان او بوده است. مقالة حاضر در پی بررسی تطبیقی معراجیه­های خمسة نظامی و سه معراج­نامة عربی پیش از او یعنی المعراج قشیری، معراج­النبی ابن­عباس و الإسراء و المعراج ابن حجر عسقلانی و سیوطی است که بر این اساس شباهت­ها و تفاوت­ها را در ساختار و محتوای آن ها نشان داده است و بدین نتیجه دست یافته که با وجود وجوه افتراق متعدد، نظامی در سرودن معراجیه­های خود تحت تأثیر بسیار معراج­نامه­های مذکور بوده است. برای رسیدن به این برآیند، ابیات معراجیه­های نظامی با شواهدی که از معراج­نامه­های مذکور به دست آمده، در کنار هم قرار گرفته تا بدین گونه میزان شباهت­ها آشکارتر شود.
۳.

بررسی تطبیقی صدای زن در نمایشنامة تاجر ونیزی از و. شکسپیر و اشعار جلیل صفر بیگی (با توجه به نظریه های ا. گرین بلات،آ. سین فیلد و پیر ماشری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گسست ناخودآگاه متن گردش نیروهای اجتماعی جلیل صفر بیگی ویلیام شکسپیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵۷ تعداد دانلود : ۷۲۳
کار ادبی محل مناسبی برای حضور نیروهای فرهنگی است. در برخی از متون ادبی استانداردهای حاکم به چالش کشیده می شوند و در برخی دیگر باز تولید می شوند. نظریة ناخودآگاه متن (the text’s unconscious)از پیر ماشری (Macherey Pierre) و نظریة گسست (fault line) از آلن سین فیلد (Alen Sinfield) نشان می دهند که چگونه کار ادبی، گفتمان (discourse) غالب را به چالش می کشد. زنان مختلفی در نمایشنامه های شکسپیر (William Shakespeare) به تصویر کشیده می شوند. حضور برخی از آنان تناقض/ گسست درون ایدئولوژی مردسالار (patriarchal ideology) را آشکار می کند که در نهایت به بحران در گفتمان غالب می انجامد. از طرف دیگر، نظریة گردش نیروهای اجتماعی (circulation of social energies) از استفان گرین بلات (Stephen Greenblott) بیانگر آن قسمت از کار ادبی است که در آن گفتمان رایج مدام باز تولید می شود. در اشعار جلیل صفر بیگی، با آنکه شرایط سیاسی–­ اجتماعی جامعة ایلام به نفع زن تغییر کرده است، ایدئولوژی مردسالار که قرن ها پیش به دست مردان ساخته شد، باز تولید می شود. نوشتار حاضر، تحقیقی است پیرامون به چالش کشیده شدن و باز تولید نیروهای فرهنگی ( ایدئولوژی مردسالار) در کارهای ادبی.
۴.

بررسی تطبیقی آیین جوانمردی در ادب فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جوانمردی ادب فارسی ادب عربی صعالیک عیاران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۳ تعداد دانلود : ۷۸۳
جوانمردی و عیاری که آن را «فتوت» نیز ترجمه کرده­اند، از پدیده­های بسیار مهم تاریخ اجتماعی ایران و سپس کشورهای اطراف آن بوده است و شیوه­ای از حیات روحی است که به نظر می­رسد ریشه های آن در ایران پیش از اسلام پایه گذاری شده است. آن ها به دسته های مختلفی تقسیم می شوند که در ادب فارسی «عیاران» و در ادب عربی «صعالیک» نامیده می شوند. عیاران، گروهی از جوانمردان بودند که اصول اخلاقی و مبارزاتی ویژه ای را برگزیده و جوانمردی را پیشه خود ساخته بودند و صعالیک هم که به صورت «الفقیرُ الذی لا مالَ له» تعریف می­شوند، افرادی بودند که بهره ای از مال و ثروت نداشتند و به خاطر فقر و عدم توازن اجتماعی به این جرگه پیوستند. در این پژوهش می کوشیم با تکیه بر مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی که شرط تطبیق را صرفاً وجود زمینه­های تأثیر و تاثّر نمی­داند، به بررسی مقایسه­ای این دو گروه در قالب زمینه های پیدایش و مضامین اخلاقی و اجتماعی مشترک بپردازیم. به نظر می­رسد علت اصلی تشکیل هر دو گروه، نبود جامعة عدالت محور و توازن اجتماعی بوده است. مهم ترین ویژگی­های اخلاقی و اجتماعی مشترک این دو گروه عبارت اند از: بخشندگی؛ صبر در برابر سختی ها؛ شجاعت؛ جوانمردی؛ حمایت از فقرا؛ داشتن مهارت ­های جنگی ازجمله تیر اندازی؛ نبردهای شبانه و دزدی و راهزنی. این مقاله ضمن اشاره به ویژگی­های مشترک اخلاقی و اجتماعی، به بررسی علل پیدایش این دو گروه نیز می پردازد.
۵.

سیری در مضامین و معانی زهد در اشعار سنایی غزنوی و ابو اسحاق البیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر سنایی زهد مضامین البیری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی مفاهیم دینی و مذهبی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۲۰۲۸ تعداد دانلود : ۸۹۸
یکی از حوزه های نسبتاً گستردة پژوهش در ادبیات تطبیقی معاصر، حوزة مضامین و موضوعات است. موضوع، یک ماده تاریخی و فرهنگی و از عناصر تشکیل دهنده متن است، از این رو قابلیت تحلیل و بررسی را دارد. برخی از موضوعات و مضامین، فراملّی و جهان شمولند؛ مانند زندگی و مرگ، خیر و شر، دادگری و ستمگری، عشق و نفرت، جوانمردی و سخاوت و... . مطالعه تطبیقی در حوزه مزبور می تواند به تبیین فصلی هرچند کوتاه، از تاریخ افکار و عقاید و فرهنگ دو یا چند ملت در طول تاریخ بینجامد و خاستگاه برخی از آن ها را نیز مشخص کند. از جمله موضوعات فراملّی و مورد اختلاف در فرهنگ اسلامی و سایر ادیان الهی، موضوع زهد است که مکاتب فکری و عقیدتی مختلف، تعاریف متفاوت و گاه متناقضی از آن ارائه داده اند. مفهوم زهد وارد حوزه ادبیات نیز شده و بر همین اساس، برخی از شعرا زهد سرا نامیده شده اند که از جمله آنان سنایی غزنوی و ابو اسحاق البیری دو شاعر نامی در ادب فارسی و عربی هستند. در پژوهش حاضر برآنیم که در چشم اندازی تطبیقی، انگیزه های این دو شاعر در روی آوردن به شعر زهد و نحوه نگرش آن ها به دنیا و دلبستگی های آن را مورد بررسی قرار دهیم تا به تعریف و کارکرد زهد در حوزه ادبیات دست یابیم و نشان دهیم که با وجود مانندگی های بسیار در رویکرد این دو شاعر به مفهوم زهد، تفاوت های قابل ملاحظه ای هم بین آن دو وجود دارد.
۶.

دانش های تطبیقی: نگاهی گذرا به یکی از صورت بندی های معرفتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی مطالعات تطبیقی فلسفه وجودی دانش های تطبیقی صورت بندی معرفت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۳ تعداد دانلود : ۷۶۳
معرفت بشری در هر دوره و با توجه به روح یا پارادایم آن دوره، به صورت بندی هایی در عرصه خود دست می زند. یکی از این تقسیم بندی ها و صورت بندی ها که در قرن نوزدهم شکل گرفت، دانش های تطبیقی بود. دانش های تطبیقی، مجموعه ای از دانش هایی است که دو یا چندین پیکره مطالعاتی داشته باشند. این دانش ها با ویژگی هایی، خود را هم از مطالعات تطبیقی و هم از دانش های ناب متمایز می کنند. موضوع این نوشتار، بررسی کلان این گونه از دانش ها و به ویژه فلسفه وجودی آن ها است. متأسفانه جامعه علمی ما فاقد این گونه نگرش کلان است. یکی از آسیب های مطالعه دانش های تطبیقی همچون ادبیات تطبیقی یا هنر تطبیقی، نبود چنین نگرش کلانی در خصوص دانش های تطبیقی است. در این مقاله می کوشیم تا تصویری کلان از ویژگی ها و چگونگی تکوین این دانش ها ارائه کنیم.
۷.

مقایسة بازتاب جهان بینی هندواروپایی در شاهنامة فردوسی و حماسة قرقیزی ماناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی شاهنامة فردوسی جهان بینی هندواروپایی نظریة سه کنش دومزیل ماناس قرقیزی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی حماسه پهلوانی
تعداد بازدید : ۱۵۲۳ تعداد دانلود : ۹۶۳
«جهان­بینی هندواروپایی» به ­دلایل غنای محتوایی و ادبی آن از دیرباز، بازتاب چشمگیری در شکل گیری متون نظم و نثر فارسی داشته و آثار بسیاری را از جنبه­های مختلف تحت تأثیر قرار داده است؛ به­گونه­ای­ که آثار برجسته­ای چون شاهنامة فردوسی و حماسة قرقیزی ماناس از کهن­الگوهای آن بهره برده­اند. هدف اصلی این مقاله، بررسی تأثیر پذیری دو متن حماسی شاهنامه و ماناس از این جهان بینی است؛ به­ این منظور، براساس ­نظریة «سه­ کنشِ ژرژ دومزیل» رفتار قهرمانان هر دو اثر، بررسی و توصیف شده است. پژوهش حاضر نشان می­دهد سه کنشی که در این نظریه مورد تأکید قرار می­گیرد، در تمام سطوح داستان­های این دو حماسه به ­کار رفته است؛ بنیاد نظریة «سه ­کنش»، بر تقابل و هماهنگی نیروهای دوگانه نهاده شده، همان گونه که پایة اصلی تفکر شاهنامه و ماناس نیز براساس مبارزة خیر و شر قرار گرفته است که جلوه­های آن را در قهرمانانی ­چون سیاوش/ رستم (در شاهنامه) و ماناس/ باکایی (در ماناس) به­خوبی می­توان دید. قهرمان اول، نمونه­ ای از خرد، روشنفکری، رستگاری، حمایت، اراده، کمک و آرامش است که به­صورت پیری فرزانه در هنگام ناتوانی قهرمان دوم ظاهر می­شود تا او را از مخمصه برهاند. قهرمان دوم نیز نماد خشونت، سختگیری، خونگرمی و جنگجویی است که در عین حال نظام عناصر اربعه را تنظیم می­کند و با نیروی جسمانی و روانی خود به­زندگی مردم صلح و سامان می­بخشد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۰