آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۱

چکیده

درباره خیال، تخییل و تخیّل بسیار سخن گفته شده است، لغت شناسان، فیلسوفان و ناقدان عرب و غیر عرب قدیم و جدید، آن را به اشکال مختلف تعریف کرده و در جایگاه های گوناگون به کار برده اند. شاعران از آن الهام گرفته اند، چنانکه شاعر از الهه الهام بخشِ هنر که خود دختر حافظه است، الهام می گیرد و تخیّل از تصاویری که در حافظه انباشته شده تغذیه می کند. در این زمینه معلّم اوّل (ارسطو) و استادش (افلاطون) هر یک نظر خاصّ خود را دارند، امّا دیدگاه مسلمانان درباره خیال چیست؟ به نظر می رسد، پژوهشی هرچند کوتاه در این زمینه بر روی ساختمان شعر و بررسی دیدگاه بلاغت دانان مسلمان در این زمینه راهگشا باشد. از این رو مقاله حاضر، ابتدا به بررسی تأثیرپذیری یا عدم تأثیرپذیری مسلمانان از آرای ارسطویی و اندیشه های یونانی پرداخته و در ادامه به شکل تخصصی تر به نقد و تحلیل دیدگاه حازم القرطاجنی، ناقد و بلاغت دان برجسته قرن هفتم، درباره خیال پردازی (تخییل) و خیال انگیزی (تخیّل)، تفاو ت های آنها، جایگاه خیال در شعر و چگونگی تأثیر آن پرداخته است.

تبلیغات