مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۰۱.
۵۰۲.
۵۰۳.
۵۰۴.
۵۰۵.
۵۰۶.
۵۰۷.
۵۰۸.
۵۰۹.
۵۱۰.
۵۱۱.
۵۱۲.
۵۱۳.
۵۱۴.
۵۱۵.
۵۱۶.
۵۱۷.
۵۱۸.
۵۱۹.
۵۲۰.
شعر
منبع:
نقد ادبی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
۱۷۴-۱۴۷
حوزه های تخصصی:
فلسفه و شعر اگرچه همواره از قلمروهای پرطرفدار معرفت بشری بوده اند، اما میان آن دو ستیز و ناسازگاری دیرینه ای در جریان بوده است. این جستار در پی آن است تا نشان دهد که نسبت فلسفه و شعر از قرن بیستم به این سو از دشمنی به جانب خویشاوندی گراییده است؛ هر چه به روزگار کنونی نزدیک تر می شویم فیلسوفان به ویژه در فلسفه قاره ای از نگاه ستیزه جویانه افلاطون گرا به شعر فاصله می گیرند و به خویشاوندی شعر و فلسفه بیشتر توجه دارند. بر پایه این خویشاوندی، مقاله چهار شباهت میان دو قلمرو شعر و فلسفه را مطرح می کند و نشان می دهد که دگرگونی نگاه به منسابات شعر و فلسفه، نتیجه تغییر نگرش معرفت شناختی به شعر بوده است.
آموزش مبحث گیاهان با استفاده از اشعار و قصه های کودکانه و تأثیر آن بر پیشرفت درسی دانش آموزان پسر پایه دوم ابتدایی شهر یزد
منبع:
پژوهش در آموزش علوم تجربی سال دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵
72 - 83
حوزه های تخصصی:
استفاده از روش های فعال تدریس علوم و توجه به میل ذاتی کودکان به شعر و قصه، ذهن خلاق و تصویرسازی آنان، فضای صمیمی و مسرت بخش داستان همگی از مواردی هستند که باعث می شوند مفاهیم علوم نه تنها جذاب تر، بلکه عمیق تر و مفهومی تر شوند. هدف از اجرای این پژوهش، آموزش مبحث گیاهان با استفاده از اشعار و قصه های کودکانه و تأثیر آن بر پیشرفت درسی دانش آموزان پسر پایه دوم ابتدایی شهر یزد بود. جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان پایه دوم ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 97-96 به تعداد2850 نفر بود، که از بین این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، دو کلاس گروه کنترل و گواه به تعداد 60 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. در این تحقیق از روش نیمه تجربی و طرح پس آزمون استفاده شده است، که متغیرها به وسیله پرسشنامه های محقق ساخته مورد آزمون قرار گرفتند. در پژوهش حاضر از نرم افزار spss و از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون T مستقل) برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که روش تدریس با استفاده از شعر و قصه در دانش آموزان تأثیر داشته و یادگیری در آن ها را افزایش می دهد و بی تردید می توان این روش را یکی از روش های مناسب تدریس مبحث گیاهان در پایه دوم ابتدایی در یادگیری درس علوم دانست.
نمود مفاهیم عرفانی و صوفیانه شعر در معماری بقاع متبرکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
315 - 329
حوزه های تخصصی:
معماری و ادبیات در کنار هنرهای دیگر چون نقاشی و موسیقی ازجمله هنرهای اسلامی اند که از بُعد صوری و لفظی (فرم و ساختار، ریتم و وزن) و کاربرد مفهومی دارای مشترکات زیادی هستند؛ به گونه ای که در برخی موارد تردیدی باقی نمی گذارد که خاستگاه و منشأ وجودی آن ها از منبعی واحد است. ادبیات ابزار تفکیک نشدنی معمار و معمار شخصی شهودگرا است. البته در ادبیات برای رسیدن به اهداف یک طراحی خلاقانه، شعر بر سایر ابعاد ادبیات رجحان دارد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه به رشته تحریر درآمده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که شعر در مفاهیمی چون فضا، فرم، سبک و در حوزه زیباشناسی چون استعاره، تضاد، توازن، نماد، رمز و رنگ دارای مشابهات زیادی می باشد که نه تنها در لفظ، در مفهوم و محتوا نیز نمایان است و این نشان دهنده ارتباط و تأثیر شعر سنتی در معماری امروز است. از نمونه های بارز تأثیر شعر بر معماری، نمود مفاهیم عرفانی و صوفیانه ازجمله افکار خیام، عطار، مولانا و سنایی بر مزار و گنبد بقاع متبرکه است. معماران دوره صفویه و قاجاریه، موسیقایی، هارمونی و مفاهیم شعر شاعران مذکور را دریافته و به حجم بدل ساختند. آثار معماری به دست آمده تبلور شاهکاری برآمده از ارتباط و تلفیق ادبیات و معماری است.اهداف پژوهش:بازشناسی ارتباط شعر سنتی و معماری در ایران.مطالعه نمود شعرهای عرفانی و صوفیانه در معماری بقاع متبرکه.سؤالات پژوهش:شعر سنتی و معماری ایرانی دارای چگونه ارتباطی هستند؟اشعار صوفیانه و عرفانی در معماری بقاع متبرکه چه بازتابی داشته است؟
بررسی رویکرد روانشناختی در اشعار دعبل خزاعی در تطبیق با عنصر عاطفه در نگارگری دوره عباسیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
354 - 375
حوزه های تخصصی:
نقد روان شناختی در پی کشف عقده های روان شناختی است که توسط شاعر یا نویسنده بر روی کاغذ جاری شده، و میزان تأثیرگذاری این عقده ها را در برخورد با متون ادیب بررسی می کند. همچنین نقد روان شناختی می کوشد تا از میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری ادبیات و نحوه نگارش متون رونمایی کند. دعبل خزاعی یکی از مهم ترین شاعران شیعی عصر عباسی است که از عقده های روانی فراوانی رنج می برد. بنا بر اهمیت موضوع نگارندگان در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال تبیین الگوی روان شناختی موجود در زندگی و اشعار این شاعر هستند. علاوه بر آن، در این پژوهش والایش یا متعالی ساختن، سرکوب، حقارت، شیوایی بلاغی آرایه تکرار و تأثیر روانی آن و خشم و تهدیدی که خزاعی بر آن چیره شده است، شرح می شود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که، چون خزاعی می دید که حاکمان ستمگر به ناحق حکومت می کنند و اهلیت و شایستگی خلافت را ندارند و ثروت مردم را چپاول می کنند و هر جا که می خواهند با دین بازی می کنند، به همین دلیل خشم او شدید و کینه تمام وجودش را فرا گرفت و چون سکوت در برابر اعمال حاکمان را جنایتی بس بزرگ می دانست، لذا با حمل سلاح خود که همان هجا بود به دفاع از حقانیت پرداخت و بدین وسیله با آن ها به مقابله برخاست. به همین دلیل حاکمان سعی در صدمه زدن به او داشتند، به گونه ای که دعبل نیز گوشه گیر شد، اما هنگامی که نظاره گر اموری بود که حاکمان به نام دین انجام می دادند، دست از هجا برنمی داشت.اهداف پژوهش:شناخت آن انگیزه های روانیِ اصلی که دعبل خزاعی را به آغوش تنهایی، بیگانگی و شکایت از همه چیز سوق داد.آشنایی خواننده با تعریف تفاخر و سپس مکانیسم دفاعی، بدبینی، بیگانگی، شکایت و دلتنگی و شواهد آن ها.سوالات پژوهش:نتیجه بدبینی و سرکوب جامعه استبدادی و سلطنتی دوره عباسی چیست؟سازوکار روانی دعبل خزاعی برای دفاع از خود، مذهب و اعتقاداتش چیست؟
جایگاه تقابل در شعر و نگاره های عاشقانه ی خمسه ی تهماسبی با تکیه بر نظریه ی ترامتنیت ژرار ژنت؛ مطالعه ی موردی نگاره ی شیرین در چشمه سار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات همواره همچون چراغ راهی برای هنر ایرانی- اسلامی بوده است و از میان هنرها، بیش از همه، نگارگری ایرانی متأثر و وام دارِ صورتِ نظم ادبیات است. نمونه هایی همچون خمسه ی تهماسبی ماحصل همگامیِ شعر و نگارگری ایرانی اند، که این درآمیختگی خاصیت چند بعدی به آن بخشیده است. براین مبنا در این پژوهش سعی شده است تا از منظری دیگر به مقوله ی عشق در داستان خسرو و شیرین پرداخته شود و از صورتِ شعر و نگاره ی شیرین در چشمه سار، به کمک نظریه ی بینامتنیت، به معنای درونیِ عشق دست یافته شود. از این رو هدف در این پژوهش، شناسایی و معرفی بن مایه ی تقابل و تأکید بر محوریت آن به عنوان اصلی ترین عنصر سازنده ی عشق در شعر و نگاره ی شیرین در چشمه سار است و پرسش اصلی عبارت است از: بن مایه ی تقابل در شعر و نگاره ی شیرین در چشمه سار چگونه بروز و ظهور نموده است؟ روش تحقیق در این پژوهش با رویکرد نظریه ی ترامتنیت، دارای ماهیت توصیفی- تحلیلی و تطبیقی است و گردآوری داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای- اسنادی انجام پذیرفته است. نتیجه بنیادین این پژوهش حاکی از آن است که در شعر، بن مایه تقابل در عناصر ساختاری و واژگانی و همچنین در ابعاد مختلف شخصیت ها نمود پیدا کرده است و در یک رابطه بینامتنی در نگاره نیز، عنصر تقابل از ارتباط عناصر تصویری و بصریِ متضاد حاصل گشته است. همچنین تقابل در قالب بیش متنی در شعر و نگاره، در صورت و پیکر شیرین و شیهه ی شبدیز نمایان گشته است و از حالت درونی به حالت بیرونی تغییر شکل داده است.
نقد تطبیقی کهن الگوی سایه در اشعار فروغ فرخزاد و سیلویا پلات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲شماره ۲۸
75 - 109
حوزه های تخصصی:
شاعر در زمان سرایش با ضمیر ناخودآگاه ارتباط می یابد و محتویّات آن را به مخاطب عرضه می کند. بنابراین شناخت و بررسی آرکی تایپ ها از جمله آرکی تایپ سایه ابعاد پنهان شخصیت شاعر را به ما می شناساند. این آرکی تایپ یکی از مهمترین آرکی تایپ هاست که بخش پنهان و تاریک تر ضمیر ناخودآگاه را نشان می دهد. سایه در شکل منفی شامل تمامی امیال و فعّالیّت های غیراخلاقی و منع شده است و در شکل مثبت لازمه ادامه زندگی. این نوشتار بر پایه مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی که با نگاهی جهانی وجود شباهت بین آثار ادبی را برآمده از روح مشترک بشری می داند، با نگاهی روان شناسانه به اشعار فروخ فرخزاد و سیلویا پلات می پردازد. نگارنده در این پژوهش به شیوه تحلیلی توصیفی آرکی تایپ سایه را در شعر این دو شاعر بررسی و مقایسه می کند. این بررسی تطبیقی علاوه بر کشف لایه های پنهان ضمیر ناخودآگاه شاعران مورد بحث، نقاط اشتراک و افتراق فرهنگی اجتماعی جامعه آنان را نیز نشان می دهد. به عنوان مثال فراوانی برخی نمودهای کهن الگوی سایه چون احساس حقارت، ترس و خشم و خشونت در شعر سیلویا نسبت به شعر فروغ، علاوه بر این که نشان دهنده شخصیت برون گرای شاعر نسبت به فروغ است، جامعه خشن و مردسالار او را نیز تداعی می کند. از سوی دیگر سیلویا پلات با به نمایش گذاشتن جلوه های بیشتری از سایه، به شناخت کامل تری از آن می رسد و بهتر با آن آشتی می کند.
درج شعر فارسی در متون منثور (با تکیه بر متون منثور قرن هشتم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۸
265 - 296
حوزه های تخصصی:
درج نظم و شعر در لابه لای نثر فارسی قدمتی دیرینه دارد. با نگاهی به متون منثور کهن می توان دریافت که اغلب نویسندگان بعد از تولد شعر فارسی به این آمیختگی تمایل داشته اند؛ گویی ایشان بر تأثیر شعر بر روح مخاطب و اقناع ناشی از آن واقف بوده اند. انگیز ه های مبتنی بر اهداف ادبی و سیاسی- اجتماعی سبب ورود شعر به متون منثور بوده است. با نگاه به فهرست کتاب های علوم بلاغی قدیم و جدید این موضوع نمایان شد که تاکنون بلاغیون به انواع درج شعر در متون نثر که یکی از جنبه های زیبایی شناسانه است، آنچنان که باید نپرداخته اند. تنها اصطلاحی که نسبت به دیگر تعابیر، تناسب بیشتری با این فن دارد، «استشهاد» است؛ اصطلاحی عام که شامل درج آیه، حدیث، خبر و شعر در متن می شود. اصطلاحات دیگری نیز همچون حل، اقتباس و تضمین مطرح شده است که بنا بر تعاریف موجود، دقیقاً مربوط به شعر نیست. آمدن شعر در بین متن نثر، انواع و قواعدی دارد که تاکنون کشف نشده و اصطلاحاتی نیز برای این انواع ارائه نشده است. نوشتار حاضر کوشیده است تا با بررسی متون منثور آمیخته به شعر در قرن هشتم به عنوان نمونه مورد تحقیق به سبب آنکه شعر فارسی در این قرن به اوج قله رشد خود رسیده است، انواع درج شعر در بین نثر و اهداف آن را با ذکر نمونه هایی از این متون بیان کند و تعاریف پیشنهادی خود را برای حل این مسأله ارائه دهد. اصطلاح پیشنهادی این نوشتار اصطلاح کاملاً فارسی و ادبی «شعرآمیزی» است.
مفهوم درد از دیدگاه عطّار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مبانی دستگاه فکری عطار در عرفان، موضوع درد می باشد. عطّار درد را رهبر آدمی، بیدار کننده روح و زایش گر معرّفی می کند. در نقطه مقابل آن، بی دردی را باعث خود بینی، غفلت و بی خبری می داند. این مقاله نگاهی است به طرح موضوع درد در آثار عطّار، و سیری است در اشارات ﺗﺄمّل برانگیز این عارف بزرگ در خصوص درد و اهمیّت آن، انواع درد، عوامل درمان کننده درد، فواید و اثرات درد، عوارض بی دردی، و این که انسان ها باید درد و سوزی در درون داشته باشند تا به سر منزل مقصود رهنمون گردند. امید است که پیروی از اندیشه های بلند معنوی عطّار، درد مردم عصر حاضر را که بی دردی است درمان کند و روزنه ای از نجات و رستگاری را به روی بشر بگشاید
نشانه هایی از عرفان فارسی و مذهب هندو در فلسفه ماوراء الطبیعه امرسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امرسون یکی از شاعران آمریکایی است که در قرن بیستم بسیار از وی نقل قول شده و کارهای هنری وی به ده ها زبان خارجی ترجمه شده است. حتی کسانی که هرگز نام او را نشنیده اند، آرمان های آمریکایی که وی در ایجاد آن ها کمک کرده را ستایش و تحسین می کنند. آرمان هایی چون موفقیت شخصی، شخصیت سازی و زندگی اخلاقی. فلسفه ماوراءالطبیعه امرسون جهان ادبی را با یک مفهوم کلی رو به رو کرد. مفهومی که بیان می دارد حقایق عارفانه ای فراتر از سختی ها و رنج های عادی و روزمره زندگی وجود دارد. در عین حال نگارش وی هرگز بدون لمسی از پراگماتیسم واقع گرایانه نبوده است. امرسون انسان گرایی یا اومانیسم کلاسیک باستان را با متافیزیک شرقی ترکیب نمود تا وحدت خداوندی فلسفی خویش را به تصویب رساند. وی آن چه را که با عرفان فارسی و مذهب هندو در والاترین میزان بیان شد به زبان فرهنگ مدرن و امروزی ترجمه می کند، وی زندگی تازه و جدیدی را در ایمان قدیمی ما استنشاق می کند. ثبات و پیشرفت آن را با ترکیب سایر حقایق با آن تضمین می سازد. حقایقی که با چشم انداز فکری و اخلاقیِ عمیق تر روح مدرن آشکار شده و شهرت یافته است. امرسون نه تنها توسط دانشمندان شرقی و غربی روزگار مدرن به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان جهان شناخته شده است بلکه به عنوان نخستین فرد تأثیرگذار در توسعه جهان روشنفکری آمریکای شمالی به سوی بردباری مذهبی، منافع روانی و دغدغه های اخلاقی در نظر گرفته می شود. از آن جا که اشعار امرسون پر از نشانه های عرفان فارسی و مذهب هندو است، این مطالعه تلاش می کند که این نشانه ها را در فلسفه ماوراء الطبیعه امرسون آشکار سازد.
مؤلفه های فکری فخرالدین ابراهیم عراقی در غزلیات وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ فخرالدین عراقی یکی از شاعران عارف و خوش ذوق قرن هفتم هجری است. او با روی آوردن به عرفان به ویژه اعتقاد وحدت وجودی محی الدین بن عربی که از طریق زکریای مولتانی به او رسیده و از سوی دیگر توجه ویژه به اندیشه های احمد غزالی و مغانه های سنایی و با پشت پا زدن به ظواهر اجتماعی و اعتقادی عامه، غزلیاتی پرشور و زیبا با شیوه ای متفاوت از شاعران دیگر سرود. مفاهیم عرفانی بن مایه اصلی سخن او را تشکیل می دهد موضوعاتی همچون وحدت وجود، جمال پرستی، قلندریات، ملامتی، عشق درد آمیخته، زهدگریزی و معشوق مذکری محورهای اصلی مکتب آفرین او هستند او در زمره آخرین کسانی است که دستی چیره در غزل داشته. در غزلیات او افزایش بسامد اصطلاحات تصوف دیده می شود اما این بدین معنی یعنی برابر دانستن کلام او با سخنان نظم گونه وابستگان مکتب تعلیمی و مدرسی تصوف نیست در این مقاله، این مولفه ها به عنوان شناسنامه شعری عراقی مورد بررسی قرار گرفته اند.
تخیل، رؤیت و رویا در اشعار عارفانه ملک الشعرای بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸
287 - 305
حوزه های تخصصی:
ملک الشعرای بهار، از شاعران برجسته دوران مشروطیت و از نخستین شاعران اجتماعی سرا است که توانست نگرش اعتراضی را وارد شعر پارسی زمانه اش کند. در میان اشعار بیشمار بهار، بخش قابل توجهی به شعر عرفانی اختصاص داده شده که عمدتاً با موضوع عشق و شهود و مکاشفه سروده شده است.
ارزش اشعار عرفانی بهار به این خاطر است که آرایه های ادبی و رمزگرای عرفانی را در آن برهه از تاریخ ادبی که گرایش به سبک خراسانی تحت عنوان بازگشت ادبی به فراموشی سپرده شده بود، به ادب معاصر منتقل کرد و از طرفی محتوای عرفانی از جمله رؤیا و مکاشفه را به بستر شعر جدید معرفی کرد.
در این پژوهش با رویکرد توصیفی -تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای به بررسی دو شاخصه تخیل و رؤیا در شعر بهار می پردازیم.
مضامین عرفانی، دینی و ادبی حروف الفبا در اشعار شاه نعمت الله ولی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
318 - 343
حوزه های تخصصی:
مضامین بکر، فضاهای شاعرانه، ترکیبات و تعابیر نغز و ظریفِ برساخته از حروف الفبای پارسی در کنار دیگر مضامین ادبی و هنری، از دیرباز تاکنون در پهنه ادب فارسی، جایگاه خاصی دارد. شعرا و نویسندگان، در تمام ادوار و سبک های شعر فارسی، با عنایت به شکل، حالت و ویژگی این حروف، به مضمون آفرینی با آنها پرداخته اند. شاعران عارف و متصوفه در مقایسه با دیگر شعرای ادب پارسی، توجّه خاصی به حروف الفبا و ساختارهای هنری و ادبی آنها برای تبیین اندیشه های دینی، عرفانی و صوفی گری خود داشتند. یکی از شاعران عارفی که از خصوصیات و ویژگی های حروف الفبا در دامنه بسیار وسیعی بهره جسته است، شاه نعمت الله ولی کرمانی، شاعرِ قرن هشتم هجری است. او که خود مؤسس فرقه شاه نعمت اللهی هم بود، در ترویج و تبیین اندیشه های عرفانی و دینیِ فرقه شاه نعمت اللهی، به مدد حروف الفبای پارسی، مضامین باریک و ظریفی را می آفریند که نشان از خلاقیت ذاتی و ذهنی او در به کارگیری حروف در ساخت مضامین دینی و عرفانی دارد. در این مقاله، ضمن بررسی جایگاه و ویژگی حروف الفبای پارسی از منظر شکل و هیأت ظاهری و ادبی، به نقش آنها در آفرینش ترکیبات، تعابیر و مضامین دینی، عرفانی و ادبی پرداخته ایم. با بررسی مجموعه کامل شواهد شعری به دست آمده از اشعار شاه نعمت الله ولی در زمینه مضامین دینی، عرفانی و ادبی بر ساخته از حروف الفبا، این نتیجه حاصل شد که شاه نعمت الله ولی، تقریباً از همه حروف الفبا در آفرینش مضامین دینی، عرفانی و ادبی خود به خوبی استفاده کرده است، اما دامنه به کارگیری حرف الف در مقایسه با دیگر حروف الفبا، به مراتب وسیع تر و بیشتر است. شاعر به حروفی چون ب، میم، عین و نون به واسطه ویژگی منحصربه فرد آنها، بیشتر از دیگر حروف الفبا توجّه داشته است. در ضمن دامنه مضامین دینی و عرفانی برساخته از این حروف در مقایسه با مضامین ادبی و شاعرانه، بسیار بیشتر است.
ویژگی های سبکی شعر عارفانه شمس مغربی (عارف قرن هشتم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۱
100 - 122
حوزه های تخصصی:
شمس مغربی شاعر قرن هشتم و اوایل قرن نهم، شاعری است صوفی مسلک با کشش و تمایل به ساحت عرفان اسلامی. سبک او در ژرف ساخت متاثر از سنائی غزنوی و عطار است. او تحت تاثیر مکاتبی چون پانته ایسم، بودائیسم، مسیحیت و وحدت وجود قرار گرفته و از شخصیت هایی مانند ابن عربی بهره برده است. همین تاثیرها یکی از عمده ترین ویژگی های سبکی او را رقم می زند. غزل های عارفانه شمس مغربی از نظر نقد ساختاری یک دست و یک پارچه است. میان بیت های غزل، مفهومی فراگیر وجود دارد به گونه ای که ارتباط و همبستگی های معنادار در غزل های عارفانه او مشهود است. زبان مغربی در پاره ای از قافیه ها متکلف و در سطح غزل آمیختگی فراوان با واژه های عربی و گاه ترکیب های نامأنوس دارد. از نظر فکری مغربی متمایل به عرفان ابن عربی و از نظر هنر شاعری می توان او را میان سنائی و عطار دانست. ویژگی های دیگر سبکی او کاربرد واژه هائی است که مبین ذوق صوفیگری و عارفانه شاعر است مانند: تجلی، آینه، خورشید، فنا و... از دیگر ویژگی های سبکی او، عبور از تصوف زاهدانه به سوی عرفان عاشقانه است.
عرفان در آیینه اشعار بدر شاکر السیّاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۱
255 - 273
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات عمده شعر معاصر عربی، عرفان است که از دیرباز، میان شاعران زبان عربی جلوه ای خاص داشته است و آن ها با بهره گیری از افکار ناب عرفانی، اشعاری زیبا و دلنشین سروده اند. اگرچه در دوره معاصر، آموزه های عرفانی شاعران عارف مسلک گذشته نظیر ابن عربی دیگر نمود پیدا نمی کند؛ اما از آن جا که عرفان با جان و دل مردم ایران آمیخته است و شعر بهترین حوزه برای نمودار کردن عواطف و افکار درونی شاعر است، می توان جلوه هایی از این اندیشه های ناب را در اشعار این دوره هم مشاهده کرد.بدر شاکر سیّاب از جمله شاعران نوگرا و شهیر ادبیات معاصر عربی می باشد، و مضامین حکمی و عرفانی بخشی از مضامین ناب دیوان اشعار وی را تشکیل می دهد؛ سیّاب با بهره گیری از مفاهیمی عارفانه همچون مرگ و فناء، تجرید، وحدت وجود، آفرینش هستی ، مسأله عشق، نوع نگاه به خداوند به قصاید خود روح و جان تازه ای بخشیده است. در این جستار نگارنده با روش توصیفی تحلیلی به پردازش داده ها براساس مؤلفه های عرفان در شعر بدر شاکر سیّاب می پردازد.
نگاهی به اشعار عرفانی ابن الکیزانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۷
101 - 124
حوزه های تخصصی:
ابن الکیزانی، عارف و صوفی مصری قرن پنج هجری است. او به عنوان فقیه و عارف بر شعر نیز دستی داشته، اما فقط تعداد اندکی از اشعار او برجای مانده است. از آنجایی که شعر یکی از راه های بیان حقایق بیان ناپذیر عرفانی است سعی شده است در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیل، اشعار ابن الکیزانی از این بُعد، مورد بررسی قرار گیرند. ویژگی های غالب اشعار عارفان همچون؛ استفاده از نماد و کنایه، استفاده از بحور شعری مشهور، اندک بودن تعداد اشعار، مبالغه، تشبیهات خاص و تقلید در اشعار او نیز به چشم می خورد. جدای از مضامین وعظ و ارشاد که در شعر او شاهد هستیم، عشقی که در اشعار خود به بیانش پرداخته، به سه دسته تقسیم می گردند؛ اشعاری که معشوق مؤنث است، اشعاری که معشوق مذکر است و اشعاری که معشوق جمع است. حضور معشوق مؤنث را در تمام اشعار عرفانی می توان یافت که نمودی از عشق الهی هستند. معشوق مذکر نیز می توان به نوعی بیانگر اعتقادات مذهبی باشد و قائل بودن ابن الکیزانی به تشبیه و تجسیم می تواند در این نوع نگرش او تأثیرگذار بوده باشد اما برای جمع آوردن معشوق توجیه خاصی نمی توان ذکر نمود. اما با این حال محتوای آنها یکیست؛ دوری و هجران و رنج معشوق، سختی عشق، اعراض معشوق و سرزنش دیگران.
تفسیر و تحلیل شعر ستایشی (تا پایان قرن هشتم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش قابل توجهی از شعر فارسی را شعر ستایشی در برمی گیرد؛ که کم تر شاعر فارسی زبانی را می توان یافت که گونه ای از اشعار ستایشی در دیوانش یافت نشود؛ اما داوری در مورد شعر ستایشی، اغلب منفی بوده است و بسیاری از مخاطبان شعر فارسی، برای شعر ستایشی ارزش قابل توجهی متصور نیستند؛ از این رو پژوهشگران، ادبیات شناسان و مخاطبان شعر، غالبا شعر ستایشی را از نظر دور نگه داشته، چندان عنایتی به آن نمی کنند؛ همین پیش داوری، جایگاه شعر ستایشی را متزلزل کرده است. شعر ستایشی بدون در نظر گرفتن شرایط سیاسی و اجتماعی آن زمان، با معیارهای امروزی داوری می شود؛ این برخورد با شعر ستایشی، موجب شده است که این بخش از ادبیات فارسی با وجود ارزش های غیرقابل انکارش، نادیده انگاشته، تحقیقات اندکی در این مورد انجام شود؛ در این مقاله ابتدا تصویری روشن از شعر ستایشی ارائه می شود، سپس به بررسی ساختار آن می پردازیم و در پایان نیز برخی از مهم ترین ارزش ها و کارکردهای شعر ستایشی را فهرست وار ذکر می کنیم و نشان می دهیم که شعر ستایشی ارزش های غیر قابل انکاری دارد که نمی توان به راحتی از آن ها چشم پوشید.
بررسی پارادایمی مناسبات جامعه، اندیشه و هنر مکتب اصفهان (با تکیه بر مفهوم حرکت در فلسفه، شعر، معماری و نقاشی)
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
65 - 84
حوزه های تخصصی:
تغییرات اجتماعی – سیاسی ای که به واسطه تأسیس حکومت صفوی در ایران روی داده بود، با به قدرت رسیدن شاه عباس اول و انتخاب شهر اصفهان به عنوان پایتخت حکومت، سرعت بیشتری گرفت. در پی این تحولات، اندیشه و هنر این عصر، دستخوش دگرگونی هایی شد و مکتبی در این زمان شکل گرفت که بعدها مکتب اصفهان و یا سبک اصفهانی نامیده شد؛ مکتبی که برخلاف اندیشه ی آن جهانی و کل گرای عرفانی، دیدی زمینی و جزئی نگر داشت. جستار حاضر، در پی آن است تا با استفاده از نظریه ی تامس کوهن و تمرکز بر پارادایم حاکم بر این عصر، به بررسی این موضوع بپردازد که چگونه رویدادهایی که در عصر صفوی به وقوع پیوست، سبب شد حرکت، به عنوانی پیش فرضی مشترک، در اندیشه و هنر مکتب اصفهان نمود یابد. بر اساس یافته های این پژوهش، دگرگونی هایی که در جامعه عصر صفوی و شهر اصفهان در زمان شاه عباس اول روی داد، باعث گرایش به زمین و روی گردانی از عوالم دیگر شد و همین امر باعث شد، حرکت و متعلقات آن، که از جمله مؤلفه های گرایش به زمین هستند، نقشی اساسی در خلق شعر، نقاشی و معماری این دوره داشته باشند و همچنین فیلسوفان نیز با بهره گیری از این پیش فرض و تأکید بر آن به تبیین و حل مسائل فلسفی بپردازند.
حافظ از منظر علامه محمدکاظم هزارجریبی استرآبادی
منبع:
رهیافت فرهنگ دینی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳ و ۱۴
91 - 117
حوزه های تخصصی:
برخی از دانشمندان شیعی، دستاوردهای عرفا، متصوفه، و فلاسفه را قبول نداشته و نظریات و منش عملی آن ها را در تضاد و مخالفت با معارف اسلامی دانسته اند. این دانشمندان به نقد بلکه سرزنش و مذمت گروه های فوق پرداخته اند. یکی از این اندیشمندان، محمدکاظم بن محمدشفیع هزارجریبی (متوفای 1236ق) است. وی از دانشمندان متتبع و کثیرالآثار شیعه بوده و برخی از آثارش را به نقد نحله های مذکور اختصاص داده است. یکی از آثار وی «منبه الجهال» است که در آن به نقد اشعار و زندگانی حافظ شیرازی پرداخته است. تصحیح انتقادی رساله «منبه الجهال» به شیوه مخاطب محور و تحلیل و نقد شیوه افراطیِ عرفان ستیزانه هزارجریبی رسالت نوشتار حاضر است.
نگاره های رنگارنگ عرفان در شعر یدالله مفتون امینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
119 - 134
حوزه های تخصصی:
یدالله مفتون امینی از شاعران معاصر و از شاگردان نیما به شمارمی رود. دفترهای شعری او، هریک ویژگی خاصی دارد که او را در شمارِ شاعران سرآمد معاصر قرا داده است. مفتون، شاعرِ رنگ و تصویر و حرکت است. با وسواس خاصی سخن می گوید و رنگ های خاصی را برای پروراندن ایماژهای خود به کارمی گیرد. از رنگ های متعدد و متضادی بهره می گیرد. رنگ آمیزی سخن، فقط دالّ بر ناتورالیست بودن شاعر نیست. او مسئولیت خاصی را بر دوش هریک از رنگ ها نهاده است. با تحلیل اشعار تمام دفترهای شعر او، متوجه وحدت و انسجام خاصی بین رنگ ها و نحوه به کارگیری آن ها به دست شاعر هستیم. در کنار اینها، رویکرد عرفانی خاصی به دنیا و گزارش وضعیت انسان در ج هان معاصر دارد. در این باره هم به نیکی به رنگ ها و جایگاه آن ها در عرفان و تصوف اسلامی ایرانی اِشعار داشته و با مهارت خاصی آن ها را استفاده کرده است. در این مقاله نگرش مؤلف به اطراف خود، ویژگی عرفانی اشعار و درون مایه هایی که به وسیله رنگ ها طرح شده، بررسی شده است.
دیدگاه هنری جغرافیایی سهراب سپهری به مقوله شهر و معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ضمیمه ۴۸
۴۴۴-۴۳۳
حوزه های تخصصی:
اثر ادبی همواره، کانون بازتاب شهرها و فضای بیرون بوده است. در قرن حاضر، با توجه به مسائلی همچون جنگ، استعمار، ویرانی فضاهای شهری و بسیاری عوامل دیگر، شهر به عنوان رکن اصلی فضای زیست بشر، کانون توجه قرار می گیرد. نویسندگان هریک به شیوه خود، تصاویری گاه واقعی و گاه تخیلی از شهرها را در اثر خویش خلق کرده اند. از میان نویسندگانی که به توصیف مکان ها و شهرها پرداخته اند، سهراب سپهری، شاعر و نقاش چیره دست، نمونه ای بارز است. تعامل ادبیات و فضا سبب شکل گیری نقد نوین جغرافیایی شده است. در نقد جغرافیایی، طبق اصل ارجاعیت، اثر ادبی با دنیای بیرون در تعامل است. تاثیر جهان بیرونی بر اثر ادبی یک سویه نیست؛ بلکه این تاثیر متقابل و پویا است. بدین ترتیب نه تنها دنیای بیرون بر اثر ادبی اثر می گذارد؛ بلکه اثر ادبی نیز تصویری از فضای واقعی و بیرونی به مخاطب می دهد به عبارتی اثر ادبی بر درک متقابل فضای بیرونی تاثیرگذار است. در مقاله حاضر سعی بر آن است شهر و مکان در شعر سهراب سپهری مورد بررسی قرار گیرد. همچنین تلاش خواهد شد با بهره گیری از نقد جغرافیایی به عنوان روش تحقیق نوین در مطالعه فضاهای شهری، به تاثیر شهر بر شعر سهراب پرداخته شود و اینکه شهر در اثر ادبی به چه شیوه ای بازنمایی می شود. درنهایت، به این پرسش کلی پاسخ داده خواهد شد. منظور از کنش متقابل شهر و شعر نزد سهراب سپهری چیست.