مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
دعبل خزاعی
حوزههای تخصصی:
بینامتنیت (intertextuality) از جمله گرایش های نقد جدید می باشد که به ارتباط و تعامل بین متون می پردازد؛ بر اساس این نظریه، هیچ متنی خودبسنده نیست و آثار ادبی در تعامل با یکدیگر می باشند. بر طبق این نظریه، متون و گویندگان آن ها متأثر از یکدیگر بوده و آگاهانه و یا ناخودآگاه از سرچشمه های ادبی و فکری یکدیگر بهره جسته اند. این نظریه در حوزه ی ادبیات ملل بازتاب و کارکردی غیرقابل انکار دارد؛ چرا که عرصه ی ادبیات، نقطه تلاقی افکار و اندیشه هاست و شاهکارهای ادبی هر ملتی پیوسته مورد تقلید و تأثر گویندگان و سرایندگان هر دوره است.
متون دینی از جمله منابعی است که ادیبان مسلمان از آن بهره ی بسیار برده اند. قرآن کریم شاخص ترین و مهم ترین این متون می باشد که جنبه های ادبی و بلاغی آن در کنار مفاهیم و آموزه های اخلاقی آن موجب شده است تا جایگاه ویژه ای در میان ادیبان مسلمان بیابد. آنان همواره با سرچشمه ی زلال قرآن و مفاهیم والای آن مأنوس بوده اند و مضامین قرآنی را به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در آثار خود بازتاب داده اند؛ از جمله ی آنان، شاعر متعهد و برجسته ی شیعی، دعبل خزاعی می باشد که شعر و زندگی خود را وقف دفاع از اهل بیت پیامبر (ص)، گسترش آرمان های تشیع و نشر فرهنگ قرآن و حدیث، با زبان شعر کرد.
روابط بینامتنی قرآن کریم با اشعار دعبل به گونه ای زیبا و هماهنگ صورت پذیرفته است. این شاعر شهیر شیعه از آیات قرآن و احادیث شریف نبوی در اشعارش بهره ی فراوانی برده و ژرفای این تأثیرپذیری لفظی و معنوی در اشعارش کاملاً نمایان است. در واقع شاعر، زبان شعریش را با زبان آراسته ی قرآن و أحادیث زینت داده است. شکل بینامتنی اشعار دعبل با قرآن و أحادیث، از نوع بینامتنی مستقیم یا آشکار و روابط میان آن بیش تر از نوع نفی جزئی (اجترار) و گاه نفی متوازی (امتصاص) می باشد.
این جستار به بررسی شعر دعبل خزاعی از منظر روابط بینامتنی می پردازد و پس از ارزیابی اشعار وی بر اساس اصول و قواعد این نظریه، بر آن است تا تأثیرپذیری وی از آیات و روایات را تبیین کند.
سیمای امام رضا (ع) در آینه شعر دعبل خزاعی و نظیری نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعران فراوانی در گستره ادب عربی و فارسی سعی کرده اند، مناقب و فضائل خاندان عصمت و طهارت را در شعر خود بازتاب دهند و آن ها را به عنوان الگوهای متعالی بشری معرّفی کنند. دعبل بن علی خزاعی، شاعر مدّاح اهل بیت در روزگار عبّاسیان و نظیری نیشابوری، شاعر ایرانی سبک هندی، در بخشی از سروده هایشان، تبیین صفات انسانی و ترسیم جنبه های مختلف شخصیّت امام رضا (ع) را به عنوان تعهّد و رسالت ادبی خود برگزیده اند. پژوهش حاضر، تلاش می کند با رویکردی توصیفی - تحلیلی، هم سویی دو شاعر در این زمینه را مورد خوانش تطبیقی قرار دهد. یافته های پژوهش نشان از آن دارد که امام (ع) در نگاه دو شاعر، نمونه واقعی انسان کامل در صفات انسانی هستند. تعهّد دعبل نسبت به بزرگداشت و دفاع از اهل بیت در شعرش به مراتب بیش از نظیری است و هر دو، شعر متعهّد خود را ابزاری برای شفاعت خواهی از امام در روز جزا قرار داده اند.
بررسی تطبیقی سیمای امام رضا (ع) در شعر دعبل خزاعی و سیّد حمیدرضا برقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وصف شخصیّت امام رضا (ع) از موضوعات مهمی است که در کانون توجه شاعران فراوانی قرار گرفته است، از جمله این شاعران دعبل خزاعی، شاعر نامدار عصر عبّاسی و حمیدرضا برقعی، آیینی سرای معاصر ایرانی است. پژوهش حاضر بر آن است تا سروده های رضوی این دو شاعر را با رویکرد تطبیقی بررسی نماید. این مقاله کوشیده است ضمن استخراج وجوه تشابه و تباین در نوع نگاه دو شاعر به امام رضا (ع)، هنر زبان آن دو را در بیان سروده های رضوی بررسی نماید. پژوهش انجام شده بیانگر آن است که مفاهیم مشترک بسیاری همانند بیان شأن و مقام امام (ع)، امیدواری، حزن و اندوه، شفاعت خواهی و کرم و بخشندگی در شعر دو شاعر به چشم می خورد. امّا آنچه شایستة توجّه بوده و دو شاعر را از هم متمایز می سازد، آن است که دعبل در هجو دشمنان آن حضرت و بیان نفاق آن ها دادِ سخن می دهد و در بیان این مضامین، بیشتر از اسلوب خطابی بهره می گیرد، امّا توجّه برقعی به اشتیاق و دل باختگی و غرق شدن در شکوه و عظمت آن حضرت معطوف است و با اسلوب ادبی به بیان احساسات و عواطف درونی خویش می پردازد.
دلالت عاطفی شعر از دیدگاه نظریه بیان در تحلیل تائیه دعبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«نظریه بیان» یکی از نظریه های زیبایی شناسی است که شرط لازم هنر را بیانگریِ عاطفی میداند. از این دیدگاه، شعر اثری هنری است که تجربه عاطفی شاعر را به مخاطب انتقال میدهد تا وی آنرا باز تجربه کند. لذا این نظریه بر سه رکن بنیان دارد: انتقال عاطفه از سوی شاعر، شعر به عنوان وسیله انتقال عاطفه، دریافت عاطفه از سوی مخاطب. چون شعر از عناصر زبانی پدید میآید و عناصر زبانی پیشاپیش در شبکه زبان کاربرد دارند، در این نوشتار از دیدگاه تحلیل دلالت زبانی بر قصیده تائیه دعبل خزاعی متمرکز میشویم و عنصر عاطفه در دلالتِ این شعر را بررسی میکنیم. این تحلیل بر اساس تحلیل «معنای درون زبانی» و «معنای بیرون زبانی» انجام میشود. بر این اساس، دلالت درون زبانیِ شعر مجرای عاطفه در خود شعر است؛ و دلالت بیرون زبانیِ شعر مجرای جریان عاطفه در انتقال عاطفه از سوی شاعر و همچنین مجرای دریافت عاطفه از سوی مخاطب است. دلالت درون زبانیِ تائیه، در محور شعر، بر مبنای اصل «باهم آییِ همنشینی» تحلیل میشود؛ دلالت بیرون زبانی اش، در محور انتقال عاطفه از سوی شاعر، نظر به بافت سروده شدن تائیه تحلیل میشود؛ و دلالتِ بیرون زبانی اش، در محور دریافت عاطفه از سوی مخاطب، مستند به آراء منتقدان در مقام مخاطب تحلیل میشود.
سیمای زن در سروده های چهار شاعر منتخب عصر عباسی: عباس بن اَحنف، ابوالعتاهیه، دعبل و متنبّی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عصر عباسی، محل تلاقی فرهنگ های مختلف و تحول های ژرف فرهنگی و ادبی و هنری است. شعر عربی نیز در این دوره، به ویژه از منظر محتوا، دگرگون شد و شاعران نیز نقش های اجتماعی گوناگون را پذیرفتند. با توجه به جایگاه زنان در تحول های اجتماعی عصر عباسی، این نوشتار می کوشد با روش وصفی تحلیلی شخصیت زن را در سروده های چهار شاعر منتخب عصر اوّل و دوم عباسی، یعنی: عباس بن اَحنف (103 192ق)، ابوالعتاهیه (130 211ق)، دعبل خزاعی (148 246ق) و متنب ّی (303 354ق) که هرکدام دارای سبک خاصی در اشعار خود بوده اند، مورد بررسی قرار دهد.
یافته های این پژوهش، نشانگر آن است که زن در تلقی شاعران این دوره، غالباً یک موجود غیرعقلانی است که از او برای رونق غزل بهره برده اند و در موارد متعددی نیز ویژگی های زنان به ابزاری برای روزی جستن شاعران و مدح و هجو دیگران تبدیل شده است.
بررسی مؤلفه های ادبیات پایداری در اشعار رضوی دعبل خزاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۱
91-112
حوزههای تخصصی:
دعبل شاعر برجسته شیعی است که عشقش به امامان معصوم (علیهم السلام) قطعی و انکارناپذیر است. وی سراسر دیوان خویش را مزیّن به نام ائمه اطهار (علیهم السلام) به ویژه امام رضا (علیه السلام) نموده و با ابزار شعر، درصدد آن است که با بیان ویژگی های ظاهری و معنوی امام رضا (علیه السلام) و شناساندن حاکمان مستبد آن دوران، ظلم و ستم به اهل بیت (علیهم السلام) و مظلومیت آنان را در آیینه اشعارش به تصویر بکشد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی کوشیده است جلوه های پایداری سروده های رضوی در دیوان دعبل را استخراج، بررسی و تحلیل کند. بررسی ها نشان داد دعوت به مبارزه، ترسیم چهره رنج کشیده و مظلوم امامان (علیهم السلام)، بیان ظلم و ستم به امام رضا (علیه السلام) امید به آینده و گریه در سوگ او، از جمله مؤلفه های مهمّ ادب پایداری است که دعبل در اشعار رضوی خویش به تصویر کشیده است.
دعبل خزاعی؛ شاعر شهیر اهل بیت (ع)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، چنانچه از اسمش پیداست، عهده دار تحقیق و بررسی در حیات دعبل خزاعی شاعر اهل بیت (ع) و شخصیت سیاسی ایشان است: برای وصول به این هدف، سه قسمت ترتیب داده شده و در هر قسمت بخشی از موضوع مورد بررسی قرار گرفته است. در قسمت اول، به شمه ای از حیات دعبل خزاعی به وسیله بیان نام و نسب ایشان با ذکر دیدگاه های مختلف، ذکر خاندان و مخالفان دعبل، که در رأس آن ابوالفرج اصفهانی قرار دارد، بیان نحوه شهادت و نظر شاعران دیگر نسبت به ایشان از جمله محمد بن قاسم بن مهرویه، بحتری، ابن شرف قیروانی می پردازیم. در قسمت دوم، به حیات ادبی دعبل خزاعی، که شامل مقام علمی شاعر، شعر ایشان و ویژگی های آن و نمونه های از اشعار می باشد، نگاهی داریم. در قسمت سوم به بررسی حیات سیاسی دعبل خزاعی و تشیع، ادله آن و شخصیت شاعر را پرداخته ایم. بنا بر آنچه که ذکر شد، بر ما لازم است قدردانی از شاعری که در دوران اختناق شدید فداکارانه از مکتب اهل بیت (ع) حمایت کرد؛ به خصوص که بیشتر مورخان و تاریخ نویسان در اختفای نام و آثار ایشان کوشش فراوان داشتند. پژوهش در این زمینه از لحاظ دستیابی به گنج مخفی ادب و تأیید لطیفی بر معتقدات شیعی نیز بسیار ارزشمند است.
بررسی تطبیقی حکمت های عملی در دیوان دعبل خُزاعی و ناصرخسرو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱
79 - 104
حوزههای تخصصی:
در حوزه مسائل حکمی، میان شاعران عرب و فارسی زبان قرابت فکری وجود دارد که این امر، ناشی از ریشه های دینی مشترک است. از این بین، دعبل خزاعی و ناصرخسرو، به عنوان دو شاعر شیعه مذهب، تحت تأثیر منابع اصیل اسلامی، به حکمت های عملی (شامل بایدها و نبایدهای اخلاقی) توجّه ویژه ای نشان داده اند. بررسی ها نشان می دهد که در میان بایدهای اخلاقی مواردی چون «خردگرایی و علم آموزی»؛ «سخاوت و دهش»؛ «همنشین صالح و نیکو» و «بردباری و صبر» برجسته بوده است. همچنین، نبایدهای اخلاقی مشترک در دیوان دو شاعر، عبارت است از: «دنیاستیزی»؛ «غرور و فخرفروشی»؛ «حسدورزی»؛ «خلف وعده و پیمان شکنی» و «عیب جویی». دیدگاه دعبل و ناصرخسرو در ارتباط با آموزه های «خردگرایی و علم آموزی» و «دنیاستیزی» با وجود نزدیکی، تفاوت هایی هم دارد. ناصر به نیّت آگاهی بخشی به مردمی که تحت تأثیر تبلیغات دروغین خلافت عبّاسی در گمراهی بودند، بر کارکرد های اجتماعی، سیاسی و اخلاقی علم و عقل تأکید ورزیده، امّا دعبل، تنها به وجه تعلیمی آن اشاره کرده است. همچنین، نگاه دعبل به دنیا و مظاهر آن، دووجهی (مثبت و منفی) و رویکرد ناصرخسرو تک بُعدی (منفی) است. شیوه بیان حکمت های عملی در دیوان ناصرخسرو، غالباً صریح و در اشعار دعبل، مستقیم و غیرمستقیم است.
سبک شناسی آوایی قصیده «تائیه» دعبل خزاعی در مدح امام رضا (ع) و اهل بیت(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی می کوشد تا از طریق مطالعه ساختار متن و تجزیه و تحلیل عناصر آن، جنبه های ادبی، زیبایی شناسی و عاطفی ورای متن را کشف کند. یکی از مهم ترین موضوعات قابل بررسی در سبک شناسی، سبک شناسی آوایی یا موسیقایی اثر ادبی است که افزون بر تشریح واحدهای آوایی (صدا و آهنگ) در یک موقعیت زبانی، به کشف واکنش های روحی و عاطفی آفریننده اثر کمک می کند. از جمله متونی که شایستگی بررسی و تحلیل سبک شناسانه را دارد، قصیده «تائیه» مشهور به «مدارس آیات» دعبل خزاعی است که آن را در محضر امام رضا (ع) و در مدح آن امام همام و اهل بیت (ع) سرود. دعبل از برجسته ترین شاعران متعهد شیعی است که آوازه شجاعت و ظلم ستیزی اش زبانزد همگان بوده و سوزوگداز وی در مصیبت های اهل بیت (ع) در تک تک ابیات این قصیده موج می زند. این پژوهش، با رویکرد سبک شناسی توصیفی و روش توصیفی تحلیلی، به تبیین نمودهای برجسته سبک شناسی آوایی این قصیده پرداخته و نقش آن را در ارتباط با اهداف و اندیشه شاعر بررسی کرده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد در سطح آوایی هر یک از عناصر آوایی، موسیقی بیرونی (وزن عروضی)، موسیقی کناری، موسیقی درونی (واج آرایی، تکرار، جناس، ردالعجز الی صدر)، موسیقی معنوی (تضاد، مقابله و مراعات نظیر) علاوه بر زیبایی و مجذوب ساختن مخاطب به موسیقی قصیده، امکان درک و فهم معانی را نیز برای او فراهم می کند.
تبیین نقش کارکردی ادبیات در صیانت از ارزش های فرهنگی (مطالعه موردی: اشعار دعبل خزاعی)
منبع:
رهیافت فرهنگ دینی سال سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰
108 - 132
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در زمینه برنامه ریزی راهبردی فرهنگی، به ویژه فرهنگ دینی، چگونگی استفاده از وجه ابداعی وجود انسان در راستای صیانت از ارزش های هویت فرهنگی است. ادبیات_به گواهی داده ها و اسناد تاریخی_ فراتر از جنبه های زیبایی شناختی و فنی آن به عنوان ظرفیتی مؤثر برای پاسداری، تبیین و ترویج مفاهیم فرهنگی هم به کار گرفته می شده است. به عنوان مثال در بین ادیبان مؤمن به حقانیت اسلام و طریق اولیاء دین چه بسیارند کسانی که از ادبیات، همانند یکی از ابرازهای دینی بهره های وافری برده اند. لذا آنان خود را صرفاً ادیب در مقام اصطلاحی آن نمی دیدند؛ عزم آن ها بر صیانت ادبی از مرزهای اعتقادی بود. این تحقیق با هدف تبیین وجه صیانتی ادبیات، آثار «دعبل خزاعی» را همچون نمونه ای مصداقی و موفق در راستای بیان شیوه های نهادینه سازی و تداوم فرهنگ دینی، تحلیل و بررسی نموده و آن را به روش مطالعات بین رشته ای و بر پایه استدلال استقرایی (تجرید و تعمیم) مطالعه می کند. فرضیه اصلی این تحقیق آن است که آثار ادبی می توانند وجه عقلانی فرهنگ را مخیل ساخته و با زبان تصویر در نهاد مخاطبان خود تنفیذ نموده و بدین سان از مسیر پایدارسازی پیام، از ارزش های آن صیانت کنند.
بررسی رویکرد روانشناختی در اشعار دعبل خزاعی در تطبیق با عنصر عاطفه در نگارگری دوره عباسیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
354 - 375
حوزههای تخصصی:
نقد روان شناختی در پی کشف عقده های روان شناختی است که توسط شاعر یا نویسنده بر روی کاغذ جاری شده، و میزان تأثیرگذاری این عقده ها را در برخورد با متون ادیب بررسی می کند. همچنین نقد روان شناختی می کوشد تا از میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری ادبیات و نحوه نگارش متون رونمایی کند. دعبل خزاعی یکی از مهم ترین شاعران شیعی عصر عباسی است که از عقده های روانی فراوانی رنج می برد. بنا بر اهمیت موضوع نگارندگان در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال تبیین الگوی روان شناختی موجود در زندگی و اشعار این شاعر هستند. علاوه بر آن، در این پژوهش والایش یا متعالی ساختن، سرکوب، حقارت، شیوایی بلاغی آرایه تکرار و تأثیر روانی آن و خشم و تهدیدی که خزاعی بر آن چیره شده است، شرح می شود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که، چون خزاعی می دید که حاکمان ستمگر به ناحق حکومت می کنند و اهلیت و شایستگی خلافت را ندارند و ثروت مردم را چپاول می کنند و هر جا که می خواهند با دین بازی می کنند، به همین دلیل خشم او شدید و کینه تمام وجودش را فرا گرفت و چون سکوت در برابر اعمال حاکمان را جنایتی بس بزرگ می دانست، لذا با حمل سلاح خود که همان هجا بود به دفاع از حقانیت پرداخت و بدین وسیله با آن ها به مقابله برخاست. به همین دلیل حاکمان سعی در صدمه زدن به او داشتند، به گونه ای که دعبل نیز گوشه گیر شد، اما هنگامی که نظاره گر اموری بود که حاکمان به نام دین انجام می دادند، دست از هجا برنمی داشت.اهداف پژوهش:شناخت آن انگیزه های روانیِ اصلی که دعبل خزاعی را به آغوش تنهایی، بیگانگی و شکایت از همه چیز سوق داد.آشنایی خواننده با تعریف تفاخر و سپس مکانیسم دفاعی، بدبینی، بیگانگی، شکایت و دلتنگی و شواهد آن ها.سوالات پژوهش:نتیجه بدبینی و سرکوب جامعه استبدادی و سلطنتی دوره عباسی چیست؟سازوکار روانی دعبل خزاعی برای دفاع از خود، مذهب و اعتقاداتش چیست؟