بررسی رابطه کارکردهای اجرایی و قضاوت اخلاقی با میانجی گری نظریه ذهن کودکان 9 تا 11 ساله شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کارکردهای اجرایی نقش مهمی در توسعه نظریه ذهن دارند. نظریه ذهن نیز در توانایی کودکان برای درک و تفسیر رفتار دیگران نقش اساسی دارد. همچنین رابطه مثبتی بین کارکردهای اجرایی و نظریه ذهن با قضاوت اخلاقی وجود دارد. ازین رو در پژوهش حاضر، هدف بررسی رابطه بین کارکردهای اجرایی و قضاوت اخلاقی با توجه به نقش میانجی نظریه ذهن است.روش: این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش کودکان ۹ تا ۱۱ ساله شهر ایلام است که 370 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. از سه پرسشنامه قضاوت اخلاقی Sinha and Verma (1971)، نظریه ذهن Ghamrani و همکاران (2006) و کارکردهای اجرایی Barkley (2012) برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. داده ها به روش های همبستگی اسپیرمن و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهایSPSS نسخه 24 وsmart PLS نسخه 3 تحلیل شدند. یافته ها: بین کارکردهای اجرایی و قضاوت اخلاقی (246/0=β و 05/0>P)، کارکردهای اجرایی و نظریه ذهن (545/0=β و 05/0>P)، نظریه ذهن و قضاوت اخلاقی (494/0=β و 05/0>P) رابطه وجود دارد. همچنین نقش میانجی نظریه ذهن در رابطه بین کارکردهای اجرایی و قضاوت اخلاقی (269/0=β و 05/0>P) تایید شد.نتیجه گیری: کارکرد اجرایی، ظرفیت شناختی زیربنایی است که شناخت سطح بالاتر مانند استدلال و تصمیم گیری در موقعیت های اخلاقی را ممکن می سازد و تسهیل می کند. همچنین کارکرد اجرایی بر ارتقای سطح نظریه ذهن نیز اثر دارد. بنابراین جهت بهبود قضاوت اخلاقی برنامه های مداخله ای که رشد کارکردهای اجرایی را هدف قرار دهند، باید مورد توجه بیشتری قرار گیرند؛ زیرا می توان از طریق بهبود کارکردهای اجرایی، بستر مناسبی برای ارتقای سطح نظریه ذهن فراهم آورد و ارتقای نظریه ذهن بر پیشرفت قضاوت های اخلاقی تأثیر خواهد گذاشت.