مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
قرن هشتم
حوزههای تخصصی:
با وجود آنکه در سال های اخیر بسیاری از نسخه های خطی به واسطه پژوهشگران تصحیح و چاپ کرده اند ولیکن کم نیست آثاری که هنوز در گوشه و کنار کتابخانه های مختلف دنیا در زاویه ی گمنامی به سر می برد. یکی ازاین نسخه های نفیس و منحصر به فرد، منظومه ای است در قالب مثنوی در شرح عشق و عاشقی به شیوه ی ده نامه سرایی که یکی از شیوه های معمول ادب فارسی به ویژه در قرن هشتم هجری است. یگانه نسخه ای که از این منظومه ی غنایی به جای مانده و یا تا کنون یافت شده ، نسخه ای است که در کتابخانه ی توبینگن برلین نگهداری می شود و تاکنون تصحیح و چاپ نگردیده و ناشناخته باقی مانده است . این پژوهش بر آن است تا برای نخستین بار به معرفی این منظومه ی نفیس متعلق به قرن هشتم هجری که از جهت ادبی دارای ارزش فراوانی است ، بپردازد . روش تحقیق نیز به صورت اسنادی – تحلیلی است. بدین ترتیب که سعی گردید پس از تهیه ی فیلمی از تنها نسخه ی موجود و بازخوانی آن نسخه، این منظومه ی نفیس که به روش دیگر ده نامه های ادب فارسی ، با بافت و ساختی گوناگون سروده شده است ، مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد .
تأثیر الگوی جامعه شناختی سیاسی ایالت فارس در سیاست عملی آل اینجو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اواسط قرن هشتم هجری قمری ایالت فارس به دلایلی چون حملات مغول در پیرامون و ثبات و امنیت در درون، تجارت و رونق شیراز نسبت به شهرهای همسایه، امواج مهاجرت از اقوام و اقشار مختلف را به سوی خود جلب می کرد؛ بنابراین فارس از نظر تنوع قومی ترکیب پیچیده ای بود از بومیان زردشتی تا نومسلمانان صوفی مآب، از شهرنشینان صنعتگر تا روستاییان پرجمعیت دشت های اطراف فارس و عشایری که در مسیرهای گرمسیر و سردسیر به ییلاق و قشلاق مشغول بودند و اقوام گوناگون مهاجر از نواحی دور و نزدیک، از ترک و ترکمان و مغول کوچرو تا یکجانشینان بومی و مهاجر تاجیک (فارس). تنوع قومی گوناگونی افکار و آرمآن ها را پدید می آورد؛ پس برای شناخت رفتارهای سیاسی و سیاست عملی حکومت آل اینجو باید زمینه های آن را در ساختار جامعه شناختی سیاسی ایالت فارس مطالعه کرد.
سؤال پژوهش حاضر این است که الگوی جامعه شناسی سیاسی فارس چه تأثیری بر سیاست عملی و رفتار سیاسی حکومت آل اینجوگذاشته بود؟ فرضیه ی پژوهش این است که احوال جامعه شناختی متغیر و نوسان در قدرت های پشت پرده انعطاف و تغییر بسیاری را در رفتار سیاسی و سیاست عملی آل اینجو به وجود می آورد.
نتیجه ی تحقیق در تأیید فرضیه این است که تغییر در معادلات قدرت و برآمدن و برافتادن قدرت های پشت پرده، موجب انعطاف پذیری و سیالیّت قابل توجهی در رفتار سیاسی آل اینجو شد. آل اینجو برای حفظ حکومت، از قدرتی به قدرت دیگر منتقل می شدند.
پند منظوم در ادب عالمانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۶
79-104
حوزههای تخصصی:
شناخت افکار و اندیشه شاعران، مهم ترین ابزار رسیدن به اندیشه و تفحص در اوضاع تاریخی و اجتماعی آنان است. آثار ادبی هر ملتی همچون گنجینه ای پربها در تحرک اندیشه و احساس مخاطب خود، نقش بسزایی دارد. شاعران هر عصر در شکوفایی اذهان عمومی نقش مؤثری داشته و تلاش نموده اند تا در آموزش و تعلیم انسان برای داشتن زندگی بهتر و بهره وری از عرض زندگی مفید، او را یاری نمایند. عینیت بخشی به معارف ذهنی از رسالت های مهم ادبیات تعلیمی است. اشعار پندآموز که سراسر حکمت و اندرز است، موجب عبرت مخاطب می گردد. گاه کلام شاعر با تشویق و ترغیب همراه است و گاه با تحذیر. دیوان شاعران سرزمین ما گنجینه ای از گوهر های پندآموز و مشحون از رموز زندگی اجتماعی و طرق مختلف کسب معرفت و معاشرت است. در این مقاله تلاش شده است تا نیم نگاهی به روند و اوج و افول ابیات تعلیمی در آثار شاعران، از آغاز تا قرن هشتم انداخته شود و علل بروز و ظهور این نوع ادبی در ادبیات ایران مورد واکاوی قرار گیرد. هدف از این پژوهش تأثیر بسزای تعلیم و تربیت بزرگان ادب، بر رشد و بالندگی مردم است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که سیر تحول ادبیات تعلیمی از آغاز تا قرن هشتم روندی رو به رشد داشته است و شاعران از روش های ارشاد و راهنمایی، استدلال و پند و اندرز، تذکر، ترغیب، تکریم، تنبیه، تنذیر، گفتگو و موعظه برای تعلیم و تربیت بهره برده اند.
ناپایداری سیاسی در ایران قرن هشتم هجری: بررسی آماری عمر حکومت ها و میانگین سلطنت حکام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرن هشتم در تاریخ ایران، قرن تشکیل سلسله های محلی است. در این قرن در چهار گوشه ایران، سلسله های مختلف همانند قارچ از زمین می روییدند و دیگر کشور توسط حکومتی متمرکز و یکپارچه اداره نمی شد. در این پژوهش با استفاده از روش کیلومتریک (Cliometrics)، میزان عمر حکومت ها، و میانگین سلطنت حکام، به عنوان یکی از مولفه های ناپایداری مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از رابطه همبستگی بین میانگین عمر حکومت ها و سلطنت حکام با شکل گیری شرایط ناپایدار بوده است. میانگین عمر پنج حکومت بررسی شده در این قرن، 51 سال بوده است که رقم پایینی است. در میان این پنج حکومت، هیچ حکومتی عمری بالای صد سال نداشته است و سه حکومت زیر 50 سال حیات داشته اند. میانگین سلطنت حکام، در نیمی از حکومت های این دوره نیز زیر 10 سال بوده است. حکومت های این قرن، بعد از تاسیس، دوره تثبیت کوتاهی داشته اند و حکام تثبیت کننده آنها از یک نفر فراتر نمی رفته است. حتی برخی حکومت ها نظیر سربداران، آل اینجو و آل چوپان، دوره تثبیت را سپری نکرده و بعد از تاسیس، وارد دوره افول شده اند. منازعات درونی و بیرونی بسیار زیاد در این حکومت ها، موجب می شد که اکثر حکام آنها، فرصت ایجاد دوران باثبات و بلندمدت را پیدا نکنند.
بررسی اندیشه سیاسی «حافظ» در چارچوب نظریّه «اسپریگنز»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعران ایرانی از دیرباز از ارکان اصلی و واسطه ای میان مردم و دستگاه حاکمیّت بوده اند و به خاطر ارتباط مستقیم با حاکمیّت، نحوه معاش و گذران زندگی آنها همیشه از این ارتباط تأثیر پذیرفته است. حافظ به عنوان یکی از چهره های شاخص ادبیّات ایران، نه تنها از این قاعده مستثنی نیست، بلکه زندگی او عجیب با تحولات زمانه و جابه جایی حاکمان گره خورده است. پرسش اصلی پژوهش این است که این تحولات چه تأثیری بر اندیشه سیاسی حافظ گذاشتند و حافظ راه رهایی از مشکلات زمانه را در چه می دید؟ برای پاسخ به پرسش یادشده با به کارگیری نظریّه «اسپریگنز» (مشکل شناسی، علت شناسی، جامعه آرمانی، راه حل) و روش توصیفی - تحلیلی، ویژگی های اندیشه سیاسی حافظ توضیح داده شده است. طبق چارچوب نظری، یافته های پژوهش نشان می دهد که حافظ مشکل سیاسی جامعه خود را در قتل، زندان، تکفیر، تهمت، فساد، ناامنی و بی ثباتی می دید. او در مقام علت یابی تزویر و ریا، سوء استفاده از مقام و موقعیت و ظلم را عامل بسترساز بروز اعتراضات در جامعه می دانست. همچنین جامعه آرمانی حافظ در حوزه های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، ویژگی هایی همچون پرهیز از بدگویی، ریا، انجام کار بد و تأکید بر ساده زیستی و قناعت، بی اعتنایی به حسودان و دل نبستن به دنیا و قدرت داشت. از نگاه حافظ، راه حل فائق آمدن بر این مشکلات در اصلاح گری، پرهیز از ظلم، تسامح و مدارا، عبرت گرفتن از تاریخ و پندپذیری بود.
بررسی ویژگی های سبکی دُرِّسخن « غیاث»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دُرِّسخن اثری منثور است آمیخته به نظم که در قرن هشتم هجری به وسیله ی غیاث الدین بحرآبادی حمویی به تقلید از گلستان سعدی نگارش شده است. این اثر، بین سال های 739تا 750 ه . ق، یعنی هشتادوسه تا نودوچهار سال پس از نگارش گلستان سعدی، و به همان سبک، نوشته شده است. می توان این اثر را پس از نزهه الارواح امیری حسینی در ۷۱۱ق. ، روضه خلد 733 ق و نگارستان جوینی که در 735ق نگاشته شده، چهارمین اثر نوشته شده به تقلید از گلس تان از لحاظ تاریخی دانس ت. اگرچه کتاب، توان برابری با کلام فاخر سعدى را ندارد، اما اثری پخته، سنجیده، زیب ا، ساده و مفید است. این مقاله بر آن است که ضمن معرفی کوتاه نویسنده و اثرش، ویژگی های سبکی کتاب دُرِّسخن غیاث را بررسی کند. نخست، به نویسنده ی آن یعنی «ابوالفتوح غیاث حمویی»، متخلص به «غیاث» و کتابش دُرِّسخن پرداخته و اطلاعاتی را به دست داده است. در ادامه مقاله، ویژگی های س بکی «دُرِّسخن» غیاث، مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجا که متن کتاب عرفانی، اخلاقی و تعلیمی است، به شیوه ای ساده و روان نوشته شده، گاهی با سجع و موازنه و صنایع لفظی و محسوس آراسته گردیده و ندرتا واژگانی دشوار و ناشناخته در آن به کار رفته است.
بازتولید گفتمان نهادها و گروه های اجتماعی شیراز قرن هشتم در دیوان حافظ شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیوان حافظ شیرازی به عنوان متنی ادبی، واجد موقعیّتی تاریخی، و محصول تعامل خالق اثر با مجموعه ای بسیط و گسترده از سنّت ها، گفتمان ها و جریان های اجتماعی و تاریخی سده ی هشتم هجری است. نسبت دیوان حافظ با گروه ها و عناصر اجتماعی، چگونگی بازتولید آن، نیز میزان تقویت، به حاشیه رانی و مطرود نمودن این گروه ها در فرآیند تولید اثر ادبی، موضوع شایسته ی درنگی است که روشن نمودن ابعاد آن، پژوهشی مستقل را طلب می نماید. از این رو این جستار، با روشی توصیفی تحلیلی و استعانت ممکن از مباحث رویکرد تاریخ گرایی نوین، درصدد پاسخ به این سؤالات است که چه گفتمان هایی از نهادها و گروه های اجتماعی شیراز قرن هشتم، در شعر حافظ بازتولید شده اند؟ نحوه ی کنشمندی حافظ و عوامل تقویت و به حاشیه رانی این گفتمان ها در متن و فرایند خلق این اثر ادبی چه بوده است؟ یافته ها نشان می دهند که دیوان حافظ، با شبکه ای پیچیده و شناور از نمادها، دال ها و مدلول های منفی و مثبت، عرصه ای برای به حاشیه رانی و تقابل با گفتمان نهادها و گروه های اجتماعی و رسمی وابسته به قدرت، از قبیل: قاضیان، واعظان، صوفیان، و همچنین بستری برای تقویت بخشی به گفتمان قلندران و درویشان در پیوندی نزدیک با گفتمان برساخته ی رندان، شده است. در این راستا حافظ، در مقام منتقدی رند و بی پروا، با وقوف بر ابعاد گفتمانی و آسیب شناختی اجتماعی و تاریخی عصر خود، نظیر: ریا، جزمی گری، بی عملی وخردستیزی، و هجمه علیه ی آن در دیوانش، آزاداندیشی، عمل گرایی و تساهل اجتماعی را، به مثابه ی الگو و مدلی مترقی در تعالی اجتماعی و تاریخی، ارائه داده است.
هیچ کاره نیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر حافظ از قرن هشتم به این سو با ذهن و زبان فارسی زبانان ارتباط برقرار کرده؛ به همین سبب، برخی از ساخت های تاریخی زبان شعری او با زبان فارسی رایج امروز انطباق یافته و توجیه و تفسیر شده است. عبارت «هیچ کاره نیست» که حافظ آن را در بیتی به کار برده (ما را ز منع عقل مترسان و می بیار/ کان شحنه در ولایت ما هیچ کاره نیست)، ذهن شارحان شعر او را به خود مشغول کرده و آنان برای حلِّ تناقضی که در معنای این بیت به نظر می آمده است، بدون ذکر شاهدی از متون نظم و نثر قدیم، کوشیده اند آن را با برخی مثال ها از فارسی امروز تطبیق دهند. شارحان «هیچ کاره نیست» در این بیت حافظ را به دو صورت توجیه کرده اند: «همه کاره است» یا «کاره ای نیست» که با توجه به معنای کلی بیت، تنها یک صورت آن پذیرفتنی است. در این مقاله برای گشودن دشواری این عبارت، به کارکرد «هیچ» در تاریخ زبان فارسی در محور همنشینی و کارکردهای دستوری متفاوت آن توجه شده است که بیشتر دستوریان و فرهنگ نویسان به آن نپرداخته اند. برخلاف نظر شارحان، با ذکر برخی شواهد از کاربرد «هیچ» در متون نظم و نثر، نشان داده شده است که با آگاهی از نکته ای دستوری می توان این ساخت زبانی حافظ را توجیه و تبیین کرد.
سنجش داده های تاریخی قرن هشتم هجری در دیوان حافظ شیرازی با منابع تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده ها و رویدادهای اجتماعی و تاریخی در هر دوره اگر موضوعیّت داشته باشند دامنه ی آن به متون ادبی آن دوره نیز کشانیده می شود. دیوان حافظ شیرازی نمونه بارزی از نزدیکیادبیات با برخی از مسائل تاریخی و اجتماعی عصر وی، می باشد. شناخت داده های تاریخی موجود در دیوان حافظ؛ افزون بر شناخت بیشتر شعر و روزگار او، می تواند میزان همپوشی و قرابت داده های تاریخی دیوان حافظ را با منابع تاریخی این دوره روشن نماید. از این رو این جستار با روشی توصیفی تحلیلی و استعانت ممکن از نظریه ساختارگرایانه تکوینی گلدمن، به دنبال پاسخ گویی به این سؤالات است که داده های تاریخی قرن هشتم در دیوان حافظ چه نسبتی با منابع تاریخی این دوره داشته و حافظ در وارد نمودن آن در دیوانش به چه میزان توفیق یافته است؟ یافته ها بیانگر آن است که حافظ با آگاهی، تاریخ نگری و تحلیل بالایی که از مسائل تاریخی و اجتماعی داشته،برخی از مضامین و رویدادهای اجتماعی وتاریخی عصر خود را، به شکلی موجز و با مکانیزم های ادبی در شعرش وارد نموده است. به طوری که یکی از رازهای جاودانگی و هنری دیوان وی، ارائه تحلیل های دقیق، ظریف و تیزبینانه، در مواجهه با وقایع و پدیده های تاریخی و اجتماعیروزگارشاست. قرابت و همپوشی برخی از داده های تاریخی و اجتماعی شعر حافظ با وقایع و منابع تاریخی زمانه وی، به گونه ایست که محققان می توانند به مثابه فکتی تاریخی از آن، در امر تاریخ نگاری، بهره مند شوند.
تبادل، تعامل و بازتولید گفتمان های سیاسی قرن هشتم هجری در دیوان حافظ شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۱
467 - 494
حوزههای تخصصی:
اثر هنری محصول تبادل، تعامل میان خالق اثر با منابع جمعی و شبکه هایی بسیط و پیچیده از سنّت ها، گفتمان ها و نهادهای تاریخی، سیاسی و اجتماعی است. دیوان حافظ، چونان مینیاتوری ظریف و هنرمندانه، نمونه بارزی از بازنمایی، بازتولید گفتمان ها و عناصر سیاسی قرن هشتم هجری است که بررسی ابعاد و زوایای آن می تواند، افزون بر شناخت گفتمان های سیاسی این دوره، نقش این گفتمان ها را در شکل بخشی به روابط متن و تاریخ، تشریح و تبیین نماید. این جستار با روشی تحلیلی-توصیفی و استعانت ممکن از رویکرد تاریخ گرایی نو، گفتمان های سیاسی عصر حافظ، چگونگی تعامل و بازتولید این گفتمان ها، همچنین میزان تقویت و طرد آن در دیوانش را در کانون توجه خود قرار داده است. یافته ها نشان می دهند که گفتمان هایی نظیر: گفتمان خسروانی و ایرانی آل اینجو، گفتمان شریعت محور آل مظفر، همچنین گفتمان ترک مدارانه تیمور، از زمره گفتمان های مسلط و غالب قدرت در عصر حافظ می باشند که در دیوان وی با شبکهای از عناصر، نمادها، دال ها و مدلول های شناور بازتولید شده اند. دیوان حافظ سوای دوران سلطنت امیر مبارزالدین مظفری غالباً ساختی نمادین و تقویت بخش به گفتمان های سیاسی آل اینجو و حاکمان مظفری است. چنانچه بازتولید نام محتسب، با شبکه ای از تداعی های منفی، استعاره ای انتشار یافته از تقابل با گفتمان جزمی گرایانه این امیر مظفری است. حافظ در پایان عمر با افول و فروپاشی خاندان مظفری و گفتمان آنان، به گفتمان مسلط و ترک مدارانه تیموریان اقبال نشان داده؛ اما با نابسامانی دوباره اوضاع زمانه و ناامیدی از گفتمان ترک مدارانه، آرزوی تحقّق گفتمان خسروانی قدرت را، باری دیگر در دیوانش تقویت نموده است.
نقدهای شاه نعمت الله ولی در حوزه های تصوّف، فلسفه و کلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۹
151 - 180
حوزههای تخصصی:
در نوشتار حاضر با روش توصیفی-تشریحی نقدهای یکی از اثرگذارترین چهره های تصوّف، شاه نعمت الله ولی، در رسائل منسوب به او با هدف شناسایی حوزه هایی که نقد کرده است و نیز روش و زبان او در این نقدها بررسی و تحلیل می شود. مطالعه این نقدها نشانگر دیدگاه و آرای او در مذهب، عرفان و فلسفه است. شاه ولی مریدان فراوانی داشته و به یقین برخی از آن ها انحرافات و بی رسم و راهی هایی های داشته اند، ولی نتایج تحقیق نشان می دهد که وی به نقد آن ها نپرداخته و به نقد آرای نظری در خصوص سیر و سلوک عرفانی بسنده کرده است. شاه ولی به مقام مشاهده معتقد نبوده و معرفت عرفا جز معرفت قطب را ناقص می داند. همچنین بین سیر و سلوک عرفانی و زندگی عادی و معمولی بین مردم منافاتی ندیده است. در حوزه فلسفه وکلام با اینکه از شارحان مکتب اکبری است، اما گاهی دیدگاه های ابن عربی و نیز دیدگاه های حکما، معتزله و متکلّمان و برخی از دیدگاه های امامیه را بدون اشاره به نام نقدشونده نقد کرده است. او با زهّاد و شطاحان مخالف بوده، اما نگاه مثبتی به ملامتیه داشته است. شاه ولی از نظر زبانی کمتر از تمثیل و حکایات بهره برده و با زبانی ساده و روشن نقدهای خود را بیان کرده است.
تفسیر و تحلیل شعر ستایشی (تا پایان قرن هشتم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش قابل توجهی از شعر فارسی را شعر ستایشی در برمی گیرد؛ که کم تر شاعر فارسی زبانی را می توان یافت که گونه ای از اشعار ستایشی در دیوانش یافت نشود؛ اما داوری در مورد شعر ستایشی، اغلب منفی بوده است و بسیاری از مخاطبان شعر فارسی، برای شعر ستایشی ارزش قابل توجهی متصور نیستند؛ از این رو پژوهشگران، ادبیات شناسان و مخاطبان شعر، غالبا شعر ستایشی را از نظر دور نگه داشته، چندان عنایتی به آن نمی کنند؛ همین پیش داوری، جایگاه شعر ستایشی را متزلزل کرده است. شعر ستایشی بدون در نظر گرفتن شرایط سیاسی و اجتماعی آن زمان، با معیارهای امروزی داوری می شود؛ این برخورد با شعر ستایشی، موجب شده است که این بخش از ادبیات فارسی با وجود ارزش های غیرقابل انکارش، نادیده انگاشته، تحقیقات اندکی در این مورد انجام شود؛ در این مقاله ابتدا تصویری روشن از شعر ستایشی ارائه می شود، سپس به بررسی ساختار آن می پردازیم و در پایان نیز برخی از مهم ترین ارزش ها و کارکردهای شعر ستایشی را فهرست وار ذکر می کنیم و نشان می دهیم که شعر ستایشی ارزش های غیر قابل انکاری دارد که نمی توان به راحتی از آن ها چشم پوشید.