مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۴۱.
۵۴۲.
۵۴۳.
۵۴۴.
۵۴۵.
۵۴۶.
۵۴۷.
۵۴۸.
۵۴۹.
۵۵۰.
۵۵۱.
۵۵۲.
۵۵۳.
۵۵۴.
۵۵۵.
۵۵۶.
۵۵۷.
۵۵۸.
۵۵۹.
۵۶۰.
شعر
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
149 - 185
حوزه های تخصصی:
امروزه ادبیات تطبیقی، تنها به بحث میان آثار ادبی از زبان های مختلف با ژانر یکسان، نمی پردازد؛ بلکه به تطبیق رشته های مختلف هنری و مشخص کردن تأثیر و تأثرهای آنان بر یکدیگر، نیز می پردازد. یکی از حوزه های مهم و جذاب مطالعات «بینارشته ای»، حوزه تطبیق آثار سینمایی متأثر از شعر شاعران مختلف است. چنین خلقی، در تاریخ سینمای ایران، آنچنان مورد توجه قرار نگرفته است و تعداد معدودی از سینماگران خوش ذوق و صاحب سبک، به این روش، پرداخته اند. یکی از این سینماگران، مرحوم «عباس کیارستمی» است. او در دهه شصت، با اقتباس از شعر «نشانی» سهراب، فیلمی با عنوان «خانه دوست کجاست؟» ساخت. در این پژوهش، با مداقه در عناصر شعر و سینما و کارکرد لوازم آنان، به بررسی شعر سهراب و سینمای کیارستمی (چه از نظر سبکی چه جهان بینی) پرداخته شده و سپس تطبیق این دو اثر از نظرگاه «فضاسازی»، «قالب»، «راوی» و «مضمون» اساس کار قرار گرفته است و نتایجی به دست آمد که اقتباس آزاد و آگاهانه کیارستمی از شعر سپهری را آشکار می سازد.
بررسی درون مایههای اجتماعی شعر دوره ی دوم مشروطه ی افغانستان (مطالعه ی موردی: اشعار عبدالعلی مستغنی، محمود طرزی، قاری عبدالله، عبدالهادی داوی و لودین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
413 - 432
حوزه های تخصصی:
ادبیّات تاریخچه ی هوّیت ملّت ها و منبع هنریِ شناخت اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جوامع بشری است. در تمامی دوره ها، همراهی اجتماع و ادبیّات و تأثیر محیط اجتماعی بر تولیدات آثار ادبی به چشم می خورد. نقش اساسی ادبیّات هنگامی به درستی شناخته می شود که درون مایه ی آن مورد بررسی قرارگیرد. دوره ی دوم مشروطه، عصر شکوفایی ادب و فرهنگ در افغانستان به شمارمی آید. تحوّلات ادبی این دوره نقش بسزایی در دگرگونی و تغییر مسیر ادبیّات معاصر افغانستان داشته است. این دوره، دور ه ی تغییر و تحوّل بنیادین در درون مایه ها و مضامین کهن شعر فارسی و سرآغاز ورود بسیاری از اندیشه ی های نو به شعر و نثر است. هدف از این پژوهش بررسی برجسته ترین درون مایه های اجتماعی شعر دوره ی دوم مشروطه و مشخّص کردن شاعرانی است که نقش بسزایی در ورود مضامین جدید در شعر این دوره داشته اند. نتایج تحقیق از فاصله گرفتن شعر از دربار و جایگزینی مطالبات اجتماعی به جای مدح و ثنای شاهان حکایت دارد. عبدالعلی مستغنی، محمود طرزی، قاری عبدالله، عبدالرحمن لودین و عبدالهادی داوی پنج چهره ی شاخص و تأثیرگذار این دوره اند که نقش بسزایی در خلق درون مایه های جدید و ورود آنها به شعر داشته اند. وطن، آزادی، بیداری، انتقاد از حکومت، دعوت به مبارزه، استعمارستیزی، اتّحاد، تعلیم و تربیت، نکوهش رشوه خواری، شکوه از روزگار و ... از مهم ترین درون مایه های اجتماعی اشعار این شاعران است.
سخاوت در قرآن کریم، حدیث و بازتاب آن در شعر صائب تبریزی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵
47 - 61
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش دیدگاه قرآنِ عظیمُ الشّأن و احادیث ائمه معصومین(ع) در باره سخاوت بررسی شد و بازتاب آن در شعر صائب تبریزی، مورد مطالعه قرارگرفت. با استفاده از روش کیفی(توصیفی- تحلیلی)، اطلاعات و داده ها به شیوه کتابخانه ای، جمع آوری، تحلیل، تبیین و ترتیب گردید. این تحقیق نشان می دهدکه سخاوت، یکی از اصول اساسی ارزش ها در جامعه اسلامی و انسانی است؛ خداوند بخشایشگر(ج) در قرآن ِ مجید انسان ها را به انجام آن، تشویق و امرکرده است و برای سخاوتمندان پاداشِ بس بزرگ و نیکو قرار داده است: «فَالَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَأَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ کَبِیرٌ»«پس برآنانی از شما که ایمان آورده و انفاق کردند پاداش بزرگ خواهد بود» (الحدید/ 7). و هم چنین از پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین(ع) احادیث بی شماری در مورد سخاوت و انفاق در کتاب های معتبر نقل شده است. چنان که پیامبر بزرگوار(ص) فرمود: «سخاوت درختی است از درختان بهشت آویخته تا زمین، هرکس به شاخه ای از آن چنگ زند او را به بهشت می کشاند» (ورام، 1369). امام جعفر صادق (ع) فرمود: «برآوردن حوائج و نیازمندی های مؤمن از هزار حجّ مقبول و آزادی هزار بنده و فرستادن هزار اسب مجهّز در راه خدا، بالاتر و والاتر است» (ابن بابویه، 1400ق). صائب تبریزی با تأثیر پذیری از قرآن کریم و احادیث، به سخاوت، انفاق و همدردی با مستمندان، بی نهایت توجه داشته و او را می توان در زمره شاعران دلسوز، بشردوست و مشوِّق سخاوتمندی قرارداد، زیرا او باور دارد که در جامعه انسانی ضرورت است تا افراد در برابر گرفتاری های دیگران احساس مسئولیت کنند و با نیازمندان رفتار سخاوتمندانه و مهربانانه داشته باشند.
گونه شناسی اشعار عاشورایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشعار عاشورایی از نظر لحن، ساختار و کاربرد در اشکال متنوع و با درون مایه سوگ، با رویکرد عرفانی، حماسی، اخلاقی و اجتماعی و گاه با تلفیقی از این رویکردها عرضه می شوند. در این جستار با روش توصیفی-تحلیلی و استشهادی، وجوه زیبایی و عجین بودن عواطف و خیال شاعر عاشورایی با رویداد تاریخی در انواع شعر عاشورا بیان می شود. نتایج حاکی از آن است که گونه های اشعار عاشورایی با صراحت، سادگی زبان، حقیقت، پیام و مضمون پردازی صمیمی،... درآمیخته است که با توجه به طبع، ذوق و توفیق شاعر و همچنین عنایت اهل بیت، شکل مورد نظر شعر عاشورایی گاه به سان اثری کلاسیک و گاه با تلفیقی از آواز و شیوایی موسیقی شعر در محفل سیدالشهدا(ع) ترسیم می شود که همین ابتکار منجر به آفرینش گونه خاصی از این نوع شعر می شود. عناصر زبان، موسیقی، تخیل و عاطفه در انواع گونه های شعر عاشورایی یزد در فلسفه عاشورا، کارکرد توضیحی دارند و تصاویر بر پایه معرفت حسّی و اصل تداعی استوار است.
بازنمایی گفتمانی کنشگران اجتماعی در غزل های عاشقانه اسپنسر و سیدنی از منظر رویکرد جامعه شناختی-معنایی ون لیوون (1996)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رنسانس به عنوان عصری پربار که در آن ادبیات و خصوصاً شعر شکوفا گردید، تا کنون موضوع مطالعات بسیاری بوده است. این دوره، که در بریتانیا دوره الیزابت نیز نامیده می شود، عصر طلایی غزل سرایانی نامی همچون سر فیلیپ سیدنی (1586-1554) و ادموند اسپنسر (1599-1552) است. جستار پیش رو، به تحلیل 16 غزل از غزلیات سیدنی و اسپنسر بر اساس نظریه جامعه شناختی-معنایی ون لیوون (1996) پرداخته است و رویکرد ایدئولوژیک این دو شاعر در بازنمایی کنش گران اجتماعی از خلال تعامل آن ها با ساختار قدرت مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، یافته ها نشان داد که الگویی یکسان در بازنمایی شخصیت ها در این غزلیات وجود دارد؛ به گونه ای که شخصیت مردان صدای مسلط در متن ها هستند، اما شخصیت زنان به حاشیه رانده می شوند. این الگو بیانگر بستری ایدئولوژیک در متون مورد بررسی است. نتایج نشان داد که این الگو بازنمای ساختار قدرت در دوره الیزابت است که بر اساس آن کنشگران اجتماعی بر اساس مرز بندی های جنسیتی طبقه بندی می شوند.
«افسانه» بازشناسی یک اصطلاح موسیقی در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰ (پیاپی ۹۵)
159 - 180
حوزه های تخصصی:
موسیقی با پیشینه ای چندهزارساله در میان ایرانیان، هم در جایگاه یکی از هنرهای زیبا و هم به منزله یک فن کاربردی، در ساحت های گوناگون زندگی فردی و اجتماعی حضور داشته است. افزون بر بازتاب این حضور، پیوند دیرینه و تنگاتنگ موسیقی با شعر، دواوین شعر فارسی را مشحون از اصطلاحات موسیقی و نام الحان و نغمه ها و سازها و سازندگان کرده است. بدیهی است که در گذر زمان، برخی واژگان و اصطلاحات جدید در این حوزه رواج یافته اند و شماری نیز مهجور مانده و سرانجام فراموش شده اند و بعضی دیگر دچار تحول لفظی یا معنایی یا نوسان در گستره شمول شده اند. ازسوی دیگر، درک درست معانی و حتی دریافت بسیاری از جنبه های هنری متون، در گرو تسلط بر رویه های گوناگون معنایی واژگان و وجوه دلالت اصطلاحات است. بی گمان، یکی از کارکردهای مهم نگارش شرح بر آثار گذشتگان، توضیح معنی لغات مهجور یا معنی تحول یافته یک واژه همچنان رایج و نیز آگاهاندن مخاطب از مفهوم اصطلاحی کلمات و ترکیباتی است که بدون اشراف بر آنها، درک متن برای خواننده میسر نیست یا دست کم ناقص است. پژوهندگان تعداد زیادی از اصطلاحات فراموش شده موسیقی را در متون شناسایی و معرفی کرده اند، اما به نظر می رسد هنوز تعدادی از این مصطلاحات مغفول مانده است. «افسانه» یکی از این اصطلاحات است. در این جستار، به روش تحلیل محتوا و به شیوه توصیفی تحلیلی، رویه موسیقایی این اصطلاح کاویده شده و ظرافت های هنری شماری از ابیات، که در سایه فراموشی معنای اصطلاحی واژه محجوب مانده، آشکار شده است.
تحلیل محتوای کیفی اشعار جنبش 14 فوریه بحرین
حوزه های تخصصی:
"بیداری اسلامی" یا به تعبیر رسانه های غربی و عرب زبان "بهار عربی"، موجی از انقلاب ها و خیزش های مردمی است که از سال 2010، جهان عرب را در بر گرفته است. این انقلاب ها و خیزش ها که در پی خودسوزی جوانی در کشور تونس اغاز گردید، در گذار زمان، هر کدام پیام خاصی در پی داشت. در کشور تونس به فرار رئیس جمهور، در لیبی به کشته شدن معمر قذافی، در مصر به سقوط حسنی مبارک منجر شده و در کشور بحرین نیز ، سرکوب و طایفه گرایی و شورش فرقه ای شیعیان نامیده شد. به طور کلی دو رویکرد و دیدگاه اصلی درباره ی ماهیت این انقلاب ها و خیزش ها در سطح جهان مطرح شده است که عبارتند از "بیداری اسلامی" و "بهار عربی". هر کدام از این عناوین، طرفداران خاص خود را دارند و طرفداران هر یک، به نحوی نظریه ی مقابل را رد و مردود می شمارند. در همین راستا پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد جهت دار در روش تحقیق تحلیل محتوای کیفی، اشعار جنبش 14 فوریه رامورد تحلیل و بررسی قرار داده است. تحلیل و بررسی این اشعار حاکی از این است که نظریه ی "بیداری اسلامی" در مورد جنبش 14 فوریه ی بحرین از درجه صداقت بیشتری برخوردار بوده و نظریه ی "بهار عربی"در مورد آن محلی از اعراب ندارد.
تأثیر شعر قصه بر یادگیری مقولات دستوری پایه هفتم (مطالعه موردی، فعل، مصدر و بن های ماضی و مضارع)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر قصه و شعر بر یادگیری مقولات دستوری پایه هفتم و تأکید آن بر یادگیری مواردی همچون فعل، مصدر و بنهای ماضی و مضارع است. در این پژوهش، علاوه بر ذکر اهمیت این موضوع و بیان مسائل نظری، به ذکر چهار شعر از نویسنده این مقاله می پردازیم که در سال های تدریس خود، برای آموزش برخی از مباحث دستوری پایه هفتم که شامل فعل، مصدر و بن های ماضی و مضارع است، بهره جسته و نتایج مثبتی گرفته است.نگارنده این سطور، طی شش هفته از اول بهمن ماه تا پانزدهم اسفندماه 1400 پژوهش خود را عملیاتی ساخته و با دسته بندی دانش آموزان پایه هفتم به دو گروه سی نفره آزمایش و کنترل به مطالعه و بررسی پرداخت. آموزش مباحث مذکور برای دانش آموزان گروه آزمایش با استفاده از اشعاری که توسط دبیر سروده شده، تدریس شد و دانش آموزان ضمن شرکت فعالانه در امر یادگیری و حفظ ناخودآگاه اشعار آموزشی، شادی و نشاط خاصی را در جریان آموزش حس می کردند؛ اما آموزش مباحث نام برده به گروه کنترل به روش عادی و بدون استفاده از شعر و قصه صورت گرفت. در هفته ششم پژوهش، ارزیابی های دانش آموزان دو گروه آزمایش و کنترل نشان داد میانگین نمرات گروه آزمایش در مجموع پرسشهای شفاهی و کتبی52/1 نمره از میانگین نمرات گروه کنترل، بالاتر شده است یافته های این پژوهش بیانگر این مطلب است که استفاده از شعر و قصه در یادگیری مقولات دستوری تأثیر به سزایی دارد و جذابیت آنها برای دانش آموز علاوه بر تسهیل امر یادگیری، باعث القای حس شادی نیز می شود.
نقد و بررسی ساختار عناصر بیانی در اشعار کتاب فارسی پایه اوّل ابتدایی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، بر آن است با روش پژوهش کمی از نوع توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به بررسی و تحلیل انتقادی ساختار عناصر بیانی اشعار کتاب فارسی پایه اوّل ابتدایی بپردازد تا پاسخی برای سؤالات پژوهش بیابد؛ سؤالاتی چون: شاعران شعر کودک، در استفاده از عناصر خیال تا چه اندازه به سطح فهم و درک مخاطب توجه کرده اند؟ و همچنین مؤلفان کتاب فارسی اوّل ابتدایی، در انتخاب اشعار کودکانه و خیال انگیز چه میزان به احوالات و نیازهای رشدی دانش آموزان توجه داشته اند؟ این مطالعه نشان داده است که سرایندگان شعر کودک و همچنین مؤلفان کتاب فارسی اوّل ابتدایی در توجه به روحیات مخاطب موفق عمل نموده اند و بیشترین بسامد عناصر خیال به ترتیب نماد(نمادهای ساده و قابل دسترس) و استعاره نوع دوم(تشخیص) است؛ امّا از موارد قابل انتقاد به استعاره نوع اوّل(مصرّحه یا آشکار) و وجود تشبیهات مجمل(با حذف وجه شبه) – که قاعدتاً در شعر کودک نباید وجود داشته باشند- می توان اشاره نمود.
بررسی جنبه های روانشناختی شعر و معماری سبک اصفهانی از منظر نظریه آلفرد آدلر و کارل گوستاو یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (خرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
713 - 728
حوزه های تخصصی:
زمینه: با بررسی های انجام شده مشخص گردید که تاکنون مطالعه ای به بررسی جنبه های روانشناختی شعر و معماری سبک اصفهانی از منظر نظریه آلفرد آدلر و کارل گوستاو یونگ نپرداخته است.
هدف: در این مقاله به بررسی جنبه های روانشناختی مشترک شعر سبک اصفهانی (هندی) و معماری سبک اصفهانی پرداخته شده است.
روش: روش پژوهش، کتابخانه ای و نوع آن، تحلیلی-توصیفی است. پس از بررسی ویژگی ها و جنبه های روانشناختی مشترک شعر و معماری دوره اصفهانی به این نتیجه رسیده ایم که علاوه بر مسائل اجتماعی که شعر و معماری را در دوره صفویان تحت تأثیر قرار داده، برخی جنبه های روانشناسی نیز در این دوره بر سبک شعر و معماری این دوره اثر گذاشته است.
یافته ها: با توجه فراگیر شدن شعر و هنر در بین مردم و خروج آن از دربار، نشانه های برون گرایی در شعر و هنر این دوره دیده می شود و بازنمود آن، توجه به سلایق فکری و تخیّلی عامه مردم به جای در نظر گرفتن عقاید حاکمان است که این امر در قالب مؤلفه «علاقه اجتماعی» از نظریه آلفرد آدلر قابل بررسی است. همین امر باعث شد تا شعر و معماری این دوره به جای تخصصی شدن و سفارشی شدن، عمومی شده و بر اساس سلیقه فکری و خیالی و عاطفی عامه مردم تکوین یابد.
نتیجه گیری: جنبه رواشناختی مشترک در شعر و معماری این دوره، توجه به باورها و عقایدی است که در حوزه روانشناسی، به عنوان کهن الگو مطرح می شوند و در قالب نظریه یونگ قابل بررسی هستند. این جنبه نیز زاییده عمومی شدن شعر و معماری است و در طی این فرآیند، باورها و عقاید و کهن الگوهای مشترک عامه مردم در شعر و معماری این دوره نمود یافته است.
مقایسه ادبی عنصر عاطفه در اشعار متنبی و ابوفراس حمدانی درباره دربار سیف الدوله نادر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
151 - 178
حوزه های تخصصی:
متنبی و ابوفراس از جمله شاعران دربار سیف الدوله اند که در اغراض مختلف شعری به ویژه مرثیه، به خاطر عواملی چند، شعرشان متفاوت شده است؛ متنبی در اغراض مختلف شعری در مدایح خود به دفعات متعدد، ضمن مدح، سخا و بخشندگی، دلاوری و کاردانی ممدوح، به ستایش خود نیز پرداخته است؛ اما در رثائیات، به خصوص رثای خوله، خواهر بزرگ سیف الدوله، شاعر، سیف الدوله را در غم از دست دادن خواهرش، شریک شده و از این مصیبت، غمگین گردیده و اشک ریخته است. همچنین تمام صفات و اخلاق نیک او را که دلالت بر منزلت والا و ارزش و علم و ادب او دارد، ذکر نموده است. سپس پادشاه را به بلندهمتی توصیف کرده و از کلیه اعمال بیهوده ای که دیگران به آن مشغول می شوند، مبّرا نموده است. متنبی در این قصیده، بیشتر به احساس و عاطفه پناه برده تا هنر و عقلش. ابوفراس هم در رومیات خود به اشعاری وجدانی پناه برده و عاطفه ای سوزناک را در شعرش نمایان ساخته، به طوری که شنونده در حین شنیدن آن احساس رخوت و بی میلی نمی کند. نویسنده در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی، مبتنی بر مطالعه کتابخانه ای انجام گرفته، درصدد است تا ضمن بررسی عنصر عاطفه در اشعار متنبی و ابوفراس به این پرسش پاسخ دهد که کدام یک از اغراض شعری این دو شاعر، حاوی عاطفه است؟ و وجه تمایز و تشابه این دو شاعر در بیان عنصر عاطفه در چیست؟
بازتاب جشن های ایرانی در شعر شاعران مکتب آذربایجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۷
321 - 340
حوزه های تخصصی:
در ایران از کهن ترین زمان، جشن های گوناگونی برپا می شده است؛ امروزه بسیاری از این جشن ها فراموش شده اند و دیگر برگزار نمی شوند، اما می شود ردپا و بازتاب آن ها را در آثار گذشتگان و شاعران کلاسیک پیدا کرد؛ از جمله شاعران مکتب آذربایجانی. بر همین اساس این پژوهش به بازتاب جشن های ایرانی و آیین های مربوط به آن در شعر شاعران مکتب آذربایجانی (با تاکید بر مجیرالدین بیلقانی، نظامی، خاقانی و فلکی شروانی) پرداخته است. بر اساس یافته های این پژوهش، از میان جشن های باستانی ایرانیان فقط چهار جشن باستانی نوروز، مهرگان، سده و یلدا، در اشعار شاعران مکتب آذربایجانی بازتاب پیدا کرده اند. از میان این چهار جشن نیز جشن نوروز بیشترین بازتاب را در اشعار شاعران مکتب آذربایجان داشته است و جشن سده نیز کمترین بازتاب را در میان اشعار آن ها داشته است. این پژوهش، از نوع پژوهش های نظری و کتابخانه ای است و ابزار گردآوری اطلاعات آن نیز، از طریق فیش برداری است.
مطالعه تطبیقی رنگ واژه ها در شعر «سیمین بهبهانی» و «گلرخسار صفی آوا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
693 - 722
حوزه های تخصصی:
رنگ ها بر درک انسان از پدیده های هستی اثرگذارند. گرایش ذهنی به رنگ و استفاده از طیف های آن، بازتاب کنش های گوناگون روانی است. هر رنگ اثری ویژه بر جسم و روح انسان بر جای می گذارد که به وسیله دو دانش فیزیولوژی و روان شناسی قابل اثبات است. شاعران به سبب نگاه حسّی و دگرگونه دیدن جهان، دریافت عمیق تری از رنگ ها دارند که بازتاب آن در شیوه های گوناگون تصویرسازی از تشبیه و استعاره تا حس آمیزی، آشنایی-زدایی و نمادپردازی مشهود است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی شعر سیمین بهبهانی و گلرخسار صفی آوا، دو شاعر زن معاصر از ایران و تاجیکستان را از منظر نظریه رنگ ماکس لوشر واکاوی کرده است. هر دو شاعر به گذر از سنّت و نوآوری در شعر متمایل اند و بسیاری از تصاویر اعماق و اتّفاقی شعر آنان به وسیله رنگ و آفرینش رنگ واژه های بدیع حاصل شده است. مضمون و موتیف غالب شعر بهبهانی زنان و جایگاه آنان و در سروده های صفی آوا، وطن و دغدغه های مرتبط با آن است و در نوشتار حاضر تحلیل روان شناسی رنگ ها نیز اغلب در همین راستا صورت گرفته است. حاصل آنکه هر دو به جهت غلبه روحیّه اندوهگین و ناامید از رنگ سیاه بیش از هر رنگ دیگری استفاده کرده-اند امّا با استفاده از قرمز و سبز آن را تلطیف کرده و مخاطب را به بهبود اوضاع امیدوار کرده اند. با این وجود در این حیطه اشعار بهبهانی در قیاس با صفی آوا به دلیل مهارت او در تکنیک پردازی، استفاده همه جانبه از ابزارهای فرهنگی، روان شناسی، وسایل ارتباط جمعی و کهن الگوها دارای بسامد،
بازتاب انگاره های قدسی در ترانه های دهه 1350 شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
105 - 122
حوزه های تخصصی:
ترانه یک قالب شعری موسیقایی است که در پهنه تاریخ همواره با درخواست ها و علایق عمومی مردم همراه و همسو بوده است. ترانه متعلق به توده مردم است و در میان دیگر انواع شعری بیشترین تأثیرپذیری را از فرهنگ عامه دارد. در دهه50 شمسی مصادف با اواخر حکومت پهلوی نوعی باور مذهبی در بین روشنفکران شکل گرفت که منحصراً در مواجهه با استبداد تعریف می شد؛ در نتیجه پرداختن به انگاره های قدسی و اساطیر آیینی مذهبی خود به نوعی اعتراض قابل فهم برای عامه بدل شد. از این رو محور اصلی این پژوهش واکاوی اسنادی سلطه عقاید مذهبی در بین ترانه سرایان نوین و بررسی چگونگی برخورد این ترانه سرایان با انگاره های قدسی و تحلیل ترانه های شاخص با مضمون اسطوره های آیینی است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد علاقه به ترسیم انگاره های مذهبی در ترانه روزگار پهلوی دوم جنبه آخرالزمانی دارد و ترانه سرا با نگاهی تمثیلی به دنبال یافتن یکسانی های عصر خود و دوران قدیسان است.
زمینه فرهنگی و ادبی منع تدوین حدیث در دو سده نخست هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۴ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۹۴)
150 - 172
حوزه های تخصصی:
بررسی منع کتابت حدیث به مثابه یک ارزش اجتماعی و تشریح زمینه ادبی و فرهنگی آن، مسأله پژوهش حاضر است و تبیین اصالت و مرجعیت زبان در جامعه آن روز عرب و پیوند آن با منع تدوین حدیث از اهداف این مقاله است. وقتی اشراف و بزرگان، کتابت را مایه شرمساری قلمداد می کردند و این وظیفه تا مدت ها بر دوش موالی بود، طبیعی است که به کتاب و کتابت نیز اعتماد نکنند و نقل شفاهی عرب هم طولانی گردد. سیر کتابت در فرهنگ عرب نشان می دهد صحابه و تابعین به شدّت در برابر ثبت و تدوین حدیث، جبهه گیری می کردند، اما نسل های بعد با فراهم شدن زمینه اجتماعی، فنی و گسترده شدن علوم، در آغاز به نوشتن کتاب های أمالی و سپس تصنیف و تألیف پرداختند. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی _ تحلیلی و رویکردِ کیفی، تحلیل گفتمان خواهد بود.
تحلیل چرایی دوگانگی رفتار اهل بیت (ع) در برابر شاعران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
153 - 172
حوزه های تخصصی:
تأثیر شگرف شعر بر جوامع بشری و علاقه عرب به کاردانان این عرصه، امری است که تقسیم دوگانه ی شعر به دو گونه ی ارزشی و جاهلی توسط قرآن و توجه سیره ی وحیانی رسول خدا (ص) و اهل بیت (ع) ایشان را به دنبال داشت. تحقیق توصیفی تحلیلی حاضر با عنایت به اهمیّت واکاوی سیره ائمه (ع) و پیروی از آن، از رهگذر بررسی روایات، به تحلیل رفتار دوگانه ی آل الله (ع) در مواجهه ی با شاعران عصر اموی و عباسی در دو ساحت عطا و منع معنوی و مالی پرداخته است. یافته های تحلیل تطبیقی روایات مشکل این حوزه، حاکی از آن است؛ شاعرانی که تنها به جنبه-های عاطفی و محبّت به خاندان وحی (ع) بسنده نکرده، بلکه با تأکید بر مسأله ی ولایت، معرفت افزایی و روشن گری اجتماعی سیاسی را سر لوحه ی تلاش های خود قرار دادند، هماره مورد تأیید خاندان وحی (ع) قرار گرفته و برای بازماندگان عرصه ی ادب، معیار و ملاک اصلی شعر ارزش مدار و آیینی را به میراث گذاشته اند.
«ایران» و «ایرانی» در فرهنگ و شعر صفوی
حوزه های تخصصی:
شعرا و نویسندگان دوره صفوی، چه آنها که ارتباطی با دربار دارند و چه افرادی که خارج از نظام درباری به نوشتن و خواندن مشغول اند، با ادراک جدیدی از هویت ایرانی بدان پرداخته اند. نشانگرهایی که آنها در نوشتار خود دارند، به صورت مستقیم و غیرمستقیم به مفاهیم ایران و ایرانی اشاره دارند و در این موضوع باورهای خود را تبیین می کنند. در این پژوهش به متون منظوم بیش از ده تن از شاعران این دوره دقت شد و تمامی قسمت های مربوط به مفاهیم هویت ایران و ایرانی استخراج و با روش تحلیل محتوای کیفی مطالعه شد. مؤلفه هایی که نشان از هویت ایرانی دارد، لزوماً لفظ مستقیم «ایران» نیست، بلکه نشانگرهای دیگری از باورها و سنت ها و تقابل ها با غیرایرانی ها این هویت را تعیین می کند. نظریه بازنمایی استوارت هال در نوع خوانش و تفسیر نشانه های فرهنگی و استدلال و نتیجه گیری کمک شایانی می کند. به ویژه کلیشه سازی در ابلاغ این نظر تأثیر دارد. بااین حال گاهی برخی نکات تنها از متون این پیکره پژوهشی ناشی می شود که با استقراء آنها و توجه به تاریخ اجتماعیات ایران قابل بررسی است. در نتیجه مطالعات می توان پربسامدترین مفاهیم مربوط را «افتخار و مباهات به ایران باستان»، «ایران و ایرانی بودن در قیاس با نژاد و هویت و قدرت سایر کشورها»، «غم و ویرانی ایران» و «قدرت ایران و ایرانی» دانست. علاوه بر ذکر صریح نام ایران، مؤلفه هایی اعم از باورهای شیعی، اعتنای جدی و معنادار به قدرت های باستانی ایرانیان در حکومت و در سنت گرایی نشان از تجدید هویت ایرانی دارد.
واکاوی زیباشناسی لفظی در زبان زنانه سوزان علیوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۴
20 - 42
حوزه های تخصصی:
توجّه به جایگاه و ویژگی های ادبیّات زنان در نقد ادبی معاصر، همزاد گسترش و رونق زنانه نویسی و موضوعات مرتبط با این حوزه، به ویژه هویّت زنان، سبک گویشی و زبان آنان می باشد که هرکدام در قالب مؤلّفه های جزئی تر قابل تأمّل و مداّقه است. به طوری که در این فضا می توان به شناخت عناصر احساسی زنان و رویکردهای زیباشناسی گفتار آنان پی برد. از جمله شعرای معاصر زن که کلامش را با رنگ عاطفه و شور احساس آمیخته و به ویژگی های روح زنانگی پرداخته و آنها را با قلم وزین خود آراسته، خانم سوزان علیوان، شاعر لبنانی است. او در بیان اندیشه ها و تفکّرات خود بر آن است تا دیدگاه جامعه عصرش را نسبت به زنان متحوّل ساخته و زن را الگوی عاطفه ای صادق و کانون محبّت و سرزندگی معرفی نماید و جوّ جامعه اش را متوجّه قابلیت ها و توانایی های نهفته زنان گرداند. در این مقاله سعی شده است به روش توصیفی تحلیلی، به معرفی این شاعر و ابعاد زیباشناسی زبان وی در چهار سطح آوایی، واژگانی، نحوی و ارتباطی در اشعارش پرداخته شود و مهم تر اینکه زوایای شخصیّتی، هنر نویسندگی و روح زیبا و لطیف او در تبیین مقاصدش تشریح گردد. بی شک واکاوی جلوه های زیبای ادبیات این شاعر و سبک گویشی او در تبیین موضوعات و معرفی فرهنگ و اعتقادات، نشان روشنی از قدرت بیانی و ترسیم هنرآفرینی و اعجاز در سخن اوست که در قالب شعری لطیف و گفتاری دلنشین به جامعه ادبی، به ویژه زنان تقدیم می کند تا بدین وسیله جایگاه و منزلت زن را در اجتماع تشخّص بخشد و با رویکردی منطقی اندیشه جامعه را با حوزه فکری و عدالت خواهانه زن و باورهای فرهنگی را در قالب اشعاری لطیف بر پایه نظرات فمینیستی تحکیم بخشد.
بررسی جغرافیای تاریخی در غزلی از حافظ
حوزه های تخصصی:
جغرافیای تاریخی یک گرایش علمی جدید است که بین دو علم تاریخ و جغرافیا قرارگرفته است و در این علم به علوم طبیعی در حیطه جغرافیا و علوم روحی (انسانی) در حیطه تاریخ پرداخته می شود. با اینکه جغرافیای تاریخی از این دو علم استخراج می شود به نحوی می توان گفت، این دو علم را نیز تغذیه می نماید. با توجه به اینکه شاعران نیز به مانند جغرافی-نگاران و مورخان به علوم طبیعی و روحی در اشعار خود توجه دارند؛ بنابراین بعضی از شاعران که در جنگ ها و در سفر و حضر با پادشاهان و امیران بوده اند اشعار آنها حاوی نکات نغز و بدیعی در این خصوص می باشد. گاهی اشاراتی در شعر شاعران یافت می شود که در سایر آثار تاریخی کمتر به آن پرداخته شده است. اگرچه حافظ طبق شواهد فردی اهل مسافرت و سیاح نبوده است اما به مناطقی گاه اشاره می کند که در خور توجه است. حافظ در مقایسه با سایر شاعران بزرگ از جمله سعدی اشارت اندکی دارد اما همین اشارات کوچک گاه در شعر زیبای ایشان بسیار چشمگیر و قابل توجه است. از جمله این شاعران می توان به حضرت حافظ اشاره کرد که در اشعار خود به نحو احسن اشارات خوبی در این خصوص دارد و به ویژه در یک غزل با مطلع «تویی که بر سرِ خوبانِ کشوری چون تاج» این علم را به خوبی در اشعار نغز خویش آشکار نموده است. یافته های مقاله حاکی از آن است که حافظ در این غزل اشارات روشنی به برخی اقالیم و مباحث تاریخی داشته است که برای مورخین و پژوهشگران حوزه جغرافی اطلاعات مفیدی ارائه کرده است.
نقش اقلیم در مفهومسازی زبان شعر: بررسی استعاره مفهومی «آه» در اشعار فارسی، انگلیسی و ترکی
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
75 - 98
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر تأثیر اقلیم بر مفهوم سازی در شعر بررسی تطبیقی می شود. بدین منظور استعاره های مفهومی «آه و ناله» در زبان های فارسی، ترکی و انگلیسی استخراج، و با استفاده از استعاره شناختی لیکاف (۱۹۸۰) تحلیل شد. پیکره زبانی پژوهش حاضر منتخبی از اشعار حافظ، سعدی و عطار در زبان فارسی؛ شهریار، فضولی و واحد در زبان ترکی؛ و شکسپیر، اسپنسر و جان دان در زبان انگلیسی ست. نتایج مطالعه نشان داد که تأثیر اقلیم بر شعر امری زبان محور نیست بلکه موضوعی بین زبانی است . "آه" در ادبیات فارسی «آتش»، در انگلیسی «باد»، و در ترکی «نسیم/آتش» است. با آه فارسی عاشق آتش می افروزد و معشوق را در این آتش می سوزاند. هم چنین، آه و به تبع آن آتش در فارسی ویژگی "بیرونی" دارد؛ ازاین روست که آتشِ آه عاشق دامن معشوق را گرفته و از وی انتقام می گیرد. در مقابل، در ادبیات انگلیسی آه از جنس آب/باد است و عاشق سیل و گاه طوفان به راه می اندازد و معشوق در سیل آه عاشق غرق می شود. هم چنین، باد و آب تولیدشده از آه در انگلیسی ویژگی «درونی» دارد و به دامن معشوق نمی رسد. بنابراین، آه های فارسی آتشین، خشک، سوزاننده و بسیار مؤثرند ولی آه های انگلیسی نمناک و توأم با اشک اند که باعث ایجاد طوفان در دریا می شوند. این خصوصیت منطبق بر اقلیم کشورهای ایران و انگلستان است. همین مسئله در زبان ترکی نیز صدق می کند، با این تفاوت که ادبیات ترکی راهی میانه در پیش می گیرد. آه ترکی گاه ملایم مانند نسیم است و گاه آتشین؛ نه نسیمش طوفان به راه می اندازد و نه آتشش افلاک و کواکب را می سوزاند. از دیگر نکات مهم زمان آه کشیدن شاعر است. در اشعار فارسی و ترکی آه در شب و سحر کشیده می شود اما در زبان انگلیسی زمان خاصی ندارد. شاید بتوان دلیل این کار را در باورها و اعتقادات دینی شعرا جستجو نمود.