مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۰۱.
۴۰۲.
۴۰۳.
۴۰۴.
۴۰۵.
۴۰۶.
۴۰۷.
۴۰۸.
۴۰۹.
۴۱۰.
۴۱۱.
۴۱۲.
۴۱۳.
۴۱۴.
۴۱۵.
۴۱۶.
۴۱۷.
۴۱۸.
۴۱۹.
۴۲۰.
شعر
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
175 - 200
حوزه های تخصصی:
اسرارنامه در کنار دیگر منظومه های عطار با اینکه در عرصه ی عرفان و معارف دینی رازهایی بسیار در خود دارد؛ اما در سایه ی سنگین منطق الطیر چندان که باید موردعنایت نبوده است؛ بااین حال از نگاه دقیق دو تن از استادان بزرگ ادب فارسی؛ مرحوم گوهرین و شفیعی، دور نمانده اند. این دو بزرگ، این متن را تصحیح کرده و شرحی نیز بر آن افزوده اند. هر دو شرح به ویژه شرح شفیعی با اینکه بی تردید حاوی نکات بسیار ارزشمندی هستند و گره از بسیاری از دشواری ها و ابهامات می گشایند؛ اما با کاستی هایی نیز همراهند. این کاستی ها: 1. گاه برخاسته از تفسیر نادرست برخی گره های زبانی یا مفهومی است (30 % موارد)؛ 2. گاه ناشی از غفلت از نکات و گره های شایسته ی توجه است (55 % موارد)؛ 3. و در مواردی حاصل توضیحات کم و ناقص ابیاتی است که نیاز به شرح و توضیح بیشتر دارند (15 % موارد). در این مقاله کوشش شده است تا پاره ای از این کاستی ها موردتأمل دوباره قرار گیرند و در کنار ارائه ی نظر دو استاد، دیدگاه نویسندگان این مقاله همراه مستندات و شواهدی از عطار و دیگران پیشنهاد شود.
نگاهی به یک منطقه ی سکوت در شعر شفیعی کدکنی: زن (براساس آرای پیر ماشری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
261 - 286
حوزه های تخصصی:
هر اثری سکوت ها و مکث هایی دارد؛ سکوت هایی که بدون آن، اثر اساساً محقق نمی شود. درک یک اثر منوط به کشف این منطقه ی سکوت و تفسیر آن است. هدف مقاله ی حاضر که با روش کتابخانه ای و تحلیلی انجام شده، آن است که بر پایه ی آرای پیر ماشری یکی از منطقه های سکوت در شعر شفیعی کدکنی را بررسی کند. زن در شعر شفیعی حضوری ناچیز و کم رنگ دارد. به گمان ما این امر بسیار معنادار به نظر می رسد و نمی تواند تصادفی باشد. ما در این مقاله دلایلی درون متنی و برون متنی را برای کم توجهی این شاعر ذکر کرده ایم. ازجمله دلایل درون متنی، نادیده گرفته شدن «منِ» شخصی، بوطیقای شعر متعهد و مؤانست با شعر سنتی را می توان مطرح کرد. ایدئولوژی شاعر (ایرانی، دینی و چپ) و غلبه وجهه ی استادی نیز ازجمله دلایل برون متنی تلقی می شود. پس از اقامه ی دلایلی برای این فقدان، این بحثِ روان شناختی را پیش کشیده ایم که احتمالاً شفیعی در ذهن خویش دست به جابه جایی زده و جای خالی زن را با عناصر و مفاهیم دیگری در شعرش پر کرده است. چنین می نماید که شفیعی عشق به مادر، وطن، زبان وادبیات فارسی، فرهنگ ایرانی، طبیعت و کبوتر را جای گزین عشق به زن زمینی کرده است.
درآمدی به نظریه نثر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ششم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
191 - 210
حوزه های تخصصی:
کاربرد فراگیر نثر در زبان گفتار و نوشتار باعث نشده است تا صاحب نظران عملاً آن را هم ارز نظم تلقی کنند. براین پایه، هنوز یک تعریف مشخص از نثر در اختیار نداریم. شاید دلیل این کاستی، دشواری تعریف این نوع سخن یا بداهت وجودی آن باشد؛ اما فیلسوفان، بلاغیان، عروضیان، سبک شناسان، منتقدان و زبان شناسان، ضمن بحث های عام تر یا خاص تر، کمابیش به توصیف و گاه تعریف نثر تمایل نشان داده اند. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی کوشیده است پس از واکاوی تعریف های پیشین نثر به تعریف منطقی آن بپردازد این مقاله به دنبال نقد دیدگاه های پیشینیان، سرانجام نتیجه می گیرد که نثر عبارت است از «کلام متّصل»، ولی مشخصه ممیّز بارز نثر در مقابل نظم، این است که در نثر، قوانین آوایی- نحوی زبان بر چیدمان سخن حکم می راند و در نظم، قوانین وزنی- موسیقایی از بیرون روی آن قوانین بار می شود و چیدمان سخن را دگرگون می کند. همچنین نثر موزون، شعر منثور، نثر ادبی و نثر مسجع از جهت عوامل نثریت و نظمیت آنها مورد بحث قرار گرفته اند.
تحلیل عکس با گونه های زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به خصلت بازنمودی و ماهیت ارتباطی عکس و از دیگر سو، قابلیت بیان گرایانه و زیبایی شناسانۀ عکاسی، می توان اظهار داشت همان طور که انسان از زبان به شیوه های مختلف بهره می گیرد و بدین وسیله یکی از گونه های زبانی یعنی نثر، نظم و شعر را می آفریند، عکاس نیز به واسطۀ قوای فکری و احساسی خویش و به کمک امکانات فنی و قابلیت های بیانی دوربین و ویرایش عکس، می تواند عکس هایی با کارکردها و کیفیت هایی شبیه گونه های زبانی خلق نماید. به عبارت دیگر، عکس نیز به مانند زبان می تواند کارکردها و نقش های استنادی، ارتباطی، حدیث نفس و هنری به خود بگیرد. از این رو، تحلیل عکس با گونه های زبانی، هدف این پژوهش است. هم چنین پرسش مطرح شده این است که عکاس، به واسطۀ چه عواملی می تواند عکس هایی شبیه گونه های زبانی خلق نماید؟ روش این پژوهش، توصیفی_تحلیلی و تطبیقی و شیوۀ جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای است. نتایج پژوهش نشان می دهد که برخی خصلت های گونه های زبانی، در عکس قابل شناسایی است؛ بدین شکل که برخی از عکس ها به مانند نثر، کارکردی ارجاعی، گزارشی و استنادی داشته و اطلاعاتی به مخاطب عرضه می کنند؛ برخی دیگر، شبیه نظم، به واسطۀ فرم و صورت خود، حظی بصری به او می بخشند و دسته ای دیگر، هم چون شعر، کیفیتی مبهم داشته، مخاطب را به تأمل و تفکر وا می دارند. عکاس، به واسطۀ قاب (افقی یا عمودی)، زاویۀ انتخابی (بالا یا پایین و چپ یا راست) و به مدد سایر قابلیت های بیانی دوربین (دیافراگم، سرعت شاتر و ...) و از دیگر سو، چگونگی ویرایش عکس (کنتراست کم یا زیاد، کلوین رنگ و ...) می تواند عکس هایی با خصوصیات و حالت های گوناگون شبیه گونه های زبانی خلق نماید.
گونه شناسی آوازها و ترانه های محلی سنگسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار درپی بررسی گونه های کارکردی شعر و موسیقی محلی سنگسر است که این موسیقی در فهرست میراث فرهنگی ناملموس کشور در سال1390 به ثبت ملی رسیده است. سنگسر یکی از شهرستان های استان سمنان که درواقع محل اسکان خانوار ایل سنگسر در زمان قشلاق است، امروزه به مهدیشهر تغییر نام یافته است. موسیقی محلی بخشی از فولکلور سنگسر است که شامل آوازها و ترانه های محلی و همچنین قطعات اجرایی با ساز نی است که به دلیل استفاده چوپان ها در سنگسر رواج یافته است. به منظور جمع آوری و بررسی آوازها و ترانه ها ضمن کسب اطلاعات درمورد یافتن افراد پیش کسوت جهت حفظ اصالت های موسیقایی اهتمام شده است که بدین منظور به مصاحبه و ضبط نمونه های موسیقایی اقدام شده است. این نوشتار با روشی توصیفی تحلیلی به گونه شناسی آوازها و ترانه های سنگسری از منظر کارکردی پرداخته است. نتایج نشان می دهد آوازها و ترانه های محلی سنگسری شامل گونه های متنوع سرور، اشعار تغزلی، اشعار کار (که مرتبط با کوچ به ییلاق و قشلاق است) و پاس داشت یاد قهرمانان محلی و دلاوری های آنان است. بیشترین بسامد را ترانه های تغزلی و پس از آن ترانه های آیینی به ویژه اشعار عید نوروز به خود اختصاص داده است.
بررسی جامعه شناختی گفتمان های شعری دهه دوم پس از انقلاب اسلامی (1376-1367 ه .ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۱ زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
153 - 176
انقلاب اسلامی به عنوان پدیده ای مهم در تاریخ معاصر، تأثیر زیادی بر ذهن و زبان شاعران در خصوص هدف و رسالت ادبیات داشته است. تحولات سال های آغازین انقلاب، شعر فارسی را به طور خیره کننده ای به سوی تعهد هنری و پرهیز از اندیشه هنر برای هنر پیش برد؛ به طوری که شعر محتوامدار و متعهّد، گفتمان غالب در دهه اول بود. اما در دهه دوم، به دلایلی مختلف شرایط تغییر کرد. هدف از این پژوهش، بررسی جامعه شناختی این عوامل و نشان دادن شاخصه های این تغییر در دهه دوم پس از انقلاب است. پایان یافتن جنگ تحمیلی، رحلت امام خمینی(ره)، تغییر در سیاست های داخلی و خارجی دولت پس از جنگ، تحول در جریان روشنفکری دینی و تغییر در ساختار جمعیتی ایران از جمله عواملی هستند که شعر فارسی را از محتوامداری به سمت فرم گرایی پیش برد و آن را در قالب گرایش هایی نظیر شعر حرکت (پست مدرن)، شعر گفتار، شعر رمانتیک و... عرضه کرد. ضمن این که در شعر متعهد نیز در دهه دوم، تغییرات محسوسی ایجاد شد و احساس تعهد اجتماعی پررنگ تر شد.
تحلیل مفهوم «وطن» در اشعار ملک الشعرای بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۳ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
107 - 130
یکی از برجسته ترین مسائل عاطفی شعر عصر مشروطه که حوزه گسترده ای از تأمّلات شاعرانه را برانگیخته، مسئله «وطن» است. آنچه در ارتباط با «وطن» و مسائل پیرامون آن در این دوره به چشم می خورد با دوره های پیشین شعر فارسی متفاوت است. ملک الشعرای بهار از جمله شاخص ترین شاعران این عصر است که نگرش تازه ای نسبت به «وطن» داشته است. وی با شعر اجتماعی و انتقادی، نثر روزنامه ای و خطابی، و لحن عالی و علنی خود چشم اندازش را نسبت به وطنش ابراز داشته است. برداشت وی از «وطن» را می توان در زیر مجموعه ساختارهای سیاسی اجتماعی، مقوله های فرهنگی دینی (مذهبی) و انتقادات تاریخی ملی خلاصه کرد.
بهار در میان دیگر هم عصرانش دیدگاه معتدل تری نسبت به وطن داشته و جلوه های مختلف آن را در بسترهای گوناگون به تصویر کشیده است. نگرش زیباشناسانه، هنرمندانه و اعتدال گرایانه بهار در ارتباط با وطن بیش از هر چیز در اشعارش بازتاب یافته است. وی به انتقاد از اوضاع داخلی کشور می پردازد، بیگانگان را مورد انتقاد قرار می دهد، از افتخارات و مظاهر فرهنگی ایران یاد و به ارزش های دینی و مذهبی افتخار می کند، جلوه های زیبای طبیعت ایران را به نمایش می گذارد و مکرّر از مفاخر و مآثر گذشته نام می برد. هم چنین تا واپسین لحظات عمر، با قلم، در سنگر مبارزه علیه دشمن و دفاع از میهن، قدم می گذارد و در آیینه نظم و نثرش «زبان وطن خویش می شود». در این مقاله برآنیم تا با ارائه مفاهیم گسترده و گونه گون وطن در اشعار ملک الشعرای بهار، دیدگاه وی را در ارتباط با این مسئله تبیین و تحلیل کنیم و بافت ها و ساخت های آشکار و نهان آن را به نمایش بگذاریم.
بازنمایی عناصر اساطیری - حماسی همبستگی ملی در شعر دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
49 - 72
نمود اساطیر کهن ایران مانند مفاهیم و شخصیت های اساطیری شاهنامه در اشعار دوره جنگ تحمیلی نمی تواند تصادفی باشد، عناصر اساطیری شاهنامه فردوسی کهن نمونه های شعرهای حماسی به شمار می رود. در زمان مقتضی، ناخودآگاه جمعی شاعران، یاریگر آنها در استفاده از این کهن الگوها هستند. مانند شاعران شعر جنگ در دوره «جنگ تحمیلی عراق علیه ایران» که این کهن الگو.ها را در شعر خود بازتاب دادند. یکی از هدف های این تحقیق نشان دادن ارزش و اهمیت شاهنامه فردوسی در راستای وحدت و یکپارچگی ملت ایران، به ویژه در طی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است و بازنمایی افتخارات رزمندگان میدان های نبرد برای تداوم یکپارپگی و شکوه و عظمت ایران، هدف دیگر این جستار است. تعریف حماسه، کارکرد حماسه در تشجیع ملّت در زمان مقتضی مانند زمان جنگ؛ ضرورت و شرایط ایجاد حماسه و نقش آن در ماندگاری رخدادهای تاریخی و ملی، با در نظر داشتن عامل اصلی مذهب در روند جنگ تحمیلی، نمود تعدادی از عناصر اساطیری حماسه ملّی ایران، ابزارهای شاعرانه در شعرهای دوره جنگ تحمیلی، پهلوانان بنیادین شاهنامه به عنوان کهن الگوها و اسوه های شجاعت و دلاورمردان عرصه های نبرد در مقایسه با آنها، محور های دیگر بحث هستند.
تحلیل ادبی جلوه های کنایی اعضای بدن در سروده های محمّد زهری
منبع:
شفای دل سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸
97 - 114
حوزه های تخصصی:
یکی از شگردهای بیان مستقیم و تصویرسازی هنری و یکی از عناصر چهارگانه فنّ بیان، کنایه است. در این میان یکی از جنبه های هنری و خیال پردازی های ادبی، کاربرد کنایه های بدنی ملموس است که شاعر می تواند مضامین دشوار را با بیانی آشنا و هنرمندانه به ذهن مخاطب منتقل و نهادینه کند. محمّد زهری، یکی از بارزترین شاعران معاصر حوزه ادب فارسی، از کنایه های بدنی ملموس برای انتقال مفاهیم ذهنی خود بهره جسته است؛ تا جایی که می توان گفت کنایه های ادبی، مهم ترین عنصر زیبایی شناسی سروده های زهری را به خود اختصاص داده است. وی با کنایه، معانی را با اسلوبی مؤثر و بلیغ بیان کرده است. هدف از این پژوهش شناسایی، استخراج و دسته بندی جلوه های کنایی اعضای بدن در سروده های محمّد زهری با روش توصیفی _ تحلیلی است؛ به گونه ای که ابتدا نویسنده مختصری به تعریف کنایه و ارزش هنری و کارکردهای ادبی آن در شعر پرداخته است ، سپس جلوه های کنایی اعضای بدن در شعر زهری را با بیان نمونه هایی، ارزیابی و تحلیل کرده است. نتیجه حاصل از پژوهش نشان داد که زهری برای بیان مقصود، بیشتر از کنایه های قریب بهره برده است و کنایه های بدنی ملموس وی، نشئت گرفته از نزدیکی وی با عوام و التزام کاربرد زبان محاوره است.
تحلیل صور بیانی در شعر فرانوی اکسیر
منبع:
شفای دل سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸
189 - 206
حوزه های تخصصی:
در بررسی فرم شعر، یکی از موضوعاتی که باید مورد توجه قرار بگیرد، صور بیانی تشبیه، استعاره، مجاز و کنایه است که در آفرینش شعر جایگاه خاصی دارند. شاعر با کوشش ها و تجربه های ذهنی خود، میان تصاویر مختلف، رابطه شباهت برقرار می کند و تشبیهات و استعاره های بدیعی می آفریند؛ یا با استفاده از مجاز و کنایه از ظرفیت های واژگان در ایجاد معانی مجازی بهره می برد. در واقع صور خیال عنصری اساسی در شناخت شعر است که با بررسی آن می توان به سبک شعری شاعر دست یافت. اکبر اکسیر نیز از شاعران جریان ساز معاصر است که در دهه هشتاد با معرفی «فرانو» به ادبیات فارسی، خود را به عنوان شاعری صاحب سبک معرفی کرده است. اشعار او در قالب فرانو و با ساختاری متفاوت ارائه شده است و اکسیر بنا به اقتضای سخن، با دیدی متفاوت، نسبت به صور بیانی در شعر خود پرداخته است. در بعضی از اشعار از آن ها در معنای کلاسیک خود بهره برده است و در بعضی دیگر، به صورتی متفاوت تر آن ها را آورده است. گاه، صور خیال، اساس شعر است و گاهی ضربه نهایی شاعر. در این مقاله درصددیم تا صور بیانی شعر اکسیر و نوع دید او را بررسی کنیم. ازآنجاکه این صور ساختار و فرم شعر اکسیر را تغییر داده و آن را به روزتر کرده است، به مطالعه آن پرداخته ایم. می توان گفت که پیام شعر فرانو نوعی طنز انتقادی و دارای پیام های اجتماعی است و صور بیانی آن نیز نو و برگرفته از روزگار شاعر و مسائل حیات روزمره او و مردم روزگار اوست. جامعه آماری، اشعار اکسیر و روش پژوهش، کتابخانه ای و مطالعه مستقیم است.
تأملی بر مهم ترین اشتراکات تربیت دینی در شعر متنبی و صفی الدین الحلّی
منبع:
پژوهش در آموزش زبان و ادبیات عرب سال دوم تابستان ۱۴۰۰شماره ۳
107 - 135
حوزه های تخصصی:
انسان با توجه به نیاز فطری خود از دیرباز در جستجوی یک الگوی زندگی امید بخش و حیات آفرین بوده است. برنامه ای جامع، کامل و منطقی که به نیاز های او توجه ویژه داشته و در مسیر تحقق سعادت راهنمای او باشد. در آیین آسمانی اسلام در قالب کتب مقدس به این نیاز ها پاسخ گفته شده است. در اشعار دو شاعر عرب زبان متنبی و صفی الدین الحلی نمونه ای از الهامات ظریف از فرهنگ وحیانی رخ می نماید که ارزش کلام آن دو را مضاعف ساخته و جنبه ی تعلیمی آن را ارتقا می بخشد. دو شاعر با استناد به کلام الهی به بخش هایی وسیع از علم اخلاق اشاره داشته اند که علاوه بر جنبه ی آموزشی از حیث زیبایی شناسی نیز با برخورداری از آرایه های کلامی بر نفوذ کلامشان و اعتبار مضامینشان افزوده است. ما در این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته به قصد اشاعه ی کلام الهی با انتخاب دو شاعر از دو دوره ی مختلف به بررسی حکمت های تربیتی در اشعار آنان تحلیل مختصری از آن ارائه داده ایم، باشد که این ارائه ی موجز از آن کلام حکمی مخاطبین را به تأمل بیشتری سوق دهد.
بررسی نقش حازم قرطاجنی در انتقال بوطیقای یونانی به حوزه بلاغت اسلامی (با تکیه بر کتاب منهاج البلغاء و سراج الأدباء)
منبع:
پژوهش در آموزش زبان و ادبیات عرب سال سوم زمستان ۱۴۰۰شماره ۴
93 - 110
حوزه های تخصصی:
در میان آثار متقدمان، آخرین نشان از پیوند میان فن شعر ارسطو و نقد عربی در کتاب منهاج البلغاء و سراج الأدباء از حازم قرطاجنی به چشم می خورد. وی بی آنکه مفتون عظمت ارسطو شود یا عظمت کار و خلاقیت او را نادیده بگیرد، طرحی را تدوین کرد که الهام گرفته از نظرات یونانیان و معطوف به سروده های عربی و در یک جمله، نشان از تلفیق بوطیقای یونانی با بلاغت اسلامی دارد. حازم متوجه این نکته شد که ضمن توجه به نظرات شعری یونانیان، باید عصاره نظریه شعر عربی را در مدرسه بلاغیون مسلمان جستجو کند و در این مسیر از نقش و نظرات مهم بلاغیون و فلاسفه اسلامی از جمله ابن سینا و فارابی غافل نشود. بااین وجود اختلاف نظرهایی بین حازم قرطاجنی با فلاسفه اسلامی در قضیه شعر وجود دارد که این پژوهش در پی آن است که با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بررسی و مقایسه عناصر سازنده شعر از نگاه یونانیان و فلاسفه اسلامی و هم چنین نقش واسطه ای و تعدیل کننده ی حازم قرطاجنی در این موضوع، به سؤالاتی از این قبیل پاسخ دهد که اصلی ترین شاخصه کار حازم در انتقال قواعد شعر یونانی به حوزه اسلامی چه بوده است؟ همچنین مهم ترین اختلاف حازم با فلاسفه اسلامی در موضوع عناصر تشکیل دهنده ی شعر کدم اند؟ نتیجه این پژوهش نشان گر این حقیقت است که حازم در عمل موفق شد ساختار منسجم و نظام مندی را طراحی کند که نمونه آن را نه می توان در مکتب شارحان آثار یونانی سراغ گرفت و نه در مدرسه بلاغیون مسلمان. این ها، بعلاوه اشراف کامل او بر دو نظریه «یونانی-فلسفی» و «عربی-بلاغی» منجر به تألیف کتابی شد که در موضوع خود تا قرن ها بی بدیل ماند. روش وی در این کتاب بر پایه به گزینی، نظم و قیاس استوار است.
بررسی الزامات و راه کارهای اقتصاد مقاومتی در شعر اقبال لاهوری
حوزه های تخصصی:
اقتصاد مقاومتی اصطلاحی است که رهبر معظّم انقلاب اسلامی، نخستین بار، در شهریور ماه 1389 برای مقابله با هجمه های اقتصادی دشمنان مطرح کردند. بر اساس سخنان ایشان، اقتصاد مقاومتی بدین معناست که شرایط اقتصادی کشور به گونه ای تنظیم شود که در برابر تکانه های اقتصادی آسیب کمتری ببیند. اقتصاد مقاومتی ویژگی ها، الزامات و راه کارهای گوناگونی دارد. در پژوهش حاضر سعی شده است که این ویژگی ها و راه کارها در شعر اقبال لاهوری واکاوی شود. بر اساس این بررسی، اقبال لهوری سه عامل را در ایجاد مشکلات اقتصادی کشورها مؤثّر می داند:1-عدم خودباوری2-وابستگی به غرب3-دسیسه های غرب. او برای حلّ این مشکلات و پیروزی بر عوامل راه حل هایی را پیشنهاد می کند. از جمله تلاش برای رسیدن به امّت واحده اسلامی، رسیدن به خودباوری، کاهش وابستگی به غرب از طریق تکیه بر توان داخلی و مبارزه با خام فروشی. نظرات اقبال در این زمینه به درون زا و برون نگر بودن اقتصاد مقاومتی، اصلاح الگوی مصرف و حمایت از کالای داخلی اشاره دارد. از جمله تلاش برای رسیدن به امّت واحده اسلامی، رسیدن به خودباوری، کاهش وابستگی به غرب از طریق تکیه بر توان داخلی و مبارزه با خام فروشی. نظرات اقبال در این زمینه به درون زا و برون نگر بودن اقتصاد مقاومتی، اصلاح الگوی مصرف و حمایت از کالای داخلی اشاره دارد.
بنیان های اکوکریتیسیزم در نمادهای بلاغی اشعار رضا براهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربرد نمادهای زیست محیطی در حوزهٔ ادبیات فارسی قدمتی دیرینه دارد. در شعر معاصر فارسی نیز نمادهای جانوری و گیاهی به وفور دیده می شود. بسیاری از این نمادها جهت تبیین واقعیات یا تخیلات فردی شاعران قرار گرفته اند. نمادهای حیوانی و گیاهی در اشعار رضا براهنی از منظر زیست محیطی و نگاه بوم گرایانه قابل تأمل هستند و کاربردی منحصر دارند. در مقاله حاضر تلاش شده است با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی، به معرفی کاربرد این نوع نمادها و رابطه آن اکوکریتیسیزم موجود در اشعار براهنی پرداخته و به این پرسش پاسخ داده شود که نمادهای حیوانی و گیاهی چگونه در اشعار براهنی تفسیر می شوند و آیا این نمادها در خدمت تبیین خصایص زیست محیطی قرار داشته اند یا انسان محوری در کاربرد این نوع نمادها ملاک شاعر بوده است. بدین منظور ابتدا به چگونگی کاربرد نماد جانوری و گیاهی پرداخته، سپس نمادها از زاویهٔ اکوکریتیسیزم در اشعار تحلیل و بررسی شده است. یافته ها نشان می دهد انسان در اشعار براهنی مغلوب طبیعت است و «اومانیسم واژگونی» بر رتوریک نمادهای جانوری و گیاهی حاکم است.
دامنه و کارکرد بلاغت در سبک فردی مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک شناسی، از علوم نسبتاً جدیدی است که در آن، چهارچوب اثر ادبی بررسی می شود. مباحث «درون متنی» (مانند تصویرهای خاصی که اثر ادبی دارد؛ نگاه ویژه به مسایل روز؛ زبان خاص؛ دستور زبان خاص و ...) و برون متنی (مانند زندگی و سرنوشت پدیدآورنده اثر، زمان و مقطع خاصی که اثر پدید آمده و همان مقطع، سایه ای بر سرتاسر اثر گسترده است و ...) در ساختار یک اثر تأثیر می گذارند. در کنار اینها، سبک فردی، شاخه ای است که هم از سبک شناسی جدا شده و هم ارتباط تنگاتنگی با آن دارد. از طرف دیگر، نظام بلاغی و فصاحت یک-اثر، به گونه ای است که سبک فردی را برجسته می سازد. متن ادبی اگر بر پایه بلاغت استوار باشد پدید آورنده با اصول بلاغت آشنا باشد و به-صورت زیرکانه آنها را در نوشتار خود به کار بَرَد، سبک فردی خود را به صورت منحصربه فرد و شاخص مطرح می کند. تحلیل آثار مهدی اخوان ثالث، شاعر معاصر، نشان می دهد که پیوند عمی قی میان بلاغت و سبک فردی او وجود دارد. به گونه ای که این گونه در ذهن خواننده خطور می کند که شاعر با سُلطه بر بلاغت و آشنایی کامل با آن، سبک فردی خود را برگزیده است. در این مقاله، تحلیل محتوایی (Content Analysis) شیوه بررسی اشعار است که با استفاده از آن و تجزیه و تحلیل داده های متن، به ابعاد گوناگون سؤال های طرح شده پاسخ داده شده است.
بررسی کلان استعاره های اشعار جعفر ابراهیمی در مفهوم سازی صفات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث ادبی که ظهور و رشد علوم جدید مسیر بررسی آن را دگرگون ساخت، استعاره بود. این عنصر ادبی که سالیان متمادی به عنوان ابزاری صرفا تزئینی و متعلق به زبان شاعرانه تلقی می شد، با ظهور زبان شناسی شناختی اساس تفکر و وسیله درک مفاهیم انتزاعی معرفی شد. با این توضیح که ذهن بشر، مفاهیم غیرمادی را در قالب امور محسوس و با بهره گیری از استعاره درک می کند و چون ذهن، امور فرامادی را در قالب مادیات مورد تجربه خود بازآفرینی می کند، از این رو استعاره های کاربردی افراد به آشکارسازی شالوده های ذهنی آن ها کمک می کند. بر اساس این گفته ها، کوشیده ایم مفهوم سازی صفات را در آثار کودکانه بررسی کنیم تا فضای ذهنی غالب در تولید آن ها را نشان دهیم. پس اشعار شاهد را انتخاب و با روشی تحلیلی و توصیفی کلان استعاره هایی که در مفهوم سازی صفات این اشعار دخیلند بررسی کرده ایم. نتایج نشان می دهد شاعر در مفهوم-سازی صفات به 3 کلان استعاره: درک ما از پدیده ها، دارای مزه است؛ دل امری موجود است و محبت آتش است، نظر داشته است. از میان انواع استعاره مفهومی، تنها استعاره هستی شناختی مد نظر شاعر بوده و در انتخاب حوزه مبدا اغلب از ملموسات دو حوزه لامسه و چشایی در مفهوم سازی های خود بهره گرفته است.
نمود هنری فعل در غزلهای خلیفه (10 ه .ش.)
حوزه های تخصصی:
عناصر دخیل و مؤثر در شیوایی و روانی شعر هر شاعر از جنبههای گوناگون شایان بررسی، ارزیابی و سنجش است. اشعار خلیفه نیز در نوع خود شایسته تأمل و ژرفنگری است تا جهات تأثیرگذار کلام او نمایان شود یکی از این دادهها بررسی کاربرد هنری فعل در اشعار اوست. اکنون این سؤال مطرح است عناصر دخیل در زیبایی ساخت فعلهای اشعار این شاعر چیست و پربسامدترین آن کدام است و چه تأثیری در زیبایی، مفهوم و شیوایی متن اشعار او دارد؟ بررسی نمود هنری فعل در اشعار خلیفه این نتیجه دریافت می شود که بیش از یک فعل و گاه سه یا چهار فعل در هر بیت از اشعارش دیده میشود که بهرهمندی از این افعال نشان دادن هنرمندی در امر بلاغت و زیبایی آفرینی لفظی و معنوی است. همچنین کاربرد زوجها فعل های مجاور به صورتهای متضاد، تکرار صیغههای فعلی، تکرار جزء پیشین فعل و کاربرد بلاغی ترکیبات فعل از عناصر سبکی اشعار این شاعر است که پربسامدترین شگردهای بلاغی را میتوان ایهام، تقابل، ترادف و همایی، تجانس و در مواردی محدود مجاز، مشاکله، تناسب و تناقضنمایی را نام برد.
بحثی در ترجمه شعر و دشواری انتقال ایماژهای شاعرانه و موسیقی شعر
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال پنجم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
107 - 122
حوزه های تخصصی:
ترجمه، برگرداندن متنی از زبانی به زبان دیگر است و مترجمان نقش رابط فرهنگی بین ملّت ها را دارند و با ترجمه، ملل مختلف را با ویژگی های فکری و فرهنگی متفاوت با هم آشنا می سازند. زبان هر ملّتی ویژگی های آوایی، صرفی و نحوی و لغوی خاصّ خود را دارد و با توجّه به اینکه زبان، کالایی فرهنگی است به شدّت متأثر از فرهنگ، آداب و سنن، شیوه های زندگی، ویژگی های محیطی و اقلیمی آن جامعه است. با این توصیف، ترجمه، انتقال فرهنگ یک جامعه در قالب زبان به جامعه ای دیگر است و ترجمه، به سبب در هم تنیدگی زبان و فرهنگ، کار آسانی نیست و ترجمه شعر با توجه به ویژگی های خاصّ زبان شعر، دشوارتر است. در زبان شعر، کلمات صرفاً برای انتقال معنا به کار نمی روند و ویژگی های زیبایی شناسانه خاصّ خود را دارند. کلمات همزمان با ویژگی های خاص آوایی و موسیقیایی خود و شکل قرار گرفتن، انتقال معنا را قوّت می بخشند و القائات و تداعی های متفاوتی را به ذهن متبادر می کنند که این ویژگی در ترجمه از میان می رود. علاوه بر این، بسیاری از مؤلفه های فرهنگ ملّی و بومی که در حافظه تاریخی یک ملّت ثبت شده و نماینده مفاهیمی خاصّ هستند، قابل انتقال به زبان دیگر نمی باشند. در این مقاله از دشواری انتقال بُعد موسیقایی شعر و ایماژهای شاعرانه که رنگ ملّی و میهنی دارند، بحث شده و همزمان با این دشواری، ترجمه شعر برای ایجاد پل دوستی و تفاهم بین ملل امری الزام آور جلوه داده شده است.
محورهای اندیشگی شعر فروغ فرخزاد در پیوند با برخی عناصر سبک شناسیک
حوزه های تخصصی:
فروغ فرخزاد (1345-1313ﻫ. ش.) از چهره های مشخص و صاحب سبک شعر معاصر و شاید همه ی ادوار شعرفارسی است که روند تکاملی شعر امروز، از رمانتیسیزم نوقدمایی تا رئالیزم وسمبولیسزم اجتماعی در سیرِ شعر او به سمت جوهری متعالی و شریف، قابل مشاهده است. جایگاه ویژه ی فروغ در ادب فارسی در درجه ی نخست به دلیل صدای خاص زنانه ای است که از شعرش شنیده می شود. درک شاعرانه ی عمیق فروغ، ناشی از دیدی تازه است و موجب تولدی دیگر در شعر امروز. سبک شخصی وی با نگاه زنانه ی آزاد و ژرف، شعر و زندگی را درهم می آمیزد و یگانگیِ عمیقش با طبیعت، تکرارهای طبیعی و طنینِ حسیِ کلام را رقم می زند. مختصات شعری در حوزه ی معنی، شامل مضامین انسانی و اجتماعی و در حوزه ی صورت شامل تناسب و هماهنگی میان عناصر سازنده ی صورت یعنی ادبیت و زبان شعر است و ساختمان، سازش و همنوایی صورت و معنی یا تعبیر و مضمون است. در این پژوهش، به شیوه ی اسنادی به استخراج مقوله های تکرار شونده ی اندیشگی پرداخته می شود و ضمن تحلیل بن مایه های فکری شاعر، خطوط پیوند آنها با برخی عناصر سبک شناسیک شعر پررنگ می شود. محورهای برجسته ی اندیشگی در شعر فروغ (مرگ، انسان، زن، عصیان و مدرنیته) موجد زبان و بیانی خاص گشته است.
تحلیل پراکنش جغرافیایی زادگاه شاعران پارسی گوی در دوره های مختلف سبکی ادبیات فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
1 - 20
حوزه های تخصصی:
به منظور تحلیل پراکنش جغرافیایی شاعران فارسی زبان، ابتدا تمامی شاعران ادبیات فارسی موجود در منابع، مورد مطالعه قرار گرفت و سپس تعداد 205 نفر از شاعران معروف و دارای شناسنامه و دیوان مشخص انتخاب و سپس توزیع جغرافیایی این شاعران از لحاظ محل تولد، در دوره های مختلف سبکی ادبیات فارسی مورد مطالعه قرار گرفت. علاوه بر این، به منظور تهیه نقشه پراکنش جغرافیایی و ترسیم نمودارهای مربوطه، از نرم افزارهای ArcGIS ، Google Earth، Excel و SPSS بهره گرفته شد. . نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که از لحاظ محل تولد شاعران فارسی گوی ، شهرهای تهران، اصفهان، شیراز، تبریز ، نیشابور و بلخ در اولویت اول قرار دارند که در این شهرها بین 10 تا 15 شاعر در حوزه ادب فارسی متولد شده اند. شهرهای کاشان، مشهد، بخارا، مرو، قزوین، کرمان و دامغان در اولویت دوم قرار دارند که در این شهرها بین 4 تا 10 شاعر در حوزه ادب فارسی متولد شده اند. همچنین شهرهای توس، سبزوار، شوشتر، کرمانشاه، گرگان، همدان، ابیورد، ترمذ، تنکابن، رشت، ری، سمرقند، سیستان، غزنه، گنجه هرات در اولویت سوم قرار دارند که در این شهرها بین 2 تا 3 شاعر در حوزه ادب فارسی متولد شده اند.