مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۸۱.
۳۸۲.
۳۸۳.
۳۸۴.
۳۸۵.
۳۸۶.
۳۸۷.
۳۸۸.
۳۸۹.
۳۹۰.
۳۹۱.
۳۹۲.
۳۹۳.
۳۹۴.
۳۹۵.
۳۹۶.
۳۹۷.
۳۹۸.
۳۹۹.
۴۰۰.
عشق
منبع:
کاشان شناسی دوره ۳ پاییز و زمستان ۱۳۸۷ شماره ۴ و ۵
5 - 27
فیض کاشانی از اعاظم فقها، حکما، مفسّران و صاحب نظران اسلامی است. او علاوه بر مقام علمی و فلسفی و عرفانی، از ذوق شاعری نیز بهره داشته است. در عرفان بیشترتحت تأثیر افکار محیی الدّین عربی و در فلسفه تحت تأثیر ملّا صدرا و در اخلاق از مشرب امام محمّد غزّالی تأثیر پذیرفته است. این گفتار به بررسی اجمالی شعر و مبانی عرفانی او در دیوان اشعارش پرداخته است.
حدیث عشق در دیوان فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۳ پاییز و زمستان ۱۳۸۷ شماره ۴ و ۵
195 - 209
عرفای بزرگی چون غزالی، سنایی، عطار و مولوی، عشق را موهبتی بزرگ از سوی معشوق ازل، در حقّ عاشقان می دانند و با وجود مجاهدت و ملازمت شریعت، بر کشش و جذبه، به عنوان بهترین و نزدیک ترین راه وصول به معشوق پا می فشارند. «فیض کاشانی» نیز با وجود علم به مشکلات و موانع بی شمار از جمله فراق، درد و رنج، ملامت زهّاد ریایی، غیرت معشوق و نظایر آن ها، و نیز با اعتقاد به سیر و سلوک عملی و انجام عبادات واجب و حتی، رعایت مستحبّات و پرهیز از مکروهات، عشق را تنها دلیل و مرشد کامل ِخود، برای رسیدن به پیشگاه ربوبی دانسته است؛ عشقی که با عبادت و راز و نیاز نیم شب به اوج و نهایت شدّت برسد و عاشق را از اوصاف بشری و هر گونه آلایش های مادّی پاک کند و به وی اوصافِ توصیف ناپذیر و والای ربوبی بخشد و او را از مرحله تبتّل به مقام بلندِ فنا، که در حقیقت موجبِ بقای اوست، برساند. طبیعی است که مجموعه این معتقداتِ فیض، یعنی مجاهدت و عبادتِ توأم با عشق و سوز، با طریقه بسیاری از گروه های عصر او که شیوه نادرستِ زاهدانِ ریایی بود، مغایرت و تضاد داشته باشد.
پیوند عقل و عشق در داستان زال رودابه با تکیه بر تئوری انتخاب و نگاره ماندالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با روی کردی روان شناسانه به روش تحلیلی- توصیفی با تأکید بر مفهوم عشق از دیدگاه ویلیام گلاسر یکی از مؤلّفه های پیوند دهنده عقل و عشق را در داستان زال رودابه می کاود. گلاسر عشق را برابر با تعهد می داند. تعهد مانند بسیاری از عمل کرد های دیگر آدمی، یک رفتار است؛ رفتاری که با چیرگی و پشتوانه عقل انجام می گیرد. در این راستا ضمن تبیین برجسته ترین نیاز اساسی زال که نیاز عشق و تعلق است به آشکار کردن میزان رفتار متعهدانه و دور از هفت عادت مخرب هریک از شخصیت های پیش برنده داستان نیز می پردازد. از این منظر نقش آن ها را در به کمال رسیدن عشق معلوم می دارد. زال رودابه، ندیمان، سیندخت، سام، منوچهر و مهراب به ترتیب با رفتار متعهدانه خود به پشتوانه گفت وگوها و مذاکره های خردمندانه (مؤلّفه فکر) و کنترل عادت های مخربشان، تصاویر دنیای مطلوب خود را به تدریج تغییر داده و با پذیرفتن اتحادِ تضادها و تقابل ها، دوایر تودرتوی ماندالا را که با دایره مهین عشق زال رودابه آغاز شده، در مسیر به کمال رساندن عشق و مرکزیت و یگانگی در می نوردند. از آن جا که در زبان نمی توان دو واژه را صد در صد برابر هم دانست، تعهد عنصری است که از یک سو بازوی خود را به دست عقل و از سویی به دست عشق داده است. بنابراین با تکیه بر این داستان می توان تعهد را به عنوان یکی از مؤلّفه های پیونددهنده عقل و عشق دانست.
بررسی تطبیقی مهم ترین مؤلفه های رمانتیسم در شعر شاملو و تاگور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
311 - 341
حوزه های تخصصی:
تاگور از برجسته ترین شخصیت های ادبی هندی و جهانی به شمار می رود که شهرت اصلی او در شاعری است. شاملو نیز شاعر، نویسنده و مترجم ایرانی است که نماینده اصلی شعر سپید در زبان فارسی به شمار می رود. آثار و اشعار تاگور و شاملو از ابعاد گوناگون ادبی، به ویژه مؤلفه ها و ویژگی های مکتب رمانتیسم قابل تحلیل و بررسی است. هرچند به لحاظ جهان بینی، شرایط مکانی زمانی و زبانی متفاوتند، از نظر بعضی گرایش های فکری، ادبی و مضامین غنایی وجوه تشابهی دارند. شاملو و تاگور بیشتر از مکتب رمانتیسم متأثر شده اند. در این جستار به شیوه توصیفی، تحلیلی و ارزیابی کمی به بررسی تطبیقی مهم ترین مولفه های مکتب رمانتیسم، همچون: طبیعت، تخیل، فردیت، آزادی، سفر، نوستالوژی و عشق در شعر آنان پرداخته شده است. به طورکلی بسامد به کارگیری سه مولفه طبیعت، رفتار انسانی و طبیعت و فردیت در اشعارشان همسان است. هردو عاشق طبیعت بودند و از عناصر طبیعت برای خلق تصویرهای تخیلی بهره برده اند؛ البته شاملو از عنصر خیال بیشتر از تاگور بهره گرفته است. هر دو به عشق معتقد بودند و به جز جنبه های جسمانی معشوق به روح و پاکی او نیز نظر داشتند؛ تاگور بیشتر به عشق عرفانی پرداخته است. دغدغه هر دو آزادی انسانی بود و می کوشیدند، اصلاحاتی را در جامعه ایجاد کنند.هردو زندگی و مرگ را چون سفر دانسته اند.
بررسی تطبیقی چند مضمون اساسی در شعر احمد شاملو و شارل بودلر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۴ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
167 - 192
حوزه های تخصصی:
احمد شاملو، شاعر ایرانی سده ی بیستم میلادی، بنیان گذار «شعر سپید» در ادبیات فارسی به شمار می آید و آشنایی خوبی با ادبیات جهان داشت. مضامین شعر او زن و عشق، مرگ و مسائل وجودی، آزادی و عدالت خواهی را دربرمی گیرد. شارل بودلر بنیان گذار مکتب «انحطاط» و از پیشگامان نمادگرایی محسوب می شود. دستمایه های مهم شعر او شهر و زندگی شهری، زن و عشق، مرگ و ملال، آزادی و نوگرایی می باشد. با وجود فاصله ی حدوداً یک قرن میان این دو، بین شعر و شخصیت شان شباهت هایی هست. در این مقاله ضمن بررسی مقایسه ای چند مورد از این دستمایه ها، میکوشیم به شباهت ها و تفاوت های رویکرد این دو شاعر ایرانی و فرانسوی در قبال مضامین فوق بپردازیم. روش این پژوهش رویکرد تطبیقی برپایه ی نقد مضمونی و بررسی اجتماعی می باشد. در طی بررسی از رهیافت فیلیپ شاردن در مقاله اش با عنوان «تماتیک تطبیقی» (1989) استفاده خواهیم نمود. مبنای راهبردی برای بررسی در این جُستار، واحد «تِم» یا مضمون (یا دستمایه) است و از بررسی تیپ ها، مفهوم ها، موتیف ها، اسطوره ها و یا خرده-مضمون ها پرهیز شده است.
تغییر ملاک های عشق: چالش عشق در رویارویی با مدرنیته
منبع:
مطالعات کاربردی در علوم اجتماعی و جامعه شناسی سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۴) جلد اول
47-57
حوزه های تخصصی:
در جهان قبل از انقلاب صنعتی، عشق به مثابه تابویی در مقابل ارزشها و هنجارهای جامعه تلقی میشد و عامه مردم نه تنها از این حیث نمیتوانستند عاشق شوند، بلکه درک درستی هم از عشق نداشتند. اما پس از انقلاب صنعتی به علت تغییراتی که این انقلاب به وجود آورد، سطح دستمزد افراد بالاتر رفته و در نتیجه پول برای افراد معنای خاصی پیدا کرد. نتیجه این فرایند دستیابی افراد به سطوحی از رفاه بود که خود نیز منتج به درک عشق و عاشقی شد. پس از انقلاب صنعتی و با رشد شهرنشینی فردیت و آزادیهای فردی رشدی روزافزون به خود گرفتند، تا جایی که ارزش ها و هنجارهای اجتماعی جای خود را به فردیت دادند و در نهایت این فرایند اجازه عاشق شدن را به افراد میداد و افراد می توانستند برخلاف جوامع قبل از انقلاب صنعتی روابط خود را نه صرفاً بر ازدواج که بر عشق نیز بنا نهند. در این پژوهش با نمونه گیری هدفمند سه فیلم غرور و تعصب، ولنتیان غمگین و من قبل از تو مورد بررسی و تحلیل کیفی قرار گرفته شد. نتیجه این تحلیل ادعای مبنی بر تأثیر پول و ثروت بر عاشق شدن را تأیید میکند، به شکلی که در دوران اولیهای که عامه نیز میتوانستند عاشق شوند عشق، یک عشق کامل است، یعنی ویژگیهای مثلث عشق استرنبرگ را کمابیش و بدون عامل دیگری دارد. اما با فاصله گرفتن از سال های اولیه انقلاب صنعتی، ملاکهای دیگری بر عاشق شدن تحمیل شدند که عبارتند از پول و جذابیت جنسی. بنابراین، برای عاشق شدن و اثبات عشق به معشوق مهمترین راه، روی آوردن به خرید انواع کالاها و خدمات است. اما در ادامه ملاک دیگری نیز بر عاشق شده افزوده می شود به نام جذابیت جنسی؛ یعنی فرد برای آن که عاشق شود یا افرادی را عاشق خود کند، باید از نظر جنسی جذابیتی مسحورکننده داشته باشد.
نقدی بر برهان خفای الهی مبتنی بر پدیدارشناسی معنویتِ شیعی از منظر هانری کُربن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال هجدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
45 - 70
حوزه های تخصصی:
اختفای الهی از نظر جان شلنبرگ معنای خاصی دارد و ناظر به کمبود شواهدِ تجربی در تأیید وجود خداوند است. از نظر او وجود ناباورانِ منطقی یا لاادری گرایان بهترین شاهد بر این ادعا محسوب می شود. شلنبرگ بر این اساس اختفا را نقیضِ عشقِ مطلق الهی و در نهایت شاهدی بر نبود خداوند می داند. اما مفاهیم لاادری گری و عشق به عنوان دو نقطه ثقل این برهان در نظام الهیاتی هانری کربن دارای معانی متفاوتی است. توجه به این معانی و ارائه یک صورتبندی تحلیلی از آن، شاید سنگ بنایی برای تبیین اختفای الهی از منظری متفاوت و بدیع باشد و نقدی بر برهان اختفای الهی قلمداد شود. از نظر کُربن اِشکال خداباوری عقلی تقلیل قوای ادراکی به دو قوّه حس و عقل، در کنار بی اعتنایی به نقشِ شناختی قوّه خیال و حذف جهان واسطِ مثال از مراتب عالم است که این مسئله سبب شده است که بشر در فهم غیبِ (باطن) عالم - در اینجا خداوند- دچار لاادری گری شود. راه حل بدیع کربن برای غلبه بر این بحران معرفتی، احیای جایگاه شناختی قوّه خیال و عالم متناظر با آن بود. در این نوشتار تلاش می شود که از طریق معرفی اندیشه تجلی عرفای اسلامی در آثار کربن، مسیر بدیعی در شناخت خداوند ترسیم و از این طریق در کفایت تلاش های لاادری گرایان تشکیک شود.
عشق به اهل بیت (ع) از منظر قرآن و سنت با تبیین آیه مودت
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
92 - 72
حوزه های تخصصی:
انس با قرآن کریم مشحون از عنایت خداوند متعال به «ذی القربی و اهل بیت علیهم السلام» است.آیه مودت (شوری/23) نشانه و نماد محبت وافر خداوند متعال به خاندان نبوت است . نظر به احادیث صحیح و مورد وفاق فریقین در مورد اهل بیت(ع) از جانب حضرت رسول اکرم (ص) چه بصورت احادیث قدسی و چه بصورت احادیث نبوی که در متن مقاله آمده است همگی دال بر ضرورت عشق به اهل بیت از سوی همه ی مسلمانان است . هدف ازین تحقیق پردازش عشق به اهل بیت (ع) از منظر قرآن و سنت نبی اکرم (ص)با تبیین آیه مودت است. براساس یافته های این مقاله بنابرروایات متعددی که از طریق نصوص دست اول اهل تشیع و اهل تسنن وارد شده است مصادیق مورد نظر آیه مودت همانا (ائمه اطهار علیهم السلام ) هستند . فلذا عشق به ائمه اطهار و محبت به آن سروران یک ضرورت دینی و وظیفه همگانی بر تمامی مسلمین به شمار می آید. روش به کارگرفته شده مطالعه کتابخانه ای و استفاده از آیات قرآن و متون اصیل دینی به شیوه ی توصیفی-تحلیلی و کیفی است
رابطه معناداری زندگی و سبک دلبستگی با عشق: نقش میانجی تمایز یافتگی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی تمایزیافتگی در رابطه میان معناداری زندگی و سبک دل بستگی با عشق در زوجین شهر تهران بود. شرکنندگان در پژوهش حاضر 238 نفر از زوجین شهر تهران که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند مورد آزمون قرار گرفتند. جهت سنجش عشق از پرسشنامه عشق دیدگاه دانشمندان ایرانی_اسلامی (1399)؛ جهت سنجش تمایزیافتگی از پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورن ( DSI - R ) ؛ جهت سنجش معناداری زندگی از پرسشنامه ارزشمندی زندگی ( LRI ) و جهت سنجش دل بستگی از پرسشنامه سبک دل بستگی هازن و شیور (1987) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS جهت آزمون معناداری ضریب همبستگی پیرسون و آزمون مدل آماری بر روی زوجین شهر تهران مورد تحلیل قرار گرفت. پس از تجزیه وتحلیل داده ها نتایج نشان داد که میان معناداری زندگی و سبک دل بستگی، سبک دل بستگی و عشق، تمایزیافتگی و عشق، تمایزیافتگی و عشق رابطه معنی داری وجود داشته و تمایزیافتگی نقش متغیر میانجی را در رابطه میان معناداری زندگی و سبک دل بستگی با عشق معنی دار بوده و مدل آماری آن از برازش مطلوبی برخوردار است.
رابطه ایمان و عشق: نقد و بررسی اندیشه های فوئرباخ در کتاب «جوهر مسیحیت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب «جوهر مسیحیت»، یکی از آثار برجسته فوئرباخ در زمینه دین پژوهی است. لزوم اهتمام ویژه به این اثر، به دو دلیل است: اولاً منبع اثربخشی در تأملات بسیاری از اندیشمندانِ ماتریالیست و منتقدِ دین بوده؛ ثانیاً فوئرباخ در این کتاب، منتقدانه به تحلیل آموزه های کلام مسیحی پرداخته و از قِبَل آن، اندیشه هایش را در مورد ادیان مطرح کرده است. پنداره تقابل عشق و ایمان در مسیحیت از مباحث اصلی کتاب «جوهر مسیحیت» است که مفاد آن تلویحاً به همه ادیان تسری داده می شود. فوئرباخ در آسیب شناسی وضعیت انسان مدرن، در ادعایی بی سابقه عامل اصلی «از خودبیگانگی»، «خشونت»، «واگرایی» و «رذایل اخلاقی» را کم اعتنایی ادیان به عشق فراگیر و نیز تأکیدشان بر ایمان دینی می پندارد. چالش اصلی پیش رو، ارزیابی همین ادعای فوئرباخ است و یافته ها نشان می دهند که تحلیل های وی در این کتاب به رغم کاستی ها، در مواردی تأمل برانگیز و بسیار چالشی هستند. البته انتقادات فوئرباخ متوجه جوهر و حقیقت دین نیست؛ بلکه او فقط تفاسیر و معرفت دینی را هدف نقد خود قرار می دهد.
تحلیل اسطوره کاوی عشق در فرهنگ گیلان (مطالعه موردی: روایت رعنا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
277 - 303
حوزه های تخصصی:
عشق، بیانگر عمیق ترین نوع ارتباط بین انسان هاست و همواره می تواند صورت های متفاوتی به خود بگیرد. بر این اساس، تمامی انسان ها در رابطه عاشقانه از یک الگوی واحد عاطفی پیروی نمی کنند؛ گاه ممکن است دست به خشونت و یا مجازات دیگری بزنند. اسطوره رعنا در منطقه گیلان، پیدایش گونه ای عشق و دلدادگی و سرنوشت نافرجام در نظام ارباب رعیتی حاکم بر جامعه است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیل محتوا، و با رویکرد اسطوره کاوی و بررسی روایت، درصدد توضیح عناصر تأثیرگذار بازنگری اسطوره عاشقانه رعنا است؛ همچنین هدف از این پژوهش، بررسی ابعاد گوناگون روایت اسطوره ای و شرایط گفتمانی، پیرامتنی و فرامتنی آن است. برای شناخت بهتر رمزگان های موجود در روایت ، اسطوره کاوی می کوشد با تأکید بر روان کاوی و جامعه کاوی علاوه بر مطالعه متن ، به مطالعه فرهنگ و گفتمان های حاکم بر اثر نیز بپردازد. نتایج پژوهش بیان می کند که، روابط انسانی، به ویژه عاطفی می تواند بیانگر وضعیت تکاملی یک جامعه باشد و اگر جامعه ای بخواهد هویت زیبایی شناسی بومی خود را حراست نماید، راهی جز شناخت گذشته خویش و توجه به اسطوره های بومی خود ندارد؛ زیرا، اسطوره ها الگوهای رفتاری و کرداری افراد جامعه تلقی می شوند و در بیشتر موارد، تأثیرگذاری آن ها به صورت ناخودآگاه انجام می گیرد.
بررسی نیاز عشق در شخصیّت تهمینه و سودابه براساس نظریه آبراهام مزلو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
آثار ادبی، از جهت حضور انسان، موضوع نقد روان شناختی واقع می شوند و بستر مناسبی برای این پژوهش ها به شمار می آیند. ویژگی برخی از آثار، ارائه تصویری از انسان خودشکوفاست. انسان گرایی از جریان های تأثیرگذار در روان شناسی است که انسان و رسیدنش به خودشکوفایی از مباحث مهم آن به شمارمی آید. مزلو، از پیشگامان انسان گرایی، الگویی ارائه می دهد که در آن نیازهای اساسی را در پنج سطح طبقه بندی می کند. این الگو در بعضی از آثار مانند شاهنامه که ماهیتی انسان محور دارد، قابل بررسی است. هدف این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، بررسی عشق در شخصیت تهمینه و سودابه، براساس نظریه مزلو است که می تواند رهنمونی در بررسی دیگر شخصیت ها، برای شناسایی انسان خودشکوفا باشد. از این رو این دو شخصیت، براساس شاخص های هرم مزلو سنجیده می شوند. با بررسی این دو شخصیت، تهمینه، الگوی افراد خودشکوفا و سودابه نمونه ناشکوفایی شخصیت معرفی می گردد و دلایل آن مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد، شخصیت های حماسی تا چه حد به رشد انسانی دست یافته و چه اندازه با الگوهای شخصیت رشدیافته حوزه روان شناسی، منطبق هستند. در میان شخصیت های شاهنامه، تهمینه از معاشیق داستان های حماسی غنایی است و می توان شاهد ویژگی های افراد خودشکوفا در رفتار او بود. عشق، موضوع مشترک داستان های غنایی و نیازهای نظریه مزلو، تهمینه را تا خودشکوفایی پیش می برد و باعث رشد او می شود. در تقابل با تهمینه، سودابه را می توان مورد توجه قرارداد؛ بررسی شخصیت سودابه بیانگر ناکامی او در تأمین نیازها و گذر نکردن از پایین ترین سطوح آن است.
انسان شناسی پدیدارشناسانه ماکس شلر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان شناسی فلسفی با تأمل در ماهیت انسان یکی از حوزه های خاص مورد توجه «ماکس شلر» است. رویکرد پدیدارشناسانه وی متأثر از ایده آلیسم، فلسفه زندگی و مسیحیت، درصدد ارائه تصویری جامع از انسان است. بدین منظور شلر وجوه واقعی و تجربی انسان را در کنار ارزش های معنوی و روحانی وی و با اذعان به استقلال آنها از یکدیگر و در عین حال تعامل و پیوندشان مورد توجه قرار می دهد. ماکس شلر تحت تأثیر بحران زمانه خود، از سویی توجه خود را به جنبه های مغفول مانده آدمی از جمله عواطف و احساسات به ویژه عشق و نفرت معطوف نموده و از سوی دیگر ضمن تلاش برای ارائه معرفتی یقینی در مورد انسان با اجتناب از ذات گرایی، امور مربوط به انسان را از منظری پدیدارشناسانه و بر اساس نحوه آشکارگی آنها بررسی می کند. همزمان وی ضمن داشتن تعلّقاتی فلسفی، بر اساس دغدغه های جامعه شناسانه به مسائل انضمامی و واقعی انسان نیز توجهی خاص دارد. شلر در باب انسان افزون بر ویژگی های عام و مشترک وی با بقیه، به تشخّص انسان بهای زیادی می دهد و البته بر آن است که نمی توان انسان را به شیوه ای عینی مورد شناسایی قرار داد و تنها باید بر اساس رویکردی پدیدارشناسانه با وی مواجه گردید.
سعدی، روایت و جاودانگی
حوزه های تخصصی:
جهان امروز ما سرشار از هیاهوهای سرعت، خبر، مصرف و داده های اطلاعاتی است. این هیاهو نتیجه ویژگی های دنیای مدرن و پست مدرن است. آیا در این زمان باید دست از متون مسلط و هنری کهن کشید و به ورطه این هیاهو و سراسیمه گی جهان امروز افتاد. از متون مسلط ادبی با چه رویکردی می توان از آفات این هیاهو رست و همچنان از آن آثار بهره برد. بازخوانی آثار مسلط ادبی چون گلستان سعدی ما را از این هیاهو می رهاند و به لحظه های ناب جاودانگی وآرامش درونی می رساند. روایت های گلستان با ایجاد زمان روایی ما را از زمان ناسوتی می رهاند و با ایجاد لذت خوانش مکرر به ما زمانی دیگرگونه و با خصایص دیگر پیشنهاد می کند. این لذت با درون مایه های روایی نیز همراه می گردد. اگرچه سعدی به آفات زمان دنیایی واقف است اما به ما توصیه می کند که با عشق روایت شده در حکایت ها به تجربه روایی عشق برسیم و لحظه های خود را در چشمه ناب روایت های او جاودانه و روشن سازیم. این روایت ها لبریز از زمان روایی، عشق و لذت روایی است که دنیایی جدید را در مقابل دنیای پرهیاهوی امروز بنا می کند؛ دنیایی که لازمه فرهنگ و احوال امروزی ماست.
«حضور دیگری» و نسبت آن با «معنای زندگی» در اندیشه مولانا جلال الدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
113 - 126
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، با رویکرد توصیفیتحلیلی، بررسی تأثیر «حضور دیگری» بر معنای زندگی در اندیشه مولانا جلالالدین است. مفهوم حضور «دیگری» در آثار و افکار مولانا مشهود است و بارزترین آن در ارتباط با شمس تبریزی و نفوذ او بر دریافت معنایی دیگر از زندگی در نزد خداوندگار دیده میشود. مولانا معتقد است حضور «دیگری» در یافتن و تحقق معنای زندگی، با عشق به خداوند ارتباط وثیق دارد و تنها در ارتباطی عاشقانه با «دیگری» است که اصلیترین «معنای زندگی» تحقق مییابد. درباره «معنای زندگی» نیز مولانا از مرزهای اندیشه طبیعتگرایانه فراتر رفته و قائل به معنایی ورای طبیعت است؛ از همین رو، باید به رویکرد کشف معنا در باور مولانا قائل بود؛ بنابراین، در اندیشه سترگ او، حضور «دیگری» دارای مراتبی از ماده به معنا است؛ به طوری که معنای زندگی از مراتب پایین آغاز میشود و در وصال عاشقانه با «دیگریِ» استعلایی یعنی خداوند به والاترین صورت خویش نائل میآید.
نقش هیجان های حب و بغض در انگیزش اخلاقی با نگرشی به آ یات و روایات
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
68-88
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناساندن نقش هیجان های عشق و نفرت در انگیزش اخلاقی است. در این تحقیق با روشی تحلیلی و عقلی به سراغ روایات و آیات قرآن کریم رفتیم ، همچنین در کتب دیگر اخلاقی و روانشناسی جست و جو کرده و مطالبی را در ارتباط با این موضوع گردآوری نمودیم. یافته های پژوهش نشان داد که شناخت برای ایجاد انگیزش اخلاقی کافی نمی باشد و به هیجاناتی نظیر حب و بغض هم نیاز است. این مطلب به خوبی از آیات قرآن کریم و روایات استفاده می شود اما حب و بغض برای اینکه انگیزش اخلاقی را ایجاد کنند باید دارای شرایطی باشند که از آن جمله ضرورت همراهی آنها با یکدیگر و تعلق آنها به متعلقاتشان به خاطر خدا می باشد. در پایان هم آثار حب و بغض بیان شد که از آن جمله اطاعت از خدا و رضای به قضای او و انس والفت با وی می باشد.
بررسی تطبیقی عرفان ایرانی با ادیان و مکتب های فلسفی و عرفانی هند
حوزه های تخصصی:
آمیختگی و ارتباط فرهنگی دو تمدّن باستانی ایران و هند ، نکته ای غیر قابل انکار است. از جمله نکات بسیار مهم و قابل تأمّل ، بررسی تطبیقی عرفان ایرانی با مکتب ها و ادیان عرفانی و فلسفی هند است . مسلماً هدف ما در این مقاله این نیست که ریشه عرفان ایرانی را در آداب و آیین های هندی بجوییم ، بلکه مقصود این است که با روشی علمی و مستند، تشابهات بین عرفان ایرانی و آداب و آیین های موجود در مکاتب و ادیان هند را به گونه ای تطبیقی و علمی، مورد بررسی و مقایسه قرار دهیم.
از بررسی و مطالعه دقیق متون و کتب هندی، مانند «بهگودگیتا، مها بهاراتا و اوپا نیشاد» و نیز کتب صوفیانه فارسی می توان تشابه فراوانی را در جنبه ها و روش های تربیتی و سیر و سلوک مشاهده نمود که مهم ترین موارد و مباحث را از نظر تطبیقی می توان در موضوعات زیر خلاصه نمود: اهمیّت و ارزش وجود انسان، عشق و معرفت، تعدّد منازل و مقامات سلوک، ارزش و اهمیّت مقام دل ، ارزش مقام پیر و مرشد، زهد و ریاضت، مبارزه با نفس، نظریه فنا و ... .
بررسی و تحلیل "عشق نامه" امیر حسن سجزی دهلوی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۲ تابستان ۱۳۸۹ شماره ۴
165 - 178
حوزه های تخصصی:
«عشق نامه» بلندترین و زیباترین مثنوی امیر حسن,سرگذشت عشق شورانگیز جوانی« زنده دل مقبول پیران» است بر پری رویی که« دو چشمش چون دو ترک تیر در دست» و« رخی چون مه نگویم کآفتابی» دارد.
گرچه, این عشق آتشین, در ابتدا با کشش های جسمی شکل می گیرد ولی مانند دیگر عشق های پاک و از جان برخاسته ،آلودگی بر نمی تابد و با ناکامی دلشدگان ,جاودانگی و خوش فرجامی می یابد.
در این مقاله,تلاش نگارنده بر این بوده است که ضمن پرداختن به فراز و نشیب قصه و روند عاطفی دو دلداده , ویژگی ها و برجستگی های اندیشه و بیان شاعر را در این منظومه ء ششصد بیتی مورد بررسی قرار دهد.
سعدی و ابعاد عشق در زندگی انسانی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۴ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۱
169 - 186
حوزه های تخصصی:
عشق در وجود سعدی به گونه ای ریشه دوانده که تمامی ابعاد وجودش را تحت تأثیر قرار داده است. از نظر اوانسان با عشق، این ودیعه الهی، پا به عرصه جهان می گذارد و به واسطه ی آن از سایر موجودات ممتاز می گردد. این عشق با تجربه ازلی دیدار با زیبایی مطلق در جهان مادی به عشقی حسی بدل می شود. سعدی این عشق را پایگاه و تکیه گاه مسائل انسانی وبه تعبیر دیگر زندگی ساز می داند. امّا این عشق حسی با تمام ویژگی هایش انسان را راضی نمی کند و دغدغه جاودانگی و نامیرایی انسان از یک سو و قدسی و ازلی بودن عشق از سوی دیگر موجب می شود این دو باهم سیری رو به کمال را آغاز کنند و با پیوستن به کمال زیبایی و خیر محض، جاویدان و نامیرا شوند. تبیین و تحلیل و طبقه بندی این مقولات ، همراه نمونه هایی از آثار سعدی، هدفی است که نگارنده از ارائه این مقاله پی می گیرد.
بنیاد ابتلاء و امتحان در منظومه خسرو و شیرین نظامی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۴ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱۴
101 - 118
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش نگارندگان، تحلیل مفهوم ابتلاء و امتحان، و بررسی آثار و لوازم آن در منظومه خسرو و شیرین نظامی است. مقصود از ابتلاء و امتحان، آزمودن است و در فرهنگ قرآنی نیزبه مجموعه ای از برنامه های مستمر و مداوم که درباره انسان و عملکرد و رفتار وی اطلاق می شود، می باشد. نظامی در این منظومه، خسرو «و» شیرین را در معرض امتحانات و ابتلائات گوناگون قرار می دهد؛ ابتلاء به عشق، دوری، قدرت .این مقاله ابتدا پیشینه ابتلاء و امتحان را در قرآن و روایات معصومین و متون عرفانی پی می گیرد و ضمن تلخیص داستان خسرو و شیرین، ابتلائات موجود در این داستان را بررسی می کند. و سرانجام نتیجه می گیرد که نظامی در این منظومه با پرورش این دو شخصیت، و در سایه ابتلاء و امتحان، عشق آنان را خالص نموده، و از عشق زمینی و هوس آلود به عشق والای پاک و خالصانه رسانده است.