مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۲۱.
۶۲۲.
۶۲۳.
۶۲۴.
۶۲۵.
۶۲۶.
۶۲۷.
۶۲۸.
۶۲۹.
۶۳۰.
۶۳۱.
۶۳۲.
۶۳۳.
۶۳۴.
۶۳۵.
۶۳۶.
۶۳۷.
۶۳۸.
۶۳۹.
۶۴۰.
عقل
منبع:
معرفت سال سی ام تیر ۱۴۰۰ شماره ۲۸۳
25-36
حوزههای تخصصی:
اعلامیه جهانی حقوق بشر که به منظور تکریم مقام انسانی و پی ریزی جهانی بدون خشونت تصویب شد، نه تنها جهان را آرام تر نساخت، بلکه بر مشکلات بشر افزود؛ لذا برای رفع مشکلات برآمده از آن، بررسی عوامل ناکارآمدی آن، که نوع نگرش به انسان و خاستگاه کرامتی او و در واقع، رویکرد انسان مداری و جایگزینی بشر به جای خدا و دین؛ همچنین نادیده گرفتن تفاوت های فرهنگی و اجتماعی ملیت های مختلف در تدوین آن می باشد؛ ضروری به نظر می رسد. از نظر آیت الله جوادی آملی برای حل مشکلات انسان معاصر، تفسیر لاهوتی از انسان باید جایگرین نوع ناسوتی آن شود. به دیگر بیان، برای احیای کرامت انسانی در این اعلامیه، سه نگرش راهبردی ضرورت دارد: 1) تبیین جایگاه انسان متأله در نظام وحیانی در مقابل حیوان ناطق در غرب؛ 2) تبیین چیستی و کارکرد عقلانیت وحیانی؛ 3) راهکارها و چگونگی تحقق کرامت انسانی در نظام وحیانی. در این مقاله با روش پژوهشی و کتابخانه ای ضمن تحلیل آسیب شناسانه از اعلامیه حقوق بشر، به ویژه موضوع کرامت انسان، انتقادها و راه کارهای فراروی از منظر آیت الله جوادی آملی مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد.
راه های کسب معرفت دینی از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام مهر ۱۴۰۰ شماره ۲۸۶
11-22
حوزههای تخصصی:
بررسی راه های کسب معرفت دینی، یکی از وظایف مهم معرفت شناسی معاصر است و مشخص کردن آنها هم در معرفت شناسی و هم در زندگی فردی و اجتماعی بسیار اهمیت دارد. در معرفت شناسی مباحث زیادی در این باره صورت گرفته است؛ لکن آنچه در نوشتار حاضر مورد توجه بوده، بررسی این راه ها با نگاهی درون دینی است. ازاین رو، مسئله ما این است که آیا راه هایی که برای کسب معرفت دینی در کتاب های معرفت شناسی دینی برشمرده شده است، از منظر قرآن نیز معتبر است یا خیر؟ ما با عرضه راه های کسب معرفت دینی رایج به قرآن، با روش تحلیلی توصیفی درصددیم تا اعتبار این راه ها را از منظر قرآن مورد بررسی قرار دهیم. بررسی نشان می دهد آنچه را که در معرفت شناسی دینی رایج به عنوان راه های کسب معرفت دینی معرفی شده، یعنی ادراک حسی، درون بینی، گواهی، حافظه، مرجعیت و عقل، قرآن نیز اعتبار اولیه آنها را تأیید می کند و علاوه بر آنها حس دینی را نیز به عنوان منبع دیگری برای معرفت دینی معرفی می کند.
نقش عقل در حجیت خبر واحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبانی حجیت خبر واحد به عنوان یکی از ارکان استنباط و اجتهاد فقه شیعی عرصه ای مشترک بین علم حدیث و دانش اصول فقه است. از جمله مستندات مهم اعتبار اخبار آحاد که برخلاف سایر ادله تا حدود زیادی مورد اتفاق است، دلالت عقل برحجیبت آن است، از آنجا که این مطلب از ناحیه سه دیدگاه مختلف حدیثی، اخباری و اصولی مورد توجه قرار گرفته، دست یابی به گفتمان مشترک بین ایشان را سخت می نماید. نظریّه طرفداران اعتبار عقلی اخبار آحاد، به هر دو معنای آن یعنی قرائت شیخ طوسی مبنی بر قرینه گی عقل و قرائت محقق حلّی که مصلحت عقلیه را مستند اعتبار عقلی می شناسد، پس از ایشان به خصوص میان متأخران دچار قبض و بسط فراوان گردید و بین متأخران و معاصران در قالب سه نظریه علم اجمالی به صدور اخبار آحاد و تاکید بر عمل وفق این اخبار به اقتضای منجزیّت علم اجمالی، نظریه لابدیّت فاضل تونی مبنی بر ناگزیر بودن از استناد به خبر واحد برای حفظ تکالیف و احکام و نظریّه تمسک به ظنون شیخ محمدتقی اصفهانی که با توجه به انسداد باب علم و عدم امکان تحصیل حکم قطعی از یک سو و ضرورت عمل به تکالیف از دیگر سو الزام عمل به خبر واحد را لازم دانسته است. پس از نقد و بررسی هر سه نظریّه دیدگاه شهید سیدمحمد باقر صدر و سیدمحمدکاظم یزدی مبنی بر اعتبار عقلی خبر واحد در صروت نبود منع عقلی مستدل گردیده است.
برهم کُنشِ اجزای نفس و تکوینِ مبادی عمل در اخلاق نیکوماخوس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
37 - 64
حوزههای تخصصی:
ارسطو در اخلاق نیکوماخوس به اقتضای غایتِ عملی به مبادیِ تکوینِ عمل می پردازد. قسمی از مبادی، فضایل اند که عللِ غایی وقوعِ عمل هستند و بخشی نیز مبادیِ درونی عمل و اجزاءِ نفس انسانی به عنوان عاملِ عمل اخلاقی است که در فرایند برهم کُنشی مستمر به رخ دادِ عمل می انجامند. پرسش اصلی ناظر به فهمِ بنیان های عمل این است که چه گونه رابطه ای میان اجزاء نفس و فضایل منجر به وقوع عمل اخلاقی می شود؟ در این مقاله نخست به توصیف هر یک از اجزاء و سپس به رابطه آنها با هم پرداخته شده تا در نهایت روشن شود میان اجزاء نفس و رابطه ی درونی آنها با هم به عنوان یک بُعدِ مبادیِ عمل، و فضایل به مثابه مبادیِ غاییِ عمل از سوی دیگر چه نسبتی است. در نگرش ارسطو خواستِ تکرارشونده در یک سو، تعقل را در آن سمت تقویت می کند و عقلِ قوام یافته در یک بُعد، خواست را نیز به همان جهت سوق می دهد. از این رو عمل̊ برآیندِ برهم کنش میان اجزاء عقلی و غیرعقلیِ نفس و خواست و عقل در انسان است که خود در ارتباطی دوسویه با مبادیِ غایی عمل و فضایل اند به نحوی که رذایل، مبادی فضایل را ویران میکند.
آسیب شناسی نقش آلی - استقلالی عقل در علوم قرآنی با تا کید بر دیدگاه های آیت الله جوادی آملی
منبع:
الاهیات قرآنی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
31 - 48
حوزههای تخصصی:
نقش علوم قرآنی در تعمیق آموزه های قرآنی، هم چنین نقش کارکردهای آلی و استقلالی عقل در علوم قرآنی، با شدت و ضعف مورد پذیرش همه مفسران و قرآن پژوهان است. کاستی ها و آسیب های عقل در علوم قرآنی، در متون قرآن پژوهان دارای ابهام و اجمال است و هرگز به طور مستقل مورد بررسی تفصیلی قرار نگرفته است. در این پژوهش، از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده و پرسش آن است که آسیب های عقل آلی و استقلالی در علوم قرآن بر پایه دیدگاه آیت الله جوادی آملی کدامند؟ بررسی ها بیانگر این آسیب ها به شرح ذیل است: ضرورت توسعه نقش آلی و استقلالی عقل در علوم قرآنی در حوزه «مبادی علوم قرآنی» و «علومی که مدخلیت مستقیم در فهم قرآن دارد»؛ ضرورت لحاظ توامان منابع عقلی و نقلی و اجتناب از افراط و تفریط غیر روشمند در آ ن ها؛ عدم جواز ورود عقل در جزئیات معرفت دینی؛ صعوبت تولید برهان های تجربی محض؛ ضعف ارزش علمی براهین تلفیقی از عقل تجربی و تجریدی یا برهان تجربی محض، نسبت به براهین تجریدی محض؛ تفاوت علمیت و منزلت یقین در اَشکال مختلف غیر مستقلات عقلیه؛ ضعف علمیت برخاسته از دستاوردهای «علمی» (= اطمینان عقلایی) نسبت به مرتبه «علم» و ... .
نسبت عقل و نقل از منظر شیخ مفید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
95-112
حوزههای تخصصی:
مسئله ارتباط عقل و نقل و قلمرو تقدم و تأخر و انواع کارکردهای آنها از منظر شیخ مفید در این نوشتار با روش تحلیلی- توصیفی مورد کنکاش قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد، شیخ مفید به نقش مصباحی تصریح دارد و به علاوه از نقش تعاملی عقل جانبداری می کند. ایشان در تعریف عقل هم به بعد نظری آن پرداخته و هم به بعد عملی آن. شیخ مفید مانند معتزله معارف دینی را اکتسابی می دانند، ولی وجوب نظر را به دلیل امر الهی می گذارند نه عقل. وی عقل را در تمام مراحل استدلال و نتیجه گیری، محتاج وحی می داند. به عبارت دیگر، وحی هم محرک نخستین عقل است و هم کیفیت استدلال را به مکلف می آموزد. شیخ مفید عقل را بر خلاف اهل حدیث در فقه به کار گرفت ولی این سبب نشد که، قیاس را بپذیرد.
تساوی سلاح ها از منظر فقه و قوانین جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از الزامات دادرسی عادلانه، به رسمیّت شناختن و به کار بستن تساوی سلاح هاست. بدون شکّ، برقراری عدالت در روند دادرسی نیازمند این است که طرفین دعوا از وسائل اثباتی کافی برخوردار باشند. تساوی سلاح به معنای برخورداری های قانونی طرفین اصحاب دعوا از موقعیّت های مختلف از حیث اثبات بی گناهی متّهم یا بزه کار بودن طرف مقابل است؛ به نحوی که هیچ یک از اصحاب دعوا، محروم از ارائه ادلّه و یا دیگر امکانات جهت رسیدن به عدالت نباشند. موضوع مذکور در قرن حاضر در جوامع بین المللی مطرح و نیز در قانون جمهوری اسلامی ایران گرچه بدان تصریح نشده است لکن از مصادیق آن در قوانین مختلف سخن گفته است. وجود خلاء بررسی مبانی آن از منظر ادلّه اربعه، پژوهش حاضر را ضروری دانست. بدین سان تحقیق پیش رو به دنبال کشف مشروعیّت تساوی سلاح ها از منظر اسلام، لزوم رعایت آن و بیان مبانی فقهی آن است. تحقیق حاضر با بررسی ادلّه فقهی که برگرفته از دلیل های چهارگانه است همگام با بیان قوانین جمهوری اسلامی ایران با روش توصیفی _ تحلیلی به این مسأله پرداخته و با لزوم رعایت و همچنین اثبات مشروعیّت این اصل در روند دادرسی، خاتمه یافته است.
عقل مستمع (مظهر) و عقل منبع (مصدر) از دیدگاه استاد جوادی آملی (با ملاحظاتی از استاد مصباح یزدی بر آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
69 - 80
حوزههای تخصصی:
بحث از ادراک عقلی و نحوه تعقل، از مباحث مهم معرفت شناسی است. فلاسفه اسلامی ضمن تأکید بر ارزش ادراک عقلی، در تبیین سازوکار تعقل رویکردهایی گوناگون داشته اند. در این میان، ملاصدرا نیز در تبیین فرایند ادراک کلی، تعبیرات مختلفی دارد؛ او گاهی عقل را مظهر (مستمع) و گاهی مصدر (منبع) صور عقلی میداند. از اینرو هر یک از پژوهشگران و شارحان حکمت صدرایی بنوعی، در صدد توجیه اختلاف تعابیر صدرالمتألهین برآمده اند. استاد جوادی آملی در آثار خود، در مقام یک فیلسوف نوصدرایی مباحثی را مطرح میکند که میتواند نگاهی نو به مسئله فرایند ادراک عقلی باشد. پژوهش حاض ر با روش توصیفی تحلیلی نشان میدهد که استاد جوادی آملی به دو نوع ادراک عقلی و لزوم تفکیک آنها تصریح نموده است؛ در یک نوع عقل، مستمع است و ادراک کلی حاصل شهود آگاهانه عقلی و انفعال نفس میباشد و درک آن مختص به گروهی خاص است و در نوع دیگر، عقل، منبع است و ادراک کلی حاصل کارکرد ذهن و فعالیت نفس است و عموم مردم از این ادراک عقلی بهره مندند.
بررسی تطبیقی چیستی عقل در روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در نظام روایی محدثان شیعه و اهل سنت بر تعقل تأکید فراوانی شده است. مسئله اصلی نوشتار پیش رو، ابتدا تبیین زوایای این حقیقت در میراث روایی عامه و خاصه و سپس مقایسه تطبیقی آن در این دو بستر است. نوشتار حاضر با الگویی نوین بر پایه الهام گیری از علت های چهارگانه در اصطلاح فلاسفه اسلامی، ابتدا به تبیین فاعل، ماده، صورت و غایت تعقل در دو نظام روایی پرداخته است و سپس با مقایسه نتایج به دست آمده، به وجوه اشتراک بین این دو نظام روائی نائل گردیده است و در نهایت، وجوه تمایز آنها را نیز تشریح کرده است. حاصل این تحقیق آن است که در مقام تبیین زوایای خردورزی، هر چند روایات فریقین تفاوت های کمی و کیفی چشمگیر و فراوانی دارند، لکن در نگرشی کلی، نسبت بین این روایات «واگرایی» و ضدیت نیست، بلکه «همگرایی» و «همسویی» ارزیابی می شود.
بررسی روایت منع شدن داوود(ع) از ساختن بیت المقدس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۷شماره ۹
139 - 154
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر، از وجوه مختلفی به بازکاوی قصه منع حضرت داوود از ساختن بیت المقدس پرداخته است. در بررسی سندی، وجود راویان غیرقابل اعتماد و ضعف ارسال در سلسله سند، صلاحیت اعتمادسازی به حدیث از بین برده است. در بخش شناخت شناسی متن نیز وجود چندگانگی معنایی در گزارش های متفاوت متنی به گونه ای است که پوششی از ضعف اضطراب بر صورت آن سایه انداخته است که بر پایه ساز و کار سنجش درستی یا نادرستی حدیث نمی تواند معنای اطمینان سازی از متن بیافریند. بازشناسی های عقلی و قرآنی از متن حدیث نیز نشان می دهد درون مایه معنایی حدیث با اصول عقلی شناخت شناسی اصالت حدیث هیچ نوع سنخیتی ندارد. عرضه حدیث مذکور به قرآن طبق سنتی ثابت که در چهارچوب دانش حدیث پی نهاده اند، حکایت از تباین درون مایه قصه با آیات قرآنی دارد. در پایان با بررسی قصه در تورات روشن شده است آنچه در منابع اسلامی از این قصه وجود دارد بازنشر اقتباسی است که از اخبار نادرست تورات صورت گرفته است.
تحلیل تطبیقی امامت انتصابی از منظر عقل، قرآن و حدیث(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰شماره ۱۵
348 - 375
حوزههای تخصصی:
امامت انتصابی از نظر امامیه، خلافتِ الهی است که جایگاه آن در اندیشه قرآنی و حدیثی با زاویه کلامی، فقهی و سیاسی ظهور نموده است. اما از نظر اهل سنّت، صرفاً به عنوان امر فرعی فقهی در حوزه مدیریت اجتماعی قلمداد شده و به همین علت جایگاه آن را با دلایلی، از سطح انتصاب الهی به حد انتخاب مردمی تنزّل داده اند و قائل به انتخابی بودن امامت شده اند. مقاله حاضر با رویکرد توصیفی، تحلیلی و انتقادی به تبیین داده های عقلی و نقلی پرداخته و دلایل اهل تسنن را به طور مستقیم و غیر مستقیم مورد نقد قرار داده است. این پژوهش، با تکیه بر اصول خاصّه برگرفته از قرآن و سنّت و مؤیِّدات عقلی و عقلایی، از قبیل: «اصل هدایت»، «اصل اطاعت»، «اصل ابلاغ رسول» و «اصل مُخلَص»، تلقی معتقدان به «إهمالِ رسول»، «فرقه ناجیه»، «اجماعِ امت» و «ولایت حُبّی» را به همراه مؤیدات نقلی به چالش کشانده است. از سوی دیگر «قاعده لطف» و «اصل لزوم وحدت مسلمین» گزاره امامت انتصابی را در دفع گمراهی بشر و اتحاد بر کشف واقع تثبیت می نماید؛ زیرا خلاف این امر؛ موجباتِ نقضِ غرضِ خلقت بشر و ارسال رسول و ضلالتِ محض و قُبح تقدّم مفضول بر فاضل است؛ ازاین رو، نقش پذیرش و مقبولیّت امام منتصب الهی از جانب عموم جامعه، پس از اعلام پیامبر گرامی اسلام، کشف و به فعلیت رساندن امر واقعی است.
تبیین ساختار جنود عقل و جهل بر پایه سه مؤلفه فکر، حال و عمل؛ با تأکید بر شرح اصول کافی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
31 - 57
حوزههای تخصصی:
حضرت امام جعفر صادق(ع) در حدیث شریف عقل و جهل، لازمه ی هدایت بشری را شناخت لشکریان عقل و جهل معرفی می کنند. صدرالمتألهین شیرازی در کتاب شرح اصول کافی خود به شرح این حدیث اهتمام ویژه نموده است. این نوشتار با روش تحلیلی در پی آن است تا با واکاوی شرح ملاصدرا، دسته بندی نوینی را از لشکریان عقل و جهل حول سه محور فکر، حال و عمل، که اضلاع اصلی فعل ارادی انسان هستند ارائه دهد و روابط و نسب میان این سه مؤلفه را در منظومه اخلاق جعفری کشف کند. در بررسی لشکریان هفتاد و پنجگانه عقل و جهل، از منظر مؤلفه های یاد شده و مبادی و نتایج آنها می توان فضایل و رذایل اخلاقی را در شش حیطه : مبادی و اصول، افکار، افکار و احوال، افکار و اعمال، افکار و احوال و اعمال و همچنین حیطه ثمرات و آثار این قوا، دسته بندی نمود. با این تبیین به این نتیجه نایل می شویم که برای نیل به هدایت حقیقی انسان باید الگویی از خصوصیات اخلاقی تنظیم گردد که به تمامی ابعاد وجودی بشر نظاره داشته و با لحاظ روابط متقابل اضلاع سه گانه وجود او، بتواند گام های سلوک اخلاقی انسان را ترسیم نماید تا به زمامداری قوه عقل، در شخصیت انسان فضایل انسانی و اخلاقی مجال ظهور و بروز بیابند و به میزان فعلیّت کمالات الهی، سعادت دنیوی و اخروی حاصل شود.
تحلیل کمّی و کیفی آیات مختوم به ماده «عقل» و «فکر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خواتیم آیات قرآن کریم عباراتی هستند که در پایان آیات آمده اند و ظاهرا مستقل به نظر می رسند اما با متن آیه مرتبط هستند و بررسی آنها ما را در فهم معارف آیات کمک شایان می کند. اینکه چرا خداوند در پایان آیاتی گوناگون، از خاتمه ای یکسان استفاده کرده است؟ و ارتباط این آیات با یکدیگر و همچنین با خواتیم آیات دیگر چیست؟ این مقاله در صدد آن است تا با استفاده از روش تحلیل کمی و کیفی محتوای آیات مختوم به ماده «عقل» و «فکر» و نیز مقایسه آنان با یکدیگر با مطالعه کتابخانه ای، ، به فهم مراد خداوند نسبت به استفاده از این واژگان در انتهای آیات متعدد، نزدیک شود. طبق بررسی های انجام گرفته، مشخص شد ارتباطی میان آیات مختوم به ماده «عقل» و نیز ارتباطی میان آیات مختوم به ماده «فکر» وجود دارد. خداوند در قرآن کریم معمولا در خواتیم آیاتی که در صدد بیان امری واضح بوده است که با داشتن عقلِ سالم قابل فهم است از ماده «عقل»، و در خواتیم آیاتی که حاوی مطلبی است که با دقت بیشتر و تفکر قابل درک و فهم است، از ماده «فکر» استفاده کرده است و نیز عقل دارای مراتبی است که تفکر مرتبه بالای آن است
نظریه اخلاقی قانون طبیعی؛ تبیین تقریر صدرایی با تکیه بر عوالم وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
143 - 170
حوزههای تخصصی:
نظریه اخلاقی قانون طبیعی از جمله نظرات مطرح در حوزه اخلاق هنجاری است. این نظریه را می توان در آراء اندیشمندان مسلمان بررسی نمود. مساله این است که آیا می توان تقریری از این نظریه را به ملا صدرا نسبت داد؟ یافته های پژوهش که با روشی تحلیلی و استنادی انجام شده نشان می دهد که ملا صدرا، اگرچه به صراحت از نظریه قانون طبیعی در آثار خود سخن نگفته امّا با تکیه بر مبانی فلسفی و انسان شناختی ایشان می توان در قالب پنج گام، تقریری از اخلاق مبتنی بر طبیعت را به ایشان نسبت داد. ایشان در گام نخست اخلاق را بر امیال و گرایشات ذاتی که در ساختار و شاکله انسان بنیان دارد، مبتنی می سازد و آنها را لازمه تأمین نیازهای طبیعی انسان می داند. در گام دوم با نظر به غایتمندی امیال و گرایشات طبیعی انسان، فقر و نیاز ذاتی انسان به کمال مطلق و قرب الهی را عامل حرکت و انگیزه انسان به سوی خیر و کمال می داند و مراتب اخلاق را بر مبنای مراتب تقرب به کمال مطلق تبیین می کند. در گام سوم بر ظرفیت عقل طبیعی و دیگر قوای نفسانی و وحی الهی برای جهت دهی مسیر اخلاقِ برخاسته از نیازهای طبیعی به سوی غایت حقیقی و قرب الهی تأکید می کند. در گام چهارم سیر حرکت انسان از طبیعت اولیه به طبیعت ثانویه را بر مبنای مراتب وجودی و اخلاقی و با نظر به سیالیت طبیعت انسان تبیین می کند و در گام پایانی معیار اخلاق را مطابق با طبیعت انسان می داند.
بررسی مؤلفه های تمدن ساز در تاریخ اسلام از منظر محمد عابد جابری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰
120 - 137
حوزههای تخصصی:
پس از ضعف تمدن اسلامی و در مقابل شروع فرآیند رشد و توسعه در کشورهای غربی، متفکران اسلامی به موضوع تمدن، چیستی و عوامل تأثیرگذار در آن بیشتر از همیشه توجه کرده و در قیاس با تمدن غربی رویکردهای جدیدی نسبت به تحولات جوامع اسلامی و شاخص های تمدن ساز آن مطرح کرده اند. محمد عابد جابری از اندیشمندان و متفکران معاصر است که تحت تأثیر روند تحولات جوامع غربی به تحلیل و بررسی تحولات سیاسی و اجتماعی تاریخ اسلام پرداخته است. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی بر مبنای مطالعات کتابخانه ای، به این سؤال اصلی پرداخته است که مؤلفه های تمدن ساز از دیدگاه جابری کدام است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که جابری در بررسی تاریخ فرهنگ و تمدّن اسلامی به نقش کلیدی سه عنصر، غنیمت و قبیله عنایت دارد و درصدد است با رویکردی انتقادی به تحلیل تحولات سیاسی معاصر جهان اسلام بپردازد. از دیدگاه جابری راهکار پیشرفت جوامع اسلامی در گرو فهم مقتضیات زمانه، سازگاری با مفاهیم دنیای مدرنیته مانند دموکراسی، نوگرایی و عقل سیاسی است.
بررسی وتحلیل عناصر ِ داستان ِ غنایی حُسن و دل سیبک نیشابوری
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال اول بهار ۱۳۹۲ شماره ۲
81 - 91
حوزههای تخصصی:
مولانا محمدبن یحیی سیبک نیشابوری ، ازشاعران و نویسندگان قرن نهم هجری است، وی کتاب «حُسن و دل» را به سال 840 ه ق ، ساخته است. حُسن و دل داستانی است غنایی که به زبان سمبولیک وبا نثری مسجع نوشته شده و دارای تازگی ها و لطایف ویژه ای است. چنان که از متن داستان برمی آید انگیزه ی این تصنیف، نمایش ِتلاشی است پُرحادثه برای دستیابی به « آب حیات» که نویسنده پس از عرض تأویلاتی بسیار و در مسیر این تلاش ها آدمی را به مقصد رهنمون می کند و اما در این نمایش، صحنه، تن و جان آدمی است، بازیگران، اعضای آن. دراین داستان بسیاری ازجنبه هاوعناصرداستانی متعارف درادبیات داستانی دیده می شودکه هدف این مقاله بررسی و تحلیل فراوانی عناصرداستانی نظیر : زاویه دید، طرح،ساختار،اندیشه وتم،کشمکش،شخصیت و شخصیت پردازی،گفت وگو وزمان مکان است. گویی این داستان با بهره مندی ازفنون عناصر داستان پردازی نوین بیان شده است. هم چنین پرداخت عناصرداستانی دراین داستان به گونه ای است که مخاطب در برخورد باآن به مثابه یکی از شخصیت های داستان حضور فعال دارد. مقاله حاضربه منظوربررسی وتحلیل حُسن ودل سیبک نیشابوری،به شیوه ی کتابخانه ای نوشته شده است ویافته های پژوهش به شکل توصیفی وتحلیلی ارائه شده اند.
تأثیر بلاغت کلام مولوی در تفضیل حقیقت بر عقل در مثنوی
حوزههای تخصصی:
در این نوشته جایگاه عقل را از دیدگاه مولوی بررسی کرده ایم در دو حوزه مربوط به معارف بحثی اهل استدلال و دریافت ها و تجارب شهودیِ متعلق به عرفان. از دریافتهای شهودی تنها به معرفت الله توجه کرده و از آن بنا به دلایلی به حقیقت تعبیر کرده ایم. ملاک بررسی ما صرفا مثنوی مولوی است نه تمام آثار او. در مثنوی عقل در آفرینش و جوهر، از نظر کارکرد و مدیریتِ معیشت مادی و کسب معارف بحثی و دانش های حسی و تجربی مقامی بسیار بلند و بی مانند دارد چنان که هیچ جوهری به شرف آن نمی رسد و مولوی از آن با اوصاف والا یاد می کند. با وجود این در دیدگاه وی عقل به حوزه «حس دیگر»، معارف ذوقی و شهودی، دریافت های ماورای منطق مادی، درک خوارق عادات و معجزات انبیا و خصوصا درک جمال حق و وصول به حقیقتِ معرفت که عشق ثمر عالی ترین درجه آن است، راه ندارد.
تبیین تأثیر شناخت شناسی در عرصه های هنر و معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
67 - 78
حوزههای تخصصی:
درک مفاهیم و شالود ههای معماری بدون شناخت و درک محیط فرهنگی و اجتماعی که این مفاهیم در آن رشد کرد هاست و از قید زمان آزاد هستند، میسر نم یگردد. در بازشناخت یک اثر معماری سه گونه فضای متفاوت قابل تشخیص است که ب هطور عمده در تقابل با یکدیگر به میدان می آیند. فضای فرهنگی شخص سازنده بنا، فضای فرهنگی شخصی که به بنا م ینگرد و فضای فرهنگی شخصی که یافت ههای اظهارشده از سوی سازنده و استفاده کننده از بنا را به بستر نقد م یبرد و بر مبنای شناخت و بینش شخص یاش نسبت به بنا، هر آنچه را از ماهیت اثر درمی یابد، برای شخص چهارم به نمایش م یگذارد. اینجاست که می توان به اهمیت و تأثیرپذیری دو مقوله نقد و شناخت در بسترهای هنر و معماری از همدیگر پی برد. این تحقیق به منظور یافتن تعریفی کاربردی ب همنظور دستیابی به مفهوم شناخ تشناسی در عرص ههای هنر و معماری صورت گرفته است.
نگاه جامعه شناختی به فلسفه صدرایی در فهم اصول اعتقادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تعاملات رابطه جامعه، دین و فلسفه از مسائل مهم اندیشمندان بوده است. هدف اصلی مقاله حاضر نگاه جامعه شناختی به فلسفه صدرایی در فهم اصول اعتقادی است. ملاصدرا با مبانی و اصول هستی شناختی خود از جمع افراد، صورت نوعی جامعه را بر محور افق های معنوی و معرفتی پدید می آورد؛ چون انسان در افق تعامل دیالکتیک وجودی با ساختارها و عناصر ساختاری جامعه ارتباط دارد. عوامل انسانی و کنش های او کلیت جامعه را به سوی کمال یا انحطاط رهنمون می کند. جامعه مانند سایر امور وجودی جهان، حاوی حرکت جوهری است و به سوی کمال یا انحطاط سوق می یابد. در این نوشتار با روش تحلیلی، عقلی ضمن واکاوی این مسئله که از نظر صدرا فلسفه بر مبنای حکمت نظری در فرایند فهم اصول اعتقادی انسان نقش محوری داشته، با بررسی و اثبات این اصول بر اساس مبانی هستی شناسی و نقش آن در فهم و معرفت جامعه معاصر، راه رسیدن به معرفت و شناخت را در جامعه امروز هموار کرده و در ارائه نظریه های اجتماعی اسلامی کمک شایانی خواهد کرد.
بررسی معرفت شناسی عرفانی در آثار منظوم و منثور عبدالرحمن جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عرفان اسلامی، پاره ای مباحث درباره معرفت شناسی وجود دارد. وجه ممیزه عرفان اسلامی از سایر نحله های عرفانی، جایگاه بلند و استوار معرفت در آن است. نورالدین عبدالرحمن جامی، ادیب و عارف قرن نهم هجری، نیز به مسئله معرفت و مباحث مرتبط با آن پرداخته است. سؤال اصلی این است که جامی چه مسائلی را از این علم و در چه حدّ و حدودی بیان کرده است؟ این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی در آثار او صورت گرفته و نتایج به دست آمده حاکی از آن است که معرفت، امری موهبتی از جانب خداست و مبنای سلوک و نتایج سلوک به شناخت حقّ وابسته است؛ به نحوی که واصل به معرفت حقیقی کسی است که به مرتبه فناء فی الله و بقاءبالله رسیده باشد. جامی درباره درجات معرفت و جایگاه حسّ، عقل، قلب و کشف و شهود مباحثی مهم را در این باب بیان کرده است. از منظر او، مرتبه معرفت انسان تا به آنجاست که با تجلیّات حقّ می تواند بر احوال عین ثابته خود آگاهی یابد.