مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۶۱.
۶۶۲.
۶۶۳.
۶۶۴.
۶۶۵.
۶۶۶.
۶۶۷.
۶۶۸.
۶۶۹.
۶۷۰.
۶۷۱.
۶۷۲.
۶۷۳.
۶۷۴.
۶۷۵.
۶۷۶.
۶۷۷.
۶۷۸.
۶۷۹.
۶۸۰.
عقل
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
241 - 256
حوزه های تخصصی:
احمد بن اسماعیل بصری(احمد الحسن) یکی از مدعیان دروغین مهدویت است که با ادعای ظهور یمانی در سال 2002م. دعوت خویش را اغاز کرده و در مراحل بعدی خود را فرزند امام زمانأ و جانشین ایشان و حجت معصوم الهی معرفی می کند. در قانون معرفت حجت ابداعی او(نص، علم و دعوت به حاکمیت الهی) از رؤیا به نص مستقیم الهی تعبیر شده و البته صرفاً به حجیت خوابی که نص تشخیصی ایجابی باشد قائل است. وی در اثبات حجیت رؤیا علاوه بر دلایل نقلی به ادله عقلی نیز استناد می کند، انچه این نوشتار را از سایر پژوهش های مرتبط متفاوت می سازد، بررسی ادله عقلی اعتبار رؤیاست، چرا که برای پیشگیری از دور باطل، ادله حجیت رؤیا به عنوان قانون عام شناخت حجت، الزاماً باید عقلی باشد. دلایل سه گانه عقلانی او در این مسئله عبارت اند از استناد به حکمت الهی در لزوم شناساندن خلیفه خود، محال بودن اضلال الهی و حجیت قطع حاصل شده برای بیننده خواب. البته م توان با تمایز مقام تنصیب خلیفه از سوی خدا با مقام معرفی ایشان به مردم و نیز تمایز معناداری پدیده ها با حقیقت مندی آن ها خطای دیدگاه مذکور را به خوبی نشان داد. همچنین با تأکید بر اختیار انسان درگزینش یک منبع معرفتی، اضلال الهی منتفی خواهد بود. علاوه بر آن به استناد دلایل متقن عدم تطابق با واقع همه خواب ها، مقدمات قطع بیننده خواب نیز مورد خدشه است. حجیت خواب در میان متفکران شیعه به صورت مستقل هرگز پذیرفته نشده است و اعتبار هر گونه شهود مشوب صرفاً با معیار نصِّ قطعی و مطابقت با دلیل عقلی سنجیده می شود.
ارزیابی نظریه غلام احمد پرویز در تجدیدپذیری وحیِ سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
185 - 203
حوزه های تخصصی:
در دو قرن اخیر، عده ای از متفکران مسلمان در شبه قاره هند، جنبش هایی را با اهدافی نوگرایانه پدید آوردند که به لحاظ نظری به برداشت های خاصی از دین منتهی شد. آن ها که بعدها به قرآنیون مشهور شدند، رویکردی انتقادی، در مواجهه با سنّت نبوی داشتند. نکته محوری در مباحث همه قرآنیان شبه قاره هند، تأکید بر قرآن بسندگی و بی نیازی از سنّت بود. غلام احمد پرویز، متفکر قرآنی معاصر شبه قاره، از جمله شخصت هایی است که در قرآن-بسندگی، تقریری نو نسبت به نظریه های قبلی دارد. از دیدگاه وی، وحی قرآن ثابت است و وحی سنت تجدیدپذیر. از آن جا که این نظریه، متأثر از نظریه های نواندیشانه غربی درباره وحی است و با نظریه های اسلامی تناقض دارد، نوشته حاضر، در صدد برآمد تا با روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر منابع اسلامی به بررسی و نقد نظریه اش بپردازد. بر اساس بررسی ها، نظریه پرویز چهار مولفه دارد: بر اساس آیات قرآن، فرمان های پیامبر(ص) در حوزه سنت، مانند هر انسان دیگری در معرض اشتباه قرار دارد؛ پیامبر(ص) و اصحابش برای سنتی که در قالب حدیث ثبت شده بود، اهتمامی نداشته اند؛ عقل برای تشریح جزئیات دین، تحت دلالت و هدایت قرآن، در تمام حالات کافی و وافی خواهد بود؛ طبق آیاتی از قرآن، وحی سنّت نسبت به غیر پیامبر(ص) خاصیت تعمیم پذیری دارد. نقد هایی که بر این مولفه ها وارد است، عبارتند از: آیاتی که پرویز بر اساس آن ها مدعی خطاپذیری سنّت پیامبر(ص) است، دلالتی بر این امر ندارند. برخلاف نظر وی، پیامبر(ص) و یاران او در زمان حیاتش، اهتمام فراوانی به سنت داشته اند. ...
بررسی تطبیقی مفهوم عقل و نقش آن در تفسیر قرآن از نظرگاه آیت الله فاضل لنکرانی و مکتب تفکیک با تکیه بر اندیشه میرزا مهدی اصفهانی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از اساسی ترین مسائل در مبانی علوم قرآنی، بررسی نقش عقل و گستره قلمروی آن در فهم و تفسیر قرآن است که از دیرباز مورد توجه اندیشمندان اسلامی قرار گرفته است. مقاله حاضر با روش تحلیلی _ تطبیقی به تعریف و شرایط نقش آفرینی عقل از دیدگاه مکتب تفکیک و آیت الله فاضل لنکرانی با هدفِ واکاوی مدعا و اعتبارسنجی ادله آنان درباره نقش عقل در فرایند تفسیر قرآن می پردازد. استفاده از روش اجتهادی در تفسیر قرآن کریم، نقطه اشتراک این دو دیدگاه است؛ با این تفاوت که آیت الله فاضل لنکرانی، ارزش عقل به معنای مصطلح را به منزله قرینه لفظی متصله ای می داند که مخاطب را ملزم به پیروی از آن در همه موارد می کند، درحالی که طرفداران مکتب تفکیک، فقط عقل فطری را که طبق اصطلاح ایشان موجودی نورانی است، در معرفت دینی و تفسیر قرآن مفید می دانند، ولی قرینیتی برای احکام عقل اصطلاحی قائل نیستند؛ لذا هر یک، عقلِ مستفاد در تفسیر را به معنای مصطلح خویش قصد می کنند. به بیان دیگر، هر دو دیدگاه، در نام گذاری عقل به «عقل فطری» اشتراک دارند، اما اشتراک در این واژه تنها اشتراک لفظی است و همان طور که بیان شد، در معنا، مشربی متفاوت از هم برگزیده اند.
بررسی مولفه های انحراف و سویه گیری ذهن در آیات و روایات
ویژگی اصلی رفتار اجتماعی انسان که باعث تمایز او از سایر حیوانات می گردد، ظرفیتش برای تعامل دوسویه با دیگران است. چنین ظرفیتی نظریه ی ذهن نامیده می شود؛ امروزه نظریه ی ذهن بر پایه ی رشد این ظرفیت شناختی است که رفتارهای دیگران معنی دار شده و قابل درک می شوند. عنصر اساسی در نظریه ی ذهن درک عوامل هدفمندی رفتار و جهت دار بودن ادراک دیگران است. نظریه ی ذهن احتمالاً واکنشی انطباقی به تعاملات اجتماعی اولیه می باشد که در قرآن و روایات نیز به آن پرداخته شده است اما اختصاصاً از واژه ی ذهن استفاده نشده بلکه کلمات دیگری که به لحاظ معنا و مفهوم بیانگر «ذهن» است به کار رفته است. در پایان این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی تدوین گردیده است، این نتیجه حاصل می گردد که با وجود تاکید بر آموزه های دینی مبنی بر حجت الهی قلمداد نمودن عقل، ذهن یا عقل ممکن است مبتلا به آسیب هایی چون اختلالات اضطرابی، وسواسی – اجباری، اسکیزوفرنی، افسردگی، شخصیت، آلزایمر و... شود که در قرآن نیز شامل: بیماری، قساوت، انحراف، زنگار، کور شدن و مُهر شدن قلب، اختلال اضطراب فراگیر، وسواس، آلزایمر (فراموشی) و افسردگی است.
عقل، علم و دانش و دنیا طلبی از دیدگاه امام علی (ع) و نهج البلاغه
نهج البلاغه از آثار مهم شیعیان می باشد که حاوی مطالب مفیدی در زمینه های مختلف است. شامل خطبه ها، اوامر، نامه ها و ..... از امام علی(ع) می باشد. مطالب متعددی نیز درباره ی سه مفهوم عقل، دانش و دنیا طلبی در بر دارد. زیرا تعقل و تفکر و نیز جست و جوی علم همواره در آیین اسلام مورد اکرام بوده است. این مقاله می کوشد تا با استفاده از نهج البلاغه و نیز سایر کتب مرتبط با امام علی(ع) سه مفهوم نام برده را در سیره ی امام علی (ع) بررسی کرده و به روش توصیفی تحلیلی بیان نماید.
بررسی تحلیلی نظریه جهش ایمان کی یرکه گور و نقد آن از نظر ایمان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۸
۱۵۴-۱۳۳
حوزه های تخصصی:
مساله این تحقیق بررسی نظریه جهش ایمان کی یرکه گور و نقد آن از نگاه ایمان اسلامی است. روش به کار رفته در این تحقیق، روش تحلیلی-توصیفی است. ایمان به خدا مسأله محوری اندیشه های کی یرکه گور است. وی در موضوع ایمان، دو مطلب اساسی را دنبال می کند: اول آن که در علوم بشری یقین دست نیافتنی است. دوم پژوهش های عینی، نمی توانند مبنای ایمان قرار گیرند. ایمان ناظر به تصمیم است و فرد مؤمن به مدد جهش ایمان، خدا را درآغوش می کشد. تحقیق پیش رو با این پیش فرض که کی یرکه گور عقل و استدلال را از مبانی ایمان نفی می کند در پی یافتن پاسخ این پرسش است که شخص جوینده ایمان، چگونه می تواند از میان خدای یهودیان، خدای مسیح و خدای اسلام، خدای خود را انتخاب کند؟ آیا این شخص، می تواند گزینشی بدون ایراد منطقی داشته باشد؟ ایمان مورد ادعای کی یرکه گور، علاوه بر گرفتاری تناقض و ایراد های فنی دیگر،که عاری از برهان، و استدلال و آگاهی است، همانند ایمان عوام الناس و کودکان است که در برابر شبهات و چالش ها هیچ نوع مقاومت ندارد و ازاین رو، سودی به حال صاحبش ندارد.
حقیقت معرفت الله از منظر فخررازی و صدرالمتألهین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۸
۱۷۲-۱۵۵
حوزه های تخصصی:
«معرفت الله» دغدغه بسیاری از متکلمان و فیلسوفان بوده است. سوال اساسی بعد از تبیین موضوع کلی معرفت این است که انسان مکتوم در ماده و محدود چگونه می تواند به موجود نامحدودی علم پیدا کند؟ مسأله این تحقیق با توجه به تفاوت رویکرد کلامی و فلسفی فخر رازی و صدر المتألهین بررسی و تبیین حقیقت معرفت الله از منظر این دو است. یافته های این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است که با وجود تفاوت رویکردهای کلامی و فلسفی این دو، پاسخ های داده شده تقریبا یکسان می باشند. با وجود تفاوت استدلال ها و همچنین نظرگاه های کلامی، فلسفی و دینی هر دو فیلسوف قائل به عدم امکان علم به ذات و کنه الهی می باشند اما معتقدند که این تنها راه معرفت الله نیست بلکه معرفت الله مراتب پایین تری نیز دارد که علم به آن برای انسان ممکن می باشد. هر دو معرفت الله را امری مشکک و در برخی از مراتب فطری می دانند که خداوند قابلیت کشف معرفتش را برای انسان قرار داده است.
ارزیابی انتقادی خوانش عقل ستیزانه از اخباریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۳ (پیاپی ۱۴۳)
79 - 100
حوزه های تخصصی:
مکتب فقهی اخباری در سده یازدهم هجری درون نظام فقاهت امامیه پدید آمد و منشأ تحول های فراوانی در تاریخ اجتهاد امامیه شد، به طوری که در اغلب پژوهش های مرتبط با تاریخ ایران، فصلی به منازعه اصولی-اخباری اختصاص داده شده است. محققان متعددی از رشته های مختلف در شکل گیری حوزه مطالعاتی اخباری پژوهی مشارکت داشته اند که به رغم تفاوت دیدگاه و گوناگونی حوزه های پژوهشی چند مضمون مشترک در آرای آنها مشخص است که «عقل ستیزی اخباریان» از مشهورترین آنهاست و به اشکال مختلف در ادبیات نظری پژوهشی این حوزه بازتولید می شود؛ از جمله اینکه اخباریان علاوه بر علم اصول فقه با فلسفه، کلام و عرفان نظری و در سطحی بالاتر با هر شکل از استدلال منطقی مخالف بوده اند و گاه گامی فراتر نهاده آنان را از اساس مخالف تفکر دانسته اند. گروهی با نسبت دادن ویژگی های ذاتی به این مکتب آن را معادل کم تحرکی اندیشه ای انگاشته اند و بعضی دیگر گفته اند اندیشه اخباری به کار فرونشاندن مخالفت های مردمی در سال های پایانی دوره صفوی می آمده است. گروهی از محققان نیز این مکتب را مشابه سلفی گری و نص گرایی دانسته اند. در این مقاله با هدف ترسیم مختصات خوانش عقل ستیزانه از اخباریان، با استفاده از روش اسنادی و تحلیل متنی، آرای هفت صاحب نظر تجزیه و تحلیل، مقوله بندی و بررسی انتقادی شده است؛ افرادی که به نحوی در شکل گیری، توسعه و بازتولید خوانش عقل ستیزانه نظریه اخباری سهمی داشته اند. یافته این تحقیق آن است که در تمام آثار پژوهشی این حوزه خوانش ویژه ای از مضمون نظریه اخباری محوریت دارد که می توان آن را «تِم عقل ستیزی» نامید. در این پژوهش با نقادی این خوانش عقل ستیزانه سعی شد الگوی جدیدی برای اخباری پژوهی معرفی شود.
بررسی بعد ادراکی عقل عملی در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۸
341 - 361
حوزه های تخصصی:
عقل که یکی از منابع معرفت است به نظری و عملی تقسیم می شود در وجود عقل نظری و نقشش در ادراک کلیات اختلافی نیست، اما در اینکه عقل عملی وجودی مستقل از عقل نظری دارد و مدرک است اختلاف است؛ برخی فلاسفه منکر وجود عقل عملی مستقل از عقل نظری و برخی قائل به آن هستند. با توجه به ظاهر عبارات ملاصدرا ابتدا به نظر می رسد که وی به دو ملاک (انفکاک و افعال وجودی متناقض) وجود عقل عملی را مستقل از عقل نظری می داند و به دلیل اسناد مفاهیمی مانند (استنباط، فکر، تروی، حدس و الهام، اعتقاد و حکم) که ملازم ادراک هستند، ادراک جزئی را به آن نسبت می دهد. اما در این نوشتار به روش توصیفی - تحلیلی بعد از خدشه صغروی (نه کبروی) در دو ملاک مذکور و با توجه به این که همه انواع ادراکات جزئی قوای مناسب به خود (مانند حاسه، متخیله و متوهمه) را دارند به این نتیجه منتهی شدیم که نه عقل عملی وجودی مستقل از عقل نظری دارد و نه ادراکی جزئی به آن قابل استناد است و از این روی ملاصدرا را باید قائل به همین دیدگاه بدانیم.
بررسی تطبیقی مفهوم عقل در قرآن از دیدگاه محمد آرکون و علامه طباطبایی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
استفاده از عقل برای تبیین معارف الهی از دیرباز مورد توجه اندیشمندان بوده و در قرآن کریم نیز بر بهره گیری از عقل تأکید شده است. واژه های «تعقلون»، «تدبرون» و... در آیات بسیاری به کار رفته که نشان دهنده توجه قرآن کریم به قوه عقل است. با توجه به اهمیت و جایگاه عقل در معارف اسلامی، در مقاله پیش رو با گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، عقل گرایی در قرآن را از دیدگاه آرکون و علامه طباطبایی به روش تطبیقی بررسی کرده و به این نتیجه رسیده ایم که آرکون مفهوم عقل در قرآن را غیر از عقل برهانی و استدلالی می داند و با دسته بندی عقل اسلامی به سه دوره «شکل گیری اندیشه اسلامی»، «دوره کلاسیک اسلامی» و «دوران اسکولاستیک» معتقد است عقل اسلامی پیرو وحی است و واژه عقل در قرآن بیانگر عبارات احساس گونه و مجاز است که به هیچ وجه استدلال پذیر نیستند و پس از نزول قرآن کریم، رئیسان مذاهب اسلامی معارف الهی را به صورت منقول و خالی از استدلال به نسل بعد منتقل کرده اند؛ اما علامه طباطبایی عقل قرآنی را «مطابقت با فطرت بشری» معنا و تفسیر می کند.
هویّت «عقل و عشق» در اشعار عرفانی امام خمینی و علّامه حسن زاده ی آملی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هویّت عقل و عشق و مبحث تقابل، تضاد و یا همسویی آن دو به عصرکنونی منحصر نمی شود بلکه سابقه ای طولانی دارد که به عمر عرفان و تصوّف بر می گردد. نزاع عقل و عشق در اکثر آثار عارفان وجود دارد، در ظاهر عقل به پای عشق قربانی می شود امّا با تفکّر بیشتر، می توان دریافت که یک همسویی در آثارشان وجود دارد. امام خمینی(ره) و علّامه حسن زاده ی آملی دو شخصیّت برجسته و آگاه در علوم دینی می باشند که در عرصه ی ادب فارسی گام نهاده اند. این پژوهش که به روش تطبیقی و «تحلیلی- توصیفی» صورت گرفته است، برآن است تا هویّت مفاهیم عرفانی «عقل و عشق» در اشعار امام(ره) و علّامه را مشخّص نماید. آنان ویژگی های عش ق حقیقی را بی ان می کنند و به نظریّه ی عقل و عشق و تقابل بین آن دو می پردازند؛ آنان عقل هیولایی را نکوهش می کنند و به ستایش عقل رحمانی می پردازند؛ در بین اشعارشان نمودار عشق حقیقی به آفریدگار و انسان های کامل، به ویژه ائمّه ی معصومین(علیهم السّلام) به عنوان محور اصلی شعر دیده می شود. آنان همه ی معرفت خود را به واسطه ی عشقی می دانند که الهی است؛ این عشق حقیقی در تقابل با عقل و خرد است و در سراسر دیوان اشعارشان مشهود می باشد و از بسامد بسیار بالایی برخوردار است
بررسی تطبیقی عشق و عقل در اشعار حافظ و آثار فارسی سهروردی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین مضمون های مشترک قابل مقایسه در اشعار حافظ و آثار فارسی شیخ اشراق، مفهوم عشق و عقل است. همان اندازه که سهروردی در جایگاه حکیم در تک تک رساله های فارسی خود به عقل پرداخته، در سراسر دیوان خواجه شیراز نیز سخن از عشق است و هر دو در آثار خود نظری نیز به مفهوم مقابل آن داشته اند. اگر سهروردی حکیمی است که دل هم در گرو عقل دارد و هم عشق، حافظ نیز شاعری اندیشمند است که از مقوله عقل غافل نمانده، همواره در اشعارش به نقد آن پرداخته است. در مجموعه آثار فارسی سهروردی تنها یک رساله به عشق اختصاص دارد، ولی به جرأت می توان گفت، وی حق مطلب را در مورد عشق ادا کرده، به مراحل و مراتب مختلف آن پرداخته و نقش و جایگاه عشق را در حکمت اشراقی به خوبی تبیین کرده است. پژوهش حاضر بیش از سایر رساله ها از رساله فی الحقیقه العشق بهره برده است؛ چرا که بیشتر با اشعار حافظ قابل مقایسه و تطبیق است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای انجام گرفته است. نتیجه این که از نظر شیخ اشراق عقل و عشق لازم و ملزوم یکدیگرند. عشق زاده عقل است و برای رسیدن به عقل کل که در نزدیک ترین فاصله با نورالانوار است، راهی به جز عشق وجود ندارد. از آن سو، حافظ به ندرت از عقل قدسی سخن می گوید و به جز ابیاتی چند، هر جا سخن از عقل می آورد، منظور او عقل جزئی است و در قیاس میان عقل و عشق آنچه برای او اصالت بیشتری دارد، عشق است. این دو متفکر، با وجود اختلاف نظرهایی، در بیان روشِ نائل شدن به حقیقت و در رجحان عشق بر عقل برای وصول به جمال و کمال مطلق با یکدیگر هم رأی و هم عقیده هستند.
مبانی عقلی در تفسیر آیه شریفه «شهدالله»
منبع:
فرهنگ پژوهش پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷ ویژه فلسفه و کلام
5 - 28
حوزه های تخصصی:
اصولیین غالبا معتقدندکه عقل می تواند بدون کمک گرفتن از کلام دینی، امری را ادراک کند و آن را معادل کلام وحی و دین در نظر بگیرد. اما روشن است که قرآن و فلسفه دو نظام معرفتی متمایز از یکدیگر هستند. در فلسفه سخن از مفاهیمی کاملا عقلی چون واجب بالذات و.. به میان می آید. واجب الوجود بالذات، به معنی موجودی است که هستی او، ناشی از موجود دیگری نیست و از سوی ذاتِ خودِ او، وجود او و وجود همه جهات و صفات او برایش دارای ضرورت است. پس واجب الوجود از جمیع وجوه واجب و واحد است. براساس نتایجی که از این بحث گرفته می شود ثابت می شود بحث از واجب بالذات که بحثی فلسفی است(چون موضوع آن موجود بما هو موجود است و..)، به معنای بحث از خداست. همچنین از راه تطبیق «اوصاف منحصر در فرد الله» به اوصاف واجب بالذات، ثابت می شود تنها مصداق خدای فلسفه، الله ادیان است. پس از اطمینان از قابل مقایسه بودن الله و خدای فلسفه وسیر استدلال ها در این دو حوزه، می توانیم معادلی در فلسفه برای شهادت خداوند برالوهیت و وحدت خود در آیه شهدالله بیابیم. طبق مشهور، برهان صدیقین با این معنا در آیه تطبیق می نماید.در باب براهین اثبات خدا برهانی برتر است که با کمترین واسطه بتواند خدا را اثبات کند و آن برهانی که در اثبات واجب، حد وسطی غیراز خود واجب نداشته باشد، اشرف براهین است. تقریبا همه براهین صدیقین سعی کرده اند «بدون وساطت مخلوق» واجب تعالی را اثبات کنند، اما علامه طباطبایی توانسته است کاری کند که نه تنها هیچ مخلوقی واسطه اثبات خداوند نباشد، بلکه برای ارائه این برهان به هیچ نظریه ای هم نیاز نباشد، و تنها بدیهیات اولیه در آن استفاده شده اند.
رابطه علم و دین، مقایسه دیدگاه آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی
بحث از رابطه دانش بشری با دین از دغدغه های مشترک و دیرینه عالمان متدیِّن است، در باب معیار و مؤلفه دینی بودن علم، دیدگاه ها و تلقی های مختلفی مطرح است. به عنوان فرضیه می توان گفت که میان علم ودین رابطه وجود دارد. هدف از این تحقیق، مقایسه دیدگاه های استاد جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی درمورد رابطه علم ودین است. روش تحقیق درجمع آوری اطلاعات، روش اسنادی و مدارکی (کتابخانه ای) است و در تحلیل داده ها از روش عقلی تحلیلی، بهره گرفته شده است. در بیان رابطه میان علم و دین، استاد جوادی آملی سعی در تبیین جایگاه و منزلت عقل درهندسه معرفت دینی دارند. عقل را از منابع دین اسلام و علم را از جنبه های عقل می دانند، (عقل = علم همراه طمأنینه)؛ دو معیار برای دینی تلقی شدن علوم بیان می کنند. اولاً هرگونه ادراکات وعلومی که مطابق با واقع باشند را دینی می دانند. ثانیاً علم فی نفسه نه دینی است ونه سکولار، بلکه دینی بودن یا سکولار بودن علوم به فلسفه مطلق بر می گردد. در بیان رابطه علم ودین، آیت الله مصباح یزدی معتقدند که هدف دین سعادت و کمال نهایی بشر است، بنا براین هر علمی که در این جهت باشد و در مسیر هدف نهایی دین قرار بگیرد، دینی خواهد بود. ایشان در عین حال خدمات متقابل دین و علم را متذکر می شوند. و رابطه علم ودین را از نوع (عموم و خصوص من وجه) می دانند. تعارض میان علم ودین را تلقی نا معقولی می دانند.
بررسی نقش روشنفکران نسل اول و دوم در تحولات ایران عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال اول زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
383 - 405
حوزه های تخصصی:
روشنفکران به عنوان یکی از اصلی ترین گروههای تاثیرگذار در تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه ایران مطرح می باشد. در دوران قاجار نیز این گروه توانستند در تحولات سیاسی – اجتماعی نقش مهمی را یفا کنند هر چند در این راه با موانعی مواجه بودند. سوال اصلی مقاله این گونه مطرح شده است که نقش روشنفکران نسل اول و دوم در تحولات ایران عصر قاجار چگونه بوده است؟ فرضیه اصلی نیز این گونه مطرح شده است که در تحولات ایران در عصر قاجار، روشنفکران با استفاده از عنصر عقل و تلاش برای آگاهی بخش به توده های مختلف مردم، توانستند خود را به عنوان یکی از گروههای تاثیرگذار در جامعه مطرح کنند. عناصر اصلی تاثیرگذار در حرکتهای روشنفکری در این دوره، شامل مفاهیم اساسی «تلقی از خود و دیگری، پرسش از انحطاط و عقب ماندگی»، «اخذ تمدن از غرب»، «جدایی دین از سیاست و عرصه عمومی»، «نخبه گرایی»، «ضرورت دولت مقتدر و آمر» و «ناسیونالیسم» است. روشنفکران در این دوره، به مثابه گروه های مرجع گفتمان تجدد آمرانه و نیز اثرگذارترین گروه استراتژیک این دوره در شکل گیری نهادی و گفتمانی نخستین دولت مدرن در ایران نقش برجسته ای داشته اند. نوع روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای می باشد.
مقایسه نگرش کانت و مطهری در خصوص مفهوم حق و تکلیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در باب سرشت، ماهیت و همچنین کارکرد مفاهیمی همچون «حق» و «تکلیف» در طول تاریخ تأملات نظری زیادی صورت گرفته است. این دو مفهوم در بطن معنایی خود نشانی از اجتماعی بودن بشر دارند. هدف مقاله حاضر بررسی تطبیقی رویکرد کانت و مطهری در باب نسبت حق و تکلیف است. حاصل این بررسی که با روش هرمنوتیک مولف محور انجام یافت نشان می دهد که هر دو متفکر در زمینه های تاریخی نسبتا مشابهی یعنی دوره روشنگری و انقلاب اسلامی ایران مباحثی قابل تامل مرتبط با حق و تکلیف در آرای خود انعکاس داده اند. کانت تلاش می کند تا با اتکا برعقل خودبنیاد و بسط مفهوم عقلانیت و اولویت دادن به مقوله حق، مسئله تکلیف را نیز تعریف کند، اما مطهری با بهره گیری از دو نیروی عقل و آموزه های دینی این دو مقوله را به شکل توامان و متوازن مطرح می کند. با این حال، دستاوردهای کانت در زمینه تعریف مقولاتی چون آزادیبه مثابه حق و نسبت آن با امر مطلق زمینه ای مهم است که بسیاری از متفکران غربی و شرقی ازجمله مطهری از آن تأثیر پذیرفته اند.
بررسی جایگاه عقل در تفسیر قرآن کریم از نظر علامه معرفت بر پایه تفسیر اثری جامع
منبع:
الاهیات قرآنی سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷
71 - 94
حوزه های تخصصی:
گرچه اهمیت و حجیت عقل بر کسی پوشیده نیست، اما در چیستی عقل و دامنه کاربرد آن در مقام تفسیر، دیدگاه هاى متفاوتى وجود دارد. هدف این مقاله، بررسی جایگاه عقل در تفسیر قرآن کریم از نظر علامه معرفت بر پایه تفسیر اثری جامع و بیان کاستی های احتمالی در آن است. سؤال اصلی این است که آیا عقل می تواند منبع مستقلی در فهم معانی قرآن باشد یا خیر؟ این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و انتقادی تهیه شده است. نتایج بررسی نشان می دهد که استاد معرفت عقل را دو قسم دانسته: عقل رشید، حکیم و ... که در حوزه معارف بشری تواناست و دوم «عقل بشری» که به لحاظ محدودیتش از درک غیب ناتوان است. ایشان در تفسیر نقلی خود توجه ویژه ای به عقل و اجتهاد داشته و در کنار محکمات قرآن و سنت، عقل را سند دانسته و آن را حاکم بر اخبار و نظریات تفسیری می داند. به همین دلیل واژه «الکتاب» در روایات «عرضه حدیث بر کتاب» را در مفهومی وسیع تر از ظاهرش دانسته و آن را کنایه از محکمات دین و بدیهیات عقلی که شامل سنت و برهان آشکار عقلی می شوند، می داند که لازمه دلالت روایات عرضه حدیث بر کتاب، اعتبار عقل در تفسیراست. نکته قابل تأمل در «تفسیر اثری جامع» ابهام مقصود استاد از عقل است.
اصل معقولیت در حقوق قراردادهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۰
77 - 109
حوزه های تخصصی:
معقولیت به مثابه اصلی در حقوق قراردادهاست که باتوجه به شاخصه های انواع عقلانیت و عرف، با هدف عدالت قراردادی و با ضمانت اجراهای معیّن، شرایط واقعی و عینی قرارداد را مورد سنجش قرار می دهد. این اصل دارای آثار حقوقی گسترده ای در نظام های حقوقی دنیاست و در وضع قانون، انعقاد، اجرا و تفسیر قرارداد، لازم الرعایه است. در بسیاری از اسناد بین المللی مهم ازجمله اصول حقوق قراردادهای اروپایی و حقوق داخلی برخی کشورها ازجمله امریکا، آلمان، ایتالیا به طور صریح به عنوان یکی از اصول مهم حقوق قراردادها شناخته شده است که از اشخاص در روابط قراردادی حمایت می کند. کارایی اقتصادی این اصل بنحوی است که به عنوان یک معیار و ابزار حقوقی به کمک متعاقدینی می آید که تلاش دارند باتوجه به منابع اقتصادی و اطلاعاتی موجود، در استیفای حقوق خود به عدالت قراردادی برسند. آثار این اصل به حدی است که طرفین باوجود اصل آزادی قراردادها نمی توانند آن را نادیده بگیرند. در حقوق قراردادهای ایران تاکنون معقولیت به عنوان یک اصل حقوقی، مورد توجه قرار نگرفته است؛ درحالی که زمینه ها و منابع حقوقی آن ازجمله اصل 167، وجود داشته است؛ و بهره گیری از این اصل بخصوص در تفسیر قواعد حقوقی حوزه قراردادی، می تواند مبنایی عادلانه در شیوه کیفی استناد و استدلال حقوقی ایجاد کند. برخی یافته ها حکایت از امکان تعدیل و بطلان قرارداد و یا شروط آن با توسل به اصل معقولیت دارد. درنهایت هدف این است که اصل معقولیت وارد قواعد عمومی قراردادهای ایران گردد تا به فرایند تأمین عدالت و انصاف قراردادی کمک نماید.
قلمرو استدلال قیاسی با نقدی بر روش شناسی قیاس جزایی در فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۸۸ شماره ۱۵
151 - 164
حوزه های تخصصی:
گرچه بحث از قلمرو قیاس، تأخّر منطقی بر بحث از اعتبار قیاس دارد اما در این مقاله خواهیم کوشید تا از مبحث قلمرو قیاس و ادعای «عقلانیت» برخی از گزاره های فقهی و حقوقی، پنجره ای منطقی به جواز عقلی قیاس بگشاییم. نقد برداشت رایج از مفهوم تعبّد، و دخالت دادن عنصر «فهم علیت» در کنار «احراز علّت»، آورده دیگر این اثر است که به مدد آن استدلال قیاسی را در موقعیت منطقی تری می نشانیم. درباره اعتبار قیاس در ساحت جرم و مجازات ها نیز شیوه طرح موضوع در فقه را به نقد کشیده، نشان خواهیم داد که شیوه مزبور فاقد انسجام لازم و دارای ایراد «روشی» است. مساهمت تحقیق حاضر در این باب به زعم خود ارائه یک تئوری سازگار با منطق فقه است. در ضمن مقاله و نیز در پایان، موضوع مورد مطالعه را در حقوق ایران و نیز در حقوق انگلیس مورد مطالعه تطبیقی قرار داده، نتیجه می گیریم که نظام فقهی و حقوقی ایران و انگلستان از قرابت بسیاری در مبانی این مسأله برخوردارند.
علوم انسانی و مبانی معرفت شناختی آن در رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
45 - 67
حوزه های تخصصی:
تعریف علوم انسانی و مبانی نظری و معرفتی خاصی که این علوم بر آنها مبتنی هستند، از مهم ترین موضوعات پژوهش نزد محققان است. مسئله پژوهش حاضر، این است که اگر بنا باشد علوم انسانی با رویکرد اسلامی تولید شوند، بر کدام مبانی معرفت شناختی ابتنا دارند، این مبانی دارای چه مختصاتی هستند، و چگونه در فرآیند تولید این علوم اثر می گذارند. دستاوردهای حاصل از پژوهش حاضر عبارتند از: 1. مهم ترین مبانی معرفت شناختیِ علوم انسانی در رویکرد اسلامی عبارتند از: «واقع گرایی»، «مطابقت گرایی»، «مبناگرایی»، «یقین گرایی» و «عقل گرایی»؛ 2. این پنج مبنا، دارای خصوصیت «شبکه »ای هستند، بدین معنا که از یکدیگر منتج می شوند و بر هم اثر می گذارند یا به تعبیری، دارای ربط منطقی و متعامل هستند؛ و 3. با اشراب این مبانی در علوم انسانی، نیز با نظرداشت «ابزارها و مراتب معرفت» به ویژه معارف عقلی و شهودی، همینطور با بهره گیری از «منابع معرفت» به ویژه متون دینی و «مواجهه تفکر اسلامی با تکثرگرایی و نسبی گرایی معرفتی»، نظرگاه های متفاوتی در علوم انسانی - به نسبتِ دیدگاه های غربی- به وجود خواهند آمد که بر اساس آنها می توان در لایه های مختلفی از تولید علوم انسانی سخن گفت. پژوهش حاضر، درصدد ارائه تعریفی جدید از علوم انسانی و تبیین مبانی و مختصات معرفت شناختی این علوم، با روش عقلی- فلسفی است.