مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۰۱.
۶۰۲.
۶۰۳.
۶۰۴.
۶۰۵.
۶۰۶.
۶۰۷.
۶۰۸.
۶۰۹.
۶۱۰.
۶۱۱.
۶۱۲.
۶۱۳.
۶۱۴.
۶۱۵.
۶۱۶.
۶۱۷.
۶۱۸.
۶۱۹.
۶۲۰.
عقل
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مبانی نظری توحید ذاتی و صفاتی با روش فلسفه صدرایی در فرمایشات امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه و سایر آثار ایشان است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که دعاهای صحیفه سجادیه می تواند آینه حق نمایی باشد تا دوست داران معرفت ناب، باورها و اندیشه های خود را با آن محک زده و عیار درستی آن را معلوم کنند. اگرچه اطلاق نام فیلسوف بر معصومین(ع) نشاید، ولی به دلیل بهره مندی از عقل پاک وحیانی، عقلانیت دینی را برتر از عقل فیلسوفانه و به بهترین وجه بیان نموده اند. عقل فلسفی محض، عقل بشری بوده، در حالی که عقل انسان کامل، عقل وحیانی و الهی است؛ به همین دلیل از قداست و نزاهت ویژه ای برخوردار می باشد که جایگزینی در میان عقول بشری ندارد. امام سجاد(ع) با عقل فطری، با زبانی رسا و دور از پیچیدگی معارف را به مخاطبش ارائه می دهد.
بررسی جایگاه تربیت عقلانی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
حوزه های تخصصی:
در قرآن کریم بیش از 300 آیه وجود دارد که مردم را به تفکر ،تذکر و تعقل دعوت کرده است .اهمیت تربیت عقلانی به قدری است که برخی آن را شرط توفیق تربیت در سایر جنبه ها انسانی مانند بعد عاطفی ،اخلاقی ،اجتماعی و... دانسته اند.در مقاله حاضر سعی شده است تا جایگاه تعقل و تربیت عقلانی در نظام تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران با محوریت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، مشخص شود.علیهذا محققین با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای ،ابتدا بسترها و نشانه ها تعقل را تبیین نموده ونیز به ذکر برخی از موانع اخلاقی وعاطفی رشدعقل پرداخته اند و سپس با رویکردی تطبیقی در جستجوی مصادیق آن ها در سند تحول بنیادین به عنوان یکی از اسناد بالادستی تعلیم و تربیت کشور،برآمده اند .نهایتا این نتیجه بدست آمد که در جای جای سند تحول ،به قاطبه بسترها و نشانه ها تعقل به طورمستقیم پرداخته شده ودر موارد دیگر،دست کم،قرابت مضمونی و مفهومی نزدیکی احساس می شود نیز درمواردی مخاطبین سندمذکور،نسبت به موانع رشد عقل انذار شده اند که این امر نمایانگر اهمیت تعقل وتربیت عقلانی در نظام تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران می باشد.
نقد مشایی ژاک مریتن بر فلاسفه مدرن در باب تقدم معرفت شناسی بر وجودشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سنت مشائی- توماسی، مسائل مربوط به معرفت، به عنوان یکی از مسائل مابعدالطبیعه بررسی میشد و اینگونه با تأثیر برخی مبانی وجودشناختی در آنها، نه تنها رابطه وثیقی بین این دو حوزه برقرار میگشت، بلکه معرفتشناسی هموراه مؤخر از وجودشناسی قرار میگرفت. اما در دوران مدرن فلاسفهای چون دکارت و تابعان او با انگیزه دست یافتن به مبانی یقینی برای علم، به عنوان اولین مسأله مابعدالطبیعه، چگونگی بدست آمدن معرفت را مطرح نمودند و اینگونه نگاه انتقادی ایشان به علم باعث ایجاد روندی جدید گشت و مسائل معرفت بینیاز از مابعدالطبیعه هویت یافتند. مریتن به عنوان فیلسوف نوتوماسی معاصر که قائل است در تمام مسائل فلسفی باید به دیدگاههای توماس بازگشت داشته باشیم، قائل است قرار دادن معرفت به عنوان اولین موضوع فلسفه، منجر به ایدهآلیسم میگردد. او معتقد است این فلاسفه با بررسی احوال ابژه ذهنی و ارزیابی آن به عنوان معلوم، از مابإزای آن یعنی موجود خارجی غافل گشتند و اینگونه با حذف علیت شیء خارجی بر ابژه ذهنی، به ایدهآلیسم روی آوردند. این درحالی است که از نظر مریتن میتوان با پایندی به سنت در مورد تأخر معرفتشناسی از وجودشناسی، پاسخگوی مسائل انتقادی در باب علم که در واقع بررسی اعتبار علم است، بود. بر این اساس او به معرفی رئالیسم انتقادی میپردازد که در آن ضمن توجه به شیء خارجی به عنوان معلوم اصلی و تأثیر آن در ایجاد ابژه، عقل به عنوان اعتبار بخش این فرایند معرفی میگردد.
تبیین یکسانیِ عقل و شریعت از دیدگاه ابن رشد با ارجاع به رساله فصل المقال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
49 - 74
حوزه های تخصصی:
بررسی نسبت عقل و دین، به عنوان دو روش باور، جدالی قدیمی میان متفکران است. در سنت اسلامی، از آن جا که قول به برتریِ مطلق عقل بر وحی، ناممکن است، گروهی عقل را صرفاً خادم دین دانستند و گروهی قائل به همخوانیِ عقل و وحی و عدم تعارض شدند. تبیین ابن رشد در رساله «فصل المقال فیما بین الحکمه والشریعه من الاتصال» بر این مبنا استوار است که شرع، حق است و آنچه به شناخت بهتر بینجامد واجب است، و حال که تأمل عقلی، واجب شرعی است، پس محصول آن (فلسفه) نیز حق است و چون حق با حق تضاد ندارد، پس میان شرع و عقل هماهنگی هست. او برای رفع تعارضات احتمالی هم بحث «تأویل» را پیش کشیده و پیشنهاد می کند گزاره های دینی که تعارض ظاهری با عقل دارند را حمل بر مجاز کنیم. در نظر او شرع، به دلیل اختلاف استعداد مردم، ظاهر و باطن دارد و فهم باطن قرآن، وامدار قواعدی است که فقط فیلسوف می تواند با استفاده از آنها شرع را تأویل کند. در این مقاله، با ارجاع به رساله مذکور، ابتدا سیر تطور مفهوم عقل و تقسیمات آن بیان می شود تا معنای عقل فلسفی که ابن رشد در پی اثبات همسانیِ آن با شرع است، آشکار شود. سپس با بیان انواع تعارض محتمل میان عقل و شرع و ذکر پاسخ های ابن رشد، به این نتیجه می رسیم که او در خلال تبیین عدم تعارض میان عقل و وحی، به نحو کبروی به دفاع از فلسفه نیز پرداخته است.
کارکردهای عقل اجتماعی از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
75 - 99
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با رویکرد تحلیلی نظریات علامه طباطبایی به موضوع عقل اجتماعی وکارکردآن پرداخته می شود.تشکیل اجتماع از منظرعلامه بر اساس منفعت طلبی و ضرورت انسان در بر آوردن نیاز های خود است وی با تقریر نظریه اعتباریات و استخدام توانسته تبیین مناسبی از اجتماع و کارکرد عقل درآن را ارائه دهد به طوری که این رویکرد اصول اجتماعی علامه را از نسبیت افراطی و سکولار خارج می کند. ضمن باز خوانی نظریه استخدام و اعتباریات در قالب یک نظریه وجود شناسی به استخراج لایه های آن به ضرورت عدالت و قوانین اجتماعی خواهیم پرداخت .علامه پیوند ناگسستنی میان شکل گیری عقل اجتماعی وقرار داد مشترک در اجتماع قائل است که به سوی مدنیت و حکومت رهنمون می کند. زیست جمعی از منظر علامه تبعی و نه از روی طبع بلکه بواسطه اضطرار بوده است .علامه اعتبار اجتماع را ملازم با اعتبار عدالت لحاظ می کند زیرا زیست متعادل همان عدالت است که اعتبارمی شود تحقق عدالت و دوام آن نیازمند پشتوانه دین است و لذا وی دین را ضامن اجرای عدالت معرفی می کند .
تحلیل روش تفسیری قاضی نورالله شوشتری در «کشف القناع عما وقع فی تفسیر البیضاوی من خلل و زلل؛ حاشیه القاضی نورالله التستری علی تفسیر البیضاوی»
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۷)
41 - 61
حوزه های تخصصی:
قاضی نورالله شوشتری از جایگاه علمی و مقام معنوی ویژهای برخوردار بوده و در بیش از بیست علم از علوم عقلی و نقلی از جمله تفسیر قرآن کریم تخصص داشته است. یکی از موضوعاتی که درباره تفسیر قرآن مطرح است، روششناسی تفسیر و روش مفسر است که مورد توجه پژوهشگران قرآنی است. یکی از تفاسیر قابل توجه و مهم در قرن یازدهم هجری کتاب کشف القناع عما وقع فی تفسیر البیضاوی من خلل و زلل است که حاشیه قاضی نورالله شوشتری بر تفسیر بیضاوی ( أنوار التنزیل و أسرار التأویل ) از سوره حمد تا مائده است. در این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی سعی شده است تا روش و گرایش تفسیری این مفسر بررسی شود، هرچند گرایش ایشان به کلام سبب شده است از روش تفسیر قرآن به عقل بیشتر بهره ببرد؛ اما نمونههایی از روش تفسیر قرآن به قرآن و قرآن به سنت نیز در تفسیر وی وجود دارد. درنتیجه میتوان گفت روش تفسیری ایشان، روشی نسبتاً جامع در تفسیر قرآن کریم است.
نگرشی نو در حجیت ظن معتبر با رویکردی بر آراء امام خمینی
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
158 - 136
حوزه های تخصصی:
حجیت عقلانی و کشف مناط آن در ظنون از ابتکاراتی است که در عصر جدید زمینهی بازسازی علم اصول را بر این پایه هویدا میسازد. عقل و خرد جمعی با برخورداری از امتیاز تائید شارع در هر دورهای میتواند زمینه شکوفایی بیش از پیش قرائت بشری از دین را فراهم آورد. در این پژوهش پس از باز تعریف مفاهیمی بنیادین همچون «عقل»، «حجیت»، «ظن» و «علم» و بیان ارزش معرفتشناختی ظنون عقلانی به عنوان پیش فرضی اثر بخش در حل محذورات، قول به اعتبار ظن معتبر با ادله عقلانی، این امکان فراهم آمده است که به حجیت ذاتی ظن، باور یابیم و ضمن بررسی ادلهی عقلایی، از این حقیقت پرده برداشته شود که آیات و اقتضائات عقلی، بر خلاف آنچه پنداشته میشود، نافی حجیت ظن عقلایی نیست و ظن عقلایی، بالطبع حجت است. امام خمینی(ره) نیز با بحث از ظنون تحت عنوان پیشنهادی، در عدم امتناع تعبد به امارات، نافی استدلال و برهان در تعبد وقوعی به امارات گردیدهاند و به دلیل پذیرش این مبنا توسط عقلا امکان امتناع را در آن وارد نمیدانند و بر پذیرش مبنای ظن عقلائی تاکید میورزند.
«انتظار مطلوب»، رهاورد تعامل عقل و احساس؛ نقدی بر رویکرد احساسی در مسئله مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ر مشرق موعود سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
171 - 200
حوزه های تخصصی:
مسئله مهدویت که در انتظار متجلی شده بهعنوان یکی از آموزههای اصیل اسلامی در معرض آسیبهایی از جمله آسیبهای معرفتی، فرهنگی و اجتماعی است. یکی از این آسیبها غلبه یکی از دو عنصر عقل و احساس _ بهویژه احساسات _ در این زمینه است؛ رویکرد احساسی در مسئله مهدویت و انتظار، منجر به بیتوجهی به عمق این آموزه اصیل و تحریف حقیقت انتظار خواهد شد. رویکرد احساسی محض، مسئله انتظار را خلاصه در یک نوع ظاهر گرایی و گرفتار آمدن در دام خرافات، رویاپردازی و مسئولیتگریزی میسازد و فرد و جامعه را از دریافت پایم اصیل مهدویت که توام با اخلاق، معرفت اصیل و یک نوع عملگرایی دینمدارانه است دور میسازد. در این مقاله با بررسی نقش تعاملی عقل و احساس در فهم، توصیف، تحلیل، تبلیغ و در نهایت پایبندی عملی به این آموزه برخی از آسیبهای موجود در این زمینه را مورد توجه قرار خواهیم داد. این آسیبها در نوع دیدگاهها در تفسیر منابع و آموزههای معرفتی از مسئله مهدویت، در مسئولیتشناسی افراد در جامعه منتظر و نوع عملکرد آنها را نشان میدهد. غلبه احساسات و عدم توجه به رویکرد تعاملی عقل و احساس زمینه بسیاری از تحریفات، کجفهمیها و اقدامات نامناسب در جامعه دینی است که در هفت محورد در این مقاله ارائه شده است.
نقش عقل ورزی در جلب محبت خداوند در قرآن و حدیث با رویکردی بر نظرات آیت الله جوادی آملی
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
120-139
حوزه های تخصصی:
جلب محبت خداوند از جمله اهداف بعثت پیامبران و اوصیاء ایشان است، که معلول عوامل فراوانی از جمله رشد فضائل اخلاق فردی است. عقل ورزی به عنوان یکی از فضائل اخلاق فردی، امروزه برای بهره گیری از شناخت جهان هستی ضرورت دارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانه ای- نرم افزار و استناد به آیات قرآن و روایات معصومان(ع) و تأکید بر نظرات آیت الله جوادی آملی در بررسی نقش عقل ورزی بر جلب محبت خداوند به این نتایج دست یافته است که تبعیت از اوامر الهی و معصومان(ع)، در دعوت به تدبر در مورد جهان هستی، عامل مهم دستیابی به محبت و معرفت خداوند است، که با افزایش آن ایمان واقعی حاصل می شود. لذا عقل ورزی سرمایه ای الهی برای تدبیر در امور زندگی و اصلاح امور آخرت است، که منجر به بروز ایمان واقعی و پذیرش حق به عنوان تنها محبوب حقیقی می شود.
عقل و تقابل آن با عشق و جنون در مثنوی و غزلیات شمس
حوزه های تخصصی:
یکی از مضامین عرفان سازی که از دیر باز در پهنه ادب عرفانی فارسی مطرح بوده و باعث شکل گیری آثار بدیعی در این زمینه گردیده است، موضوع عقل وتقابل وتعارض آن با عشق وجنون عارفانه یا مکتب مشائی ارسطوئی (فلسفه واستدلال) با مکتب اشراقی افلاطونی (عرفان و شهود) است.عقل وخردی که عارف شاعری، همچون مولانا با آن در افتاده است ،و در دو اثر ماندگار خود؛یعنی: مثنوی وغزلیات شمس به تحقیر ونکوهش آن می پردازد، عقل یونانی است که پیرو نفس وخیال بوده و به مانند حجاب ومانعی در راه رسیدن به سر منزل مقصود است وبه تعبیر خود مولانا:«عقل جزوی است که منکر عشق است» [1] و منظور از آن عقل کلّی نیست که در آیات وروایات دینی و در سخنان عرفایی همچون مولانا، با عنوان «عقلِ عقل» مورد تمجید وتکریم فراوان واقع گردیده است. این مقاله به بحث و بررسی در زمینه تقابل وتعارض چنین عقلی با عشق وجنون عارفانه در مثنوی وغزلیات شمس، همراه با ذکر شواهدی از دیگر اشعار و متون عرفانی پرداخته است.3- عقل جزوی عشق را منکر بود گرچه بنماید که صاحب سر بود (مثنوی،دفتر اول،1384: 88).
کلمه و سخن در جهان بینی ناصرخسرو
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۳
127 - 148
حوزه های تخصصی:
ناصرخسرو قبادیانی بلخی، فیلسوف و شاعر ایرانی قرن پنجم هجری پس از کسب علوم مختلف با «داعیان اسماعیلی مذهب»آشنا گشت و در اغلب علوم عقلی و نقلی زمان خود تبحر پیدا کرد وی بر اساس نگرش مذهبی خود به نظریه ای خاص درباره ی کلمه و سخن دست یافت او کلمه را وجودی می داند که با دو نوع آفرینش ابداعی و انبعاثی، ابتدا عقل و سپس نفس را هویدا می سازد. به نظر ناصر خسرو کلمه هدیه ی آسمانی و مبدأ ظهور کثرات است و کثرات از عقل کل تا افلاک و موالید و انبیا و... کلمات بی نهایتی هستند که در کتاب آفرینش ثبت شده اند. در این مقاله کارکرد کلمه و سخن در برابر عقل و نفس، لوح و قلم، هستی و انسان بررسی می گردد.
تمثیل در شعر میرزا حبیب خراسانی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با محور تمثیل به بررسی اشعار میرزا حبیب خراسانی با مفاهیم مبتنی بر تقابل عقل و عشق و جسم و جان پرداخته شده است. اشعاری که در آنها تشبیه محمل ایجاد تمثیل است. از دیرباز تمثیل یکی از ابزار های مهم بلاغی مورد توجه شاعران بوده است؛ لذا شاعران سعی در استفاده از آن داشتند. میرزا حبیب خراسانی نیز با استفاده از تمثیل هایی که دارای بار معنایی تصویری و اندیشه است اول سعی در ایجاد تصاویر و ایماژ در شعر در جهت خیال انگیز کردن آن و ایجاد لذّت در مخاطب دارد. شاعر با استفاده از ایماژ به بیان ادراکات حسی و عاطفی خود می پردازد؛ دوم سعی در ابلاغ و انتقال پیام دارد؛ در واقع هر تمثیل با بار معنایی اندیشه، پیامی در خود دارد که آنرا به مخاطب انتقال می دهد. در این نوع تمثیل در جهت درک مفاهیم انتزاعی از امور حسی برای توضیح آن بهره برده می شود. این مقاله به شیوه کتابخانه ای و از طریق فیش برداری به شیوه توصیفی تحلیلی در دیوان اشعار میرزا حبیب خراسانی صورت گرفته است.
بررسی تطبیقی عشق و عقل در اشعار حافظ و آثار فارسی سهروردی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین مضمون های مشترک قابل مقایسه در اشعار حافظ و آثار فارسی شیخ اشراق، مفهوم عشق و عقل است. همان اندازه که سهروردی در جایگاه حکیم در تک تک رساله های فارسی خود به عقل پرداخته، در سراسر دیوان خواجه شیراز نیز سخن از عشق است و هر دو در آثار خود نظری نیز به مفهوم مقابل آن داشته اند. اگر سهروردی حکیمی است که دل هم در گرو عقل دارد و هم عشق، حافظ نیز شاعری اندیشمند است که از مقوله عقل غافل نمانده، همواره در اشعارش به نقد آن پرداخته است. در مجموعه آثار فارسی سهروردی تنها یک رساله به عشق اختصاص دارد، ولی به جرأت می توان گفت، وی حق مطلب را در مورد عشق ادا کرده، به مراحل و مراتب مختلف آن پرداخته و نقش و جایگاه عشق را در حکمت اشراقی به خوبی تبیین کرده است. پژوهش حاضر بیش از سایر رساله ها از رساله فی الحقیقه العشق بهره برده است؛ چرا که بیشتر با اشعار حافظ قابل مقایسه و تطبیق است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای انجام گرفته است. نتیجه این که از نظر شیخ اشراق عقل و عشق لازم و ملزوم یکدیگرند. عشق زاده عقل است و برای رسیدن به عقل کل که در نزدیک ترین فاصله با نورالانوار است، راهی به جز عشق وجود ندارد. از آن سو، حافظ به ندرت از عقل قدسی سخن می گوید و به جز ابیاتی چند، هر جا سخن از عقل می آورد، منظور او عقل جزئی است و در قیاس میان عقل و عشق آنچه برای او اصالت بیشتری دارد، عشق است. این دو متفکر، با وجود اختلاف نظرهایی، در بیان روشِ نائل شدن به حقیقت و در رجحان عشق بر عقل برای وصول به جمال و کمال مطلق با یکدیگر هم رأی و هم عقیده هستند.
تأثیر عقل و ایمان در رستگاری و نجات انسان از دیدگاه قرآن و عهد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال هجدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
435 - 463
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم الهیاتی در ادیان الهی، نجات و رستگاری است. از نگاه اسلام، هرچند خداوند، نجات بخش است، اما انسان با اختیار و نقش فعال خود، پذیرنده نجات الهی است. قرآن، به نقش انسان در رسیدن به رستگاری تأکید دارد و بیان می دارد که انسان برای رسیدن به رستگاری باید مجدانه دستورهای الهی را اطاعت کند؛ همچنین باید همه قوای خود، از جمله «عقل» را به کار گیرد تا در نهایت به نجات و رستگاری نائل شود. در مسیحیت نجات و رستگاری در گرو ایمان به مسیح است که برای بشر به ارمغان آورده است و معتقدند که انسان در اسارت گناه و مرگ است و از ناحیه خود قابلیت نجات ندارد، خداوند با حضور مستقیم خود در کالبد مسیح و با فدیه شدنش، تاوان گناه انسان را می پردازد و او را از اسارت گناه نجات می دهد. در عهد جدید بر این باور تأکید شده که ایمان به مسیح عامل نجات انسان است. این پژوهش پاسخی است به این پرسش که تأثیر عقل و ایمان، بر رستگاری و نجات انسان در قرآن و عهد جدید چگونه بیان شده است؟ و دیگر اینکه آیا آموزه ها و باورهای اسلام بیشتر مبتنی بر عقلانیت است یا مسیحیت؟ طبق یافته های تحقیق، در عهد جدید، بیشتر آموزه ها، توحید، تثلیث و تجسد، تنها مبتنی بر ایمان بدون دلیل عقلی است، اما در قرآن مبتنی بر عقل و ایمان.
نقد جماعت گرایانه از بحران اخلاقی مدرنیته: بررسی چگونگی ساخت یک جامعه اخلاقی در اندیشه مک اینتایر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵
226 - 247
حوزه های تخصصی:
چگونگی ارتباط اخلاق و جامعه، همواره یکی از مهم ترین پرسش های پیش رویِ اندیشمندان اجتماعی و فلاسفه بوده است. در آغاز دوره موسوم به روشنگری، اخلاقِ غایت مدار که دستاورد فلاسفه یونان باستان از جمله ارسطو بود، به حاشیه رانده شد و عقل خودبنیاد، در کانون همه داوری های اجتماعی قرار گرفت. در واکنش به چنین وضعیتی، جماعت گرایان با نقد ارزش زدایی از فلسفه در عصر مدرن، مکانیزمی برای ایجاد ساختار اخلاقی پیشنهاد دادند که با توسل به سنت ارسطوئی قابل تحقق است. مک اینتایر، به عنوان یکی از مهمترین اندیشمندان در نحله جماعت گرایان، با تاکید بر سنت اخلاقی ارسطوئی معتقد است فرد جدا از سنت، تاریخ و ظرف جامعه نمی تواند خردمند تعریف شود و تنها می بایست بستر لازم را برای سعادت جامعه از طریق گسترش "فن اخلاقی زیستن" فراهم نمود. برهمین اساس پرسش مدنظر این پژوهش، بر چیستی رابطه جامعه و اخلاق در سنت فلسفی اندیشه غربی ازنظر جماعت گرایان و همچنین چگونگیِ ارائه پاسخ مک اینتایر ساخت یافته است. به نظر می رسد مک اینتایر با نقد تفکر مدرن به مسئله عقل و ارزش های اخلاقی در جامعه از منظر رویکردهای فلسفی غرب پرداخته و مکانیزم ایجاد ساختار اخلاقی را با ایده "گزینش بهترین معیارها " و "فن اخلاقی زیستن" موردتوجه قرار داده است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-هنجاری با درنظرگرفتن انتقادهای مطرح شده از سوی جماعت گرایان در رابطه با گسست رابطه اخلاق و جامعه، می کوشد تا به پیشنهادهای مک اینتایر برای تحقق ساخت یک جامعه اخلاقی در درون فرهنگ غربی بپردازد.
تحول معنایی عقل و عشق در شعر داستانی فارسی و برداشت امروزین (فردوسی، نظامی، مولوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عقل و عشق دو اسم معنا هستند و مثل اغلب اسامی معنا، مفهومی کشسان داشتهاند. فیلسوفان و عارفان و شاعرانِ حکیم هرکدام به نوعی در تعریف و تحدید حدود یا تعریض حدود آنها سخن گفتهاند. در قالب یک نگاه بین رشته ای، ادبیات از یک سو، فلسفه (و روان شناسی شناخت)، از سوی دیگر، این مقاله در قالب یک تحلیل محتوای مقایسه ای، سیر تحول معنایی این دو واژه را در شاهنامه، پنج گنج و مثنوی پی می گیرد و از دلیل تفاوت دو مقام گفتار و کردار در اقبال به آنها پرسش می کند. بنا بر آنچه یافته شد، فردوسی عقل و عشق را در معانی نزدیک به عرف عمومی کاربرد آنها به کار گرفته؛ نظامی عشق بشری و زمینی را در اعلی درجه آن توضیح و بازنمایی کرده است و اشارات اولیه و بسط نایافته ای هم به مفاهیمی چون «عقل کلی» و «عقل تحت هدایت وحی» داشته است؛ مولوی در این کار به شکلی شاخص شالوده شکن بوده و معانی معنوی و آیینی به کلی متفاوتی بر این مفاهیم حمل کرده که تا مرز اشتراک لفظی پیش رفته است. در قالب یک تناقض نما، تعابیر مولوی از عقل و عشق، تاحدی به دلیل روش غیراستدلالی آن و دشواری درک و سختی اجرا، در یک فضای گفتاری اشرافیت معنوی محدود شد و کاربرد عمومی و عملی این دو مفهوم به نگاه و نمادپردازی اعتدالی نظامی و به ویژه فردوسی نزدیک ماند؛ در حالی که از حیث اشتهار و احترام ماجرا برعکس این است.
جنود عقل و جهل و تغییرات اجتماعی از منظر سید جعفر کشفی(مقاله پژوهشی حوزه)
تغییرات اجتماعی و تحولات جوامع بشری از مسائل مهمی است که ذهن نظریه پردازان اجتماعی و فلسفی را مشغول خود ساخته است. هر یک از آن ها نظریات مختلفی را بر پایه مبانی پذیرفته شده خود مطرح کرده اند؛ برخی از این متفکران جمعیت، عقاید، جغرافیا و تضاد طبقات اجتماعی را به عنوان علل تغییرات اجتماعی مطرح کرده اند. در این بین سید جعفر کشفی فقیه، فیلسوف و عارف دوره قاجار با تکیه بر مبانی پذیرفته شده خود و براساس حدیث جنود عقل و جهل به بیان علل تغییرات اجتماعی پرداخته است. در این پژوهش با استفاده از روش اسنادی و تحلیل محتوا و با رجوع به آثار سید جعفر کشفی، به تبیین نظریه او از تغییرات اجتماعی مبتنی بر حدیث جنود عقل و جهل پرداخته شده است. کشفی با تکیه بر علوم عقلی و نقلی جهان اسلام به ویژه تشیع به تشریح تضاد و تقابل قوای عقل و جهل و جدال آن ها و سریان آن جدال در تاریخ جوامع بشری که منجربه تغییر جوامع می شود، پرداخته است. او برخلاف مارکس، که تضاد اقتصادی و مادی را عامل تغییرات اجتماعی دانسته است، علت تضاد را فراتر از جدال اقتصادی طبقات جامعه دانسته و تضاد را در جدال قوای عقل و جهل دانسته است.
بررسی نقش نظریه پردازان مکتب بغداد در نهادینه کردن «عقل» در سیر تحوّل و تطوّر فقه پژوهی امامیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مبانی فقهی حقوق اسلامی (پژوهشنامه فقه و حقوق اسلامی) سال اول بهار و تابستان ۱۳۸۷ شماره ۱
135 - 159
حوزه های تخصصی:
فقه شیعه در سیر تحول و تطور خود به اقتضای عناصر زمان و مکان برای ایفای رسالتش دوره هایی را گذرانده ،و بر این اساس در هر عصری ویژگیهای خاصی داشته است. یکی ازآن دوره ها عصر درخشان مدرسه بغداد است، که علمای بزرگی چون ؛ شیخ مفید ،سید مرتضی و شیخ طوسی مکتب تازه ای را پدید آوردند. آنها با بنیاد نهادن آن مکتب بر پایه منابع عظیم کتاب و سنت، روش عقلی را نیز با دور اندیشی ویژه ای در قالب شیوه های نو وارد عرصه های فقه پژوهی کردند. آنها ضمن تکریم پیشینیان نص گرا و پاس داشت تلاشهای خالصانه آنان در حراست از به تنقیح و بررسی روشهای آنان پرداخته و مکتبی جدید را پدید آوردند. این پژوهش برآنست تا روند « نقل » گوهر نهادینه کردن عقل را در روش شناسی فقهی از سوی علمای شیعه بررسی کند.
بررسی مقایسه ای معیارشناسی خردمندی در روایات اهل بیت- علیهم السلام- با دستاوردهای روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی معیارهای خردمندی در روایات اهل بیت- علیهم السلام- و روش تحقیق ازنوع کیفی با رویکرد تحلیل محتوای عرفی است. جامعه آماری پژوهش، همه روایات کتب اربعه و مصادر بحار الانوار را شامل می شود. برای نمونه گیری، از روش هدفمند و برای تحلیل داده ها از توصیف، مقایسه، مقوله بندی و مفهوم سازی استفاده کرده ایم. یافته ها نشان می دهند مؤلفه های خردمندی ازدیدگاه اهل بیت- علیهم السلام- مجموعه ای از ویژگی های درون فردی (هفت کد نظری و 47 کد اساسی)، بین فردی (شش کد نظری و 35 کد اساسی)، در ارتباط با دنیا و آخرت (دو کد نظری و چهار کد اساسی) و در ارتباط با معبود (چهار کد نظری و هفده کد اساسی) بودند. کثرت کدهای نظری درون فردی و بین فردی، بیانگر اهمیت اخلاق و ارتباطات انسانی ازنظر اهل بیت- علیهم السلام- است. علاوه بر منابع یادشده، سی مقاله و کتاب تخصصی مرتبط با مبحث خرد درحوزه روان شناسی (تألیف شده از سال 1990 تا سال 2020) بررسی و کدگذاری باز، محوری و انتخابی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد مؤلفه های خردمندی ازدیدگاه روان شناسان، مجموعه ای از ویژگی های درون فردی (سه کد نظری و نُه کد اساسی)، بین فردی (چهار کد نظری و 35 کد اساسی) و در ارتباط با اجتماع (سه کد نظری و چهار کد اساسی) بوده است. درنهایت، این دو دیدگاه را با هم مقایسه کرده و نتیجه گرفته ایم بین معیارهای خردمندی در دو دیدگاه، رابطه عموم و خصوص من وجه وجود دارد و این دو معیار، دارای نقاط اشتراک و افتراق هستند. در هردوی آن ها ارزش ها درنظر گرفته شده است؛ هرچند آن ها در مبدأ و مبنای ارزش ها و مصداق هایشان تفاوت هایی دارند.
تحلیل روش تفسیری قاضی نورالله شوشتری در «کشف القناع عما وقع فی تفسیر البیضاوی من خلل و زلل؛ حاشیه القاضی نورالله التستری علی تفسیر البیضاوی»
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۸)
41 - 61
حوزه های تخصصی:
قاضی نورالله شوشتری از جایگاه علمی و مقام معنوی ویژه ای برخوردار بوده و در بیش از بیست علم از علوم عقلی و نقلی از جمله تفسیر قرآن کریم تخصص داشته است. یکی از موضوعاتی که درباره تفسیر قرآن مطرح است، روش شناسی تفسیر و روش مفسر است که مورد توجه پژوهشگران قرآنی است. یکی از تفاسیر قابل توجه و مهم در قرن یازدهم هجری کتاب <em>کشف القناع عما وقع فی تفسیر البیضاوی من خلل و زلل</em> است که حاشیه قاضی نورالله شوشتری بر تفسیر بیضاوی (<em>أنوار التنزیل و أسرار التأویل</em> ) از سوره حمد تا مائده است. در این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی سعی شده است تا روش و گرایش تفسیری این مفسر بررسی شود، هرچند گرایش ایشان به کلام سبب شده است از روش تفسیر قرآن به عقل بیشتر بهره ببرد؛ اما نمونه هایی از روش تفسیر قرآن به قرآن و قرآن به سنت نیز در تفسیر وی وجود دارد. درنتیجه می توان گفت روش تفسیری ایشان، روشی نسبتاً جامع در تفسیر قرآن کریم است.