مقالات
حوزه های تخصصی:
مسئله معنای زندگی از یک سو دغدغه انسان معاصر است و از سوی دیگر علامه جعفری نیز حیات و زندگی آدمی را نتیجه هدف های وی در زندگی می داند. مسئله تحقیق این است که در دوران معاصر، مواجه با انبوهی از آثار تفسیری در مباحث وجودگرایانه از جمله انسان و تأکید بر اصالت وجود، آزادی و اختیار، انتخاب و گزینش، مسئولیت انسان، مرگ، تنهایی، امید، آرزو، آرامش، معنای زندگی و... دلالت بر این دارد که تحولی اساسی در سبک تفسیرپژوهی رخ داده و رویکرد تفسیری جدیدی به نام رویکرد وجودگرایی شکل گرفته است. برای تبیین بهتر این گرایش تفسیری، در این مقاله یکی از مولفه های مهم آن یعنی معنای زندگی در ترجمه و تفسیر نهج البلاغه علامه جعفری مورد بررسی قرار گرفته است. روش این تحقیق، کتابخانه ای و توصیفی است. از این رو، این مقاله برآن است که با پرداختن به مسئله وجودی معنای زندگی در شرح نهج البلاغه علامه جعفری یکی از گرایش های تفسیری این تفسیر را بنمایاند.
مقایسه دیدگاه ملاصدرا و علامه شعرانی درباره آموزه بداء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی تببین آموزه بداء و تحلیل رابطه آن با صفات خداوند، تقدیر الهی و علم و عصمت معصومان (علیهم السلام) از دیدگاه ملاصدرا و علامه شعرانی، مسأله پژوهش حاضر است. پژوهش پیش رو به روش توصیفی، تحلیلی به بررسی مبانی ملاصدرا و علامه شعرانی درباره آموزه بداء، پرداخته و یافته های آن از این قرار است که ملاصدرا با بهره گیری از مبانی حکمت متعالیه، حقیقت بداء را تبیین و رابطه آن با صفات خداوند، تقدیر الهی و عصمت معصومان (علیهم السلام) را در این چارچوب، تحلیل کرده است. علامه شعرانی نیز هر چند در چارچوب حکمت متعالیه، اما با توجه به مبانی حدیثی - کلامی خود، هرگونه تغیّر و تبدّل در صفات خداوند و تقدیر الهی را محال دانسته و بداء به معنای مدّ نظر ملاصدرا را نقد می کند. وی همچنین با استفاده از برهان لطف، عدم امکان وقوع بداء در اخبار معصومین (علیهم السلام) را اثبات می کند .
ارزیابی انتقادی رویکرد استاد حکیمی به تأویل براساس آراء علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش تأویل در فهم متون دینی و عدول از ظواهر الفاظ آیات قرآن، یکی از چالش برانگیزترین مسائل مسلمانان بوده است. در سده اخیر طرح مکتب تفکیک و مشخصاً طرد تأویل و تأکید بر خالصمانی ظواهر متون قرآنی، نزد این مکتب، دو قطب طرفداران و مخالفان تأویل در حوزه دین پژوهی را بدنبال داشته است. این مقاله با روش کتابخانه ای و تحلیل و مقایسه آثار استاد حکیمی و علامه طباطبایی، این مسئله را موردبررسی قرار داده است که یافته ها، حاکی از نهایت افتراق و جدایی بین دو دیدگاه در نوع تبیین و روش اتخاذی آنان است. و نیز با توجه به ذوبطون بودن کلام وحی هیچ فرقه و مکتبی گریزی از تأویل نداشته و برخلاف مشی تفکیکیان و استاد حکیمی فهم عمیق معانی دین و رسیدن به گوهر ناب و خالص کلام وحی، نه در عصری سازی آن متون، که مرهون بکارگیری تأویل است و طرح تفکیک ظواهر متون دینی برای پرهیز از تأویل در مقام یک ایده و رؤیای غیرعملی بازخواهد ماند.
کارآمدی فلسفه صدرایی در مباحث کلامی- عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش می خواهد جایگاه معرفت شناختی کشف عرفانی در فلسفه صدرالمتالهین را واکاوی نماید و نیز بررسی شود که براساس این جایگاه، آیا می توان از این فلسفه در نفی و اثبات های الهیاتی-عقلی برای عموم مردم بهره گرفت؟ این تحقیق به روش تحلیلی-توصیفی است که گردآوری اطلاعات بر اساس روش کتابخانه ای انجام شده است. یافته های تحقیق حاکی از این است که در باب جایگاه کشف در روش شناسی حکمت متعالیه بین صدراپژوهان اختلاف نظر است؛ هر چند کشف در مقدمه استدلال فلسفی وارد نمی شود، اما نقش طهارت روح و لطافت طبع و کشف در فهم آموزه های عمیق عقلی صدرا، باعث می شود که فهم این فلسفه از دسترس عموم (افراد غیر مکاشف یا کسانی که اهل ریاضت و طهارت نفس نیستند) خارج شود و بر این اساس بهره گیری از آن در نفی و اثبات های عقلی- الهیاتی برای عموم مردم کارایی لازم را نداشته و آموزش گسترده آن کم ثمر باشد.
تحلیل و بررسی نظریه علامه طباطبائی در مورد صفت تکلم خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله چگونگی رابطه صفات خداوند با یکدیگر و با ذات الهی از مسائل دیرینه در میان متفکران مسلمان بوده است. در این میان صفت کلام از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و دامنه بحث در مورد آن به قدیم یا حادث بودن قرآن کریم نیز کشیده شده است. ملاصدرا نظریه اشاعره در مورد قدیم بودن قرآن را مستلزم شرک و متعدد شدن موجودات قدیم و نظریه معتزله در مورد حادث بودن آنرا مستلزم ممکن و حادث بودن واجب الوجود دانست. ولی علامه طباطبائی با اعتباری دانستن کلام و سخن، اشکالاتی به نظریات حادث و قدیم بودن قرآن وارد نمود و با استفاده از همین اصل، اعتباری بودن و با نظر به احادیث و روایات شیعی به نقادی نظریه ذاتی بودن صفت کلام خداوند پرداخت. پژوهش حاضر در روی آوردی توصیفی تحلیلی به تبیین نظریه علامه طباطبائی در مورد فعلی بودن صفت کلام پرداخته و بر آن است که احادیث شیعی بر مدعای فعلی بودن صفت کلام دلالت نمی کنند.
نسبت عقل و نقل از منظر شیخ مفید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله ارتباط عقل و نقل و قلمرو تقدم و تأخر و انواع کارکردهای آنها از منظر شیخ مفید در این نوشتار با روش تحلیلی- توصیفی مورد کنکاش قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد، شیخ مفید به نقش مصباحی تصریح دارد و به علاوه از نقش تعاملی عقل جانبداری می کند. ایشان در تعریف عقل هم به بعد نظری آن پرداخته و هم به بعد عملی آن. شیخ مفید مانند معتزله معارف دینی را اکتسابی می دانند، ولی وجوب نظر را به دلیل امر الهی می گذارند نه عقل. وی عقل را در تمام مراحل استدلال و نتیجه گیری، محتاج وحی می داند. به عبارت دیگر، وحی هم محرک نخستین عقل است و هم کیفیت استدلال را به مکلف می آموزد. شیخ مفید عقل را بر خلاف اهل حدیث در فقه به کار گرفت ولی این سبب نشد که، قیاس را بپذیرد.
بررسی انتقادی برابری انتخاب ارثی، شناخت دینی و دلایل بر آمده از متون ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله مقاله حاضر برابری انتخاب ارثی، شناخت دینی و دلایل برآمده از متون ادیان می باشد. هدف این تحقیق نشان می دهد که انتخاب ارثی، شناخت دینی ودلایل ادیان، برابر و یکسان نیستند. روش به کارگرفته توصیف و تحلیل عقلی می باشد. یافته ها، عوض شدن گسترده دین خانوادگی و قومی، برابری ادیان را رد می کند. شناخت های برآمده از متون هریک از ادیان با هم متفاوت و ناسازگار هستند. چنانکه عالمان هریک از ادیان مختلف با شناخت های یکدیگر موافقت ندارند. برخی ادیان مفاهیم و شناخت های ناسازگار از درون خود ارائه می دهند. دلایل ادیان نزد عالمان دیگر معتبر نیست. دین اسلام شناخت یقینی و دلایل منطقی همراه با بررسی سخنان مختلف را ملاک انتخاب دین دانسته است. چنانچه سازگاری مفاهیم درون دینی را لازمه حقانیت آموزه های دینی دانسته است. از این رو، دین اسلام با ارائه شناخت ها و مفاهیم سازگار، دلایل بیرونی و گسترش خیره کننده برابری ادیان را رد می کند
تحلیل فص اسماعیلی فصوص الحکم ابن عربی درباره رضایت رب از مربوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله این مقاله، تبیین دیدگاه ابن عربی درباره رضایت ربّ از مربوب، به ویژه علل رضایت خداوند از حضرت اسماعیل (ع) است. این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر فصّ اسماعیلی فصوص الحکم، نگارش یافته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که ابن عربی، صفت رضا را در حوزه انسانی برای بعضی از افراد، جزء مقامات، و برای برخی، جزء احوال می داند؛ اما صفت رضا در مورد خداوند، یک وصف الهی است و تابع صفات اوست. محور دیدگاه ابن عربی در مورد علل رضایت حق از حضرت اسماعیل (ع)، متکی بر قاعده تجلّی و معرفت ربوبی است. ایشان حضرت اسماعیل (ع) را به دلیل معرفت به این موضوع، ویژگی قابلیت و همچنین برخورداری از صفت صادق الوعد، مورد رضایت خداوند می داند. ابن عربی، از رضایت دو طرفه بین نفس های مطمئنه و خداوند نیز سخن گفته است.
بررسی انتقادی نسبی گرایی هرمنوتیکی در الهیات تفهمی بر اساس حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی نوع نسبیت گرایی در«الهیات تفهمی» ونقد مبنایی آن براساس حکمت متعالیه، مسأله اصلی این پژوهش است. برای این منظور در مرحله نخست، آثارمجتهد شبستری درموضوع الهیات که خود ازآن به «الهیات تفهمی» تعبیر کرده است، با روش توصیفی و تحلیلی مورد بررسی وسپس بر اساس قواعد حکمت متعالیه مورد نقد قرارگرفته است. یافته های این پژوهش حاکی از آنست که هرمنوتیک شبستری هرچند مردد بین هرمنوتیک مؤلف محور شلایرماخری وهرمنوتیک مفسرمحور گادامری است لیکن سمت و سوی بیشتری به سمت هرمنوتیک فلسفی گادامری دارد. حتی گاه ازین فراتر رفته و معنا را امری پسینی می داند که درفرایند فهم ساخته می شود که در هر حال مشوب به نسبیت گرایی است. مبنا شکافی انواع نسبیت گرایی بیانگرآنست که شکاف بین سوژه و ابژه منشأ انواع نسبیت گرایی است که به دنباله چالش چگونگی رابطه عین و ذهن به وجود آمده است. حال آنکه با اصول معرفت شناختی حکمت متعالیه، این شکاف از ابتدا پر شده وبه لوازم نسبیت گرایانه نمی انجامد.
بررسی تحلیلی- توصیفی ماهیت عصمت بر اساس نظریه تشکیک وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث از مشکّک بودن عصمت ازجمله مباحث مهمی است که بر اساس مبانی و اصول فلسفه اسلامی قابل تبیین بوده و می تواند بسیاری از شبهات مطرح شده درباره عصمت را حل کند. جستار حاضر در پی بررسی ماهیت عصمت بر پایه نظریه تشکیک وجود فیلسوفان است که عهده دار ارائه محتوایی متفاوت از مسئله عصمت می باشد و از روش تحلیلی-توصیفی بهره می برد. ازاین رو در گام نخست عناصر و مؤلفه های اصلی و ایجادی عصمت احصا و سپس از تناظر هر یک از آن عناصر با اصل تشکیک وجود، این نتیجه به دست آمده است که عصمت حقیقتی مشکّک و ذومراتب می باشد و هر انسانی به میزان ظرفیت وجودی خویش از مراتب و درجاتی از عصمت بهره مند است. به سخنی دیگر، عصمت حقیقتی مقول به تشکیک می باشد و تفاوت عصمت میان معصوم و سایر انسان ها به شدت و ضعف است نه اینکه این ملکه نفسانی تنها در معصوم وجود داشته باشد و دیگران از چنین کمال و صفتی به طورکلی بی بهره باشند.