مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۲۱.
۵۲۲.
۵۲۳.
۵۲۴.
۵۲۵.
۵۲۶.
۵۲۷.
۵۲۸.
۵۲۹.
۵۳۰.
۵۳۱.
۵۳۲.
۵۳۳.
۵۳۴.
۵۳۵.
۵۳۶.
۵۳۷.
۵۳۸.
۵۳۹.
۵۴۰.
عقل
حوزه های تخصصی:
در انگاره رایج مسیحیان، بعضی از معارف دینی فقط از طریق «وحی الهی» و مستقل از ملاحظات «عقلی»، باید مورد پذیرش قرار گرفته و بدان ایمان آورده شود. پیشینه تاریخیِ اصلاح این انگاره مسیحیت، به زمان نزول آیات قرآن برمی گردد که قرآن کریم، هرگونه شرک را برنتافته، الوهیت پنداری مسیح، پسر خدا خواندن عیسی(ع) و پنداره تثلیت را کفرآمیز، خوانده، آن حضرت را تنها یک «انسان»، بنده صالح، کلمه و روح خداوند معرفی می کند؛ بدین رو انگاره «تثلیث» از منظر قرآن، کاملا مردود است؛ عقل نیز حضرت عیسی(ع) را که دارای زیست انسانی همانند سایر انسان ها بوده، را به عنوان خدا یا فرزند او نمی پذیرد؛ زیرا فرزند داشتن خداوند را مستلزم داشتن جسم، نیازمندی و امری محال می داند. بدینسان اعتقاد به «تجسّد»، یا «فدیه بودن مسیح برای جبران گناه نوع بشر» یا «مأوا گزیدن روح القدس» در وجود وی، که بر آن بنیان نامعقول، بنیان شده نیز قابل پذیرش نیست. این مقاله، با بازخوانی وحیانی و عقلانی مهم ترین اعتقاد دینی مسیحیت معاصر از منظر قرآن و عقل، با روش توصیفی، به تحلیل انتقادی آنها پرداخته است. یافته های این پژوهه نشانگر آن است که برابر معارف قرآنی و مبانی عقلانی، حضرت عیسی(ع)، یک انسانِ مخلوق، بنده خدا و پیامبری دارای معجزه است که انسانها را به توحید ناب و بندگی خداوند متعال فراخوانده است.
المسائل الفقهیه فی مؤلّفات الاستاذ المطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
فی بدایه هذه المقاله ثمّ الاشاره الی المکانه الفقهیه للشهید آیهاللَّه المطهری والغفله عنها. ثم تبیان الاجتهاد من منظار الشهید المطهری. وبعد تم دراسه الاسلوب الفقهی للاستاذ الشهید ودراسه مدی تأثره بالاسلوب الفقهی للمرحوم آیهاللَّه البروجردی وبالاسلوب الفقهی للامام الخمینی(رحمه اللَّه). وفی القسم التالی من المقاله ثم دراسه مسأله دور الزمان فی التغییرات التی طرأت علی المسائل الفقهیه وظهور المسائل الجدیده. ومن ثم تم التعریف ببعض المسائل المستحدثه من منظار الاستاذ الشهید وتحلیلها. وبعدها تم شرح فلسفه الخاتمیه من منظار المفکر الشهید باختصار. وبعدها تم استقصاء وتبیان النظریات الفقهیه فی مؤلّفات الاستاذ. وقد عرّفت بانها نظریات جدیده ومختصه به.
المرأه فی «المثنوى» لجلال الدین الرومی(مقاله علمی وزارت علوم)
بالرغم من النظره المتسامیه التی أطل بها جلال الدین الرومی على المرأه سواء فی حیاته العائلیه (حیال الزوجه، والبنت، وزوجه الابن) أو فی الحیز الاجتماعی، وعلى الرغم من اشعاره الکثیره الزاخره بالاماحات والنقاط المعمقه حول المرأه (زوجهً، معشوقهً، أماً) فی سفره الکبیر(المثنوی)، الاّ أن بالمستطاع أن نلاحظ الى جانب کل ذلک حکایات وابیات لاتتلائم مع اسلوبه فی الحیاه العائلیه، ولا مع شطر من نتاجه الشعری. وبالنظر الى أن القران والحدیث الشریف مصدران اساسیان من مصادر الالهام الشعری عندالرومی، یلوح أن الاشعار المذکوره تتسق مع الاحادیث والروایات التی استترت تدریجیاً فی مطاوی الأعراف التی سادت عصره، اکثر من استلهامها القرآن الکریم أو تناغمها مع آیاته.
نقد أصول المنهج السلفی فی الإلهیات(مقاله علمی وزارت علوم)
السلفیه فرقه من فرق المسلمین لهم منهج خاص فی الإلهیات. قام الباحث فی هذا المقال باستعراض المصادر المعتبره عند السلفیه و نقد منهجها فی معرفه الإلهیات علی ضوء المعاییر الإسلامیه، مثل التفسیر بظاهر القرآن و ظاهر السنه النبویه و أتباع عقائد السلف دون تمحیص و تقدیم النقل علی العقل، کما کشف النقاب عن انتقاض التوحید الذاتی والصفاتی وفق أصول المنهج السلفی.
اصطلاح شناسی مفهوم علم در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، پس از بیان مقدمه ای در باب چیستی اصطلاح شناسی و مراد ما از آن در اینجا، حدود پنجاه لفظ و اصطلاح مربوط به مفهوم فلسفی «علم» یا نزدیک به معنای آن، از طریق استقرا برشمرده می شود و از میان آنها، واژگان «شعور»، «ادراک»، «معرفت»، «علم»، «عقل» و «تعقل» با بحث های علم شناسی فلسفی متناسب تشخیص داده شده، جهت بررسی برگزیده می شوند. در مرحله بعد به بیان معناشناسی لغوی این الفاظ پرداخته می شود؛ سپس مفهوم فلسفی این اصطلاحات و تفاوت آنها با یکدیگر، با استناد به آثار فیلسوفان بیان می گردد و در مرحله بعد به کاربردشناسی این اصطلاحات، در آثار فلاسفه پرداخته می شود و در نهایت، بهترین و مناسب ترین واژگان برای ابعاد مختلف علم شناسی فلسفی، نظیر بعد معرفت شناختی و هستی شناختی علم پیشنهاد می گردد.
بررسی واکنش های نظری به بهره گیری فیلسوف از متون دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
1 - 24
حوزه های تخصصی:
فلسفه اولی احکام کلی هستی را به روش عقلی مطالعه می کند و به تعبیری هستی شناسی عقلی است. از سوی دیگر، با مطالعه ای نه چندان گسترده و عمیق می توان به این حقیقت دست یافت که بخش قابل توجهی از آموزه های نهفته در قرآن و حدیث به معرفی هستی مربوط می شود و می توان این بخش از دین را هستی شناسی دینی نامید. این وضعیت نقطه های مشترکی را میان دین و فلسفه ایجاد می کند. پرسش این است که فیلسوفان مسلمان با این بخش از معارف دین چه مواجهه ای دارند. پاسخ این پرسش، تلاش برای ایجاد رابطه ای دوسویه میان اندیشه های فلسفی و آموزه های دینی است. در این نوشتار، واکنش های نظری درباره چگونگی بهره گیری فلسفه از معارف نظری دین بررسی و با استناد به چندین نمونه نشان داده می شود که معارف نظری دین در غیر مقام داوری و قضاوت، نه تنها ظرفیت به کارگیری را دارند، بلکه کم و بیش مورد استفاده قرار گرفته اند.
مبانی نظریه تاریخمندی آموزه های دین از نگاه نومعتزلی و نقد آن
منبع:
کلام حکمت سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
65 - 74
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش سعی شده است مبانی نظریه تاریخمندی آموزههای دین از نگاه نومعتزلی، بررسی شود، پس ابتدا دیدگاه نومعتزلی و سپس نقد این دیدگاهها بیان میشود. نتیجه این پژوهش نشان میدهد که قرآن، امری مافوق زمان و مکان، و عربی بودن زبان قرآن، با تاریخمندی و تأثر قرآن از فرهنگ زمانه ملازمهای ندارد؛ زیرا قرآن امری موجود در لوح محفوظ و در کتاب مکنون الهی است که پس از طی مراحلی از حقیقت محمدیه بر وجود پیامبر (ص) نازل شد، همچنین مخاطب قرآن، فقط اعراب آن زمان نبوده و این کتاب برای همه جهانیان است. برهمین اساس، رسالتش نیز جهانی و محدود به مکان نزول نمیشود.
نسبت کرامت و آزادی در اسلام و لیبرالیسم(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
انسان در اصل تکوین و ذات خویش، به واسطه بر خورداری از روح و عقل الهی، موجودی صاحب کرامت و اختیار است و این کرامت و آزادی، عطیه الهی است که برای همه انسان های جهان، از هر نژادی و رنگی، به طور مساوی مفروض و مسلّم است و هرگونه بر تری طلبی بر پایه ملیت، نژاد، رنگ، پوست، مال، ثروت و موقعیت های اجتماعی، خانوادگی، قومی و مانند آن، ممنوع و منافی با کرامت ذاتی نوع بشر است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با هدف بررسی و تحلیل نسبت کرامت با آزادی در دو تفکر اسلام و لیبرالیسم به سرانجام رسیده و در صدد پاسخگویی به این پرسش مهم است که تفاوت مکتب اسلام با نگاه لیبرالیسم به کرامت و نسبت آن با آزادی چیست. یافته های تحقیق حاکی از آن است که لیبرالیسم با تأکید بر کرامت ذاتی و آزادی مطلق انسان، هیچ رفتار و عملی حامل تحدید یا تقیید را بر نتابیده است و این دو ویژگی (کرامت و آزادی) هیچ گاه و در هیچ حالتی، از انسان جدا شدنی نیست؛ حتی اگر مرتکب بزرگترین جنایت شود. بنابر این، کرامت او مطلق بوده و او برای انتخاب هر چیزی آزاد است و هر عملی که از او سر زند، نمی تواند او را از کرامت ذاتی بیندازد. انسان گرایی، عقل خود بنیاد و آزادی مطلق، از مهم ترین مبانی کرامت ذاتی در تفکر لیبرالیسم است. در مقابل، مکتب وحیانی اسلام، افزون بر بیان کرامت ذاتی آدمی، به کرامت ارزشی و آزادی مسئولانه او نیز توجه کرده است؛ به این بیان که انسان به موجب عمل و تلاش خود، این مرتبه از کرامت را کسب می کند و موجب رشد و تعالی خود را فراهم می سازد. این کرامت بر مبانی ای استوار است که مهم ترین آنها عبارت اند از مسجود فرشتگان بودن؛ جانشینی خدا، امانت داری؛ علم ویژه خدادادی؛ تسخیر موجودات؛ اشرف مخلوقات بودن؛ آزادی و اختیار داشتن؛ تقوا؛ عقل و فطرت الهی.
مؤلفه های خودنظم دهی بر اساس مفهوم «عقل» در منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی منبع اصلی خودنظم دهی، به عنوان توانش تنظیم پاسخ های خود در جهت تعقیب اهداف و برآورده ساختن معیارها و استخراج مؤلفه های آن، در منابع اسلامی بوده است. بررسی در آثار اندیشمندان اسلامی نشان می دهد که پایگاه «عقل»، منبع معرفتی انگیزشی اجرایی نفس است که تنظیم کنش های مختلف روانی انسان را بر عهده دارد. محقق با استفاده از روش های تحلیل محتوا و معناشناسی زبانی، به تحلیل گزاره های دینی در خصوص عقل پرداخت. حاصل این بررسی، تأیید فرضیه اصلی تحقیق، و استخراج 21 مؤلفه بود که در چهار ساحت شناختی (به انضمام مؤلفه های نگرشی) ، انگیزشی، عاطفی، و اجرایی سازمان داده شد. این مؤلفه ها، در اختیار ده کارشناس حوزوی قرار گرفت و روایی محتوای آنها، با استفاده از ضریب نسبی روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) بررسی شد. تمامی مؤلفه ها، به استثنای یکی از مؤلفه های نگرشی (انکسار نفس) از روایی محتوا برخوردار بودند. براین اساس، کنش های خودتأملی، خودانگیزشی، و خودتغییری که از عناصر اصلی الگوهای خودنظم دهی به شمار می روند، در ادبیات اسلامی بر اساس کارکردهای عقل قابل توجیه و تبیین می باشند.
اصیل بودن عقل نزد شیخ مفید(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۹
110 - 127
حوزه های تخصصی:
تحول علمی شیخ مفید همواره مورد گفتگو و بحث های گسترده ای بوده است که موافقان و مخالفانی را به دنبال داشته است. از جمله مسائلی که موجب تشدید انتقادات علیه ایشان بویژه از سوی اخباریان بوده است، شدّت گرایش وی به «عقل» است. ما مدعی هستیم که برای رعایت انصاف در نقد، لازم است اولا بر پایه ی عبارت های منسوب به ایشان طریق یا اصیل بودن عقل نزد شیخ، روشن گردد و ثانیا دیدگاه های کلان ایشان در حوزه ی تعاملات عقل و نقل دیده شود سپس عملکرد ایشان در مقابل مبانی مورد نظر ایشان ارزیابی گردد. در این نوشته با طرح اجمالی دو نکته ی نخست سعی شده بستر و زمینه ی مناسب برای نقد منصفانه ی آثار ایشان عملکرد ایشان در نگاشته های انتقادی دیگر فراهم گردد.
اوصاف شیعیان واقعی در وصایای امام محمدباقر علیه السلام (8)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۲۷۳
5-10
حوزه های تخصصی:
این مقاله شرحی است بر کلام امام محمدباقر علیه السلام به جابربن یزید جعفی، در باب اوصاف شیعیان واقعی. بهره گیری از راهنمایی عقل در سرکشی هوا و هوس، یکی از اوصاف شایسته شیعیان است. براساس مبانی مسلم دینی، انسان دشمن درونی دارد. دو دسته تمایلات و گرایش ها در انسان وجود دارد که یکی میل به صعود و کمال دارد و دیگری، میل به نزول و سقوط. گرایش نوع دوم، مشترک میان انسان و همه حیوانات است و به مجموع آن «تمایلات نفس» گفته می شود. در مقابل، به تمایلاتی که میل به تعالی و تقرب به خدا و کمال دارند، عقل گویند. این هر دو، همواره در حال مبارزه هستند. باید در میدان مبارزه مراقب بود نفس غافلگیر و مغلوبمان نکند. برای جلوگیری از پیروی از هوای نفس، پیروی از عقل ضروری است. لازم است به احکام عقل بیندیشیم، آنها را بیاموزیم و آمادگی لازم را برای مقابله با تمایلات نفس کسب کنیم. زمانی که عقل نتواند به تنهایی قضاوت کند، باید افزون بر بهره گیری از آن، به احکام شرع نیز مراجعه نمود. امام باقر علیه السلام می فرمایند: برای به کارگیری علم، عملت را خالص کن. پایبندی به دین و عقل و شرع و احکام شریعت، راه برون رفت از پیروی از هوای نفس است.
بررسی تطبیقی جایگاه عقل در شناخت تجربی از دیدگاه کانت و شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۲۷۳
49-60
حوزه های تخصصی:
هدف ما در این مقاله آن است که با نگاه تطبیقی به جایگاه عقل، حدود و ثغور آن در شناخت تجربی و ارزش آن از منظر کانت و شهید مطهری را مورد بررسی قرار داده و به را ه کارهای آنان جهت حل مشکل معرفت تجربی و مقایسه و بررسی تطبیقی میان آنها بپردازیم.کانت برای عقل معانی ای ذکر کرده و عقل به معنای فاهمه را دارای اعتبار معرفتی می داند. وی قضاوت عقل را درحوزه متافیزیک، غیرمعتبر و در حوزه فیزیک با توجه به زمانمند و مکانمند بودن، معتبر می داند. کانت برای حل مشکل شناخت تجربی، احکام تألیفی پیشین مطرح کرده و برای کلیت و عینیت آن از مقولات محض فاهمه استفاده می کند و همچنین شناخت صحیح مفهوم عقل و عملکرد آن را در تشخیص شناخت تجربی درست دخیل می داند. اما شهید مطهری نقش عقل را در معرفت تجربی از راه مبدئیت احکام بدیهی عقلی برای شناخت تجربی دانسته و با استفاده از معقولات ثانیه در معرفت تجربی به حل مشکل شناخت تجربی می پردازد. ایشان نقش عقل در معرفت تجربی را در دو حوزه تصورات و تصدیقات ترسیم می کند. در باب تصورات، ادراکات تجربی و حسی مقدم و زمینه ساز برای تصورات عقلی بوده و در حوزه تصدیقات، اصالت با عقل بوده و تصدیقات عقلی مقدم بر تصدیقات تجربی است و بدون عقل هیچگونه حکم و تصدیقی حتی تصدیق تجربی حاصل نخواهد شد.
دلالت های تربیتی مفهوم «ایمان» از منظر ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در بحث رابطه «ایمان با عقل»، دو دیدگاه متضاد وجود دارد: 1. عقل گرایی که ایمان را با عقل سازگار می داند. 2. ایمان گرایی که ایمان را با عقل ناسازگار می داند. در این تحقیق، که از نوع مطالعات کیفی است و به روش توصیفی تحلیلی و استنتاجی (الگوی فرانکنا) به نگارش درآمده، پس از تبیین ماهیت «ایمان» از منظر صدرالمتألهین به عنوان فیلسوفی عقل گرا، که ایمان را معادل حکمت می داند، مبانی و اصولی برای تربیت دینی استنباط شده است؛ ازجمله انسان موجودی عاقل و ایمان امری معرفتی است؛ انسان موجودی مختار و ایمان امری اختیاری است؛ ایمان امری مشکّک و ظرفیت های ایمانی انسان ها متفاوت است؛ انسان موجودی کمال طلب و وصول به مراتب عالی ایمان مستلزم استمرار و مداومت بر ایمان و عمل است؛ انسان متمایز از سایر حیوانات و فصل ممیز او ایمان است؛ انسان موجودی است وحدت نگر، و عقل و دین باهم توافق و اتحاد دارند. اعتقاد این نوشتار بر این است که با توجه به مبانی و اصول مذکور، می توان متربی مؤمنی تربیت کرد، بدون اینکه تربیت دینی در معرض اتهام تلقین قرار گیرد.
صدور و بسط هستی از عقل تا عاقل: بررسی دیدگاه صدرالدین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
167 - 183
حوزه های تخصصی:
فیض مقدس (عالم عین) که در دو قوس نزولی و صعودی گسترده است، از عقل آغاز می شود و در نقطه عطف دو قوس، به هیولا می رسد. آنگاه قوس صعودی آغاز، و به عاقل منتهی می شود. انسان، محور این گستره است. او در آغاز، عقل، اما در پایان عاقل است و عقل و عاقل از جهتی عین هم و از جهتی دیگر غیر هم اند. به این معنا که عقل فقط مرتبه ای از انسان کامل است، اما عاقل همان انسان کامل و مظهر اسم جامع الله است که بر دو قوس نزولی و صعودی احاطه وجودی دارد. صدرالدین شیرازی چگونگی بسط فیض را تبیین کرده است. در مقاله حاضر می کوشیم دقایق سخنان صدرا در این زمینه را بررسی کنیم.
تحلیل انتقادی آرای منکران وجود اعجاز در داستان های قرآن با تاکید بر اندیشه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
7 - 36
حوزه های تخصصی:
قرآن در بسیاری از سوره ها به نقل وقایعی از امت های گذشته می پردازد. وجوه گوناگونی از این داستان ها قابل بررسی است که یکی از مهم ترین آن ها اعجاز و امور خارق العاده ای است که در بستر نقل حوادث گوناگون مطمح نظر قرار گرفته است. برخی با تکیه بر تفسیری که علم از وقایع جهان پیرامون بشر ارایه می کند، به تاویل این داستان ها پرداخته اند. آن ها معتقدند بازخوانی امور خارق العاده در قصص قرآن با نظرداشت دست یافتن علوم تجربی به تبیین علیّ و معلولی بسیاری از رخدادها، همراه با پیشرفت علوم انسانی و پیدایش دیدگاه های مختلف، می تواند در بسیاری از موارد وجود اعجاز در این داستان ها را با تردید مواجه سازد. آیت الله جوادی آملی از جمله مفسرانی است که با تکیه بر ادله گوناگون، دیدگاه های منکران را نقد نموده است. تحلیل آرای ایشان در این حوزه، با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و نیز ابزار نمودار، مبانی و گام های استدلالی مواجهه با رویکردهای مخالف اعجاز در داستان های قرآن را نمایان می سازد که در نوشتار حاضر مورد توجه قرار گرفته است.
چگونگی پیدایش جهان و نسبت آن با خدا در تیمائوس افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افلاطون در محاوره تیمائوس پیدایش جهان و نسبت آن با خدا را که یکی از بنیادی ترین نظریه های او است، با رویکردی متفاوت با دیگر محاوره های خود مطرح می کند. او اگرچه در نوشته های دیگر خود نیز به واکاوی این مسئله مهم پرداخته است، اما رویکرد و روش وی در محاوره تیمائوس ناظر بر علم طبیعی حاکم برعصر یونان بوده است. در این مقاله سعی شده است که با تعهد به محتوای محاوره تیمائوس به واکاوی و تبیین پیدایش جهان و بنیادهای محوری آن پرداخته شود. نظریه افلاطون در این محاوره برچهار اصل استوار است که عبارت اند از: جهان ایده ها، جهان صیرورت، ماده پذیرنده و دمیورژ به عنوان نماینده عقل، که واسطه میان جهان ازلی و جهان صیرورت است و بر غایتمندی جهان هستی دلالت دارد. او رابطه جهان ایده ها و جهان صیرورت را به واسطه ماده پذیرنده صیرورت، که آن را امر سوم یا مکان نامیده است، تبیین می کند و می کوشد تا از این طریق بنیادهای نظریه مادی گرایانه دموکریتوس را که از مهم ترین نظریه های علمی آن زمان محسوب می شده است، متزلزل نماید؛ و جهان هستی را بر اساس اصل غایتمندی که جایگاهی در اندیشه دموکریتوس نداشته است، تفسیر عقلانی کند و اصول جهان شناختی تاره ای را بنیان گزاری نماید.
مقایسه جایگاه عقل و ارتباط آن با ایمان از منظر علامه فیض کاشانی و توماس آکویناس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار سعی می شود با روش توصیفی – تحلیلی به انعکاس و مقایسه رویکرد علامه فیض کاشانی و توماس آکویناس در زمینه جایگاه عقل، وحی و ارتباط این مولفه ها با یکدیگر پرداخته شود. فیض کاشانی و توماس آکویناس، به عنوان دو الهی دان تأثیرگذار مسلمان و مسیحی در چهارچوب مبانی دینی خود، برخلاف تصور رایج از الهی دانان، هیچ-گاه منکر معرفت عقلانی نگشته و آنرا نادیده و یا تقبیح ننموده اند. تعبیر این دو الهی دان در باب عقل به نظر دارای شباهت های فراوانی از جمله نقص و بالقوه گی معرفت عقلانی، بسترساز بودن معارف عقلانی جهت آشکار شدن میل طبیعی انسان به شناخت خداوند و نیل به رؤیت الهی است. این تحقیق نشان می دهد صرف نظر از تفاوت هایی که مربوط به بستر فکری این دو اندیشمند است، در نظرات آنها به موارد مشترکی مانند اهمیت و محدودیت تعقل، وابستگی معرفت عقلی به لطف و افاضه الهی، تاکید به برتری معرفت وحیانی بر معرفت عقلی و ترسیم نهایت معرفت ایمانی بر رویت ذات اقدس الهی، مشاهده می شود. البته از نظر هر دو متفکر، علم هیچ گاه به تنهایی تعیین کننده نیست و علم همراه با ارتقاء ایمان، که نتیجه فیض الهی است، منجر به عالی ترین مرتبه ایمانی یعنی وصول به مقام اقدس الهی است.
تطبیق دیدگاه ابن رشد و مولوی در مساله بایسته های اهل تاویل قرآن کریم
منبع:
پژوهشنامه تأویلات قرآنی دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱
110 - 138
حوزه های تخصصی:
تصرف در معنای ظاهری کتاب مقدس(قرآن کریم) و جایگزینی معنایی دیگر که در باطن آن لحاظ گردیده یکی از دغدغه های مهم اندیشمندان دینی است. علی رغم مخالفت برخی اندیشمندان در فرقه های مختلف اسلامی، موافقان تاویل دینی به تبیین و توجیه آن پرداخته اند. پرسش تحقیق این است که: معتقدان به جواز تاویل در قرآن، در جایگزینی معنای باطنی به جای معنای ظاهری چه اموری را باید مد نظر قرار بدهند. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای در صدد است به بررسی تطبیقی دیدگاه ابن رشد و مولوی پیرامون ویژگی های اهل تاویل بپردازد. یافته های پژوهش حاضر این است که هر دو اندیشمند به تاویل در متون مقدس معتقد هستند. ابن رشد به عنوان فیلسوف مسلمان یکی از مهم ترین شرایط اهل تاویل را آشنایی با استدلال عقلی می داند. از سویی دیگر، مولوی به عنوان عارف مسلمان مهم ترین ویژگی اهل تاویل را سلوک در وادی شهود عرفانی می داند.
تاویل پژوهی شیخ طوسی در تبیان: دریچه ای به منطق عقلانی او در فهم دین
حوزه های تخصصی:
در باب تاویل می توان از دو نگرش برون متنی و درون متنی سخن گفت.شیخ طوسی از بزرگان تفسیر وکلام در مکتب بغداد است که تاویل و قواعد آن در اندیشه او موضوع پژو هش حاضر است.نگارنده معتقد است می توان ازدونوع رویکرد در باب رابطه تاویل و تفسیر نزد شیخ طوسی سخن گفت. بعلاوه که می توان در مورد تاویل رد پای هردو نگرش درون متنی و فرامتنی را در اندیشه های کلامی-تفسیری او رصد نمود.نگارنده به استخراج اصول قواعدی در تاویل پژوهی شیخ الطائفه می پردازد که نفی تقلید، لزوم تمسک به عقل و نقل معتبر،رعایت معنای ظاهری الفاظ،جواز انصراف از ظواهر آیات در شرایط خاص از اهمّ این قواعد است.نگارنده رویکرد عقلانی شیخ طوسی را در تاویل شناسی او بارز و برجسته می بیند.تمسک به عقل و ذکر براهین عقلی در آثار او فراوان دیده می شود که فارق از صحت و سقم این براهین، نمایانگر عقلانیت حاکم بر اندیشه اوست. در دیدگاه شیخ طوسی، تاویل بعنوان رهیافتی در فهم دین از سبک و سیاقی کاملا عقلانی برخوردار است.نگارنده بر این نظر است که از رهگذر تاویل پژوهی شیخ طوسی -بخصوص در تفسیر قرآن او- می توان به منطق عقلانی وی در فهم دین پی برد .
بررسی تطبیقی دیدگاه شیخ طوسی و غزالی در مورد جایگاه عقل در معرفت به خدا در گستره انتظار بشر از دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه عقل و اندیشه انسان در مبحث انتظار بشر از دین چیست؟ این نوشتار با بررسی تطبیقی و مقایسه دیدگاه شیخ طوسی و غزالی به روش توصیفی-تحلیلی درمقام یافتن پاسخ به این سؤال است. آن گاه طی تحقیق حاضر معلوم می گرددکه این دانشمندان برای عقل در فهم انسانی در ساحت شناخت خدا، نقش اساسی قایل اند اما درباره ماهیت و چیستی عقل و چرایی خطای آن سخن نگفته اند. هر چه دامنه وحی و آموزه های شریعت،گسترده تر می شود، از محدوده دخالت و تأثیر عقل کاسته می شود. از نظر این دو متفکر، اتکا صرف به عقل بدون مراجعه به آموزه های وحیانی کافی نیست؛ غزالی معرفت الهی را بواسطه شرع، واجب می داند و شیخ طوسی به وجوب عقلی معرفت با معاضدت انبیا معتقد است. از دیگر نتایج مقاله، این است که؛ فطری بودن حس خداجویی به معنی بدیهی بودن آن نیست. در نهایت، به چالش جدی عصر حاضر در تلقی عقل به عنوان شأنی از شئون نفس و اثبات وجود مستقل نفس اشاره می شود.