مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
۲۹۳.
۲۹۴.
۲۹۵.
۲۹۶.
۲۹۷.
۲۹۸.
۲۹۹.
۳۰۰.
بینامتنیت
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
33 - 48
حوزه های تخصصی:
بینامتنی یکی از رویکردهای مورد توجه در پژوهش های دهه اخیر در عرصه ادبیات است. بینامتنی، نظریه ای است که به بررسی رابطه بین دو متن می پردازد. قرآن کریم که در رأس میراث دینی قرار دارد، همواره سرچشمه اقتباس بسیاری از متون ادبی و دینی بوده است و صحیفه سجادیه که از آن به «اخت القرآن» تعبیر می شود، مفاهیم و تعابیر قرآنی بسیاری در آن تجلی یافته است. پژوهش حاضر به بررسی رابطه بینامتنی قرآن و فرازهای دعای پنجاهم صحیفه سجادیه پرداخته و با روش توصیفی- تحلیلی به این نتیجه دست یافته است که بین آیات قرآن و کلام امام سجاد(ع) پیوند دوسویه و رابطه تنگاتنگی وجود دارد. امام(ع) در طول این دعا، از انواع بینامتنی ساختاری، مضمونی و واژگانی بهره برده اند به گونه ای که قرآن در درخواست هایشان تجلی یافته است و ساختار کلام او در این دعا، بیشتر از نوع بینامتنی مضمونی و نوع رابطه آن، از نوع نفی متوازی است.
رابطه بینامتنی مضامین صفوه الصفا و اسرارالتوحی (براساس نظریه ژرار ژنت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
1 - 22
حوزه های تخصصی:
ژرار ژنت از محققان برجسته عرصه بینامتنیت، هر متن را با متون پیش از خود مرتبط دانسته و در نظریه بیش متنیت، رابطه هر بیش متن را با پیش متن خود مطرح کرده است. از آنجا که در طول ادوار عرفانی، بحث عارفان هم مشرب با دیدگاه های مشابه قابل توجه بوده است و ساختار تذکره های عرفانی همچون صفوه الصفا و اسرارالتوحید نیز بر مبنای کرامات، اندیشه ها و گفتار عارفان خاصی تدوین شده است؛ این پژوهش با هدف روشنگری زوایای عرفانی قرن هشتم، برآن است که کرامات و آرا و اندیشه های شیخ صفی الدین اردبیلی را با دیدگاه ها و کرامات عارفانی هم چون ابوسعید ابوالخیر از منظر نظریه ژنت بسنجد. چنان که این پژوهش جهت گیری بینامتنی صفوه الصفا را در استقبال از اندیشه های ابوسعید ابوالخیر هویدا می کند؛ تشابه مضامین صفوهالصفا با اسرارالتوحید از حیث کراماتی همچون طی الارض، فراست، مسائل مربوط به مرگ، نجات مردم و همانند آن ها و همچنین مفاهیم اخلاقی و تربیتی متصوفه، نظیر تربیت نفس، رفع حجاب و مسائل دیگر، رابطه بینامتنی بین این دو اثر را تأییدمی کند.
مطالعه ساختاری فرش های منقوش در نگاره محاوره دانشوران و نگاره جشن در دربار برای اعلام عروسی حضرت یوسف (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
35 - 53
حوزه های تخصصی:
شناسایی اصول ساختاری حاکم بر فرش های ادوار مختلف ازجمله بایستگی های شناختی هر دوره ای است که پژوهشگران را همواره به سوی کاربردی کردن هرچه بیشتر مطالعات فرش و یافتن معناها از پی ساختارها و تحلیل های متکی بر بینامتن ها و فرا متن ها سوق می دهد؛ در این میان، با منقوش شدن فرش بر نگاره های دوره تیموری و سده نخست صفوی، در بیرون، نشانه ای از توانایی فراوان هنرمندان ایران در نقش پردازی و در درون، شوری به زبان نگاره ها بیان می شود و این فرش های پرنقش و نگار، همراه زندگی مردم آن عصر بازنمایی شده اند. ازاین رو، این پژوهش کیفی به صورت موردی، دو نمونه از نگاره های دوره تیموری و سده نخست صفوی را به صورت هدفمند برمی گزیند تا باهدف مطالعه ساختار فرش های منقوش در آن ها، با روش توصیفی- تحلیلی، به این پرسش اصلی پاسخ داده باشد که رابطه میان دو نظام بینانشانه ای نگاره ها و فرش های نگارین بر آن چیست؛ از این حیث، پژوهش پیش رو داده های خود را به صورت اسنادی گردآوری کرده و در دو سطح توصیف و تحلیل به مطالعه ساختاری پیکره های مطالعاتی می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که خلق نظام های تصویری و کلامی در نگاره های مطالعاتی صرفاً یک بازنمایی روایی یا تاریخی نیست و نگاره ها از متنی صریح و تک لایه ای خارج و به یک متن ضمنی و چندلایه ایِ مرتبط با یکدیگر، مبدل گشته اند و نظام های بینانشانه ای حاضر در این متون تجسمی، خود نیز با نظام های بینانشانه ای دیگر روابط بینامتنی ضمنی برقرار می کنند.
تحلیل بینامتنی بازتاب مفاهیم و عناصر قرآنی در قابوس نامه بر اساس نظریه ژرار ژُنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش قرآن کریم در تکوین ادبیات و تمدّن اسلامی-ایرانی انکارناپذیر است. از نمونه های این تأثیر، بازتاب قرآن کریم در محتوا، فرم و زبانِ قابوس نامه است که موجب غنای آن از جنبه های مختلفی شده است. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی، با ارائه شواهد متنی به بررسی روابط بینامتنی قرآن کریم و قابوس نامه بر اساس نظریِه ژرار ژُنت پرداخته، به این نتایج دست یافته که وفور موضوعات، حکمت ها، تمثیلات و واژگان قرآنی در قابوس نامه نشان دهنده تأثیرِ محتوایی، ادبی، سبکی و زبانی قرآن کریم و استفاده بجای عنصرالمعالی از آن ها در اثر خویش است. وی در تبعیّت از شیوه تعلیمی-تربیتی جهان شمول قرآن کریم با وجود مخاطب قراردادن فرزندش، با ایجاد تنوّع زبانی، فرهنگی و موضوعی، کلّ ابناء بشر را مخاطب قرارداده، از معارف قرآن بهره مند کرده است. او از آموزه های حکمت آمیز قرآن کریم به تناسب ابواب، موضوعات و مخاطبان، به شیوه های گوناگون بینامتنی استفاده و آن ها را به زبانی ساده و تأثیرگذار بیان کرده است. رابطه کلانِ قابوس نامه با قرآن کریم، اخذ، تداوم و اشاعه آموزه هایِ آن است. این کتاب به عنوان متنی برجسته در فرهنگ و ادب اسلامی، نقشی رسانه ای در انتقال ادبی و هنری آموزه های اعتقادی، اجتماعی و فرهنگی قرآن کریم به فارسی زبانان ایفاکرده است.
از اقتباس تا بینامتنیت: بررسی مفهوم اقتباس از چشم انداز نظریه بینامتنیت و چند اصطلاح کلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
198 - 236
حوزه های تخصصی:
این مقاله که در ذیل تحقیقات کیفی قرار میگیرد، با رویکرد تحلیلی و با هدف تبیین مفهوم اقتباس از منظر نظریه بینامتنیت نوشته شده و به بررسی نظریه بینامتنیت و چند مفهوم کلیدی دیگر پرداخته است. به نظر میرسد آن مفهومی که در هنرهای نمایشی بهعنوان اقتباس مطرح میشود، در واقع یک تمهید و تکنیک و تصور سنتی در باب معنای بر گرفتگی از متون قبلی است که اساساً با نظریه بینامتنیت قابل تبیین است. مفهوم اقتباس بهصورت سنتی بر نوعی همحضوری تأکید دارد و اساساً به یک جنبه از ابعاد گسترده و پیچیده انواع روابط بین متون بهصورتی آشکار تأکید می ورزد. یکی از مهم ترین پیامدهای گسترش نظریه بینامتنیت و به طورکلی نظریه های بینامتنی، انحلال تدریجی مفهوم متن به عنوان یک واحد منسجم و خودمختار معنایی بوده است که به نوبه خود منجر به تغییر تأکید از متن منفرد و مستقل و اسطوره ای به مفهوم جدید از متن شده است. روشی که در آن متون به مقولات و متون دیگری مرتبط می شوند. بنابراین، تبیین ماهیت اقتباس و مناسبت آن با نظریه بینامتنیت مستلزم آشنایی ما با چند مفهوم نظری مهم است که ذیل نظریه ابرمتنیت توسط ژنت مطرح شده است که در این مقاله به بررسی آنها پرداختهایم.
مناسبات بینامتنی میان حکایات مثنوی مولوی در دفتر اول با متون نظم و نثر فارسی (بر اساس نظریه ژارژ ژنت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بینامتنیت به بررسی روابط موجود در بین متون می پردازد. چراکه در هر متنی اشاراتی به آثار پیش از آن وجود دارد؛ به بیان دیگر، متون جدید زاییده متن های پیش از خود هستند. ازاین رو، می توان گفت که هیچ متن جدید و بکری وجود ندارد و هر نویسنده ای برای خلق اثر خود از آثار پیشینیان الهام می گیرد. در بینامتنیت دو متن باهم مقایسه می شوند: یک متن زیر و یک متن زبر. ژارژ ژنت نظریه بینامتنیت را به کمال خود رسانده است. ژنت، بینامتنیت را به سه دسته تقسیم می کند که در قالب: حضور صریح و اعلام شده، پنهان و ضمنیِ یک متن در متن دیگر، قابل بررسی است. نگارنده در این نوشتار، ابتدا ریشه حکایات و اندیشه های عرفانی مولوی را در دفتر اول مثنوی در آثار عرفانی، داستانی، تفسیری، دواوین شعر و کتب تاریخی فارسی کاویده، سپس این حکایات را بر اساس نظریه بینامتنیت ژنت به سه دسته تقسیم کرده است. در این مرحله، متن زیرین مثنوی مشخص شده است. این متن زیرین باید هم تقدم زمانی و تاریخی بر متون دیگر داشته و هم بیشترین شباهت را با روایت مثنوی داشته باشد. در نهایت شباهت ها و تفاوت های دو متن بررسی شده است. این بررسی نشان می دهد که مولوی بسیاری از کتب تاریخی، تفسیری، داستانی و عرفانی پیش از خود را خوانده و آن ها را در لابه لای مثنوی آورده است. هرچند در همه موارد بررسی شده، وی اندیشه های عرفانی و حکایات پیشین را برای نیل به اهداف عرفانی، کلامی و اخلاقی خود با تغییراتی همراه ساخته است.
حضور فرشتگان در شعر حافظ و امام خمینی با رویکرد بینامتنیت قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
154 - 176
حوزه های تخصصی:
فرشتگان موجوداتی نامحسوس هستند که خداوند آنان را خلق کرده تا در راسته فرامین وی انجام وظیفه نمایند. سویی دیگر بینامتنیت قرار دارد که روش همگرایی متون با توجّه به اثرپذیری از متون قبل و تأثیرگذاری بر متون بعد است. پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی با روش توصیفی- تحلیلی بر اساس منابع کتابخانه ای و با هدف بررسی حضور فرشتگان در شعر حافظ شیرازی و امام خمینی با تکیه بر بینامتنیت قرآنی تدوین گردیده است. حافظ و امام خمینی هر دو دارای گرایش هایی عرفانی بوده و با عنایت به اینکه ایشان آشنایی کامل به کلام حق داشته اند، بنابراین مضمون غالب اشعار این دو بر مبنای عرفان است. فرشتگان به عنوان مجریان اوامر خداوند که بیشتر از هویت تکوینی برخوردار هستند به خوبی مورد توجه حافظ و امام خمینی قرار گرفته اند. ایشان به طیف گسترده ای از فعالیت های فرشتگان اشاره کرده اند؛ هم جوانب رحمت، هم جوانب غضب و هم بینابین که بسته به واکنش به رفتار انسان، مورد توجه بوده است.
بررسی بینامتنی دلالت های بازآفرینی شاهنامه فردوسی در تاریخ نگاری جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۲
79 - 99
حوزه های تخصصی:
در نظام نوین نقد و تحلیل آثار، معنای متن وابسته به کشف روابط میان سوژه با پیش متن ها، حافظه های مخفی و آشکار اثر و همچنین مولفه های فرامتنی زایشگر آن است که تحلیل های بینامتنی، بن مایه نظری و روش مندی آن را شکل می دهد. در میان نظریه پردازان این شیوه، رولان بارت به مخاطب این اجازه را می دهد که از برهم چینش متن ها و کشف لایه های آثار در ضمیر و ظاهر یکدیگر، به تفاسیر و معناهای نو و خلاقه ای دست یابد. از سویی دیگر، در میان تاریخ و ادبیات، علاوه بر اشتراکات و تقابل های فلسفی، نوعی پیوندهای نهان و معانی نوظهور یافت می شود که یکی از مصادیق آن را در ارتباط نظام مند میان تاریخ نگاری جوینی در جهانگشا و حماسه سرایی فردوسی در شاهنامه می توان جست وجو کرد. لذا این پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی سعی در کشف معنایی نو در چرایی خلق تاریخ جهانگشا در ارتباط با پیش متن غالب خود یعنی شاهنامه دارد. با توجه به وجوه و ابعاد تأثیرپذیری در شکل گیری برخی از عناصر ساختاری، تبیین تطبیقی وجه ادبیت و تحلیل مقولات هویتی و انگیزشی متن ها در ارتباط با یکدیگر، این نتیجه حاصل خواهد شد که جوینی در تاریخ نگاری خود، صرفاً متأثر از واژگان و ابیات شاهنامه فردوسی نبوده و در یک نظام تقابلی سعی در بازآفرینیِ متنی در قامت شاهنامه و نوزاییِ حماسه ملی در سطح نثر داشته است.
تحلیل بینامتنی بر تأثیرپذیری های حافظ از نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
409 - 438
طبق نظریه بینامتنیت، هیچ متنی بسته و خودمحور نیست. همه آثار ادبی از متون پیش از خود تأثیر پذیرفته اند. در ادب فارسی نیز نمودهای این تأثیر و تأثر به چشم می خورد. حافظ همواره به آثار پیشینیان توجه داشته و از آن ها بهره برده است. غزل های نظامی از سرچشمه ها و منابع الهام حافظ بوده است. در این پژوهش، با بهره گیری از نظریه بینامتنیت و با روش تحلیلی- تطبیقی، در دو حوزه ارتباط برون متنی و درون متنی، تأثیرپذیری حافظ از غزل های نظامی بررسی شده است. برآیندِ پژوهش، نشان دهنده اشتراکات سطحی و گاه عمیقی است که میان این دو شاعر وجود دارد. حافظ با وجود آنکه خود در غزل سرایی انقلابی نو بر پا کرد؛ اما در جای جای دیوانش، می توان نشانه ها و نمودهایی از همسانی های فکری و زبانی با غزل های نظامی را به خوبی ملاحظه نمود. حافظ از نظر برون متنی (روساخت)، در زمینه ضرباهنگ، وزن، قافیه، ردیف، واژگان، ترکیبات و سایر عناصر موسیقایی از غزلیات نظامی تأثیر پذیرفته است. در حوزه درون متنی(زیرساخت) نیز میان این دو شاعر پیوند آشکاری وجود دارد؛ تلمیحات، توصیفات، تصاویر، تشبیهات و تعابیر مشابهی میان غزل های این دو شاعر دیده می شود. وجود این ارتباطات، نشان از تأثیرپذیری و بهره گیری حافظ از غزلیات نظامی دارد. این بهره گیری نه از نوع تقلید، تکرار یا سرقت ادبی، بلکه با هدف آفرینش اشعار ظریف تری صورت گرفته است. این ارتباط ها به سبب تأثیر سنت های ادبی غزل سرایی بوده است که در میان این شاعران رواج داشته و حتی محیط زندگی و فرهنگ حاکم بر زادگاه آنان بی تأثیر نبوده است.
حضور بینامتنی آموزه های پیامبر اسلام(ص) در نظام تعلیمی-تربیتی قابوسنامه بر اساس نظریّه ژرار ژُنت
حوزه های تخصصی:
قابوس نامه گنجینه ای پربار و پرمحتوا از دانش ها و تجربه های متنوّعی است که به کار تعلیم و تربیت می آید. عنصرالمعالی به تمام ابعاد وجودی و اجتماعی انسان و نیازهای وی توجّه کافی داشته، در این راستا از منابع مختلف بویژه قرآن، حدیث و امثال و حکم بهره ها گرفته و با تسلّط و تبحّر بالای علمی و ادبی خود، به شیوه ای منسجم و زیبا و با زبانی ساده که لازمه یک کتاب آموزشی است، آن ها را تبیین کرده است. رسوخ عناصر زبانی و اندیشگانیِ تربیتی حضرت محمد(ص) که به صورت های مختلف در قابوس-نامه تجلّی یافته است، نشانگر روابط بینامتنی مسلّم بین آن هاست. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی نمودهای متنی و محتواییِ اقوال حکمت آمیز و پندآموزِ رسول اکرم(ص) و نحوه بازتاب آن در قابوس نامه بر اساس نظریّه ژرار ژنت پرداخته، به این نتیجه رسیده است که آموزه های نبیِّ مکرّم اسلام(ص) که به صورت های ضمنی، صریح و پنهان در قابوس نامه حضور یافته است، نقشی بنیادین در چارچوب فکری و تعلیمی کتاب مذکور دارد. ازلحاظ موضوعی این آموزه ها گستره متنوّعی چون مسائل اجتماعی، اعتقادی و فردی را شامل می شود و بسامد بالای تعالیم اجتماعیِ پیامبر(ص) در قابوس نامه با ماهیّت اجتماعیِ دین اسلام و تأکید پیامبر(ص) بر وحدت مسلمین تطابق کامل دارد. این پژوهش نشان داد که رابطه کلانِ هم حضوری و بینامتنی قابوس نامه با احادیث نبوی به صورت تداومِ آموزه های نبوی و جذب آن ها در راستای تکمیلِ بُعد ادبی و تربیتی کتاب بوده است.
ترجمه بینانشانه ای داستان گریز یوسف (ع) از زلیخا در نگاره کمال الدین بهزاد و سریال تلویزیونی یوسف پیامبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت رابطه میان متون کلامی و آثار هنری خلق شده بر اساس آن ها، گامی اساسی در راستای داوری، تفسیر، تبیین و فهم این دسته از آثار است. مفهوم ترجمه بینانشانه ای، به معنای برگردان نشانه های کلامی با استفاده از نشانه هایِ نظام هایِ غیرکلامی، می تواند به عنوان راهکاری در تحلیل رابطه مذکور، گره گشا باشد. در این پژوهش باهدف شناخت و دستیابی به سازوکارهای موجود در فرایند ترجمه بینانشانه ای و همچنین عوامل اثرگذار در خلق یک اثر هنری بصری از مبدأ متون کلامی، بر مبنای روشی توصیفی - تحلیلی، بامطالعه تطبیقی دو اثر بصری خلق شده بر مبنای موضوعی مشترک، سازوکارهای اصلی در فرایند ترجمه بینانشانه ای پیشنهاد شده است. با تطبیق نگاره گریز یوسف از زلیخا اثر کمال الدین بهزاد و سکانس گریز یوسف از زلیخا در مجموعه تلویزیونی یوسف پیامبر، در پاسخ به این سؤال که سازوکارهای رایج در فرایند ترجمه بینانشانه ای کدام است؛ سازوکارهای چهارگانه تکرار، بازآفرینی خلاقانه، نوآفرینی خلاقانه و حذف ارائه گردیده است. علاوه برآن در پاسخ به این سؤال که عوامل اثرگذار بر فرایند ترجمه بینانشانه ای چیست؛ روابط بینامتنی، خلاقیت هنرمند و رسانه اثر هنری خلق شده به عنوان مهم ترین عوامل اثرگذار بر سازوکارهای چهارگانه مذکور مطرح است که نقش مستقیمی بر خلق آثار هنری بصری از مبدأ متون ادبی دارد. دو اثر انتخاب شده در این پژوهش که بر مبنای اطلاعات کتابخانه ای مورد تحلیل قرار گرفته است، اگرچه درباره موضوع واحدی هستند اما ازنظر گونه هنری و دوره تاریخی اختلاف دارند که این امر سبب فهم جنبه های پیدا و پنهان مسئله خواهد شد. نتایج حاصل از این پژوهش و سازوکارهای پیشنهادی، می تواند به عنوان الگویی در پژوهش های مشابه مورداستفاده قرار گیرد.
نحوه بازنمایی ارزش های فرهنگی در پویانمایی (انیمیشن) ایرانی جهت تأثیرگذاری بر رفتارِ شناختی کودک از منظر فنون اقناع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
124 - 152
حوزه های تخصصی:
امروزه برنامه های تلویزیونی جزء جدایی ناپذیری از زندگی است و انیمیشن جایگاه ویژه ای در این برنامه ها دارد، به گونه ای که مخاطب را به طور ناخودآگاه در معرض و تحت تأثیر ارتباطات اقناعی قرار می دهند. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی فنون اقناع در ساخت مفاهیم ارزشی زبانی در پویانمایی شکرستان است که در آن از ابزارهای زبان شناختی نظیر تمثیل و ضرب المثل که از موضوعات بینامتنیت هستند، برای انتقال مفاهیم و ترغیب بیننده استفاده شده است. پژوهش حاضر که بر روی هشت قسمت از پویانمایی شکرستان انجام شده است، از نوع توصیفی – تحلیلی بوده و هدف آن ارائه نتایج مطالعه نحوه بازنمایی ارزش های فرهنگی در کارتون های ایرانی و بروز آن در رفتارشناختی کودک می باشد. یافته ها نشان می دهند چگونه در هر قسمت از شکرستان سعی بر آن بوده تا با کاربرد گفتمانی خاص، باورهای فرهنگی و انواع فنون اقناع پیام به مخاطب منتقل شده و القاء گردد. نتایج نمایانگر آن است که برای بازنمایی ارزش های فرهنگی، از میان فنون اقناع، از فنون برجسته سازی، تکرار، تملق و اغراق و ادعای صریح بیشتر استفاده شده است.
بررسی بینامتنیت منظومه ویس و رامین و داستان سمک عیار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
97 - 112
حوزه های تخصصی:
یکی از وجوه اهمیت منظومه غنایی ویس و رامین، زنده کردن فرهنگ ایران باستان است، امری که در داستان سمک عیار – قصه ای ایرانی که در دوره سلجوقیان نگاشته شد - نیز مشهود است. نوع حکومت داری، آئین نوش خواری، جنگیدن، سوگند خوردن، تفریح و شکار بزرگان و... در این دو اثر کاملاً مطابق با فرهنگ ایران قبل از اسلام است. در خلال داستان سمک، ابیاتی از ویس و رامین تضمین شده که نشان می دهد این منظومه، مطمح نظر نویسنده سمک بوده است لیکن معمولاً سمک عیار را اثری حماسی قلمداد می کنند و به همین علت، تاکنون بینامتنیت این داستان با هیچ اثر غنایی دیگری بررسی نشده است. باتوجه به منظوم بودن ویس و رامین و منثور بودن سمک عیار، غنایی بودن یکی و حماسی قلمداد شدن دیگری، در این مقاله به روش توصیفی و تحلیل محتوا به این پرسش پاسخ داده شده است که آیا می توان نشانه های بینامتنیت را در این دو اثر ردیابی کرد؟ نگارندگان ضمن بررسی هر دو اثر، هفت مؤلفه مهم را از منظر بینامتنیت بررسی کرده که عبارتند از: منشأ عامیانه، اشاره مشترک به نام خورشید شاه، نقش منفی دایه، نامه نگاری، نقش آفرینی زنان، نقش ویژه موسیقی و خنیاگری و نوع سوگندها.
اقتباس ها و امتصاص های قرآنی در ادعیه رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
148 - 176
حوزه های تخصصی:
کلام گهربار ائمه اطهار(ع) پس از قرآن کریم، گران قدرترین میراث دین مبین اسلام بوده که مبتنی بر آیات قرآن کریم صادر شده و تفسیری حقیقی و روشن از این کتاب آسمانی ارائه می دهد. به همین منظور، تحلیل و بررسی این مطلب که در کلام نورانی اهل بیت(ع) چه میزان آیات قرآنی کاربست داشته و چه نوع رابطه بینامتنی میان آن ها و آیات قرآنی برقرار است، یکی از مسائل پژوهشی مورد علاقه اندیشمندان حوزه علوم قرآن و حدیث است. در این مقاله به مطالعه مجموعه کامل ادعیه امام رضا(ع) پرداخته و تلاش شده در مرحله اول با استفاده از روش تحلیل محتوا، موضوعات اصلی این ادعیه و میزان و کیفیت بهره مندی از آیات قرآنی در آن ها نشان داده شود. در مرحله دوم با استفاده از روش بینامتنیّت به تحلیل انواع روابط بینامتنی موجود در متن ادعیه پرداخته و ضمن ارائه گزارشی دقیق از انواع این روابط، نمونه هایی از پیچیده ترین نوع روابط بینامتنی صورت گرفته میان این ادعیه و آیات قرآن در قالب نفی متوازی یا امتصاص را توضیح داده ایم. نتایج تحقیق نشان می دهد که در مجموعه 104 دعای صادر شده از امام رضا(ع)، 540 آیه قرآنی به صورت مستقیم و غیرمستقیم اقتباس شده که بخش عمده آن ها به صورت غیرمستقیم و با رابطه بینامتنی نفی متوازی یا امتصاص بوده که در واقع تلاشی برای تکمیل معنای متن حاضر به واسطه بهره مندی هوشمندانه از متن غایب و همچنین افزایش معنای متن غایب در پرتو توجه مضاعف به متن حاضر است. این مطلب نشان می دهد آن امام همام ضمن بیان نکات آموزشی و معرفتی در ادعیه، در پرتو تأکید مضاعف بر عناصری خاص، به تفسیر آیات قرآن و تبیین کاربرد صحیح آنها نیز اشاره کرده اند.
بررسی بینامتنی اشعار اخوان ثالث و واصف باختری بر اساس نظریه ژولیا کریستوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
329 - 367
حوزه های تخصصی:
اخوان ثالث در ایران و افغانستان شاعری شناخته شده است. بیش ترین شعر را در فرم نیمایی سروده و در بین شاعران نیمایی، ویژگی زبانی و سبکی مخصوص بخود را دارد که این ویژگی، او را از شاعران دیگر نیمایی متمایز کرده است. واصف باختری در افغانستان و نسبتا در ایران شاعر شناخته شده است و در بین شاعران معاصر در ایران و افغانستان بیش ترین ارتباط زبانی، ادبی و سبکی را با اخوان دارد. ارتباط شعر واصف باختری با شعر اخوان ثالث در این سال ها موضوع بحث محافل ادبی، شاعران و فرهنگیان ایران و افغانستان بوده و دو گونه ابراز نظر کلی در باره صورت گرفته این که شماری گفته باختری از اخوان تاثیرپذیر است و شماری دفاع کرده که تاثیرپذیر نیست. در علم و پژوهش اصولا طرح تاثیرپذی و عدم تاثیرپذیری آن هم با ابراز نظر کلی، درست و علمی نیست. در این مقاله بر اساس نظریه ی بینامتنیت کریستوا ارتباط و مناسبت اشعار اخوان و باختری در پنج موضوع و عنوان «بینامتن واژگان و ساخت های کهن زبانی، بینامتن تصاویر و ترکیب های ادبی، بینامتن اساطیر و کهن الگو، بینامتن حماسی و بینامتن اشعار اخوان در اشعار باختری» بررسی و تحلیل گردیده و مناسبات بینامتنی مشترک در این پنج سطح با ذکر نمونه از اشعار هر دو شاعر، مستندسازی و نشان داده شده است.
بررسی روابط بینامتنی در نمایشنامه ی بایستی دریا را آفرید و منطق الطّیر عطّار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
521 - 538
حوزه های تخصصی:
نمایشنامه بایستی دریا را یافت از ژان-پیر اسپیلمون در زمره اقتباس های موفق از منطق الطّیر عطّار است. اسپیلمون در این بازآفرینی سعی نموده تا در عین وفاداری به چارچوب اصلی منظومه عطّار، تغییرات قابل توجّهی را با در نظر گرفتن الزامات نمایشی در آن انجام دهد. از جمله دگرگونی های مهمی که در این اثر شاهد آن هستیم، تغییر در تعداد وادی های سلوک، حذف و تقلیل تعداد مرغان سالک و نیز تحوّل در دلالت های شخصیت سیمرغ می باشد. به بیان دیگر، اسپیلمون بنابر دیدگاه ناسوتی و جهان نگری ویژه خویش اثری متفاوت و مطابق با سلیقه مخاطبان معاصر ارایه داده است. در این پژوهش با توجه به نظریه بینامتنیت ژرار ژُنِت، درصدد بررسی و پاسخ به این پرسش ها هستیم که نمایشنامه نویس فرانسوی تا چه حد موفّق به انتقال پیام جهان شمول اثر عطّار در قالب یک نمایشنامه بوده است؟ و بنیان های اصلی داستان سفر مرغان دستخوش چه تحوّلات جدید و نوینی شده است؟
نسبت شعر و فلسفه در مثنوی های علی معلّم دامغانی
منبع:
هنر و ادبیات تطبیقی سال ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
118 - 95
حوزه های تخصصی:
نظریه بینامتنیت یکی از نظریه های نقد ادبی جدید است که متأثر از اندیشه های «میخائیل باختین» بوده و از سوی متفکرانی چون «ژولیا کریستوا»، «ژرار ژنت» و «رولان بارت» مطرح شده است. شاکله اصلی این نظریه، بررسی چگونگی حضور و تأثیر متن های گوناگون در یکدیگر است. کارکرد نظریه بینامتنیت نه تنها در نقد ادبی است، بلکه نقشی مؤثر در زیبایی شناسی و تفسیر و تحلیل متن ادبی نیز دارد. در این پژوهش بینامتنیت را به عنوان شگردی زیبایی شناختی در شعر علی معلم دامغانی مطرح کرده، از آن در تفسیر و گشودن معنای شعر این شاعر بهره گرفته و نشان داده ایم که در شعر وی، بین افزایش کیفیت و کمیت نمادگرایی و افزایش کیفیت و کمیت بینامتنیت ارتباطی دوسویه برقرار است؛ در مثنوی های علی معلم افزایش بینامتنیت ها به گسترده شدن جهان نمادین شعر او و افزایش نمادها به ازدیاد گفت وگوهای متنی شعر او با دیگر متون و اندیشه ها انجامیده است. بینامتنیت های موجود در شعر علی معلم شامل زمینه هایی چون فلسفه و اندیشه های کهن، فلسفه، اندیشه ها و مکاتب معاصر مثل کمونیسم، لیبرالیسم، مکتب تفکیک، نظریه ولایت فقیه، حکمت اُنسی، فلسفه اسلامی معاصر و ... است که با رویکردهایی چون بینامتنیت مبتنی بر تاریخ، بینامتنیت با رویکرد پست مدرنیستی و بینامتنیت مبتنی بر ادبیات اعراب جاهلی برجسته شده است. در این جستار با توجه به گستردگی نقش زیبایی شناختی اندیشه های فلسفی حکمت انسی فردید در ایجاد روابط بینامتنی با شعر علی معلم، از میان مکالمه های بسیار و مختلف با دیگر جهان های فکری، تنها به تحلیل زیبایی شناختی فضای گفت وگویی این ساحت فکری در شعر او پرداخته ایم.
جایگاه بینامتنیّت احادیث نبوی در اندیشه سیاسی ابوالحسن ماوردی در قوانین الوزاره(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۳
49 - 88
حوزه های تخصصی:
قوانین الوزاره اثر ابوالحسن ماوردی (د. 450 ق)، محدّث و اندیشمند سیاسی سده پنجم هجری است که به شرح وظایف و الگوهای رفتاری وزیران و نیز ساختار اجرایی دستگاه وزارت پرداخته است. اقتباس یا بینامتنیّت مستقیم یا خارجی احادیث نبوی به صورت نقل عینی ده ها حدیث نبوی، نقش مؤثری از نظر کیفی در شکل گیری این اثر داشته است؛ از این رو این پژوهش می کوشد با شیوه ای کتابخانه ای و روش تحلیلی - توصیفی، یعنی با تمرکز بر مضامین مشترک یا گره های انسجامی فیمابین متن احادیث مورد اقتباس و متن قوانین الوزاره، به تحلیل نقش احادیث نبوی در برساختن اندیشه سیاسی ماوردی در قوانین الوزاره بپردازد؛ بدین منظور متن قوانین الوزاره و بینامتنیّت احادیث آن در بخش های ظهور این بینامتنیّت ها در متن، تحلیل مضامین شده است و حلقه های مشترک متن و بینامتنیّت ها به عنوان مقولات مشترکی که حاصل فکر سیاسی ماوردی بوده، استخراج گردیده است تا بتوان اهداف وی از این همخوان سازی متن و بینامتنیّت را تحلیل کرد. نتایج نشان داد ماوردی به منظور تدوین اندرزنامه ای برای کارگزاران حکومتی، نه تنها در الگوهای رفتاری کارگزاران، بلکه تقریباً در تمامی مقولات قوانین الوزاره، یعنی ساختار حکومت کارامد و اصول زیربنایی جامعه، از احادیث نبوی برای افزایش قدرت اثرگذاری تجویزهای سیاسی خویش بهره برده و تنوع موضوعی احادیث را با توان ارتباط ادبی در گفتمان حکمرانی به تضمین گرفته است.
بررسی انگاره های بینامتنی در گونه گفتاری پدیدارساز؛ با تمرکز بر وضعیت انقلابی 57- 1356(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی، محمل بروز و ظهور گونه های مختلفی از گفتارهای سیاسی با کارکردهای متفاوت بود. یکی از گونه های رایج که در وضعیت انقلابی و با هدف مشروعیت زدایی از رژیم حاکم شکل گرفت، «پدیدارسازی» بود که بر خیانت های صورت گرفته از سوی رژیم پهلوی در حق آرمان های اصیل و ملی نظیر عدالت، اسلام، آزادی و قانون تأکید می نمود. هدف این مقاله بررسی وجوه بینامتنی این گونه گفتاری است و تلاش می شود ضمن شناسایی مهم ترین ویژگی های این گونه گفتاری، موارد مشابه آن در طول تاریخ تشیع مورد بررسی قرار گیرد و از رهگذر این شناسایی، ریشه تاریخی آن بررسی گردد. به عبارتی در چه دوره های تاریخی و در چه شرایط اجتماعی و از سوی چه خطیبانی این گونه گفتاری نضج گرفته است تا به دوره انقلاب اسلامی رسیده است؟ با استفاده از الگوهای تحلیل انتقادی گفتمان و از طریق کاوش در متون دوره های متفاوت تاریخی مشخص شد که پدیدارسازی بروز یافته در دوره انقلاب، مابه ازای تاریخی در دوره معاصر و صدر اسلام دارد و در هنگامه بی ثباتی سیاسی، رهبران دینی از استدلال های مشابه علیه حکام جور زمان بهره برده اند.
سبک شناسی «دریافت مبتنی بر سنت تفسیری» در تاریخ تفسیر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
145 - 168
حوزه های تخصصی:
در تفاسیر قرآن بخشی از افزایش اطلاعاتِ شکل گرفته نسبت به متن آیات، محصول فرایندی تحلیلی، و بخشی دیگر با تکیه بر متون دیگر ایجاد گردیده است. در مقام معرفی این متون در منابع تفسیرپژوهی غالباً از متن سایر آیات، متون روائی و متون ادیان سابق سخن به میان آمده است. علاوه بر منابع مذکور، بخشی از فعالیت های تفسیری مفسران بدین شکل بوده که به جای ارتباط مستقیم با کلام خدا یا در عرض ارتباط مستقیم با آن، به خود متون تفسیری صورت گرفته از قرآن کریم رجوع کرده اند؛ بنابراین می توان از گونه ای دیگر از دریافت و فهم، سخن گفت که "مبتنی بر سنت تفسیری" است. در این نوع دریافت، مفسر برای تفسیر کردن به جای مراجعه مستقیم به متن آیات، تفاسیر را بررسی می کند. این پژوهش بر اساس یک نگاه پسینی، و با روش توصیفی-تحلیلی بدنبال معرفی سبک های دریافت مبتنی بر سنت تفسیری بوده و در ادامه به معرفی جریان های تفسیری گسسته از سنت تفسیری پرداخته است. گردآوری و نقل آراء تفسیری، تلخیص و تمحیص تفاسیر، تضمین و مزج تفاسیر، سطح بندی و تشریح آراء تفسیری، و تعلیقه و حاشیه نویسی بر آراء تفسیری عمده ترین سبک های دریافت مبتنی بر سنت تفسیری می باشند.