مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
گونه شناسی
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
155 - 174
حوزه های تخصصی:
ا افزایش جمعیت ساکن در شهرها و نیاز به فضاهای مسکونی در سال های اخیر، ضرورت وجود آپارتمان ها و مجتمع های مسکونی را غیرقابل انکار نموده است. این امر پژوهشگران را به لزوم شناخت دقیق تر اینگونه از فضاها و بررسی مشکلات و راه حل های موجود وادار نموده است. وجود دسته بندی ها و گونه شناسی های مختلف مسکن می تواند در امر طراحی و پژوهش، جهت انتخاب نمونه موردی مناسب راهگشا باشد. هدف از این پژوهش شناخت سازماندهی فضایی موثر بر شکل گیری مجتمع های مسکونی شیراز است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش ترکیبی است که از مطالعات کتابخانه ای و روش میدانی بهره برده است. برای این منظور کلیه مجتمع های مسکونی موجود در شهر شیراز که با شرایط این پژوهش سازگاری داشتند مورد مطالعه قرارگرفتند. با بررسی عکس هوایی، نقشه های ماهواره ای و جی ای اس، و بازدید میدانی انواع مجتمع های مسکونی از نظر مقیاس و ارتفاع دسته بندی شده و سپس طبق مطالعات انجام شده، انواع سازماندهی های موجوددر شهر شیراز تدوین گردیده است. در این میان پنج نوع سازماندهی در میان مجتمعهای شیراز شناسایی گردید که عبارتند از: منفرد، مرکزی، مجموعه ای، خطی و مختلط. در نهایت جداول مربوط به نحوه پراکنش بر اساس نوع سازماندهی، مقیاس و ارتفاع بدست امد. نتایج حاصل حاکی از آن است که سازماندهی حاکم بر ساخت مجتمع های مسکونی در شهر شیراز بصورت مجموعه ای می باشد که از این میان تمایل به ساخت مجموعه های نامنظم بیش از مجموعه های منظم است. پس از آن تمایل به ساخت مجموعه های خطی (نواری) بیش از دیگر گونه هاست.
گونه شناسی اشتغال زنان در عصر نبوی؛ پژوهشی در تاریخ و سیره اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از افراد و مکاتب تصور کرده و می کنند که کار زن در تاریخ اجتماعی فرهنگی اسلام منحصر به محیط خانه و خانه داری است و احیاناً حضور در برخی شرایط و موقعیت های سیاسی مانند جنگ، مناسک حج و بیعت نیز وجود داشته است، که عرفاً اشتغالی در پی ندارد. تفحص دقیق در سیره و تاریخ نگاری های معتبر و گونه شناسی اشتغال زنان در سیره نبوی به خوبی بیان می کند که اگرچه کار طاقت فرسا و مقرون به صرفه زن در خانه برای تقویم نهاد خانواده و پویایی جامعه بسیار مهم وحساس است اما اشتغال او منحصر به این ساحت نمی شود. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و با هدف شناخت گونه های شغلی زنان در عصر نبوی که در سیره ایشان هم تبلور داشته است به بررسی نهاد کار زنان در سیره نبوی می پردازد و دستاورد آن احصاء و اثبات حضور زنان در مشاغل اقتصادی، هنری، فرهنگی، کشاورزی، پزشکی و نظامی و تنوع در این حضور می باشد که طبعاً شرایط فرهنگی اجتماعی صدر اول اسلام را نیز نمایاند چرا که جامعه و عرف این اشتغال را تأیید کرده و مدیریت می کرده است. ضمناً اشتغال زنان با رویکرد اجتماعی و نه چندان اقتصادی بوده است.
گونه شناسی بن مایه های دیداری و شنیداری در رسانه بازی دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۸)
123 - 146
حوزه های تخصصی:
بازی های دیجیتال نقطه تلاقی شمار بسیاری از هنر ها همچون ادبیات، نقاشی، معماری، سینما، پویانمایی، موسیقی و ... در یک رسانه هنری هستند. این مقاله با رویکرد توصیفی تحلیلی و تطبیقی و با هدف توسعه ای نگاشته شده و یافته های کیفی آن به شیوه اسنادی داده اندوزی شده اند. هدف اصلی پژوهش حاضر شناخت ویژگی هایی از بازی های دیجیتال است که از طریق دیدن و شنیدن بر مخاطب تأثیر می گذارند. این مقاله در پی پاسخ به این سوال است که به طور عام چه گونه هایی از بن مایه های دیداری و شنیداری در رسانه بازی دیجیتال مورد استفاده قرار می گیرند. پژوهشگران حوزه مطالعات بازی به وجود سه سبک دیداری سبک وار، انتزاعی و واقع گرا در بازی های دیجیتال اشاره می کنند. مهم ترین دسته های طراحی بن مایه های دیداری در بازی های دیجیتال را می توان طراحی شخصیت، طراحی لوازم، طراحی محیط بازی و طراحی جلوه های دیداری دانست. همچنین، صداهای موجود در بازی های دیجیتال را می توان به دو دسته صداهای پویا و غیرپویا تقسیم بندی کرد. صدا در بازی دیجیتال ذات تعاملی دارد و عاملیت بازیکن در همه مراحل بازی مهم است. عناصر پنج گانه شنیداری در بازی های دیجیتال شامل دیالوگ، عناصر شنیداری غیرکلامی، جلوه های شنیداری، صداهای محیطی و موسیقی هستند. راز آفرینش یک بازی دیجیتال نیرومند و موفق در جذب مخاطب را می توان در شناخت دقیق این بن مایه ها دانست. در باب آینده بن مایه های دیداری رسانه بازی دیجیتال معمولاً از واقعیت افزوده و واقعیت مجازی سخن می رود. یکی از مواردی که در آینده در زمینه بن مایه های شنیداری بازی رخ خواهد داد، به احتمال گسترش استفاده از موسیقی روندی یا موسیقی زایا در بازی های دیجیتال است.
کنکاشی در نقش پل به عنوان گونه ای از فضاهای شهری (نمونه مطالعاتی: پل طبیعت تهران)
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ همواره پل ها به عنوان عناصر برجسته مناظر شهری مطرح بوده اند، پل هایی که می توانند به همان اندازه ای که موجب بهبود ارتباط فیزیکی و بصری شوند، پیوندهای اجتماعی را ارتقا بخشند. بااین حال امروزه عطف توجه پل های شهری به نیازهای ترافیکی بوده و توجه چندانی به زندگی جمعی نداشته اند که همین امر، ضرورت گونه شناسی و بازاندیشی در نقش پل های شهری را به امری ضروری مبدل می سازد؛ بنابراین پژوهش حاضر باهدف گونه شناسی پل در شهر، به نقش و اهمیت آن در جایگاه فضای شهری تأکید داشته و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به بررسی پل طبیعت تهران به عنوان نمونه ای از پل در این جایگاه پرداخته است. نتایج حاصل از مطالعات نیز حاکی از این امر می باشد که پل ها اگرچه دارای گونه های متنوعی هستند اما صرفاً نباید به عنوان یک کار عمرانی بلکه باید به عنوان یک عنصر مهم شهری، مقصدهای اجتماعی- فضایی و به منظورانجام فعالیت های دسته جمعی، قرار ملاقات، مشاهده محیط پیرامون و غیره نیز بکار روند تا علاوه بر نقش جابجایی تا حد زیادی کمبود فضای شهری در شهرهای کنونی را جبران کرده و با طراحی بر اساس اصول و معیارهای فضاهای شهری موفق بر ارزش و غنای محیط های شهری بیفزایید.
نخ ریسی، نمودی از مؤلفه های اقتصاد معیشتی درونزای جوامع نیمه یکجانشین رمه دار (مطالعۀ موردی: سردوک های مکشوف از کاوش تپۀ پشت فرودگاه)
حوزه های تخصصی:
«سردوک» ها در زمرۀ مواد فرهنگی موردتوجه و نیاز اصلی جوامع رمه دار و نیمه یکجانشین و ازجمله آثاری هستند که ارتباط مستقیم با الگوی معیشت و تولیدات داخلی درونزای البسه و الیاف جوامع اولیه دارند که در تحلیل یافته های محوطه های باستانی تفسیر می شوند. محوطۀ پشت فرودگاه دشت ملایر نیز از این خصیصه مستثنی نبوده و تعداد 123 سردوک به دست آمده در بین یافته های کاوش باستان شناختی آن، ازلحاظ گونه و فراوانی، حضور چشمگیری دارند؛ سردوک های این محوطه را می توان در دو گروه اصلی محدب و مخروطی تقسیم کرد که هر گروه به دو زیرشاخۀ منقوش و ساده، و ازنظر کیفیت ساخت نیز در دو گروه متوسط و خشن قابل تفکیک و گونه شناسی هستند. تمامی سردوک ها از جنس گِل پخته (سفالی) با آمیزۀ گیاهی و در اندازۀ مختلف ساخته شده است؛ برخی از سردوک ها داری نقوش گود هستند که به واسطۀ وسیله ای نوک تیز ایجاد شده است. هدف این پژوهش در وهلۀ اول، گونه شناسی و مطالعۀ سردوک ها، و در وهلۀ دوم، تحلیل الگوی معیشت وابسته به تولید منسوجات تپۀ پشت فرودگاه خواهد بود. تعداد قابل توجه سردوک های تپۀ پشت فرودگاه و کاربرد آن در تولید نخ می تواند با تحلیل آن بر الیاف تولیدشده و چگونگی سازماندهی این تولید، کمک شایان نماید. روش پژوهش حاضر، مبتنی بر مطالعات تطبیقی و با رویکرد توصیفی-تحلیلی، در پی پاسخ به این پرسش هاست: سردوک های مکشوف تپۀ پشت فرودگاه از چه گونه و فرم هایی تشکیل شده و باتوجه به نوع فرم و اندازه ها در تولید چه نوع نخ هایی مورد استفاده بوده است؟ با توجه به نوع نیمه یکجانشینی جوامع تپۀ پشت فرودگاه و فراوانی سردوک ها، تولید منسوجات در این محوطه برای مصارف محلی و داخلی و یا برونزا و دادوستد فرامنطقه ای بوده است؟ باتوجه به نوع استقرار نیمه یکجانشین و کوچ رویی و شیوۀ تولید اقتصادی متکی بر گلّه داری جوامع اولیۀ زاگرس مرکزی و نیز مشخصاً محوطۀ تپه پشت فرودگاه، به نظر می رسد براساس تنوع سردوک های این محوطه در نوع مواد، کیفیت ساخت، فرم و اندازۀ گونه ها، عمدتاً این سردوک ها در الیاف پشم برای مصارف محلی و دادوستد فرامنطقه ای در تأمین نیازهای اولیه بوده است.
بازخوانی و آسیب شناسی گونه ها و سبک های مقاتل امام حسین (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های اطمینان به صحّت یک گزارش تاریخی، نزدیکی زمانی آن گزارش به واقعه است. فاصله زمانی و دخالت حلقه های واسطه در نقل هر واقعه، ذهنیت های غیرواقعی، دروغ ها و تحریف ها را در گزارش وارد می کند. در این میان، توجه به گونه های تألیفی درخصوص عاشورا می تواند عنصری برای نیل به روایت حقیقی عاشورا باشد. این مقاله تلاش می کند با رویکردی توصیفی تحلیلی به انواع نگارش ها و سبک شان در این حوزه بپردازد و با معرفی ویژگی های هر گونه، آفت های عمده و اصلی این عرصه را که سبب برداشتی ناصواب از روایت راستین عاشورا شده، بررسی نماید. آفت هایی نظیر تقطیع، برداشت های ناصواب و فرقه گرایانه، بی توجّهی به اسناد و مبالغه سبب می شود روش ها و شیوه های اتخاذی در برگرفتن عناصر تألیفی در حوزه مقتل نگاری مخدوش شود. بدیهی است وقتی مقتل پژوه به نوع و سبک تألیفی مقاتل و آسیب های آنها توجه کند، می تواند بر اساس آن، به دور از کج اندیشی، تحلیلی صحیح از واقعه عاشورا ترسیم کند.
گونه شناسی استدلال های قرآنی در مناظرات رضوی (با محوریت عیون اخبارالرضا (ع))(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
67 - 85
حوزه های تخصصی:
بر اساس این پژوهش، امام رضا (ع) مباحث مربوط به علوم قرآنی از جمله بیان آیات الأحکام، ذکر شأن و سبب نزول آیات و توضیح آیات متشابه را در جلسات مناظره ای که با صاحبان دیگر ادیان داشتند، مطرح نمودند. حضرت در اثبات عصمت انبیای الهی (ع) با در کنار هم نهادن آیاتی از قرآن کریم و هم چنین با استناد به روایتی از امام صادق (ع) از روش تفسیری قرآن به قرآن و قرآن به سنت استفاده نمودند. استدلال های کلامی حضرت در حوزه توحید، عصمت و امامت است. تبیین اراده خداوند با استفاده از براهین عقلی در مناظره امام رضا (ع) با صاحبان ادیان در اثبات عصمت انبیا (ع) کاربرد دارد. امام رضا (ع) در جلسه مناظره با علمای مرو، با استناد به حدیث منزلت، و با تطبیق آیه 87 سوره یونس بر امیرالمؤمنین(ع)، از روش تفسیری جری و تطبیق استفاده نمودند.
گونه شناسی الگوی هشتی در معماری مسکن درونگرای ایران (اصفهان، یزد،کاشان)
در معماری ایرانی هر فضای کالبدی به منظور فعالیتی خاص، برای رفع نیازهای ساکنین آن فضا شکل گرفته که فرم آن همواره متأثر از عواملی چون ویژگی های اقلیمی، مصالح و امکانات فنی، فرهنگ حاکم بر جامعه و خلاقیت طراحان بوده است. عناصر میانی و فضاهای واسط چون رواق، هشتی، ایوان، دالان در معماری مسکونی ایران نقش مؤثری داشته و در واقع این عناصر، سلسله مراتب فضایی بنا را تشکیل می دهند؛ که در این میان هشتی به عنوان یک فضای چند عملکردی که مهمترین نقش آن حرکت و تقسیم فضایی است از جایگاه بیشتری در معماری سنتی ایران برخوردار می باشد. این پژوهش با هدف مطالعه گونه های مختلف هشتی در خانه های سنتی ایران و ارزیابی چگونگی فرم و مشخصات کالبدی آن در شهرها و دوره های مختلف معماری ایران تدوین شده است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است و با انتخاب نمونه های مساکن سنتی در معماری درونگرای ایران انجام شده است. روش جمع آوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای بوده و با مشاهده خانه های سنتی ایران و در نهایت ترسیم دیاگرام تحلیلی از آن ها به بررسی انواع هشتی در بناهای مسکونی ایران پرداخته و سپس با تحلیل ساختاری و یافتن الگو و درون مایه مشترک و تناسبات معماری حاکم و بررسی مشخصات کالبدی آنها نتایجی حاصل شد که بیانگر تفاوت الگوی هشتی بر اساس عواملی نظیر اقلیم و دوره های تاریخی و … می باشد.
گونه شناسی نوشتارهای مطبوعاتی زنان در دوره مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه گونه شناسانه مطبوعات زنان از حیث دست یابی به سنت نوشتاری زنانه در تاریخ ادبیات فارسی، حایز اهمیت است. مطبوعات ویژه زنان که برای اولین بار در سال 1289 ه.ش توسط ایشان منتشر می شود، از یک سو در بر دارنده مسایل و دغدغه های زنان در اوان انقلاب مشروطه و از سوی دیگر منعکس کننده تغییرات ادبی در همین دوران است. زنان برای اولین بار نوشته های خود را در گونه هایی مانند داستان کوتاه، مقاله اجتماعی و ترجمه، در مطبوعات منتشر کرده اند. گونه هایی مانند شعر و نامه نیز که پیش از این رواج داشته است در این دوره از حیث محتوا و کارکرد تغییر کرده است. این تحقیق با استفاده از نظریه گونه شناسی(ژانر) و با روش استقراء کامل به شش گونه اصلی در نوشتارهای مطبوعاتی زنان دست یافته است. مطالبه حقوق اجتماعی زنان مانند لزوم تحصیل، حق انتخاب همسر، اجازه کار، حق رای و حق حضانت فرزند؛ محتوای مشترک در تمامی این گونه هاست. مخاطب اصلی تمام گونه ها زنان هستند، چنانکه کارکرد این گونه ها تحت عنوان کلی تعلیم و انتقاد اجتماعی جای می گیرد.
گونه شناسی خانه های تاریخی شهر همدان بر اساس معیارهای کالبدی موثر بر عملکرد اقلیمی خانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همدان به عنوان یکی از کهن ترین شهرهای ایران زمین، از قدمت چند هزار ساله ای برخوردار است. از دوره ی قاجار و پس از آن، آثار معماری قابل توجهی به جا مانده است که در این میان سهم خانه ها نیز قابل توجه است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ماهیت آن یک تحقیق آمیخته است که از روش های کیفی و کمی بهره می گیرد. در ابتدا به بررسی علمی اقلیم شهر همدان بر اساس مشخصات آب وهوایی بلندمدت و نیازهای اقلیمی منطقه به وسیله نرم افزار کلایمت کانسالتنت پرداخته می شود و سپس تعداد 33 خانه که واجد اطلاعات و مدارک کامل بودند جهت گونه بندی، برگزیده شد. گونه شناسی به عمل آمده با تحلیل ساختاری و یافتن الگوها و ویژگی های کالبدی مشترک خانه ها بر اساس شاخص های تاثیرگذار بر عملکرد اقلیمی آن ها صورت گرفته است. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، بیشتر خانه های دوره ی قاجار به صورت گونه درونگرا با حیاط مرکزی بوده است. در دوره ی پهلوی معماری بناهای مسکونی به لحاظ شکل و فرم وارد مرحله ی جدید شد. بنابراین می توان خانه های تاریخی موجود در شهر همدان را به سه گونه، بر اساس معیارهای کالبدی موثر بر عملکرد اقلیمی خانه ها در بازه ی زمانی قاجار تا پهلوی دسته بندی کرد: گونه ی :A خانه های دوره ی قاجار که به صورت درونگرا با حیاط مرکزی و فضای اندرونی و بیرونی بوده است. گونه ی B: خانه های مربوط به دوران اواخر قاجار و پهلوی اول که تلفیقی از گونه ی درونگرا و برونگرا هستند. گونه ی C: خانه هایی که با تأثیرپذیری از فرهنگ معماری غرب پلان ها در آن ها برونگرا شده است.
بررسی نشانه های غیاب در عکس های خانوادگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۶
169 - 195
حوزه های تخصصی:
آنچه در عکس های خانوادگی در ایران از روزگار ناصرالدین شاه تاکنون بازنمایی شده است، همه آنچه که در واقعیت در زندگی روزمره خانواده های ایرانی جاری بوده نیست، بلکه همواره برخی از موضوعات و اشخاص از متن عکس خانوادگی حذف شده و یا به حاشیه رانده شده اند. امروز بخشی از این نشانه های غایب را می توان با واکاوی نشانه هایی در متن عکس ها و تحلیل در بافت جامعه ایرانی دریافت. این مقاله با روش اسنادی-توصیفی با استفاده از روش نشانه شناسی اجتماعی به دسته بندی و تعریف نشانه های غیاب در عکس خانوادگی می پردازد. اینکه کدام نشانه ها در عکس خانوادگی ثبت می شود و کدام یک از آنها فراموش می شود یا عمدا از متن عکس خانوادگی حذف می شوند؟ دلایل حذف و به غیاب راندن این نشانه ها در عکس خانوادگی چیست؟ یافته های پژوهش که از مطالعه درزمانی و همزمانی عکس خانوادگی در ایران از زمان ناصرالدین شاه تا سال های پایانی دهه 80 به دست آمده است، بیانگر آنست که در سیر عکس خانوادگی در ایران شاهد چهار دسته منع و غیاب بوده ایم که عبارت اند از: غیاب موضوعی، گفتمانی(جنسیتی، طبقه ای و مذهبی)، حضوری(سوژه و عکاس) و رسانه ای(ماهیتی و تکنیکی).
گونه شناسی الگوی فضایی و پیشنهاد سناریوهای ممکن برای توسعه آتی نظام شهری در استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
359 - 384
حوزه های تخصصی:
توزیع جمعیت، کارکردهای اقتصادی، جایگاه، و نقش شهرها در نظام شهری در تعامل با سایر شهرها در طول زمان دستخوش تحولات گوناگون می شود و تکامل می یابد. این تحولات در سازمانِ نظام شهری ایستا نیست و موضوعی وابسته به زمینه است. استان البرز تحولات بسیار سریعی را در نظام شهری پشت سر گذاشته است که موجب بروز عدم تعادل شدید در نظام شهریِ استان، تمرکز فزاینده جمعیتی و کارکردی در کلان شهر کرج نسبت به سایر شهرها، و به حاشیه رانده شدن سایر شهرها در نظام شهری شده است. گونه شناسی نظام شهری در استان البرز با هدف توصیف الگوی فضایی سازمان یافتن شهرها و تدوین سناریوهای ممکن برای الگوی فضایی آتی نظام شهری موضوع مقاله حاضر است. این هدف از طریق تحلیل الگوی فضایی ریخت شناسی و کارکردی شهرها و زمینه های مؤثر بر شکل گیری و تکوین نظام شهری و همچنین بررسی آینده های ممکن و قابل تصور برای نظام شهری تعقیب شده است. این پژوهش ماهیتی توصیفی دارد و متکی بر روش های کمّی و تحلیل های فضایی با تأکید بر دو رویکرد ریخت شناسانه و کارکردی است. بر اساس مطالعه انجام شده، کریدور شرقی غربی اصلی استان مهم ترین عامل مؤثر در استقرار شهرها در نظام شهریِ استان است. نظام شهری استان در آینده می تواند با سه الگوی فضایی توسعه یابد. این الگوها شامل الگوی توسعه کریدوری، توسعه چندمرکزی، و توسعه تک مرکزی هستند. به نظر می رسد در نظام شهری استان البرز، به رغم تمرکز فضایی جمعیت و اغلب کارکردهای استان در کلان شهر کرج، توانمندی هاییبرای تحقق الگوی متوزان تر توسعه وجود دارد. گرایش به الگوی توسعه کریدوری پیرا مون محور شرقی غربی، که مبتنی بر ساختار طبیعی و زیرساختی و اقتصادی منطقه است، یکی از این گرایش هاست که می تواند ضمن ایجاد توازن جمعیتی و کارکردی در نظام شهری استان شهرهای آن را به سوی احراز نقش های اقتصادی متنوع هدایت کند.
گونه شناسی صفت ها از قرن چهارم تا ششم با تکیه بر تفسیرهای فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«صفت»،از مهم ترین وابسته های هر گروه اسمی به شمار می رود.با بررسی صفت ها در گونه های مختلف،با تکیه بر تفسیرهای فارسی،بخش عظیمی از ویژگی های ساختمان گروه اسمی در گذشته آشکار می شود. ویژگی هایی که به ویژه مترجمان،با ترجمه آیات قرآن مجید،هنرمندانه خلق کرده اند و تاکنون،در منابع دستور تاریخی ، سبک شناسی و فرهنگ ها،به بخش های مهمّ آن چندان پرداخته نشده است.در این مقاله می کوشیم تا به بررسی صفت ها از لحاظ «گونه شناسی» ،از قرن چهارم تا ششم با تکیه بر تفسیرهای فارسی بپردازیم و این سؤال را پاسخ دهیم که آیا صفت ها را از لحاظ گونه های زبانی می توان بررسی و طبقه بندی کرد؟ و چه عواملی،متمایزکننده این صفت ها از یکدیگر هستند؟به همین منظور،تفسیرهایی چون ترجمه تفسیر طبری، تفسیر قرآن پاک، تفسیر تاج التّراجم فی تفسیر قرآن الاعاجم ، تفسیری بر عشری از قرآن مجید،تفسیر قرآن مجید(نسخه کمبریج) ، بخشی از تفسیری کهن، بخشی از تفسیری کهن به پارسی،تفسیر گزاره ای از بخشی از تفسیر قرآن کریم (تفسیر شُنقُشی) ، تفسیر نَسَفی، تفسیر رُوضُ الجِنان و رَوحُ الجَنان و تفسیر کشف الاسرار و عُدّه الابرار را مورد بررسی قرارمی دهیم و آن گاه به نتیجه می رسیم که صفت ها،از لحاظ گونه شناسی در این آثار، قابل شناسایی و تقسیم بندی هستند.
از اخلاق متعارف تا اخلاق فراعرفی؛ گونه شناسی تجربه تعهد در ازدواج سفید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازدواج سفید پدیده ای مدرن و مفهوم تعهد، یکی از پروبلماتیک ترین مفاهیم عصر مدرن است. این تحقیق با رویکرد نظریه مبنایی انجام گرفته و میدان تحقیق، افراد هم بالینِ شهر اصفهان هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و نظری، با ۱۸ نفر از آنان مصاحبه انجام شد. جستجوی پاسخ برای این پرسش که تعهد در ازدواج سفید چگونه برساخته می شود، نشان داد که تعهد نه تنها مفهومی با معنای ثابت نیست بلکه در طی زمان و مکان و برحسب شرایط، تحول یافته و در چارچوب فضایل اخلاقی برداشت می شود. همچنین تیپولوژی تعهد در ازدواج سفید، طیفی از اخلاق متعارف تا اخلاق فراعرفی را در بر می گیرد که در یک سر طیف معنای عرفی اش قرار دارد که برگرفته از هنجارها و ساختارهای مسلط بیرونی بوده و قواعد مرسوم در روابط زناشویی رسمی در این سنخ حاکم است. سنخ شناسایی شده در دامنه دیگر طیف، تعهد به منزله اخلاق فراعرفی است که ناظر بر روابط برابری طلبانه، آزادی خواهانه و غیر متأثر از ایدئولوژی های فرهنگی است و معنایی درونی شده تر، فردی شده تر و خودگزیده تر دارد. نهایتا می توان گفت، تعهد در ازدواج سفید، معنایی وسیع، چندبعدی، نسبی و سیال دارد و نمی توان این مفهوم را در این سبک از زندگی، ذیل یک قاعده کلی، ارزش گذاری نمود.
گونه شناسی ذهنیت نقش آفرینان در تدوین سیاست های نخبه گزینی و نخبه پروری: پژوهشی مبتنی بر روش شناسی کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
97 - 131
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت جایگاه نخبگان کشور در تحقق اهداف و چشم انداز جمهوری اسلامی ایران و به منظور ایجاد محیطی پویا برای فعال سازی و اثرگذاری مناسب نخبگان در تحولات کشور، «سند راهبردی کشور در امور نخبگان» تدوین شده است. با این حال سیاست گذاری در حوزه نخبگان، عرصه ای نوپا در کشور بوده و به منظور موفقیت هر چه بیشتر در این حوزه، نیازمند انجام ارزیابی های گوناگون در رابطه با نحوه تدوین این سیاست هاست. از سوی دیگر نگاشت ذهنیت افراد درگیر در تدوین سند راهبردی کشور در امور نخبگان، می تواند باعث شناخت انواع نگرش های مسئولین کشور در این رابطه و نیز مقایسه و ارزیابی هر یک از این گونه نگرش های موجود گردد. بدین منظور در این پروهش به کشف و استخراج ذهنیت های دست اندرکاران در فرایند تدوین سند و صاحب نظران این حوزه در دو محور نخبه گزینی و نخبه پروری و نیز تسهیل اجرایی سازی آن، پرداخته شده است. برای انجام این پژوهش و تحقق اهداف در نظر گرفته شده، از روش «کیو» استفاده شده است. مراحل اصلی در این روش شامل انتخاب موضوع پژوهش و تدوین فضای گفتمان (مصاحبه های انجام گرفته قبل از تدوین سند)، ارزیابی و جمع بندی محتویات فضای گفتمان (در دو بخش نخبه گزینی و نخبه پروری)، انتخاب نمونه ای از عبارات –نمونه کیو-، انتخاب مشارکت کنندگان (افرادی که قرار است ذهنیت های آنان شناسایی شود)، مرتب سازی و تحلیل داده های گردآوری شده با روش تحلیل عاملی و تفسیر عامل های استخراج شده، می باشد. در ادامه در مرحله تحلیل عاملیِ نتایج مصاحبه ها، شش گونه ذهنیتی در رابطه با بخش نخبه گزینی با عناوین «آرمان گرایان کارآفرین محور»، «آرمان گرایان منفعل و شعارمحور»، «آرمان گرایان منتقد»، «آرمان گرایان تحول خواه زمینه ساز تدریجی»، «واقع گرایان تحول خواه سیستمی دفعی» و «مجموعه گرایان واقع بین» و سه گونه ذهنیتی در رابطه با بخش نخبه پروری با عناوین «پرورش گلخانه ای تخصصی»، «پرورش باغچه ای عام» و «پرورش تلفیقی حمایت محور» استخراج گردید. در پایان به کمک ماتریس ، مقایسه ای بین گروه های شناسایی شده صورت پذیرفت. در این ماتریس ها محورهای تمایز کلیدی گونه ها مشخص شده و وضعیت هر یک از گونه های ذهنیتی در رابطه با آن محورها مورد بررسی قرار گرفته است.
طراحی چارچوب مفهومی توسعه نوآوری سازگار با مناطق برای کشورهای در حال توسعه: مطالعه موردی کشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
89 - 107
حوزه های تخصصی:
توجه سالیان اخیر سیاست گذاران و مسئولین کشور به مباحث توسعه نوآوری منطقه ای نظیر تدوین برنامه راهبردی توسعه علم و فناوری استانی، ضرورت فهم درست از حدود و زوایای این مفهوم و همچنین چارچوب مفهومی توسعه ای آن را دوچندان نموده است تا بر اساس آن بتوان به تحلیل و ارائه پیشنهادات سیاستی مناسب پرداخت. نظریه پردازانی که رویکرد گسترده و سیستمی مفهوم نوآوری را پذیرفته اند به ویژگی زمینه ای بودن نوآوری تأکید دارند و بر این عقیده اند که نه تنها هر کشوری مسیر توسعه ویژه و یگانه ای دارد بلکه مناطق مختلف یک کشور نیز با توجه به تفاوت های اقتصادی، فرهنگی، دانشی و اجتماعی خود، مسیر و راهکارهای ویژه خود را در توسعه نوآوری دارند. در این پژوهش تلاش شده با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای تجمیعی، یک چارچوب مفهومی و عملیاتی (مدل مرجع) توسعه نوآوری سازگار با مناطق (IDCR) ارائه گردد. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه کتب، گزارشات پژوهشی و مقالات منتشرشده در فاصله سال های 1995 تا 2017 در حوزه سیاست نوآوری منطقه ای بوده است که در نهایت 7 کتاب، 73 مقاله و 13 گزارش سیاستی در این خصوص مورد بررسی قرار گرفتند. نهایتاً نیز به منظور اعتباربخشی و انطباق چارچوب طراحی شده با شرایط کشور، مدل ارائه شده در خصوص مناطق کشورمان به کار گرفته شده است.
چالش های سبک مدیریتی برای توسعه ی صنعت خودروسازی سایپا: واکاوی الگوهای ذهنی در خصوص عدم تفویض اختیار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
101 - 122
حوزه های تخصصی:
تغییرات محیطی و افزایش رقابت جهانی باعث افزایش اهمیت موضوع تفویض اختیار شده است. نسل کنونی سازمان ها به دنبال اثربخشی بیشتر از مجرای تفویض اختیار است زیرا این موضوع بر رضایت شغلی، هدایت کارکنان، عملکرد کارکنان، بهره وری منابع انسانی و حوزه های مختلف دیگر سازمان نیز تأثیر می گذارد ولی با این وجود در سازمان ها به نحو احسن اجرا نمی شود و در این خصوص سازمان ها با پدیده ی عدم تفویض اختیار روبرو بوده اند. هدف اصلی این پژوهش واکاوی در الگوهای ذهنی در خصوص عدم تفویض اختیار است. در همین راستا در این پژوهش به بررسی ادبیات پژوهش پرداخته شده تا بتوان الگوهای ذهنی دلایل عدم تفویض اختیار مدیران را با به کارگیری روش شناسی کیو تعریف کرد. کاربست نوع شناسی عدم تفویض اختیار در خصوص حوزه ی طراحی سازمان می تواند فهم کنونی را از این نوع شناسی ارتقا بخشد. در نهایت براساس یافته های پژوهش در خصوص الگوهای ذهنی پنج گانه (مدیران قدرت طلب، مدیران انحصارگرا یا اختاپوسی، مدیران انفعال گرا، مدیران منفی گرا و مدیران زیرساخت گرا) پیشنهادات کاربردی ارائه می شود.
برگرفتگی های نقاشی معاصر ایران از یک نگاره بهزاد (گریز یوسف از زلیخا)
حوزه های تخصصی:
بررسی روابط میان متن ها که از دیر باز توجه محققان را به خود جلب کرده بود در قرن بیستم به شکل نظام مند و جدی در قالب نظریه بینامتنیت توسط کریستوا و بارت مطرح و نظریه پردازی شد. ژنت با بهره گیری از نظرات کریستوا انواع روابط میان متن ها را با عنوان ترامتنیت نامگذاری و آن را به پنج گونه تقسیم کرد که بیش متنیت یکی از آنهاست. مقاله حاضر در دو بخش مباحث نظری و نقد عملی، نخست به بررسی و شرح روابط بیش متنی از منظر ژرار ژنت و گونه شناسی این روابط متنی می پردازد. و سپس در بخش دوم سه نقاشی از آثار نقاشان معاصر ایران با رویکرد بیش متنیت تحلیل می شوند. علت انتخاب این سه نقاشی توجه و برگرفتگی آنها از یک نگاره بهزاد به عنوان پیش متنی واحد بود که زمینه لازم برای بحث و تحلیل بیش متنی را فراهم می آورد. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی داده های برآمده از مطالعه کتابخانه ای درباره بیش متنیت، و مشاهده آثار، از مفاهیم مورد توجه در بررسی و مطالعه نقاشی معاصر ایران بهره خواهد گرفت. تحلیل این آثار تلاشی به منظور رمزگشایی از آنها و یافتن الگوی مناسب برای توصیف، نقد و تحلیل هنر معاصر ایران و ارتباط آن با هنر سنتی گذشته است.
گونه شناسی شیوه های پهنه بندی و تعیین تراکم ساختمانی مسکونی در طرح های جامع شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
105 - 118
حوزه های تخصصی:
نظام شهرسازی کشور در دهه های معاصر بسیار دستخوش تغییر و تحول قرارگرفته است. یکی از موضوعاتی که در این تغییر و تحول اثرات شایانی بر توسعه شهرهای ایران بر جای گذاشته، موضوع تراکم ساختمانی در طرح های توسعه شهری بوده است. به منظور رسیدگی به این موضوع، هدف مقاله پیش رو، بررسی چگونگی تعیین تراکم ساختمانی مسکونی در طرح های جامع شهرهای مراکز استان های ایران از زمان تهیه نخستین طرح تاکنون و ارائه یک گونه شناسی از آنها و تشریح ویژگی های آن است. نوع تحقیق از حیث روش توصیفی_تحلیلی و از حیث محتوای اطلاعات یک مقاله اصیل است. روش جمع آوری داده ها اسنادی و مراجعه مستقیم برای دسترسی به آنها بوده است. تجزیه وتحلیل داده ها نیز از طریق تشریح ساده روابط میان آنها صورت گرفته است. یافته های مقاله نشان داده است که می توان پنج گونه مختلف از روش تعیین تراکم ساختمانی مسکونی را شناسایی نمود. گونه نخست روش سنتی (که خود به سه زیرگونه کاهشی، افزایشی و سه سطحی تقسیم می شود)، گونه دوم روش شناور، گونه سوم روش راهبردی_ساختاری، گونه چهارم روش ترکیبی و گونه پنجم سایر روش ها. بر این اساس یک روند تاریخی در گونه شناسی ارائه شده مشخص گردید. به طوری که هر یک از گونه ها و زیرگونه ها در مقطع زمانی خاصی از تاریخ چند دهه ای تهیه طرح های توسعه شهری کشور، بیشترین تأثیر خود را بر چگونگی تعیین تراکم ساختمانی مسکونی در شهرها بر جای گذاشته اند. همچنین بررسی سیر تحول تاریخی این گونه ها نیز نشان داد که قوانین و مقررات مصوب فرادستی در خصوص موضوع تراکم ساختمانی نقطه عطف تعیین و به کارگیری این روش ها در طرح های جامع شهری ایران بوده است.
گونه شناسی شباک معرق در معماری گنبدخانه مساجد (مقایسه تطبیقی شباک در گنبدخانه مساجد تیموری یزد و صفوی اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیر تحول شباک ها و شیوه نوررسانی به گنبدخانه ها، همواره یکی از دغدغه های مهم معماران بوده و واکاوی آن از حیث سیر تحول و تکنیک، در زمره پژوهش هایی است که به رغم اهمیت، مغفول مانده است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که با توجه به ارتقاء فناوری ساخت گنبد در دوره های تیموری و صفوی، از منظر فرم، تکنیک و روش اجرا، نوررسانی به فضای گنبدخانه از طریق شباک ها چگونه انجام می شده است؟ شیوه گردآوری اطلاعات این تحقیق کیفی، بر پایه مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. در بخش مطالعات میدانی، سیر تحول شباک معرق در گنبدخانه مساجد از منظر نقوش، فرم، تعداد و ابعاد در دو دوره مهم تاریخ معماری ایران (تیموری و صفوی)، در شهرهای یزد و اصفهان مطالعه شده است. یافته ها مبین آن است که موقعیت نورگیرها در دو دوره مطالعاتی، به یک چهارم پایین گنبد (محدوده پاکار) منتقل شده است. در این بخش، به دلیل ازدیاد ضخامت گنبد، امکان ایجاد نورگیر، بیش تر وجود دارد. علاوه بر این، اندازه قاب معرق مشبک ها نیز افزایش یافته و فرم ساده و مستطیل شکل تیموری به قوس جناغی تبدیل شده است؛ اما از ظرافت نقوش نسبت به معرق مشبک های تیموری کاسته شده و به دلیل استحکام بیش تر معرق مشبک ها، از معرق های دوبندی و درشت تر استفاده شده است؛ هم چنین اضافه شدن حمیل به حاشیه نقوش نورگیرها، باعث بهتر دیده شدن آن ها از فاصله دور و تشخیص بهتر متن و حاشیه شده است. ترکیب رنگ از مباحث مهم در تنظیم میزان نور بوده و این ترکیب از دوره تیموری به رنگ های درخشان تبدیل شده و به دلیل پیشرفت های فنی در پخت لعاب در دوره صفوی، رنگ آبی متمایل به سبز به ترکیبات رنگی شباک ها اضافه شده است. در معرق مشبک های مساجد یزد، نقوش هندسی غالب است و نورگیرها مستقل از تزیینات گنبد و بسیار ساده طراحی شده اند. در معرق مشبک های مساجد اصفهان، نقوش اسلیمی و ختایی به شکل یک دوم متن به صورت آیینه ای در کل متن تکرار شده اند و به صورت قرینه در یک قاب قرار گرفته اند.