مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
گونه شناسی
حوزه های تخصصی:
قتل سریالی، از دسته قتل های متعدد است که در آن بیش از یک قربانی به قتل می رسد. مطالعات علمی پیرامون این پدیده در اوان خود بوده و از سه دهه تجاوز نمی کند. در مقاله حاضر، ابتدا گونه های مختلف قتل سریالی مورد بحث قرار گرفته است، که مبنای دسته بندی، انگیزه و رفتار مرتکب در صحنه جرم بوده است. سپس مدل های ارائه شده در تحلیل قاتلان سریالی معرفی و بررسی شده اند؛ که ضمن تحلیل سه مدل آسیب- کنترل هیکی، مدل انگیزشی رسلر، و مدل تلفیقی آریگو و پورسل و انتخاب مدل هیکی به عنوان کامل ترین آن ها، این استنتاج به عمل آمد که کماکان، فقدان یک چارچوب نظری جامع که کلیه عوامل وقوع این پدیده را تبیین کند از کاستی های مطالعات انجام گرفته می باشد.
گونه شناسی مدل ها و بررسی تطبیقی روش های ثبت تصاویر ذهنی و نقشه های شناختی از محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصاویر ذهنی و نقشه های شناختی ابزار دستیابی به بازنمایی درونی محیط دانسته می شود که تنوعی از روش ها و شیوه های استخراج را در چند دهه گذشته تجربه کرده است. همین تنوع است که بررسی تطبیقی شیوه های استخراج تصاویر ذهنی -شناختی و شناخت جامع آنها و به ویژه نقاط ضعف و قوت آنها را مهم می سازد. در این پژوهش با استفاده از راهبرد ترکیبی شامل راهبرد کیفی و طبقه بندی، داده های حاصل، مورد گونه شناسی قرار گرفته و در نهایت در راهبردی تفسیری با رویکردی استنتاجی تحلیل و ارزیابی شده اند. ادبیات مرتبط با موضوع مورد بررسی و تحلیلی انتقادی قرار گرفته و تلاش شده جوانب موضوع به طور کامل ولی موجز مورد بررسی و اشاره قرار گیرد. فرضیه این پژوهش بر این پایه استوار است که می توان وجوه اشتراک و افتراقی میان روش های استخراج و ثبت تصاویر ذهنی و نقشه های شناختی را به گونه ای طبقه بندی کرد که امکان ساخت مدل یا مدل های کلان نظری از آنها را ممکن ساخته و در نهایت راه را برای تبیین مدل جامع بازنمایی محیط فراهم آورند. این مدل بر مبنای کاهش نقاط ضعف و تأکید بر نقاط قوت شکل خواهد گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دادند که گونه های مختلف مفاهیم موجود در زمینه نقشه های ذهنی- ادراکی به دو دسته «بازنمایی توپولوژیک» و «بازنمایی ادراکی» قابل تقسیم هستند. همچنین روش شناسی اخذ تصاویر و نقشه های شناختی نیز در دو دسته «مدل های ترسیمی – طراحی (زایشی)» و «مدل های بازشناسی-ارزیابی (غیر زایشی)» قابل تقسیم اند. تحلیل روش های مذکور در کل مدل جامع بازنمایی منظر و محیط شهری را به لحاظ روش شناسی حاصل ترکیب «نقشه های ذهنی» و «نقشه های مفهومی» معرفی کرده و استخراج نقشه های شناختی در راستای دستیابی به «نقشه شناختی عام» از بازنمایی محیط را با آسیب هایی مواجه می داند؛ نخست «ضعف فرآیند ساده سازی» که به حذف کیفیّت ترسیمی عناصر و جزییات آنها منتهی شده است، و دیگری «ضعف سامانه گرافیکی» که محدود به عناصر پنج گانه لینچ تعریف شده اند، سرانجام «عدم امکان مقایسه نتایج در روش های مختلف» به ویژه روش های ارزیابی و ترسیمی که به سبب ماهیت و روش شناسی نمی توانند به موازات یکدیگر مورد استفاده باشند. لذا استفاده از ابزارهای فناوری جدید مانند شبکه های جهانی ارتباطی (اینترنت و رسانه ها) و نرم افزارهای رایانه ای و شبیه سازی و مانند آن در آینده ای نزدیک به عنوان ابزار اولیه و سپس به مثابه شیوه ای جدید شکل خواهند گرفت که امروزه نشانه هایی از آن در مطالعات ترجیح سنجی مردم قابل مشاهده است. با این حال مطالعات این پژوهش نشان می دهد که این ابزارها و روش ها هنوز در پژوهش ها مورد استفاده نیستند.
گونه شناسی دینداری جوانان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله این پژوهش، تنوع و تکثری است که در مقوله دینداری در زمانه کنونی حادث شده است. این مطالعه با پذیرفتن این پیش فرض که دینداری به مثابه امری متنوع، متکثّر و متلوّن، خارج از دوگانه دیندار یا بی دین بودن افراد است، به گونه شناسی دینداری جوانان شهر اصفهان پرداخته است. بدین منظور، با استفاده از روش ترکیبی (کیفی و کمّی) داده های پژوهش جمع آوری گردید. نتایج یافته های کیفی پژوهش، به شناسایی انواع هشت گانه دینداری منجر گردید. نتایج این مطالعه بیانگر آن است که با تأکید بر معیار «توجه تامّ بر ابعاد دینداری» می توان به انواع «عبادی»، «مناسکی»، «فقهی» و«توسلی» و با تأکید بر معیار «خودتشخیصی» فرد نیز می توان به انواع «خودمرجع»، «ترکیبی»، «قلب پاک» و «اخلاق گرا» اشاره نمود. همچنین، یافته های کمّی پژوهش نشان داد که انواع «مناسکی»، «عبادی»، «فقهی»، «اخلاق گرا»، «قلب پاک»، «توسلی»، «خودمرجع» و «ترکیبی»، به ترتیب، برجسته ترین انواع دینداری را در بین جوانان شهر اصفهان تشکیل می دهند. علاوه بر این، استفاده از تکنیک تحلیل خوشه ای و رسیدن به دو نوع دینداری کلی (دینداری تام و دینداری خودتشخیصی) و انواع ذیل آن، الگوی گونه شناسی کیفی پژوهش را تأیید کرد.
مفهوم سازی و گونه شناسی فضای عمومی شهری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«فضای عمومی» موضوع در حال رشد دامنة متنوعی از رشته های علوم اجتماعی و علوم انسانی است. هر رشته ای فضای عمومی را از طریق لنزهای متفاوت و با علایق خاص و نگرانی های پیش رو می بیند. دانشمندان سیاسی برای نمونه بر دموکراسی و حقوق در فضای عمومی تمرکز دارند. جغرافی دانان بر حس مکانی و نامکانی، حقوق دانان بر مالکیت و دسترسی در مکان های عمومی، جامعه شناسان بر تعاملات انسانی و محرومیت اجتماعی تأکید دارند و غیره. بنابراین، برای فهم فضای عمومی باید از مجموعه متنوعی از رویکردهای چندرشته ای (میان رشته ای) استفاده کرد. در کنار این، ترکیب اصطلاح «فضای عمومی» با دو کلمه «فضا» و «عمومی» و ارتباط آن با کلماتی مانند «مکان» و «مردم» بر ابهام و پیچیدگی این مفهوم افزوده است. با اذعان به این چندگانگی و تفاوت، نخستین هدف این مقاله تلاش برای روشن کردن مفاهیم فضای عمومی با توجه به ماهیتِ پیچیده این اصطلاح و ارائه تعریف جدیدی برای آن است. هدف دوم مقاله، معرفی الگویی معاصر برای گونه شناسی فضای عمومی با در نظر داشتن گستردگی مفهوم آن و با توجه به تعریف ارائه شده از فضای عمومی است. مقاله حاضر از نوع مقالات مروری است. نوع تحقیق بنیادی- نظری است که با استفاده از روش خوانش متن، و ارزیابی انتقادی متون مربوط به فضای عمومی، ماهیت پیچیده آن در متون مختلف را بررسی کرده و سپس با یک رویکرد استنتاجی و ترکیب نتایج، به تعریفی جدید و الگویی نظری رسیده است. خروجی اول تحقیق، بیان تعریفی جدید از فضای عمومی شهری است. این تعریف به سه اصل اساسی در فضای عمومی معاصر توجه می کند: ماهیت متغیر فضای عمومی؛ چالش عمومیت فضای عمومی؛ و توجه به شرایط تاریخی، سیاسی، سنت های فرهنگی، نیروهای اقتصادی و نیز تجربه شخصی از فضا در جوامع مختلف.با توجه به این تعریف، الگویی جدید برای گونه شناسی فضاهای عمومی معاصر پیشنهاد شده است (خروجی دوم). این الگو از شش معیار تشکیل یافته است، که هر کدام از معیارها در بالاترین سطح (میزان عمومیت)، دارای آنتی تز خود در پایین ترین سطح (میزان خصوصی بودن) است. به عبارت دیگر، در سطوح پایینی کیفیت فضای عمومی به لحاظ کارکردهای آن کاهش پیدا می کند؛ یعنی از میزان «عمومیت» آن کاسته می گردد و به میزان «خصوصی سازی» فضای عمومی اضافه می شود. با وجود این ، هر کدام از این گونه های فضای عمومی بسته به شرایطی که در جوامع مختلف حاکم است (اصل سوم در تعریف فضای عمومی)، حدودی از کارکردهای عمومیت فضا را خواهد داشت.
گونه شناسی بافت های روستاشهری؛ گام نخست در چشم اندازسازی روستاشهرها (مطالعه موردی گونه شناسی: بافت های روستاشهری یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همزمان با رشد برون زای بافت های شهری به سوی روستاها و مراکز زیستی پیرامونی، علاوه بر بافت های مرکزی شهرها، روستاهای الحاقی نیز در جریان توسعه با جایگزینی جمعیت، نیل به حاشیه نشینی دارند و بافت های جدید مسئله دار شهری با ماهیت روستایی پدید می آیند. روستاها در جریان این الحاق مهلت سازگاری و تطابق و در یک کلمه، شهری شدن ندارند و این آغازگر مسئله در دو بستر متفاوت، یعنی شهر و روستاهایِ الحاقی به شهر است. به واسطه گستردگی این نوع الحاق ها، پژوهش در زمینه چرایی و چگونگی پیدایش بافت های روستاشهری و بیان پیشینه و رویکردهای گوناگون نسبت به این گونه بافت ها دارای ضرورت موضوعی، موضعی و زمانی است. برای امکان ارائه رهیافت هایی برای چشم اندازسازیِ بافت های روستاشهری، گونه بندی بافت های روستایی الحاقی گام نخست است. این نوشتار با هدف تعریفِ مبنایی برای گونه شناسی بافت های روستاشهری، با استفاده از روش پژوهش اکتشافی توسعه ای؛ اصول راپاپورت برای قاعده مندسازی گونه شناسی، ازجمله به کارگیری شاخص های متعدد (گونه شناسی چندشاخصه ای)، پرهیز از تشخیص گونه ایده آل و خالص و انتخاب معقولانه شاخص ها و تعمیم نظریه شکلِ شهریِ لینچ را مبنا قرار داده و رفتار روستا و شهر را در جریان الحاق 15 نمونه روستای الحاقی به شهر یزد پی جسته است. پس از دسته بندی محورهای منتج از بررسی ماهوی این بافت ها، با استفاده از روش پژوهش تطبیقی در سه گونه کالبدی (ترکیبی، خطی و فشرده طبیعت محور، ترکیبی، خطی و فشرده انسان ساخت)، موقعیت شناسی (اقماری فرودست و فرادست، پیوسته فرودست و فرادست، درونی فرودست و فرادست) و هویت انسانی (اقتصادمحور، مذهب محور و قومیت محور) طبقه بندی شدند و مبنایِ گونه بندی، 15 بافت روستایی الحاقی به شهرِ یزد قرار گرفت.
فراسوی دوگانه زائر گردشگر گونه شناسی تجربه سفر زائران مرقد منور امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با مرور بر تکثر موجود در صورت بندی های دینداری و سفرهای زیارتی و با فرض اینکه زیارت و آداب آن بخشی از دینداری افراد است، از طریق تنقیح و تشریح تیپ های مختلف زائران امام رضا (ع) به این پرسش پاسخ می دهد: کدام صورت بندی (تلفیقی)، بیشترین انطباق و تناسب را با زائران مرقد امام رضا (ع) داراست. جهت پاسخگویی از تیپولوژی بهره برده شده است. اکتشاف مؤلفه ها و فاکتورها، منجر به ساخت ابزارهای تحلیلی یا همان تیپ ها شده است. روش تحقیق، پدیدارشناسی و تکنیک جمع آوری اطلاعات، مبتنی بر مصاحبه های عمیق بوده است. مشارکت کنندگان را می توان در چهار سنخ کلی خوش گذران، در حال گذار، مناسک گرا و وجودی جای داد. هر کدام از رویکردهای مدیریتی فعلی، حاکی از ذهنیتی و دارای بدنه اجتماعی در میان زائران است. فارغ از فراوانی هرکدام و اینکه کدام به لحاظ فرهنگی غلبه دارد، در نظر داشتن گونه های مختلف زائر در سیاست گذاری و برنامه ریزی، غیر قابل انکار به نظر می رسد.
گونه شناسی کاربران رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد روزافزون کاربران رسانه های اجتماعی، گذار از مخاطب شناسی و توجه به کاربر شناسی را حائز اهمیت ویژه ای نموده است. از این رو مقاله حاضر به منظور شناخت تفاوت مفهوم مخاطب با کاربر، انگیزه شناسی و گونه شناسی کاربران ایرانی رسانه های اجتماعی انجام شد. بدین منظور، در یک رویکرد تلفیقی، ابتدا مصاحبه های نیمه ساخت یافته با 30 نفر از دانشجویان پرمصرف رسانه های اجتماعی و سپس پیمایشی با حجم 360 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران انجام شد. یافته های تجربی بیانگر آن است که مهم ترین اهداف و انگیزه های کاربران در استفاده از رسانه های اجتماعی عبارت است از: سرگرمی و گذران وقت، کسب اطلاعات و اخبار، حفظ روابط با دوستان فعلی و یافتن دوستان قدیمی. در حالی که سرگرمی و گذران وقت هدف مشترک برای کاربران مرد و زن است، زنان انگیزه ها و اهداف اجتماعی و احساسی تری در استفاده از رسانه های اجتماعی دارند. همچنین نتایج نشان داد که کاربران ایرانی را می توان به هشت دسته نویسنده، هنردوست، علم دوست، دانلودگر، خبرخوان، وب گرد، گفت وگوگر و بازیگر تقسیم کرد.
گونه شناسی رویکردهای آموزه مهدویت درچارچوب ظرفیت تمدنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
آموزه مهدویت، بخشی مهم از اندیشه اسلامی است که می تواند از طریق ترسیم آینده ای دست یافتنی در شکل دادن به جوهره و روح حاکم بر تمدن جدید اسلامی، نقش آفرین باشد و به مثابه یک «ستاره راهنما»، راهنمای جوامع اسلامی به سوی جامعه کمال یافته و برخوردار از تمدن آرمانی به شمار آید. این آموزه در پیروزی، تثبیت و بقای انقلاب اسلامی ایران نیز نقشی مؤثر داشته است. در سال های پس از پیروزی انقلاب، در میان اساتید و صاحب نظران حوزه مهدویت، رویکردهای مختلفی شکل گرفته که با توجه به جهت گیری تمدنی انقلاب اسلامی، هر یک از این رویکردهای مهدوی می تواند از ظرفیت ویژه خود برای تحقق این تمدن بهره گیرد. نوشتار حاضر با بررسی منابع مکتوب و چندرسانه ای و مصاحبه با صاحب نظران این حوزه، از طریق روش کیفی «تحلیل پدیدارشناسی تفسیری (IPA)» و با کمک تکنیک «گونه شناسی»، به دنبال پاسخ به این پرسش محوری است که با مبنا قرار دادن جهت گیری تمدنی انقلاب اسلامی، رویکردهای شکل گرفته پس از انقلاب از نظر ظرفیت تمدنی چگونه گونه شناسی می شوند؟ به عبارتی دیگر، هر یک از رویکردهای مهدویت _ که پس از انقلاب اسلامی پدید آمده اند _ برای تحقق رویکرد تمدنی انقلاب اسلامی چه ظرفیتی دارند؟
لحن (خطا) در قرائت قرآن و گونه شناسی علل و اسباب آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قرائت قرآن که بر هر مسلمانی واجب است، از اصول و قواعد لازم الاجرایی برخوردار است تا حروف، کلمات و جملات قرآن، صحیح و درست خوانده شده و لفظ و معنای قرآن به خوبی ادا و منتقل گردد. به صحیح و درست خوانده نشدن این عناصر، «لحن» گفته می شود و دارای علل و اسبابی است که شناخت آنها، کمک بسزایی به آسیب شناسی خطاهای قرائت قرآن توسط قاریان می کند.
در این مقاله ابتدا تلاش شده است که لحن از نظر لغت و اصطلاح به اختصار توضیح داده شده و سپس اقسام و انواع لحن از جهات مختلف ذکر شود و پس از نگاهی اجمالی به پیشینه بحث، به ذکر گونه های مختلف اسباب و علل وقوع لحن در قرائت قرآن پرداخته می شود. برخی از این اسباب، عدم آشنایی قاری به احکام قرائت، عدم آشنایی قاری به تفسیر، عدم آشنایی قاری به قواعد نحوی و صرفی، عدم آشنایی قاری با لحن بیان (تنغیم)، مشکلات رسم الخطی و ... است.
گونه شناسی تهاجم ماهواره از منظر قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
رسالت رسانه به عنوان وسیلة ارتباط جمعی و فرامکانی تأثیرگذاری بر فکر و اندیشةملّت هاست. جهان غرب که اصلی ترین رقیب در برابر اسلام است، با استفادة ابزاری از رسانه هایی مانند ماهواره به عنوان اسلحه ای مخفی، در صدد ضربه زدن به جامعة اسلامی و پیشبرد اهداف استعماری خویش است و از این طریق، ذهن و عقیدة دیگران را برای پذیرفتن اندیشه و عقیدة خویش آماده و مهیّا کرده است و با استحالة فرهنگی، الگوهای خویش را جایگزین فرهنگ بومی ملّت ها می کند. البتّه منظور از جهان غرب، جهت و موقعیّت جغرافیایی نیست، بلکه منظور، تفکّر و نوع رفتار استعماری و مخرّب نسبت به ملّت هاست که منشاء آن از سوی جهان غرب پایه ریزی شده است. هدف اصلی از این اقدامات، در سلطة خویش نگاه داشتن ملّت ها و سروری و رهبری بر جهان است. دین مبین اسلام به عنوان آخرین و کامل ترین دین الهی، دستور العمل هایی دارد که با انجام آنها و رعایت حدود الهی، می توان بر دسیسه های شیطانی پیروز گشت. غلبه بر هجمة فرهنگی غرب نیز از این موارد مستثنی نیست. این مقاله در صدد شناساندن هجمه های این تفکّر غربی است که از طریق شبکه های ماهواره ای بر پیکرة ملّت هایی وارد می شود که در تقابل فکری و رفتاری با آنها هستند. برای تبیین این هجمه ها و مصونیّت از آسیب های ناشی از آن، به سفارش پیامبر اکرم(ص)، به «ثقلین» چنگ زده ایم و به قرآن کریم و احادیث نورانی اهل بیت(ع)متمسّک شده ایم.
گونه شناسی انتقادات بر تفسیر عرفانی و تحلیل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر عرفانی یکی از قدیمی ترین گونه های تفسیری است. جهان بینی مخصوص عرفا و سبک خاص نگارشی ایشان موجب شده این گونه ی تفسیری در دوران مختلف و از ابعاد متنوع مورد نقد قرار بگیرد. این تنوع انتقادات ریشه یابی به جا بودن یا صحیح نبودن انتقادات را کمی دشوار می نماید به همین خاطر با گونه شناسی این انتقادات در گام اول می بایست ریشه و منشأ هر انتقادی که در این زمینه مطرح گردیده است را مشخص نمود و در گام بعدی با تحلیل هر کدام از این گونه ها اعتبار یا عدم اعتبار آن ها را تعیین کرد، تا نهایتاً امکان تصمیم گیری نهایی در زمینه داوری در مورد این انتقادات فراهم آید. مقاله پیش رو با توجه به این دو گام به بحث و بررسی انتقادهایی که تاکنون در زمینه تفسیر عرفانی ارائه شده است پرداخته و شیوه نقدی متفاوت را در مواجهه با این تفاسیر پیشنهاد می نماید.
شناسایی الگوهای رفتاری کاربران فناوری اطلاعات دانشگاه ولی عصر رفسنجان: پژوهشی بر مبنای روش کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر ذهنیت های اعضای دانشگاه ولی عصر رفسنجان را دربارة کاربرد فناوری اطلاعات مطالعه می کند و با به کارگیری روش کیو به دنبال شناخت ذهنیت های گروه های مختلف دربارة کاربرد فناوری اطلاعات است. بر این اساس بعد از مطالعة تالار گفتمان (دیدگاه های مختلف دربارة موضوع پژوهش)، نمونة مناسب کیو به صورت 42 گویه که نمایندة تالار گفتمان است، انتخاب شد. سپس، نمونة افراد مورد نیاز برای مطالعه شامل 58 نفر از استادان، دانشجویان و کارکنان دانشگاه انتخاب شدند و پرسشنامة کیو در اختیار آن ها قرار گرفت. بعد از جمع آوری و تحلیل داده ها سه الگوی ذهنی آشکار شد که بر اساس گزاره های متمایزکننده بدین صورت نامگذاری شد: دیده بانان[Mj1] علم، همه فن حریف ها و سرگردانان بی اعتنا. نتایج پژوهش نشان می دهد الگوی ذهنی دیده بانان علم به دلیل تعداد بیشتر مشارکت کنندگان و جایگاه مهم مشارکت کنندگان نمایندة این الگوی ذهنی در مطالعة کیو، نسبت به سایر الگوها غالب بود.
بررسی ساختاری- معنایی ژانر تعلیمی و نمونه های آن با تکیه بر مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادب پارسی به مبحث انواع ادبی توجه چندانی نشده است. نوع یا گونه تعلیمی که از گونه های پذیرفته شده میان ادیبان و منتقدان ادبی زبان فارسی است نیز از این قاعده مستثنا نیست. در بیشتر کتاب هایی که در زمینه انواع نگاشته شده است، از گونه تعلیمی سخن به میان آمده است اما به نظر می رسد که تعاریف و دسته بندی ها به بازنگری نیاز داشته باشد. در این مقاله با بررسی ساختاری- معنایی، به تبیین این گونه و نمونه های آن با تکیه بر متونی که در نوع خود برجسته است، پرداخته می شود و دسته بندی منطقی و کاملی از نمونه های این گونه ادبی ارائه می شود. مشکل تداخل و آمیزش گونه ها چالشی بر سر راه بحث انواع است اما به ناچار نویسندگان این مقاله نخست گونه ها و نمونه های آن را تبیین و تحدید کرده اند و برای هر یک از نمونه های گونه تعلیمی چهارچوب های مشخص محتوایی- ساختاری تعیین کرده اند؛ سپس ویژگی های هر یک از سه بعد زبانی، بلاغی و اندیشه ای و نمونه هایی از شعر و نثر ذکر کرده اند. همچنین با آوردن حکایتی از مثنوی به عنوان نمونه، نشان داده اند که همه نمونه های تعلیمی در لایه های مختلف حکایات مثنوی وجود دارد و این دلیل دیگری بر خاص بودن این اثر جاودانه است.
رده بندی داستانهای عاشقانه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان عاشقانه یکی از انواع ادبی دیرینه و پرطرفدارِ ادب فارسی است. هدف این مقاله بازشناخت این نوع ادبی کهن و محبوب است. برای این منظور از ریخت شناسی، که یکی از ابزارهای دانش گونه شناسی در شناخت انواع ادبیِ روایی است، بهره گرفته شده است. در این مقاله با ریخت شناسی بیست و دو منظومه عاشقانه به عنوان شکل غالب و مقبول داستان عاشقانه در ادبیات فارسی به شناسایی خویشکاری ها، شخصیت ها، الگوی روایی و طبقه بندی داستان های عاشقانه پرداخته ایم و نهایتاً داستان عاشقانه را به مثابه یک گونه ادبی فارسی، روایتی دارای یک صحنه آغازین و بیست و دو خویشکاری دانسته ایم که پنج شخصیت اصلی در آن ایفای نقش می کنند و از یک الگویِ تقریباً واحدِ روایی پیروی می کند. این گونه ادبی با توجه به دو معیار حضور/ عدم حضور خویشکاری «رفع مانع» و شیوه پایان-بندی (فرایند خویشکاری های پایانی)، دارای سه الگوی روایی فرعی یا سه زیرگونه داستان عاشقانه مادی، داستان عاشقانه معنوی و داستان عاشقانه مادی- معنوی است.
معنا و مبنای وکالت پارلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بنیان شناسی فقهی نمایندگی مجلس در نظام جمهوری اسلامی با توجه به ویژگی های نظام و تفاوت بنیادینِ آن با نظام های عرفی اهمیت دارد. در نظام های عرفی، چگونگی رابطه نماینده مجلس با مردم، از نظر حقوقی تعیین کننده جایگاه و نقش نماینده، مسئولیت ها و وظایف اوست؛ اما به دلیل بنیان فقهی نظام اسلامی ایران، پی بردن به جایگاهِ حقوقی و فقهی نماینده مجلس تنها به بررسی رابطه نماینده مجلس با مردم خلاصه نمی شود، بلکه رابطه نماینده با جایگاه ولی فقیه نیز به همان اندازه مهم است.
این گفتار با روش استنادی در پی آن است که نشان دهد گرچه به گونه هایی از رابطه، مانند وکالت و نیابت در این زمینه توجه شده است، به نظر می رسد این گونه ها، هر کدام، تنها به یکی از رابطه ها (رابطه نماینده با مردم، یا رابطه نماینده با ولی فقیه) توجه دارد و هیچ کدام، به هر دو رابطه همزمان و در یک نظریه توجه نداشته اند؛ درحالی که ضرورت بنیان شناسی فقهیِ این دو رابطه، به طور همزمان در یک نظریه، احساس می شود.
گونه شناسی معنویت گرایان جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گونه شناسی و یا تقسیم و تفکیک انواع پدیده های اجتماعی براساس توجه به ویژگی های مشترک در کنار وجوه ممیزه به مطالعه دقیق تر امور و شناخت بهتر واقعیت های اجتماعی کمک می کند. چرا که از آشفتگی و درهم ریختگی ذهنی کاسته و قدرت تمیز انواع پدیده های اجتماعی را که در نظر اول غیرقابل تفکیک به نظر می رسند، فراهم می سازد. مقاله حاضر با هدف ابهام زدایی از پدیده معنویت گرایی جدید و گروندگان به آن و تلاش برای پرهیز از خلط آن با پدیده های مشابه چون جنبش های نوپدید دینی، با مرور و بررسی گونه شناسی های صورت گرفته، تعاریف معنویت گرایی جدید و سایر مطالعات نظری، گونه شناسی نظری جدیدی معرفی می کند که نه تنها ضعف های گونه شناسی های پیشین را مرتفع می سازد، بلکه ارتقاء توان تجرید را با برجسته سازی تمایزات به دنبال خواهد داشت. نتیجه این بررسی استخراج 15 سنخ از معنویت گرایان جدید براساس 5 دلیل گرایش (روشنگری، التیام بخشی روحی روانی، کسب موفقیت، سرگرمی و رفع مشکلات جسمانی) در 3 شکل گرایش (مخاطب، مشتری و عضو جنبش/جماعت) است.
جوامع روایی فریقین و گزاره نقصان ایمان زنان (گونه ها، مصادر و اسناد)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
کاستی ایمان زنان گزاره ای است که در خطبه 80 نهج البلاغه و برخی دیگر از روایات اسلامی آمده و از دیر باز با چالش ها و ابهامات فراوانی همراه بوده است. بدیهی است که خاستگاه این نگره را باید در متون روایی فریقین رد یابی کرد. این گزاره روایی زمانی اعتبار لازم برای تحلیل و استناد در آموزه های دینی را پیدا می کند که از حیث اسناد و مصادر شرایط اعتبار را داشته باشد. از این رو، این مقاله کوشیده است تا علاوه بر گونه شناسی روایات کاستی ایمان زنان، به اعتبار سنجی سندی و مصدری آنها بپردازد که در نهایت اعتبار نسبی اسناد و مصادر آن مورد تایید قرار گرفته است.
از منظر نزاع تا منظر دفاع؛ مفاهیم و گونه های پیوند منظر با جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۴
حوزه های تخصصی:
جنگ و نزاع بخش تاریک و تلخ تجربه بشری است که تلاش ها برای اجتناب از آن برخی مواقع غیرممکن بوده است. این نوشتار با نگرشی متنی به پدیده جنگ، منظر را از صرف قرارگاهی برای تحقق آن به مثابه محصولی برای درک واقعیت جنگ و انتقال تجارب و مفاهیم موجود در آن تلقی می کند. به این ترتیب، این نوشتار با مطالعه ادبیات موضوع حوزه منظر جنگ، با ایجاد تمایز میان دو مفهوم «جنگ» و «نزاع»، این فرضیه را مطرح می کند که در رابطه ای دیالکتیکی میان منظر و نزاع، در شرایط مختلف، گونه هایی از «منظر نزاع» تولید و بازتولید می شود که برخلاف دیگر دسته بندی های ا موجود، فرآیند محور بوده و به همین سبب تعریف پذیرتر و قابل ارزیابی تر است. با این رویکرد، رابطه منظر و نزاع طبقه بندی شده، دسته بندی جدیدی در حوزه رابطه منظر و جنگ ارائه و سه گونه منظر نزاع شامل «منظر نزاع پیشا-جنگ»، «منظر نزاع حین جنگ» (منظر جنگ یا منظر کارزار) و «منظر نزاع پسا-جنگ» معرفی می شود. دو نکته اساسی در این طبقه بندی یکی، مفهوم «ارزش منظر» در شناسایی و حفظ مناظر نزاع است که فهم آن نیازمند نگرش های متنی و میان رشته ای است و دیگری «قابلیت تغییرپذیری» این مناظر جهت تبدیل شدن از یکی به دیگری است که توجه به وضعیت نهایی منظر و پایش مستمر آن را طلب می نماید. درحالی که منظر نزاع پیش و حین جنگ با حذف عامل بیرونی نزاع، شکل اولیه خود را به دست می آورند و یا به عبارتی «تولید» می شوند، منظر نزاع پسا-جنگ با حذف آن عامل، خلق شده و به انحا و اشکال گوناگون ادبی، سینمایی، شهری، خاطرهای و مانند آن «بازتولید» می شود.
گونه شناسی خانه های سنتی (مطالعه موردی: روستای هلسم- شهرستان چرداول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری بومی روستایی مناطق غربی ایران، در گذر زمان، به آرامی تکامل یافته و دارای بنیان ها، مؤلفه ها و مبانی نظری مرتبط با ساختار مختص به خود شده است؛ به گونه ای که از گزند تهاجم تفکرات به اصطلاح وارداتی، مصون مانده و اصالت و بکر بودن خود را حفظ کرده است؛ از طرفی، روستاهای این مناطق، معماری ویژه ای بر اساس نوع توپوگرافی و اقلیم منطقه دارند که در این میان، روستای هلسم در شهرستان چرداول، نمونه ای شاخص و دارای اهمیتی ویژه به حساب می آید. اطلاعات این مقاله که با هدف بررسی و تحلیل گونه های معماری بومی و سنتی روستای هلسم نگاشته شده، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری آن نیز، مشتمل بر 150 بنای مسکونی و 45 خانه سنتی است که دارای معماری ارزشمندی هستند. در این پژوهش، ضمن توصیف عوامل شکل دهنده به بافت روستا؛ مانند: اقلیم و وضعیت جغرافیایی؛ عناصر کالبدی، گونه شناسی بناها و فضاهای موجود در آن نیز معرفی شده است؛ همچنین این پژوهش، نشان می دهد که بیشتر بناها در این روستا برای بهره گیری از تابش آفتاب در فصل زمستان، جهتی رو به جنوب دارند و معابر نیز در جهتی شرقی - غربی شکل گرفته اند؛ همچنین در بافت روستای هلسم دو گونه معماری؛ شامل: خانه های طارمه دار (در دو نوعِ دو و چند اتاقه) و خانه های فاقد طارمه یا دوطبقه وجود دارد. فضاهای سکونتی و خدماتی در خانه های طارمه دار، دور از هم؛ ولی در یک سطح ایجاد شده است؛ اما فضای مسکونی در خانه های فاقد طارمه، به دلیل توپوگرافی دامنه کوه؛ همچنین بهره مندی از گرمای ناشی از وجود حیوانات در طبقه همکف، بر روی طویله قرار گرفته است. در این میان، خانه های طارمه دار چند اتاقه با 64٪ (بیشترین)، خانه های طارمه دار دو اتاقه فاقد نشیمن با 27٪ و خانه های فاقد طارمه با 9٪ (کمترین)، بافت سنتی روستا را تشکیل می دهند.
گونه شناسی معجزات پیامبر(ص) در کتاب شرف النبی واعظ خرگوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اوایل سده سوم هجری استقلال دلائل نگاری که به معجزات پیامبر(ص) میپرداخت، از سیره نگاری نشان از تحول در نگارش سیره است. این جدایی زمانی اتفاق افتاد که نیاز جامعه به دریافت و فهم معجزات پیامبر(ص) افزونتر شد. به عبارتی برای شاخص نشان دادن شخصیت پیامبر(ص) از دیگران، دلائل نگاری با هدف نگارش احوال پیامبر (ص) به عنوان صاحب شریعت، اخلاق و معجزات ایشان به سرعت رواج یافت. کتاب شرف النبی با اختصاص به معجزات پیامبر(ص) در نیمه دوم سده چهارم هجری از مهمترین آثار مدون در این حوزه است. این اثر در مقایسه با دیگر کتابهای دلائل از حجم کمتر و نظم ویژه برخوردار است. در پژوهش حاضر بوسیله منطق اکتشافی و بهره گیری از روش های کمی و با روش برداشت محتوایی از معجزات مطرح شده در کتاب خرگوشی، طیفی ترسیم میشود تا فرایند تمرکز و پراکندگی حاکم بر تعداد وتنوع معجزات نشان داده شود. نتایج بررسی معجزات در کتاب خرگوشی، تمرکز روایات بر معجزات کرامتی کمالاتی را نشان میدهد. روایات معجزات تحدی طلبانه در پراکندگی بوده و توجه به معجزات نفرینی مجازاتی و سپس گونه مبارزهای تحدی طلبانه از کمترین درصد بسامد برخوردار است.