مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
طبیعت
حوزه های تخصصی:
بسیاری از صاحبنظران امروز، جغرافیای انسانی را دانش مطالعه جامعه و فضا می دانند. این در حالی است که مدت ها جغرافیای انسانی به مثابه اکولوژی انسانی تلقی می شد و این به معنای روابط انسان با طبیعت یا به عبارت واضح تر انسان و محیط بود. بطور موازی از سالهای 1970 جغرافیای طبیعی با روی آوری به اکولوژی، محیط زیست را جایگزین محیط نمود.
با توجه به سؤالاتی که در این زمینه مطرح می-باشد. جادارد که جهت گیریهای دو گانه ای که موجب تحول در اهداف جغرافیای انسانی و جغرافیای طبیعی گردید؛ و به مدل هائی که الهام بخش جغرافیادانان در دو حوزه انسانی و طبیعی شده است بپردازیم. همچنین ضرورت دارد تا بر مفاهیمی چون محیط و یا محیط زیست که توسط جامعه جغرافیائی بطور وسیعی بکار رفته ولی در با ابهاماتی مواجه است تامل نمائیم. علاوه بر این، نگاه ژرف تری بر مفهوم رابطه انسان و محیط که بسته به رویکردهایی مختلف، جهت های مختلفی بخود می گیرد را ضروری می نماید.
روان شناسی رنگ ها در قرآن و حدیث(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جهان هستی با همه شگفتی هایش، پیش روی ماست. خالق زیبا آفرین و حکیم، اجزاء عالم را در اَشکال و اندازه های مختلف آفرید و با رنگ های گوناگون و جذاب بیاراست تا بشر ـ برترین مخلوقش ـ با جهان و پدیده های آن ارتباطی عمیق و سرشار از احساس برقرار کند ؛ در درک و فهم اسرار آن توفیق یابد و آسان تر به اهدافش دست یابد.
آیات وحی و کلمات پیشوایان دین، بر نقش رنگ ها و گوناگونیشان در خلقت جهان، به گونه مستقیم یا غیر مستقیم توجه داده اند. کشف این ارتباطات و دلالت رنگ ها بر مفاهیم، در زندگی معنوی و مادی بشر نقش به سزایی خواهد داشت.
جدیدترین نظریه قانون طبیعی در بوته نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه حقوق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
آموزه «قانون طبیعی» در خلال قرن های متمادی به گونه هایی متفاوت تفسیر شده است. این آموزه مشتمل بر گستره پهناوری از نظریه هاست که از زمان تمدن یونان باستان تا عصر حاضر، در حوزه های علوم اجتماعی نقش محوری ایفا کرده است. امروزه جدیدترین و یکی از پرطرفدارترین قرائت های مربوط به قانون طبیعی، تفسیر جان فینیس از نظریه توماس آکوئیناس درباره قانون طبیعی است. به حکم این قرائت، تنها در صورتی یک عمل حکیمانه است که انگیزه انسان از انجام آن وصول به یکی از خیرهای اصیل باشد. براساس این نظریه، خیر های پایه و اصیل بشری عبارتند از: حیات مادی، دانش، مهارت در کار و تفریح، دوستی، ازدواج، عقلانیت عملی و دین. ویژگی های مشترک این خیر ها بداهت، ذاتی بودن، عدم ارتباط با یکدیگر، اهمیت یکسان و عدم ابتناءآن ها بر واقعیت است.
این نوشتار بعد از توضیح مختصری درباره نظریه فینیس درباره قانون طبیعی به نقد و بررسی این نظریه بر اساس تعالیم حکمت متعالیه اسلامی می پردازد.
هماهنگى طبیعت و شریعت مبناى حق و عدالت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه زمستان ۱۳۸۸ شماره ۶۲
حوزه های تخصصی:
استاد مطهرى حقوق طبیعى و فطرى را مبنا و پشتوانه حقوق موضوعه بسیارى از مقررات و قوانین اسلامى از جمله مقررات درباره طبیعت و محیط زیست و حیوانات مى داند و تفسیر برخى از حقوق را بدون توجه به حقوق طبیعى و اصل غایى ناممکن مى انگارد. این مسئله تنها در فلسفه الهى مطرح است و فلسفه مادى غرب اگرچه به حقوق بشر, طبیعت, حیوانات و محیط زیست پرداخته, مبناى صحیحى براى توجیه آن ندارد; زیرا به اصل غائیت و هدف دارى جهان هستى توجه نمى کند. وى نام این نظریه را حقوق فطرى و طبیعى یا (نظریه حقوق عقلى) مى نامد که بر چند اصل استوار است: اصل غائیت, اصل هماهنگى نظام تکوین و نظام تشریع, اصل هم دوشى حق و تکلیف و حقوق طبیعى.
تحولات مفهوم طبیعت و نقش آن در شکل گیری فضای معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم طبیعت و چگونگی نگاه به آن در طول تاریخ از مفاهیم بنیادین در تفسیر هستی، علم و هنر بوده است، پیچیدگی مفهوم طبیعت، پژوهش درباره آن را به خصوص پس از تغییرات اساسی در زندگی دوران مدرن ضروری میسازد. پس از انقلاب صنعتی، انسان به روش ها و ابزارهای جدید دست یافت و در علوم، تکنولوژی و تولید پیشرفت کرد؛ در این مرحله زمانی طبیعت به عنوان مهمترین منبع مواد خام به صورت بیرویه مورد بهره برداری قرارگرفت، با کمبود منابع و آلودگی اکوسیستم و محیط زیست، توجه محافل مختلف علمی به موضوع ""طبیعت"" معطوف گردید؛ به گونه ای که امروزه حفظ محیط زیست و رسیدن به توسعه پایدار از موضوعات بنیادین جوامع علمی دنیا است. در همین راستا طراحی معماری نیز به عنوان هماهنگ کننده انسان، محیط و فضا در تعامل با طبیعت، رویکرد های مختلفی را اتخاذ کرده است. ازاین رو بررسی نسبت های معماری و طبیعت ضروری به نظر میرسد تا تعریفی مناسب از تمامیت طبیعت و مفهوم پایداری، در حوزه معماری به دست آید. پژوهش حاضر با بررسی مفهوم طبیعت در معماری و نسبت آن با محتوا، فرم و ماد? معماری تلاش میکند بستری مناسب برای تفسیر ارتباطِ اصیل میان این دو مهیا نموده و در نهایت الگویی برای توسعه این مفهوم و کیفیت ارتباط معماری و طبیعت ارائه نماید.
تحلیلی بر فرهنگ زیست محیطی مردم اصفهان و برخی از عوامل موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر، فرهنگ زیست محیطی مردم اصفهان که با سه شاخص آگاهی زیست محیطی، نگرش زیست محیطی و رفتار زیست محیطی مشخص شده، بررسی گردیده است. جامعه آماری تحقیق جمعیت 15 سال به بالای شهر اصفهان و حجم نمونه با سطح اطمینان 95 درصد 322 نفر بوده که به شیوه ترکیبی احتمالی خوشه ای- طبقه ای انتخاب شده اند. شیوه تحقیق پیمایشی و ابزار ...
مقایسه تصویرآفرینی از طبیعت در مثنوی های عرفانی قرن هفتم (حدیقه سنایی، مثنوی های تمثیلی عطار نیشابوری و مثنوی مولوی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نگارنده بر آن است ضمن بیان اجمالی نحوه به کارگیری تصاویر طبیعت و مناظر مختلف آن در شعر غیر عرفانی به تفاوت نحوه کاربرد این عناصر در مثنوی حدیقه سنایی، مثنوی های تمثیلی عطار و مثنوی مولوی که از دیدگاه اندیشه به هم نزدیک هستند، بپردازد.در یک نگاه اجمالی به دوره های مختلف شعر فارسی، این نکته روشن است که شعر فارسی در هیچ دوره ای از بهره مندی از طبیعت به روش تصویر آفرینی بی نیاز نبوده است.شاعران دوره اول شعر فارسی «سبک خراسان»، بیشتر نگارگر طبیعت هستند و سیری آفاقی دارند. در حالیکه در مثنوی مولوی و شاعران هم فکر و هم عصر او این سیر انفسی است و طبیعت به عنوان ابزاری برای القای معانی به کار می رود. مطلبی که در اینجا قابل تامل است اینکه نحوه کاربرد و توصیف جلوه های طبیعت در آثار سنایی و عطار به صورت کلیشه ای و تکراری است، در حالی که در مثنوی مولوی، تصویر آفرینی صورتی متنوع تر داشته و با یک بیان جدید و منحصر به فرد مطرح شده است.
بررسی تطبیقی اشعار بدر شاکر و نیما یوشیج (عنوان عربی: دراسة مقارنة بین أشعار بدر شاکر السیاب و نیما یوشیج)
حوزه های تخصصی:
نیما یوشیج و بدر شاکرالسیاب، دو شاعر نوگرا و متجددند که در عین بعد مکانی و زمانی، روحیات مشابه و زبان شعری یکسان دارند؛ هر دو در روستا و دامان طبیعت بزرگ شده اند و برای ادامه تحصیل، وطن و دیار خود را ترک کرده اند. بیان تنهایی و غربت و طبیعت گرایی مشخصه بارز در اشعارشان است. همچنین نوعی رمزگرایی اجتماعی در اشعارشان به چشم می خورد، چنان که با الفاظی نمادگونه، دردهای اجتماعی و سکوت و خفقان دوران استبداد را بیان کرده اند.مقاله حاضر به دنبال پاسخی برای سوال های زیر است:1. زبان شعر دو شاعر چه تفاوت ها و شباهت هایی با هم دارد؟2. دلیل روی آوردن دو شاعر به شعر نو چه بوده و از چه زمانی آغاز شده است؟3. آیا تجدد و نوگرایی بدرشاکرالسیاب و نیما فقط در شکستن وزن و قالب است؟4. بارزترین تصویرپردازی ها در اشعار دو شاعر کدام اند؟چکیده عربی:یعتبر نیما یوشیج و بدر شاکر السیاب، شاعرین متجددین اللذین یتمیزان بخصائص مشترکة ولغة شعریة واحدة بالرغم من البعد الزمانی والمکانی بینهما؛ فکلاهما ترعرعا فی الریف وفی أحضان الطبیعة ثم غادرا موطنهما لمواصلة الدراسة. والسمات البارزة فی شعرهما هی التعبیر عن الوحدة والغربة والمیل إلی الطبیعة. کما یجد المتتبع لشعرهما نوعا من الرمزیة الاجتماعیة فی شعرهما بحیث عبّرا عن آلام المجتمع والصمت السائد فی فترة الاستبداد بألفاظ رمزیة.یحاول هذا المقال أن یجد جوابا للأسئلة التالیة:1. ما هی وجوه الاختلاف والاشتراک بین لغة الشاعرین الشعریة؟2. لماذا أقبل الشاعران علی الشعر الحر ولأیة دوافع؟3. هل ینحصر التجدد عند الشاعرین فی التغییر فی الأوزان والأشکال الشعریة؟ 4. ما هو أبرز الصور الشعریة فی شعر الشاعرین؟
مقایسه تطبیقی وصف طبیعت در دیوان صنوبری و منوچهری دامغانی (عنوان عربی: دراسة مقارنة لوصف الطبیعة فی دیوانی الصنوبری و منوتشهری دامغانی)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، وصف طبیعت در دیوان دو شاعر، صنوبری و منوچهری دامغانی، در چند قسمت، مقایسه و بررسی شده است:در قسمت اول، جایگاه و رسالت ادبیات تطبیقی بررسی و در قسمت دوم، مختصری از زندگینامه صنوبری و منوچهری بیان شده است. در بخش بعدی، ویژگی های ادبی، فرهنگی و محیطی عصر صنوبری و منوچهری به طور جداگانه آورده شده است. برای آشنایی با محیط و شرایط زندگی این دو شاعر، شخصیت آنها و انعکاس آن در دیوانشان بررسی و در ادامه، اغراض و ویژگی های ادبی صنوبری و منوچهری مطالعه می شود.وصف طبیعت، مهم ترین موضوع ادبی در دیوان دو شاعر است که صنوبری آن را در ادبیات عربی به یک نوع ادبی مستقل تبدیل ساختت. در پایان این قسمت، با توجه به تاثیر بسیاری که ادبیات عربی و شعرای عرب بر اشعار منوچهری داشته اند، تاثیر ادبیات عربی به طور عام و صنوبری به طور خاص در دیوان منوچهری بررسی شده است.چکیده عربی:درس هذا المقال وفی عدة أقسام، وصف الطبیعة فی دیوان الشاعرین، الصنوبری ومنوتشهری دامغانی، دراسة مقارنة:ألقی القسم الأول الضوء علی مکانة الأدب المقارن ووظائفه کما أن القسم الثانی تناول نبذة عن سیرة الشاعرین الصنوبری ومنوتشهری. وفی قسم آخر تم معالجة السمات الأدبیة، والثقافیة، والبیئیة فی عصر الشاعرین کلٍّ منها علی حدة. وللتعرف علی بیئة الشاعرین وظروف حیاتهما کان الاعتماد علی شخصیتهما وانعکاسها فی أشعارهما ثم عولجت مضامینهما الشعریة وسماتهما الأدبیة.یعتبر وصف الطبیعة من أهم الأغراض الشعریة فی دیوان الشاعرین والصنوبری جعل هذا الغرض کفرع أدبی مستقل فی الأدب العربی. وأخیرا وبالنظر إلی تأثیر الأدب العربی وشعراؤه علی منوتشهری، درس المقال تأثیر الأدب العربی علی هذا الشاعر بشکل عام وتأثیر الصنوبری علیه بشکل خاص فی دیوانه.
بودلر و سپهری، در جست و جوی بهشت گمشده (عنوان عربی: بودلر وسپهری بحثاً عن الجنة المفقودة)
حوزه های تخصصی:
شارل بودلر و سهراب سپهری ــ دو شاعر فرانسوی و ایرانی ــ از نظر اندیشه و هنر، نوآورترین شاعران عصر خود به شمار میروند. این دو شاعر درونگرا، دلزده از کره خاکی، با هدف پی بردن به حقیقت هستی و رسیدن به دنیای ایده آل، همواره در جست و جوی آرمان شهری هستند که در آن بیاسایند؛ از اینرو، به طبیعت، سفر، عرفان و... گرایش می یابند.در مقاله حاضر، به برخی اندیشه ها و مضامین شعر سپهری اشاره و این اندیشه ها و مضامین با مضامین اشعار بودلر همسنگ دانسته شده است. گرچه دیدگاههای سپهری و بودلر در مسیر جست و جوی بهشت گمشده خود، شباهتهای بسیاری دارند، تفاوتهای چشمگیری نیز دارند که آنها را از هم متمایز میکند. در این مقاله، همچنین، تشابه و تفاوتهای محتوایی و اندیشه شاعرانه این دو شاعر با رویکردی تطبیقی از منظر ادبی و عرفانی بررسی شده است.چکیده عربی:یعتبر شارل بودلر الشاعر الفرنسی وسهراب سپهری الشاعر الإیرانی من أکثر الشعراء إبداعا فی عصرهما. یرغب هذان الشاعران المنطویان علی نفسهما والنافران من الدنیا الدنیة فی الکشف عن حقیقة الوجود والوصول إلی العالم الأمثل باحثین عن مدینة فاضلة (یوتوبیا) للحصول علی الهدوء والسکینة ولذلک یمیلان إلی الطبیعة والسفر والعرفان وما إلی ذلک.یشیر هذا المقال إلی عدد من الأفکار والمضامین فی شعر سپهری لیبرهن علی تکافؤها ومضامین بودلر الشعریة بعد خضوعها للدراسة المقارنة. وبالرغم من المشابهات الموجودة بین نظرة الشاعرین فی بحثهما عن الجنة المفقودة إلا أن هناک مفارقات واضحة تمیّز کلّا من الشاعرین عن الآخر وهذا المقال یدرس المشابهات والمفارقات المضمونیة والفکریة بین الشاعرین دراسة مقارنة وبمنظار الأدب والعرفان.
تفسیر آیة آفاق و انفس در بستر تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای کشف معنای مراد آیات باید آنها را در همان بستر تاریخ نزولش مطالعه کرد. بر اثر بی توجهی به این مهم تفسیری که از بسیاری از آیات به دست داده می شود، با مراد واقعی آیات بسیار فاصله دارد. یکی از آیاتی که بیش تر در دوره های متأخر تفسیر نادرستی برای آن عرضه شده، آیة آفاق و انفس است. اغلب مراد از آفاق را عالم طبیعت یا عالم کبیر و مقصود از انفس را عالم انسان اعم از جسم و روح یا عالم صغیر یعنی خصوص روح می گیرند؛ حال که مراد واقعی این است که خداوند غلبة پیامبر اسلام(ص) و مسلمانان را بر مکه و نواحی اطراف مکه به مشرکان مکه نشان خواهد داد و از این رهگذر برای آنان روشن خواهد کرد که وعده های قرآن حق است و از سوی خداوند نازل شده است.
تعریف هنر و زیبایی نزد قاضی سعید قمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه برخی معتقدند که در بین فیلسوفان مسلمان اثری منحصراً درباره هنر و زیباییشناسی نمیتوان یافت، با بررسی آثار آن ها میتوان مباحث مربوط به هنر و زیباییشناسی را استخراج کرد. در این بین، قاضی سعید قمی از جمله اندیشمندان مسلمانی است که برخی از مباحث مربوط به هنر و زیبایی را در تعلیقاتی که بر میمر چهارم کتاب اثولوجیا نگاشته، به طور مستقل ذکر کرده است. پرسش بنیادین نوشتار حاضر این است که هنر و زیبایی نزد قاضی سعید قمی به چه معناست و او از چه منظری به این مقولات نگریسته است. مفروض مقاله حاضر این است که قاضی سعید در این اثر زیبایی را به زیبایی معقول و محسوس تقسیم کرده و زیبایی محسوس را تجلّی زیبایی معقول میداند و جملگی زیباییها را تجلّی زیبایی نورالانوار میداند. او در ادامه ضمن تأکید بر نقش خیال متّصل و منفصل در آفرینش زیبایی، هنر را تجلّی صورت زیبای هنرمند بر ماده محسوس میداند. وی زیبایی هنری را عاملی برای تکمیل زیبایی طبیعت میداند.
واژه ارسطویی «اوسیا» و نارسایی برخی از ترجمه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«اوسیا» برگرفته از «ایمی» (وجود داشتن)، مفهومی اساسی در هستی شناسی ارسطو است. امّا به رغم این اهمّیّت، نصّ آثار ارسطو در این باره یکدست و همگون نیست و افزون بر آن، گزینه هایی که اغلب مترجمان در ترجمه آن برگزیده یا ساخته اند، در معرض اشکال و ایراد است. در زبان لاتین نخستین مترجمان essentia را برگزیدند که به لحاظ دلالت بر «وجود» وافی به مقصود بود ولی دیری نپایید که این گزینه به سود substantia منسوخ شد. صورت انگلیسی این واژه لاتین نیز به خطا معادل «اوسیا» تلقّی شد و هنوز غالب است. با این وجود، انگلیسی زبانان در صدد تغییر برآمده اند و در نتیجه واژه entity به عنوان گزینه ای مناسب جای خود را به تدریج باز می کند. امّا در محافل عرب زبان اشکال به قوّت خود باقی است و اقدامی صورت نگرفته است. هیچ یک از واژگان «ذات»، «جوهر»، و «طبیعت» کارکرد واژه «اوسیا» را ندارد. بدون تردید چنین وضعی در درک و فهم از هستی شناسی ارسطو آثار منفی بر جا گذاشته است.
بررسی نقش های جنسیتی در خاله سوسکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی نقش های جنسیتی و چگونگی القای آن ها به مخاطب، جایگاه اختصاص یافته به زنان از سوی نظام مردسالار، نقش های همسر و دختر، نگاه مرد و رابطه ی زن و طبیعت در داستان خاله سوسکه از قصّه های صبحی است. شیوه ی پژوهش بر اساس تمایز جنس و جنسیت و در چارچوب نظریه ی فمنیسم (زن گرا) است. به غیر از اشاره های بسیار مختصر در سه کتاب، تاکنون درباره ی این داستان نوشتاری پژوهشی انجام نگرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، گفتمان مردسالار در ساختن عناصر زیر نقش مهمی دارد: ساختن نقش های جنسیتی و ارزش ها و ملاک های مرتبط با آن ها؛ ارائه و القای آن ها به مخاطب از راه های گوناگون از جمله ادبیات کودک. گفتنی است موارد پیش گفته، نظام مردسالاری را در نظام اجتماعی فرهنگی تقویت می کند
تحلیل و بررسی سمبل های اجتماعی در سروده های امیرهوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سمبل یکی از ابزار تصویرآفرینی است و مهم ترین ویژگی آن، نداشتن یک معنی مشخص و صریح است؛ به همین دلیل از یک سمبل، معانی مختلفی برداشت می شود. در دوره ی پهلوی از آن جا که فضای استبداد ، به نویسندگان و منتقدان اجتماعی، اجازه ی انتقاد صریح را نمی داد، در زبان و فکر شاعران و ادبیان، سمبل بسیار مورد توجه قرارگرفت. به کارگیری جدی سمبل برای هدف های اجتماعی، از دوره ی نیما آغاز شد و در شعر شاعران پس از نیما چون نادرپور، اخوان، شاملو و ...، رشد و گسترش یافت. ابتهاج نیز که شاعری متعهد به نظر می رسد و از عرصه ی اجتماع و تب و تاب های جامعه به دور نبوده، از سمبل در جایگاه وسیله ای برای بیان مضامین و مفاهیم اجتماعی، استفاده کرده است. می توان گفت خاستگاه بیش تر نمادهای شعر او «طبیعت»، «رنگ ها» و «ابزار زندگی» است. در اشعار اجتماعی سایه می توان دو دسته نماد یافت: یکی نمادهای مرسوم (شب، صبح، دریا، جنگل، بهار، خورشید، چراغ و...) و دیگری نمادهای ابداعی (چمن، پرده، پنجره، تبر، سبزه، کال و... ). همراهی این نمادها با برخی از آرایه های ادبی همچون مراعات النظیر، تضاد، تشبیه و...، جایگاه ادبی سمبل ها را برجسته تر کرده است. سایه نه تنها در حیطه ی اشعار اجتماعی، بلکه در اشعار تغزلی هم، از سمبل استفاده کرده است؛ اما سمبل های اجتماعی او برجسته تر و تاثیرگذار تر از سمبل های عاشقانه ی اوست.
رویکردهای انسانی به «شهر» در شعر معاصر عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر از آغاز پیدایش تا امروز، همواره رابطه ای گسترده با انسان داشته، گاه در کنار او، و گاه در برابرش قد برافراشته است. انعکاس این کنش ها و واکنش های انسانی در ادبیات به ویژه در شعر مدرن، نمودی بسیار مشخص دارد. مقاله حاضر می کوشد رویکردهای انسانی شهر را در شعر معاصر عربی و فارسی در کنار یکدیگر مورد مطالعه قرار دهد، ضمن تبیین جایگاه شهر و انگیزه های طرح آن در شعر امروز، به برخورد شهر، طبیعت و ارزش های انسانی در این بستر بپردازد و مسائل اجتماعی را در مواجهه با آن جستجو کند. علاوه بر آن، آرمان شهر نیز به عنوان یکی از جلوه های بارز حضور شهر در شعر معاصر عربی و فارسی بررسی خواهد شد.
این تحقیق نشان می دهد که شهر با همه زرق وبرق های ظاهری در تعاملی دوگانه با انسان معاصر است؛ از طرفی، دوری گزیدن از آن، فریادی پربسامد می شود و از طرف دیگر، هیچ کس در عمل از این پدیده اجتماعی رویگردان نیست. با وجود گرایش به روستا و طبیعت، شاعران همواره در شهر به دنبال اهداف خود روان اند و می کوشند آن را مطابق با آرمان های خویش تغییر دهند.
جلوه های رمانتیسم در شعر مقاومت سیدحسن حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیدحسن حسینی یکی از شاعران بسیار توانای معاصر است که بخش عمده ای از اشعار خود را به توصیف دلاوری های مردانه ی فرزندان این سرزمین در عرصه ی پایداری و مقاومت اختصاص داده است. بر غالب این اشعار اصول حاکم بر مکتب رمانتیسم حاکم است؛ اما حسینی در سایه ی اعتقادات مذهبی، آرمان های انقلابی و تعهدات اجتماعی خویش، اندیشه ها و مضامین رمانتیکی را تعالی بخشیده و درونمایه هایی بر آن ها افزوده است که همگی در خدمت به تصویر کشیدن خون و شرف و نبرد جاودانه ی حق و باطل می باشند. حسینی رمانتیسمی انتقادی - اجتماعی دارد. وی از بسیاری از مظاهر زندگی مدرن انتقاد می کند و معتقد است که عشق، انسانیت،پاکی، سادگی و حقیقت زندگی در این عصر گم شده است. این مقاله به روش تحلیل محتوا به بررسی جلوه های این مکتب ادبی در شعر شاعر می پردازد.