مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
طبیعت
منبع:
پیکره دوره سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۶
7 - 23
حوزه های تخصصی:
تا سده ی نوزده نظام اقلیدس را یگانه توصیف از جهان می پنداشتند. بعده ا روش ن ش د که هندسه ی اقلیدسی هی چ الگویی برای مسائلی چ ون پدیده های به ظاه ر بی نظ م درخ ت، ساحل دریا، اقتص اد، تاریخ و... ندارد. پس هندس ه ه ای نا اقلیدسی؛ مانند هندسه ی فرکتالی ایجاد شدند. بنوا مندلبروت ریاضیدان لهستانی، توانست یکی از نظریه های مطرح شده ی ریاضی از سال1861 را به صورت هندسه ی جدیدی ارائه دهد که به آن هندسه ی بدون اندازه یا فرکتالی (برخالی) گویند. این هندسه حاصل نظریه ی آشوب و خوانش ترسیمی آن، و از شاخه های جدید ریاضیات با ارائه ی مفهوم جدیدی از بعد فیزیکی و مفاهیمی مانند «خودهمانندی» و «خود تمایلی» است که در برابر تفسیر و شبیه سازی اشکال مختلف طبیعت انعطاف بی نظیری نشان داده است. نظریه ی آشوب و هندسه ی فرکتالی کاربردهای وسیعی در علوم انسانی، هنر، گرافیک رایانه ای، تحلیل هنری پیدا کرد. هندسه فرکتالی دانشی در اختیار هنرمند، برای آفرینش طرح هایی بس نوین و همسو با روان طبیعت گرای اوست. در این پژوهش به دنبال یافتن کاربردهای فرکتال در هنر هستیم با این پرسش اصلی که در کدام بخش از هنرها، ردپای هندسه ی فرکتالی را می توان دید. منابع اختصاصی درباره ی فرکتال و هنر، پراکنده و بیش تر به صورت مقاله است. برای گردآوری داده های مورد نیاز از روش کتابخانه ای، و برای تحلیل داده ها از روش توصیفی استفاده شد. دانش فرکتال امکانی در اختیار هنرمند است برای آفرینش طرح هایی بس نوین و باشکوه که با روان طبیعت گرای آدمی همسو است و فرکتال آفرینش همه گونه طرح غیرتکراری را برای هنرمند امکان پذیر می کند.
نسبت اندیشه ماشین جانوری دکارت با رفتارهای زیست محیطی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به تأثیر اندیشه دکارت در باب حیوانات و نظریه موسوم به ماشین جانوری او بر رفتارهای زیست محیطی دوره مدرن می پردازد. ابتدا هشت فقره قابل انتساب به اندیشه دکارت در باب حیوانات (ماشین بودن، رفتار خودکار، اندیشه، زبان، خودآگاهی، آگاهی، احساس و حیات) ارزیابی شده اند. سپس سه آموزه کلیدی وحدت و یکپارچگی، بی مرتبه گی تکوینی و همین طور کنشگری غیرنفسانی به عنوان آموزه های اساسی قابل استخراج از اندیشه دکارت در باب حیوانات، طبیعت و حتی بدن انسانی پیشنهاد شده اند. در اینجا نشان داده ایم که این سه آموزه، اعم از آنکه دکارتی خوانده شوند یا نه، حضور و تأثیر عمیقی در رفتارهای بعضاً مخرب انسان دوره مدرن با طبیعت بر جای گذاشته اند و مهم تر از آن، تغییر نگرش و توجه او در باب برخی مفاهیم مانند «طبیعت» را رقم زده اند و آن را به مفاهیم و تعاریف انسان مدار و خودخواهانه تری فروکاسته اند. در انتها به این نکته پرداخته ایم که یکی از دلایل این رخداد، اجمال هستی شناختی ای است که محرک آن نه فقط سودای احکام یقینی در باب عالم بلکه دانش تجربی محدود دکارتی است و گذار از آن اجمال به تفصیل هستی شناختی، شرط برون رفت از این رویکرد و رفتار دکارتی با حیوانات و طبیعت است.
حفاظت بنیادین از محیط زیست و زمین با تکیه بر مفهوم سکنی گزیدن در اندیشه هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
65 - 91
حوزه های تخصصی:
نحوه ی تعامل ما با محیط زندگی مان بستگی وثیقی دارد به تلقی و نگرشی که درباره ی آن داریم. این تعامل گاهی نسبتی است سلطه جویانه میان انسان و محیط زیست و موجودات ، چنانکه در تفکر سوبژکتیو مدرن شاهد آن هستیم. نسبتی که زمینه ساز ایجاد و تشدید بحران های زیست محیطی شده و حیات زمین و موجودات را با تهدیدات جدی مواجه ساخته است. در مقابل، می توان نسبت دیگری را در نظر آورد که بر اساس آن آدمی در برابر جهان و درباره ی آن واجد نسبتی از سر خویشاوندی است. در میان متفکران معاصر تفکر هیدگر مشیر به نسبتی با محیط زیست است که بر اساس آن می توان بر بحران های زیست محیطی غلبه کرد. تفکری که در عین حال به مباحث این حوزه اعتباری عقلانی اعطا می کند. در این مقاله نشان داده می شود اندیشه ی هیدگر درباره ی وجود و سکنی گزیدن می تواند نگاه ما را در خصوص نسبت آدمی با خود و جهان تغییر دهد. بنابراین بر پایه ی مفهوم سکنی گزیدن و معنی زمین و طبیعت در اندیشه ی وی ، شیوه ی دیگری از مواجهه ی انسان با محیط زیست و زمین مورد بررسی قرار می گیرد، شیوه ای مبتنی بر ذات سکونت که مطابق آن انسان در مقام نگهدارنده و وارث زمین و موجودات، با آنها نسبت برقرار می کند.
بررسی تطبیقی انگاره های انسان شناسانه در ادبیات و تاثیر آن بر فرهنگ سیاسی (مورد فرانسه و انگلستان قرن 19)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۰ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۳
151 - 170
حوزه های تخصصی:
می توان انتظار داشت تفاوت ها در نوع نگرش به ذات، تواناییها و خصوصیات بشری سویه هایی گوناگون را در فرجام یک نظام اندیشگی رقم زند و از همین رو آثار چنین مبانی را در بستر فرهنگ سیاسی جوامع نیز می توان جستجو کرد. نوع برداشت و تصور از محدودیت ها و توانایی های بشری و کیفیت سیرت و طبیعت انسانی، سوژه ها را در قبال موقعیت و وضعیت خود در هستی انسانی شان به بصیرتی می رساند که در نحوه ی تصمیم گیری و اندیشه ی آنان در قبال چگونگی عمل ورزی سیاسی اجتماعی شان جهت می بخشد. در جریان این تحقیق با مطالعه ی ده رمان شاخص فرانسوی و انگلیسی قرن نوزدهم و تحلیل محتوای انسان شناختی آنها، رد پای نوع نگاه ماهوی و برداشت از سرشت انسان و در عین حال توالی آن در زیست سیاسی اجتماعی مردمان این کشورها مورد مقایسه قرار می گیرد.
بررسی و نقد اخلاق رواقی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال دوم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۷ (پیاپی ۲۹)
103 - 130
حوزه های تخصصی:
بحث از اخلاق یکی از مهمترین و کاربردی ترین مباحث در طول تاریخ اندیشه بوده و از دیرباز ذهن متفکران را به خود مشغول کرده است. رواقیان در مقامِ یکی از پردوام ترین نحله ها در تاریخ فلسفه وجهه ی همّت و نظر خویش را بر حوزه ی اخلاق متمرکز کردند و تأثیرشان در این حوزه مرز مکان و زمان را درنوردید. این دیدگاه در باب اخلاق همانند دیدگاه های اخلاقی دیگر متأثر از شرایط اجتماعی و همچنین دیدگاه فلسفی است. در این نوشتار بر آنیم تا با بررسی شرایط اجتماعی و جهان بینیِ رواقیان، تبیین واضح و روشنی از اخلاق رواقی بدست دهیم و سپس به نقد این دیدگاه اخلاقی خواهیم پرداخت. حاصل مقاله آنکه اخلاق رواقی که تحت تأثیر دیدگاه مابعدالطبیعی آنان قرار دارد به جبرگرایی منتهی می شود اما با این حال به نوعی اختیار را می پذیرد و آن را به حالات درونی انسان محدود کرده و در حوزه ی همین اختیار محدود دعوت به رضایت از تقدیر کرده و شعار انطباق با طبیعت را سر می دهد و با دیدگاه در پی آرامش بخشیدن به بشریت است. بر این اخلاق انتقادهای بنیادینی وارد است به گونه ای این نظرگاه اخلاقی تاب مقاومت در برابر این انتقادات و چالش ها را ندارد.
هویت های مکانی شده: مطالعه فیلم «درخت گلابی» با رویکرد نقد زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۷
117-136
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، به کمک نظریات نقد زیست محیطی (بوم گرا/ بوم نقد )، داستان کوتاه «درخت گلابی» نوشته گلی ترقی و فیلم «درخت گلابی» (1376) ساخته داریوش مهرجویی که نسخه ای اقتباسی از داستان ترقی است، مطالعه و بررسی شده است. نقد زیست محیطی تلاش می کند تا روابط و وابستگی های فرهنگ و طبیعت را در متون ادبی تحلیل کند. این رویکرد ادبی به مطالعه آثار ادبی و هنری می پردازد و قصد دارد تا جایگاه زیست بوم را در آن ها برجسته کند. به عبارت دیگر، بررسی چگونگی دلالتمندی «مکان» در اثر موضوع توجه این نقد است. در فیلم «درخت گلابی»، شخصیت های فیلم در موقعیت هایی خاص، ارتباطی تنگاتنگ با طبیعت و فضاهای شهری دارند؛ اما در داستان کوتاه ترقی شخصیت اصلی بیشتر غرق در خاطره های خود است. طی این خوانش و براساس استراتژی های نقد زیست محیطی ، رابطه بین شخصیت ها و مکان (فضاهای طبیعی و شهری)، تضاد بنیادین بین زمان حال و گذشته، هویت جنسی زمان و مکان، و کارکرد خاطره مطالعه و بررسی شده تا شبکه معنایی که در تاروپود این دو اثر نهفته است، در ارتباط با یکدیگر آشکار شود. فیلم «درخت گلابی»، چونان که داستان کوتاه گلی ترقی، به واسطه تقابل های نام برده و همچنین زنانگی (طبیعت) و مردانگی (فرهنگ) و عشق و عقل است که معنادار می شود ؛ درواقع تقابل طبیعت (باغ دماوند) و فرهنگ (فضاهای شهری) به بررسی تطبیقی داستان کوتاه و فیلم از دیدگاه نقد زیست محیطی معنا می دهد. در داستان کوتاه و فیلم «درخت گلابی»، هویت ها نیز تنها در ارتباط با طبیعت (باغ دماوند و درخت گلابی) و فرهنگ (شهر و فضاهای شهری) قابل تعریف هستند.
نقد اکوفمینیستی داستان «آبی ها»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۲
33-50
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش برآنیم تا با روش خوانش اکتشافی داستان «آبی ها» از منیرو روانی پور به این سوال پاسخ دهیم که تا چه اندازه در حوادث و رویدادهای این داستان - که در پیوند با باورهای بومی مردم جنوب است - ارتباط میان زنان و طبیعت را می توان ملاحظه کرد؟ تفاوت نگاه زنان و مردان در این داستان به طبیعت چیست؟ مبتنی بر این پژوهش، می توان گفت، منیروروانی پور با دغدغه های زنانه خود توانسته است در این داستان – و البته دیگر داستانهای خود- علاوه بر تاکید بر روی دوگانه زن و مرد، با مطرح ساختن موجودی افسانه ای مانند پری، به نوعی ارتباط نزدیک میان زن و طبیعت را نشان می دهد. زنان این داستان بر خلاف مردان فارغ از نگاه سودجویانه، نوعی رفتار مراقبتی و همدلانه با طبیعت دارند. روانی پور همچنین با تقسیم پریان به آبی ها و قرمزها، توانسته است چهره دو گانه طبیعت را نشان دهد. چهره ای که متناسب با رفتار انسانها (مردان) به یکباره تغییر میکند و زنان این تغییرات ناگهانی را بهتر درک می کنند.
بررسی مفهوم طبیعت در آرایه های معماری دوره پهلوی براساس رهیافت گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم آذر ۱۳۹۸ شماره ۷۸
27 - 40
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: آرایه های برگرفته از طبیعت بخش جدایی ناپذیر معماری ایران بوده که با مخاطبان به گفت وگو نشسته است و دنیایی از باورها، ارزش ها و اندیشه ها را با استفاده از نقوش هندسی و غیر هندسی به تصویر می کشد. گذر زمان تغییرات ساختاری و معنایی بدیعی در آرایه های معماری ایجاد کرد، به طوری که در ایران دوره پهلوی، با تولد گفتمان های جدید، تزیینات معماری سیمایی متفاوت به خود گرفتند و مفاهیم متنوعی را به مخاطب عرضه کردند. هدف: هدف از انجام این پژوهش شناسایی و تفسیر مفهوم طبیعت در آرایه های دوره پهلوی براساس رهیافت گفتمانی است. روش تحقیق: از نوع کیفی است، داده ها با مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری شده و برای تحلیل از تکنیک تحلیل گفتمان استفاده شده است. نتیجه گیری: تجلی طبیعت در آرایه ها، در قالب «صورت» و «محتوا» و از طریق معانی صریح و ضمنی، در معماری دوره پهلوی اول، با پیروی از گفتمان های ملی گرایی، سنت گرایی و غرب گرایی و تحت سیطره «قدرت سیاسی-مذهبی» و در معماری دوره پهلوی دوم، با پیروی از گفتمان های سنت گرایی، تاریخ گرایی و مدرن گرایی و تحت سیطره «قدرت فرهنگی-تاریخی» و «فناوری مدرن» است. این گفتمان ها از یک سو با نمایش عناصر قابل ادراک جهان پیرامون، که برگرفته از روایت های دوره باستان است، عقاید مذهبی و نظم کلاسیک در صورت آرایه ها را، از طریق تصاویر تجریدی و غیرتجریدی، به مخاطب نشان دادند و از سوی دیگر با بازنمایی معانی برگرفته از طبیعت، به ویژه نمادهای کهن الگویی، که در گذشته تجلی وحدت، قدرت و جاودانگی بودند، پیام های جدیدی را به مخاطب منتقل کردند. معانی تولید شده و پیامدهای اجتماعی حاصل از تجلی طبیعت در آرایه های دوره پهلوی در سایه «گفتمان های غالب و پدیده قدرت» عبارت است از مشروعیت بخشی به سیاست های حکومت، از طریق نمایش قدرت سیاسی حکومت و قدرت فرهنگی جامعه، ترغیب افکار عمومی و قانونی جلوه دادن سیاست های حکومت از طریق قدرت مذهبی، ایجاد همبستگی ملی و همسویی با تحولات جهانی.
جایگاه ذهنیت در بازنمایی طبیعت در آثار نقاشی سزان بر اساس مفهوم آن در اندیشه کانت
منبع:
پیکره دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
29 - 37
حوزه های تخصصی:
پل سزان از نقاشان فرانسوی قرن نوزدهم در آفرینش آثار نقاشی خود دیدگاه تازه ای را مطرح کرده و بازنمایی به روش سنتی در هنر را مورد نقد قرار داده است. این مقاله در نظر دارد حضور ذهن و ذهنیت را در آثار نقاشی سزان بررسی نماید. بدین منظور و به جهت تعیین چارچوبی منظم در این پژوهش، این بررسی بر مبنای مفهوم"ذهنیت" در اندیشه"کانت" (از فلاسفه بزرگ) انجام می پذیرد و سپس بر این مبنا، نظم عقلانی آثار سزان در بازنمایی ذهنیت وی از طبیعت مورد تحلیل قرار می گیرد. فرضیه این پژوهش بدین شرح است: بر پایه نگرش"کانت" به نظر می رسد در رابطه با "فاهمه" و"ذهنیت" در حوزه فلسفه، می توان نقش بنیادین ذهنیت در تحول آثار نقاشی سزان را به عنوان بنیان گذار هنر مدرن توجیه نمود. نتایج حاصل این پژوهش مشخص کرد که سزان به عنوان یکی از هنرمندان تأثیرگذار در هنر مدرن، همانند جستجوهای فلسفی کانت در مقابل تحمیل مطلق واقعیت بیرونی، نمایان گر ذهنیتی است که مرکز توجه آن«من اندیشمند» است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی است که با استناد به منابع کتابخانه ای داده های آن تحلیل شده است.
بررسی اثرگذاری معماری زیستگرا بر شکل گیری گفتمان نوین معماری
حوزه های تخصصی:
از ابتدای حیات انسان، او همیشه در سیطره طبیعت قرار داشته و اساس زندگی خود را بر تطبیق با طبیعت بنا نهاد. انسان اولیه می دانست که تمام اجزای طبیعت در همخوانی با یکدیگر قرار داشته و به همین دلیل او طبیعت را به مثابه آموزگار خود درک نموده و تلاش کرد تا با الگوبرداری از طبیعت، حیات بهینه ای داشته باشد. یکی از مهم ترین جنبه های زندگی انسان، محیط اطراف او و معماری می باشد که این موضوع در هیچ برهه ای از تاریخ از طبیعت جدا نبوده است و همیشه به عنوان یک کل واحد مطرح شده اند. آنچه امروز به نام معماری زیستگرا یا بایونیک خوانده می شود حاصل تلاش معمارانی است که با نگرش جدید به معماری و سازه در کالبد طبیعی سعی در برطرف ساختن نقص ها و خطاهای انسانی در امر ساخت وساز دارند. با توجه به بحران انرژی و منابع طبیعی، معماران در تلاش اند با نگرش جدید به معماری و سازه در غالب علم بایونیک که یک نوع معماری متعارف با اصول معماری پایدار و هماهنگ با طبیعت می باشد راه حلی برای بیرون رفت از این بحران و حفظ انرژی پیدا نمایند.
ذات در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تأمل در آثار ابن سینا مشخص می شود ابن سینا ذات را در حوزه ذات نوعی در دو معنای ماهیت و طبیعت و در حوزه ذات فردی به ویژه، درباره واجب تعالی در معنای وجود به کار گرفته است. در این میان، معنای دوم (طبیعت) که حاصل پژوهش او در شناخت اشیاء است، بر معنای اول (ماهیت) ابتناء دارد. بر اساس همین معنای از ذات، وی در فرآیند آزمایش فکری و با استفاده از توان ذهنی انسان اعتبارات گوناگونی برای ذات مطرح ساخته، از لوازم و مقتضیات شکل گیری هر یک از این اعتبارت در علوم متفاوت سخن می گوید. تفکیک معانی در میان دو حوزه ذات نوعی و ذات فردی و تفکیک اعتبارت مذکور نزد ابن سینا منجر به آشکارسازی ایده ذات باوری وی شده، این نتیجه را به دست می دهد که ذات باوری ابن سینا با موجودباوری وی منافاتی ندارد و انواع و حدود تام به دلالت مطابقه نشان دهنده ذات اشیاء هستند.
مطلق به مثابه اندیشه خوداندیش: تأملی انتقادی بر تفسیر هگل از فعلیت محض نزد ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
161 - 189
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین منازعات تفسیری حول فلسفه هگل، تأکید بر وجه مدرن یا کلاسیک اندیشه اوست؛ از یک سو برخی با تأکید بر وامداری هگل به کانت، پروژه او را تکمیل پروژه استعلایی کانت قلمداد می کنند و از سویی برخی دیگر، او را متافیزیکدانی می دانند که در بستر اندیشه های افلاطون و ارسطو، اندیشه های نوین خویش را بیان می کند؛ این مقاله با تمرکز بر تفسیر هگل از مفهوم ارسطویی خدا همچون اندیشه خوداندیش نشان می دهد که چگونه او از یک سو در تبیین یکی از کلیدی ترین مفاهیم فلسفه خویش یعنی ایده مطلق، وامدار ارسطو است، و از سوی دیگر چگونه با تصرف خود در این مفهوم، راه را برای تفسیری مدرن از آن می گشاید. به گونه ای که از یک سو با طرح وحدت میان شناسنده و متعلق شناخت، به عنوان ضابطه اندیشه خوداندیش، دوگانگی خودادراکی کانت با جهان مرتفع می شود و از سوی دیگر با نفی فعلیت طبیعت بی واسطه، همچنان ضابطه کانتی تعین بخشی مفهومی به جهان را حفظ می شود.
کیفر مقدّس تحلیل بوم گرایانه رمان آخرین سفر زرتشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهاد کشوری یکی از داستان نویسان معاصر خوزستانی است که بستر روایی داستان هایش تلفیقی از واقعیت و خیال است. در واقع، نوعی واقع گرایی که گوشه چشمی هم به فضا و بیان سوررئال دارد. آخرین سفر زرتشت، رمانی است با فضایی تخیّلی که هدف نویسنده در قالب گفتگوهای بسیار، برجسته ساختن درون مایه نیکی و دانایی بوده است. این پژوهش به شیوه توصیفی - تحلیلی به بررسی بوم گرایانه این رمان پرداخته است. نتایج نشان می دهند که بوم گرایی در تمام ابعاد آن، وجه بارز و روشن این رمان است. درون مایه داستان که حول دانایی و نیکی شکل گرفته است با طبیعت و عناصر آن پیوند خورده است، مهربانی که وجه بارز اندیشه زرتشت است در ارتباط با طبیعت برجسته شده است، ملاک مثبت یا منفی بودن شخصیت های داستانی، نحوه تعامل آن ها با طبیعت است، تقابل ها کاملاً برخاسته از زیست محیط هستند و نقش ها و تصاویر نیز در تمام ارکان خانه ها و زیستگاه ها، از گل ها، درختان و حیوانات است که هر کدام نماد و نمودِ نکته ای در داستان هستند.
معماری پایدار و نقد آن در حوزه محیط زیست
حوزه های تخصصی:
مفهوم پایداری در دهه ۱۹۷۰ میلادی، نتیجه آگاهی بشر نسبت به مسائل محیط زیست و مشکلات فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی می باشد. یکی از مهم ترین اهداف توسعه پایدار، حفظ طبیعت و اصلاح نگاه به آن است و تجلی توسعه پایدار در حوزه محیط ساخته شده، معماری پایدار نامیده می شود. آن چه که در این مقاله مورد توجه قرار گرفته است، رویکرد معماری پایدار نسبت به مسائل محیطی است؛ هر چند که جدا کردن این موضوع از سایر جنبه های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، کاری دشوار است.
با این که نتایج بحران های امروزی به خوبی شناسایی شده اند ولی بسیاری از راه حل های ارائه شده نسبت به مشکلات محیطی در معماری پایدار، به نظر ناکارآمد و ناقص می آیند. چرا که با وجود ارائه راه حل هایی که در جهت رفع مشکلات محیطی بر می آید، اما رویکرد آن ها نسبت به طبیعت همچنان گسسته است و ارزش همیشگی طبیعت احیاء نشده باقی می ماند. نگاه انسان نسبت به طبیعت، همان جهان بینی یا بینش او می باشد که در روش و مشی او منعکس می گردد. لذا ابهام ها و نواقص تئوریکی که در مفهوم معماری پایدار وجود دارند، می توانند مانع مهمی در جهت حفظ محیط زیست باشند.
هدف این تحقیق، جستجوی نظریه های زیست محیطی توسعه پایدار و معماری پایدار می باشد که در نهایت در مقایسه با برخی از نگرش ها و دیدگاه ها نسبت به طبیعت قرار می گیرد تا نواقص آن تکمیل گردد. به این ترتیب این مقاله ابتدا به اهداف توسعه پایدار و و معماری پایدار می پردازد و راهکارهای آن را ارائه می نماید تا نواقص آن را دریافته و خط مشی کامل تری را پیشنهاد دهد.
هر چند توسعه پایدار ریشه های اکولوژیکی و اقتصادی و فرهنگی-اجتماعی دارد، ولی با جستجو درباره معضلات پیش روی انسان معاصر و راه حل آن ها در معماری پایدار، نقش طبیعت هر چه بیشتر آشکار می گردد. در انتهای این نوشتار طبیعت و معنای گسترده آن مورد بررسی قرار گرفته است که می تواند تعیین کننده رابطه سه گانه انسان، طبیعت و معماری باشد. در نظر گرفتن نقش انسان و همچنین معماری به عنوان یک فرآیند که منجر به پایداری می گردد، از نکات مهم دیگر در اصلاح رابطه انسان، طبیعت و معماری می باشد.
روش این پژوهش مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و رویکردی توصیفی دارد. نتایج به دست آمده از این پژوهش با هدف معماری پایدار به اصلاح رابطه انسان، طبیعت و معماری می پردازد.
راهکارهای طبیعی نیل به محیط پایدار (نمونه موردی: بافت فرسوده محله از گل)
حوزه های تخصصی:
بحران های زیست محیطی، آلودگی ها، نابودی و یا تضعیف اکوسیستم ها ضرورتی انکار ناپذیر را به همگان و به ویژه اندیشمندان تذکر می دهد: «ضرورت ایجاد تغییر و اصلاح شیوه کنونی احداث و اداره محیط های مصنوع». درک این ضرورت ملموس، رسالتی را به دوش همه متخصصان فعال در زمینه طراحی و ساخت و اداره محیط های مصنوع گذارده؛ رسالت نیل به مقصدی که از آن با عناوینی چون جامعه پایدار، توسعه پایدار و ... یاد شده است. برای گام برداشتن در این مسیر پایدارسازی نیاز به سرمشق و الگو داریم و طبیعت به عنوان یکی از مهم ترین الگوها همواره جایگاه ویژه ای را به عنوان سرمشق فعالیت های انسانی دارا بوده است. درک شیوه ای که طراح طبیعت به وسیله آن پایداری را ایجاد و حفظ نموده، نیاز به نگرشی همه جانبه، هماهنگ و نظام مند دارد. نگرش سیستمی به طبیعت سال هاست که در قالب علم اکولوژی انجام می شود. ولی حلقه مفقوده این زنجیر، انتقال یافته ها به متخصصان فعال در زمینه ساخت محیط مصنوع است؛ تا بتوانیم راهکارهایی را که طبیعت به وسیله آن ها نظام خود را حفظ کرده و به پایداری می رساند، اقتباس نموده و در ساخت محیط مصنوع به کار بریم؛ امری که هدف نگارنده از نگارش این مقاله بوده است؛ لذا ابتدا مهم ترین اصول پایداری طبیعت مورد بررسی و تحقیق قرار گرفتند و سپس با استفاده از دستاوردهای این بررسی، راه حل هایی مبنایی جهت نیل به پایداری در محیط های مصنوع پیشنهاد گردیده است.
قدرت و امر مشترک: تقدم قدرت بر حق در فلسفۀ سیاسی اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در منظومۀ نظری اسپینوزایی، بر پایۀ نظریۀ طبیعت، گونه ای نظریۀ حق و قانون نیز تدوین می شود که مبنایی برای عقل باوری و انسان باوریِ خاص این فلسفۀ سیاسی جمهوری خواهانه تمهید می کند. این فلسفۀ حق و قانون بر متافیزیکِ قدرت تکیه دارد و ناظر به «انبوه خلق» و «امر مشترک» است. این فلسفۀ حق و قانون، یکی از وجوه منحصربه فردِ فلسفۀ عملی او است. نظریۀ حق «اسپینوزا» که در رسالۀ سیاسی او به روشنی تقریر شده، چنین است: هرچه قدرت افزایش یابد، حق هم افزایش می یابد و از آنجا که اجتماع یا امر مشترک موجدِ قدرتِ بیشتر است، موجد حق بیشتر هم است. این وجه منحصربه فرد فلسفۀ عملیِ اسپینوزا البته از جهاتی بر برخی جنبه های نظریه های قدیم حق و قانون تکیه دارد. به عبارتی نظریۀ حق و قانون اسپینوزایی، یکی از پیوندگاه های اسپینوزا با سنت های قُدمایی است. نظریۀ اسپینوزایی حق و قانون بر «قدرت» تکیه دارد و ناظر به «انبوه خلق» و «امر مشترک» است.
واکاوی پیوند ادبیات و عکاسی در شعر هایکو (پژوهشی میان رشته ای)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴
28 - 45
حوزه های تخصصی:
ایماژیسم یا تصویرگرایی در ادبیات قرن بیستم، تحت تأثیر شعر تصویرگرای ژاپن موسوم به هایکو ایجاد شد. این مکتب با اولویت قرار دادن انعکاس تصاویر واقع گرا به دور از انتزاعات پیچیده متون گذشته به فعالیت پرداخت. هایکو به عنوان مشخص ترین نمونه آثار ایماژیستی، به دلیل کاربرد فراوان تصویر برای انتقال مفاهیم ذهنی شاعر، بیشترین تطابق و همگونی را با فن عکاسی از میان سایر هنرهای تجسمی دارد. این پژوهش با قرارگیری در حوزه مطالعات بین رشته ای به بررسی آنالوژیک ساختار و عملکرد هایکو در مقایسه با تکنیک های عکاسی از طبیعت می پردازد. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی برخی از اشعار کتاب «هایکو شعر ژاپنی از آغاز تا امروز» را که برگردان احمد شاملو و ع.پاشایی است به عنوان مرجع تحلیل و تطبیق خود قرار داده و وجوه مشترک این سبک شعر را با مؤلفه های مهم در شکل گیری یک عکس مقایسه نموده است. این پژوهش کوشیده است با بررسی تأثیرات متقابل و تطبیق مفاهیم دو رشته ادبیات و عکاسی در هایکو به نمایش اندیشه و نگاه مشترک بشر به پدیده های واحد و شیوه های بیان مختلف آن ها دست یابد. برآیند این مطالعه شناخت هرچه بیشتر غنای تصویری سبک شعر هایکو، درک شباهت ها و تفاوت های نحوه بیان در ادبیات و عکاسی و جلوه های ارتباط این دو حوزه است.
بررسی هویت شهری ایلام و مؤلفه های هویت بخش آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۲ و ۶۳
118 - 141
حوزه های تخصصی:
در حالی که آنچه از اغلب شهرهای کنونی ما در ذهن عموم شکل گرفته مجموعه ای از ساختمان های بلند، پارک ها و خیابان هاست؛ اما شهرها و فضاهای شهری از شخصیت و هویت ویژه ای برخوردار هستند. هویت هر شهر را ویژگی ها و امتیازات آن شهر در دوره ای نسبت به دوره پیش مشخص می سازد. در این زمینه آنچه قابل تأمل است وجوه اشتراک و تمایز شهرها با هم است. صفات هویتی شهر متشکل از صفات هویتی طبیعی، مصنوعی و انسانی است. با توجه به اهمیت هویت شهری، این پژوهش با هدف بررسی شاخص های مؤثر بر شکل گیری هویت شهر ایلام و ارزیابی تطابق معماری شهری ایلام با این شاخص ها انجام شده است. روش تحلیل در این مقاله، توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی و مشاهدات میدانی جمع آوری شده است. نتایج تحقیق نشان داد که از میان مؤلفه های اصلی که برای شناخت و بررسی هویت شهر ایلام در نظر گرفته شده اند، مؤلفه های مصنوع که خود ناشی از عامل سیاست هستند بیشترین تأثیر را داشته اند؛ همچنین یافته ها نشان داد که معماری شهری ایلام با مؤلفه های تاریخی، انسانی و طبیعی آن تطابق چندانی ندارد.
جایگاه طبیعت در پایداری شهر، مبتنی بر رویکرد برنامه ریزی و طراحی شهرهای بیوفیلیک، با نگاهی به شهر طرقبه
حوزه های تخصصی:
طبیعت علاوه بر بستر سکونت، می تواند به معنا دادن محیط کمک نماید و هویت و کیفیت شهری را ارتقاء بخشد. ماشینی شدن، آسیب هایی بر پیکره طبیعت ایجاد کرد و بر رشد و توسعه اقتصادی شهرها سایه افکند و منجر به ناپایداری شهرها شد. در این مقاله صحبت از شهری است که ابتدا طبیعت در طراحی و برنامه ریزی آن نقش داشته است. ارتباط روزانه انسان با طبیعت و حفظ ارزش های زیست محیطی و اکولوژیکی در این شهر و شناخت تأثیر دوسویه انسان و محیط حائز اهمیت است. شهر طرقبه با دگرگونی کاربری زمین های کشاورزی و باغی به خدمات گردشگری مواجه است که به دلیل عدم برنامه ریزی مناسب و ضعف های زیرساختی در معرض تخریب است. درنتیجه شکل بستر طبیعی طرقبه به دلیل توسعه کالبدی برای گردشگری در معرض تغییر شکل قرار دارد. هرگونه پیشرفت در برنامه ریزی و طراحی بیوفیلیک می تواند به سبک زندگی سبز منجر شود. این نگاه، می تواند رفتارهای محیطی شهروندان را تغییر دهد. اصلاح رفتارهای محیطی در طراحی و برنامه ریزی به سمت شهر بیوفیلیک به معنای حرکت است، حرکتی به سمت پایداری محیط زیست و پایداری شهر طرقبه. روش مورداستفاده در این پژوهش، کاربردی و شیوه مطالعه برچسب روش و ماهیت تحقیق، توصیفی-تحلیلی می باشد و نرم افزار GIS در گردآوری اطلاعات آن برمبنای مطالعه کتابخانه ای و تحلیل محتوایی SWOT به صورت کیفی به کمک آمده است. در این مقاله با بررسی پارامترهای ماندگار در توسعه شهر بیوفیلیک، پیشنهاد راهکارهایی در برنامه ریزی شهر طرقبه جهت حفاظت از محیط طبیعی با نگاهی فراگیر به برنامه های توسعه عمران شهری ارائه می گردد. نتایج پژوهش نشان می دهد که شهر طرقبه با اختصاص بیش از نیمی از مساحت به عناصر طبیعی، پتانسیل تبدیل شدن به یک شهر بیوفیلیک داراست و نقش مهمی را در توسعه پایدار منطقه ای دارد. هرگونه بهبود در حفظ عناصر بیوفیلی و زیرساخت های موجود و نیز بهره گیری از دانش اکولوژیکی و بیوفیلیک در برنامه ریزی، می تواند به افزایش فعالیت های زیست محیطی. تغییر نگرش برنامه ریزی در جهت زندگی سبز منجر شوند. تصمیم گیری ها و سیاست هایی به صورت توسعه تدریجی و گام به گام انجام پذیرد تا برنامه ریزان بتوانند در هر مرحله، نقاط قوت و ضعف را مورد ارزیابی قرار دهند و نیز با بررسی و شناخت توان محیط طبیعی و ظرفیت پذیری شهر طرقبه، کنار استعدادهای محلی، محدودیت های توسعه را با توجه به عوامل اکولوژیک بررسی نمایند. دیدگاه حفاظت از منابع طبیعی و اکولوژیکی به عنوان پشتیبان فعالیت ها و نیز پشتیبان محیط زیست طبیعی، به سمت توسعه پایدار شهری حرکت می کند.
رویکرد قرآنی به تولید محتوا برای آموزش زبان انگلیسی: آب در کتاب الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزشِ زبان انگلیسی، بستری مناسب و ظرفیتی نادیده گرفته شده در دست یابی به هدف های آموزش و پرورش است. محتوای آموزشِ زبان انگلیسی در ایران، برگرفته یا الگوگرفته از محتوای بازار جهانی است که بیشتر مبتنی بر تفکرات مادی گرایانه و لیبرالیستی است. به همین سبب، این محتوای آموزشی در ناسازگاری آشکار با هدف اصلی آموزش و پرورش اسلامی، یعنی رسیدن به حیاتِ طیبه است. بر پایه متن های قرآنی، تفکر در مخلوقات به عنوان آیات الهی، از قدم های اولیه در راستایِ دست یابی به حیاتِ طیبه است. در این راستا، برای تولید محتوا، موضوع طبیعت و به ویژه عنصر آب، که یکی از منبع های اصلی تفکر، قابل فهم و در دسترس برای همه انسان ها است، انتخاب شد. سپس چگونگی پرداختن به این موضوع در آیات مربوط به آب در قرآن کریم و تفاسیر نور، نسیم حیات و تسنیم مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش، در قالب رهنمودهایی برای تولید محتوا بر پایه تصویرها و مفاهیمی که قرآن کریم در این آیات به انسان ارائه کرده، تنظیم شده اند. در این زمینه، قالب «بنگر، بیاندیش و زندگی کن» به عنوان طرح اصلی درس پیشنهاد شده است. بر پایه این قالب تصویری از طبیعت توصیف می شود، انسان دعوت به تفکر و عبرت گرفتن از آن می شود. سپس آموزه ها و مفاهیم آن با زندگی پیوند می خورد. در هر یک از تصاویر بر پایه سبک و سیاق زبان قرآن که شامل پرسشگری، تخاطب، استفاده از داستان و تمثیل، و واژه های همنشین است، می توان مفاهیم اساسی مانند توحید و معاد را در محتوا ارائه کرد.