مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
تصویرآفرینی
حوزه های تخصصی:
این مقاله می کوشد خوانندگان را با چاه های معروف و اسطوره ای در ادب فارسی آشنا سازد و تجلی آنها را در شعر فارسی بنماید و به بررسی داستان هایی بپردازد که در آنها چاه به عنوان بن مایه نقش آفرینی می کند؛ از این رو مقاله دو بخش دارد:الف) بررسی چاههای اسطوره ای و معروف؛ب) بن مایه چاه در داستان های سنتی؛هدف از مقاله نشان دادند وجوه نمادین، تلمیحی، استعاری و اسطوره ای چاه به عنوان پدیده ای طبیعی در شعر و نثر شاعران و نویسندگان فارسی زبان است. بررسی این بن مایه در آثار ادبی نشان دهنده شباهت ها و اختلاف دید پدید آورندگان آثار ادبی نسبت به یک پدیده طبیعی است.
نگاهی کوتاه به صبغه هنری کلمات قصار حضرت علی در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهج البلاغه علاوه بر جذابیت های بسیار معنایی و تعلیمی از وجهه هنری ویژه ای نیز برخوردار است. چنین انتظار می رود که کلمات قصار در این اثر ارجمند فقط از بعد معنایی حائز اهمیت باشد و به دلیل محدودیت فضا نمود هنری قابل اعتنایی نداشته باشد اما با بررسی بیشتر به این نتیجه می رسیم که این بعد از کلام حضرت نیز از بلاغت عالی و اعجاز هنری کلام وی حکایت می کند بنابراین در این مختصر کلمات قصار نهج البلاغه را از سه منظر آهنگ، تصویر و معانی مورد بحث قرار می دهیم.
آیات مهدویت در قرآن از منظر احادیث تفسیری
حوزه های تخصصی:
تعبیر «نُزِلَت» ـ که در روایات تفسیری ذیل آیات مهدویت آمده ـ گاهی به معنای تطبیق آیه بر مورد غیر شأن نزول، گاهی به معنای تأویل و بطن آیه و گاهی نیز به معنای تفسیر آیه است.
روایات تفسیری مهدویت در ذیل سیصد و بیست و چهار آیه آمده است. این آیات را میتوان چهار دسته کرد: آیاتی که تفسیر آن در مورد مهدویت است، مثل: آیات اظهار دین (توبه / 33) و آیه رفع فتنه از جهان (انفال / 39)؛ آیاتی که بر اساس روایات تفسیری، بر مهدویت تطبیق شده است، مثل: ایام الله (ابراهیم / 5) و بقیةالله (هود / 86)؛ آیاتی که تأویل و بطن آن در مورد مهدویت است، مثل: حروف مقطعه حم، عسق (شوری / 1 و 2)؛ آیاتی که بر اساس احادیث تفسیری، مرتبط با مهدویت است، مثل: تشبیه جریان مهدویت به جریان طالوت و جالوت. (بقره / 249)
از بررسی آیات و روایات این نتیجه به دست میآید که آیات و روایات تفسیری مهدویت دلالت و اعتبار یکسانی ندارند و گاه به موضوع های مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی و تاریخی مهدویت اشاره دارند.
مقایسه تصویرآفرینی از طبیعت در مثنوی های عرفانی قرن هفتم (حدیقه سنایی، مثنوی های تمثیلی عطار نیشابوری و مثنوی مولوی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نگارنده بر آن است ضمن بیان اجمالی نحوه به کارگیری تصاویر طبیعت و مناظر مختلف آن در شعر غیر عرفانی به تفاوت نحوه کاربرد این عناصر در مثنوی حدیقه سنایی، مثنوی های تمثیلی عطار و مثنوی مولوی که از دیدگاه اندیشه به هم نزدیک هستند، بپردازد.در یک نگاه اجمالی به دوره های مختلف شعر فارسی، این نکته روشن است که شعر فارسی در هیچ دوره ای از بهره مندی از طبیعت به روش تصویر آفرینی بی نیاز نبوده است.شاعران دوره اول شعر فارسی «سبک خراسان»، بیشتر نگارگر طبیعت هستند و سیری آفاقی دارند. در حالیکه در مثنوی مولوی و شاعران هم فکر و هم عصر او این سیر انفسی است و طبیعت به عنوان ابزاری برای القای معانی به کار می رود. مطلبی که در اینجا قابل تامل است اینکه نحوه کاربرد و توصیف جلوه های طبیعت در آثار سنایی و عطار به صورت کلیشه ای و تکراری است، در حالی که در مثنوی مولوی، تصویر آفرینی صورتی متنوع تر داشته و با یک بیان جدید و منحصر به فرد مطرح شده است.
تحلیل و بررسی تصویر کبوتر در شعر خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مضمون پردازی و تصویرآفرینی دو هسته همراه و همیشگی شعر خاقانی اند که هنرنمایی خلاق، پویا و شگفت انگیز شاعر را به نمایش می گذارند. تصویر کبوتر در شعر او یکی از تصاویر تکرارشونده و کانونی است که با توده ای از خوشه های تصویری فرعی و جزئی در پیوند است. مهارت خاقانی در تصویرآفرینی با کبوتر، تنها در سطح بازی واژگانی محدود نمی شود بلکه در پشت این بازی های زیبا، نهایت تناسب، دانش وسیع شاعر، باورها و عقاید گوناگون مردم درباره کبوتر نیز نهفته است. این مقاله با هدف بررسی تصویر کبوتر در شعر خاقانی به این سوالات پاسخ می دهد: چه مضامین و تناسباتی در ارتباط با کبوتر در شعر خاقانی دیده می شود؟ چه تصویرهایی از کبوتر در شعر خاقانی دیده می شود؟ این مضامین و تصاویر چه اهداف و کارکردی دارند؟ روش تحقیق تحلیل محتوایی است که پس از استخراج تمام ابیاتِ مرتبط با کبوتر، پژوهش در دو محور مضامین مرتبط با کبوتر و تصویرآفرینی با کبوتر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. ارتباط کبوتر با دیگر پرندگان، ویژگی و عادات کبوتر، باورهای مردمی درباره کبوتر از بحث های اصلی مربوط به محور مضمون پردازی با کبوتر می باشد؛ تشبیه، استعاره، تمثیل و حسن تعلیل شگردهای تصویرآفرینی خاقانی با کبوتر است.
تصویرآفرینی های نهج البلاغه و تطبیق آن با تصاویر قرآنی و روایات نبوی(ص) (مورد پژوهی: تصاویر بصری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلام امام علی(ع) بی تکلّف، روان، سلیس و سرشار از آفرینشهای هنری است و تصویرآفرینی نیز می تواند یکی از پررنگ ترین جلوه های آفرینش هنری کلام امام به شمار رود. تصویرآفرینی روشی است که گوینده سخن، با استفاده از آن، سعی می کند مفاهیم ذهنی مد نظر خود را مانند یک صورت در مقابل دیدگان شنونده مجسّم کند و از این طریق او را متوجه منظور خود نماید. هر اندازه تصاویر یک متن ادبی پویاتر باشند، آن متن باارزش تر می شود. اگر از این زاویه به نهج البلاغه بنگریم، آن را سرشار از تصاویر زنده و پویایی می بینیم که فضایی محسوس و ملموس را به وجود می آورد و خوانندگان را به اعجاب وامی دارد. منشأ آفرینش تصاویر بصری در کلام امام علی(ع) را باید در قرآن کریم و احادیث نبوی(ص) جستجو کرد؛ چنان که بر این اساس می توان دریافت که امام علی(ع) نه تنها در عمل، بلکه در اسلوب کلامی خود نیز به کلام وحی و حدیث پیامبر(ص) اقتدا کرده است. این پژوهش از این زاویه و با رویکرد تطبیقی میان کلام امام علی(ع)، قرآن کریم و احادیث نبوی(ص) به موضوع آفرینشهای تصویری در نهج البلاغه پرداخته است.
تصویرآفرینی هنری قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم که تجلی ذات خداوند است کلام خویش را با اسلوبی خارق العاده، هنرمندانه و با آفرینش اعجاز انگیز هنری در قالب بیان به تصویر کشیده است و این خود یکی از حوزه های اعجاز زبانی و بیانی قرآن کریم به شمار می رود که با شیوه و اسلوبی منحصر به فرد الفاظ به ظاهر ساده و بی جان را حیات و حرکت بخشیده و تصاویری زنده و تاثیر گذار خلق می کند. در این اسلوب خداوند صورت آفرین حقایق و معارف را به گونه ای به تصویر می کشد که گویی در برابر چشم خواننده تجسم یافته و او را محو تماشا می کند. نگارنده در این نوشتار به جلوه هایی از تصویر آفرینی قرآن اشاره کرده است. در این راستا تعدادی از آیات الهی مورد مداقه علمی قرار گرفته و این نتیجه حاصل شده است که قرآن کریم در حوزه بیان به گونه ای شگفت آفرین در اوج فصاحت و بلاغت تصویر آفرینی های حسی، تجسیم، تشبیه، تصویرآفرینی کلمات و... را در هم آمیخته تا با خلق تابلوهایی همیشه زنده و جاودان از حقایق و معارف، بشر را به اوج هدایت و سعادت رهنمون سازد.
چگونگی ساخت و کاربست تصاویر سیاقی در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویر آفرینی، شیوه ای بلاغی و هنرمندانه برای بیان مطالب است که در متون گوناگون از آن استفاده می شود. آفرینش هنری یکی از شیوه های تأثیرگذار در انتقال مطالب بشمار می آید. عمده پژوهش های صورت گرفته در این زمینه عمدتاً به تصاویر مفرد و چگونگی ساخت آن منحصر شده و این در حالی است که به نظر می رسد این امکان وجود دارد که تصاویر مفرد ارتقاء یابند و از برساخت چند تصویرمفرد کنار هم یک تصویر سیاقی و کلان به وجود آید. در این پژوهش کوشش بر آن بوده که به این سؤالات پاسخ داده شود که تصاویر سیاقی در قرآن چگونه ساخته می شوند و تصاویر برساخته در انتقال مفاهیم چه تأثیری دارند؟ بررسی نمونه های مختلف نشان می دهد که سه گونه ساخت برای تصاویرسیاقی در قرآن محتمل است: تصاویر برساخته در یک آیه، تصاویر برساخته در چند آیه متوالی و تصاویر برساخته در چند آیه غیر متوالی. در این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، جوانب گوناگون ساخت تصاویرسیاقی در قرآن موردمطالعه قرارگرفته است. نخست تصویر موجود در هر یک از هم بافت ها بررسی شده و سپس با تکیه بر تحلیل داده ها این کوشش انجام شده است که مشخص شود از کنار هم قرار گرفتن دو یا چند تصویر مفرد چگونه یک تصویر سیاقی کلان ساخته می شود.
چگونگی کاربرد مبنای تصویرآفرینی اسلوب بیان قرآن در پژوهش های سید قطب
حوزه های تخصصی:
یکی از حوزه های پژوهشی اعجاز بیانی قرآن کریم، تصویرآفرینی است. سراسر آیات قرآن پوشیده از تصویر است. ملموس بودن مفاهیم ذهنی، یکی از ابعاد قابل فهم بودن بیان قرآن است. قرآن به زبان عربی است و زبان عربی نوعی زبان تصویری است. به همین دلیل ادیب معاصر مصری، سیدقطب به ایجاد تصاویر هنری به کمک تصویری بودن زبان عربی پرداخته است. به اعتقاد او قرآن کریم در بیان اغراض گوناگون به بهترین وجه از قاعده تصویر بهره برده است گویی که این قاعده عام و فراگیر، ابزار مؤثری در بیان قرآن است. سیدقطب مؤلفه هایی مانند تخییل، تشخیص، موسیقی و... را به منزله یک پیکره به هم پیوسته می داند و با چنین مبنایی به تجلی تصویرآفرینی در قرآن می پردازد که مهمترین آنها عبارتند از: معانی ذهنی، حالات نفسانی، ضرب المثل ها و... . براین اساس پژوهش حاضر با بهره گیری از منابع اسنادی و به روش تحلیلی-توصیفی تصویرآفرینی در آیات قرآن کریم توسط سیدقطب را تبیین کرده است.
مضمون سازی و تصویرآفرینی با اَعلام جغرافیایی در شعر هوشنگ ابتهاج (سایه)
حوزه های تخصصی:
شاعران همواره به شیوه های گوناگون در شعر خود دست به خلق تصاویر زیبای شعری زده اند یا اینکه با روش های مختلف مضمون های گوناگون آفریده اند. یکی از روش های خلق تصاویر شعری و مضمون سازی، بهره گیری از اَعلام جغرافیایی است. هوشنگ ابتهاج(سایه) یکی از شاعرانی است که در غزلیات خود از این شیوه ها بهره برده است. در این مقاله تلاش شده است که با ارائه ی تعریفی مشخص از مضمون و تصویر، اَعلام جغرافیایی موجود در شعر سایه معرفی و بسامد هر کدام از این اَعلام ارائه گردد. این پژوهش به صورت تحلیلی – توصیفی و با ارائه ی جدول و آمار انجام گرفته است و نتایج حاصل بدین شرح است که سایه در غزلیات خود از مجموع ابیات که 1083 بیت می باشد 91 مرتبه مضمون سازی کرده است که شامل 79 مورد عَلَم عام و 12 مورد عَلَم خاص است. در ساخت تصاویر شعری با اَعلام جغرافیایی نیز سایه 137 مرتبه تصویرسازی کرده است و در آن از همه ی شگردهای بیانی بهره برده است که تشبیه و استعاره بیش از همه کاربرد داشته اند. سایه در شعر خود بیش تر از اَعلامی بهره گرفته است که در زادگاه و محیط زندگی وی بیش تر یافت می شوند.
وصف در خداوندنامه صبای کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وصف، یکی از موثّرترین و اصلی ترین بخش های شعر است که نمود آن در آثار حماسی، به دلیل پیوند ناگسستنی با آن، بیشتر احساس می شود. هنر شاعر، با تصویر آفرینی هایی که با استفاده از قدرت خلّاقیّت و ذهن توانمند خود با توجّه به امکانات زبانی و بیانی صورت می دهد، آشکار می گردد. از این جهت، بررسی این مقوله، در شعر شاعران، بویژه حماسه سرایان، حائز اهمّیّت است. خداوندنامه سروده صبای کاشانی (ف.1238ه .ق.) از جمله حماسه های دینی است که وصف های بسیاری در آن به کاررفته است. انعکاس این موضوع در خداوندنامه، بیانگر میزان آگاهی و توجّه فراوان صبا به مسأله وصف است و البتّه، مهارت و دقّت کم نظیر او در کاربرد این عنصر را نشان می دهد. وصف های صبا، همه رنگ حماسی دارند و با صحنه های رزمی آن اثر، متناسب هستند. صبا، از انواع مختلف وصف در این اثر ارزشمند خود استفاده کرده است. این وصف ها، هم جنبه عینی دارند هم ذهنی. در این مقاله، به جنبه های مختلف وصف های صبا در خداوندنامه از منظر «دستور زبان» و چگونگی تصویر آفرینی او در ارتباط با اشخاص، طبیعت، میدان نبرد، موقعیّت های بزمی و رزمی، پرداخته می شود.
نگاه دوسویه به جلوه های هنری و تفسیر انفسی داستان موسی و خضر (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۴ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
80 - 110
حوزه های تخصصی:
در آیات 60 تا 82 سوره کهف، حکایت واقعی و پُررمز وراز دیدار حضرت موسی و حضرت خضر (ع2) مطرح شده است. این داستان، سیر درونی و روحانی و صعودی به سوی کمال را به تصویر می کشد؛ لذا افزون بر جلوه های هنری، از منظر تفسیر انفسی به ابعاد متفاوتی نظر کرده است. مفسران هنری گوشه ای از این اشارات معماگونه را در هنر تصویرآفرینی قرآن بیان کرده اند و مفسران انفسی با مطابقت این مفاهیم با عالَم درون انسان، از اسرار آن به زیبایی پرده گشایی نموده اند. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی تطبیقی و بهره گیری از جلوه های هنری اعم از اصول تصویرگری و اسلوب های هنری مانند گفتگو و شخصیت پردازی، همچنین بهره مندی از تفسیر انفسی شامل شهود عارفان از بطون قرآن و تأویل آیات، درصدد کشف حقایقِ معانیِ این داستان معمایی است. نتیجه اینکه معنای واژگان در این داستان، مانند موسی، فتا، مجمع البحرین، عبد، سفینه، غلام و دیوار، صرفاً همان معنای ظاهری این واژه ها نیست؛ بلکه با عنصر جان بخشی به کلمات، حیات و حرکت و رنگ می یابد و در قلب ها و عقل ها اثر می گذارد. البته تفسیر هنری مبیّن واقعیت است نه تخیل؛ زیرا باطل در قرآن وجود ندارد. از طرفی مفسران انفسی این داستان را حکایتی رمزگونه دانسته اند و آیات این داستان را با تأویل به حالات نفس انسان رمزگشایی و حقایق آن را آشکار نموده اند و با مراتب اسفار اربعه تطبیق داده اند. آنان کوشیده اند تا ارتباط میان ظهر و بطن قرآن را کشف کنند؛ ازاین رو، میان این دو تفسیر نه تنها مغایرتی نیست، بلکه ارتباط محکم مفهومی برقرار است.