مطالب مرتبط با کلیدواژه

کمال


۱۲۱.

معناداری زندگی از منظر علامه جعفری و علامه طباطبایی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معنادارى حیات معقول کمال سعادت علامه جعفری علامه طباطبایى

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۱۷۵
ﻣﻌﻨﺎى زﻧﺪﮔﻰ، یکﻰ از ﻣﺒﺎﺣﺚ ﻣﻬﻢ ﻓﻠﺴﻔﻰ اﺳﺖ کﻪ از دیرباز ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان «ﻫﺪف زﻧﺪﮔﻰ» ﻣﻄﺮح ﺑﻮده اﺳﺖ. ایﻨکﻪ ﻣﻌﻨﺎى زﻧﺪﮔﻰ ﭼیﺴﺖ، و ﭼﺮا ﻣﺎ آﻓریده ﺷﺪیﻢ، و ایﻨکﻪ ﭼﺮا ﺑﺎیﺪ ایﻦ ﻫﻤﻪ رﻧﺞ را در زﻧﺪﮔﻰ ﺗﺤﻤﻞ ﻧﻤﺎییﻢ، از ﭘﺮﺳﺶﻫﺎى اﺳﺎﺳﻰ و ﻫﻤیﺸﮕﻰ اﻧﺴﺎن اﺳﺖ. در ایﻦ راﺳﺘﺎ، دیﺪﮔﺎه دو اندیشمند و ﻓیﻠﺴﻮف ﻣﻌﺎﺻﺮ، علامه جعفری و ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎیﻰ کﻪ ﺗﺄﺛیﺮ اﻓکﺎرشان ﺑﺮ اﻧﺪیﺸﻤﻨﺪان ﭘﺴیﻦ، ﺑﺮ کﺴﻰ ﭘﻮﺷیﺪه ﻧیﺴﺖ، ﻣﻮرد ﺑﺤﺚ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﻧکﺘﻪ ﺑﺪیﻊ ایﻦ اﺳﺖ کﻪ از ﻧﮕﺎه علامه جعفری: انسان، معنای زندگی واقعی را زمانی درک می کند که از خود طبیعی فاصله گرفته و به خود حقیقی نائل آید. ایشان با الگو قرار دادن مذهب، عقل و فطرت آگاه، به معرفی حیات معقول می پردازد و زیستن در حیات معقول را زیستن در حیات معنادار می داند. مطابق دیدگاه علامه طباطبایی زﻧﺪﮔﻰ در ﻋﻠﻢ و آﮔﺎﻫﻰ، ﭘﺎیﺒﻨﺪى ﺑﻪ اﺧﻼق و رﻓﺘﺎر اﻧﺴﺎﻧﻰ، ﻣﺴﺌﻮﻟیﺖﭘﺬیﺮى در ﭘﺮﺗﻮ ﺗﻌﺎﻟیﻢ دیﻨﻰ و در ﺧﺪاﺑﺎورى و روح ﺗﻮﺣیﺪى، ﻣﻌﻨﺎ ﭘیﺪا ﻣﻰکﻨﺪ و ﻫﻤﻪ ﺑﻰﻣﻌﻨﺎیﻰ و ﭘﻮﭼﻰ زﻧﺪﮔﻰ در ﺧﻮد ﻓﺮاﻣﻮﺷﻰ، ﺗﻔکﺮ دﻧیﻮى، ﻋﺪم درک ﺟﺎیﮕﺎه اﻧﺴﺎﻧﻰ، دورى از اﻋﺘﻘﺎد ﺑﻪ ﺧﺪا و اﻧﺴﺎنﻣﺤﻮرى اﺳﺖ کﻪ ارﻣﻐﺎن ﺗﻤﺪن ﻏﺮب اﺳﺖ.
۱۲۲.

مبانی انسان شناختی قرب به خدا در اسلام و مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرب به خدا کمال انسان مبانی انسان شناختی اسلام مسیحیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۹۰
سعادت و کمال در ادیان ابراهیمی، تقرب به خدای متعال است. این تقرب را می توان از ابعاد گوناگون, نظیر جایگاه آن در دین, تأثیر آن در زندگی دنیوی و اخروی, راه های تقرب به خدا و ... مورد بررسی قرار داد. اما یکی از موضوعات مهم، مبانی و زیرساخت های این قرب است. در اسلام و مسیحیت، قرب به خدا مبتنی بر یکسری مبانی الهیاتی و انسان شناختی است. این دو دین در برخی از مبانی انسان شناختی قرب به خدا، نظیر انسان طرف عهد با خدا، انسان در مسیر شدن، انسان طالب کمال مطلق بودن و خلیفه خدا و مسیح بودن انسان مشترک هستند. هرچند، با توجه به تفاوت بنیادین الهیات و انسان شناسی اسلام و مسیحیتِ مبتنی بر نوشته های پولس، برخی از مبانی تقرب به خداوند نیز در این دو سنت متفاوت و مختص به یک دین است. در اسلام این مبانی اختصاصی عبارتند از: حامل امانت الهی بودن انسان، پاک سرشتی انسان و توانایی او برای نیل به کمال. و در مسیحیت عبارتند از: آلوده سرشتی انسان و ناتوانی او برای نجات و قرب, جز با فیض خدا و فدیه مسیح.
۱۲۳.

هنر مطلوب از دیدگاه محمدتقی مصباح یزدی

تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۸۸
نسل پرسش گر امروز تمایل زیادی نسبت به مسائل جدید نشان داده و به دنبال پیدا کردن پاسخی برای ذهن پرسش گر خود می باشند. یکی از این مسائل مهم و تأثیرگذار، موضوع هنر و جایگاه آن در زندگی بشر می باشد. در این مقاله، با روش منطقی و علمی بر آن شدیم که به چیستی هنر و اقسام آن و جایگاه آن در زندگی بشر با توجه به رویکرد علامه محمدتقی مصباح یزدی پاسخ دهیم. در ابتدا، هنر را از نظر ریشه شناسی بررسی شده و بعد به مباحث لغوی آن پرداخته ام که در لغت، مترادف فن، مهارت، کمال، فراست و... است. در ادامه، دیدگاه علامه محمدتقی مصباح بررسی می شود. مصباح هنر مطلوب بشر را دینی معرفی کرده و آن را از آن جهت که به رشد و کمال انسانی می انجامد، غایتمند می داند. او زیبایی را فصل ممیّز هنر مطلوب از اقسام دیگر آن دانسته و زیبایی را درک شیء یا کاری ملائم با نفس که موجب شگفتی و لذت فرد می شود، تعریف می کند. او معنای عامی برای هنر درنظر گرفته است که تقریباً مترادف با مهارت بوده و آن را فعلی معرفی می کند که فاعل با اراده، آن را منظم و هدف دار انجام دهد و بکوشد با سرعت و کمال بیشتر (یا معطوف به بهترین وجه ممکن)، آن را به پایان رساند؛ به طوری که وقت و مصالح کم تری صرف کند و نتیجه بیشتری بگیرد.
۱۲۴.

خاستگاه و مبانی فلسفی ترااِنسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تراانسان فناوری اومانیسم روشنگری کمال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۱۷۶
نیاز علوم به فلسفه و بهره گیری آنها از فلسفه، امری است که همواره بسیاری از صاحب نظران به آن تأکید داشته اند. در چند دهه اخیر و با رشد فزاینده فناوری های نوین، تبیین رابطه این فناوری ها و فلسفه، هم چنین جایگاه فلسفه در هویت بخشی به این فناوری ها و کاربرد فلسفه برای آنها به امری ضروری مبدل شده است. ترااِنسان گرایی یک جنبش فناورانه وآینده گرا است که صاحب نظران آن، ایده های خود را از منظر فلسفی وارث و احیاگر آرمان های عصر روشنگری می دانند. هدف پژوهش حاضر، فهم و واکاوی خاستگاه تاریخی فلسفی ترااِنسان گرایی و تلاش درجهت تبیین مبانی فلسفی این تفکر است. کمال گرایی یک ایده اخلاقی فلسفی است که می توان آن را اساسی ترین مفهوم الهام بخش ترااِنسان گرایان در شکل دهی به ایده اولیه ترااِنسان دانست. اومانیسم و روشنگری دو جریان فلسفی اثرگذار بر اندیشه های ترااِنسانی بوده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد هرچند ذات فناورانه این جنبش باعث تحول ایده های ترااِنسانی و فرارفتن آنها از این خاستگاه های فلسفی می شود، اما با لحاظ کردن این سه خاستگاه فلسفی با عنصر فناوری می توان مبانی فلسفی ترااِنسان را ذیل هستی شناسی اومانیستی، معرفت شناسی پراگماتیستی و ارزش شناسی فناورانه گنجاند.
۱۲۵.

تحلیل ترابط شرور ارزشی و کمال اخلاقی از منظر استاد مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۲۸
استاد مصباح یزدی به نقش آفرینی شرور ارزشی در کمال اخلاقی انسان تصریح می نماید. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به دنبال پاسخگویی به سؤال «بین شرور ارزشی و کمال اخلاقی انسان چه رابطه ای وجود دارد؟» می باشد و یافته های تحقیق عبارتند از: در ایضاح مفهومی ایشان، معیار سنجش کمال و مصلحت، از ملاک فردی باید به ملاک عرفی و نوعی تغییر یافته و عرف بشری سنجه خیر یا شر قرار گیرد. وجود شرور ارزشی سبب می شود که در پرتو آزمایش های گوناگون دنیایی، ارزش ها، کارکرد خود را داشته و از این رهگذر انسان را در آگاهی یافتن از ارزش های خود، رسیدن به قرب الهی، بهره مندی از وحی، انتخاب درست، آزمایش و قطع وابستگیِ مذموم به دنیا یاری رسانند. این موارد همگی در قالب لطف الهی به بنده برای رسیدن به کمال اخلاقی که همان درک فقر مطلق موجودات در پیشگاه الهی، رفع حجب بین عبد و رب و قرب الهی است، تحلیل می شود.
۱۲۶.

غایت و مصلحت افعال فاعل ارادی از دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۹۰
علامه طباطبائی در سه گام به غایتمندی افعال می پردازند: گام نخست اثبات غایتمندی هر حرکتی؛ گام دوم اثبات غایتمندی فاعل های کمال پذیر در حرکت های عرضی و جوهری؛ و گام سوم اثبات غایتمندی فاعل های کمال ناپذیر. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، بعد از تحلیل عبارات علامه به این نتیجه رهنمون می شویم که تعریف جامع غایت عبارت است از «کمال و تمامی که مراد و مقصود بالذات فاعل برای انجام فعل است». در ادامه با توجه به تقارن معنایی غایت و مصلحت، به بحث مصلحت در افعال الهی و انسانی می پردازیم و درنهایت به این نتیجه می رسیم که غایت و مصلحت، در افعال انسانی به جهت کمال مفقودی که دارند، خارج از فعل است؛ اما در افعال الهی، نفس فعل الهی است. مطابق این برداشت، دیدگاه اشاعره که افعال الهی را دارای مصالح نمی دانند، همچنین دیدگاه معتزله که افعال الهی را دارای مصالح مربوط به خلایق می دانند، مردود می شود.
۱۲۷.

کمال در مشرب عرفانی عزیز الدین نسفی *(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کمال نسفی بلوغ و حریت ولایت و نبوت انسان کامل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۰۱
    از آنجا که دستیابی به کمال، همواره مهمترین و متعالی ترین مقصد اهل معرفت بوده است، هر یک از آنان کوشیده اند تا کمال را تعریف کنند و ویژگی های اصحاب کمال را برشمارند. عزیز بن محمّد نسفی، عارف قرن هفتم هجری، از جمله نویسندگانی است که درباره این موضوع به تفصیل سخن گفته و با طرح آرا و دیدگاه های تازه ای در این باب، به تبیین ابعاد مختلف کمال انسانی، همچون راه های رسیدن به این مقصد، موانع و حجاب های راه و «بلوغ و حریّت» -که از اصطلاحات بدیع وی است- پرداخته است. این نوشتار در پی حلّ تناقضات کلامی نسفی در برخی آراء وی از جمله التزام بلوغ با حرّیت- که در جایی بر لزوم همراهی این دو تأکید می کند و در جای دیگر از انسان آزاد نابالغ سخن به میان می آورد- به اثبات این نکته می پردازد که وی با در نظر گرفتن دو نوع حرّیت، پایه علم را از پایه کمال به عنوان اساس و زیربنای حرّیت جدا می سازد، چنانکه جایگاه دانای آزاد از مقام کامل آزاد مستقل و متمایز می گردد. علاوه بر آن، نسفی با جدا ساختن مقام «کاملان مکمل» از «کاملان» و اختصاص آن به انبیا و اوّلیای الهی و ورود به بحث پراهمّیّت نبوت و ولایت این مبحث را در دو محور اصلی تفّوق ولی بر نبی یا نبی بر ولی تبیین می کند که تحلیل و گره گشایی از این تفّوق معمّاگونه در این مقاله در قالب تفّوق ولایت بر نبوت از یک سو و تفّوق نبی بر ولی از سوی دیگر تعیین کننده دیدگاه حقیقی او در این موضوع است؛ چنانکه ارزیابی و تحلیل کلیتی از ویژگی های انسان کامل نزد وی و نیز آراء او درباره معاد اصلی کاملان تحت عنوان «عقل» یا «مقام معلوم»، به ما در تشخیص و تشریح بینش خاص او مدد می رساند. در پایان با بیان وجوه تمایز اندیشه نسفی با دیگران در موضوع کمال در ابعادی چون جامعیّت و انسجام دیدگاه ها، ابداع اصطلاحات تازه، ذکر مراحل دوگانه برای سلوک، تبیین غایت کمال حقیقی در مقام رؤیت کماهیِ اشیاء برای سالکان و بالأخره رویکرد جدید او به علم و حکمت به عنوان مهمترین شرط رسیدن به کمال، جایگاه خاصّ این عارف بزرگ در تبیین و پردازش این موضوع عرفانی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است        
۱۲۸.

جایگاه سعادت در سبک زندگی قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سعادت حیات طیبه قرآن کمال انسان فلسفه ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۰۹
این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی از نوع اسنادی انجام گرفته است؛ به بررسی رابطه مفهوم سعادت با حیات طیبه در قرآن کریم می پردازد. در منابع روایی و تفسیری بارها از حیات طیبه به سعادت تعبیر شده است. اما مفهوم دینی- فلسفی «سعادت» دارای ابهام است و مکاتب دینی و فلسفی گوناگون، تعاریف متفاوتی از آن را به دست داده اند و لذا هرگونه داوری راجع به ارتباط سعادت با حیات طیبه مستلزم تبیین روشنی از مفهوم سعادت است. از سوی دیگر وجه اشتراک تمام تعاریف سعادت با حیات طیبه در طریقیت و غایت محور بودن آن هاست. یعنی هم حیات طیبه و هم تمامی تعاریف ارائه شده از سعادت، از یک سو بر نحوه زندگی خوب و از سوی دیگر بر غایت زندگی انسانی تکیه دارند. از آنجایی که طبق جهان بینی قرآن انسان موجودی مرکب از جسم و روح است و زندگی دنیوی مقدمه ای برای زندگی اخروی است؛ لذا از منظر قرآن سعادت حقیقی، دربردارنده تمام اموری است که هدف اصلی خلقت، یعنی قرب خداوند و کمالات معنوی انسان را تأمین کند.
۱۲۹.

الگوی تهذیب نفس در قرآن با تکیه بر تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودسازی مراقبه سعادت کمال تفسیر المیزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۸۳
تزکیه نفس و خودسازی، پیراستن روح از رذایل و هواهای نفسانی و خواطر شیطانی می باشد. در آموزه های دینی تهذیب نفس به عنوان کلید سعادت و کمال انسان معرفی شده و غفلت از آن مایه خسران و شقاوت او دانسته شده است. هدف از ترک رذایل و کسب فضایل اخلاقی، در مسلک اخلاق قرآنی «قرب و رسیدن به وجه الله» است. هدف از این پژوهش، ارائه الگوی عملی و کاربردی از قرآن، برای تهذیب نفس می باشد و با توجه به جامعیت تفسیر «المیزان» این اثر مورد تأکید قرار گرفته و به روش تحلیلی و توصیفی به تفسیر موضوعی تهذیب نفس پرداخته شده است.
۱۳۰.

مقایسه مفهوم کمال در تعریف زیبایی از منظر ابن سینا و آکویناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبایی کمال لذت ابن سینا آکویناس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۱۲
تعریف زیبایی یکی از مهم ترین مسایل در زیباشناسی فلسفی است. فیلسوفان مشائی در تعریف زیبایی، مفهوم «کمال» را به عنوان یکی از عناصر اصلی تعریف آورده اند یا به آن اشاره دارند. این پژوهش، پس از تبیین دیدگاه ابن سینا و آکویناس در این زمینه، به این پرسش می پردازد که جایگاه مفهوم کمال در تعریف زیبایی آن دو چیست؟ این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. در گردآوری، از روش کتابخانه ای و در تحلیل، از روش کیفی بهره می برد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که زیبایی در دیدگاه هر دو فیلسوف در ارتباط با محسوسات و مجردات مطرح است. در دیدگاه ابن سینا، کمال محسوسات باید سه عنصر زیباشناسی حُسن نظم، حُسن تالیف (ترکیب) و حُسن اعتدال را در خود داشته باشند. آکویناس نیز از مفاهیم لذت، تناسب و وضوح در تعاریف خود استفاده می کند. می توان این عناصر در تعاریف زیبایی را به نوعی در ارتباط با مفهوم کمال ثانی ارزیابی کرد.
۱۳۱.

پیوستگی اصول عام اخلاقی در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اخلاق کمال آزادی عدم آسیب منافع عمومی استحقاق عدالت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۱۰
اصول عام اخلاقی ارزش هایی عام هستند که دیگر ارزش ها از آنها استنتاج می شوند. بسیاری از اختلافات در نظریات اخلاقی از تبیین این اصول نشأت می گیرد. شش اصل عام اخلاقی (کمال، آزادی، عدم آسیب، منفعت عمومی، استحقاق و عدالت) به هم پیوسته هستند و جانبداری از یک اصل بدون تبیین نسبت آن با دیگر اصول موجه نیست. اصل کمال، لزوم اخلاقی تحصیل کمالات مادی و معنوی را نشان می دهد. اصل آزادی بر اساس اصل کمال، از آزادی کسب اهداف میانی و نهایی دفاع می کند و اصل عدم آسیب، حدود اصل آزادی را نشان می دهد. همچنین اصل منفعت عمومی از محروم کردن افراد از منافع عمومی جلوگیری می کند و اصل استحقاق، منافع عمومی را بنابر دلایل موجه تخصیص می زند. نهایتا اصل عدالت، هماهنگی و تعادل میان دیگر اصول را رقم می زند. در این مقاله ضمن تبیین اصول عام هنجاری، پیوستگی این اصول را با روش توصیفی– تحلیلی از نگاه اسلام تبیین خواهیم کرد.
۱۳۲.

جُستاری در باره چیستی کمال از منظر ابن سینا و نسبت آن با خیر، فضیلت و سعادت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا کمال خیر سعادت نفس عقل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۳۲
ابن سینا بر این باور است که حکمت الهی اقتضا می کند هر موجودی به کمال مطلوب و شایسته خود نائل گردد و هر حالتی از حالات انسان نیز اقتضای کمالی دارد که آن ها را به سوی غایت و هدفی سوق دهد و آن را همانند صفت تفکر و تعقل از لوازم ذاتی وجود انسان و مقوم ذات او و هدف مشترک همه علوم می داند و می گوید که مفهوم کمال در مقایسه با مفاهیم خیر و سعادت، مطلوب بالذات است. ابن سینا چیستی کمال را با روش های مختلفی بیان کرده است: 1. در ضمن تعریف نفس ناطقه به بیان چیستی کمال پرداخته است. 2. در تعریف فلسفه نیز از مفهوم کمال استفاده کرده است و بر این باور است که جوینده فلسفه باید برای نیل به کمال، فلسفه بیاموزد. 3. تبیین مفاهیم خیر، سعادت و لذت را بر تعریف مفهوم کمال مبتنی کرده است. در بررسی چیستی کمال و نسبتی که با مفاهیم خیر، لذت، سعادت دارد، معلوم می شود که تحقق خیر و سعادت بر وجود و تحصیل کمال است و می توان گفت که کمال به نوعی تقدم ذاتی و رتبی بر آن ها دارد. روش نویسنده در این پژوهش، روش جمع آوری اطلاعات و به نوعی پدیدارشناسی مبتنی بر متن به همراه روش توصیفی تحلیلی است.
۱۳۳.

تجلّی عشق در اشعار مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشق عرفان کمال محبت مولانا جلال الدین محمد بلخی (رومی)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۲۲
عشق و محبّت، اکسیر حیات است و بهانه بودن؛ و اگر عشق نبود، هیچ نبود. این معنا در جهان بینی عرفانی که آثار مولانا نمونه های درخشان آن است، ژرف تر و لطیف تر بیان می شود. عرفا معتقدند که اصل همه محبّت ها حضرت حقّ است و از اوست که محبّت در همه هستی جاری و ساری می شود. عشق، راز آفرینش و چاشنی حیات و خمیرمایه تصوّف و سرمنشاء کارهای خطیر درعالم و اساس شور و شوق و وجد و نهایت حال عارف است که با رسیدن به کمال، به فنا در ذات معشوق و وحدت عشق و عاشق و معشوق منتهی می شود. عشق ودیعه ای الهی است که در وجود انسان نهاده شده و با ذات و فطرت وی عجین گشته و انسان پیوسته به دنبال معبود و معشوق حقیقی بوده است. مولانا می گوید:           ن اف م ا ب ر مهر او بب ریده ان د                   ع شق او در ج ان م ا کاریده اند مولانا به سبب سوز عشقی که در دل دارد پلّه پلّه مقامات تتبّل تا فنا را پشت سر می نهد تا به ملاقات معشوق حقیقی نایل آید. عشقی که مولانا از آن صحبت می کند عشق حقیقی و راستین است نه عشق های رنگین که عاقبت به ننگ انجامد.
۱۳۴.

بررسی مقایسه ای حیات طیبه از منظر علامه طباطبایی و آیت الله مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حیات طیبه علامه طباطبایی آیت الله مصباح ایمان و عمل صالح کمال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۱۳۲
یﮑﯽ از مهم ترین دﻏﺪﻏﻪ ﻫﺎی ﺑﺸﺮ، چگونگی داشتن حیاتی پاک، آرام و بی آلایش با کم ترین رنج و سختی و حیاتی جاودانه است. این ﭘﮋوﻫﺶ، با روش تحلیلی و مطالعه اسنادی، در پی پاسخ به این ﺳﺆال اﺳﺖ ﮐﻪ »ﺣﯿﺎت ﻃﯿﺒﻪ از دیﺪﮔﺎه ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎیﯽ و آیت الله مصباح به چه معنا است و راه های وصول به آن کدامند؟ یافته های پژوهش حاکی از این است که از منظر علامه، حیات طیبه در همین دنیا و حیاتی جدید و مختص مردم مؤمن دارای عمل صالح است. اما از نظر آیت الله مصباح، نفس طیبه دارای حیات طیبه، درجاتی دارد که اگر کسی انسان بالفعل شد و به مرحله بالاتر از حیات معقول رسید، دارای حیات طیبه خواهد شد. از نظر ﻋﻼﻣﻪ، یﮑﯽ از عوامل نیل انسان به حیات طیبه، عبادت و بندگی اوست که از خودشناسی وی نشات می گیرد، اما استاد مصباح علاوه بر خودشناسی، بر نقش کلیدی میل و گرایش فطری انسان و محبت و کشش به خداشناسی نیز تاکید دارد. همچنین هر دو استاد ترک لذت های زودگذر دنیایی و نقش بندگی و پذیرش ولایت ائمه(ع) و ایمان قرین با عمل صالح را در وصول انسان به حیات طیبه مؤثر می دانند. از منظر استاد مصباح، آنچه مطلوب بالذّات است، «ارزش ذاتی» است، که مصداق آن «کمال انسان» و مصداق کمال انسان هم «تقرّب به خدا» است که اوج کمال و سیر انسان و فلسفه اصلی خلقت انسان است.
۱۳۵.

رویکردی تحلیلی به تبیین آموزه ی «فطرت» و رابطه آن با «سازمان شناختی» انسان در «دست یابی به کمال و سلامت روان» مبتنی بر آموزه های اسلامی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فطرت سازمان شناختی عقل خودشکوفایی سلامت روان کمال اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۹۰
بک و الیس در یک نگاه کلی، بر ایجاد تغییرات عاطفی و رفتاری از طریق ایجاد تغییرات شناختی در فرد تأکید کرده اند. پژوهش حاضر باهدف تبیین رابطه «سازمان روانی فطرت» با «سازمان شناختی» انسان در دست یابی به کمال و سلامت روان مبتنی بر آموزه های اسلامی، ارائه شده است. این پژوهش، بنیادی بوده و با تحلیل و توصیف داده ها و برقراری ارتباط منطقی میان آن ها، به تبیین نتایج خود پرداخته است، که بر مبنای آن، حاکمیت و عدم حاکمیت فطرت بر سازمان شناختی انسان، سلامت و عدم سلامت روانِ انسان را تعیین می کند. نتایج این پژوهش نشان داد، فطرت برای بروز رفتاریِ خود، نیاز به یک عامل محرک دارد و آن، سازمان شناختی است. زیرا نتیجه پژوهش حاکی از آن است که بلوغ سازمان شناختی، پیش نیاز درک و دریافت هدایت های فطری است. این پژوهش همچنین نشان داد، این سازمان شناختی است که تقویت یا تضعیف می گردد، نه فطرت. ازاین رو فرایند تغییر در رویکرد فطرت محور، مبتنی بر تقویت سازمان شناختی، با محوریت بازگرداندن مراجع به فطرت اصیل خود و شکوفایی فطریات وی تبیین شده است.
۱۳۶.

بررسی خودآیینی استتیک در اندیشۀ الکساندر گوتلیب باومگارتن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استتیک کمال باومگارتن منطق اخلاق خودآیینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۰۳
هدف مقاله این است که با روش توصیفی تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد: آیا باومگارتن می تواند استتیک را به حوزه ای خودآیین تبدیل کند؟ برای نشان دادن استقلال استتیک به معنی شناخت حسی، زیباشناسی و تجربۀ زیباشناختی در هنر از مفروضات، داده ها، استدلال ها و مفاهیم سایر حوزه ها بر مفهوم «کمال» تمرکز و رابطۀ استتیک با منطق و اخلاق بررسی شده است. او با منطقی دانستن صرفِ استتیک مخالف بود؛ اما آن را غیرمنطقی نیز نمی دانست و معتقد بود «قانون» درونی و منطق خاص خود را دارد. مطالعه نشان می دهد قواعد عقلی چون اصل دلیل کافی و اصل امتناع تناقض حاکم بر امور انضمامی است. رویاروی امر تجربی انعطاف ناپذیری این اصول تعدیل می شوند. با تلاش باومگارتن در عقل جایی برای پذیرش قواعد زیباشناختی با درنظرگرفتن کارکرد منعطف تر قوانین عقلانی باز می شود. نزد وی در روش شهودی بازنمایی های حسی به صورت نامتمایز اخلاقی اند. در روش نمادین به واسطۀ ایدۀ زیباشناختی و استفاده از نمادها با حوزۀ اخلاق ارتباط برقرار می کنند. گرایش باومگارتن به فرقۀ پیتیستی، استتیک و دریافت حسی را راهی برای حصول بصیرت، تشخیص و تمایز نامعیّن خوب و بد سوق می دهد. در تجربۀ زیباشناختیِ شعر مفاهیم کمال، عظمت و ارجمندی به سایر حوزه ها پهلو می زند؛ درنتیجه، باومگارتن، موفق به اجرای تمام عیار خودآیینی استتیک به ویژه در تمایز از حوزۀ اخلاق نمی شود.
۱۳۷.

بررسی دیدگاه های عرفانی امام خمینی (ره) در باب خودسازی: اصول، عناصر، ضرورت و موانع آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: امام خمینی ره خودسازی فطرت فعلیت کمال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۷۶
امام خمینی انسان را از آغاز، انسان بالفعل نمی داند؛ بلکه او را موجودی بی نهایت توصیف می کند که با فعلیت بخشیدن به انسانیت بالقوّه، کمال وجودی خود را حاصل می کند. فطرت انسان تا پیش از آلوده شدن به احکام طبیعت، نورانی بوده و فعلیت بخشی به انسانیت، به منزله بازگشت به فطرت اصیل است. آنچه در این مقال با عنوان «خودسازی» مطرح می شود به معنی حصول پاکی نخستین است که ولادت ثانویه انسان را در پی دارد. خودسازی مستلزم اعراض از مشتهیات نفسانی و انتقال از حیات نفسانی و غیر الهی به حیات الهی و وجه ربانی است. این فرایند به بیان مختلف در آرای امام خمینی موردبحث قرارگرفته است. نقطه آغاز خودسازی، «خویشتنِ» سالک است این خویشتن، وقتی منطبق با الگوی فطرت اصیل شد، خودی تعالی یافته و الهی خواهد بود که ثمرات درون فردی و برون فردی به دنبال خواهد داشت. حصول این تعالی از حیث تشبه به خالق و تخلق به اخلاق الهی ضرورت دارد؛ اما در نیل به این درجات موانعی نیز وجود دارد که در این مقال بررسی خواهد شد.
۱۳۸.

بررسی تنها هدف اساسی خلقت انسان از دیدگاه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عبودیت رسالت کمال تجلّی الهی الوهیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۸۶
سؤال از هدف آفرینش یکی از مهم ترین سؤالات بشری است که در طی تاریخ همواره مطرح بوده و تلاش های فراوانی برای پاسخ به آن به عمل آمده است. گستره تأثیر و اهمیت این سؤال به حدی است که همه ابعاد حیات بشری را در برگرفته و تا انسان پاسخ قانع کننده برای آن پیدا نکند، زندگی او معنا پیدا نکرده و با احساس پوچی و بی معنایی، همواره در اضطراب و نگرانی خواهد بود. علاوه بر پاسخ های بشری، ادیان آسمانی نیز پاسخ هایی به این سؤال ارائه کرده اند که به سبب نشاءت گیری از مبدأ آسمانی و موثق و معصومانه بودن، از جایگاه ویژه ای برخوردارند.  تمامی ادیان آسمانی خصوصاً اسلام، خلقت عالم به ویژه انسان به عنوان سید مخلوقات را هدفمند می دانند. قران اهداف متعددی را به عنوان هدف خلقت انسان معرفی کرده است که تنها در خصوص معرفی «عبودیت» از کلمه حصر استفاده کرده و آن را به عنوان «عهد الهی» و «صراط مستقیم» نامیده است. مقام عبودیت، شریف ترین و والاترین مقام انسانی است که برتر از نبوت و رسالت است؛ چراکه «رسالت»، مأموریت الهی برای انسان های برگزیده است، درحالی که «عبودیت»، امر اختیاری است که انسان ها با انتخاب خود و با تلاش مستمر و روشمند، مراحل و درجات آن را طی می کنند. رسیدن به مقام عبودیت مطلق، در حقیقت رسیدن به تمامی خیرات دنیا و آخرت است که در پی آن، انسان به مقام ربوبیت نائل شده و مظهر تجلی الهی می گردد.
۱۳۹.

سعادت و نیک بختی انسان از نگاه فارابی و زمینه های فلسفی و فرهنگی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فارابی سعادت نیک بختی انسان کمال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۴۴
سعادت طلبی، نیک بختی و کمال خواهی در گوهر وجود آدمیان سرشته شده و بی تردید تمامی انسان ها در طول زندگی خود در جستجوی کامیابی، رستگاری و خوشبختی خوداند. ازاینرو مسئله سعادت و نیک بختی از دیرگاه در حوزه علم النفس و انسان شناسی همواره دغدغه اندیشمندان و حکیمان در طول تاریخ تفکر و اندیشه بوده است و گویا گمشده انسان سعادت اوست. فارابی معلم ثانی سعادت انسان را به «الخیر المطلوب لذاته الذی لیس ورائه شیء آخر یمکن أن یناله الإنسان» و ابن سینا به « هی افضل ما سعی الحیّ لتحصیله» و به دیگرعبارات مشابه تعریف نموده و البته دیگر اندیشمندان نیز هر یک، از منظر و مبنای منتخب، سعادت و نیک بختی انسان را مورد شناسایی قرار داده اند. در این نوشتار نخست به تبیین و تحلیل دیدگاه ها و رویکردهای عقلی و نقلی پرداخته، سپس نظر فارابی در مسئله سعادت را تحلیل و تمایز دیدگاه او را با دیگر آراء اشاره نموده و سرانجام به داوری برترین سخن در تبیین کامیابی و نیک بختی انسان خواهیم پرداخت.
۱۴۰.

سعادت آدمی در افق عالم مندی وجود انسان از نگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سعادت لذت کمال اصالت وجود درک وجود عالم مندی انسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۷۶
فلاسفه و اندیشمندان مختلف مسئله سعادت آدمی را از زوایای متفاوت تحلیل و ارزیابی کرده اند. این مقاله در صدد است دگربار این موضوع را در افق اصالت وجود به نظاره بنشیند و نشان دهد که بن مایه اصطلاحاتی که از دیرباز در تبیین این مفهوم به کار رفته است، همچون واژگان لذت، خیر، کمال و درک، واژه وجود است. اصل اصالت وجود به عنوان مهم ترین رهاورد حکمت متعالیه همراه با برخی متفرعات آن همچون وحدت تشکیکی وجود، حرکت جوهری، اتحاد علم و عالم و معلوم و پویا و تشکیکی بودن وجود انسان و عالم مندی وجود انسان در تنویر و تعمیق حقیقت سعادت آدمی مهم ترین نقش را ایفا می کند. نتیجه حاصل از این مقاله این است که سعادت حقیقی مستلزم حرکت در مسیر استکمالی و اشتدادی وجود است و به نسبت حضور و شعور نسبت به مراتب بالاتر وجود، نوع التذاذ و استکمال و سعادت حاصله اشتداد و استکمال خواهد یافت.