مطالب مرتبط با کلیدواژه

معنادارى


۱.

تحلیلى فلسفى از ماهیت شادى و بررسى انتقادى ارتباط آن با هدفمندى و معنادارى زندگى(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه شادى معنادارى هدفمندى

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه و معنای زندگی
تعداد بازدید : ۱۳۲۳ تعداد دانلود : ۱۶۵۰
بحث شادى که از مباحث فلسفى یونان آغاز شده بود، در فلسفه اسلامى دنبال شد. ماهیت شادى ترکیبى از ابعاد شناختى و تجربه احساسى دانسته مى شد که با تعاریف امروزین در روان شناسىِ شادى تطبیق پذیر است. توجه به دو سطح شادى هیجانى و شادى معنوى با دو اصطلاح فرح و بهجت در مباحث ابن سینا و پیوند شادى و معنویت، از دستاوردهاى معرفتى فلسفه اسلامى است. در مباحث روان شناسى مثبت نگر و فرقه هایى چون لامائیزم، ارتباط شادى با هدفمندى و معنادارى زندگى چنان تنگاتنگ شده است که شادى به منزله هدف زندگى همه انسان ها و مؤلفه اصلى معنادارى معرفى مى شود؛ اما در تحلیلى عمیق تر روشن مى شود که شادى معلول هدفمندى و نه علت آن است و زمانى مى تواند در معنادارى زندگى دخیل شود که با معنویت و اهداف کمالى برتر پیوند یابد و به منزله نتیجه و میوه این پیوند کانون توجه قرار گیرد. مباحث رویکرد هدف ساز شادى، تنها فرمالیزمى از شادى ارائه کرده و بعد غایت شناختى آن را بدون توجه به ساحت ارزش شناختى کانون توجه قرار داده است.
۲.

جستارى در زبان دین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تشبیه تنزیه تحقیق پذیرى زبان دین معنادارى

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۹ تعداد دانلود : ۵۶۹
در زبان دین موضوعات مختلفى مورد بحث و تحقیق قرار مى گیرد. از جمله آنها صحبت از صدق و کذب پذیرى گزاره هاى دینى است. به اعتقاد ما، بسیارى از باورهاى دینى، به شکلى مشاهده پذیر قابل صدق و کذب هستند. درباره اینکه آیا واژگانى که در باب امر الوهى به کار برده مى شوند معنایى مشابه با معنایى در مخلوقات دارند، گفت وگوهاى بسیار زیادى مطرح شده است. این چالش علاوه بر اندیشمندان و الهى دانان غربى، در میان مسلمانان هم جریان داشته و دیدگاه هاى مختلفى در این باب مطرح گردیده است. نظر غالب در نزد امامیه، اشتراک معنوى در اوصاف الهى است؛ یعنى اوصافى که هم براى خالق استفاده شده اند و هم مخلوق، مشترک معنوى اند؛ ولى داراى مراتب اند و صدق آنها تشکیکى است. این نوشتار مى کوشد با روش تحلیلى توصیفى به برخى از مباحث زبان دین با دقتى خاص نظر کند.
۳.

کارناپ و نقش وى در فلسفه تحلیلى(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه گرایى معنادارى فلسفه تحلیلى اصل تحقیق پذیرى تحلیل زبانى

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹۲ تعداد دانلود : ۲۳۴۷
فلسفه تحلیلى را، که از اواخر قرن نوزدهم شکل گرفت و تا اواسط قرن بیستم به اوج خود رسید، مى توان مبتنى بر سه رویکرد کلیدى دانست: تجربه گرایى با تمرکز بر «اصل تحقیق پذیرى»، توجه به منطق به مثابه یک ابزار، و تحلیل زبانى. کارناپ یکى از مهم ترین متفکرانى است که با تمرکز بر این سه رویکرد، نقش تعیین کننده اى در پیشرفت و کارآمدى فلسفه تحلیلى داشته است. هدف این پژوهش بررسى تأثیر متفکران بزرگى همچون فرگه، راسل و ویتگنشتاین بر «تفکر تحلیلى» کارناپ و سپس بیان تأثیر رویکرد وى بر کارآمدى فلسفه تحلیلى در سه محور اصلى آن است. در نهایت، تلاش شده است با بیان تفصیلى و نوآورى هاى وى در این سه محور، خوانش جدى ترى از فلسفه تحلیلى ارائه شود.
۴.

معناداری زندگی از منظر علامه جعفری و علامه طباطبایی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معنادارى حیات معقول کمال سعادت علامه جعفری علامه طباطبایى

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۰ تعداد دانلود : ۱۸۵
ﻣﻌﻨﺎى زﻧﺪﮔﻰ، یکﻰ از ﻣﺒﺎﺣﺚ ﻣﻬﻢ ﻓﻠﺴﻔﻰ اﺳﺖ کﻪ از دیرباز ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان «ﻫﺪف زﻧﺪﮔﻰ» ﻣﻄﺮح ﺑﻮده اﺳﺖ. ایﻨکﻪ ﻣﻌﻨﺎى زﻧﺪﮔﻰ ﭼیﺴﺖ، و ﭼﺮا ﻣﺎ آﻓریده ﺷﺪیﻢ، و ایﻨکﻪ ﭼﺮا ﺑﺎیﺪ ایﻦ ﻫﻤﻪ رﻧﺞ را در زﻧﺪﮔﻰ ﺗﺤﻤﻞ ﻧﻤﺎییﻢ، از ﭘﺮﺳﺶﻫﺎى اﺳﺎﺳﻰ و ﻫﻤیﺸﮕﻰ اﻧﺴﺎن اﺳﺖ. در ایﻦ راﺳﺘﺎ، دیﺪﮔﺎه دو اندیشمند و ﻓیﻠﺴﻮف ﻣﻌﺎﺻﺮ، علامه جعفری و ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎیﻰ کﻪ ﺗﺄﺛیﺮ اﻓکﺎرشان ﺑﺮ اﻧﺪیﺸﻤﻨﺪان ﭘﺴیﻦ، ﺑﺮ کﺴﻰ ﭘﻮﺷیﺪه ﻧیﺴﺖ، ﻣﻮرد ﺑﺤﺚ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﻧکﺘﻪ ﺑﺪیﻊ ایﻦ اﺳﺖ کﻪ از ﻧﮕﺎه علامه جعفری: انسان، معنای زندگی واقعی را زمانی درک می کند که از خود طبیعی فاصله گرفته و به خود حقیقی نائل آید. ایشان با الگو قرار دادن مذهب، عقل و فطرت آگاه، به معرفی حیات معقول می پردازد و زیستن در حیات معقول را زیستن در حیات معنادار می داند. مطابق دیدگاه علامه طباطبایی زﻧﺪﮔﻰ در ﻋﻠﻢ و آﮔﺎﻫﻰ، ﭘﺎیﺒﻨﺪى ﺑﻪ اﺧﻼق و رﻓﺘﺎر اﻧﺴﺎﻧﻰ، ﻣﺴﺌﻮﻟیﺖﭘﺬیﺮى در ﭘﺮﺗﻮ ﺗﻌﺎﻟیﻢ دیﻨﻰ و در ﺧﺪاﺑﺎورى و روح ﺗﻮﺣیﺪى، ﻣﻌﻨﺎ ﭘیﺪا ﻣﻰکﻨﺪ و ﻫﻤﻪ ﺑﻰﻣﻌﻨﺎیﻰ و ﭘﻮﭼﻰ زﻧﺪﮔﻰ در ﺧﻮد ﻓﺮاﻣﻮﺷﻰ، ﺗﻔکﺮ دﻧیﻮى، ﻋﺪم درک ﺟﺎیﮕﺎه اﻧﺴﺎﻧﻰ، دورى از اﻋﺘﻘﺎد ﺑﻪ ﺧﺪا و اﻧﺴﺎنﻣﺤﻮرى اﺳﺖ کﻪ ارﻣﻐﺎن ﺗﻤﺪن ﻏﺮب اﺳﺖ.