مطالب مرتبط با کلیدواژه

قرب به خدا


۱.

قلة حرکت انسان و مقصد رشد اخلاقی معنوی(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: حیات کمال مطلق ارزش انسان حیات اجتماعی قرب به خدا حیات طیب ادراک و قدرت کمال فردی کمال اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶۲ تعداد دانلود : ۸۱۹
این مقاله در صدد تبیین مقصد رشد، و ارزش انسان در حیات فردی و اجتماعی است. انسان دارای یک هویت فردی و یک هویت اجتماعی است. مقصد رشد و ارزش انسان در حیات فردی، با دو عنوان «قرب به خدا» و «حیات طیب» مشخص شده است. قرب به کمال مطلق، به معنی کامل تر شدن است. انسان هرچه کامل تر شود، به خدا نزدیکتر میگردد. هرکس به خدا وابسته تر و فقیرتر باشد، کامل تر و به خدا نزدیکتر است. متکلمان حیات را به ترکیبی از «ادراک» و «قدرت» معنا کرده اند. موجود زنده، موجودی است که شعورمند و توانا، دارای قدرت شناخت و تصرف است. «حیات» در موجودات زنده دارای درجه بندی و مراتب است. هر چه انسان از این دو ویژگی بیشتر بهره مند باشد، به معنای حقیقی حیات، نزدیکتر است. در بعد اجتماعی نیز، ارزش انسان بر اساس خدماتی است که ارائه میدهد؛ هرچه این خدمات ارزنده تر و گسترده تر باشد، تأثیر وجود شخص بیشتر و در بعد اجتماعی موفق تر است.
۲.

محفل انس با معبود و جوار قرب الاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدا مؤمن قرب به خدا انس با معبود رحمت و غصب الاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹۵ تعداد دانلود : ۸۵۰
در آموزه های دینی بر این نکته تأکید شده است که انسان باید دارای خوف و رجاء و برخوردار از همتی بلند برای گفت وگو با خدای متعال باشد. این مقام در گرو درک این معناست که خدای متعال واجد همه کمالات است و انسان موجودی است که در جوار رحمت الاهی قرار گرفته و از نعمات مادی و معنوی او متنعم است. انسان های با همت بالا، همواره در پی قرب الاهی و همجواری با معبود سرمدی هستند. هرچند انسان ها هرگز نمیتوانند حقایق متعالی را درک کنند، اما همواره باید تلاش کنند با اعمال و رفتار نیک و مرضی الاهی، خود را به جوار قرب الاهی نزدیک و نزدیکتر سازند. این مهم، در گرو درک عظمت الاهی و شناخت نقص و کاستیهایی در ظرفیت وجودی خویش است.
۳.

حقیقت کمال اخلاقی از دیدگاه آیت اللّه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سعادت کمال کمال وجودی قرب به خدا کمال اخلاقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۲۸۶۴ تعداد دانلود : ۸۰۶
با اینکه در مطلوبیت کمال اختلافی نیست، در چیستی بحث کمال نهایی انسان اختلافاتی وجود دارد . بر این اساس مسئله چیستی کمال نهایی حائز اهمیت است. در این مقاله در ابتدا به معنای لغوی و اصطلاحی کمال، کمال اول، کمال ثانی و تفاوت بین آنها بیان شده است و در ادامه ضمن بیان دیدگاهها نظر آیت الله مصباح در مورد کمال نهایی انسان که قرب به خداست بیان می گردد. بر اساس تفسیر ایشان کمال نهایی انسان همان سعادت اوست و کمال نهایی هرچند مفهوماً متفاوت با سعادت است ولی مصداقاً یکی هستند ضمن آنکه کمال وجودی و فلسفی اعم از کمال اخلاقی است.
۴.

ارزیابی مقایسه ای نظریه اعتدال ارسطویی و نظریه اخلاقی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سعادت ارسطو فضیلت اخلاق اسلامی شقاوت قرب به خدا نظریه اعتدال

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق عملی (اخلاق دستوری)
تعداد بازدید : ۲۲۳۵ تعداد دانلود : ۹۹۶
«نظریه اعتدال» که خاستگاهی یونانی دارد و بر پایه نظریه ارسطو بنیان نهاده شده است، به تدریج از قرون سوم و چهارم هجری به حوزه اخلاق اسلامی وارد و سبب شد حکیمان بسیاری چون ابن مسکویه و خواجه نصیرالدین طوسی آن را مبنای آثار اخلاقی خویش قرار دهند. طبق «نظریه اعتدال»، ملاک فضیلت آن است که انسان بر اساس عقل خود حد میانه را در هر عملی رعایت و از افراط و تفریط (که رذیلت محسوب می شود) دوری کند. در این پژوهش کوشیده ایم با ارزیابی و مقایسه این دیدگاه با نظریه اخلاقی اسلام، که در متون اصیل دینی یعنی آیات و روایات آمده است، به دیدگاه صحیح و جامعی در این زمینه دست یابیم. در نهایت حاصل این کوشش، نمایاندنِ ناتمام بودن مبنای «نظریه اعتدال» ارسطویی است و نیز اثبات اینکه بر اساس نصوص معتبر دینی ، آنچه ملاک «سعادت» انسان و جامع همه فضیلت ها محسوب می شود «قرب به خداوند» است و در مقابل، «شقاوت» دوری از هر عملی است که انسان را به خدای متعال نزدیک کند.
۵.

مبانی خداشناسی قرب به خدا در اسلام و مسیحیت(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: قرب به خدا اسلام مسیحیت مبانی خداشناختی خدای شخصی خدای در دسترس خدای پیش قدم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸۳ تعداد دانلود : ۴۹۲
سعادت و کمال انسان در ادیان ابراهیمی تقرب به خدای متعال است. از موضوعات مهم در این مقوله، مبانی تقرب به خداوند است. پرسش مهم در اینجا این است: «در اسلام و مسیحیت، قرب به خدا مبتنی بر چه مبانی الهیاتی و انسان شناختی است؟» آنچه می توان تحت عنوان مبانی الهیاتی قرب به خدا در این دو آیین مطرح کرد به دو گروه از مبانی خاصّ و مبانی عام تقسیم می شوند. مبانی عام الهیاتی قرب به خدا در این دو دین عبارت اند از: خدای شخصی، خدای متعال و خدای در دسترس و خدای پیش قدم در ایجاد رابطه با انسان. مبانی الهیاتی خاصّ مسیحیت در تقرب به خداوند که ناشی از خداشناسی مسیحی مبتنی بر نوشته های پولس و یوحنا در عهد جدید است عبارت اند از: مکاشفه، فیض، کلمه یا مسیح. ما این بحث را به منظور تبیین جایگاه ویژه و مهم مبانی قرب به خدا با رویکرد کتاب مقدسی و با روش کلامی تفسیری مورد بررسی قرار داده ایم.
۶.

تبیین سازگاری خودگرایی، دیگرگرایی و خداگرایی در نظام اخلاقی اسلام(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: خودگرایی دیگرگرایی خداگرایی نظام اخلاقی اسلام نیت و انگیزه قرب به خدا ارزش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۲ تعداد دانلود : ۴۱۹
همه ادیان و مکاتب الهیاتی، مدعی راهبری و هدایت انسان به سوی سعادت و کمال هستند. در این میان، توجه به گرایش ها و امیال فطری یا غریزی انسان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. خداگرایی، خودگرایی و دیگرگرایی از جمله همین گرایش ها است. با توجه به اهمیت سعادت انسان، به عنوان غایت اصلی او در زندگی و نیز نشان دادن سازگاری و عدم تعارض میان گرایش های مورد بحث، این مقاله بر آن است تا با روشی توصیفی- تحلیلی و با ارائه شواهدی از آیات و روایات در فرایند تحقیق، افزون بر تبیین این سازگاری و حل تزاحم میان این گرایش ها، جامعیت نظام اخلاقی اسلام و معارف عمیق این آیین وحیانی را در مقایسه با سایر مکاتب اخلاقی نشان دهد. نظام اخلاقی اسلام، با تعیین «قرب اختیاری به خداوند»، به عنوان ملاک ارزش فعل اخلاقی و غایت قصوای اخلاق، ضمن تأکید بر امکان جمع میان گرایش های یاد شده و با محور قرار دادن خداگرایی و توصیه به انجام هر کاری برای کسب رضایت خداوند، روش جمع معقول و مناسبی میان آنها ارائه می کند. تبیین چگونگی این جمع، هدف اصلی این پژوهش می باشد.
۷.

قرب به خدا و ارزش اخلاقی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش اخلاقی قرب به خدا مراتب قرب محبت خدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۲۲۰
در بحث از «ارزش اخلاقی»، افزون بر حسن فعلی، باید به حسن فاعلی نیز توجه کرد. ازآنجاکه درباره برخی مفاهیم مربوط به این مسئله ابهاماتی وجود دارد، لازم است به توضیح آنها پرداخته شود. یکی از آنها، مفهوم «قربه الی الله» است که کاربرد بسیاری دارد. و معمولاً جنبه سلبی آن در نظر است؛ مراد از این اصطلاح این است که در برابر کاری که انجام می شود، توقع پاداش از مردم نیست، بلکه کار فقط برای رضای خدا و نزدیک شدن به او انجام می شود. به همین دلیل، قرب به خدا جسمانی نیست؛ زیرا ممکن است انسان از نظر مکانی در پست ترین مکان ها باشد، اما مقرب درگاه خدا باشد و به عکس، ممکن است در نزدیکی خانه خدا باشد، اما از خدا بسیار دور. تقرب به خدا به این معناست که هرچه انسان به خدا نزدیک تر باشد، مقرب تر است. اگر محبت خدا در دل انسان جای گرفت، محبوب خدا می شود. این مفهوم تشکیکی است؛ یعنی هر اندازه معرفت انسان به خدا بیشتر باشد، مقرب تر است.
۸.

مبانی انسان شناختی قرب به خدا در اسلام و مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرب به خدا کمال انسان مبانی انسان شناختی اسلام مسیحیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۸۸
سعادت و کمال در ادیان ابراهیمی، تقرب به خدای متعال است. این تقرب را می توان از ابعاد گوناگون, نظیر جایگاه آن در دین, تأثیر آن در زندگی دنیوی و اخروی, راه های تقرب به خدا و ... مورد بررسی قرار داد. اما یکی از موضوعات مهم، مبانی و زیرساخت های این قرب است. در اسلام و مسیحیت، قرب به خدا مبتنی بر یکسری مبانی الهیاتی و انسان شناختی است. این دو دین در برخی از مبانی انسان شناختی قرب به خدا، نظیر انسان طرف عهد با خدا، انسان در مسیر شدن، انسان طالب کمال مطلق بودن و خلیفه خدا و مسیح بودن انسان مشترک هستند. هرچند، با توجه به تفاوت بنیادین الهیات و انسان شناسی اسلام و مسیحیتِ مبتنی بر نوشته های پولس، برخی از مبانی تقرب به خداوند نیز در این دو سنت متفاوت و مختص به یک دین است. در اسلام این مبانی اختصاصی عبارتند از: حامل امانت الهی بودن انسان، پاک سرشتی انسان و توانایی او برای نیل به کمال. و در مسیحیت عبارتند از: آلوده سرشتی انسان و ناتوانی او برای نجات و قرب, جز با فیض خدا و فدیه مسیح.