مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۷۹.
۲۸۰.
توسعه شهری
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
782 - 806
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و گسترش فیزیکی در شهرهای ایران به خصوص شهر اهواز روندی رو به افزایش دارد. الگوی گسترش شهری در شهر اهواز نیز به تبع جریان سریع شهرنشینی در ایران در چندین سال گذشته تحت تأثیر روند شهرنشینی، گسترش جمعیت و افزایش مهاجرت به سمت و سویی جدید رفته به گونه ای که طرح جامع نتوانسته است الگویی مناسب برای گسترش این شهر ارائه دهد. بنابراین یکی از مهم ترین مسائلی که در برابر توسعه این شهر قرار دارد، مکان توسعه آتی آن است و در این راستا پارامترهای طبیعی از عوامل اصلی و تعیین کننده جهات توسعه ی فیزیکی شهر اهواز محسوب می شوند. بنابراین هدف این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی معیارهای طبیعی جهت پهنه بندی مناطق مستعد توسعه ی فیزیکی شهر اهواز است. یافته های پژوهش نشان داد که در بین معیار های اصلی پژوهش، بر اساس مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی، از نگاه کارشناسان پژوهش، معیار ژئومورفولوژیکی و پس از آن معیار مخاطرات طبیعی در اولویت اول و دوم قرار گرفته است و کارشناسان پژوهش، معیار "ژئومورفولوژیکی" و " مخاطرات طبیعی " را به عنوان دو تا از معیارهای اصلی طبیعی اثرگذار در توسعه فیزیکی آینده شهر اهواز انتخاب کرده اند. معیارهای هیدرولوژیکی، اکولوژیکی و دسترسی به ترتیب در اولویت سوم تا پنجم از نظر کارشناسان و صاحب نظران این امر می-باشند.
واکاوی روند تغییرات اراضی و توسعه شهری شوشتر با بهره گیری از سنجش ازدور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با استفاده از مدل سازی رشد و توسعه شهری می توان روند توسعه ای متناسب با موقعیت شهر را با توجه به فاکتورهای زیست محیطی و عوامل طبیعی و جمعیت پذیری ترسیم کرد. هدف از انجام این پژوهش ارائه مدل توسعه شهری شوشتر است که به عنوان ابزار مفیدی برای تجزیه وتحلیل فرایندهای پیچیده تحولات شهری استفاده شود. برای نیل به این هدف از دو پایگاه داده نقشه های کاربری های شهری فضاهای آموزشی، درمانی، مسکن و... و تصاویر ماهواره ای لندست برای کاربری های اراضی عمده مانند رودخانه، مناطق بایر، جنگل و... در سه دوره زمانی 1991، 2004 و 2014 در محیط نرم افزارهای GIS و MATLAB استفاده شد. نقشه های کاربری های شهری موجود پس از رقومی سازی، با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست به روزرسانی شدند. سپس پارامترهای مؤثر در توسعه ی شهری به عنوان ورودی با الگوریتم استنتاج نرو- فازی تطبیقی (ANFIS) وارد شدند و پس از آموزش برای سال های 1991 و 2004، به منظور ارزیابی عملکرد روش پیشنهادی، نتیجه پیش بینی توسعه شهری با استفاده از الگوریتم، با وضعیت موجود در سال 2014 مقایسه گردید که نتایج بسیار به واقعیت نزدیک و با صحت سنجی 93.7% است. نقشه تغییرات کاربری که نتیجه فرایند آشکارسازی تغییرات می باشد را می توان بر اساس تصاویر چندزمانه سنجش ازدور و تلفیق آن با نقشه های کاربری شهری تهیه کرده و پیامدهای مربوطه را موردبررسی قرار داد. استفاده از الگوریتم های هوشمند در این تحقیق به ما این امکان را داده که با صحت بالا مدل سازی را انجام دهیم. نتایج به دست آمده قابل قبول بوده و این توسعه برای سال های آتی نیز پیش بینی شد.
ارزیابی طرح راهبردی بافت فرسوده شهر قزوین در چارچوب مدیریت یکپارچه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
92 - 104
حوزههای تخصصی:
طرح های توسعه شهری در سطوح مختلف تهیه می شوند؛ از جمله این طرح ها، طرح جامع (جهت راهبری توسعه شهر) و طرحهای موضوعی (جهت حل مسائل و مشکلات موردی) می باشند. یکپارچگی و هم افزایی طرح های توسعه شهری به عنوان یکی از الزامات تحقق مدیریت یکپارچه شهری قلمداد می شود. یکی از معضلات پیش روی مدیریت شهری عدم وجود یکپارچگی بین سطوح مختلف طرح های توسعه شهری می باشد. شهر قزوین نیز مانند سایر شهرهای کشور با این چالش در زمینه یکپارچگی مدیریت شهری مواجه است. یکی از طرح های موضوعی، که با هدف بازآفرینی بافت فرسوده برای شهر قزوین تهیه شده، طرح راهبردی بافت فرسوده می باشد. سوال اصلی این پژوهش، کشف یکپارچگی یا عدم یکپارچگی، طرح راهبردی بافت های فرسوده شهر قزوین با طرح جامع شهر قزوین است. که با هدف شناخت تفرق یا یکپارچگی بین دو طرح جامع و طرح راهبردی بافت فرسوده شهر قزوین به دنبال کشف و بررسی روابط بین این دو طرح می باشد. به همین منظوراین دو طرح به لحاظ شاخص های مدیریت یکپارچه شهری(مدیریتی، عملکردی، محتوایی) مورد ارزیابی قرار گرفته است. پس از بررسی و تطبیق این دو طرح، به روش تحلیل محتوا مشخص گردید که، 1-تفرق عملکردی ( به دلیل تعدد نهادها و سازمان ها در امر برنامه ریزی) 2-تفرق سیاسی (به دلیل وجود قلمروهای مدیریتی و حکومتی متعدد بدون چارچوب) 3- تفرق قلمرویی (به دلیل عدم انطباق محدوده محلات هدف بازآفرینی شهری) از جمله آسیب های یکپارچگی در آن دو طرح می باشد.
توسعه شهری با تأثیرپذیری از توسعه حکمروایی خوب شهری در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
79 - 101
حوزههای تخصصی:
تجربه دنیا نشان داده است که توسعه شهری ارتباط تنگاتنگی با توسعه حکمروایی دارد و در ایران نیز چنین است. در این میان، کلانشهر تهران، به عنوان پایتخت، با مشکلات بسیاری مواجه است و منطقه چهار که از پرجمعیت ترین مناطق تهران است در شرایط کنونی فاقد توازن در سطح توسعه در بین نواحی مختلف می باشد. کشف روابط بین این شرایط با وضعیت حکمروایی در نواحی، مساله پژوهش را تشکیل می دهد. پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با راهبرد پیمایش انجام شد. شاخص ها ابتدا به روش دلفی (DELPHI) بدست آمد. شاخص هایی که در محیط SPSS دارای نمره بالاتر از میانگین (3 از 5) بوده و انحراف معیار آن ها پایین باشد (که در اغلب موارد زیر 1 بدست آمده است) نهایی شدند. لذا شاخص های نهایی حکمروایی بدست آمدند.
شکل گیری ناحیه نوآوری با رویکرد علوم انسانی؛ بستر ایفای نقش دانشگاه در امر توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شکل گیری ناحیه نوآوری یکی از راهبردهای مؤثر در توسعه نوآوری و دانش فنّاورانه با رویکرد حل مسئله است. از سوی دیگر، همواره دغدغه بهره مندی از علوم انسانی اجتماعی در امر توسعه وجود داشته، ولی نه از سوی جوامع دانشگاهی و نه از سوی لایه سیاستی و اجرایی، پاسخی درخور نیافته است. یکی از موانع این رخداد را نبود بستر مناسب ایفای نقش دانشگاه، به عنوان نماینده جریان دانشی در امر توسعه می دانند و با اینکه نواحی نوآوری، نقشی مکمل در بسترسازی این امر داشته، ولی همچنان فعال سازی این ظرفیت و گسترش مفهومی آن در کشور، نیازمند اقدامات پژوهشی و اجرایی بیشتری است. روش: در پژوهش حاضر که با رویکردی کیفی انجام شده، علاوه بر مطالعات اسنادی، از ابزار مصاحبه برای گردآوری داده و از روش تحلیل مضمون برای تجزیه وتحلیل و طبقه بندی داده ها استفاده شده است و ضمن تلاش برای تبیین مفهوم ناحیه نوآوری و نگاههای رایج درباره آن، به شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد این نواحی با تأکید بر علوم انسانی اقدام شده است. یافته ها و نتایج: نتایج پژوهش نشان داد عوامل قابل ذکر در شکل گیری این نواحی، فارغ از نوع رویکرد، در علوم انسانی نیز مشترک است؛ هر چند تمایزهایی نیز وجود دارد. مضامین اصلی شناسایی شده برای شکل گیری یک ناحیه نوآوری، در هفت مضمون «زیرساختها (کیفیت مکان)»، «فرهنگی- اجتماعی»، «قوانین بالادستی و سیاستهای کلان»، «سرمایه انسانی»، «سرمایه غیر انسانی»، «ارتباطات» و «همگرایی و تجمیع» بیان شد، ضمن اینکه پیشنهادهایی برای توسعه رویکرد علوم انسانی در یک ناحیه نوآوری ارائه شد.
جایگاه ارتباطات توسعه در توسعه شهری (مورد مطالعه: توسعه در شهر عسلویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعه شهری به عنوان یکی از جنبه های حیاتی پیشرفت جوامع، تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله ارتباطات توسعه قرار دارد. این ارتباطات، که شامل تبادل اطلاعات و تجربیات بین شهروندان و مدیران است، نقش مهمی در هدایت و مدیریت تغییرات شهری ایفا می کند. شهر عسلویه با جایگاه استراتژیک خود در استان بوشهر، تحولات چشمگیری را در زمینه توسعه شهری تجربه کرده است. این شهر به عنوان قطب صنعتی و اقتصادی در حال ظهور شناخته می شود. اما نقش موثر و چشمگیر اقتصادی آن، باعث عدم رضایت شهروندان شده است. پژوهش حاضر به بررسی نقش ارتباطات توسعه در توسعه شهری بر اساس چهار بُعد اقتصادی، جمعیتی، زیست محیطی و کالبدی در این شهر می پردازد. هدف از این مطالعه، شناسایی وضعیت توسعه بر محوریت 4 گانه ی مذکور در راستای شناسایی جایگاه ارتباطات توسعه در توسعه ی شهر عسلویه می باشد.روش پژوهش: در روش پژوهش از هردو روش اسنادی و پیمایشی استفاده شده و 373 پرسشنامه با استفاده از فرمول کوکران تهیه شده و توسط 343 شهروند و 30 کارشناس، استاد، مشاور و مسئول شهری تکمیل گردیده است. خروجی این پژوهش به صورت جدول و نمودار با استفاده از نرم افزار Excel و با مراجعه به اسناد فرادست و عکس های هوایی حاصل شده است. یافته ها: نتایج به دست آمده بیانگر تاثیر مستقیم احداث و گسترش مجتمع گازی پارس جنوبی بر روند توسعه و گسترش شهر عسلویه در4 بُعد یاد شده و مبانی ارتباطات توسعه می باشد که این آثار صرفا مثبت نبوده و تاثیرات به مراتب بیشتری در جهت منفی داشته است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از وضعیت توسعه شهر، مشخص است که نیاز به همکاری و افزایش ارتباط موثر بین مسئولین شهری و شهروندان در جهت حفظ توسعه به صورت پویا و مورد رضایت شهروندان در قالب ارتباطات توسعه وجود دارد.
توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی در ایران؛ معرفی یک سامانه کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه برنامه ریزی همگرای جابجایی و توسعه شهری به دلیل مزایای فراوان به عنوان یک رویکرد اثرگذار در برنامه ریزی و طراحی شهرها در سراسر دنیا پذیرفته شده است. این امر در بستر شهری کشورهای در حال توسعه همچون ایران که دارای چالش های قابل توجهی در ارتباط با رشد شهرنشینی و خودرو محوری هستند، نسبت به شهرها در کشورهای توسعه یافته سودمندتر است و می تواند عواید بیشتری داشته باشد. اگرچه، با توجه به خواستگاه غربی و تجارب اندک داخلی در این زمینه، تاکنون نیازها و حتی پیش نیازهای حرکت به سوی آن در ایران ناشناخته باقی مانده است.هدف: هدف این پژوهش درک صحیح این پیش نیازها و دستیابی به یک تصویر درست از وضعیت موجود در کشور با در نظر گرفتن پیچیدگی ها و تعدد عوامل دخیل در این رویکرد است.روش: به این منظور، در این پژوهش از مدل «سامانه کاربردی» استفاده شده است. سامانه ی مذکور با در نظر گرفتن تمامی عوامل تاثیرگذار رابطه پیچیده ی بین «تقاضا» برای این نوع توسعه، «عرضه» از سوی بازیگران و «بستر» شهرهای ایران را تبیین می کند.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که این مدل قابلیت بالایی در تبیین عوامل موثر در توسعه «همگرایی» و ارتباط بین آنها دارد. بر این اساس، اگرچه «تقاضا» از سوی جامعه شهری در خصوص نیاز به همگرایی واضح است، اقدامات «عرضه» شده ملی و محلی اغلب به صورت بخشی و پراکنده، دارای ابهام در اجرا و با اثرات نهایی نامشخص در رفع نیازها است به طوری که هنوز نمی توان حرکت در این مسیر را در کشور ساختار یافته تلقی کرد.نتیجه گیری: نتایج این مدل می تواند به سیاست گذاران، برنامه ریزان و مجریان در خصوص درک بهتر شرایط کشور در ارتباط با رویکرد همگرایی و درجه تاثیر آنها کمک کند. همچنین، قابلیت این مدل در ارایه ی یک تصویر جامع سبب می شود تا نگارنده آن را برای سایر مسایل شهری در کشور پیشنهاد دهد.
ارزیابی میزان تحقق پذیری چشم اندازهای توسعه شهری برمبنای نگرش شهروند و کارشناس شهری (مطالعه موردی: شهر بندر انزلی)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: چشم انداز توسعه شهری به عنوان یک عنصر حیاتی برای رشد و پیشرفت شهرها به شدت اهمیت دارد. بدون چشم انداز مشخص و جامع، تصمیم گیری های مربوط به توسعه شهری به صورت پراکنده و گاهاً تصادفی انجام می شود. این موضوع باعث تضییع فرصت های مناسب و بروز مشکلات جدی در آینده منجر شود.هدف پژوهش: هدف این پژوهش ارزیابی میزان تحقق پذیری چشم اندازهای توسعه شهری بر اساس نگرش شهروند و کارشناس شهری در شهر بندر انزلی است. روش شناسی: این پژوهش، کاربردی و از نظر نگرش، توصیفی-تحلیلی است. حجم نمونه آماری از روش کوهن، 355 نفر تعیین شده است. نمونه گیری در پژوهش حاضر بصورت نمونه گیری احتمالی و از نوع روش نمونه گیری طبقه ای است. جهت دستیابی به اهداف و سوالات پژوهش نیز از نرم افزار SPSSو آزمون لوین، تی دو نمونه مستقل و میانگین داده ها استفاده شده است. یافته ها و بحث: میانگین چشم اندازهای توسعه شهری بندر انزلی بیشتر از حد متوسط هستند که در این بین چشم انداز V1 «انزلی شهری با مشارکت مطلوب میان مدیریت شهری، شهروندان و سازمان های مردمی»، با میانگین کلی 79/3 از دیدگاه هر دو گروه، بیشترین ارزش را بدست آورد و چشم انداز V4 «انزلی شهری موفق در توسعه فعالیت های شیلات مانند پرورش ماهی» با میانگین کلی 15/3 براساس نظرات دو گروه آماری، کمترین میانگین و ارزش گذاری را کسب کردند. در تمامی چشم اندازهای توسعه شهری بجز چشم انداز «V4» بدلیل سطح معناداری بیشتر از 05/0 در سطح اطمینان 95 درصد، فرض H1 رد و فرض H0 تایید می شود. به عبارتی، تفاوتی در میانگین دو گروه وجود ندارد.نتیجه گیری: چشم انداز توسعه شهری به عنوان یک ابزار استراتژیک می تواند به مدیران و برنامه ریزان شهری کمک کند تا راهبردهای مناسبی را برای مدیریت بهینه و پایدار شهرها شکل دهند. در این بین مشارکت مطلوب بین مدیریت شهری، شهروندان و سازمان های مردمی در توسعه شهری انزلی بسیار ارزشمند است و بهبود کیفیت زندگی شهروندان و توسعه پایدار شهر را تضمین می کند.
ارزیابی و تحلیل مؤلفه های حیاتی رشد هوشمند شهری در شهرهای میانه اندام (مطالعه موردی: شهر خوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۷
89 - 108
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرها با چالش های زیادی در زمینه توسعه فضایی مواجه هستند. رشد پراکنده و افقی شهرها و عدم رعایت نظام توزیع کاربری اراضی و نیز عدم تناسب بین رشد خدمات و زیرساخت های شهری، مناطق شهری را از نظر معیارهای پایداری و کیفیت زندگی با انواع مسائل همچون حاشیه نشینی، ترافیک، کمبود مسکن و مشکلات زیست محیطی روبرو ساخته است. رشد هوشمند به عنوان پاسخی برای تداوم مشکلات توسعه پراکنده و نتایج منفی آن به وجود آمده است. رشد هوشمند گزینه هایی در حوزه حمل ونقل، مسکن، مشاغل و امکانات رفاهی (شامل خدمات فرهنگی، اجتماعی، تفریحی و آموزشی) ارائه می دهد و از برنامه ریزی های جامع برای هدایت، توسعه، طراحی، مدیریت، احیاء و ساخت جوامع استفاده می کند؛ هدف این پژوهش بررسی و شناخت شاخص های رشد هوشمند شهر خوی می باشد. این پژوهش کاربردی و آمیخته و باتوجه به ماهیت داده ها از نوع غیرتجربی است. برای شناسایی ابعاد گوناگون رشد هوشمند با استفاده پنل متخصصین و کارشناسان، 30 شاخص گوناگون در قالب 3 مؤلفه اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، مطالعه و نتایج آن با بهره گیری از مدل تحلیل عاملی ارزیابی شده است. در گام نخست، با استفاده از تحلیل عاملی اقدام به کاهش شاخص ها و استخراج مجموعه عوامل دخیل در میزان رشد هوشمند پرداخته و پس از آن رتبه بندی شده اند. براساس محاسبات انجام شده، داده های موجود برای تحلیل عاملی مناسب تشخیص داده شدند. باتوجه به ملاک کیسر 10 عامل دارای مقدار ویژه بالاتر از یک برای عوامل مؤثر بر رشد هوشمند شهری استخراج و در مجموع ده عامل با بار 949/5 واریانس کل رشد هوشمندی را تبیین می کنند.
مؤلفه های اثرگذار و اثر پذیر توسعه شهری و تغییرات اقلیمی، یک رابطه دو سویه در جهت انطباق پذیری با سناریوهای جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
91 - 112
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی مهم ترین بحران قرن حاضر شناخته شده است که بسیاری از دانشمندان و محققان عامل اصلی وقوع آن را فعالیت های انسانی به ویژه در سطح شهرها می دانند، اما باید عنوان نمود که تغییر اقلیم نه تنها متأثر از عوامل انسانی و شهری است، بلکه بر آنها نیز تأثیر گذار خواهند بود و پیامدهای مختلفی را به دنبال خواهد داشت. این فرایند چرخشی با توجه به تسریع تولید گازهای گلخانه ای و فعالیت های صنعتی روز افزون به مراتب اکوسیستم شهری و طبیعی را بیشتر در معرض خطر قرار می دهد. بنابراین هدف اصلی پژوهش، شناخت عوامل تأثیر گذار و تأثیرپذیر چه در سطح شهری و چه در سطح طبیعی و ارائه راهکارهای کارگشاتر و مدیریت قابل قبول تر در عرصه محلی و جهانی جهت مقابله با خطرات ناشی از تغییرات اقلیمی بودده است که در این راستا از روش توصیفی- تحلیلی- استدلال منطقی استفاده شده است. طبق بررسی ادبیات پژوهش و بر اساس نتایج حاصل از تحلیل و بررسی و تکیه بر استنباط و تجزیه و تحلیل مبانی ؛ عوامل مهمی همچون اقتصاد، اجتماع، عملکرد و زیرساخت ها، کالبد و ریخت شهری، زیست محیطی به عنوان عوامل اصلی و ریز فاکتورهای هر کدام به صورت کاملاً تفکیک شده، راه را برای ارائه راه حل های دقیق تر و تخصصی تر جهت مقابله با تغییرات اقلیمی (علل رخداد، اثرات و پیامدها) هموارتر می سازد و راهنمایی برای علاقه مندان و پژوهشگران حوزه محیط زیست، شهرسازی، معماری، اجتماع، اقتصاد، سیاست مدیریتی و... می-باشد.
تدوین مدل نظری بهسازی منظر شهری رودخانه هراز آمل با رویکرد تاب آوری اکولوژیک
منبع:
مطالعات طراحی شهری ایران دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
269 - 298
حوزههای تخصصی:
ماهیت اکولوژیکی منظر شهری رودخانه ها به عنوان یکی از ارکان اصلی اکوسیستم های طبیعی، تأثیر بسزایی بر کیفیت زیست محیطی شهرها دارد. با افزایش شهرنشینی و گسترش فعالیت های انسانی، این اکوسیستم ها با چالش های جدی مواجه شده اند بگونه ای که آلودگی اکوسیستم، تغییرات هیدرولوژیکی و تخریب زیستگاه های جانوری را به همراه دارد، که منجر به تخریب اکوسیستم رودخانه و تغییر ساختار بیولوژیکی وابسته به آن می گردد. علاوه بر این عوامل مداخله گر ناشی از مخاطرات محیطی نیز تهدیدی جدی برای اکوسیستم رودخانه های درون شهری محسوب می شود. لذا، ضرورت بهسازی اکولوژیک رودخانه ها به منظور احیای منظر شهری، اکوسیستم های طبیعی و افزایش تاب آوری آن ها در برابر تغییرات محیطی و مداخلات انسانی، امری حیاتی در مدیریت برنامه های شهری معاصر است. این پژوهش با اهداف توسعه ای- کاربردی، با روش اکتشافی- همبستگی، با داده های کتابخانه ای، ابتدا به بررسی ادبیات مروری تحقیق می پردازد و سپس با استفاده از مستندات معتبر تاریخی رودخانه هراز، مشاهدات میدانی و تصاویر سنجش از دور، با تحلیل های قیاسی- استنتاجی مدل نظری را تدوین می کند؛ در نهایت مؤلفه های اکولوژیک مؤثر بر بهسازی منظر شهری رودخانه های درون شهری در با رویکرد تاب آوری استخراج می شود. مؤلفه های هیدرولوژیکی، تنوع بیولوژیکی و مورفولوژیکی به عنوان عوامل کلیدی در ساختار اکولوژیکی رودخانه شناخته می شود. تنوع، متغیرهای اکولوژیکی، مدولاریتی، خدمات اکوسیستم، تدوین و همپوشانی قوانین، نوآوری، سرمایه های اجتماعی و بررسی بازخوردها مولفه های موثر در تاب آوری اکولوژیکی استخراج می شود تا در یک ساختار تکاملی فرآیند گرا قرار گیرند و مدل نظری بهسازی تدوین گردد. بدین منظور نمونه مورد مطالعه؛ رودخانه هرازدر شهر آمل مورد بررسی قرار می گیرد و در جهت تحقق مدل نظری راهبردهای مرتبط جهت بهسازی رودخانه هراز تبیین می شود تا در طرح های توسعه شهری آمل لحاظ گردد.
تحلیل نقش بازساخت سیاسی فضا در توسعه شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۸
133 - 156
حوزههای تخصصی:
در نظام های دیوان سالار و سیستم های مدیریتی متمرکز، دولت نقش برجسته ای در بازساخت سیاسی فضا و توسعه دارد. این نقش در مورد شهرهایی که ارتقای مرتبه می یابند بیشتر مشهود است. هدف این پژوهش واکاوی تأثیرات ارتقای شهر اردبیل به مرکز استان بر جهات و جوانب مختلف رشد و توسعه این شهر در سال های پس از سال 1372 است. روش پژوهش، تحلیلی- توصیفی و داده های مورد تحلیل، اسنادی و آماری است و از منابعی چون سالنامه های آماری استخراج شده و یا از مراجع معتبر دریافت گردیده اند. تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات، با استفاده از امکانات محاسباتی، ترسیمی و تحلیلی نرم افزارهای «SPSS»، «GIS» و به کارگیری مدل های آمار توصیفی، انجام شده است. مدل «آنتروپی شانون» نیز برای تعیین فرم رشد شهری به کار رفته است. یافته ها نشان دادند که پس از ارتقای مرتبه شهر اردبیل به مرکز استان، شاخص های توسعه اجتماعی و فرهنگی مانند: تعداد مراکز مالی، فرهنگی، آموزشی، درمانی، قضایی، تعداد دستگاه های دولتی، کارمندان دولت و مشاغل بخش خدمات، به سرعت رشد یافته اند. تغییر کاربری ها به نفع کاربری های اداری، تجاری، آموزشی و انتظامی روی دیگری از توسعه شهر متأثر از ارتقای مرتبه آن بوده است. همچنین در یک دوره 15 ساله پس از تبدیل شدن به مرکز استان، به اندازه تمامی سال های پیشین بر وسعت شهر اضافه شده و این رشد بیشتر به صورت پراکنده رویی بوده است. بر خلاف روال معمول کشور، رشد جمعیتی این شهر پس از سال 1375 نه تنها ملایم تر نشده بلکه دوباره افزایش یافته است. برای جلوگیری از پیامدهای منفی بازساخت فضا در ارتباط با ارتقای مرتبه اداری-سیاسی شهرها، اعمال رویه های شهر هوشمند، واگذاری اختیارات به سطوح مدیریتی پایین و توجه به آمایش ملی و منطقه ای فضا از جمله پیشنهادهای تحقیق می باشند.
ارزیابی توسعه شهری از منظر سیاستگذاری عمومی با تاکید بر نقش شورای اسلامی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
107 - 120
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف ارزیابی توسعه شهری از منظر سیاستگذاری عمومی با تاکید برنقش شورای اسلامی شهر شیراز (با تاکید بر دوره پنجم شورا) انجام شده است. تحقیق حاضر از لحاظ ماهیت و هدف، از نوع کاربردی و از حیث روش توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات تحقیق حاضر آمیزه ای از روش های کتابخانه ای و روش میدانی است. جامعه آماری تحقیق عبارتست از مدیران و سرپرستان بخش های مختلف شهرداری شیراز (خبرگان اجرایی) و اساتید دانشگاهی آشنا به موضوع تحقیق (خبرگان دانشگاهی) که از آن نمونه گیری به شیوه تصادفی بعمل آمد. ضمنا برای مشخص کردن حجم نمونه نیز از جدول مورگان استفاده گردید. همچنین ابزار جمع آوری داده، پرسشنامه محقق ساخته است که سوالات آن براساس بررسی و بازنگری تحقیقات داخلی و خارجی تدوین شده که مشتمل بر 3 بخش: بررسی متغیرهای جمعیت شناختی، ارزیابی سیاستگذاری شورای اسلامی شهر (مشتمل بر 23 سوال در 5 بعد) و بخش سوم پرسشنامه ارزیابی توسعه شهری (مشتمل بر 33 سوال در 5 بعد) است که پس از تایید روایی و پایایی برای جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفت. پس از تکمیل پرسشنامه ها، اطلاعات موجود در آن، کدگذاری و با استفاده از نرم افزار های آماری SPSS و SmartPLS در سطح معناداری 5 درصد مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل مدل تحقیق نشان داد که در سطح اطمینان 95 درصد، فرضیه اصلی تحقیق یعنی سیاستگذاری شهری با تاکید بر نقش شورای اسلامی شهر شیراز موجب توسعه شهری شیراز گردیده است و فرضیات 5 گانه فرعی مرتبط با این فرضیه مورد تاییدند. همچنین یافته ها در سطح اطمینان مذکور نشان داد اثرکلی متغیر سیاستگذاری شهری با تاکید بر نقش شورای اسلامی شهر بر توسعه شهری 899/0 است که نشان دهنده تاثیر بسیار خوب این مدل در تببین واریانس متغیر ارزیابی توسعه شهری است.
تحلیل حکمروایی شهری با تأکید بر اهداف جمعیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های اساسی هزاره سوم که بسیاری از جوامع را درگیر ساخته و کشور ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست، مسئله جمعیت، سیاست های جوانی جمعیت و به طور کلی اهداف جمعیتی است که نیل به راه های حل آن در گرو مجموعه اقداماتی است و به نظر می رسد الگوی حکمروایی شهری نقشی بی بدیل در آن ایفا می کند. بر همین اساس، این پژوهش با هدف بررسی الگوی حکمروایی توسعه شهری و تاثیر آن بر اهداف جمعیتی درصدد شناسایی الگوهای مطلوب و نامطلوب است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و ماهیت آن کاربردی است و داده ها و اطلاعات به شیوه کتابحانه ای و میدانی گردآوری شده است. نتایج پژوهش با استفاده از آزمون t-test تک نمونه ای مستقل و بر پایه نظرات کارشناسانی که به صورت غیرتصادفی - هدفمند انتخاب شده اند، نشان می دهد که توسعه مالکانه، افقی، متصل، بزرگ مقیاس و غیرمتراکم به عنوان الگوی حکمروایی توسعه شهری مطلوب با توجه به اهداف جمعیتی شناسایی می شوند که بالاترین مطلوبیت مربوط به شاخص توسعه بزرگ مقیاس با میانگین 37/4 است. الگوهایی نظیر توسعه غیرمالکانه با میانگین 80/1 و توسعه کوچک مقیاس با میانگین 92/1 نیز نامطلوب ترین الگوهای حکمروایی توسعه شهری محسوب می شوند. در نهایت پیشنهاداتی همچون بازنگری در طرح های آمایشی، جامع، تفصیلی و هادی با توجه به رویکردهای جمعیتی کشور به خصوص قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت و سیاست های کلی جمعیت مطرح شده است.
شناسایی و تدوین شاخص های تحقق پذیری طرح های راهبردی توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح های توسعه شهری در طول زمان، دچار تحول رویه ای و محتوایی شده اند. در کشورهای در حال توسعه، این تحولات بیشتر در عنوان طرح ها بوده است. به عبارت دیگر هنوز طرح های توسعه شهری به همان سبک سنتی تدوین و اجرا و موجب تحقق نیافتن اهداف طرح های توسعه شهری به خصوص، در طرح های راهبردی می شوند. از این رو در تحقیق حاضر تلاش شده است عوامل مؤثر بر تحقق پذیری طرح های توسعه شهری در مقیاس جهانی بررسی شود. روش تحقیق ترکیبی (کمی و کیفی) بوده و ابتدا شاخص ها با مطالعه منابع (طرحها، مقالات، پایان نامه ها و ...) استخراج شده است؛ در ادامه، این شاخص ها با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره و نظرات کارشناسان رتبهبندی شدهاند. نتایج نشان داد که در کشورهای موفق در زمینه برنامهریزی راهبردی با توجه و تأکید بر مؤلفه های انطباق پذیری، هماهنگی، ارتباط و نظام مندی، واقع گرایی، برنامه ریزی غیرمتمرکز و شفافیت توانستند طرح های توسعه شهری را محقق کنند. یافته های پژوهش نشان می دهد از میان مؤلفه ها، مؤلفه واقع گرایی و انعطاف پذیری بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند.
تحلیلی بر اجرای طرح های توسعه شهری در ایران، مطالعه موردی: طرح تفصیلی شهر مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
59 - 77
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل و موانع تحقق پذیری طرح های شهری نقش کلیدی در ارتقای اثربخشی طرح توسعه شهری بر عهده دارد. هدف تحقیق حاضر سنجش دیدگاه های کارشناسان و خبرگان حوزه مدیریت شهری در خصوص چالش های اجرای طرح تفصیلی شهر مریوان با استفاده از روش شناسی کیو می باشد. بدین منظور ابتدا فضای گفتمان عوامل مؤثر بر تحقق پذیری طرح های تفصیلی از گزارش های و مطالعه پیشین استخراج و در قالب 33 گزاره نهایی دسته بندی گردید. سپس 37 نفر از کارشناسان ادارات سطح شهر مریوان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و میزان اهمیت گزاره های مذکور در تحقق پذیری طرح تفصیلی شهر مریوان با استفاده از جدول کیو تعیین گردید. تجزیه وتحلیل گویه های استخراجی با استفاده از نرم افزار KADE V1.2.0 با روش PCA و حداکثر چرخش واریماکس انجام گرفت. بر اساس یافته های تحقیق ضعف ساختار اداری و اجرای، محدودیت و بی انضباطی مالی و عدم اجرای دقیق مقررات و قوانین مدیریت شهری سه دیدگاه مهم و غالب عوامل عدم تحقق پذیری طرح تفصیلی در بین کارشناسان این مطالعه یافت شد. علیرغم تفاوت های موجود در سه دیدگاه مطرح شده هر سه گروه بر برنامه ریزی متمرکز از بالا به پایین در نظام برنامه ریزی کشور به عنوان موانع کلیدی تحقق پذیری طرح تفصیلی در شهر مریوان تأکید داشتند. مبتنی بر یافته های تحقیق بهره گیری از رویکرد برنامه ریزی مشارکتی و تقویت سازوکارهای نظارتی- مالی در طرح های توسعه شهری قابل پیشنهاد می باشد.
شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه شهری با رویکرد آینده پژوهی، مطالعه موردی: شهرستان بیله سوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
95 - 110
حوزههای تخصصی:
آینده نگری جنبش هنری بین رشته ای هست که با اعتقاد به توان فناوری برای تسریع رسیدن به آینده مشخص می شود در همین راستا پژوهشی با تأکید بر شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر توسعه آتی شهرستان بیله سوار مدنظر قرار گرفت. هدف این پژوهش شناسایی پیشران های توسعه شهر بیله سوار بوده است. در این تحقیق از روش های نوین آینده پژوهی با ماهیت تحلیلی و کاربردی، و تکنیک دلفی دو مرحله ای استفاده شده است. جامعه آماری 25 نفر از اساتید، کارشناسان و مدیران ارشد در سطح شهرستان بودند. برای جمع آوری داده های موردنیاز از ابزار پرسشنامه باز محقق ساخته، استفاده شده بود. در مرحله اول از روش دلفی پرسشنامه های باز به تعداد 50 سؤال در حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی در اختیار خبرگان شهرستان قرار گرفت که منجر به استخراج کلی عوامل مؤثر بر آن شد و در مرحله دوم ماتریس تحلیل اثرات متقاطع طراحی شده و توسط 25 خبره و کارشناس ارشد و متخصص آگاه به مسائل توسعه شهرستان تکمیل شد. در مرحله استنتاج و تحلیل نتایج نیز، محاسبات توسط نرم افزار MICMAC انجام یافت و نتایج نشان داد که 16 پیشران به طور مستقیم و غیرمستقیم برای توسعه شهرستان اثرگذار هستند که پیشران منابع آبی و بارش دارای بالاترین امتیاز بوده که علت آن قطب کشاورزی بودن شهر بیله سوار در استان می باشد.
بررسی تغییرات سطح تالاب انزلی با استفاده از شاخص های طیفی، درخت تصادفی (RTC) و حداکثر احتمال (MLC) در بازه زمانی 1371 تا 1401(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تالاب انزلی در حال تجربه تخریب زمین و بهره برداری بیش از حد به اشکال مختلف می باشد. درک ماهیت این تغییرات برای مدیریت تالاب امری ضروری می باشد. این تحقیق به دنبال استفاده از شاخص های تفاوت نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI)، شاخص تفاوت نرمال شده آب (NDWI)، شاخص تفاوت پهنه های زمین بایر (NDBI)، شاخص مازاد تفاوت نرمال شده زمین بایر (ENDBI)، مدل حداکثر احتمال(MLC) و درخت تصادفی(RTC) در ارزیابی تغییرات پوشش گیاهی، پهنه آبی و زمین بایر در بازه زمانی بین 1371 تا 1401 می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده، شاخص NDVI روند کاهشی شدیدی را در تراکم پوشش گیاهی نشان داد. در حالیکه تمامی شاخص ها، نوسانات رطوبتی را در محدوده تالاب انزلی نشان دادند. شاخص NDBI-ENDBI روند افزایشی شدیدی را در گسترش منطقه ساخته شده نشان داد. بر اساس این تغییرات این نتیجه حاصل شد که توسعه شهری در طول سال ها در حوضه تالاب انزلی به سرعت در حال پیشرفت بوده است. بررسی ها نشان می دهد که مقادیر حداکثر NDVI به شکل قابل توجهی کاهش یافته و از 0/67 در سال 1371 به 0/59 در سال 1401 رسیده است. مقادیر حداکثر NDWI نیز از 0/34 در سال 1371 به0/1 در سال 1401 رسیده است. به عبارتی شاخص منابع آبی به شکل قابل توجهی کاهش یافته و این امر وضعیت تالاب انزلی را به نمایش می گذارد. در مقابل، روش های کاربری زمین نشان می دهد که پهنه آبی از 44/17 کیلومتر مربع برای مدل RTC در سال 1371 به 36/6 کیلومتر مربع در سال 1401 کاهش یافته است.
ارزیابی پتانسیل های توسعه شهری دانش بنیان در عرصه گردشگری (مطالعه موردی شهر مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه برای پیاده سازی مدل شهرهای دانش بنیان، استفاده از رویکرد گردشگری می تواند کلیدی برای مشارکت در رشد اقتصادی- اجتماعی و محرک توسعه زیرساخت های کشور باشد. بنابراین؛ در پژوهش حاضر با مرتبط ساختن ایده شهر دانش بنیان با رویکرد گردشگری، به ارزیابی توانمندی ها و کارکردهای گردشگری مراغه و توسعه این کارکردها پرداخته شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد که از ابزار پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. شاخص های تحقیق عبارت اند از: شبکه های فن آوری اطلاعات، فرهنگ اشتراک گذاری دانش، زیرساخت های شهری. جامعه آماری شامل 30 نفر از خبرگان متخصص در موضوع پژوهش می باشد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات متناسب با اهداف پژوهش، از آزمون های آماری T تک نمونه ای، کلوموگروف-اسمیرنوف و برازش رگرسیونی در قالب نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که شهر مراغه ازنظر شبکه های فناوری اطلاعات، فرهنگ به اشتراک گذاری اطلاعات، زیرساخت های شهری دانش در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. با توجه به نتایج مدل برازش رگرسیونی در بین مؤلفه های پژوهش و با توجه به میزان معناداری به دست آمده، تمام مؤلفه ها رابطه مستقیم با گردشگری دانش بنیان دارند. مؤلفه های شبکه های فناوری اطلاعات با ضریب بتای 783/0، زیرساخت شهری با ضریب بتای 390/0، فرهنگ به اشتراک گذاری اطلاعات با ضریب بتای 270/0 بیشترین تأثیر را در ارتقای توسعه شهری دانش بنیان در عرصه گردشگری مراغه دارند؛ لذا برای توسعه گردشگری دانش بنیان به درک ضرورت و وجود عزم و اراده همگانی مسئولان و شهروندان، وجود زیرساخت ها به ویژه در حوزه حمل ونقل و ارتباطات، وجودفضای قابل اعتماد در سطح جامعه و تحرک دانش در بین جامعه با ارائه فرهنگ به اشتراک گذاری نیاز است.
بررسی نقش صنعت گردشگری در توسعه شهری
حوزههای تخصصی:
جایگاه و موقعیت شهرها بر اساس عوامل مختلفی مورد بررسی قرار می گیرد. از جمله این موارد می توان به شاخص های فرهنگی، اقتصادی، جغرافیایی، امنیتی، رفاهی و گردشگری اشاره نمود. پژوهش حاضر به بررسی نقش مدیریت گردشگری در این زمینه پرداخته است. بر این اساس و با تکیه بر داده هایی که به روش میدانی گردآوری شده اند سعی در سنجش فرضیه هایی شد که بنیاد تحقیق بر آنها بنا نهاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که ارتقاء شاخص های زندگی در شهرها می تواند به صنعت گردشگری کمک نماید؛ این در نهایت می تواند منجر به بهبود موقعیت شهر در ذهن افراد گردد.