مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
توسعه شهری
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف درک عوامل موثر بر افزایش تاب آوری شهری در منطقه 22 تهران و بررسی رابطه ساختاری بین این عوامل است. در این تحقیق، محدوده منطقه 22 شهرداری تهران به عنوان نمونه مطالعه موردی انتخاب شده است که علاوه بر بررسی شرایط محیطی، اجتماعی و اقتصادی منطقه، فاکتورهای موثر بر تاب آوری محیط زیست شهری آن نیز مورد مطالعه قرار می گیرد. ابتدا عوامل و ابعاد افزایش تاب آوری محیط زیست شهری منطقه مشخص گردید. سپس پرسشنامه ای تنظیم و این پرسشنامه در بین گروه خبرگان توزیع شد. با کمک نرم افزار SPSS وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و آزمون تی) انجام شده است. با توجه به نتایج بدست آمده از آزمون تی نسبت به پاسخ گروه خبرگان، در هیچ یک از ابعاد ششگانه میزان معناداری یافت نشد. همچنین بر اساس نتایج رتبه بندی شاخص ویکور برای ابعاد موثر در تاب آوری در منطقه 22، شاخص اجتماعی- فرهنگی در رتبه اول با مقدار Q برار 782/0 قرار گرفت. پس از آن به ترتیب شاخص های زیرساختی، زیست محیطی، مدیریتی، کالبدی- ساختاری و اقتصادی در رتبه های بعدی قرار گرفتند. پیش بینی می شود با از بین رفتن شیوع ویروس کرونا و سرازیر شدن دوباره گردشگران و مسافران، آسیب ها به حداکثر رسیده و میزان تاب آوری را تا حد زیادی به چالش بکشد. بر همین اساس تبلیغات و کارهای فرهنگی و آموزشی بخصوص در حال حاضر که اکثر مردم در خانه های خود هستند، می تواند بسیار مثمر ثمر برای آینده منطقه باشد.
ارزیابی توسعه پیاده مداری انسان محور در شهر گلوگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد فزاینده جمعیت در نقاط شهری پیامدهای ناگوار اجتماعی – اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی برای شهرها به وجود آورده است. بنابران شهرها باید مکان های بهتری را برای زندگی فراهم کنند. یکی از این مکان ها، خلق خیابان های پیاده است. هدف این پژوهش ازیابی توسعه پیاده مداری با رویکرد انسان محوری در شهر گلوگاه می باشد که در راستا سه خیابان امام،17 شهریور و طالقانی به عنوان محدوده های مورد ارزیابی انتخاب شده اند. در بژوهش به بررسی و ارزیابی عوامل موثر بر مطلوبیت پیاده راه های شهری در رویکرد انسان محوری از دید کارشناسان و مردم داشت. بنابراین این فصل شامل سه بخش اصلی می باشد. در بخش اول معیارها ، در قالب پرسشنامه تدوین شده و با تکمیل 348 پرسشنامه از عابران پیاده و سکنه وضعیت موجود خیابان های مد نظر را از حیت این معیارها و شاخص ها ارزیابی شد تا بهترین گزینه برای اجرای پیاده راه تعیین گردد. در ادامه با معیارها و شاخص هایی که از مطالعه مبانی نظری و ادبیات تحقیق استخراج شد با استفاده از روش دلفی و مدل تحلیل سلسله مراتبی به کمک نرم افزار expert choice رتبه بندی می شوند. در نهایت نیز با توجه به اهمیت هر شاخص و اولویت دهی مردم به خیابان ها با توجه به مطالعات توصیفی آلترناتیوهای مر بوطه برای اجرای پیاده راه اولویت بندی می شوند.برای این کار ابتدا اولویت بندی آلترناتیو ها را بر اساس زیر شاخص ها مورد بررسی قرار گرفت و سپس با توجه به ضریب اهمیت هریک و تاثیر هرکدام این شاخص ها و زیر شاخص ها اولویت بندی خیابان ها برای اجرای پیاده راه انسان محور ارائه گردید که خیابان امام با امتیاز 36 درصد نسبت به سایر بیشترین اولویت را در شهر گلوگاه برای اجرای پیاده راه را دارا می باشد. و همچنین خیابان 17 شهریور با امتیاز 4/33 درصد در اولویت بعدی برای اجرای طرح پیاده راه انسان محور را دارا می باشد. خیابان 17 شهریور نیز با امتیاز 7/30 درصد سومین اولویت را برای اجرای پیاده را دارا می باشد.
ارزیابی تحلیلی عملکردتوسعه شهری بامعیارهای شهر سبز ، مطالعه موردی، منطقه 22 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی تحلیلی روند توسعه شهری سبز در منطقه 22 شهر تهران طی یک دوره پنج ساله 1390 الی 1395، انجام پذیرفت. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی بوده است. داده های تحقیق در دو بازه زمانی (1390 و 1395) از اسناد رسمی و پایگاه های سازمان های دولتی و غیردولتی به ویژه معاونت های زیست محیطی و شهرداری تهران جمع آوری گردید. جهت تعیین میزان تأثیر هر یک از معیارهای ارزیابی شهر سبز و امتیازدهی به عملکرد آن ها در این دوره 5 ساله، از نظر خبرگان طی دو پرسشنامه مجزا استفاده گردید. تحلیل داده ها توسط نرم افزار Expert Choice و ماتریس ارزیابی عملکرد و صفحه گسترده اکسل انجام پذیرفت. نوآوری تحقیق، بهره گیری از معیارهای متنوع و چندگانه معتبر در رابطه با شهر سبز جهت ارزیابی عملکرد توسعه شهری سبز در طول یک دوره پنج ساله در منطقه 22 شهر تهران می باشد. نتایج مطالعه نشان داد که در دوره زمانی مورد مطالعه از 39 معیار بررسی شده، 18 معیار در طول این مدت عملکرد مطلوب داشتند از جمله: سیاست پایداری آب، میانگین روزانه میزان SO2 و سرانه فضای سبز و 21 معیار دیگر دارای عملکرد بی تأثیر یا نامطلوب بودند. نتیجه نهایی ارزیابی عملکرد شهر سبز نشان داد که توسعه شهری سبز در این منطقه باتوجه به پتانسیل های زیست محیطی قابل توجه آن در وضعیت متوسط قرار گرفته است و فاصله نسبتا زیادی با نقطه ایده ال دارد.
تحلیلی بر وضعیت تحقق پذیری برنامه ریزی کاربری اراضی طرح جامع شهر ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
119 - 137
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر تحلیل وضعیت تحقق پذیری برنامه ریزی کاربری اراضی طرح جامع شهر ملایر است. طرح های توسعه شهری اگر به نحوی که مصوب شده تحقق یابند، منافع عمومی تأمین و بسیاری از مشکلات شهری برطرف می شود. در این راستا، برای اولین بار تحقق پذیری طرح جامع شهر ملایر به عنوان یک شهر میان اندام با جمعیتی حدود 170 هزار نفر، مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ ماهیت از نوع توصیفی-تحلیلی بود. اطلاعات لازم از طرح های توسعه ای شهر استخراج گردید. نتایج نشان داد که طرح جامع شهر ملایر به مانند همه طرح های جامعی که در ایران با روش سنتی تهیه می شوند، با ضعف ها و تهدیدهای عام این الگو از جمله آمرانه بودن، جدایی روند تهیه طرح از مرحله اجرا، قطعیت در مکان یابی کاربری ها و ... مواجه بوده و از تحقق پذیری اندکی برخوردار بوده است. بررسی اختصاصی طرح جامع ملایر نشان داد که به طور کلی، تحقق پذیری کاربری های پیشنهادی اندک بوده است. در این بین، کاربری های تأسیسات و تجهیزات شهری، بهداشتی- بهزیستی، ورزشی، خدمات پذیرایی و جهانگردی کمتر از حد متوسط و کاربری های آموزشی، اداری- انتظامی، فضای سبز و پارک جنگلی، صنعتی، مذهبی و حمل و نقل، بیش از حد متوسط و نیاز، احداث شده و تنها کاربری های مسکونی، درمانی، تجاری و فرهنگی تحقق پذیری متناسب با پیشنهادات طرح جامع داشته اند. افزایش بی رویه سطح و سرانه کاربری صنعتی و معابر، خسارات بیشتری را متوجه شهر ملایر نموده است. نوآوری پژوهش تحلیل اختصاصی تحقق پذیری طرح جامع شهر ملایر می باشد.
تحلیل فرآیند گسترش و الگویابی فضا در محورهای برون شهری کلان شهر تهران، مورد مطالعه: محور تهران-ایوانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۲۰
121 - 137
حوزه های تخصصی:
تجزیه و تحلیل پیکربندی فضایی و پویایی رشد شهری از موضوعات مهم در مطالعات شهری معاصر است. بر این اساس، در پژوهش حاضر به تحلیل فرآیند گسترش و الگویابی فضا در محورهای برون شهری کلان شهر تهران به ایونکی پرداخته شد. به این منظور، ابتدا با استفاده از تصاویر سری زمانی ماهواره لندست، نقشه های کاربری اراضی برای سال های 1364، 1379، 1390 و 1399 با استفاده از مدل نظارت شده FUZZY ARTMAP استخراج گردید و سپس با بهره گیری از LCM تغییرات مربوط به کاربری ها - کم زیادشدن مساحت کاربری اراضی - و همچنین با استفاده از توابع ریاضی 7 جمله ای الگوی تغییر سایر کاربری ها به نفع کاربری ساخته شده استخراج شد و درنهایت با استفاده از مدل سلول های خودکار و زنجیره های مارکوف به پیش بینی گسترش شهری در این منطقه برای سال 1410 پرداخته شد. نتایج حاصل نشان داد که در دوره 35ساله حدود 30495 هکتار به وسعت اراضی ساخته شده افزوده شده است که الگوی گسترش شهری در این منطقه کاملاً بر الگوی شبکه های ارتباطی موجود منطبق و جهتی شمال غربی به جنوب شرقی دارد. همچنین نتایج طبقه بندی تصاویر ماهواره ای و پیش بینی پوشش اراضی نیز نشان داد که در محور شهری تهران - ایوانکی با توجه به روند رشد شهری منطقه در سال 1410 مساحت ارضی ساخته شده به بیش از 50 هزار هکتار خواهد رسید . مطابق با نتایج، اقدامات مناسب برای کنترل تغییرات کاربری زمین به ویژه رشد شهر به منظور حفظ محیط زیست و تعادل اکولوژیکی منطقه نیاز است.
ارزیابی عوامل جغرافیایی اثرگذار بر جریان رقابت پذیری توسعه شهری مبتنی بر برنامه ریزی راهبردی سناریویی (مطالعه موردی: استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شواهد موجود نشان می دهد که نابرابرهای درون منطقه ای نتیجه بخشی نگری برنامه های توسعه و فرآیند سیاست گزاری بالا به پایین است که از تبعات فضایی آن افزایش تمرکزگرایی در کانون های شهری عمده و محدود است. بر این مبنا یکی از سیاست های تعدیلی با هدف کاهش نابرابری و تقویت توان موجودیت شهرها، تأکید بر جریان رقابت پذیری مبتنی بر ویژگی های خاص قانونی، سیاسی، بوم شناختی، اجتماعی و اقتصادی بین کانون های شهری است. هدف این پژوهش ارزیابی عوامل اثرگذار بر جریان رقابت پذیری کانون های شهری استان اذربایجان غربی است. برای انجام این مقاله از رویکردی کیفی کمی بهره گرفته شده است. در بخش نخست پیشران های کلیدی توسط کارشناسان حوزه (دلفی) به وسیله نرم افزار وزن دهی، اوزان استخراج و ابعاد شناسایی و سپس به کمک نرم افزار Meta-SWOT، 15 عامل اثرگذار بر جریان رقابت پذیری توسعه شهری در افق زمانی 1410 تعیین و مجدداً به روش دلفی در اختیار صاحب نظران قرار گرفت. نتایج گویای این واقعیت است که کلانشهر ارومیه با دارا بودن جایگاه نخست رقابت پذیری همچنان کانون جریان های فضایی استان است. این در حالی است که راهبردهای سرمایه گذاری دولتی، توجه سیاست گذاران، برنامه ریزان و مسئولان، علاقه مندی بخش خصوصی به سرمایه گذاری در استان و فقدان زیرساخت های توسعه در مقیاس کلان از مهمترین عوامل تعیین کننده جریان رقابت پذیری توسعه شهری هستند. در بخش نهایی با رتبه بندی و استخراج ماتریس تأثیرگذاری از نرم افزار Micmac استفاده شده و حالت های باورکردنی در رقابت پذیری توسعه شهری استان با رویکرد آینده نگاری مشخص و راهبردهای پیشنهادی معرفی شدند.
بررسی توسعه شهری و تغییرات پوشش اراضی محدوده شهر ابرکوه با استفاده از تلفیق باندهای تصاویر ماهواره ای لندست 7 و 8(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۲۱
127 - 141
حوزه های تخصصی:
واحد های پوشش اراضی تحت تأثیر رویدادهای طبیعی، عملکردهای انسانی و مسائل اجتماعی- اقتصادی همواره دستخوش تغییر می باشند. امروزه رشد مناطق شهری و تأثیر آن بر پوشش اراضی در جهان و به خصوص در کشورهای درحال توسعه به یک مسئله مهم زیست محیطی در علوم محیطی و برنامه ریزی شهری تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست، در کمک به شناسایی و تحلیل توسعه شهری و تغییرات پوشش اراضی محدوده شهر ابرکوه در یک دوره 20ساله می باشد. در این مطالعه نقشه های پوشش اراضی و رشد نواحی شهری با استفاده از تکنیک های تلفیق تصاویر لندست (7 و 8) و با اعمال الگوریتم حداکثر احتمال در نرم افزارهای ENVI5.3 ، ArcGIS ، انجام شد. نتایج صحت سنجی نقشه ها نیز نشان داد که مقدار ضریب کاپا برای سال های مورد بررسی به ترتیب؛ 86 % ، 90 % و 86 % و مقادیر صحت کلی نیز؛ 89 % ، 92 % و 89 % می باشد. نتایج این بررسی نشان داد که؛ مجموع مساحت منطقه مورد بررسی 13 کیلومترمربع می باشد؛ که از سال 2000 تا 2020 اراضی مسکونی روند افزایشی داشته اند، به این صورت که در سال 2000 مقادیر آن برابر با 4.25 کیلومترمربع بوده و در سال 2020 مقدار آن به 5.58 کیلومترمربع افزایش یافته است. تغییرات مساحت اراضی بایر در سال های مورد بررسی دارای نوسان بوده به این صورت که در سال 2000 مساحت آن برابر با 3.61 کیلومترمربع، درسال 2010 برابر با 2.5 کیلومترمربع و در سال 2020 برابر با 3.73 کیلومترمربع می باشد. مهم ترین نکته ای که در تغییرات این دوره زمانی به چشم می خورد، اراضی مزروعی منطقه است که مساحت آن تحت تأثیر شهرگرایی از 3.66 کیلومتر مربع در سال 2000 به 2.17 کیلومتر مربع در سال 2020 کاهش یافته است. بدیهی است یافته های این مطالعه نقش مؤثری در برنامه ریزی های آینده می تواند داشته باشد چرا که با آگاهی از روند رشد این نواحی می توان جهات توسعه شهر را به جهات بهینه هدایت نمود و تخریب اراضی ناشی از رشد شهری در نتیجه تأثیرات منفی تغییرات پوشش اراضی را به حداقل رساند.
تبیین ویژگی های اصالت بخشی و امکان سنجی تحقق آن در بافت تاریخی شهر اردکان
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱
83 - 100
حوزه های تخصصی:
بافت قدیم شهرها اغلب دربرگیرنده آثار و مجموعههای تاریخی میباشند که امروزه اغلب در زمره بافت های فرسوده قرار گرفتهاند. یکی از این بافتها، بافت تاریخی شهر اردکان است که علیرغم مداخلاتی که تا ب ه حال در آن صورت گرفته، سیمای عمومی مرکز شهر و به ویژه محلات مسکونی آن بیانگر دوگانگی، همزیستی کهنه و نو و گستره فرسودگی است. مقاله حاضر در جستجوی این نکته است که با وجود مداخلات انجام گرفته در این بافت، ادامه روند حاکم بر رکود و عقبماندگی محلات مسکونی مرکز شهر که نمود عینی آن گسترش فرسودگی، ترک و مهاجرت ساکنان اولیه است، تحت تأثیر چه عواملی است و آیا احیا ء این محلات و بافت تاریخی با رویکرد اصالتبخشی قابل تبیین است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و بررسیهای اسنادی - کتابخانه ای، رویکرد اصالت بخشی معرفی، ویژگیهای آن تبیین و نحوه تحقق آن برای احیاء بافت تاریخی شهر اردکان بر اساس ویژگیهای مقبولیت یابی بافت در » خاص آن مورد بحث قرار گرفته است. از این منظر، در این صفحات اصالتبخشی برابر با می باشد . بر مبنای یافته های « ارتقاء کیفیت محیط سکونت ساکنین و شهروندان » و مترداف با « اذهان عمومی تحقیق رفع مشکلات گریبانگیر احیاء بافت تاریخی شهر با رویکرد اصالت بخشی نیازمند دو دسته از اقدامات میباشد: اقدامات خرد مقیاس که شامل ابعاد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خدمات شهری، مدیریت شهری، بهداشتی و زیستمحیطی شهر و بافت تاریخی میباشد؛ و اقدامات کلان مقیاس که مستلزم حضور پررنگ دولت، مشارکت مردمی و بخش خصوصی است.
بررسی تغییرات کاربری اراضی شهری با استفاده از GIS و RS در تهران (مطالعه موردی: منطقه 15 کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یک گام اساسی برای مدیریت و برنامه ریزی توسعه شهری بررسی و شبیه سازی توسعه فیزیکی شهر می باشد. در دنیای امروز، از فناوری های سنجش از دور (RS) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) برای مدیریت شهری استفاده های فراوانی می شود. این دو فن، ابزار موثری را برای جمع آوری و تحلیل اطلاعات زمانی- مکانی فراهم می سازد. در همین راستا، پژوهش حاضر با استفاده از تصاویر ماهواره ای چندزمانه لندست، روند توسعه کالبدی منطقه 15 شهر تهران از سال 1985 تا سال 2015 مورد ارزیابی و مقایسه قرار داده است. تصاویر استفاده شده در این تحقیق، تصاویر TM 1985، ETM+ 2002 وOLI 2015 از ماهواره لندست می باشند. نتایج بیانگر این است که، منطقه مورد مطالعه در فاصله زمانی 1985 تا 2015 با حدود 10.75 درصد رشد شهری مواجه بوده است و تغییر کاربری در این بازه زمانی در افزایش دو کلاس اراضی مسکونی و کاربری های تجاری و کاهش دوکاربری صنعتی و اراضی بایر بوده است. با توجه به نتایج حاصل از پردازش تصاویر ماهواره ای، منطقه 15 گسترش فضایی- کالبدی قابل توجهی داشته است.
برنامه ریزی راهبردی توسعه شهری مبتنی بر رویکرد سناریونویسی (مطالعه موردی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نظریات نوین در برنامه ریزی و توسعه شهرها، برنامه ریزی راهبردی و اتخاذ تفکر راهبردی در برنامه ریزی آینده شهرها است. در واقع پرداختن به آینده و برنامه ریزی آن جزء جدانشدنی فرایند برنامه ریزی است و در این چارچوب برنامه ریزی راهبردی با تکیه بر آینده پژوهی و رویکردهایی همچون سناریونویسی آینده بهتری را برای شهرها شکل می دهد. ازاین رو هدف اصلی از انجام این پژوهش، تدوین فرایند برنامه راهبردی برای توسعه شهر مبتنی بر رویکرد سناریونویسی است. در پژوهش حاضر از روش توصیفی تحلیلی (روش کیفی) و همچنین از پرسشنامه کارشناسان برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد و برای رسیدن به هدف پژوهش از مدل ارگون در ترکیب با رویکرد سناریونویسی بهره گرفته شد. در این فرایند، ابتدا مسائل اصلی شهر قزوین در چهار حوزه زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی بررسی و سپس بر اساس این مسائل، روندهای آتی شهر قزوین بر اساس تکنیک دلفی تشریح شد. در ادامه با استفاده از نرم افزار سناریو ویزارد سناریوهای محتمل و همچنین سناریوی برتر برای توسعه شهر موردمطالعه، امتیازدهی و انتخاب شد. براساس سناریوی برتر (که دارای هم افزایی و هم بستگی بالاتری نسبت به سایر سناریوها است)، چشم انداز و آینده مطلوب شهر قزوین ترسیم شده و نهایتاً راهبردهای متناسب با اهداف کلان و خرد ارائه گردید.
ارزیابی و تحلیل تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی در توسعه شهری (مطالعه موردی: شهر زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لازمه پیشبرد توسعه در هر جامعه، به داشتن پشتوانه های اجتماعی بستگی دارد که سرمایه اجتماعی یکی از آن ها است که دارای عناصری چون اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی و آگاهی اجتماعی می باشد. هدف مقاله حاضر ارزیابی و تحلیل تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی در توسعه شهری در شهر زابل می باشد. مقاله حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. نحوه جمع آوری اطلاعات «پیمایشی» است، نمونه آماری این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر از شهروندان بالای 15 سال شهر زابل می باشد که به روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی ساده انتخاب شده اند. تجزیه وتحلیل داده ها نیز در نرم افزارSpss، با استفاده از ضریب همبستگی رگرسیون برای آزمون فرضیه ها و آزمونt-test برای سنجش گویه ها انجام شده است. یافته های حاصل نشان داد که رابطه بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی و توسعه شهری تأیید می شود. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام، حاکی از آن است که دو متغیر انسجام اجتماعی و اعتماد اجتماعی در معادله باقی مانده اند و بالاترین تأثیر را در تبیین متغیر وابسته )توسعه شهری) داشته اند. درنهایت بر اساس نتایج حاصله از این پژوهش می توان بیان کرد که سرمایه اجتماعی می تواند نیروی معنوی بسیار قوی برای توسعه شهری است.
ارزیابی و تحلیل تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی در توسعه شهری ((مطالعه موردی: شهر زابل))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لازمه پیشبرد توسعه در هر جامعه، به داشتن پشتوانه های اجتماعی بستگی دارد که سرمایه اجتماعی یکی از آن ها است که دارای عناصری چون اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی و آگاهی اجتماعی می باشد. هدف مقاله حاضر ارزیابی و تحلیل تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی در توسعه شهری در شهر زابل می باشد. مقاله حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. نحوه جمع آوری اطلاعات «پیمایشی» است، نمونه آماری این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر از شهروندان بالای 15 سال شهر زابل می باشد که به روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی ساده انتخاب شده اند. تجزیه وتحلیل داده ها نیز در نرم افزارSpss، با استفاده از ضریب همبستگی رگرسیون برای آزمون فرضیه ها و آزمونt-test برای سنجش گویه ها انجام شده است. یافته های حاصل نشان داد که رابطه بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی و توسعه شهری تأیید می شود. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام، حاکی از آن است که دو متغیر انسجام اجتماعی و اعتماد اجتماعی در معادله باقی مانده اند و بالاترین تأثیر را در تبیین متغیر وابسته )توسعه شهری) داشته اند. درنهایت بر اساس نتایج حاصله از این پژوهش می توان بیان کرد که سرمایه اجتماعی می تواند نیروی معنوی بسیار قوی برای توسعه شهری است.
شناسایی پیشران های اصلی توسعه شهری با استفاده از رویکرد آیندهنگاری (مطالعه موردی: کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
16 - 32
حوزه های تخصصی:
آیندهپژوهی به عنوان رشتهای نوظهور، در دهههای اخیر به شدت مورد توجه محافل دولتی، دانشگاهی و بنگاههای اقتصادی قرار گرفته است و در حال حاضر دستاوردهای آیندهپژوهان نقش مهمی در تصمیمسازی حکومتها، نهادها و شرکتهای خصوصی ایفا میکند. پژوهش حاضر با بهرهگیری از تکنیک تحلیل اثرات متقابل که یکی از روشهای متداول و مورد پذیرش آیندهنگاری است، و با استفاده از نرمافزار میکمک به شناسایی پیشرانهای اصلی توسعه شهری کلانشهر تهران پرداخته است. بدین منظور ابتدا با مطالعه منابع کتابخانهای داخلی و خارجی، تمام عوامل مؤثر بر توسعه شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت و پس از تهیه لیستی از این عوامل، در جلسات مصاحبه با صاحب نظران، یافتههای پژوهش تکمیل شده و مبتنی بر آنها پرسشنامه تدوین شده و فرآیند نظرسنجی آغاز شد. در نهایت به کمک نرم افزار (MicMac) و با روش تحلیل اثرات متقابل، دادهها تحلیل و سناریوهای پژوهش ارائه شدند. نتایج به دست آمده از اجرای مدل حاکی از این است که کلانشهر تهران سیستمی ناپایدار میباشد و در صفحه پراکندگی هشت دسته (عوامل تاثیرگذار، دو وجهی، تاثیرپذیر، و مستقل) قابل شناسایی هستند. در نهایت از میان 51 عامل مورد بررسی پس از بررسی میزان و چگونگی تاثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر و بر وضعیت آینده کلانشهر تهران با روشهای مستقیم . غیرمستقیم 12 عامل کلیدی (مدیریت یکپارچه شهری،وضعیت اقتصادی، فقر، حکمروایی خوب شهری، عدالت اجتماعی و فضایی، امنیت، بیکاری، تحریم، اقتصاد متنوع، مشارکت، مسئولیت پذیری شهروندان، ارتقای آموزش و فرهنگ) بیشترین نقش را در وضعیت آینده توسعه و شکوفایی کلانشهر تهران دارند، انتخاب شدند.
تحلیل عوامل موثر بر جذب جمعیت در شهرهای جدید (نمونه موردی: شهر جدید صدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
193 - 210
حوزه های تخصصی:
رشد و توسعه کلانشهرها به همراه افزایش جمعیت آنها، مشکلات عدیده ای را برای این مراکز زیستی به همراه آورده است که از جمله آنها می توان به توسعه اسکان غیر رسمی اقشار تازه وارد در حومه های شهری، افزایش قیمت زمین و مسکن در محدوده شهرها و کاهش توان مردم در تامین مسکن مطلوبشان اشاره نمود. این امر منجر به آن شده که در حدود دو دهه پیش، سیاست ساخت شهرهای جدید در مجاورت کلانشهرها به منظور جذب سرریز جمعیت آنها مود توجه قرار گیرد. با این حال بررسی های انجام شده نشان می دهند که این شهرها کمتر مورد استقبال ساکنین کلانشهرها قرار گرفته و لذا هرگز به حد مصوب جمعیت خود دست نیافته اند. لذا در این پژوهش با بررسی ابعاد مختلف سیاست فضا برای زمین، به بررسی ارتباط بین اشتغال پایدار در شهرهای جدید و میزان جمعیت پذیری آنها پرداخته می شود. در همین ارتباط شهر جدید صدرا در مجاورت کلانشهر شیراز به عنوان نمونه موردی تحقیق انتخاب شده و ضمن بررسی علل و عوامل موثر بر جمعیت پذیری این شهر، به دلایل عدم تحقق جمعیت مصوب آن نیز پرداخته می شود. تحقیق از نوع کمی بوده و گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی (بررسی طرح جامع و بازنگری طرح جامع، قانون ایجاد شهرهای جدید، اسناد و مصوبات در زمینه شهرهای جدید و ...)، مطالعات کتابخانه ای، پیمایش مبتنی بر پرسشنامه و مشاهدات میدانی صورت گرفته است. نتایج حاصله حاکی از آن است که مهم ترین دلایل انتخاب شهر جدید صدرا برای سکونت، ارزان بودن مسکن و نیز امکان تملک زمین مطرح شده است. این در حالی است که کمبود فرصت های شغلی و امکانات و خدمات مورد نیاز، از دلایل عدم اقبال مردم به شهر صدرا بوده است. فروش زمین پیش از آماده سازی آنها و هدایت تقاضای زمین و مسکن شیراز به شهر جدید صدرا، همچنین عدم وجود منابع درآمدی پایدار برای شهر نیز از جمله عوامل موثر بر روند کند شکل گیری شهر جدید صدرا معرفی شده است. همچنین احداث شهرک های اقماری در نزدیکی شهر جدید صدرا، از دیگر عوامل موثر بر عدم جذب جمعیت مورد نظر به صدرا می باشد.
تحلیل فضایی- کالبدی شاخص های رشد هوشمند شهری در مناطق چهارگانه (23 محله) یاسوج براساس مدل های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد فزاینده جمعیت شهری و مهاجرت به آن باعث تغییرات بالایی در ساختارهای فضایی شهرها شده، جهت کنترل و بهبود این وضعیت، الگوهایی از جمله رشد هوشمند ارائه شده است. این الگو بر افزایش تراکم شهری، اختلاط کاربری ها و کاهش استفاده از اتومبیل تأکید دارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از 63 شاخص از جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و دسترسی، به بررسی وضعیت نواحی چهارگانه شهری یاسوج به لحاظ شاخص های رشد هوشمند شهری پرداخته است. در این راستا از مدل تاپسیس جهت رتبه بندی و از مدل تحلیل خوشه ای جهت سطح بندی محلات استفاده شده است. نتایج حاصل بیانگر این بود؛ تنها ناحیه یک در شهر یاسوج از شاخص های رشد هوشمند شهری برخوردار بوده و سایر نواحی واقع در شهر یاسوج (نواحی 2 تا 4) ازاین شاخص ها بی بهره هستند. به طوری که بر اساس مدل تاپسیس نواحی 3 و 4 نیمه برخ وردار و ناحیه 2 محروم می باشند. همچنین، نتایج حاصله در بررسی محلات 23گانه شهر یاسوج براساس شاخص های تلفیقی رشد هوشمند حاکی از آن است که محله 17 کاملاً برخوردار، محله 3 برخوردار، محله 22 نیمه برخوردار و سایر محلات محروم می باشند. نتایج نهایی تحلیل رگرسیونی نشان داد، شاخص های زیست محیطی و کالبدی (کاربری اراضی) در سطح 95 درصد اطمینان با متغیر وابسته (شاخص های تلفیق رشد هوشمند شهری محلات شهر یاسوج) دارای ارتباط معنی داری هستند. براساس نتایج بدست آمده درزمینه محلات با استفاده از شاخص تلفیق، توجه به الگوی رشد هوشمند شهری ضروری می باشد.
تحلیل فضایی ابعاد مسکن پایدار شهری مبتنی بر رویکرد اقتصاد سیاسی فضا، مطالعه موردی: شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
59 - 79
حوزه های تخصصی:
فرآیند رشد و توسعه شهرنشینی کشور به شدت متأثر از رویکرد اقتصاد سیاسی است که این توسعه به عنوان یک پدیده برون زا و بر پایه رشد خدمات شکل گرفته است که به هیچ وجه ادامه شهرنشینی تاریخی آن نیست. در این پژوهش با تحلیل فضایی ابعاد مسکن پایدار شهری، وضعیت کمی و کیفی مسکن در سطح کلان شهر کرمانشاه بررسی خواهد شد. این پژوهش با توجه به ماهیت داده ها و عدم امکان کنترل رفتار متغیرهای مؤثر در م سئله، از ن وع غیرتجرب ی ب وده و در چارچوب الگوی تحلیلی موردی انجام شده است. به منظور تحلیل الگوی مسکن پایدار در سطح شهر و مناطق 8 گانه شهر کرمانشاه از تکنیک پیمایش بلوک آماری و ابزار پرسشنامه در ۳ بعد پایداری کالبدی، اقتصادی و اجتماعی مشتمل بر ۴۰ گویه استفاده شده است. نتایج پایداری ابعاد سه گانه بر اساس آزمون t نشان می دهد که از میان 5 مؤلفه مورد ارزیابی بعد کالبدی، 2 مؤلفه ناپایدار و ۳ مؤلفه تا حدی پایدار بوده اند. همچنین از میان 6 مؤلفه بعد اقتصادی، 2 مؤلفه ناپایدار و 4 مؤلفه دارای وضعیت تا حدی پایدار بوده اند. و درنهایت از میان 5 مؤلفه مورد ارزیابی بعد اجتماعی، ۲ مؤلفه پایدار، ۲ مؤلفه تا حدی پایدار و ۱ مورد ناپایدار بوده است. مقدار شاخص Z-score در توزیع خوشه های کم زیاد (163751/2-) منفی و مقدار شاخص موران (031042/0) مثبت است؛ نشان می دهد که شکاف آشکاری میان مناطق شهری کرمانشاه ازلحاظ پایداری شاخص های کمی و کیفی مسکن وجود دارد که می توان به سه بافت جدید، میانی و قدیم تقسیم بندی کرد. با توجه به روند گسترش کالبدی شهر کرمانشاه به صورت شمال شرقی جنوب غربی، و دو محور شرقی غربی، مناطق نیمه شرقی شهر با بافت نسبتاً جدید محل زندگی طبقات متوسط، بالا و نواحی منطبق با محلات قدیم و بافت میانی با امتیازات اجتماعی و کالبدی خاص که نسبت به نیمه جنوبی و شمال غربی از طیف وسیعی برخوردار است. همچنین تفاوت های فضایی الگوی مسکن پایدار حاکی از آن است که مناطق 1، 2، 8 و 6 دارای وضعیت ناپایدار، مناطق 7 و 5 وضعیت تا حدی پایدار و مناطق ۳ و ۴ دارای وضعیت پایدار بوده اند.
شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی توسعه حمل و نقل محور (TOD) با تأکید بر ساختار کلان شهری (مورد: تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال نوزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
25 - 46
حوزه های تخصصی:
رشد روز افزون جمعیت و خودرو، توسعه سریع و صنعتی شهرهای بزرگ ، شکل گیری شهرهای حاشیه ای و جدید در اطراف شهرهای بزرگ با توجه به عدم پیروی این رشد و توسعه از یک الگو و استاندارد مناسب توسعه شهری، منطقه ای و ناحیه ای، بر مشکلات و پیچیدگی های زندگی در این شهرها و ارتباطات بین شهری افزوده است و مجموعه این عوامل، توجه اندیشمندان شهری را به ارائه ایده جدید توسعه بر پایه توسعه حمل و نقل محور است، سوق داده است، که اصول ابتدایی آن مبتنی بر توسعه حمل و نقل همگانی و اختلاط کاربری ها بوده است. بر این اساس، در این راستا، هدف پژوهش حاضر، شناسایی متغیرهای کلیدی توسعه حمل و نقل محور مستخرج از روش داده بنیاد است که بر این اساس تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین متغیرهای دخیل در این توسعه شناسایی گردد بر این اساس، 10 عامل کلیدی تأثیرگذار شامل مطالعات جامع حمل و نقل، فرهنگ استفاده از وسائط نقلیه عمومی، افزایش ارزش زمین ، اختلاط کاربری ها و مجتمع های ایستگاهی، افزایش درآمد خانوار، افزایش اشتغال و خدمات رسانی، همکاری بخش خصوصی و دولتی و مردم محلی، طراحی اتومبیل محور فضا، نوع و عملکرد کریدور و ایستگاه، مدیریت تقاضای حمل و نقل و15 عنصر کلیدی بسیار تأثیرپذیر شامل وحدت فضایی و توازن کاربری ها، مطالعات جامع حمل و نقل، امنیت عمومی، فرهنگ استفاده از وسائط نقلیه عمومی، افزایش ارزش زمین، طراحی بوم محور و انسان مدارانه اماکن، حمل و نقل غیرموتوری، مدیریت تقاضای حمل و نقل، فضاهای عمومی و باز و تفریحی که بیشترین نقش را در آینده توسعه TOD در شهر تبریز دارند انتخاب شدند.
تبیین ساختار فضایی نواحی شهری استان گیلان به منظور چشم اندازسازی با رویکرد مشارکت محور جهت تقویت مدیریت پایدار شهری (مطالعه موردی: شهرهای اطاقور، چوبر، صومعه سرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبحث مشارکتی کردن طرح های توسعه شهری به نوعی به اصلاح ساختار نظام برنامه ریزی فعلی کشور و پیاده سازی مدیریت شهری پایدار باز می گردد زیرا ساختار فعلی نظام برنامه ریزی ایران چندان مشارکت پذیر نبوده و نیازمند تغییر و ایجاد نهادهای مردمی در فرایند تهیه، تصویب و اجرای طرح های توسعه شهری می باشد. هدف از پژوهش حاضر، تبیین ساختار فضایی نواحی شهری استان گیلان به منظور چشم اندازسازی با رویکرد مشارکت محور بر مبنای شناخت نظام عملکرد و نقش شهر جهت بررسی میزان تفاوت و یا عدم تفاوت درچشم انداز شهرهای استان می باشد. روش پژوهش به کار برده شده به صورت کیفی است، در این چارچوب با اتکاء بر رویکرد مشارکتی ترکیبی (بالا به پایین و پایین به بالا) و با مراجعه به اسناد فرادست مانند طرح های جامع شهری، و طرح های توسعه و... شناخت کلی از شهر حاصل گشت. سطح جغرافیایی مورد مطالعه سه شهر اطاقور در شرق، صومعه سرا در مرکز و چوبر در غرب استان و واحد تحلیل شهروندان و مدیران و نخبگان شهری می باشد. به منظور شناخت بهتر فضای شهری و انطباق یافته های مطالعات اسنادی با واقعیت های ملموس، بررسی میدانی شهرهای مورد مطالعه در دستور کار تیم مطالعاتی قرار گرفت، سپس به منظور چشم انداز سازی با استفاده از روش SWOT ، مهم ترین نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدیدهای هر یک از شهرها مشخص و به کمک روش QSPM ، مهم ترین راهبردها مشخص و اولویت بندی گردید. نتایج تحقیق حاکی از آن است که علی رغم فاصله قابل توجه استقرار این سه شهر نسبت به هم در سه نقطه جغرافیایی متفاوت و همچنین قابلیت های خاص هر شهر، تفاوت محرزی از منظر چشم انداز و آینده عملکردی در بین آن ها مشاهده نمی شود. به این دلیل که ماهیت عملکردی و آرمان هریک از آنها به طور کلی حول محور فعالیت های خدماتی به خصوص گردشگری قرار می گیرد. به این صورت که چشم انداز شهر اطاقور «شهر بوم محور با رویکرد گردشگری طبیعت»، شهر چوبر«باغ شهر کیوی با رویکرد گردشگری کشاورزی» و شهر صومعه سرا «شهر گردشگری-ترانزیتی با رویکرد گردشگری جایگزین» می باشد.
طراحی مدل تاثیر شهرهای خواهر خوانده در توسعه شهری با تاکید بر دیپلماسی شهری و توسعه ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این پژوهش بررسی بررسی تاثیر شهرهای خواهر خوانده در توسعه شهری با تاکید بر دیپلماسی شهری و توسعه ملی می باشد. در این راستا ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و میدانی به شناسایی عوامل موثر در برقراری روابط خواهرخواندگی بین کلان شهرها و دیپلماسی شهری کلان شهر شیراز پرداخته شد. سپس با استفاده از مصاحبه با خبرگان و بر مبنای روش دلفی، عوامل شناسایی شده نهایی شدند. ﺟﺎﻣﻌ ﻪ آﻣ ﺎری را اساتید دانشگاه، خبرگان، مدیران و مهندسان شهرداری کلان شهر شیراز با سابقه کاری و پژوهشی در زمینه شهرهای خواهرخوانده، دیپلماسی شهری و توسعه ملی ﺗﺸﮑﯿﻞ می دهند. خبرگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب می شوند. در ادامه پژوهش با استفاده از روش دلفی شامل 4 شاخص اصلی امنیت پایدار، توسعه ی اقتصادی، توسعه ی منابع انسانی، توسعه ی اجتماعی-فرهنگی و 26 زیرشاخص مرتبط با آن نهایی گردید. سپس با استفاده از عوامل شناسایی شده و بر مبنای مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) مدل بومی مرتبط با برقراری روابط خواهر خواندگی بین کلان شهرها و دیپلماسی شهری ارائه می شود. روابط میان عوامل نشان دهنده اثرگذاری برای بهبود و ایجاد زمینه برای بهبود و توسعه شهری کلان شهر شیراز و حضور در مناسبات فرا ملی است.
آینده پژوهی تعیین اراضی بالقوه جهت توسعه شهری و ارائه الگوی بهینه توسعه شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی توان اراضی جهت توسعه شهری به معنای عینیت بخشیدن به قابلیت بالقوه سرزمین در قالب کاربری های انجام پذیر و مورد انتظ ار اس ت و از طرفی افزایش روزافزون جمعیت شهرنشین و در پی آن رشد شهرها، توجه به چگونگی گسترش توسعه شهرها و گام برداری در راستای اصول توسعه ی پایدار را الزامی می نماید. شهر کرمان نیز به عنوان یکی از شهرهای بزرگ و مهم ایران با محدودیت های طبیعی و انسانی جهت توسعه مواجه است که از این قاعده مستثنی نمی باشد؛ بنابراین توجه به چگونگی توسعه آن، ضرورت دارد. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی اراضی مستعد جهت توسعه آتی شهر کرمان می باشد. این پژوهش از نظر هدف تحقیقی کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی، تحلیلی می باشد. به منظور رسیدن به هدف پژوهش، از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی و منطق بولین استفاده شده و در نهایت با تلفیق نهایی نقشه ها، اراضی مناسب جهت توسعه آتی شهر کرمان شناسایی شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که اراضی واقع در جنوب، جنوب غرب، شمال و شمال غرب شهر کرمان از موقعیت بهتری جهت گسترش آینده شهر نسبت به سایر بخش ها برخوردار می باشند.