مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
شهر مریوان
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی اثرات قاچاق کالا بر شهر مرزی مریوان، که در مرز غربی استان کردستان و هم مرز با کشور عراق است، می پردازد. قاچاق تخلف گمرکی است شامل جابه جایی کالا در طول مرز گمرکی به روش مخفیانه و به منظور فرار از نظارت گمرکی. مساله قاچاق در کشور ما به دلیل شرایط خاص جغرافیایی برای ورود و خروج کالا و نیز نبود شرایط با ثبات در کشورهای همسایه، بسیار قابل توجه است. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیرات اقتصادی قاچاق کالا بر شهر مریوان از لحاظ درآمد و اشتغال می باشد. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و بنابر روش توصیفی- تحلیلی است. ساکنین شهر مرزی ""مریوان""، جامعه آماری این تحقیق است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 315 بدست آمد. این تحقیق ابتدا به جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای از منابع می پردازد. پس از آن داده ها و اطلاعات مربوط به منطقه گردآوری و سپس به تهیه پرسشنامه و تکمیل آن در بین ساکنین شهر مریوان همراه با مشاهده پرداخته است. برای رسم نقشه ها نیز از نرم افزار ARC GIS استفاده شد. در نهایت اطلاعات بدست آمده با استفاده از نرم افزار Excel و SPSS تحلیل شده و به ارایه نتیجه گیری پرداخته است. نتایج تحقیق حاکی از تاثیرات مثبت و زیاد قاچاق کالا بر میزان اشتغال و درآمد ساکنین شهر ""مریوان"" و نیز تاثیر قاچاق کالا بر سایر بخشهای اقتصادی منطقه می باشد.
تحلیل دریافت مخاطبان جوان شهر مریوان از سریال های عامّه پسند ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی نقش رسانه های فرامرزی به عنوان مروّجان فرهنگ عامّه پسند است. بدین منظور با رویکرد تحلیل دریافت، به توصیف رمزگشایی مخاطبان جوان شهر مریوان از این گونه سریال ها پرداخته شده است. نظریه های جهانی شدن و دریافت در ارتباطات منظومة نظری مقالة حاضر را تشکیل می دهد. روش این پژوهش کیفی است و از دو تکنیک مصاحبة عمیق و مشاهده برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد افراد مختلف بر اساس ویژگی های فردی و هم چنین زمینه های اجتماعی و فرهنگی خود، به شخصیت های خاصی علاقه نشان می دهند و با آ نها احساس هم ذات پنداری می کنند. این علاقه مندی تا جایی پیش می رود که مخاطب، سریال را به خاطر شخصیت مورد علاقه اش پیگیری می کند. هم چنین انطباق زیادی بین پس زمینه های اجتماعی مخاطبان با دریافت آنها از سریال ها وجود دارد. تعدادی از مخاطبان ضمن انتقاد از سریال ها، به پیامدهای منفی آن در جامعة خود اشاره می کنند. اما با این وجود دیدن سریال ها را ادامه می دهند. در واقع آنها لذّت حاصل از تماشای سریال را به خطرات آن ترجیح می دهند.
ارزیابی کمّی و کیفی کاربری اراضی شهر مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی کاربری اراضی شهری، هسته ی اصلی برنامه ریزی شهری را تشکیل می دهد و می تواند برای انتظام فضایی مناسب و استفاده ی بهینه از فضای شهری و افزایش کارایی کاربری ها عمل کند. نحوه ی توزیع کاربری ها در گستره ی شهر مریوان و ارزیابی کمّی و کیفی کاربری ها از نظر همجواری و پیش بینی وضعِ مطلوب گستره ی فضایی کالبدی شهر تا افق چشم انداز بیست ساله، هدف اصلی این پژوهش است که به صورت توصیفی تحلیلی با ماهیّت کاربردی انجام گرفته است. نتایج حاصل از ارزیابی کیفی کاربری با استفاده از ماتریس سازگاری نشان می دهد کاربری های آموزش عالی، فضای سبز، جهانگردی، شبکه ی معابر، نظامی و انتظامی به ترتیب از کاملاٌ سازگار تا کاملاً ناسازگار است. در ماتریس مطلوبیّت، مکان گزینی و استقرار کاربری های مسکونی، آموزش عالی و ورزشی از نسبتاً مطلوب تا کاملاً نامطلوب را نشان می دهد که متناسب با نیازهای شهر نیست. همچنین در ماتریس ظرفیت، مقیاس عملکرد کاربری های آموزشی، فرهنگی، درمانی، شبکه ی معابر، حمل و نقل، انبارها و جهانگردی از نظر ظرفیت از نسبتاً نامناسب تا کاملاً نامناسب بوده و کاربری های دیگر در این مورد تعادل بهتری دارند. در ماتریس وابستگی، کاربری های مسکونی، آموزش عالی، ورزشی، اداری، صنایع و شبکه ی معابر از وابستگی کامل تا نسبتاً کامل بوده و برعکس کاربری های آموزشی، فضای سبز، تأسیسات و تجهیزات شهری، مذهبی، نظامی و انتظامی از عدم وابستگی کامل تا نسبتاً غیر وابسته با یکدیگر و دیگر کاربری ها ارزیابی شده اند که به مانند مکمّلِ زنجیره ی پیوسته ی نیازهای شهری، در یک رده هستند. به طورکلّی نتایج پژوهش نشان می دهد پراکنش فضایی نامناسب کاربری های شهری در سنجش با استاندارد های رایج کشور زیاد بوده و کاربری های ناسازگار عامل مهم در عدم انتظام بخشی کاربری های شهر مریوان شمرده می شود.
بررسی درک معنایی تداوم و تغییر خانواده (مطالعه موردی: شهر مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ «اولین ویژه نامه جامعه شناسی خانواده»
145-169
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر، خانواده و نظام خویشاوندی تحت تأثیر نوسازی و پیامدهای آن قرار گرفته و در این فرایند، نیروهای ساختارشکن زیست جهان خانواده ایرانی را دگرگون کرده است. به دلیل اهمیت این موضوع، هدف تحقیق حاضر بررسی درک معنایی تغییرات خانواده است. چارچوب مفهومی تحقیق رویکرد پارادایم تفسیرگرایی اجتماعی و روش شناسی مبتنی بر روش تحقیق کیفی است. داده ها با استفاده از فنون قوم نگاری (مشاهده مشارکتی، مصاحبه عمیق و ساخت نیافته)، براساس منطق نمونه گیری هدفمند و نظری در بین ساکنان شهر مریوان گردآوری و براساس نظریه زمینه ای تحلیل و درقالب الگوی پارادایمیک ارائه شد. یافته ها شامل هفت مقوله جزء (فضای اجتماعی، تنظیم درون گروهی، حضور نوسازی، تغییرات ارزشی، ارتقای اقتصادی اجتماعی، و پذیرش) و سه مقوله عمده (خانواده سنتی، پدیده نوسازی و خانواده امروزی شده) هستند. "انتقال نسبی خانواده" مقوله هسته نهایی است. نتایج پژوهش نشان دهنده وقوع تغییرات متعدد در زیست جهان خانواده در جامعه تحت بررسی است. براساس درک و تفسیر مردم این جامعه، صورت های جدیدی از خانواده، تحت تأثیر ورود عوامل نوسازی و سنت زدا، جایگزین خانواده سنتی شده است که می توان آن را با عنوان "انتقال نسبی خانواده" شناخت.
بررسی عوامل مؤثر بر ارزش ویژه برند در مقصد گردشگری مطالعه موردی : شهر مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
73 - 86
حوزه های تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری به عنوان یکی از مهم ترین و متنوع ترین صنایع درآمدزا در دنیا مطرح است. در این بین مهمترین عاملی که گردشگران بر اساس تصویر ذهنی خود از مکان های مختلف اقدام به تعیین مقصد گردشگری مورد نظر خود می کنند. نبود تصویر مناسب از مقصد گردشگری برای بسیاری از نقاط ایران منجر به محدود شدن سفر به این مناطق شده است. از این رو لزوم توجه به عوامل موثر بر ارزش برند در مقاصد گردشگری اهمیت چشم گیری دارد. لذا هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر ارزش ویژه برند در مقصد گردشگری شهر مریوان است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، از نوع کاربردی و از جنبه ماهیت و روش از دسته پژوهش های توصیفی-تحلیلی است. جهت جمع آوری اطلاعات از روشهای میدانی(پیمایشی) و کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه گردشگرانی است که در بازه زمانی بهار سال 1397 از شهر مریوان دیدن کرده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. برای تجزیه و تحلیل نتایج از روشهای آماری تحلیل عاملی تاییدی استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که علاوه بر تصویر برند، وفاداری به برند، کیفیت ادراک شده و آگاهی به برند مقصد گردشگری نیز به صورت مستقیم بر ارزش ویژه برند شهر مریوان تاثیر دارند.
حکمروایی خوب شهری در محله های شهری(مطالعه موردی: شهر مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۴
81-98
حوزه های تخصصی:
حکمروایی خوب شهری، از جمله مفاهیمی است که رفاه عمومی شهروندان را در نظر گرفته و سیاست ها و برنامه های آن در چارچوب شاخص های خاصی قرار می گیرند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، بررسی شاخص های حکمروایی خوب شهری در محله های مرکزی شهر مریوان؛ یعنی محله های ۱، ۲، ۴ و ۱۴ می باشد. داده ها و اطلاعات این تحقیق، به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی جمع آوری گردید که در روش پیمایشی از ابزار پرسش نامه استفاده شد که روایی و پایایی آن مورد تأیید کارشناسان صاحب نظر در این زمینه قرار گرفت. حجم کلی نمونه ها، ۳۸۰ نفر با استفاده از فرمول کوکران برآورد گردید، روش نمونه گیری به صورت غیرتصادفی است و پرسش نامه های طراحی شده به صورت اتفاقی در میان شهروندان توزیع گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و EXCEL، استفاده گردید و با توجه به نرمال بودن داده ها، از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. در ادامه با استفاده از آزمون توکی، به بررسی تفاوت هریک از محله ها پرداخته شد. نتایج پژوهش نشان دادند که در محله های مورد بررسی، شاخص های حکمروایی خوب شهری در وضعیت مطلوبی قرار ندارند. محله های یک و چهارده، تنها در شاخص های مسئولیت پذیری، جهت گیری توافقی و عدالت، تفاوت معناداری ندارند و در سایر شاخص های مورد بررسی، این دو محله، دارای تفاوت معناداری با یکدیگر هستند. این تفاوت معنادار با توجه تفاوت میانگین شاخص های مورد بررسی در هر دو محله، زیاد بالا نیست و می توان گفت وضعیت شاخص های حکمروایی شهری در این دو محله نیز همچون محله های دو و چهار، در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و همه تقریباً در یک سطح قرار دارند.
شناسایی و تحلیل اثرات خزش شهری بر وضعیت توسعه نواحی روستایی پیرامون(مطالعه موردی: روستاهای پیرامون شهر مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد افقی و بی قواره شهری در چند دهه گذشته به واسطه تسلط نظام برنامه ریزی تمرکزگرا در کشور مطابق با اصل ارتباطات متقابل روستا- شهری موجب شده است تا بسیاری از روستاهایی که در پیرامون شهرها قرار دارند، با دگرگونی و تغییرات متعددی در وضعیت شاخص های توسعه روبرو شوند. این تغییرات علاوه بر داشتن جنبه های مثبت در بیش تر موارد، تاثیراتی منفی را بر روند پایداری توسعه نواحی روستایی واقع در حریم این دسته از شهرها ایجاد کرده اند. از این رو پژوهش حاضر با تاکید بر نگرش فضایی و تکیه بر داده های کمی و کیفی از دسته روش های توصیفی– تحلیلی به شمار می رود هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی پیامدهای ناشی از پدیده خزش شهری در مریوان و اثرات آن بر توسعه روستاهای پیرامونی می باشد. گردآوری اطلاعات در بخش نظری به روش اسنادی و در بخش میدانی، به روش پیمایشی مبتنی بر مصاحبه با آگاهان و مردم محلی است. جهت شناسایی پیامدهای خزش شهری، توزیع طبقه ای پرسش نامه در میان روستاهای مورد مطالعه به روش تصادفی ساده در میان 203 نفر از سرپرستان خانوار که با فرمول کوکران تعیین حجم گردیده اند و 30 نفر از متخصصان توسعه و آگاهان محلی و مشاهده وضع موجود، جهت تعمیم یافته های حاصل از مصاحبه ها استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با تکنیک تئوری بنیادی در بخش کیفی و آزمون t تک نمونه ای در بخش کمی، نشان داد که پدیده خزش شهری علاوه بر پیامدهای مثبت و محدود در بهبود وضعیت کالبدی، موجب شکل گیری بحران های اجتماعی، اقتصادی، تخریب محیط طبیعی و مدیریتی- نهادی در وضعیت توسعه روستاهای مورد مطالعه شده است.
تحلیل ارزش ویژه برند مقصد گردشگری شهری (مطالعه موردی: شهر مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
333 - 348
حوزه های تخصصی:
گردشگری در چند دهه اخیر محرکه ای مهم در عصر رقابت پذیری شهرها در سطح جهان محسوب می شود که به شکلی ویژه به آن توجه شده است. در کشور ایران، جاذبه ها و موقعیت های گردشگرپذیر فراوانی وجود دارند که در شرایط کنونی، برنامه ریزی جامع و کارآمدی برای آن ها صورت نگرفته است؛ برای مثال، در شهر مریوان، با وجود جاذبه های گردشگری گوناگون، اقداماتی سازنده در حوزه برند گردشگری آن انجام نشده است. در این زمینه باید به ارزش ویژه برند مقصد گردشگری توجه شود. مؤلفه ها و شاخص های گوناگونی، ارزش ویژه برند مقصد گردشگری را تشکیل می دهند که روابط و اثرگذاری آن ها در محدوده مطالعاتی مشخص نیست؛ از این رو پژوهش کاربردی حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که میان مؤلفه های کلیدی سازنده ارزش برند مقصد گردشگری چه رابطه ای وجود دارد و اثرگذاری آن ها چگونه است. به منظور بررسی روابط میان مؤلفه های پژوهش، از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart-PLS استفاده شد. براساس نتایج، ضریب اثر مستقیم کیفیت ادراک شده بر آگاهی از برند 326/0، آگاهی از برند بر وفاداری 326/0، تصویر برند بر وفاداری 649/0 و تصویر برند بر آگاهی از برند 662/0 است. ضریب اثر غیرمستقیم تصویر برند بر وفاداری 215/0 و کیفیت ادراک شده بر وفاداری نیز 106/0 است. بیشترین میزان اثر کل (864/0) در مدل ساختاری مربوط به مؤلفه تصویر برند است. تصویر برند و کیفیت ادراک شده با ضریب اثر کل 326/0 و 864/0 به صورت مستقیم و غیرمستقیم، 92/0 و 93/0 درصد از کل واریانس مؤلفه آگاهی از برند و وفاداری را پیش بینی می کنند.
تحلیل عوامل موثر بر رضایتمندی گردشگران خارجی سلامت( مطالعه موردی: گردشگران اقلیم کردستان عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
1 - 16
حوزه های تخصصی:
گسترش گردشگری سلامت به عنوان گونه ای جدید و پرطرفدار در بازار متنوع و رقابتی گردشگری، در گرو تأمین رضایت گردشگران می باشد. در راستای تحقق این امر، در وهله اول نیاز است که عوامل مؤثر بر احساس رضایت گردشگران شناسایی و در مرحله بعد، راهکارهای کاربردی؛ متناسب با وضع موجود، تدوین گردد. این مطلب نیز، هدف پژوهش کاربردی حاضر است که با روشی توصیفی- تحلیلی و رویکرد اکتشافی انجام گرفته و اطلاعاتش را از دو منبع اسنادی و میدانی مبتنی بر مصاحبه و توزیع پرسشنامه در میان گردشگران سلامت خارجی وارده شده به کشور جمع آوری نموده است. جامعه آماری پژوهش، گردشگرانی است که از کردستان عراق باهدف درمان و گردشگری سلامت از مرز رسمی شهرستان مریوان وارد کشور شده که در ابتدا به صورت هدفمند و با رسیدن به اصل اشباع نظری، جهت شناسایی عوامل مؤثر بر رضایتمندی شان، با 19 نفر از آن ها مصاحبه هایی به عمل آمد و سپس پرسشنامه هایی دربرگیرنده اطلاعات استخراج شده در میان 100 نفر از این گردشگران به صورت تصادفی توزیع گردید. تجزیه وتحلیل داده های کیفی به روش تئوری بنیادی و داده های حاصل از پرسشنامه نیز با آزمون های آماری، t تک نمونه ای و تحلیل عاملی بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سطح رضایت گردشگران مطلوب نبوده و بر این عدم مطلوبیت، سه عامل کمبود خدمات و امکانات رفاهی- اقامتی و ضعف زیرساخت های حمل ونقل، کیفیت نامناسب مراقبت های بیمارستانی و زیرساخت های آن؛ و ضعف در اطلاع رسانی، آموزش و عملکرد نامطلوب نهادهای دولتی مسئول، بیشترین تأثیر را دارند.
مقایسه ظرفیت بازآفرینی شهری پایدار در محله هایی با بافت فرسوده و غیررسمی شهری (مطالعه موردی: شهر مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، مفهوم بازآفرینی شهری و بازآفرینی شهری پایدار به یکی از مهم ترین روش های ساماندهی بافت های فرسوده شهری و مناطقی با بافت غیررسمی تبدیل شده است. این مفاهیم در کشور ما نیز مدنظر قرار دارند. بافت های فرسوده و غیررسمی در دو دهه گذشته به یکی از چالش های مدیریت شهری مریوان تبدیل شده است. از سوی دیگر، مقایسه پتانسیل دو بافت فرسوده و غیررسمی برای بازآفرینی، یکی از موضوعات مهمی به شمار می آید که کمتر بررسی شده است. پژوهش حاضر به منظور مقایسه ظرفیت بازآفرینی شهری پایدار در محله های دارای بافت فرسوده و غیررسمی شهری در شهر مریوان استان کردستان انجام شده است. این پژوهش، کاربردی، پیمایشی و توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری آن نیز شامل همه ساکنان محله های بافت فرسوده و غیررسمی شهر مریوان بود که از این دو گروه، محله های چهارباغ و لیلاخی بافت فرسوده و تپه موسک و نوبهار بافت غیررسمی بودند که برای بررسی انتخاب شدند. نتایج تجزیه و تحلیل آماری این پژوهش نشان می دهد از دیدگاه ساکنان محله های هدف، بهبود شرایط اجتماعی اولین شاخص دارای پتانسیل در بازآفرینی شهری پایدار، رونق اقتصادی دومین شاخص دارای ظرفیت بازآفرینی، ارتقای کالبدی سومین شاخص دارای پتانسیل و بهبود وضعیت زیست محیطی چهارمین شاخص دارای پتانسیل در بازآفرینی شهری پایدار هستند. ظرفیت بازآفرینی شهری پایدار در خرده مقیاس های شرایط اجتماعی-فرهنگی، رونق اقتصادی، بهبود وضعیت زیست محیطی و ارتقای کیفیت کالبدی در بافت فرسوده در حد بالا و زیاد است. ظرفیت بازآفرینی شهری پایدار در این خرده مقیاس ها نیز در بافت غیررسمی در حد متوسط است. در مجموع شاخص ها، ظرفیت بازآفرینی شهری پایدار در بافت فرسوده بیشتر از بافت غیررسمی است که باید مدنظر مجریان بازآفرینی شهری قرار بگیرد.
واکاوی فرایند خزش شهری و تأثیر آن در پسکرانه های روستایی پیرامون شهر مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
141 - 156
حوزه های تخصصی:
گسترش ناموزون شهری پدیده ای است که در نیمه دوم قرن بیستم در اکثر کشورهای جهان اتفاق افتاده است. به طوری که نواحی کلان شهری با فشار در درون نواحی روستایی رشد کرده و سکونتگاه های روستایی مورد مهاجرت سریع قرار گرفته اند. به همین دلیل در پژوهش حاضر به واکاوی خزش شهری و تأثیر آن در پسکرانه های روستایی مجاور شهر مریوان پرداخته شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی - پیمایشی و میدانی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی ارتباط میان عوامل(ابعاد و شاخص های مورد استفاده در پژوهش) و تعیین سهم هر یک از آنان از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار 22 SPSS برای مرتب سازی داده ها و تحلیل توصیفی روستاهای مورد مطالعه و پاسخگویان و همچنین از نرم افزار 24 AMOS برای مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده، از طرفی برای تجزیه و تحلیل فضایی از روش درونیابی IDW در نرم افزار ARC GIS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که با توجه به یافته های مدل معادلات ساختاری AMOS، نسبت کای دو بر درجه آزادی بین مقدار مورد قبول 2 تا 3 یعنی 2.286 می باشد. بنابریان بر اساس نتایج حاصل شده مدل از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین، در منطقه مورد مطالعه بیشترین تأثیر خزش شهری بر نواحی روستای الحاقی در زمینه بعد اقتصادی (بار عاملی 2.63)، در مرتبه دوم بعد اجتماعی _ فرهنگی(بار عاملی 2.21) در مرتبه سوم بعد کالبدی (بار عاملی 1.97) و در مرتبه چهارم بعد مدیریتی _ اداری (بار عاملی 1.15) ...را داشته اند. با توجه به یافته های تحلیل فضایی پژوهش، هر چه فاصله از شهر بیشتر باید تأثیرات خزش شهری کمتر می شود و برعکس. همچنین، بیشترین اثرات منفی خزش شهری در شهر مریوان افزایش گرایش به زیرساخت و ساز بردن اراضی کشاورزی، روستایی شدن بافت شهری و شهری شدن بافت روستایی، تعارض های اجتماعی - فرهنگی، چالش و مدیریت زیر ساخت ناشی از اسکان غیر رسمی، افزایش اثرات مخرب زیست محیطی بر شهر و سردرگمی مدیریت در روستاهای حاشیه ای می باشد.
تحلیلی بر پیامدهای خزش شهری در توسعه سکونتگاه های روستایی پیرامون (مورد شناسی: روستاهای پیرامون شهر مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر، رشد افقی و توسعه فیزیکیِ بدون برنامه در شهرها منجر به تغییراتی در وضعیت توسعه روستاهای پیرامون شهرها شده است. این تغییرات، علاوه بر داشتن جنبه های مثبت محدود، عمدتاً تأثیراتی منفی بر روند توسعه نواحی روستایی پیرامون شهرها ایجاد کرده است. در این راستا، هدف اصلی پژوهشِ حاضر تحلیل پیامدهای پدیده خزش شهر مریوان بر تغییرات وضعیت توسعه روستاهای پیرامون است که در چند دهه اخیر با سرعت زیادی، توسعه فیزیکی یافته است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی؛ از لحاظ نوع، توصیفی- تحلیلی و از لحاظ گردآوری اطلاعات، ترکیبی از روش اسنادی- پیمایشی است. گردآوری اطلاعات در بخش نظری به روش اسنادی و در بخش میدانی، به روش پیمایشی مبنی بر مصاحبه با کارشناسان و مردم محلی درجهت شناسایی پیامدها و سپس توزیع پرسشنامه و مشاهده وضع موجود، درجهت تعمیم یافته های حاصل از مصاحبه ها است. محدوده مورد مطالعه 5 روستای اطراف شهر مریوان را در بر می گیرد. جامعه آماری شامل 30 نفر از متخصصان و کارشناسان و 964 نفر از سرپرستان خانوارها است که از این تعداد 303 خانوار براساس فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه مشخص شد. روش نمونه گیری در ابتدا به روش طبقه ای و در ادامه از روش تصادفی ساده استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های آمار استنباطی (خی دو، t تک نمونه ای و فریدمن)، تکنیک تحلیل سلسله مراتبی و آزمون خود همبستگی مکانی مورن، نشان داد که پدیده خزش شهری علاوه بر پیامدهای مثبت محدود در بهبود وضعیت کالبدی، موجب ایجاد نارسایی های اجتماعی، اقتصادی، کیفیت بصری و تخریب محیط طبیعی و نارسایی های مدیریتی- نهادی شده است. همچنین روستای موسک و سپس لنج آباد، بیشترین تأثیر را از پیامدهای خزش شهری در روند توسعه خود پذیرفته و شاخص تغیر ساختارها و ارزش های اجتماعی نیز بیشترین تأثیر را در ایجاد ناپایداری وضعیت توسعه روستاها به واسطه تأثیرپذیری از پدیده خزش شهری داشته است و درنهایت نیز یافته ها نشان دادند که الگوی خزش شهری مریوان و اسکان مهاجران به صورت الگوی خوشه ای است.
اثرات اجرای طرح های هادی در توسعه کالبدی روستاهای پیرامون شهر مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال نوزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۸
232 - 250
حوزه های تخصصی:
درهم ریختگی کالبدی روستاهای پیرامون شهری به دلیل رشد هدایت نشده فیزیکی، این دسته از روستاها را با معضلات متعددی در عرصه های اقتصادی و اجتماعی روبه رو ساخته است که جهت رفع این معضلات، اجرای طرح های محلی روستایی که در کشور، مهمترین آنها طرح های هادی می باشد، جهت اصلاح وضع نامطلوب موجود و توسعه کالبدی این روستاها ضروری است. در این راستا پژوهش کاربردی حاضر با هدف سنجش اثرگذاری اجرای طرح های هادی در توسعه کالبدی روستاهای پیرامون شهری شهرستان مریوان با روشی توصیفی – تحلیلی و گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه و میدانی مبتنی بر توزیع تصادفی پرسشنامه در میان 250 نفر از سرپرستان خانوار روستاها مورد مطالعه و 10 تن از کارشناسان توسعه روستایی منطقه انجام گرفته است تا به دنبال شناسایی وضع موجود کالبد روستاها؛ راهکارهایی جهت توسعه مطلوب کالبدی آنها ارائه گردد. تعیین حجم نمونه با اعمال فرمول کوکران از میان 1122 خانوار روستاهای نمونه و تعیین سهم هر روستا نیز از تعداد کل پرسشنامه ها به روش طبقه ای انجام گرفته است. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با استفاده از شاخص توصیفی میانگین، آزمون های آمار استنباطی(T تک نمونه ای و خی دو) و وزن دهی شاخص ها با روش دلفی، در نرم افزار EXPERT CHOICE و اولویت بندی آنها با تکنیک VIKOR، نشان می دهد که اجرای طرح های هادی توانسته است با توجه به میانگین مجموع محاسبه شده برابر 3.50؛ در سطح رضایت بخشی موجب توسعه کالبدی روستاهای مورد مطالعه گردد و در این میان بعد کیفیت معابر با میانگین محاسبه شده برابر 3.62 دارای بیشترین بهبود وضعیت از اجرای طرح های هادی و روستای (( نی )) به عنوان پرجمعیت ترین روستای منطقه با کمترین مقدار آماره ویکور (000.)، دارای بیشترین سطح اثرپذیری و توسعه کالبدی می باشد.
تحلیل نابرابری های فضایی توزیع خدمات شهری از منظر عدالت فضایی. مطالعه موردی: شهر مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ششم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۱
91 - 102
حوزه های تخصصی:
عدالت فضایی از مباحثی است که در سال های اخیر در میان برنامه ریزان و جغرافیدانان اهمیت ویژه ای یافته است. ازآنجاکه خدمات عمومی شهری ساختار دهنده ی شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر می باشد، بی عدالتی در نحوه ی توزیع آن، تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار، ماهیت شهر و جدایی گزینی طبقاتی محلات شهر گذاشته و مدیریت شهری را با چالش های جدی روبرو کرده است. با بررسی میران نابرابری ها در توزیع خدمات و شناسایی الگو فضایی بی عدالتی در سطح شهر می توان پی برد که کدام یک از خدمات در وضعیت نامناسب تری هستند و بی عدالتی بیشتر در بخش و محله شهری تمرکزیافته است تا از این طریق مدیریت شهری با عمل آگاهانه در توزیع فضایی خدمات عمومی و منافع اجتماعی، نابرابری های فضایی را کاهش داده و کیفیت رندگی را ارتقا دهد. هدف مقاله حاضر بررسی وضعیت توزیع خدمات در سطح محلات شهر مریوان بر اساس جمعیت، مساحت و سرانه کاربری های خدماتی است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. به منظور تحلیل نحوه توزیع خدمات در سطح محلات، مدل VIKOR، تکنیک نزدیک ترین همسایه به کمک نرم افزار GIS و ضریب همبستگی پیرسون به کار گرفته شده است. نتایج نشان می دهد خدمات شهری به طور عادلانه در سطح محلات شهر مریوان توزیع نشده است؛ به طوری که محله 11 در بهترین وضعیت و محله 7 در پایین ترین وضعیت قرار دارند. همچنین بیانگر نوعی بی نظمی در پراکنش فضایی کاربری ها به ویژه در رابطه با جمعیت می باشد.
بررسی تطبیقی نابرابری فضایی – اجتماعی محله های شهری (مطالعه موردی: محله های دارسیران و بهاران شهر مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها به دلیل ماهیت پیچیده و افزایش روزافزون رشد جمعیت شهرنشینی و همچنین عواملی نظیر؛ توزیع نامناسب ارائه خدمات در ابعاد مختلف شهری، قیمت زمین، عادلانه نبودن درآمدها بین اقشار مختلف مردم، عدم دسترسی متعادل به امکانات و خدمات و همچنین فضاهای مختلف شهری بین ساکنان نواحی مختلف سبب شده که شهرها یکی از جلوه های نمایان بروز نابرابری محسوب شوند. هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه نابرابری فضایی-اجتماعی در بین محله های دارسیران و بهاران شهر مریوان بر اساس شاخص های پایگاه اقتصادی-اجتماعی و دسترسی به کاربری خدمات شهری است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی می باشد که با استفاده از ابزار پرسشنامه جهت سنجش سؤالات متغیر مستقل و وابسته به جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی – میدانی پرداخته شده است، همچنین برای تحلیل داده های پرسشنامه از نرم افزار Spss استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، با توجه به آزمون mann – whitney u test و سطح اطمینان 95%، تفاوت معناداری بین پایگاه اقتصادی اجتماعی ساکنین محله های بهاران و دارسیران در دسترسی به کاربری خدمات شهری وجود دارد.