مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
استعاره مفهومی
حوزه های تخصصی:
لیکاف و جانسون با نظریه استعاره مفهومی نشان دادند که استعاره ها از ذهن بر زبان جاری می شوند و تا زمانی که در ذهن تغییر شناختی ایجاد نشود، استعاره شکل نمی گیرد. ادبیات فارسی- با پیکره عظیمی که در اختیار دارد- در دل خود گنجینه استعاره های مفهومی بسیاری جای داده است. رویکرد این تحقیق شناختی است و با روش توصیفی-تحلیلی یکی از استعاره های مهم ادبیات فارسی؛ یعنی کلان استعاره «باد صبا انسان است» بررسی شده است. پرسش این پژوهش آن است که از نظر شناختی، باد صبا چگونه در زبان فارسی مفهوم سازی شده است؟ داده های این تحقیق از دیوان حافظ به دست آمده است. تحلیل داده های تحقیق نشان می دهد که صبا در ادبیات فارسی از نظر شناختی یک انسانِ عاشق، طبیب، پرده دار، سنگ صبور، رازدار و در عین حال، یک انسانِ سخن چین، بیمار، دروغ گو، رقیب و بی وفا ترسیم شده است. از مقایسه شخصیت و خویشکاری دوگانه صبا در شعر فارسی، می توان احتمال داد که صبا بازمانده ای از ایزد «وایو» در ایران باستان باشد.
بررسی و تحلیل استعاره های مفهومی در پیکره متنی دانش آموزان پیش دانشگاهی در رشته های مختلف تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل استعاره های مفهومی تولید شده در نوشتار دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی، پیکره زبانی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی را بررسی کرده که این پیکره در طی آزمون پیشرفت تحصیلی کشوری با نام آزمون «امزا» گردآوری شده است. استعاره های مفهومی در 272 متن از دانش آموزان سه رشته علوم تجربی، انسانی و ریاضی براساس طبقه بندی پیشنهادی افراشی و حسامی (1392) استخراج و تحلیل شد. نتایج تحلیل آماری نشان می دهد استفاده از استعاره های مفهومی در دختران بیشتر از پسران بوده و این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار است. بین فراوانی استفاده از کل استعاره های مفهومی دانش آموزان رشته های مختلف تحصیلی، در سطح خطای 5 درصد تفاوت آماری یافت نشد و دانش آموزان رشته های مختلف به یک میزان از استعاره های مفهومی در نوشتار خود استفاده کرده اند. در بین انواع استعاره، بسامد کاربرد استعاره عینی به ذهنی، عینی به عینی و جهتی به ترتیب بیشتر از سایر انواع استعاره ها بوده و در بین انواع استعاره های عینی به ذهنی نیز، بسامد کاربرد استعاره ظرف بنیاد و ساختار بنیاد بیشتر از سایر انواع بوده و اختلاف آن با سایر انواع از لحاظ آماری معنی دار است. بررسی حوزه های مبدأ و مقصد در استعاره های مفهومی نشان می دهد مفاهیم «انسان، مکان، ظرف، جسم و شیء و بالا» به ترتیب پربسامدترین حوزه های مفهومی مبدأ و «آسمان، زندگی، زمان، آینده و خدا» پربسامدترین حوزه های مفهومی مقصد در داده های پژوهش هستند و این حوزه های مبدأ و مقصد در نوشتار دانش آموزان منطبق با دسته بندی کووچش (2010) و البته متنوع تر از آن است.
میزان تغییرات احساس غم در جامعه ایران ازمنظر استعاره مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی پلیس سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
57 - 70
حوزه های تخصصی:
امروز، برخی بر این باورند که انسان در جامعه ایران غمگین تر از گذشته شده است. یکی از حوزه هایی که می توان درپی این مفهوم و تغییرات آن در گذر زمان بود، زبان است. زیرا، زبان یک پدیده اجتماعی-شناختی و حاصل تفکرات و احساسات انسانی و جامعه پیرامون است. در این پژوهش، ازدیدگاه علمی به دنبال این مهم هستیم که «آیا جامعه ایرانی فارسی زبان غمگین تر شده است؟». در همین راستا، به استخراج ابزارهای زبانی رمزگذار مفهوم غم و شادی در زبان فارسی می پردازیم. مهم ترین ابزاری که برای مطالعه این مفهوم مورد استفاده قرار می گیرد، استعاره مفهومی است؛ زیرا، معمولا انسان مفاهیم انتزاعی را سخت تر از مفاهیم عینی درک می کند. به همین منظور، مفاهیم انتزاعی ازرهگذر مفهوم سازی آن ها به وسیله مفاهیم عینی ادراک می شوند. از آن جا که جامعه و انسان همواره درحال تغییرند، میزان تغییرات زبان و غم و شادی نیز در زبان مشهود است که بیانگر تغییر احساسات انسانیست. پیکره زبانی مورد استفاده در این پژوهش، شامل فیلم های سینمایی، داستان ها، ترانه ها، عناوین مطبوعاتی و اخبار از دهه های 1347 تا 1357، 1358 تا 1367، 1368 تا 1377، 1378 تا 1387، 1388 تا 1397 است. این دهه ها به علت رخ داد های سیاسی و اجتماعی تأثیرگذار، ازجمله انقلاب، جنگ، سازندگی، اصلاحات و دوران پس از آن برگزیده شده اند. براساس بررسی های صورت گرفته، غم در جامعه ایران دارای تغییراتی اندک از دهه 50 تا 70، اندکی کاهش در 80 و درنهایت، افزایش چشم گیر در دهه 90 است. شادی نیز از دهه 50 تا 60 نزول و یک باره افزایش در دهه 70 و سرانجام در دهه 80 و 90 کاهش چشم گیری را تجربه می کند. علت های اصلی افزایش غم و کاهش شادی را می توان مشکلات اقتصادی، جنگ، تجمل گرایی و روابط انسانی پیچیده تر عنوان کرد. یکی از پیامدهای افزایش غم، کاهش امنیت اجتماعی است.
مقایسه و تحلیل استعاره های قرآنی از منظر بلاغت پژوهان سنتی و زبان شناسان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعاره یکی از جنبه های اعجاز بیانی است و قرآن از آن، در راستای تبیین معانی خود بهره می برد. استعاره در مفهوم سنتی، به کاربردن لفظی در غیر از معنای اصلی خود می باشد؛ اما در این معنا به تنهایی نمی تواند جهان بینی، ساختار و اندیشه های نهفته درون آیات را نشان دهد. در باب استعاره می توان دو دیدگاه کلاسیک و زبان شناسی-شناختی را با یکدیگر مقایسه کرد. تفاوت این دو دیدگاه در این است که در زبان شناسی سنتی استعاره صرفاً ابزاری برای زیبایی تعبیرهای زبانی بوده است؛ اما در زبان شناسی شناختی، استعاره به چگونگی پدیدآمدن فرایندهای ذهنی و تبدیل شدن آن ها به عناصر زبانی میپردازد. ازاینرو ماهیت و عملکردی متفاوت از دیدگاههای بلاغت پژوهان در سده های گذشته دارد. پژوهش پیش رو با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با هدف بررسی استعاره نزد بلاغت پژوهان سنتی و زبان شناسان شناختی و نقش آن ها در تبیین و تحلیل های قرآنی صورت گرفته است. یافته های این پژوهش در قالب شناخت وجوه تمایز استعاره شناختی از استعاره سنتی، و بررسی آیات با نگاه به مفهوم سازی استعاری نشان داد که الگوی استعاره مفهومی در تحلیل شناختی آیات و دستیابی به اصول معناشناختی حاکم بر مفهوم سازی قرآنی، امکانی را برای کشف لایه های قرآنی فراهم می آورد که در استعاره سنتی دستیابی به آن ممکن نیست.
کارکرد گیاه انگاری در عینی سازی مفهوم "زندگی" در متن قرآن و نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرآن و نهج البلاغه استعاره های مفهومی متعددی برای معرفی زندگی به کار رفته است؛ از جمله استعاره گیاه انگاری که به شکل متنوع برای ترسیم ابعاد زندگی مورد استفاده قرار گرفته است. در پژوهش حاضر که به روش تحلیلی – توصیفی انجام شده، تلاش شده است با استفاده از اصول استعاره مفهومی، فرافکنی حوزه مبدأ "گیاهان" بر حوزه مقصد "زندگی" در متن قرآن و نهج البلاغه بررسی قرار شود تا مشخص گردد که در متن قرآن و نهج البلاغه چه مفاهیمی از حوزه مبدأ "گیاهان" بر حوزه مقصد "زندگی" فرافکنی شده است؟ مهمترین نگاشت های حاصل از این فرافکنی چه می باشند؟ استفاده از استعاره مفهومی "زندگی زراعت است" چه تأثیری در تبیین دیدگاه اسلامی نسبت به زندگی دارد؟ نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد در متن قرآن و نهج البلاغه از طریق گیاه انگاری، تناظری بین زندگی و گیاهان و اصطلاحات مربوط به آن ایجاد شده است که مربوط به سیر حرکت انسان از تولد تا مرگ و رسیدن به مقصد نهایی زندگی است. استعاره های رویشی و گیاه انگاری در متن قرآن و نهج البلاغه در نهایت تأییدکننده این عقیده هستند که دنیا مزرعه آخرت است و هر چه درآن انجام دهی در آخرت نتیجه اش را خواهی دید.
کارکرد بن مایه اگزیستانسیالیستی «آزادی» در استعاره های مفهومی فارسی یازدهم متوسطه
حوزه های تخصصی:
اگزیستانسیالیسم، مکتب فکری است که به دغدغه های بودن و هستن آدمی در جهان هستی می پردازد. از مؤلفه های نخستین و اساسی که این افق اندیشگی سعی در تبیین آن دارد، آزادی است. اندیشمندان این رویکرد اندیشگی، آزادی و مسئولیت پذیری انسان را در جهان زیسته خویش از اولین و مهم ترین کارکرد آدمی در جهان بیرون و درون او می دانند. از آنجا که اساس تفکر آدمی در اندیشیدن به جهان خود، استعاری است، استعاره های مفهومی از مهم ترین ابزار و محمل هایی است که می تواند مؤلفه اگزیستانسیالیستی آزادی را در خود جای دهد. پژوهش حاضر بر بنیان رویکرد اندیشه اگزیستانسیالیسم به هستن آدمی و جایگاه مقوله آزادی در آن به متن می نگرد. نظر به اهمیت نقش و تأثیر کتاب های درسی، به ویژه استعاره های آن در ذهنیت و اندیشه خودآگاه و ناخودآگاه دانش آموزان، این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی- تفسیری و با هدف تبیین و چگونگی کارکرد بن مایه اگزیستانسیالیستی آزادی به بررسی این درون مایه در لایه های زبانیِ رویین و زیرین استعاره های مفهومی کتاب فارسی یازدهم دوره دوم متوسطه می پردازد. بر اساس یافته ها، در متن های گوناگون فارسی یازدهم به ترتیب سه استعاره مفهومی بنیادین «آزادی، مبارزه است»، «خدا، پادشاه جبار است» و «آزادی، مسئولیت پذیری است» خود را از میان لایه های استعاره های مفهومی دیگر آشکار می کنند. همچنین، مؤلفان کتاب فارسی و آموزشگران در یاددهی متن های درسی این کتاب باید التفات ویژه ای به درون مایه های متن درسی داشته باشند که سویه آزادی و مسئولیت آدمی را کم رنگ یا بر آن تأکید می کنند. آگاهی، نقد و گفت وگوی مؤلفان، آموزشگران و دانش آموزان بر این سویه ها، راهی است برای پرورش ذهنیت خلاق و در نتیجه زیستن و هستنی آگاهانه و شکوفا.
جنسیت در روایت های زنانه و مردانه جنگ از منظر تحلیل انتقادی استعاره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
151 - 175
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی جنسیت در روایت های زنانه و مردانه جنگ از منظر تحلیل انتقادی استعاره به روش کیفی از نوع تحلیل محتوای کیفی انجام شد. بدین منظور کلیه آثار علمی مکتوب در این زمینه مطالعه و استعاره های مفهومی و طرح واره های به کار رفته در شش داستان با مضمون جنگ استخراج شد. سپس با مقایسه استعاره ها و طرح واره های به کار رفته، شیوه های مفهوم سازی ذهنی نویسندگان از استعاره های مستخرج از آثارشان شناسایی و پس از بررسی و تحلیل داده ها، با تکیه بر نقش جنسیت در پردازش استعاره و چگونگی مفهوم سازی از طریق استعاره ها و بینش پنهان در روایت داستان ، انواع طرح واره های به کار رفته در داستان ها استخراج گردید. نتایج نشان داد که در آثار نویسندگان زن، بیشترین استعاره مربوط به استعاره هستی شناختی و کمترین استعاره، جهتی است و در آثار راویان مرد، بیشترین استعاره مربوطه به استعاره ساختاری و کمترین استعاره، جهتی است. این تفاوت در به کارگیری نوع استعاره توسط زنان نسبت به مردان حاکی از نوع نگرش و توانایی یا تمایل بیشتر آنها در عینیت بخشیدن مفاهیم انتزاعی است. نتایج نشان داد که روش فوق می تواند برای تحلیل روایت از منظر تحلیل انتقادی استعاره در ادبیات دفاع مقدس مناسب باشد؛ چراکه طرح واره ها ازسویی نشان دهنده ساخت های زبانی و از سوی دیگر نشان دهنده شکل گیری تصاویر ذهنی درنتیجه مفهوم سازی است.
تحلیلِ شناختی استعاره زمان در اشعار یدالله بهزاد کرمانشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
53 - 72
حوزه های تخصصی:
استعاره هرچند در نگاه بعضی از صاحب نظران، نوعی انحراف از هنجارهای متعارف زبان خودکار به شمار می رود، شیوه ای از فرایند گریزناپذیر در شکل گیری استدلال و اندیشه است؛ به این معنا که نظام اندیشگانی بشر ماهیتی اساساً استعاری دارد؛ زیرا انسان ها در قالب مفاهیم، استعاری می اندیشند و شبیه سازی می کنند. برپایه این باور، پژوهش حاضر به بررسی حوزه های استعاره زمان در اشعار یدالله بهزاد پرداخته است؛ روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است و هدف از آن، شناسایی حوزه های مبدأ به کاررفته در آثار شاعر مذکور است تا بتوان با تحلیل شناختی آنها، لایه های پنهان معانی اشعار وی را شناخت و به جهان بینی و عمق تفکرش پی برد. برپایه یافته های این پژوهش، یدالله بهزاد برای عینی سازی مفهوم زمان، از حوزه های مبدأ متنوعی بهره برده است که پرکاربردترین آنها اشیا، انسان، مکان و عاملیّت و کم کاربردترین آنها خوراک، حیوان، دیرش و مفاهیم انتزاعی است. در حوزه مفاهیم فراحسی نیز زمان مانند دیو و اهریمن مفهوم سازی شده است. یافته های این جستار مؤید این مطلب است که یدالله بهزاد نسبت به زمان، دیدی کاملاً منفی و بدببنانه دارد. این نوع نگرش به زمان می تواند بازتاب زندگی پر از رنج او باشد که در ذهنش رسوخ کرده و در زبانش نمود یافته است.
بررسی استعاره مفهومی در تاریخ جهانگشای جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
111 - 126
حوزه های تخصصی:
تا پیش از پیدایشِ زبان شناختی، استعاره فقط یک ویژگیِ زبان ادبی و به ویژه ویژگی شعر در نظر گرفته می شد که با دیگر صورت های زبانی رابطه اندکی داشت؛ اما مطالعات شناختی در زمینه استعاره، این دیدگاه سنّتی را تغییر داد. در این پژوهش، پس از معرفی رویکرد شناختی به استعاره، استعاره مفهومی در تاریخ جهانگشا بررسی می شود. در تاریخ جهانگشای جوینی استعاره های مفهومی بسیاری دیده می شود؛ از آن جمله، مفاهیم موافقت، بلا، فنا، غفلت، شک و تردید، اقبال و سعادت، دین، هدایت و بخشش هستند که با حوزه های هدفِ تخم، تازیانه، شمشیر، خواب، آتش، تاریکی، هما، شمع، نور و دامن تجلی یافته اند. جوینی در این استعاره ها بین دو حوزه مبدأ و هدف، نگاشت تقریباً یکسان استفاده کرده است؛ علت این امر شرایط حاکم بر دوران نویسنده بوده است. جوینی بیشتر، از عناصر اربعه آب، خاک، باد و آتش در ملموس سازی مفاهیم انتزاعی بهره برده است؛ دلیل این امر را می توان حمله مغول دانست؛ زیرا حمله مغول به جز ویرانی چیزی با خود به ارمغان نداشت.
تحلیل استعاره های مفهومی «عشق» در حکایت شیخ صنعان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۸
231 - 262
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش رویکرد زبان شناختی استعاره مفهومی عشق در حکایت شیخ صنعان منطق الطیر عطار را با توجّه به نظریّه لیکاف و جانسون بررسی کرده ایم. به این منظور حکایت ذکر شده را به سه دوره شریعت، طریقت و حقیقت تقسیم کرده ایم و برای درک مفاهیم انتزاعی عشق به تبیین نگاشت های مورد نظر در هر دوره به روش تحلیلی تطبیقی پرداخته ایم و نمونه هایی از ابیات حکایت مورد بحث را بر اساس استعاره مفهومی عشق مورد بررسی قرار داده ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد که عطّار برای بازنمایی عشق در حکایت شیخ صنعان از انواع استعاره های مفهومی بهره برده است. استعاره های خرد به کار رفته در روساخت این حکایت دارای زیرساختی پایه ای به نام «عشق عرفانی» هستند که آن ها را انسجام می بخشند. کلان استعاره های موجود در این حکایت نیز از نظر بسامدی در سه دسته استعاره هستی شناختی، استعاره جهتی، استعاره ساختاری قرار می گیرند. توجّه به استعاره های موجود در حکایت ذکر شده، نشان می دهد که استعاره کلان «خداوند عشق است» به عنوان مرکزی ترین استعاره است و تمام استعاره های خرد در تکامل این کلان استعاره به کار رفته اند.
تحلیل ایدئولوژی شناختی رمان «جزیره سرگردانی» بر اساس انگاره استعاره مفهومی
منبع:
شفای دل سال پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰
115 - 147
حوزه های تخصصی:
ایدئولوژی شناختی استعاری یکی از عمده رویکردهای مطالعاتی تئون و ن دایک (1995) است. او معتقد است که ایدئولوژی، نظامی از باورها و انگیزه ها است. این نظام در حقیقت صورتی اجتماعی و کارکردی شناختی دارد. ازآنجاکه ایدئولوژی به دلیل ماهیت پدیداری و ساختار معنایی، نیازمند ظهور و بروز خاص است؛ در شاکله ای از نظام استعاری می گنجد. استعاره لزوماً یکی از مهم ترین پدیده های معنایی محسوب می شود که از پیکره ابزاری صرفاً بلاغی خارج شده و نقش بازنمایی مفاهیم ذهنی انسان را ایفا می کند. استعاره اصولاً حقیقتی مدرکانه زبانی است که به طور پنهان، گستره ای از افکار و فرآیندهای تجربی زیستی بشر را به همراه دارد. این مقاله با تکیه بر مفاهیم علمی و با روش مطالعه کتابخانه ای به شیوه تحلیلی درون متنی، رمان «جزیره سرگردانی» سیمین دانشور را بررسی کرده است و در پی جویی این مسئله علمی است که استعاره های مفهومی این رمان با چه کیفیت و در چه قالب کارکردی ظهور یافته اند؟ به طورکلی یافته های این پژوهش نشان داد که استعاره های رمان جزیره سرگردانی با کارکردهایی در قالب های شباهت آفرینی، تمثیل شدگی، کنایه اندیشی و ساختار تلمیحی و گاه با ابعاد روان ادراکی برجسته سازی و آشنازدایی متبلور شده اند.
بررسی استعاره مفهومی شرم در داستان های علی محمد افغانی (مورد مطالعه: شوهر آهو خانم و بافته های رنج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه استعاره مفهومی، برگرفته از زبان شناسی شناختی نوعی ابزار مفهومی در جهت کشف معنای متن در حوزه عواطف و احساسات است که در درک مفاهیم انتزاعی، نقش مهمی را ایفا می کند. در این مقاله یکی از کاربردهای استعاره مفهومی در حوزه شرم، در دو داستان «شوهر آهو خانم» و «بافته های رنج» علی محمد افغانی به روش توصیفی-تحلیلی بررسی شده است. شرم از عواطفی است که بشر در طول تاریخ همواره آن را تجربه کرده است و با بررسی استعاره مفهومی آن تفاوت و شباهت فرهنگ ها در اظهار آن به دست می آید، در دو اثر افغانی در حدود 57 مورد استعاره مفهومی مربوط به شرم یافت شد، که اغلب با استعاره های جهانی شرم که توسط کووچش ارائه شده مطابق است، براساس حوزه مبدأ 12 اسم نگاشت، با فرآیند های جهتی، جانورانگاری، طبیعت انگاری، سیال انگاری، انسان انگاری و جسم انگاری در استعاره سازی دو داستان آمده است. از اقسام سه گانه استعاره مفهومی: 10 مورد استعاره جهتی، 3 مورد استعاره هستی شناختی و 44 مورد آن استعاره ساختاری است. به لحاظ مبدأ پربسامدترین حوزه آن «آتش» است که به صورت خوشه ای با گرما، گلگون شدن، آب شدن، عرق کردن آمده است.
بررسی مفهوم «داد» در شش داستان شاهنامه با رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«داد» (عدالت) ازجمله مفاهیم انتزاعی است که در دنیای خارج از ذهن صورت ملموسی ندارد و اندیشمندان در طول تاریخ از دیدگاه های گوناگون به آن پرداخته اند. فردوسی به داد و دادورزی توجهی ویژه داشته و از آن به منزله یکی از صفات برجسته و ضروری پادشاهان یاد کرده است. از دیدگاه زبان شناسان شناختی، ذهن انسان با استفاده از سازوکار استعاره، مفاهیم انتزاعی (حوزه مقصد) را ازطریق مفاهیم عینی (حوزه مبدأ) درک می کند. برای یک مفهوم انتزاعی ممکن است چندین حوزه مبدأ مختلف به کار گرفته شود. تجارب جسمانی، محیط فیزیکی، محیط اجتماعی و فرهنگی و پیشینه شخصی و اجتماعی از عوامل دخیل در تنوع استعاره ها هستند. در این پژوهش تلاش شده است تا دیدگاه فردوسی درباره داد با بررسی استعاره های مفهومی به کاررفته در شش داستان شاهنامه معرفی و عوامل مؤثر در تنوع حوزه های مبدأ با تحلیل رابطه استعاره و انواع بافت شناسایی شود. مطابق نتایج حاصل از پژوهش، پادشاه داد را، که به مثابه شیئی ارزشمند و ثروتی ناتمام است، در بین مردم و جهان می گستراند. دادورزی سبب آراستگی و روشنایی پادشاهی و کشور می شود و نگهبانی است که قلمرو حکومت را ایمن نگه می دارد و نیز به مثابه آبی است که آبادانی و تازگی جهان و شادی مردم به آن وابسته است.
تأملی در گونه های ارتباط علوم شناختی با علم کلام(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۱
5 - 41
حوزه های تخصصی:
علوم شناختی به عنوان دانشی نوین و میان رشته ای در باره فرایند شناخت و ذهن بشر بحث می کند و از جهات مختلف در علم کلام و الهیات تأثیرگذار است و نیز می تواند از آن تأثیر بپذیرد. نوشتار حاضر تلاش کرده است به انواع روابط علوم شناختی و علم کلام در قالب رابطه محتوایی، روشی و مدلی بپردازد. در محور اول در سه ساحت خداشناسی، دین شناسی و انسان شناسی از اموری مانند اثبات، توصیف خدا و تعریف اسماء و صفات الهی، وحی و تجربه دینی، رابطه علم و دین، کارکردهای دین ، مسئله ذهن و بدن، مشکل هوش مصنوعی، یگانگی خرد انسانی و امور فطری و نیز اراده آزاد به عنوان حوزه مشترک محتوایی نام برده شد. در محور دوم با توجه به بهره گیری علم کلام از روش های متعدد، به وحدت روشی با علوم شناختی اذعان شد. در محور سوم با عنایت به مباحث زبان شناسی شناختی در باب استعاره، از گونه ارتباط ساختاری و مدلی یاد شد که می تواند تأثیرات فراوانی در علم کلام داشته باشد.
استعاره مفهومی «مباحثه، جنگ است» در مناظره های تلویزیونی انتخابات ریاست جمهوری 1400 ایران (براساس نظریه لیکاف - جانسون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
207 - 241
حوزه های تخصصی:
مناظره های برگزار شده در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، بستری را برای ارائه بینش، ارزش و آسیب شناسی فراهم ساخت که برگرفته از عبارت های استعاری در جهت انتقال و انعکاس گزاره های مفهومی در تأمین اهداف سیاسی، خواسته های سیاسی و انگیزش احساسات مناسب فضای ذهنی مخاطبان بود و توانست با تجربه و اصطلاحات روزمره زندگی، به درک بهتر مسائل و بحران های حوزه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کمک کند. «جورج لیکاف» و «مارک جانسون»، با به چالش کشیدن دیدگاه های استعاره کلاسیک که به حوزه ادبیات و بلاغت محدود شده بود این روش را به حوزه های سیاسی و فلسفی سرایت دادند و نقش استعاره ها را در مفاهیم و نه در واژه ها؛ در زندگی روزمره و نه در بین دانشمندان و اصحاب هنر و سرانجام استعاره را یک فرایند اجتناب ناپذیر از اندیشه و استدلال در درک بهتر مسائل مربوط به حوزه های گوناگون مربوط به انسان، دانستند. هدف از مطالعه حاضر پاسخ به این پرسش اصلی است که چه استعاره ی کلیدی به صورت پنهان سازی و برجسته نمایی در این مناظرات تلویزیونی مورد کاربرد قرارگرفته است؟ این مقاله به روش «اکتشافی» و با استفاده از نرم افزار «تحلیل داده های کیفی» مورد تفسیر و تبیین قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بحث ها معمولاً از الگوهایی پیروی می کنند که شبکه ی مفهومی جنگ را تا حدودی ساختاربندی نموده و از استعاره های زبانی ای چون نفوذی، میدان، فرمانده، خنثی سازی، قدرت، تخریب، و شکست استفاده شده است.
گدایی پشت در شورای امنیت سازمان ملل؛ استعاره، مجاز و آمیختگی مفهومی در کارتون های سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارتون های سیاسی ابزارهایی نیرومند و تأثیرگذارند که در خدمت بیان مفاهیم و دیدگاه های سیاسی درمی آیند و در آنها به وفور از سازوکارهای شناختی مانند استعاره، مجاز و آمیختگی مفهومی استفاده می شود. در هشت سال گذشته «برجام» مهم ترین موضوع در سیاست خارجی ایران بوده که در کارتون های سیاسی داخلی نیز بازتاب گسترده ای یافته است. یکی از موضوعاتی که در سال 1399 به محل منازعه بین آمریکا و دیگر کشورهای عضو برجام تبدیل شد، مکانیزم ماشه بود. در پژوهش حاضر در چارچوب سه نظریه استعاره مفهومی (لیکاف و جانسون، 1980؛ لیکاف، 1993)، استعاره چندوجهی (فورسویل، 1996، 2009) و آمیختگی مفهومی (فوکونیه و ترنر، 2002) دو کارتون سیاسی با موضوع مکانیزم ماشه از پایگاه اینترنتی خبرگزاری تسنیم استخراج و بررسی شده اند. نتایج این بررسی نشان می دهد که یکی از کارتون ها حول محور آمیختگی مفهومی میان دو فضای ذهنی «تکدی گری» و «فعال سازی مکانیزم ماشه» شکل گرفته است و دیگری حول محور استعاره «مکانیزم ماشه، یک تفنگ است». علاوه بر استعاره و آمیختگی مفهومی، دو مجاز مفهومی اساسی نیز در کارتون ها یافت می شود؛ یکی «شخص به جای کشور/ دولت» و دیگری «مکان به جای سازمان/ نهاد». کارتونیست با این سازوکارهای شناختی تلاش ترامپ و دولت او را برای فعال سازی مکانیزم ماشه تلاشی از سر ضعف و درماندگی و محکوم به شکست ترسیم کرده است.
مثل های گیلکیِ حوزۀ خوراکی ها و وابسته های آن در قاب طرح واره های تصوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مَثَل ها جمله واره هایی با ساختار ثابت هستند که واقعیات پذیرفته شده، الگوهای اجتماعی و ملاحظات اجتماعی یک قوم را بازمی تابانند. ازاین رو، واجد وجهی زبانی -فرهنگی هستند که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند و در موقعیت های متفاوتی از زندگی به کار می روند. نظر به اینکه بسیاری از مَثَل ها ماهیتی استعاری دارند و شماری از استعاره ها از تجربه های بدنمند نشأت می گیرند، مقاله پیش رو می کوشد با اتخاذِ نظریه طرح واره تصوری به مَثَل های گیلکی در حوزه خوراکی ها و وابسته های آن، دو هدف را دنبال کند: نخست، شناسایی طرح واره های تصوری موجود در مَثَل های گیلکی حوزه خوراکی ها و وابسته های آن؛ دوم، تعیین دامنه کاربردهای معنایی آنها. داده های این پژوهش کیفی به روش اسنادی گردآوری شده اند و تحلیل آنها به روش توصیفی-تحلیلی با استناد به آرای جانسون (1987) انجام شده است. یافته های پژوهش ناظر به کاربرد انواع طرح وارها ی حرکتی، مهارشدگی و فضایی در این گویش است. همچنین مشخص شد در مَثَل های حوزه خوراکی های گیلان، مفاهیمِ فرهنگیِ پسندیده مهرورزی، مهمان نوازی و باورمندی در کنار ویژگی های نکوهیده تباهی، خیانت و ناسپاسی توأمان به کار می رود.
تأثیر استعاره های مفهومی چند شیوه در بهبود مهارت های خواندن و نوشتن زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعاره های مفهومی در زندگی روزمره ما حضور گستره ای دارند و بر همین اساس در زبان شناسی شناختی از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند. بسیاری از پژوهشگران بر اهمیت استعاره ها در فرایند زبان آموزی تاکید می کنند. زبان آموزان به هنگام مواجهه با عبارات استعاری در زبان مقصد با چالش هایی روبرو می شوند و از آنجایی که استعاره ها در اغلب بافت های گفتمانی حضور دارند، نمی توان آن ها را نادیده گرفت. لذا این پژوهش به تأثیر آموزش استعاره های مفهومی چندشیوه در بهبود مهارت های خواندن و نوشتن زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی بر روی فراگیران فارسی زبانِ ایرانی می پردازد. به منظور بررسی تأثیر آموزش استعاره های مفهومی در کلاس های زبان انگلیسی و ارزیابی سطح توانایی استعاری زبان آموزان، پژوهش در دو بخش – پیش آزمون و پس آزمون- برای دو گروه -کنترل و آزمایش- روی دو مهارت خواندن و نوشتن انجام گردید. در طول این پژوهش دو بخشی، نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش که در معرض آموزش استعاره های مفهومی چند شیوه قرار گرفته اند با نمرات گروه کنترل مقایسه شد. یافته های پژوهش نشان می دهد زبان آموزانی که در معرض آموزش مستقیم استعاره های چند شیوه قرار گرفتند، توانستند به دلیل درک بهتر متون استعاری و افزایش توانایی تولید استعاره، نمرات بهتری کسب کنند. به عبارتی، آموزش مستقیم استعاره های مفهومی چندشیوه در بهبود درک و تولید زبان استعاری در فراگیران زبان انگلیسی تاثیرگذار بوده است.
تحلیلی استعاره ای از مکتب در گفتمان حزب جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هجدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
401 - 426
حوزه های تخصصی:
اصطلاح مکتب در دهه نخست پس از انقلاب اسلامی در فضای جامعه ایران و در گفتمان حزب جمهوری اسلامی بسیار پرتکرار و مهم است. در این مقاله به بررسی معنا و جایگاه مکتب پرداخته ایم. برای این منظور، با مفروض گرفتن نظریه استعاره مفهومی و استفاده از روش تحلیل انتقادی استعاره به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که «مکتب در گفتمان حزب جمهوری اسلامی چه معنا و جایگاهی دارد؟» پژوهش از نوع کیفی است و فرضیه ای را آزمون نمی کند. نویسندگان به این نتیجه رسیده اند که مکتب در گفتمان حزب جمهوری اسلامی اشاره به برداشتی از اسلام دارد که بر خالص، به روز و انقلابی بودن، توجه به مسائل اجتماعی و سیاسی، لزوم اجرای فقه و حاکمیت فقیه در جامعه تأکید دارد. استعاره ای بنیادی است که منطق زیرین گفتمان حزب را شکل می دهد. جایگاه آن با حوزه های مبدأ راهنما، معیار، تکیه گاه، رزمنده، سلاح و زیربنا فهمیده می شود و منبع دانشی برای تفکر و عمل فراهم می کند که تمام مناسبات فردی، اجتماعی و سیاسی باید براساس آن تنظیم شوند.
استعاره مفهومی حبل در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعاره مفهومی، بخش مهمی از زبان شناسی شناختی را تشکیل می دهد و به مثابه ابزاری برای اندیشیدن است که واقعیت ها و تجربه های بشری را با مقوله بندی نوینی عرضه می کند. این مقاله استعاره مفهومی «حبل» در قرآن را بررسی کرده که در ضمن داشتن معنای کلی پیوند و ارتباط، ساختاری متشکل از چندین نوع استعاره دارد. در آیه ای، حبل همچون عهد و ذمه ای برعهده طرفین متوسل شده به حبل است و تعهدات ناشى از آنها را مى نمایاند و در آیه ای به عنوان جهت بالا، جایگاه ارزشمندی را مفهوم سازی می کند. در گونه دیگر، حبل ظرف نزدیکی بیان شده که نشان از قرب باری تعالی به بنده دارد و در مفهوم استعاری دیگر با شخصیت بخشی به حبال، فعل جانداران به آن نسبت داده می شود. قرآن توسط این بیانات استعاری گونه متفاوتی از تدبر و اندیشه را به جهانیان عرضه کرده و مفاهیم متعالی را در قالب امور ساده و با بیانی روان برای بشر بازگو می کند.