مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
استعاره هستی شناختی
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۳۹۹شماره ۸۶
263 - 284
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی استعاره های مفهومی با محوریت بن مایه دل در «مرصادالعباد» پرداخته می شود تا طرز تلقّی نجم رازی به عنوان نویسنده یکی از امهات آثار منثور فارسی در تاریخ نثر عرفانی از نظر مفهوم کلیدی دل روشن شود. برای این منظور، پس از استخراج استعاره های زبانی، گزارشی از استعاره های دل ارائه، سپس تشخیص استعاره های مفهومی انجام شده و پس از پردازش و تحلیل آن ها درنهایت این نتیجه حاصل شده که استعاره پردازی های رازی برخاسته از سه استعاره اصلی است که عبارتند از: «دل ماده است»، «دل مکان است» و «دل انسان است». مراحل شناخت و دریافت اندیشه شیخ، حول محور مفهومی سازی دل به مثابه مکان می گردد. فراوانی قلمرو مبدأ مکان از آن جهت است که همه احوال بر دل سالک وارد می شود. انتخاب بیشتر قلمروهایی که با دربار و پادشاه در ارتباطند، بیانگر دیدگاه درباری و وابستگی او به دربارها است. همچنین انتخاب بیشتر استعاره ها برای تجسمی کردن مفهوم دل براساس دیدگاه و بینش قرآنی و مذهبی وی است. عرفان شهودی و تصوف خاص وی؛ یعنی جمع بین عشق و عبادت نیز در استعاره سازی های او اثرگذار بوده است.
فرایند هستی شناختی واژه «حیوه» در قرآن: بر اساس نظریه استعاره مفهومی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۵
179 - 204
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی استعاره های هستی شناختی واژه «حیوه» در قرآن بر اساس نظریه استعاره مفهومی می پردازد. این پژوهش توصیفی- تحلیلی در صدد است کارایی این نظریه را بر اساس داده های قرآنی بسنجد. اینکه آیا استعاره به عنوان فرایندی شناختی برای بیان معانی انتزاعی و غیر حسی قرآن، حضوری مؤثّر دارد، پس از گردآوری داده ها با استفاده از نرم افزار حبل المتین بر اساس ترجمه آیت الله مکارم شیرازی، تفاسیر المیزان و نمونه و با توجه به دیدگاه معاصر استعاره (لیکاف و جانسون، 1980) و اصول استعاره شناختی جاکل (2002) تحلیل داده ها صورت گرفت. در شواهد به دست آمده، واژه «حیوه» به شکل های مختلفی از جمله کالابودن زندگی دنیا، تشبیه زندگی دنیا به بازی و سرگرمی و تشبیه مجازات و عذاب به غذا و نوشیدنی مفهوم سازی شده است. کمک به ترجمه روان تر قرآن و راهگشا بودن در حوزه های علوم شناختی و قرآنی از کاربردهای عملی این پژوهش است. یافته های این پژوهش، افق جدیدی در اختیار مخاطب قرار می دهد تا به درک بهتری از آیات دست یابد.
تحلیل و بررسی استعاره مفهومی آیات مربوط به قیامت
منبع:
مدیریت دانش اسلامی سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
64 - 97
حوزه های تخصصی:
نظریه استعاره مفهومی که در دهه های پایانی قرن بیستم که دو زبان شناس به نام های جورج لیکاف و مارک جانسون آن را ارائه کردند، موجب ایجاد چالشی در بین نظریه های سنتی گردید. مطابق با این نظریه، استعاره مفهومی ریشه در ذهن انسان دارد و به صورت ناخودآگاه در زندگی روزمره انسان جریان دارد. لیکاف و جانسون استعاره مفهومی را به سه نوع ساختاری، هستی شناختی و جهتی تقسیم کرده اند. در پژوهش حاضر با روش تحلیلی - نظری به بررسی آیات مربوط به قیامت پرداخته ایم که در آنها از استعاره مفهومی به جهت فهم بهتر ودرک بیشتر آنچه برای ما از آن جهان ناشناخته است، از قبیل واقعه، میقات و نام های 170 گانه پرداخته شده است. دستاورد تحقیق حاکی است قرآن کریم با توجه به نامأنوس و غیرمحسوس بودن جهان پس از مرگ، از قالب و ابزار زبان به صورت استعاره ای جهت فهم بیشتر این واقعه استفاده کرده است؛ اما نکته حائز اهمیت در این پژوهش این است که در میان آیات قرآن که در آنها استعاره مفهومی در انواع مختلف به کار رفته است، غالب این استعارات مربوط به قیامت کبری است که خداوند از طریق استعاره مفهومی قیامت و احوال آن را بیان کرده است و نوع هستی شناسی آن بیشترین کلمات را شامل شده و نوع ساختاری و جهتی در مرتبه بعدی قرار دارد. این مسئله نشان می دهد مباحث ماورایی وآینده پژوهی در قالب استعاره ای برای مخاطب باورپذیرترند.
استعاره مفهومی حبل در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعاره مفهومی، بخش مهمی از زبان شناسی شناختی را تشکیل می دهد و به مثابه ابزاری برای اندیشیدن است که واقعیت ها و تجربه های بشری را با مقوله بندی نوینی عرضه می کند. این مقاله استعاره مفهومی «حبل» در قرآن را بررسی کرده که در ضمن داشتن معنای کلی پیوند و ارتباط، ساختاری متشکل از چندین نوع استعاره دارد. در آیه ای، حبل همچون عهد و ذمه ای برعهده طرفین متوسل شده به حبل است و تعهدات ناشى از آنها را مى نمایاند و در آیه ای به عنوان جهت بالا، جایگاه ارزشمندی را مفهوم سازی می کند. در گونه دیگر، حبل ظرف نزدیکی بیان شده که نشان از قرب باری تعالی به بنده دارد و در مفهوم استعاری دیگر با شخصیت بخشی به حبال، فعل جانداران به آن نسبت داده می شود. قرآن توسط این بیانات استعاری گونه متفاوتی از تدبر و اندیشه را به جهانیان عرضه کرده و مفاهیم متعالی را در قالب امور ساده و با بیانی روان برای بشر بازگو می کند.
استعاره های مفهومی در طبقه بندی جدید در رمان های علی محمد افغانی و کازوئو ایشی گورو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
125 - 146
حوزه های تخصصی:
زبان شناسان استعاره ها را یکی از ابزار شکل دهنده ساختار شناختی انسان می دانند که در نحوه درک انسان از واقعیت و شیوه مفهوم سازی نقش مهمی را بر عهده دارند. بررسی استعاره مفهومی بر طبق طبقه بندی لیکاف و جانسون در طبقات استعاره های جهتی، هستی شناختی و ساختاری موجب دشواری هایی می شود، زیرا مواقعی وجود دارد که یک اسم نگاشت هم در طبقه استعاره های ساختاری و هم در طبقه استعاره های هستی شناختی واقع می شود. این مسأله نگارنده مقاله را بر آن داشت تا با استناد به مقاله تحلیل استعاره های مفهومی در طبقه بندی جدید با تأکید بر نمونه هایی از زبان فارسی و اسپانیایی و بررسی شواهدی از رمان های افغانی و ایشی گورو (برنده جایزه نوبل ادبی، 2017)، اسم نگاشت ها را در یک طبقه بندی جدید قرار دهد. در این پژوهش تغییراتی در طبقه بندی استعاره های مفهومی صورت گرفت در قالب این طبقه بندی شواهد در سه طبقه دیگر عینی به ذهنی، ذهنی به ذهنی و عینی به عینی معرفی شده اند.
جستاری در گونه ها و کارکردهای استعاره هستی شناختی در دفتر اول مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
65 - 86
حوزه های تخصصی:
مثنوی معنوی اثری عرفانی و زاییده تحول روحی مولاناست؛ این کتاب دربردارنده مفاهیم انتزاعی و مجرّد است که مولانا با ابزار زبان، به گونه ای این مفاهیم را بیان کرده است تا برای مخاطب فهمیدنی باشد؛ زبانی که در آن، مفاهیم ذهنی و انتزاعی به صورت مفاهیم عینی و محسوس تبیین می شود. اواخر قرن بیستم، نوعی تازه از استعاره در زبان شناسی شناختی با عنوانِ استعاره مفهومی مطرح شد. به باور زبان شناسان شناختی به کمک این استعاره که در زبانِ روزمره مردم جاری است مفاهیم انتزاعی و ذهنی، عینی و محسوس می شود. در این نوع استعاره، حوزه مفهومی مقصد که انتزاعی و مجرّد است، با کمک تجربیاتِ روزمره و به تأثیر از فرهنگ در حوزه مبدأ به صورت عینی و فهم پذیر بیان می شود. استعاره مفهومی سه گونه است: هستی شناختی، ساختاری و جهتی. استعاره هستی شناختی خود سه نوع است: استعاره «هستومند»، «ظرف» و «شخصیت بخشی». بین زبانِ عرفانی که رمزی و استعاره گونه است و استعاره مفهومی، ویژگی مشترکی وجود دارد؛ درواقع به کمک هر دو، مفاهیم مجرّد و انتزاعی برای تفهیم بهتر مخاطب به امور محسوس و فهم پذیرتر تبدیل می شوند. با بررسی مثنوی ازنظر هستی شناختی دیده شده است که مولوی مفاهیم انتزاعی و بنیادین مانند «دل، عشق، عقل، فقر، هستی و نیستی» و... را گاهی به صورت مادّه و شیء و گاهی به صورت ظرف و مکان و گاهی نیز با کمک تشخیص و جاندارانگاری به صورت عینی و فهم پذیرتر تبیین می کند
نگاشت انواع استعاره های هستی شناختی در داستان سه تار اثر جلال آل احمد از منظر شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعاره در ادب فارسی، قدمت و جایگاه والایی داشته است. ادبیات ذاتاً پدیده ای اجتماعی است و پیوند ادبیات و جامعه پیوندی متقابل، دیرینه وانکارناشدنی است. نویسندگان و شاعران از دیرباز اندیشه ها ی اجتماعی خود را با عناصر هنری آمیخته اند و درقالب شعر و نثر بیان کرده اند. هدف این پژوهش، بررسی انواع استعاره های هستی شناختی در داستان سه تار است. نگارندگان در صددند تا نشان دهند که استعاره های هستی شناختی در داستان سه تار چگونه به کار رفته است و چه مفاهیمی از طریق این استعاره ملموس شده اند. ماهیت روش شناختی این پژوهشِ کیفی، توصیفی-تحلیلی بوده و داده ها از داستان سه تار اثر جلال آل احمد گردآوری شده اند. یافته ها حاکی از آن است که راوی به منظور انتقال مفاهیم موردنظر از استعاره به خوبی بهره گرفته است. همچنین، نتایج نشان داد که کاربرد استعاره های هستی شناختی در این داستان از فراوانی بالایی برخوردار بوده، به گونه ای که تعداد 15 مورد از استعاره ها شامل 3 استعاره هستومند و ماده، 9 مورد استعاره مکان و ظرف و 3 مورد استعاره شخصیت بخشی بوده اند.